50 تا دیگه میبندم و فردا فولدرو درست میکنم
اگه تا اون موقع پاک کنید یا جوین نباشین تو فولدر قرار نمیگیرین
اگه تا اون موقع پاک کنید یا جوین نباشین تو فولدر قرار نمیگیرین
دژم؛
@soyakmv
« دلـم جا مانـد در شبے ڪه تو براے همیشـه رفتے... »
http://t.me/HidenChat_Bot?start=2046857407
دژم؛ (Persian)
با عضویت در کانال تلگرامی "دژم؛" به یک سفر عاطفی و عمیق در دنیای احساسات خود راه پیدا کنید. این کانال تلگرامی توسط کاربر با نام کاربری "soyakmv" اداره می شود و شامل نقل قولی زیبا است که با وجود سادگی و کمیابی آن، توانسته است تمامی اعضا را به خود جذب کند. اگر به دنبال پیدا کردن آرامش و آرامش در وسط همه شلوغی های زندگی هستید، این کانال تلگرامی بهترین انتخاب برای شماست. از طریق لینک زیر به جمع اعضای این کانال بپیوندید و تجربه انتقال به دنیایی پر از احساسات و انگیزه را تجربه کنید. http://t.me/HidenChat_Bot?start=2046857407
دژم؛
11 Jan, 16:12
تاکید میکنم جوین بودنتون رو چک میکنم و اگه جوین نباشید تو فولدر قرار نمیگیرید و بعدا قرار نیست درستش کنم
و چک کنید ببینید منو بن نکرده باشید
و چک کنید ببینید منو بن نکرده باشید
دژم؛
07 Jan, 16:50
— عــاشــقــت شــدم؛
نـه با لمس دست‌هایت، نه برای طعم لبخندت، که با خـیال
حضـورت در تاریـک‌ترین شـب‌هایم. در هـوای تو گم شـدم؛
بـی‌آنـکـه نـسـیمـی از حـضـورت بـر جـانـم وزیـده بـاشــد،
بـی‌آنـکه حتـی سایه‌ات بـر دیـوار خیـال‌هایم افتاده باشـد.
«روحِ مـن در حـصار خـیالِ تو خـانه کـرد؛
بـی هیچ امـیدی بـه آزادی.»
تو را در فاصله‌ای پرستیدم که هیـچ وصالـی در آن نبود، در
تمنایی که به‌ابدیت گره خورده‌بود و راهی به‌فرجام نداشت.
می‌دانم، مـی‌دانم که سـهم من از تو مـشتی رویاست که در
سپیده‌دمان محو می‌شود؛ چند واژه‌ی‌بی‌صدا که در تاریکی
زمـزمـه مـی‌شـود و چـیـزی جـز پــژواک اشـک‌هـایـم نـدارد.
ایـن عـشـق، چـونـان سـرابـی در بـیابـانِ تـشـنه‌لـبان اسـت؛
مـی‌بیـنمـش، مـی‌خواهـمـش؛
اما هر گام که نزدیک‌تر مـی‌شوم، آن دورتر و دورتر می‌گردد.
آگاهم که حضـور تو در زندگی‌ام تنها خطای‌چشمی از سراب
است، اما مگر می‌توان چـنین دلِ تشـنه‌ای را از رویای باران
در صــحـرا خـامــوش کــرد؟
سرانـجام تو را از دسـت مـی‌دهم، بـی‌آنـکـه داشته باشـمت؛
تو می‌روی و این عـشق، در "نـداشـتنت" جـان خـواهـد داد.
من زنـده‌ام؛ به تـمنایِ مـحالِ تو.
نـه با لمس دست‌هایت، نه برای طعم لبخندت، که با خـیال
حضـورت در تاریـک‌ترین شـب‌هایم. در هـوای تو گم شـدم؛
بـی‌آنـکـه نـسـیمـی از حـضـورت بـر جـانـم وزیـده بـاشــد،
بـی‌آنـکه حتـی سایه‌ات بـر دیـوار خیـال‌هایم افتاده باشـد.
