🔰دکتر پویان، متخصص اعصاب و روان، به جای گرفتن شرح حال شفاهی، از بیمار ۴۰ سالهاش خواست طی پیامی کتبی، دقیقا توضیح بدهد از چه کسانی میترسد.
بیمارش دچار آنتروپوفوبیا (انسان هراسی) شده بود.
📍بیمار به او چنین نوشت:
آقای دکتر پویان!
روانپزشک مهربان من!
من از بعضی آدم ها خیلی میترسم. نمی گویم که آنها آدم های بدی هستند... نه! ممکن است مشکل از خودم باشد. اگر مشکل نداشتم که به شما مراجعه نمی کردم. یک وقت فکر نکنید قصد توهین به کسی را دارم. خودم بیمارم و به من گفتید که حق دارم در مورد فوبیای خودم به شما توضیح بدهم. این هایی که از آنها میترسم با بعضیهای شان دوست صمیمی هستم. خواهش میکنم از ترس های من با کسی صحبت نکنید.
بله... بگذارید بگویم از چه کسانی میترسم.
📍من کارگرها را خیلی دوست دارم ولی از کارگرهای کارواش که به زور میخواهند به ماشین من واکس و پولیش بزنند میترسم.
از کارگرهایی هم که اسبابکشی میکنند میترسم مخصوصا وقتی که پول طبقات را میگیرند و وسایلم را با آسانسور جابه جا میکنند.
من از خانم های جوانی که در ملا عام سیگار میکشند و یکدستی رانندگی میکنند می ترسم.
از خانم های روشنفکری که مهریه شان را به اجرا میگذارند هم میترسم.
📍من از اساتید دانشگاه که بعد از ۷۵ سالگی شرکت دانش بنیان میزنند و همین طور از آنهایی که بیشتر از یک انگشتر عقیق دارند میترسم (مخصوصا از تحصیل کرده های خارج).
هم از قضات میترسم و هم از وکلا میترسم.
از مشاورین املاک هم میترسم. هیچ توضیحی هم ندارم.
من از آخوندهای بیش از حد اصلاح طلب می ترسم... مخصوصا از آنهایی که در عکس پروفایل شان عمامه نمی گذارند.
من از همهی کسانی که شدیدا مخالف استکبار جهانی هستند ولی گوشی آیفون دارند میترسم.
از حضراتی که نگران تاثیر بد ماهواره روی مردم هستند ولی خودشان ماهواره دارند هم میترسم.
از کسانی که میگویند اگر جیب و سفرهی مردم پر باشد همه مشکلات حل میشود میترسم.
از افراد غیر پزشک که از طب جایگزین پول در میآورند مخصوصا هامیوپاتی و انرژی درمانی خیلی میترسم.
از پزشکان متخصص طب سنتی بیشتر از آنها میترسم.
از خانم های چادری که زیر چادرشان لباسهای رنگارنگ جیغ و اسپورت میپوشند میترسم. اگر تاتو و گونه گذاری کرده باشند بیش از حد میترسم.
از رانندگان آژانس که به جای گفتن قیمت میپرسند «قبلا چقدر میدادی» میترسم.
از معلمهایی که در کلاس های خصوصی بهتر از مدرسه درس میدهند میترسم.
من از مداحهایی که بعد از ۱۰۰ بار تکرار یک روضه باز هم مثل ابر بهار اشک میریزند میترسم.
📍من از آدمهایی که در دوران پسا دموکراسی و انفجار اطلاعات طرفدار رژیم سلطنتی هستند میترسم.
از ایرانی های خارج از کشور که به ما میگویند لنگش کن خیلی میترسم.
از مشاورین خانواده (مخصوصا طلاق دادهها و طلاق گرفته ها)، سخنرانان انگیزشی و مدرسین کارآفرینی که خودشان بیکار هستند میترسم.
از اعضای شوراهای شهر که هنوز دستگیر نشده اند میترسم.
از کاندیداهای مجلس هم که از خودشان چند میلیارد خرج میکنند و نمیدانم اگر درنیایند چه خاکی میخواهند به سرشان بریزند هم میترسم. معلوم است که اگر دربیایند به سر ما خاک میریزند، که از آن هم میترسم.
آقای دکتر پویان! روانپزشک مهربان من!
شما بگویید من با این ترسهایم چه کنم؟ قرصهایتان از اثر افتاده، نیاز به بستری شدن دارم.
کمکم کنید.
🆔https://t.me/+xfMrKxK8Jww5YmE8