𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤𝐡𝐲𝐠𝐠𝐞 𐤀 (@taekookhygge)の最新投稿

𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤𝐡𝐲𝐠𝐠𝐞 𐤀 のテレグラム投稿

𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤𝐡𝐲𝐠𝐠𝐞 𐤀
|𝐁𝐄𝐀𝐑𝐁𝐔𝐍𝐍𝐘|🐻🐰
Tᴀᴇʜʏᴜɴɢ ɪs Jᴜɴɢᴋᴏᴏᴋ's Qᴜᴇʀᴇɴᴄɪᴀ🫂
2,637 人の購読者
9,436 枚の写真
4,736 本の動画
最終更新日 09.03.2025 01:14

𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤𝐡𝐲𝐠𝐠𝐞 𐤀 によってTelegramで共有された最新のコンテンツ

𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤𝐡𝐲𝐠𝐠𝐞 𐤀

31 Jan, 17:50

124

چنل ناشناس :
https://t.me/taekookhyggeunknown
𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤𝐡𝐲𝐠𝐠𝐞 𐤀

31 Jan, 17:50

126

چنل ناشناسات از کجا پیدا کنم
𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤𝐡𝐲𝐠𝐠𝐞 𐤀

31 Jan, 15:23

229

اگر خواستید ویس‌ـا رو از توی دیلی‌ـم چک کنید. 🤍
𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤𝐡𝐲𝐠𝐠𝐞 𐤀

31 Jan, 15:23

195

من یه چیزی از نامجون دارم که تاحالا هیچ‌جا نگفتم :)) ولی گفتم شاید شما هم دوست داشته باشید که توی پلـی‌لیست موزیک‌ـاتون داشته باشید‌ـش. این هفت‌‌تا ویس‌ـی که الـان میفرستـم تیکه‌هایی از حرف‌ـای نامجون‌ـه که در عین سادگـی به شدت حال خوب کنه و بهت جرئت میده دوباره و دوباره برای زندگی‌ـت تلاش کنی. 😭😭 ( تیکه‌هایی از حرف‌ـاش توی لایواش‌ـه. ) البتـه تعـداد ویس‌ـا بیشتر‌ـه ولـی فعلـا این هفت‌تا رو داشته باشید تا بعدا بازم براتون بفرستم. [ اسم‌ـاشون رو کاملا رندوم انتخاب کردم. ]
𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤𝐡𝐲𝐠𝐠𝐞 𐤀

31 Jan, 15:23

195

این بغل نامجون چیزی‌ـه که فکر کنم الان هممون ( حداقل من یک نفر ) بهش نیاز داریم. 😭🫂
𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤𝐡𝐲𝐠𝐠𝐞 𐤀

31 Jan, 15:23

173

چجوری میشه قلب‌ـم برای آدم‌ـی که هرلحظه و هرجا از آرمی‌ـاش دفاع میکنه و حتی اجازه نمیده به منظور تعریف هم که شده لقب " دیوانه " رو بهشون بدن ؛ نلرزه؟
𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤𝐡𝐲𝐠𝐠𝐞 𐤀

31 Jan, 14:00

258

0:07 وقت‌ـایی که جونگکوک از شدت صافت شدن برای تهیونگ یهـو لبخند عمیق‌ـش رو جمـع‌تر میکنه و عمیـق‌تر به تهیونگ نگـاه میکنه ، دقیقـا همون موقع‌ـس که میتونم قسـم بخـورم برای بلند نشدن و چلوندن بیبی‌ـش داره خودش رو کنترل میکنه. 😭
𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤𝐡𝐲𝐠𝐠𝐞 𐤀

31 Jan, 13:58

251

𐤀 ִֶָ ⤾ اینجـا تهیونگ دقیقـا مثـل یه بیبـی‌ـه کوچولو بعـد از جـواب دادن خجـالـت کشید و شـروع به بازی با لپ‌ـای مارشمالویـی‌ـش کرد و جونگکوک که از اول نگاه‌ـش روی تهیونگ بود ، از شدت شیرینی‌ دوست‌پسرش رسما داشت ضعف میکرد. 😭
𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤𝐡𝐲𝐠𝐠𝐞 𐤀

31 Jan, 13:54

240

اینکه خود جونگکوک هم میدونه یه لمس ساده‌ـش باعث آروم شدن و آرامش پیدا کردن تهیونگ میشه ، خیلی سکسی‌ـه 😭
𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤𝐡𝐲𝐠𝐠𝐞 𐤀

31 Jan, 13:52

255

𐤀 ִֶָ ⤾ توی مراسـم ماما ۲۰۱۸ ژاپـن تهیونگ یه قسمت خیلـی استـرس داشت و بـرای همیـن پاهـاش رو هعـی بـاز و بستـه میکرد و تکـون میـداد ، جونگکوک کـه کنـارـش نشستـه بـود متوجه استرس‌ـش شد و آروم زد روی رون تهیونگ و همین باعـث شد که ته‌ته به خـودش بیاد و دیگه پاهـاش رو تکـون نده. جونگکوک وقتـی مطمئـن شد که تیک تهیونگ از سرش افتـاده با یه نیشخنـد ریـز که هنوزـم دلیـل‌ـش رو نمیدونـم سرش رو برگردوند. 😭