وایب: هودی تنها + موهای گوجه‌ای + آشپزی کردن + و بلند خوندن با این آهنگ🩷💁🏻♀
𝟕𝟏𝟕
@whothefouckami
تو شبیه کوچه‌هایی هستی که به دریا میرسه.
۷۱۷ (Persian)
با خوش آمدید به کانال تلگرام ۷۱۷! اینجا جایی است که می‌توانید از زیبایی و آرامش در برابر دریا لذت ببرید. کانال ۷۱۷ یک فضای مجازی است که باعث ارتباط بین افراد مختلف می‌شود. اینجا همه چیز در مورد زندگی، عشق، دوستی و هنر است. اگر دوست دارید از دنیای پر از رمز و راز و زیبایی پنهان لذت ببرید، اینجا جای شماست. در اینجا شما می‌توانید با دیدن تصاویر زیبا و پرمعنی از دریا و طبیعت، ذهن خود را آرام کنید و از لحظات لذت ببرید. با عضویت در این کانال، به جامعه‌ای پر از انرژی مثبت و تجربیات متنوع خوش آمدید.پس حتما به ما بپیوندید و از محتوای متنوع و جذاب ما لذت ببرید.
𝟕𝟏𝟕
02 Feb, 18:51
بـا دلِ چـون کـبوترم
اُنـس گرفـته چـشمِ تـو
رامِ خـود نمــوده‌ام
بـاز دلِ رَمـیده را
دسـت مَکِـش به مـویِ او
مـات مَشـو به رویِ او
تـا نکِشـد به خــونِ دل
دامـنِ دیـده‌یِ تــو را
اُنـس گرفـته چـشمِ تـو
رامِ خـود نمــوده‌ام
بـاز دلِ رَمـیده را
دسـت مَکِـش به مـویِ او
مـات مَشـو به رویِ او
تـا نکِشـد به خــونِ دل
دامـنِ دیـده‌یِ تــو را
𝟕𝟏𝟕
28 Jan, 11:13
ما پادشاه را کشتیم، سعی کردیم دنیا را تغییر بدهیم.
حالا تنها چیزی که گیرمان آمده یک پادشاه جدید است که از قبلی بهتر نیست!
اینجا سرزمینی است که ما برای آزادی جنگیدیم ولی حالا برای نان میجنگیم.
حالا تنها چیزی که گیرمان آمده یک پادشاه جدید است که از قبلی بهتر نیست!
اینجا سرزمینی است که ما برای آزادی جنگیدیم ولی حالا برای نان میجنگیم.
𝟕𝟏𝟕
15 Jan, 20:57
حس میکردم نه زنده‌ی زنده هستم و نه مرده‌ی مرده. فقط یک مرده‌ی متحرک بودم که نه رابطه با دنیای زنده‌ها داشتم و نه از آسایش و فراموشی مرگ استفاده میکردم.
_ صادق هدایت
_ صادق هدایت
𝟕𝟏𝟕
12 Jan, 21:17
هر دفعه که مورد حجوم افکارم قرار میگیرم
تنها کاری که میکنم اینه که چشمامو ببندم و این موزیک رو پلی کنم و چندین دور با خودم مرور کنم چه چیزایی رو پشت سر گذاشتم و الان کجام
در نهایت هم یدونه میزنم رو شونه خودم و میگم خب دیگه پاشو به ادامه زندگیت برس چون کلی کار هست که هنوز انجام ندادی.
تنها کاری که میکنم اینه که چشمامو ببندم و این موزیک رو پلی کنم و چندین دور با خودم مرور کنم چه چیزایی رو پشت سر گذاشتم و الان کجام
در نهایت هم یدونه میزنم رو شونه خودم و میگم خب دیگه پاشو به ادامه زندگیت برس چون کلی کار هست که هنوز انجام ندادی.
