شهرزاد زیبا @shahrzadezibaa Channel on Telegram

شهرزاد زیبا

@shahrzadezibaa


ارتباط با ادمین👇
@Mkh1351ar

شهرزاد زیبا (Persian)

شهرزاد زیبا یک کانال تلگرامی پرطرفدار است که به ارائه محتوای متنوع و جذاب در زمینه های مختلف می‌پردازد. با عضویت در این کانال، شما به عالمی از مطالب خواندنی، تصاویر دیدنی و ویدیوهای جذاب و آموزنده وارد خواهید شد. شهرزاد زیبا با هدف ارتقاء دانش و سرگرمی شما، محتوایی با کیفیت و منحصر به فرد ارائه می‌دهد.

اگر به دنبال یک کانال تلگرامی با محتوای متنوع و جذاب هستید، شهرزاد زیبا گزینه‌ی ایده‌آلی برای شماست. این کانال علاوه بر محتواهای مفید، امکان ارتباط با ادمین را نیز فراهم می‌کند تا هر گونه سوالات یا پیشنهادات خود را مطرح کنید. بنابراین، با عضویت در کانال شهرزاد زیبا، شما از تجربه‌ی یک محتوای فرهنگی و سرگرم‌کننده بهره‌مند خواهید شد. منتظر حضور گرمتان در این کانال ممنونیم!

شهرزاد زیبا

13 Jan, 15:15


نام زیباے"پـدر"
باسیم و زربایدنوشت
خوب وعالي
باعیارے معتبرباید نوشت
برڪت نـاڹ و نمڪ
از همت والاے اوست
ایڹ چنیڹ ڪَویم
ڪہ نامش تاج سربایدنوشت
روز پدر مبارڪ
‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌

شهرزاد زیبا

13 Jan, 15:12


زبانِ عاشقان ،
چشم است و چشم ، از دل نشان دارد ...

#هوشنگ_ابتهاج

شهرزاد زیبا

13 Jan, 15:12


خداوندا
همانطورکه شب را
مایه آرامش قرار دادی
فراوانے رادرزندگے ماجارے کن
حضورمان راپرمعنا کن
وجودمان رالبریزآرامش کن
وشناختمان رافزونے بخش

#شبتون_بخیر💫☕️

شهرزاد زیبا

13 Jan, 15:10


تاعاقلان راهی برای
شاد بودن پیدا کنن
دیوانگان هزار بار خندیده اند
یادتون باشه
تنها دلیل زنده بودن ما لذت بردن
از زندگیه :)

.

شهرزاد زیبا

13 Jan, 15:09


سر بر شانه خدا بگذار تا قصه عشق را چنان زیبا بخواند
ڪه نه از دوزخ بترسے و نه از بهشت به رقص درآیی
قصه عشق
“انسان” بودن ماست
#شبتون_خوش ....

.

شهرزاد زیبا

13 Jan, 14:30


❄️الهے 🤲 در این
شب زیباے زمستونی
❄️زندگے دوستانم را سبز
تنور دلشان را گرم
❄️فانوس دلشان را روشن
لحظه هایشان را بدون غم
❄️و چرخ روزگار را
به ڪامشان بچرخان ..

❄️شب زیباتون بخیر ☃️⛄️

شهرزاد زیبا

13 Jan, 14:27


💫محبت زیادی
همیشه آدما رو خراب میکنه
گاهی آدما میرن
نه برای اینکه دلیلی ندارن برای موندن
میرن چون خیلی کوچکن
و تحمل حجم بزرگ محبت تو رو ندارن...👌🍃

شهرزاد زیبا

13 Jan, 14:27


هر آدمی رنج‌هایی در دل دارد
که از دیگران مخفی میکند،
بیشترِ اوقات شخصی را که سرد
خطابش میکنیم در اصل غمگین است

شهرزاد زیبا

13 Jan, 14:26


زندگی مملو از بالا و پایین است

رمزش آن است که در بالاها، لذت ببریم🍃🌸

و در پایین ها، شجاع باشیم و استوار…

لحظه هاتون پراز حس خوب زندگی

شهرزاد زیبا

13 Jan, 14:26


شبتون روشن به نور الهی

شهرزاد زیبا

13 Jan, 14:25


ناراحتی‌های آد‌‌م‌ها را جدی بگيريد!
دلخوری از آن‌ها فرد جديدی را ميسازد!
وقتی كسی را ناراحت می‌كنيد،
به راحتی از كنارش نگذريد!
سعی كنيد انقدر
آدم‌های مقابلتان را بشناسيد
كه از تک‌تک حرف‌هايشان
تشخيص دهيد كی و كجا
آزرده خاطر شده‌اند و
دلجويی كنيد تا رفع شود.
ناراحتی‌هايی كه روی يكديگر
تلنبار می‌شوند از آدم‌ها تنها افرادی
سنگدل ميسازند كه تمامی قلبشان
با دلخوری و ناراحتی‌هايشان از ديگران
پر شده است و ديگر جايی برای
عشق و احساس ندارند!
دلخوری‌های آدم‌ها را جدی بگيريد،
قبل از آنكه از دستشان بدهيد و تركتان كنند!

شهرزاد زیبا

13 Jan, 14:25


💿آهنگ جدید
فرامرز آصف بنام سفیر


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌

شهرزاد زیبا

13 Jan, 14:24


به یه جایی رسیدم که دیگه
خیلی چیزا برام مهم نیست ...
جایی که وقتی یکی دلمو میشکنه
مثل آب خوردن میزارمش کنار ...
جایی که با دیدن بی معرفتیا
فقط میگم به درک ...!
دیگه نه از اومدن کسی ذوق زده میشم
نه با رفتن کسی ناراحت
که بخوام نازشو بخرم برگرده ...!
بی احساس نبودم،
اما یه کسایی اومدن تو زندگیم
که یه سری از باورامو از بین بردن
همونایی که گفتن؛
تو واسه این دنیا زیادی خوبی ...
آره درسته ...من زیادی خوبم
ولی شما چرا
بی لیاقتی خودتونو نشون دادین ؟!
میدونی من اشتباه زیاد داشتم
ولی بنظرم بزرگترین اشتباهم این بود که
فکر میکردم همه لیاقت خوبی دارن ...!

شهرزاد زیبا

13 Jan, 14:23


بدترین زندان دنیا، خانه‌ی بدون صلح و آرامشه.
مراقب باش با کی ازدواج می‌کنی یا عاشق کی می‌شی!

شهرزاد زیبا

13 Jan, 11:08


🎧راغب

پدر

شهرزاد زیبا

05 Jan, 17:26


شهرزاد زیبا pinned «#پارت25 #لذت‌عشق💋🔞❤️ چرخی دورم زد قلبم تو دهنم بود بخدا خیلی حس خوبی داشتم انگار یه چیزی تو دلم تکون میخورد رو به روم ایستاد تو چشمام نگاه کرد از نگاهش تکونی خوردم _ اینجوری خوشگل تری! _ یعنی از چادر بیشتر؟؟ _اره اینطوری بهتره هیکلت کامل معلوم میشه حیف…»

شهرزاد زیبا

05 Jan, 17:26


#پارت25
#لذت‌عشق💋🔞❤️

چرخی دورم زد قلبم تو دهنم بود بخدا خیلی حس خوبی داشتم انگار یه چیزی تو دلم تکون میخورد

رو به روم ایستاد تو چشمام نگاه کرد از نگاهش تکونی خوردم

_ اینجوری خوشگل تری!