«روحِ مـن در حـصار خـیالِ تو خـانه کـرد؛
بـی هیچ امـیدی بـه آزادی.»
تو را در فاصله‌ای پرستیدم که هیـچ وصالـی در آن نبود، در
تمنایی که به‌ابدیت گره خورده‌بود و راهی به‌فرجام نداشت.
می‌دانم، مـی‌دانم که سـهم من از تو مـشتی رویاست که در
سپیده‌دمان محو می‌شود؛ چند واژه‌ی‌بی‌صدا که در تاریکی
زمـزمـه مـی‌شـود و چـیـزی جـز پــژواک اشـک‌هـایـم نـدارد.
ایـن عـشـق، چـونـان سـرابـی در بـیابـانِ تـشـنه‌لـبان اسـت؛
مـی‌بیـنمـش، مـی‌خواهـمـش؛
اما هر گام که نزدیک‌تر مـی‌شوم، آن دورتر و دورتر می‌گردد.
آگاهم که حضـور تو در زندگی‌ام تنها خطای‌چشمی از سراب
است، اما مگر می‌توان چـنین دلِ تشـنه‌ای را از رویای باران
در صــحـرا خـامــوش کــرد؟
سرانـجام تو را از دسـت مـی‌دهم، بـی‌آنـکـه داشته باشـمت؛
تو می‌روی و این عـشق، در "نـداشـتنت" جـان خـواهـد داد.
من زنـده‌ام؛ به تـمنایِ مـحالِ تو.
دژم؛
29 Nov, 20:04
- مـیگـویـند گـناهـت نـابـخـشودنـی و بـزرگ اسـت کـه تـورا بـه جـهـنمِ مـن تـبعیـد کـرده انـد!
+ آری،گـنـاهِ مـن خـیلـی زیـبا و دوسـتداشـتنـی اسـت!
" 𝖢𝗅𝗂𝖼𝗄 𝗁𝖾𝗋𝖾 𝗍𝗈 𝗋𝖾𝖺𝖽 "
+ آری،گـنـاهِ مـن خـیلـی زیـبا و دوسـتداشـتنـی اسـت!
" 𝖢𝗅𝗂𝖼𝗄 𝗁𝖾𝗋𝖾 𝗍𝗈 𝗋𝖾𝖺𝖽 "
دژم؛
09 Nov, 19:28
" اِے ڪاش مـے‌دانـِستـے ڪـه چـِگـونـه در اوْـجِ بـے ایـمانـے‌اَم، تـورا پـَرَسـْتـِش ڪردم ؛ مـعـْبودِ مَـن ! "
دژم؛
08 Nov, 08:06
— بدایـت آمـدی و دلـم را بـه تـو بـاختم.
اما دل به چه بسته بودم؟ چـشم‌هایی که مرا نمـیدید؟ دلی که
خانه‌ی دیـگری شده بود؟ لبـانی که سودای عشق کسی جز من
را سـر مـیـداد؟ بــه چـه چــنـیـن حـقـیـرانـه بـاخـتـه بــودم؟
تو به منِ‌دیوانه یک زندگی بدهکار بودی، سال‌هایی به اندازه‌ی
یـک عمر، قلبی به اندازه‌ی تمـام احسـاسـاتم، نگاهی به وسعت
چـشم‌هایـی که کـسی جز تـو را نـدید، اشـک‌هـایی به انـدازه‌ی
روز‌هایی که بی تو ریختم.. و جـانی که در نبودت بی‌جـان شد.
عـاقبت رفـتی و تـو را بـه دنـیا باخـتم.