𝟕𝟏𝟕
04 Jan, 09:41
ببینید فشار امتحان با آدم چیکار میکنه که حاضری کل اتاقتو بریزی بیرون تمیز کنی ولی نشینی درس بخونی.
𝟕𝟏𝟕
03 Jan, 21:37
Pov: تجربه بهت ثابت کرده که حست هیچوقت بهت دروغ نگفته
و الان حست اصلا چیزای خوبی نمیگه...
و الان حست اصلا چیزای خوبی نمیگه...
𝟕𝟏𝟕
03 Jan, 19:27
کسی که برایت آرامش بیاورد
مستحق ستایش است
انسان‌ها را در زیستن بشناس
نه در گفتن،
در گفتار همه آراسته‌اند.
مستحق ستایش است
انسان‌ها را در زیستن بشناس
نه در گفتن،
در گفتار همه آراسته‌اند.
𝟕𝟏𝟕
28 Dec, 16:25
نیاز به یه میز غذاخوری بزرگ دارم که روش پر وسیله باشه، شاید از خودتون بپرسید که چرا یه آدم باید نیاز به همچین چیزی داشته باشه!
چون اون آدم میخواد بزنه زیر اون میز و کل وسیله هاش پرت بشن تو درو دیوار.
چون اون آدم میخواد بزنه زیر اون میز و کل وسیله هاش پرت بشن تو درو دیوار.
𝟕𝟏𝟕
15 Dec, 23:42
ای که مرا خوانده‌ای راه نشانم بده
در شب ظلمانی‌ام ماه نشانم بده
یوسف مسکین به چاه گشت چنین پادشاه
گر که طریق این بوَد، چاه نشانم بده
در شب ظلمانی‌ام ماه نشانم بده
یوسف مسکین به چاه گشت چنین پادشاه
گر که طریق این بوَد، چاه نشانم بده
𝟕𝟏𝟕
14 Dec, 11:35
نمیتوانم به کسی بفهمانم که در من چه میگذرد...
من حتی نمیتوانم آن را برای خودم توضیح دهم
من حتی نمیتوانم آن را برای خودم توضیح دهم
𝟕𝟏𝟕
03 Dec, 20:31
فعلا میسازم، چه می‌شود کرد؟
مگر می‌شود دنیا را پاره کرد و از داخلش خوشبختی درآورد؟
همین است که هست.
مگر می‌شود دنیا را پاره کرد و از داخلش خوشبختی درآورد؟
همین است که هست.
𝟕𝟏𝟕
01 Dec, 20:15
با خیال راحت زندگی کن؛
طوری سکوت کن که انگار چیزی نمی‌فهمی
نادیده بگیر انگار چیزی ندیده‌ای
و آرام دور شو انگار چیزی نمیدانی
طوری سکوت کن که انگار چیزی نمی‌فهمی
نادیده بگیر انگار چیزی ندیده‌ای
و آرام دور شو انگار چیزی نمیدانی
𝟕𝟏𝟕
29 Nov, 18:14
و آخرین سکانس این سریال تراژدی موقعیت ۲۱۹۰ قسمتی که تبدیل شد به کمدی موقعیت
دیگه میدونستم الاناست که برسی
داشتم جلو آینه خودمو چک میکردم که صدای زنگ در اومد
خیلی هیجان داشتم چون خیلی وقت بود از این کارا نکرده بودم
درو باز کردم ولی تا چشمم به قیافت افتاد فهمیدم امشب بجای تو من قراره سوپرایز شم
دیدی یچیزایی رو حس میکنی؟ از همونا
تو سوپرایز شدی ولی خوشحال نه
و من از اون لحظه به بعد دیگه نه خوشحال شدم نه سوپرایز
حالا میگم چیشد صبر کن
برات پیش اومده توی یجای شلوغ یکی اسمتو صدا بزنه سرتو برگردونی بفهمی با پشت سریت بوده؟ یچیز تو همین مایه‌ها
همینقدر ضایع
من اون شب اومدنتو جشن گرفتم ولی تو اومده بودی که بگی که داری میری
همینقدر مضحک
و تو تراژدی ترین سکانس کمدی تاریخ رو همون شب رقم زدی
و این شد آخرین جشن اشتباهی من برای تو، آخرین آدم اشتباهی من
تویی که حتی گند زدی به تنهایی باشکوه و دهن پر کن من
تویی که حتی برای حمایت از حقوق حیوانات گیاه خوار شدی بعد از بریدن شاهرگ من.