_ یعنی از چادر بیشتر؟؟
_اره اینطوری بهتره هیکلت کامل معلوم میشه حیف خوشگلی تو نیست زیر چادر باشی؟؟

حرفاش بدجور تو دلم نشست لبخندی زدم خیلی خوشحال بودم خیلی زیاد

_چشمات میخندنند...

_جدی؟
_اهوم خیلی خوشگله خیلی زیاد ادم دوست داره چشماتو

دستمو گرفت و باهم به طرف اتاقش رفتیم ویی خدا انقدر استرس داشتم که تمومی نداشت

وسط اتاقش ایستادیم

دستشو دور کمرم حلقه کرد تو چشمام نگاه کرد و چشمکی زد

_میخوای؟؟
_چی رو؟؟

_با من همخواب بشی!

اب دهنمو پرصدا قورت دادم نمیدونستم چی بگم بخدا نمیدونستم استرس داشتم حس میکردم یه چیزی تو دلم داره تکون میخوره

_چرا ساکتی؟؟

_زود نیست؟
_چرا زود باشه؟؟ منو تو ماله هم هستیم غیر از اینه؟؟

هم میخواستم قبول کنم هم نمیخواستم مونده بودم چی بگم که یهو ازم فاصله گرفت

_اهوم پس تردید داری تو دوست داشتن من!

شهرزاد زیبا

05 Jan, 17:25


#پارت24
#لذت‌عشق💋🔞❤️

_چیه چرا اینطوری منو صدا میزنی؟؟

_خب این کارا یعنی چی؟؟
‌_یعنی هیچی دختر جون... برو از پدرت اجازه بگیر بعد برو بیرون

میدونستم که بابام اجازه نمیده... مادرمم خوب اینو میدونست گلویی صاف کردم و جلو رفتم  و شروع کردم به قربون صدقه رفتن مادرم

اووف که چقدر دوستش داشتم... بالاخره راضی شد و منم از خونه خارج شدم تنها کسی که میتونست بابامو راضی کنه مامانم بود

***
_باز که چادر پوشیدی دخترحاجی!

اووف چه انتظاراتی از من داشت اخه خدایا خودت به دادم برس... اخمامو تو هم کشیدم

_خب چیکار کنم؟؟

_پیش من حق چادر نداری!

نمیخواستم با کوهیار بحث کنم نمیخواستم باهاش دعوا کنم برای همین بی هیچ حرفی چادرمو برداشتم.

لبخندی زد : کدوم یکی از لباسایی که برات خریدم رو میپوشی؟؟

هومی کردم : برم داخل عوض کنم!

فقط سرشو تکون داد فوری رفتم داخل این همه حیا رو از کجا اورده بودم بخدا خودمم توش مونده بودم اصلا هنگ کرده بودم

لباسامو عوض کردم یه نیم تنه قرمز پوشیده بودم همراه با شلوار جین سفید هیکلمو کامل نشون میداد

و بون توپری داشتم... اما خب خوش هیکل بودم... موهامم بالای سرم بستم و از اتاق خارج شدم که دیدم

کوهیار از پله ها اومد بالا با دیدن من لحظه ایی مکث کرد و بعد خندید

_چطور شدم؟؟

_جووون شدی!
بازم خندیدم : شوخی میکنی؟؟

_مگه من شوخی دارم؟ راستشو میگم خب!

شهرزاد زیبا

05 Jan, 17:23


#پارت23
#لذت‌عشق💋🔞❤️

من میخواستمش من با تموم وجودم میخواستم دلم میخواست باهاش باشم . دلم میخواست تا میتونم و تا پای جونم با کوهیار باشم

کوهیار بهترین اتفاق زندگیم بود...کوهیار همه کسم بود...خودمم اگه میخواستم نمیتونستم کوهیار رو از دست بدم

پیامکی رو گوشیم اومد... فوری بازش کردم از طرف کوهیار بود

" فردا منتظرتم"
با وجود محمد مطمئن بودم که پدر و مادرم نمیذارن برم بیرون

دنبال بهونه بودم نمیدونستم چیکارکنم... بخدا کم مونده بود عقلمو از دست بدم اما خب فقط یه هدف داشتم

اون هدف هم چیزی نبود جز داشتن کوهیار... اره من میخواستمش!

براش یه باشه نوشتم و سعی کردم خودمو اروم کنم همه چی خوب پیش میرفت...

باید همه چی عالی پیش میرفت... اره من ماله من کوهیار بودم فقط اون...

***
خرمان خرمان به طرف بیرون رفتم که صدای مادرم به گوش رسید

_به سلامتی کجا؟؟
محکم چشمامو رو هم گذاشتم چندین بار پشت سرهم پلک زدم اووف حالا من چی بگم من چه بهانه ایی بیارم

اووف خدا... اوووف ...

_محدثه با توام!

برگشتم به طرفش سعی کردم اروم باشم :میخوام برم کتاب خونه!

دستاشو بغل کرد:میدونی ممنوعه؟؟

_اره ولی مهمه!

_خب برو از پدرت اجازه بگیر

چشمام گرد شد با چشمای گرد شده نگاهش کردم : بابا خونه ست؟؟

_بله

اووه خدای من همیشه بابام مغازه بود چطور امروز خونه ست اووف خدا

نالیدم: مامان

شهرزاد زیبا

05 Jan, 17:22


#قسمت22
#لذت‌عشق💋🔞❤️

اهانی گفت و سری تکون داد وای اگه به بابام میگفت چی؟ اوه اون وقت قیامت به پا میشد

_مامان کجاست؟
_رفته خیاطی
_اونجا چیکار میکنه؟؟
_ خب کار داره حتما نمیدونم الاناست که برگرده!

اهانی گفت و دوباره پرسید : بابا کجاست؟
_چند روزی رفته سفر کاری اونم امروز و فرداست که برگرده!
بازم اهانی گفت مونده بودم چی بگم... به نظر کلافه میومد

_داداشی
_جون داداش؟؟
_مطمئنی خوبی؟
هومی کرد و دستی به پشت گردنش کشید خداروشکری گفتم اما خب کلافه بود...

_میشه در مورد خریدا به مامان و بابا چیزی نگی؟

یه چشم گفت ...میدونستم سرش بره قولش میره برای همین لبخندی به روش زدم و فوری رفتم بالا وارد اتاقم شدم چندین بار پشت سرهم پلک زدم

خدایا شکرت به خیر گذاشت ... لباسا رو همه زیر تشک تختم پنهون کردم اینجا مامانم نمیومد که چک کنه،

انقدر لباسا لختی بودن که روم نمیشد حتی بهشون نگاه کنم

امان از دست کوهیار... امان ... اخه نمیگه من با چه روییی این لباسا رو بپوشم؟؟

اووف خدای من صبر بده بهم...صبر...با صدای زنگ اس ام اس موبایلم به خودم اومد نگاهی بهش انداختم

کوهیار بود که نوشته بود
"دل تودلم نیست اون لباسا بییینمت و بعد ج رت بدم!"

چشمام گرد شد وای پناه بر خدا چی داشت میگفت؟؟ این مرد داشت رسما روانی میشد

_با منی؟؟
_پس با کی باشم؟
لبخندی زدم یهویی از اون کوهیار سرد و خشن تبدیل شده بود به کوهیار مهربون عجیب نبود؟؟

شونه ایی بالا انداختم :اووف محدثه توام که به همه شک داری!

مگه همینو نمیخواستی؟؟ مگه نمیخواستی که کوهیار ماله تو بشه خب الان دردت چیه دیگه؟؟

شهرزاد زیبا

05 Jan, 15:51


از حسود
بیشتر از دشمن بترس و دوری کن....


آتش دشمنی ها سرد میشه....
ولی شعله حسادت هرگز...!!


