نهانگویی می گفت: بیشتر از خواندنِ فیلسوفان باید دلیری اندیشیدن دربارهٔ دهشتناک ترین رخدادها را آموخت و هرگز از چهره به چهره ماندن با مرگ دست برنداشت.
می گفت: فیلسوفان امیدهای واهی می ریسند، شاعرانِ راستین آن ریسیده ها را پنبه می کنند.
می گفت: حقیقتِ برهنه را شاعرانِ راستین می سرایند نه فیلسوفان.
می گفت: فیلسوفان جهان و آدمی را با واژگانِ ژرفاگریز به تصویر می کشند و آن همه را بسیار هوشمندانه در مفهوم ها زندانی می کنند ولی از ژرفای آن خودِ هماره شکست خورده و هرگز پیروزناگشتهٔ همهٔ ما میرایان هیچ نمی گویند.
می گفت: خنیای تلخِ میرایان را از خامهٔ فیلسوفان نتوان شنید.
می گفت: این رنجِ کهنه و خاکسترآلود را شاعران اند که می سرایند.
می گفت: در مرزِ دیوانگی و با شنیدنِ نابهنگامِ ریشخندِ دهشتناک خدایان، اندیشهٔ اندیشناک سروده می شود.
می گفت: اندیشورزِ اندیشناک بی آن که بخواهد و بتواند رازی را بگشاید بر رازها می افزاید.
می گفت: آوای خاموشِ گورستانِ زمان را تنها شاعران اند که می سرایند.
#خسرو_یزدانی
#تکانه
۷-۵-۲۰۲۴
@khosrowchannel
به کانالِ فلسفیِ « تکانه » در تلگرام بپیوندید،
و نوشتار ها را به دیگر اندیشورزان نیز بفرستید!