دیگه میدونستم الاناست که برسی
داشتم جلو آینه خودمو چک میکردم که صدای زنگ در اومد
خیلی هیجان داشتم چون خیلی وقت بود از این کارا نکرده بودم
درو باز کردم ولی تا چشمم به قیافت افتاد فهمیدم امشب بجای تو من قراره سوپرایز شم
دیدی یچیزایی رو حس میکنی؟ از همونا
تو سوپرایز شدی ولی خوشحال نه
و من از اون لحظه به بعد دیگه نه خوشحال شدم نه سوپرایز
حالا میگم چیشد صبر کن
برات پیش اومده توی یجای شلوغ یکی اسمتو صدا بزنه سرتو برگردونی بفهمی با پشت سریت بوده؟ یچیز تو همین مایه‌ها
همینقدر ضایع
من اون شب اومدنتو جشن گرفتم ولی تو اومده بودی که بگی که داری میری
همینقدر مضحک
و تو تراژدی ترین سکانس کمدی تاریخ رو همون شب رقم زدی
و این شد آخرین جشن اشتباهی من برای تو، آخرین آدم اشتباهی من
تویی که حتی گند زدی به تنهایی باشکوه و دهن پر کن من
تویی که حتی برای حمایت از حقوق حیوانات گیاه خوار شدی بعد از بریدن شاهرگ من.
𝟕𝟏𝟕
27 Nov, 18:21
انقدر آدما اذیتت میکنن که در نهایت متوجه میشی در روزهای سخت هیچکس بجز خونواده قرار نیست کنارت باشه.
𝟕𝟏𝟕
26 Nov, 21:22
امروز تمایل به زیستن ندارم؛
به احتمال زیاد فردا هم نخواهم داشت.
پس‌فردا؟ امیدوارم مرده باشم.
به احتمال زیاد فردا هم نخواهم داشت.
پس‌فردا؟ امیدوارم مرده باشم.
𝟕𝟏𝟕
26 Nov, 00:29
POV:
دوباره ورژن خوبتو به آدما نشون دادی و دوباره بهت ثابت کردن لیاقتشو ندارن.
دوباره ورژن خوبتو به آدما نشون دادی و دوباره بهت ثابت کردن لیاقتشو ندارن.
𝟕𝟏𝟕
22 Nov, 12:06
الان یه جمله‌ی قشنگ خوندم که نوشته بود:
"من از اعتماد کردن نمیترسم
از نا امید شدن میترسم
چون تنها چیزی که منو سرپا نگه داشته امیدهاییه که دارم."
منم همینطور.
"من از اعتماد کردن نمیترسم
از نا امید شدن میترسم
چون تنها چیزی که منو سرپا نگه داشته امیدهاییه که دارم."
منم همینطور.
𝟕𝟏𝟕
20 Nov, 11:27
پناهگاه اصلی خونواده‌س، شاید ایده‌ال نباشه، ولی عوضش محکمه، امنه و می‌تونه ازت مراقبت کنه.
𝟕𝟏𝟕
19 Nov, 07:33
اما تجمل هرگز برای من جذابیت نداشته است،
من چیزهای ساده، کتاب، تنها بودن یا بودن با کسی که درکم میکند را دوست دارم.
من چیزهای ساده، کتاب، تنها بودن یا بودن با کسی که درکم میکند را دوست دارم.