@shahrzadezibaa
کانال شهرزادزیبا

شهرزاد زیبا

05 Jan, 15:50


وانمود ڪردن بہ اینڪہ خوشحالے بدترین ناراحتےِ دنیاس..


@shahrzadezibaa
کانال شهرزادزیبا

شهرزاد زیبا

05 Jan, 15:49


آدما ممکنه حرفا و کاراتونو یادشون بره ولی حسی که بهشون دادید رو یادشون نمیره.


@shahrzadezibaa
کانال شهرزادزیبا

شهرزاد زیبا

05 Jan, 15:49


🍁چون آب به جویبار
و باد به دشت..

🍂روزی دگر از عمر
من و تو بگذشت..

🍁ای دوست بیا غم
دو چیز نخوریم..

🍂روزی که نیامدست
و روزی که گذشت..

شبتون آرام و در پناه خدا


@shahrzadezibaa
کانال شهرزادزیبا

شهرزاد زیبا

05 Jan, 15:48


🎙 محمد علیزاده 🎵 خنده هاتو قربون

شهرزاد زیبا

05 Jan, 15:48


هر از گاهی یه لگد به چیزیکه ساختی بزن
اگه درست ساخته باشی
خراب نمیشه نترس

@shahrzadezibaa
کانال شهرزادزیبا

شهرزاد زیبا

05 Jan, 15:47


با تو رنگ دنیام چه قشنگه

@shahrzadezibaa
کانال شهرزادزیبا

شهرزاد زیبا

05 Jan, 15:47


در آموزه‌های اخلاقی، یه عبارتی هست
تحت عنوان «درِ خیر رو نبستن».
معنیش میشه این که
اگر کسی خوبی‌ ای در حق ما کرد،
جوری پشیمونش نکنیم
که دیگه هیچ‌وقت اون خوبی رو
در حق کس دیگری نکنه.
درِ خیر رو نبندیم دوستان...


@shahrzadezibaa
کانال شهرزادزیبا

شهرزاد زیبا

05 Jan, 15:46


امیدوارم به همین زودیا سرتو بگیری رو به آسمون
بهش بگی خدایا میدونم کار خودت بود ، شُکرت
تو منو شنیدی وقتی سکوت کرده بودم
تو کنارم موندی وقتی کسی نبود
و تو نورو بهم نشون دادی وقتی همه جا تاریک بود
مرسی که هستی و خدایی میکنی
من دلم خیلی بهت گرمه


@shahrzadezibaa
کانال شهرزادزیبا

شهرزاد زیبا

05 Jan, 15:45


برای چایی کسی قاشق نباش
چرا؟
چون وقتی شکر حل شد
کارش باهات تموم میشه!

@shahrzadezibaa
کانال شهرزادزیبا

شهرزاد زیبا

05 Jan, 15:45


بعضی وقتا خدا اجازه میده
که رودخونه خشک بشه
فقط بخاطر اینکه تو رو به سمت سرچشمه هدایت کنه

بعضی وقتا هم ممکنه
هوا طوفانی باشه
اما بارون همیشگی نیست

محکم باش
چون اوضاع بهتر میشه...



@shahrzadezibaa
کانال شهرزادزیبا

شهرزاد زیبا

05 Jan, 15:43


@shahrzadezibaa

شهرزاد زیبا

05 Jan, 15:43


هندی😍😍💃💃

@shahrzadezibaa

شهرزاد زیبا

05 Jan, 15:43


@Shahrzadezibaa
#سینا شعبانخانی

هولم نکن

شبتون زیبا

شهرزاد زیبا

05 Jan, 15:42


خوشبختی یعنی🌸
واقف بودن به اینکه
هر چه داریم🌺
از رحمت خداست
و هر چه نداریم🌸
از حکمت خــدا
احساس خوشبختی
یعنی همین🌺
خوشبختی رسیدن
به خواسته ها نیست🌸
بلکه لذت بردن از داشته هاست

شبتون زیبا

شهرزاد زیبا

02 Jan, 18:12


شهرزاد زیبا pinned «#پارت17 #لذت‌عشق💋🔞❤️ دکمه های مانتومو باز کرد دستی به بازوهای لختم کشید _خیلی سفیدی! ناخداگاه زمزمه کردم: دوست نداری؟ ‌_چرا دوست نداشته باشم؟ کدوم مردی هست که عاشق تن سفید زنا نباشه؟؟ هیچی نگفتم کم کم دستشو اروم اورد رو خط سینه هام گذاشت و چشماش برقی زد…»

شهرزاد زیبا

02 Jan, 18:12


#پارت17
#لذت‌عشق💋🔞❤️

دکمه های مانتومو باز کرد دستی به بازوهای لختم کشید

_خیلی سفیدی!
ناخداگاه زمزمه کردم: دوست نداری؟
‌_چرا دوست نداشته باشم؟ کدوم مردی هست که عاشق تن سفید زنا نباشه؟؟

هیچی نگفتم کم کم دستشو اروم اورد رو خط سینه هام گذاشت و چشماش برقی زد

_اممم مـ مه هاتم خیلی خوشگلن!
اصلا بدنم به لرزه افتاده بود نمیدونستم چیکار کنم اب دهنمو پرصدا قورت دادم

_چرا اینطوری میکنی باهام؟؟

_چطوری؟
‌_همینطوری!
_دوست نداری؟
_چیو؟

خودشو هم قد من کرد و دم گوشم گفت : اینکه باهات بخوابم ، دوست نداری ...... باشی؟

اووف که باز میخواست به من شوک بده من دوست داشتم رابطه رو تجربه کنم

_دوست دارم
_چی رو؟

_اینکه رابطه رو با تو تجربه کنم دلم میخواد با تو همخواب بشم!

شیطون گفت :دختر حاجی میخواد ....باشه؟؟

وقتی میگفت دختر حاجی انگار یه چیزی تو دلم تکون میخورد انگار قلبم میخواست از سینه م بزنه بیرون نمیدونم چرا همچین بودم 

_چرا رنگت پرید؟؟

_هان من؟؟
_اره دیگه پس کی؟؟

سرمو پایین انداختم و چیزی نگفتم که انگشت شصتشو زیر چونه م گذاشت و وادارم کرد سرمو بلند کنم

_نمیخوای حرفی بزنی؟
_چی بگم؟
_نمیخوای بگی که منو دوست داری؟ فکر کنم خیلی وقته میخوای همچین چیزی به من بگیاااا

شهرزاد زیبا

02 Jan, 18:10


#پارت16
#لذت‌عشق💋🔞❤️

_بابت چی؟
_بابت همه چی ...

لبخندی زد و رو به روم ایستاد خودشو هم قد من کرد و تو چشمام نگاه کرد از نگاهش به خودم لرزیدم

سرشو پایین تر اورد و بوسه ایی رو لبم نشوند قلبم شروع کرد به تند تند زدن وای نزدیک بود قلبم از حرکت وایسته این چه حسی بود که داشتم

فکر کنم اولین بوسه ی عاشقانه م بود... هر چی بود که عالی بود با اینکه بلد نبودم اما خب همراهی میکردم چادرمو از سرم دراورد و لباشو از رو لبام برداشت

_زیر مانتوت چی پوشیدی؟

_لباس گرم
خندید : این چه کاریه؟ من از این چیزا خوشم نمیاد هر وقت اومدی پیش من باید لباسای باز بپوشی!

لب گزیدم : اخه چیزه..
ابرویی بالا انداخت : اخه چیه؟

‌_من ندارم از اون لباسا.. یعنی تو خونه ی ما اون لباسا ممنوعه!