اما دل به چه بسته بودم؟ چـشم‌هایی که مرا نمـیدید؟ دلی که
خانه‌ی دیـگری شده بود؟ لبـانی که سودای عشق کسی جز من
را سـر مـیـداد؟ بــه چـه چــنـیـن حـقـیـرانـه بـاخـتـه بــودم؟
تو به منِ‌دیوانه یک زندگی بدهکار بودی، سال‌هایی به اندازه‌ی
یـک عمر، قلبی به اندازه‌ی تمـام احسـاسـاتم، نگاهی به وسعت
چـشم‌هایـی که کـسی جز تـو را نـدید، اشـک‌هـایی به انـدازه‌ی
روز‌هایی که بی تو ریختم.. و جـانی که در نبودت بی‌جـان شد.
عـاقبت رفـتی و تـو را بـه دنـیا باخـتم.
دژم؛
29 Oct, 19:41
تـمامِ ذهـنم را کـه جـستجـو کـردم چـیزی جـز تـاریـکی آن را احـاطـه نـکرده بـود! تـاریکـیِ وجـودِ تـو خـیلی زود مـرا هـم فـرا گـرفـت و حـالـا بـه تـو کـه تمـامـت از نـور اسـت آسـیب مـی‌رسـانـم!
دژم؛
29 Oct, 19:41
تـو اگـر مـاننـدِ آسـمـانِ شـب هـم تـاریـک شـوی مـن مـاهـت خـواهـم شـد تـا تـماشـایـی ات کـنم!
دژم؛
29 Oct, 09:57
من در آتشِ وجـودم میسـوختم که تو آمـدی؛
و مـرا بابـت بویِ خاکـستـرم مـقصر دانـستی.
و مـرا بابـت بویِ خاکـستـرم مـقصر دانـستی.
دژم؛
18 Oct, 16:34
من در آتشِ وجـودم میسـوختم که تو آمـدی؛
و مـرا بابـت بویِ خاکـستـرم مـقصر دانـستی.
و مـرا بابـت بویِ خاکـستـرم مـقصر دانـستی.
دژم؛
02 Oct, 17:42
"
من‌قلبمو‌بهت‌دادم.این‌زندگی‌دیگه‌هیچ‌معنایی‌نداره؛
وقتی‌که‌نزدیکتم‌ولی‌ندارمت.تو‌منو‌ول‌کردی."
دژم؛
02 Oct, 17:42
— بدایـت آمـدی و دلـم را بـه تـو بـاختم.
اما دل به چه بسته بودم؟ چـشم‌هایی که مرا نمـیدید؟ دلی که
خانه‌ی دیـگری شده بود؟ لبـانی که سودای عشق کسی جز من
را سـر مـیـداد؟ بــه چـه چــنـیـن حـقـیـرانـه بـاخـتـه بــودم؟
تو به منِ‌دیوانه یک زندگی بدهکار بودی، سال‌هایی به اندازه‌ی
یـک عمر، قلبی به اندازه‌ی تمـام احسـاسـاتم، نگاهی به وسعت
چـشم‌هایـی که کـسی جز تـو را نـدید، اشـک‌هـایی به انـدازه‌ی
روز‌هایی که بی تو ریختم.. و جـانی که در نبودت بی‌جـان شد.
عـاقبت رفـتی و تـو را بـه دنـیا باخـتم.
اما دل به چه بسته بودم؟ چـشم‌هایی که مرا نمـیدید؟ دلی که
خانه‌ی دیـگری شده بود؟ لبـانی که سودای عشق کسی جز من
را سـر مـیـداد؟ بــه چـه چــنـیـن حـقـیـرانـه بـاخـتـه بــودم؟
تو به منِ‌دیوانه یک زندگی بدهکار بودی، سال‌هایی به اندازه‌ی
یـک عمر، قلبی به اندازه‌ی تمـام احسـاسـاتم، نگاهی به وسعت
چـشم‌هایـی که کـسی جز تـو را نـدید، اشـک‌هـایی به انـدازه‌ی
روز‌هایی که بی تو ریختم.. و جـانی که در نبودت بی‌جـان شد.
عـاقبت رفـتی و تـو را بـه دنـیا باخـتم.
دژم؛
22 Aug, 17:51
— روزی مـی‌رسـد کـه میـروی؛ بـدان آگاهـم.