𝟕𝟏𝟕
11 Nov, 17:57
دارم به این فکر میکنم که چقدر بارون قشنگه
واقعا به این نتیجه رسیدم که میگن آدمای عاشق از بارون خوششون میاد، درسته...
واقعا به این نتیجه رسیدم که میگن آدمای عاشق از بارون خوششون میاد، درسته...
𝟕𝟏𝟕
09 Nov, 05:09
ممنون میشم اگه یک فاتحه برای همسر بنده بخونید
حتما مرده که نتونسته منو پیدا کنه
حتما مرده که نتونسته منو پیدا کنه
𝟕𝟏𝟕
06 Nov, 06:42
دقت کردید پزشکیان از وقتی یخورده سرش شلوغ شده دگ اس‌ام‌اس نداد؟ پسرا همه همینن دگ.
𝟕𝟏𝟕
02 Nov, 19:13
لایک شدن توسط چندتا دختر مهم نیست، مورد عشق قرار گرفتن توسط دختری که از هیچ پسری خوشش نمیاد موفقیت حساب میشه.
𝟕𝟏𝟕
02 Nov, 14:18
حیف نیست ناخون به این خوشگلی، دست به این عسل‌بلایی، یه حلقه‌ی طلایی توش نباشه؟!
𝟕𝟏𝟕
31 Oct, 21:57
زندگی بزرگسالی بسیار سخته، تقریبا روزی سی بار گریم میگیره، روزی چهل و پنج بار از استرس میخوام غش کنم، ولی خب با این حال چندتا بسته پستی دارم که باید برسه به دستم و ناخونای جدیدمم خیلی خوشگل شدن💅💆🏻♀
𝟕𝟏𝟕
30 Oct, 07:52
اون قسمت که همه فکر میکنن تو پشتوانه‌ای و باید همه غم‌ها و مشکلاتشون رو روی دوش تو بزارن دکمه‌ی غلط کردم هم داره؟!
𝟕𝟏𝟕
29 Oct, 11:49
میخوام این کارو بکنم، قراره اون کارو بکنم، میخوام خوشبختت کنم، میخوام پولدار بشم و...
پسر جون میخوام میخوامو که همه بلدن
یکم بشین از اینکارو کردم، اونکارو کردم، فلان کارو کردمات بگو ببینیم تا الان چیکارا کردی!
پسر جون میخوام میخوامو که همه بلدن
یکم بشین از اینکارو کردم، اونکارو کردم، فلان کارو کردمات بگو ببینیم تا الان چیکارا کردی!
𝟕𝟏𝟕
29 Oct, 08:11
باور کنید مهربونی‌هایی که از من میبینید همشون حفظ ظاهره وگرنه هم خودم هم نزدیکانم میدونن من چه سگی هستم
پس دیگه توروخدا نزدیکم نشین گازتون میگیرم.
پس دیگه توروخدا نزدیکم نشین گازتون میگیرم.
𝟕𝟏𝟕
28 Oct, 11:04
برنامه غذاییم برای وقتی که رفتم خونه خودم به این صورته که یک روز در هفته قرمه سبزی یک روز فسنجون بقیه روزا انواع کباب‌ها.
𝟕𝟏𝟕
27 Oct, 15:11
حراست دانشگاه انقدر عاشقمه روزی سی و شیش بار به بهونه‌ی گیر دادن به مانتو و شلوارم هی صدام میکنه باهام حرف بزنه🤡🤡
𝟕𝟏𝟕
27 Oct, 10:18
هم میخوام گریه کنم، هم میخواد داد بزنم، هم میخوام بمیرم، هم میخوام همرو بکشم
شاید بپرسید چرا؟ چون پریودم.
شاید بپرسید چرا؟ چون پریودم.
𝟕𝟏𝟕
25 Oct, 18:08
انقدر که خانوادم نگران شوهر آینده منن اکه نگران خودم بودن من الان اینجا نبودم.