چشماش گرد شد با تعجب نگاهم کرد : شوخی میکنی؟؟

‌_نه!
_مطمئنی؟
_اره
تک خنده ایی کرد شایدم داشت مسخرم میکرد نمیدونم اما خب چیکار کنم نمیتونستم دروغ بگم که!

_منو ایستگاه کردی یا داری شوخی میکنی؟ یعنی تو جلوی پدرتم روسری سر داری؟؟

_بله
عصبی خندید و سری تکون داد :جالبه خیلی هم جالب... اما خب من برات میخرم!

_کجا بذارم خب اون لباسا رو؟

با تمسخر گفت: یعنی اتاق جدا نداری؟؟
تند گفتم: چرا دارم اتاقم جداست!

_خب وقتی اتاقت جداست کاری نداره تو اتاقت میذاری

دیگه روم نشد بگم مادرم همه ی اتاقمد میگرده و اگه لباس لختی پیدا کنه منو میکشه!

_چرا ساکت شدی؟؟

یه همین جوری گفتم که تو چشمام نگاه کرد و بهم نزدیک شد.

شهرزاد زیبا

02 Jan, 18:09


#پارت15
#لذت‌عشق💋🔞❤️

نمیدونستم داخل برم یا نه اما خب بالاخره وارد اتاق شدم اوووه اتاق بزرگتر از اون چیزی بود که فکرشو میکردم

_این اتاق توعه؟
_اره

_خیلی خوشگله خیلی خوشم اومده ازش

_واقعا؟؟
_اره
چرخی دورم زد نگاه مرموزی بهم انداخت :اممم یه فکری دارم برات
_چه فکری؟

_امشب اینجا باهم دیگه رابطه داشته باشیم نطرت چیه؟؟
ابرویی بالا انداختم با تعجب نگاهش کردم هان چی شد؟؟

_من که نمیفهمم منظورت چیه؟من نمیتونم شب بمونم باید برم خونه

خندید : اوووه یادم نبودتو دختر حاجی هستی ،چادر و لباساتو دربیار میخوام بکنمت!

با چشمای گرد شده نگاهش کردم نمیتونستم باور کنم کاراشو اب دهنمو پرصدا قورت دادم

_ نمیشه امروز کاری باهام نکنی؟؟

_اون وقت چرا؟
_چون میترسم
لبخند مرموزی زد : از چی میترسی؟
_من تاحالا از این کارا نکردم من تا حالا کارای بد نکردم بخدا نگرانم خیلی نگران اگه اتفاقی بیوفته چی؟؟ نمیدونم چیکار کنم

دست تو جیب شلوارش کرد : مثله قراره چه اتفاقی بیوفته؟؟

شونه ایی بالا انداختم :نمیدونم

جلو اومد دستشو از جیب شلوارش دراورد نگاهی به من انداخت تو چشمام نگاه کرد از نگاهش یه جوری شدم

‌_خوبی؟
_من؟
_اره تو رنگت پریده اتفاقی افتاده؟ خب اگه میترسی من بهت دست نمیزنم

لبخندی رو لبم نشست همینو میخواستم اره همینو... خیلی خوشحال بودم خیلی زیاد

‌_ازت ممنونم!

شهرزاد زیبا

02 Jan, 18:08


#پارت14
#لذت‌عشق💋🔞❤️

خندید اخمامو تو هم کشیدم هووف چرا انقدر زور میگفت؟ چرا انقدر میخواست اذیتم کنه؟ بخدا که خیلی دلم گرفته بود اصلا حالم خوب نبود

_لنا نمیخوای حرفی بزنی؟؟
از اسم لنا متنفر بودم چرا همچین چیزی میگفت؟ اصلا لنا دیگه چیه!

_به من نگو لنا
‌_تو تصمیم میگیری یا نه من؟
جوابشو ندادم فقط نگاهمو به بیرون دوختم چرا من انقدر باید ضعیف باشم؟ من چرا انقدر باید خاک تو سر باشم؟

خودمم مونده بودم چی بگم. این عشق ممنوعه اخر سر منو نابود میکرد

_قهری؟
_نباشم؟
_نباش چون به ضرر خودته همین اول کاری همه چی رو خراب نکن.

همه ی حرفاش بوی تهدید میداد اما خب چرا من به حرفاش گوش میدادم؟ چرا من حرفاشو باور میکردم؟ چرا من انقدر میترسیدم؟

_هوم خب هنوزم قهری؟
_نه
لبخندی زد و سری به نشونه ی مثبت تکون داد :خب الان دخترخوبی شدی افرین بهت

نمیدونستم داره کجا میره اما خب هر جا که رفت هر دو در سکوت بودیم جلوی یه خونه ی ویلایی نگهداشت و درشو با ریموت باز کرد

‌_اینجا کجاست؟
_خونه ی منه!

اووه خدای من یکی باید فک منو میبیست اصلا عجیب و غریب بود خونه دل ادم میرفت براش... درست بود خونه ی ما هم ویلایی بود اما این فرق داشت

_ خوشت اومد؟؟
_خیلی خوشگله
و بعد به سختی نگاهمو از حیاط گرفتم و به طرفش سر چرخوندم

‌_ چرا اومدیم اینجا؟
اشاره کرد پیاده بشم و خودش جلوتر از من پیاده شد... خوشبحالش همیشه ارزوی همچین خونه ایی داشتم.

رفتیم داخل کلی خدمه داشت اما انگار با خانوادش زندگی نمیکرد باهم از پله ها بالا رفتیم از راهرو عبور کردیم جلوی در اتاق قهوه ایی ایستاد

درشو باز کرد و اشاره کرد برم تو ... مردد نگاهش کردم

شهرزاد زیبا

02 Jan, 16:09


بودنت میتونه دلخوشیم باشه

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

شهرزاد زیبا

02 Jan, 16:08


#ایمان_غلامے



@Shahrzadezibaa

شهرزاد زیبا

02 Jan, 16:08


🎤 پویا بیاتی

🎼 اشتبـاهی



@Shahrzadezibaa
‌‌‌‌

شهرزاد زیبا

02 Jan, 15:46


چه اشتباه بزرگي ، تلخ كردن زندگيمان براي كسي كه در دوري ما شيرين ترين لحظات را سپري ميكند...

@shahrzadezibaa
کانال شهرزادزیبا

شهرزاد زیبا

02 Jan, 15:45


آدمایی‌ ک میرن هیچوقت دلتنگمون نمیشن!
چون اگه قرار بود دلتنگ بشن نمیرفتن!

اگه یه روزی برگشتن دلشون برای خودشون تنگ شده وقتی کنار ما بودن،
برای حالِ خوبشون کنار ما...


@shahrzadezibaa
کانال شهرزادزیبا

شهرزاد زیبا

02 Jan, 15:44




مردم همیشه در ثروت و آرامش به خدا شک می‌کنند ولی وقتی که کاسه‌ها و کیسه‌ها خالی شد خداپرستی شروع می‌شود.


@shahrzadezibaa
کانال شهرزادزیبا

شهرزاد زیبا

02 Jan, 15:44


انسان
نمی‌تواند به پرواز در آید
مگر آنکه ابتدا به لبه‌ی پرتگاه برسد.

شهرزاد زیبا

02 Jan, 15:42


حالم یه جوریه که انگار
ورزش داشتیم هوا بد بوده
موندیم تو کلاس!
زنگ بعدم ریاضی داریم ...

شهرزاد زیبا

02 Jan, 15:41


همیشه بهتر از ما هست
هم بهتر از من هم بهتر از تو اما فرق ما اینجا بود که
من هیچوقت نخواستم بهتر از تورو ببینم...!