ترک خواهم شد و ز تو جز خاطراتی دفن شده در پس نیمه‌شب‌های تاریک چیزی باقی نمی‌ماند. آگاهم؛ در همان لحظه‌ای که آرام‌آرام میبوسمت، در آن ثانیه‌هایی که به چشمانت خیره‌ام، آگاهم به هنگام لبخند، به هنگام اشک؛ آگاهم به وقت آغوش، به وقت جنگ. کنارت هستم و در لحظه‌ی بوسیدن دست‌هایت، می‌دانم؛ همانگونه که ناگه آمدی و عطر تلخت را بر زندگی سردم نشاندی، به نحوی می‌روی که فرصت بوییدنش را برای بار آخر نداشته باشم آرامِ جانم.
روزی مـی‌رسـد که ترک خواهـم شـد؛ بدان آگاهـم.
ترک خواهم شد و ز تو جز خاطراتی دفن شده در پس نیمه‌شب‌های تاریک چیزی باقی نمی‌ماند. آگاهم؛ در همان لحظه‌ای که آرام‌آرام میبوسمت، در آن ثانیه‌هایی که به چشمانت خیره‌ام، آگاهم به هنگام لبخند، به هنگام اشک؛ آگاهم به وقت آغوش، به وقت جنگ. کنارت هستم و در لحظه‌ی بوسیدن دست‌هایت، می‌دانم؛ همانگونه که ناگه آمدی و عطر تلخت را بر زندگی سردم نشاندی، به نحوی می‌روی که فرصت بوییدنش را برای بار آخر نداشته باشم آرامِ جانم.
روزی مـی‌رسـد که ترک خواهـم شـد؛ بدان آگاهـم.
دژم؛
26 Jul, 19:03
بیا صادق باشیم پسرکم
عـشـقـی کـه بـهـت دادم بـیشـتـر از ظـرفـیت تـو بـود.
احـساسـات مـن مثـل آبـی نبـود کـه از لـیـوانِ وجودت
سر ریز شه و تموم شه بره، من تمامِ قلبم رو به زور جا
دادم تـو هـمون لیـوانِ کـوچیـکت و مـیـدونی چیـشـد؟!
شیشه‌ای به ظرافت و زیبایی تو تحمل قلبی که بخاطر
وجودت بزرگ‌تر شده بود رو نداشت و نهایتا شکست...
شـکسـت و خـورده شـیشـه‌هاش قلبـمو تـیکه‌تـیکه کرد.
نمیدونم زیاده‌رویِ من باعثش شد یا ظرفیت پایین تو؛
اما جفتمون آسیب دیدیم.
بــا ایــن حــال تــو بـه زنـدگــیـت ادامـه دادی و مــن...
زنـدگی بدون داشتنِ قلبـی درون این سینه غـیرممکنه.
ایـنـطور نیـست قلـبِ مـن؟!
عـشـقـی کـه بـهـت دادم بـیشـتـر از ظـرفـیت تـو بـود.
احـساسـات مـن مثـل آبـی نبـود کـه از لـیـوانِ وجودت
سر ریز شه و تموم شه بره، من تمامِ قلبم رو به زور جا
دادم تـو هـمون لیـوانِ کـوچیـکت و مـیـدونی چیـشـد؟!
شیشه‌ای به ظرافت و زیبایی تو تحمل قلبی که بخاطر
وجودت بزرگ‌تر شده بود رو نداشت و نهایتا شکست...
شـکسـت و خـورده شـیشـه‌هاش قلبـمو تـیکه‌تـیکه کرد.
نمیدونم زیاده‌رویِ من باعثش شد یا ظرفیت پایین تو؛
اما جفتمون آسیب دیدیم.
بــا ایــن حــال تــو بـه زنـدگــیـت ادامـه دادی و مــن...
زنـدگی بدون داشتنِ قلبـی درون این سینه غـیرممکنه.
ایـنـطور نیـست قلـبِ مـن؟!
2,846
subscribers
24
photos
10
videos
