امام خمینی در بیانی شفاف از شاه خواست که نوکر نباشد، آقا باشد، و کارهای پدرش را تکرار نکند!
شاه وقت و وقعی به این نصیحت ننهاد و با بیتوجهی به این انذار و اخطار همچنان به سیاست های خود ادامه داد. او با جمود و عدم پذیرش افکار دیگر تا آنجا پیش رفت که به جای اصلاح و اعتلای امور، به بایکوت نیروهای منتقد و مصلح پرداخت در چنین شرایط پرالتهابی بود که فرصتها به تهدید تبدیل شدند و از همین نقطه بود که بارقهها و بازههای انقلاب وارد فاز اجرائی خود شدند.
بهلحاظ هستی شناختی، اصلاح و ترمیم از قوانین فراگیر طبیعت است هرجا که خدشه و جراحتی بر پیکر طبیعت وارد میشود، خود به خود در چرخه خودترمیمکننده وضعیت به سوی بهبودی میرود. شاه در برابر این اصل طبیعی و اجتماعی، سرسختی ورزید و به واقعیت تمکین نکرد. سپس بهسرعت با برآمدن امواج فزاینده انقلاب در اوج اقتدار کاذب سقوط کرد.
۲۲ بهمن ۱۴۰۳ . عزیزی
@sanatbimeh