شهرزاد زیبا

02 Jan, 15:39


وای اگر مردِ گدا یک شبه سلطان بشود
مثل این است که گرگی سگ چوپان بشود
هرکجا هدهد دانا برود کنج قفس
جغد ویرانه نشین، مُرشد مرغان بشود
سرزمینی که در آن قحط شود آزادی
گرچه دیوار ندارد، خودِ زندان بشود
باغبانی که به نجار دهد باغش را
فصل هایش همه،همرنگ زمستان بشود
ناخُدا، دلخوشِ این آبیه آرام نباش
وای از آن لحظه که هنگامه ی طوفان بشود


@shahrzadezibaa
کانال شهرزادزیبا

شهرزاد زیبا

02 Jan, 15:38


#خوشبختی میتونه،
داشتن آدمی باشه که بلده
حالتو خوب کنه حتی از راه دور


@shahrzadezibaa
کانال شهرزادزیبا

شهرزاد زیبا

02 Jan, 15:37


توضیح نده !
معنی دقیق حرفت راتوضیح نده
کسی که باید بفهمد،
قطعا بدون هیچ حرف اضافه ای میفهمد

وکسی که نمیفهمد،
اگربرایش دایرةالمعارف هم بیاوری،

هرگز تورا نخواهد فهمید


@shahrzadezibaa
کانال شهرزادزیبا

شهرزاد زیبا

02 Jan, 15:36


دوست مجازی من
الهی همیشه شاد باشی

شهرزاد زیبا

02 Jan, 15:35


کسایی که در حدت نیستن ضعف هات رو به روت میارن تا عقده هاشون خالی شه !

شهرزاد زیبا

28 Dec, 16:11


قلمم به روی کاغذ می‌چرخد وکلمات را به بازی می‌گیرد
تا به من یادآوری کند خاطرات تلخ و شیرینی را که کلمات می‌سازند
فقط می‌نویسم تا ازیادم نروند
پس بدان
من نه عاشق شده‌ام، نه دل شکسته

شهرزاد زیبا

28 Dec, 16:10


مجازات آدم دروغگو این نیست که
کسی باورش نمیکند،
بلکه اینه که
خودش نمیتونه
حرف کسی رو باورکنه....

#برناردشاو

شهرزاد زیبا

28 Dec, 16:10


@shahrzadezibaa
کانال شهرزادزیبا

ای من فدای انکه دلش

بازبانش یکیست،،
‎‌‌‌‌ ‎‌

شهرزاد زیبا

28 Dec, 16:10


مثل عقاب باش!

باران که میبارد؛!

همه پرندها به دنبال سر پناهند
اما عقاب ....
برای اجتناب از خیس شدن بالاتر از ابرها پرواز میکند؛
این دیدگاه اوست که تفاوت را خلق میکند !


@shahrzadezibaa
کانال شهرزادزیبا

شهرزاد زیبا

28 Dec, 16:09


عارفی گفت :

آنچه ازسر گذشت ؛ شد سرگذشت!!!

حيف بی دقت گذشت؛ اما گذشت!!!

تا که خواستيم يک «دوروزی» فکر کنيم...

بر در خانه نوشتند : درگذشت...

شهرزاد زیبا

28 Dec, 16:08


یادمان نرود...
در دفتر دیكته فردایمان
بنویسیم:
انسان بودن،
پاک بودن ،
مسئول بودن و
دراندیشه سرنوشت
دیگران بودن ،
وظیفه نیست!!!
بلكه بایدجزصفت آدمی باشد.

شهرزاد زیبا

28 Dec, 16:07


تا خـــدا هست،
هیچ لحظہ اے آنقدر
سخت نمي شود
ڪہ نشود تحملش ڪرد!🌟

شدني ها را انجام بده
و تمام نشدني هایت را
بہ خدا بسپار🌟


شبتون آروم ودر پناه خدا


@Shahrzadezibaa
‎‌‌‌‌‎

شهرزاد زیبا

28 Dec, 16:07


شب خوش♥️


@Shahrzadezibaa
‎‌‌‌‌‎

شهرزاد زیبا

28 Dec, 16:07


خدایا بہ ﻣﺎ ﺑﯿﺎﻣﻮﺯ ڪہ
🕊ﺣﺮﻣﺖ ﺩﻝﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﻧﺒﺮﯾﻢ
بہ ﻣﺎ بیاﻣﻮﺯ ڪہ
🕊ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺭﺍﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﮑﻨﯿﻢ
ﻭ ﺁﻧﺎنڪہ ﺩﻭﺳﺘﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﻧﺪ
🕊ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﺎﻃﺮ ﻧﺒﺮﯾﻢ

شبتون بخیر🌙


@Shahrzadezibaa

شهرزاد زیبا

28 Dec, 16:06


کامران مولایی👆👆


@Shahrzadezibaa

شهرزاد زیبا

28 Dec, 16:06


ساکنان دریا
پس از مدتی

دیگر صدای امواج
را نمی‌شنوند

چه تلخ است
روایت غم بار عادت!



@Shahrzadezibaa

شهرزاد زیبا

28 Dec, 16:06


@Shahrzadezibaa

شهرزاد زیبا

28 Dec, 16:06


میگن شب ها فرشته ها
از آرزوی آدما
قصه میگن واسه خدا
خدا کنه همین حالا
رویای تو هرچی باشه
گفته بشه پیش خدا

@Shahrzadezibaa

شهرزاد زیبا

28 Dec, 16:06


امشب
انــــــــــدوه تــو
بیش از همہ شب شد یارم

واي از ایڹ
حــــــــــاڸ پریشاڹ
ڪہ مڹ امشب دارم!


@Shahrzadezibaa

شهرزاد زیبا

28 Dec, 16:05


نـمیـدونمـ تــو تـنـهــاییـتـــ
واسـه مــن جایــی هسٺ یا نه
مـیـــــون مـــا یه دیــــــــواره
بڪَــو میـشـه شڪسٺ یا نه؟...

@Shahrzadezibaa

شهرزاد زیبا

28 Dec, 16:05


"زندگی"
داشتن ،
دوست داشتنی ها نیست……!!!

"زندگی"
دوست داشتن ،
داشتنی هاست……!!!

قدر لحظه هاتو بدون
و...
از داشته هایت لذت ببر


@Shahrzadezibaa

شهرزاد زیبا

28 Dec, 16:05


گم کن مرا
میان آغوشت
آنجا که
امن ترین جای جهان است !

@shahrzadezibaa

شهرزاد زیبا

28 Dec, 09:59


@shahrzadezibaa
کانال شهرزادزیبا

شهرزاد زیبا

28 Dec, 09:58


میخواستم ببینم مادرم راز نگهدارہ یا نہ، یسرے بهش گفتم
مامان عاشق یہ دخترہ شدم عربہ،
فعلا بہ ڪسے نگو،
گفت من مامانتم نگران نباش.





صبح بیدار شدم بابام گفت :

السلام و علیڪ یا حبیبے،
ڪیف حالڪ 😐😐

شهرزاد زیبا

28 Dec, 09:58


این کلیپ توو ۱ دقیقه قشنگ حال و احوالت رو کوک و میزون می کند!


اول هفتتون خوش.....

شهرزاد زیبا

30 Nov, 03:12


🎧 آهنگ #جدید سینا درخشنده به نام خاطر خواتم

@shahrzadezibaa
کانال شهرزادزیبا

شهرزاد زیبا

30 Nov, 03:10


🍂🍂هوای پاییز ...