𝟕𝟏𝟕
24 Oct, 22:09
بیشتر از هر وقتی معتقدم که چیزی که برای من باشه حتی اگه صد بارم از کنار هم رد بشیم باز برای منه و یک‌جوری دوباره سر راه هم قرار میگیریم.
واسه همینه که دیگه نه برای موندن آدمی تو زندگیم زور میزنم نه برای رفتنش، و نه برای داشتن یچیزی زور میزنم نه برای نداشتنش.
واسه همینه که دیگه نه برای موندن آدمی تو زندگیم زور میزنم نه برای رفتنش، و نه برای داشتن یچیزی زور میزنم نه برای نداشتنش.
𝟕𝟏𝟕
24 Oct, 21:43
واقعا خداروشکر خداوند متعال در میان همه‌ی سگ اخلاقیام حدودا ده درصدی صبر و شکیبایی بهم عطا کرده وگرنه من واقعا وقتی عصبی‌ام آدم بیشعور و بد دهنیم و بنظرم میتونم یه آدمو بکشم حتی به غلط.
𝟕𝟏𝟕
21 Oct, 08:42
و خب بله دوستان، آدمی که تا دیروز ساعت دوازده حتی فکرشم نمیکردم روزی نباشه الان دیگه زیر خاکه...!
𝟕𝟏𝟕
20 Oct, 13:35
مرگ؛
اینکه یه آدمی یهو دیگه نیست
تو قرار نیست ببینیش
دیگه نمیتونی بهش زنگ بزنی
سوال داشتی نمیتونی ازش بپرسی
یعنی دیگه واقعا نیست
صداش نیست، شوخی و خنده‌هاش نیست
وجودش نیست و دیگه کسی نمیتونه داشته باشتش
یعنی شب میخوابی صبح پا میشی میبینی هیچ‌جا نیست
و تو همش از خودت میپرسی یعنی الان کجاست؟ میفهمه رفته؟ دلش میخواست بره؟ ناراحته یا خوشحاله؟ این همه تلاش کرد که آخرش انقدر یهویی نیست بشه؟
چرا؟!
اینکه یه آدمی یهو دیگه نیست
تو قرار نیست ببینیش
دیگه نمیتونی بهش زنگ بزنی
سوال داشتی نمیتونی ازش بپرسی
یعنی دیگه واقعا نیست
صداش نیست، شوخی و خنده‌هاش نیست
وجودش نیست و دیگه کسی نمیتونه داشته باشتش
یعنی شب میخوابی صبح پا میشی میبینی هیچ‌جا نیست
و تو همش از خودت میپرسی یعنی الان کجاست؟ میفهمه رفته؟ دلش میخواست بره؟ ناراحته یا خوشحاله؟ این همه تلاش کرد که آخرش انقدر یهویی نیست بشه؟
چرا؟!
𝟕𝟏𝟕
19 Oct, 11:49
خلاصه بگم:
او حسی را در من ایجاد کرد
که هیچوقت، هیچکس نتوانست حتی
ذره‌ای حسی مشابه به آن را
در من ایجاد کند...
او حسی را در من ایجاد کرد
که هیچوقت، هیچکس نتوانست حتی
ذره‌ای حسی مشابه به آن را
در من ایجاد کند...
𝟕𝟏𝟕
18 Oct, 20:10
کاش یاد میگرفتم برای اتفاقات خارج از برنامه‌ی زندگیم بجای اینکه انقدر حرص بخورم که نفسم در نیاد و رگ گردنم بگیره یکم رها کنم و سعی کنم کنار بیام باهاش.
𝟕𝟏𝟕
18 Oct, 11:29
3:13 دلم میخواد این قسمتش رو هر وقتی که عاشق شدم زل بزنم تو چشماش براش بخونم.
17,123
subscribers
1,157
photos
267
videos