@Shahrzadezibaa

شهرزاد زیبا

30 Nov, 03:10


صبح سلام ملکوتی خداوند است به همه اهل زمين ،
ما هم سلام کنیم به صبح ،
به نور به روشنایی ،
و به همه عزیزانمان كه با عطر ياد خدا
يكروز ديگر از روزهای باشكوه زندگی را آغاز كرده‌اند

سلام صبحتون بخیر


@shahrzadezibaa
کانال شهرزادزیبا

شهرزاد زیبا

30 Nov, 03:09


و هر روز صبح
از آسمان دل من
پرستو هایی رها می شوند
که به هوای
دیدن بهار چشم های تو
می آیند ...



#صبحتون_معطر


@Shahrzadezibaa

شهرزاد زیبا

30 Nov, 03:09


بیا قلبم برای تو❤️
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌


     @Shahrzadezibaa

شهرزاد زیبا

30 Nov, 03:09


یڪ دل شاد
یڪ لب خنـدان
يڪ سبد گل عشق
یڪ زندگی پر از صفا...

و صمیمیت و مهربانی
يڪ آسمان لطف خداوند
آرزوی قلبی من برای شماست


@Shahrzadezibaa

شهرزاد زیبا

30 Nov, 03:09


صمیمےترین سلام
وصبح بخیر
تقدیم شما
مهربانان

امیدکه طلوع امروز
آغازخوشےهایتان باشد
صبحتون
بخیروشادی
روزتون پرازانرژی
روزتون پراززیبایی
روزتون پرازیادخدا
روزتون پرازموفقیت


@Shahrzadezibaa

شهرزاد زیبا

30 Nov, 03:08


دراین صبح زیبا
وجودتون پرمهر باشه ‌‎‌

روزتونم شادشاد باشه
          

  @Shahrzadezibaa

شهرزاد زیبا

30 Nov, 03:08


سلام😊
شنبه از راه رسيد🌺
یک روز قشنگ
یک دل آرام
یک شادی بی پایان
یک نور از جنس امید
یک لب خندون
یک زندگی عاشقانه
و هزار آرزوی زیبا
ازخداوند برایتان خواهانم
شنبتون بخیر



@Shahrzadezibaa

شهرزاد زیبا

30 Nov, 03:08


@Shahrzadezibaa

شهرزاد زیبا

30 Nov, 03:07


@Shahrzadezibaa

شهرزاد زیبا

29 Nov, 16:35


شهرزاد زیبا pinned «🌹🍂🌹🍂🌹🍂 #پارت_188 #خان_یاغی 🥀 آیــلار 🥀 بعد از اینکه حاظر شدم از اتاق زدم بیرون و اروم از پله ها رفتم پایین با شنیدن صدای تق و توق از اشپزخونه راهم رو به اون سمت کج کردم تا ببینم صدا از چیه. با وارد شدنم و دیدن سامیار پشت گاز چشمام از تعجب گشاد شد سریع گفتم…»

شهرزاد زیبا

29 Nov, 16:35


🌹🍂🌹🍂🌹🍂
#پارت_188
#خان_یاغی

🥀 آیــلار 🥀

بعد از اینکه حاظر شدم از اتاق زدم بیرون و اروم از پله ها رفتم پایین با شنیدن صدای تق و توق از اشپزخونه راهم رو به اون سمت کج کردم تا ببینم صدا از چیه. با وارد شدنم و دیدن سامیار پشت گاز چشمام از تعجب گشاد شد سریع گفتم
_ سامیار چیکار میکنی من خودم میومدم صبحونه رو حاظر میکردم.

سامیار چرخید سمتم و بعد از چشم غره ای که بهم رفت حرف زد
_ دیگه چی من همچین ادمی هستم که بزارم زن باردارم برام صبحونه حاظر کنه؟؟ تو فقط باید استراحت کنی حتی دست به سیاه و سفید هم نزنی حتی دیشب تو نباید شام درست میکردی یهو برات اتفاقی میوفته کی جوابگوئه.

نفس عمیقی کشیدم و صحبت کردم
_ درست میگی ولی اوم اونقدر هنوز تپل نشدم که نتونم کارارو انجام بدم یعنی اینکه هنوز توانش رو دارم در ضمن اگه همینجوری بشینم و هیچکاری نکنم چاق میشم و اینجوری توهم دیگه از من خوشت نمیاد.

سامیار مشکوک تخم مرغ رو روی میز گذاشت و پرسید
_ چرا خوشم نیاد؟؟

سریع گفتم
_ خب بخاطر اینکه چاق میشم و زشت.

سامیار اخماش رو کشید توی هم و صحبت کرد
_ نگران نباش تو حتی توی چاقی هم خوشگلی من مطمعنم بیا بشین صبحونه بخور تا ضعف نکردی.

با شنیدن حرفش چشمام برق زد و با بغض حرف زدم
_ واقعا؟؟

سامیار کلافه سری تکون داد که سریع رفتم سمتش و کنارش نشستم بعد از خوردن صبحونه از خونه زدیم بیرون و سوار ماشین شدیم توی راه بودیم که سامیار اروم صدام زد
_ آیلار

چرخیدم سمتش و حرف زدم
_ جانم؟؟

شهرزاد زیبا

29 Nov, 16:34


🌹🍂🌹🍂🌹🍂
#پارت_187
#خان_یاغی

با صدای زنگ گوشی  از خواب پریدم و بعد از خاموش کردن ساعت از آیلار اروم جدا شدم و اومدم برم که صدای ارومش به گوشم رسید
_ صبح بخیر.

چرخیدم سمتش و بوسه ای روی گونه اش زدم و گفتم
_ صبح توهم بخیر عزیزم خوبی؟؟

سری تکون داد و با لبخند حرف زد
_ میری سر کار؟؟

اره ای گفتم و صحبت کردم
_ در واقع میریم سرکار.

گنگ با اون چشمای پوف کرده اش نگاهم کرد و صحبت کرد
_ چی؟؟ میریم سرکار؟؟ یعنی قراره منم بیام شرکت؟؟

سری تکون دادم و گفتم
_ خب اره نمیتونم بزارمت اینجا تنها باشی و منم برم شرکت دلم اروم نمیگیره یالا پاشو حاظر شو که بریم.

آیلار روی تخت نشست و حرف زد
_ بخاطر مامانت میگی؟؟

ابرویی بالا انداختم و صحبت کردم
_ چه ربطی به مامانم داره؟؟

شونه ای بالا انداخت و گفت
_ نمیدونم یه لحظه حس کردم بخاطر اونه چون که شاید بلایی سرم بیاره.

نیشخندی زدم و گفتم
_ نترس عزیزم هیچکاری نمیکنه چون اصلا ادرس اینجا رو بلد نیست.

نگاهم کرد که پوفی کشیدم و صحبت کردم
_ لطفا نترس من اینجا هستم یالا پاشو دیرمون شد حسابی نمیتونم بیشتر از این تحمل کنم برای دیر رسیدن.

باشه ای گفت و از جاش بلند شد رفت سمت دستشویی منم سریع از اتاق زدم بیرون و از دستشویی داخل راهرو استفاده کردم بعد از انجام کارهام اومدم بیرون و..........

شهرزاد زیبا

29 Nov, 16:34


🌹🍂🌹🍂🌹🍂
#پارت_186
#خان_یاغی

باشه ای گفتم و حرف زدم
_ زنگ زدی که فقط این روی بگی؟؟

نه ای گفت و صحبت کرد
_ میشه ادرس بدی بیام پیشت فردا صبح کارت دارم.

مشکوک گفتم
_ باشه الان میفرستم برات.

بعد از حرفم گوشی رو قطع کردم آدرس شرکت رو براش فرستادم نمیخواستم هیچکس آدرس این خونه رو پیدا کنه حتی سایه خود سایه گفت باید مواظب مامان باشم از کجا معلوم سایه رو مامان نمیفرسته اینجا نمیزارم هیچ بلایی سر آیلار بیارن. کلافه سری به طرفین تکون دادم و به فکر فرو رفتم که چیکار کنم از دست همه چیز خلاص بشم بتونم یه زندگی پر از آرامش با زن و بچم داشته باشم. از زندگی ارباب رعیتی هم خسته شده بودم و نمیتونستم دیگه تحملش کنم. با فکری که به سرم زد ابرویی بالا انداختم با لبخند زیر لب گفتم
_ بلاخره از دستتون خلاص میشم.

بعد از حرفم کنار آیلار دراز کشیدم که آروم چرخید سمتم و گفت
_ بیداری؟!

دستی به شکمش که کمی برآمده شده بود کشیدم و حرف زدم
_ آره بیدارم چطور خوبی؟؟

سری تکون داد و صحبت کرد
_ خوبم فقط کنجکاو شدم ببینم برای چی بیداری همین.

بوسه ای روی پیشونیش زدم و گفتم
_ چیزی نیست عزیزم تو بخواب

با این حرفم کمی نگاهم کرد و بلاخره پشت به من چرخید و کم کم با شنیدن صدای نفس های منظمش فهمیدم خوابیده. بوسه ای اروم روی گونه اش زدم و کشیدمش توی بغلم تا بخوابم. صبح باید زود بیدار میشدم و میرفتم دفتر باید برای آیلار هم یکی پیدا کنم که مواظبش باشه ولی فردا صبح آیلار هم باید میبردم همراه خودم و این یعنی روبرو شدنش با آیه که داره میاد. با فکر اینکه چیکار باید بکنم دقیقا کم کم خوابم برد.............

شهرزاد زیبا

29 Nov, 16:33


🌹🍂🌹🍂🌹🍂
#پارت_185
#خان_یاغی

آیه کلافه صحبت کرد
_ وای تروخدا نه بابا بزارید کمی اون دختره بیچاره اروم باشه میشه ایا؟؟ اون نوه ی شمارو داره حمل میکنه مامان بچه ی پسرت متوجهی که نه؟؟

ابرویی بالا انداختم و گفتم
_ ولی مامان نمیخواد بچه از این دختر باشه.

مامان افرینی رو به من گفت ورو به آیلار صحبت کرد
_ همونطور که نسیم گفت نمیخوام این بچه از اون دختر باشه اون دختر باعث نابودی زندگی همه هست اگه نبود چرا مادربزرگش دختر خاله اش رو زن سامیار کرد هوم؟؟ ببین مطمعن باش سامیار هم اون دختر رو فقط برای اون بچه ی توی شکمش میخواد و اگه اون بچه چیزیش بشه سامیار از اون دختر دست میکشه و اصلا دیگه بهش توجه نمیکنه و به سمت نسیم کشیده میشه و این خوبه چون نسیم دختر خوبی هستش و میتونه یه وارث برای سامیار بیاره متوجهی؟؟ پس برام ادرس اون خونه رو گیر بیار لازمش داریم.

آیه نفس عمیقی کشید و سرد گفت
_ من باید فکر کنم.

بعد از حرفش بلند شد رفت اومدم بلند شم برم دنبالش که مامان دستم رو گرفت و حرف زد
_ صبر کن فعلا نرو وایستا مطمعن باش اینکار رو برامون میکنه.

چرخیدم سمت مامان و حرف زدم
_ از کجا انقدر مطمعنید.

مامان پوزخندی زد و صحبت کرد
_ اون بچه ی منه خودم بزرگش کردم میشناسمش..........

سامیار

با خمیازه ای دستم رو از دور آیلار برداشتم تا گوشی رو جواب بدم با دیدن شماره ی آیه خوابالود نشستم توی جام و بعد از دیدن ساعت کلافه جواب دادم
_ چیه آیه؟؟ این ساعت برای چی زنگ میزنی.

آیه سریع گفت
_ داداش مواظب آیلار باش میدونی که مامان دست از سرش برنمیداره.

شهرزاد زیبا

29 Nov, 16:03


همیشه هم حذف کردن راهِ چاره نیست...
گاهى باید بعضى ها را نگه داریم،
تا زل بزنند به خوشبختىِ مان...
که ببینند بعد از آنها،
زندگى همچنان ادامه دارد!...

@shahrzadezibaa
کانال شهرزادزیبا

شهرزاد زیبا

29 Nov, 16:01


گوش_کن
خیلی قشنگه
حال دلم با تو خوشه


@shahrzadezibaa
کانال شهرزادزیبا

شهرزاد زیبا

11 Nov, 03:30


شهرزاد زیبا pinned «🌹🍂🌹🍂🌹🍂 #پارت_94 #خـــان_یــاغـیـــ🍻 _ چیشد چرا انقدر گرفتی هستی ؟ _ اگه میدونستی چیشده حال تو هم گرفته میشد ولی بیخیال نیاز نیست اصلا بهش فکر کنی چشمهام با درد روی هم فشرده شد نمیدونستم چی باید بهش بگم پس بهتر بود سکوت کنم اینطوری خیلی بهتر میشد _ آیلار…»

شهرزاد زیبا

11 Nov, 03:30


🌹🍂🌹🍂🌹🍂
#پارت_94
#خـــان_یــاغـیـــ🍻


_ چیشد چرا انقدر گرفتی هستی ؟
_ اگه میدونستی چیشده حال تو هم گرفته میشد ولی بیخیال نیاز نیست اصلا بهش فکر کنی
چشمهام با درد روی هم فشرده شد نمیدونستم چی باید بهش بگم پس بهتر بود سکوت کنم اینطوری خیلی بهتر میشد
_ آیلار
خیره بهش شدم و گفتم ؛
_ جان
_ خان باز اذیتت کرد ؟
_ یجورایی آره
یه طوری داشت بهم نگاه میکرد انگار قصد داشت به من فحش بده
_ چرا همش سکوت میکنی دوست داری همیشه همینطوری باشه ؟
_ مگه من میتونم کاری انجام بدم ؟!
_ آره
_ چیکار
_ بزاری بری
خندیدم :
_ ببینم تو دیوونه شدی ؟!
_ نه اصلا
دیگه واقعا داشتم عصبانی میشدم همه چیز داشت بهم فشار میاورد
_ دوست ندارم دیگه درموردش اصلا صحبت کنم
بعدش خودم رو مشغول کردم اینطوری کمتر فکر من درگیر میشد و واسه ی خودم هم بهتر بود
_ آیلار
ایستادم به سمت آیه برگشتم ؛
_ جان
_ میخوای الان که خان تنهاست برو باهاش صحبت کن از تصمیمی ک گرفته منصرف بشه
تلخ خندیدم ؛
_ میدونی ک حرف خان دو تا نمیشه
_ اما این شکلی اذیت میشی آیلار تو نمیتونی خدمتکار شخصی شبنم باشی .


🌹🍂🌹🍂🌹🍂

شهرزاد زیبا

11 Nov, 03:30


🌹🍂🌹🍂🌹🍂
#پارت_93
#خـــان_یــاغـیـــ🍻


حسابی مشغول انجام دادن کار هام شده بودم که زمرد خانوم اسمم رو صدا زد :
_ آیلار
ایستادم به سمتش برگشتم و گفتم ؛
_ بله خانوم !.
_ بیا تو نشیمن خان باهات کار داره
با شنیدن این حرفش رنگ از صورتم پرید و دستام شروع کرد به لرزیدن انگار خودش هم متوجه این حال من شد چون سریع گفت :
_ نیاز نیست بترسی هیچ اتفاق بدی نیفتاده
نفس عمیقی کشیدم و جوابش رو دادم ؛
_ خان با من چیکار داره شما نمیدونید ؟
_ نه زود باش بیا
بعدش خودش جلو راه افتاد ، قلبم داشت تند تند میزد حسابی ترسیده بودم چون از خان هیچ خاطره ی خوبی نداشتم و همیشه با من لج بود
وقتی رسیدیم تو سالن ایستادم خیره به خان شدم و با صدایی گرفته شده گفتم :
_ با من کاری داشتید ؟
سرش رو تکون داد :
_ آره
منتظر بهش چشم دوختم که صداش بلند شد
_ از امروز خدمتکار شخصی شبنم هستی باید کار هاش رو انجام بدی شنیدی ؟
ساکت شده داشتم بهش نگاه میکردم اصلا نمیدونستم چی باید بهش بگم ترجیح میدادم سکوت کنم انگاری اینطوری خیلی بهتر بود
_ شنیدی بهت چی گفتم ؟!
_ آره
شنیده بودم چی گفته و همین باعث میشد بیشتر ناراحت بشم حسابی قلبم به درد اومده بود
شبنم با لبخند موزی که روی لبش بود داشت به من نگاه میکرد مشخص بود حسابی حالش گرفته هستش واقعا بد شده بود
_ میتونی بری
به سمت داخل رفتم اما حسابی حالم گرفته بود کاش میشد اتفاق های بهتری واسم پیش بیاد
_ آیلار
با شنیدن صدای نازی به سمتش برگشتم :
_ جان


🌹🍂🌹🍂🌹🍂

شهرزاد زیبا

11 Nov, 03:30


🌹🍂🌹🍂🌹🍂
#پارت_92
#خـــان_یــاغـیـــ🍻


_ آیلار
با شنیدن صدای آیه ایستادم به سمتش برگشتم و گفتم ؛
_ جان
_ چیشده چرا صورتت انقدر رنگ پریده هستش مشخصه حسابی ترسیدی !..
آیه نمیدونست چ اتفاق هایی تو همین چند ساعت واسم افتاد که باعث شد این شکلی بشم دوست نداشتم هم نگرانش کنم واسه ی همین جوابش رو دادم :
_ چیزی نیست نگران نباش
با مهربونی گفت ؛
_ اگه مشکلی داشتی به من اعتماد بکن بگو میتونم بهت کمک کنم باشه ؟
_ باشه
میدونستم قابل اعتماد هستش و میشه باهاش درد و دل کرد اما قصد نداشتم کسی رو ناراحت کنم میدونستم به زودی هم دست شبنم واسه ی همه رو میشه ، همه میشناسنش میدونند چه آدمی هستش
_ آیلار
خیره بهش شدم و گفتم :
_ جان
_ شبنم رو دیدی ؟
_ آره
یه تای ابروش بالا پرید :
_ باهاش صحبت کردی ؟
_ آره
_ اذیتت ک نکرد ؟
خواستم چیزی بگم که خندید و گفت :
_ این چ سئوالیه میپرسم شبنم اخلاقش نسبت به سحر خیلی خوب هستش و بی شک کاری به تو نداره میدونه چ بدی در حقت کرده
یعنی شبنم خیلی کارش رو بلد بود قصد داشت خودش رو تو قلب همه جا کنه اما ذات شیطانیش رو واسه ی همه مخفی کنه و پشتش هر کاری دوست داشت انجام بده ، ترجیح میدادم ساکت باشم وقتی نظر آیه درموردش این شکلی بود
_ من میتونم برم ؟
_ آره
داخل آشپزخونه شدم اما واقعا خیلی تحت فشار بودم کاش همه چیز درست بشه البته اگه میشد ...

🌹🍂🌹🍂🌹🍂

شهرزاد زیبا

11 Nov, 03:14


🎧 آهنگ #جدید ایهام به نام چه کنم

@shahrzadezibaa
کانال شهرزادزیبا

شهرزاد زیبا

11 Nov, 03:11


این آهنگ وتقدیم کنید به اونی که
کنارتون نیست
ولی
حس بودنش بهتون آرامش میده

شهرزاد زیبا

11 Nov, 03:10


دستهایم آنقدر بزرگ نیست
که چرخ دنیا را به کامتان بچرخانم
اما یکی هست
که بر همه چیز تواناست
از او تمنای لحظه های زیبا
برایتان دارم ...


@Shahrzadezibaa

شهرزاد زیبا

11 Nov, 03:10


تقدیم به تو که بهترینی
@Shahrzadezibaa

شهرزاد زیبا

11 Nov, 03:10


تازه دم است🌸
شادی از نوع سبزش دم کرده ام
و کنارش دوحبه قند ازجنس
نشاط ومحبت گذاشته ام🌸
تو بخند🌸
امروز یک فنجان دعا مهمان منی
روز زیباتون بخیر و نیکی🌸


@Shahrzadezibaa

شهرزاد زیبا

11 Nov, 03:09


#صبحـی که شراب و بوی باران باشد
آغازگـر خـزان جـانـان باشـد 🍁

باید که دو دست گـرم و نـرم و خـوبت
دستـان مـرا همیشـه مهمـان باشـد!

صبحت بخیر عشقم‌




@‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌Shahrzadezibaa

شهرزاد زیبا

11 Nov, 03:09


خورشید هـــر روز صبح
به خاطر زنده بودن من و تو طلوع میکند
هرگز منتظر فردایی خیالی نباش...

نيما يوشيج


@Shahrzadezibaa

شهرزاد زیبا

11 Nov, 03:09


@Shahrzadezibaa

شهرزاد زیبا

11 Nov, 03:08


"حامد همایون"

❤️عاشق شدم رفت❤️


@Shahrzadezibaa

شهرزاد زیبا

11 Nov, 03:08


هرروز صبح شروع یک صفحه ،
از داستان زندگی شماست
بهترینش رو بساز ...!

#صبح_بخيرعزیزان


@Shahrzadezibaa

شهرزاد زیبا

11 Nov, 03:08


#حضرت_سعدی

صبح میخنددومن
گریه کنان ازغم دوست
ای دم صبح چه داری
خبر ازمقدم دوست
ای نسیم سحر از من
به دلارام بگوی
که کسی جز تو ندانم
که بود محرم #دوست

@Shahrzadezibaa

شهرزاد زیبا

11 Nov, 03:08


شادی،حماقت نیست
شادی نیاز روان آدمیست

شاد بودن می‌تواند
سلامتیتان را ارتقا دهد
وسلامتی چیزی است که
فرصتهای بسیاری را در زندگی
سر راهتان قرار می‌دهد.

برای شادبودن بدنبال دلیل نباش


@Shahrzadezibaa

شهرزاد زیبا

10 Nov, 15:36


@Shahrzadezibaa

شهرزاد زیبا

10 Nov, 15:36


#مرهم
خواننده: #فریدون_آسرایی


شبتـــــون بی غـــــم

@shahrzadezibaa
کانال شهرزادزیبا

شهرزاد زیبا

10 Nov, 15:36


روزگار!
تو اگر سخت به من میگیری
با خبر باش که پژمردن من آسان نیست،
گرچه دلگیرتر از دیروزم،
گرچه فردای غم انگیز مرا میخواند،
لیک باوردارم دلخوشیها کم نیست
زندگی باید کرد...

سهراب سپهری


@Shahrzadezibaa

1,179

subscribers

16,245

photos

7,540

videos