بخش پایانی /
ماه عسل سازمان‌بورس #حجت_صیدی تمام است
ادامه از قسمت دوم_ به هر ترتیب ادامه همکاری با عدم تمایل مدیرعامل جدید این بازار برای من میسر نشد و از نوروز ۱۴۰۰ پس از خداحافظی از همکاران دوست داشتنی این بازار به عرصه دیگری از دنیای روابط عمومی در صنعت #پتروشیمی وارد شدم.
با این همه اخبار عملکردی که از #بورس #انرژی در کدال منتشر و یا بعضاً بواسطه همکاران مجرب و کارکشته ای که به طرزی عجیب و به تدریج از این بازار کنار گذاشته می شدند برای من که می دانستم چگونه دستاوردهای این بازار با چنگ و دندان رقم خورده، حقیقتاً تلخ بود. کاری هم نمی تونستم انجام بدهم و تماشاچی این وضع و اوضاع بودم تا جایی که بعضاً در تماس تلفنی یا برخی جلسات حضوری، شنونده پشیمانی مدیران سابق از برخی تصمیم ها بودم.
رشد هزینه های عجیب و‌غریب پرسنلی در بورس انرژی که نهایتاً کل ساختمان ۳ طبقه آنرا با ۱۲ کارمند و کارگر خدماتی می توان تامین کرد با اُفت حجم فروش و سود عملیاتی این بازار علی رغم انتشار اخبار دهان پر کن و روبان چینی های پی در پی نمی خواند.
در عین حال بگو مگو های رسانه ای و انتشار اخبار به اصطلاح زرد و کشیده شدن دامنه اعتراضات به صحن علنی #مجلس؛ شهرت بورس انرژی را دچار تهدید کرده بود.
نمی دانم چرا #مجیدعشقی که تا قبل از ورود به حیطه نظارت و متولی گری بازارسرمایه همواره بیزنس چراغ خاموش را ترجیح می داد چرا راضی شد پا در سازمان بورسی بگذارد که حتی از تصمیم خودش هم می ترسید.
نمی دانم چرا او وضع بورس انرژی را می دید اما به ادامه درجا زدن آن در شرایطی که وضع درآمد نفتی دولت به لطف افزایش قیمت جهانی و همینطور رشد صادرات بهبود یافته بود راضی بود؟
اگر چه جواب این نمی دانم ها را باید در راهروها و رانت های پشت پرده بازیگران بعضاً سیاسی و ورشکسته امروز هم پیدا کرد.
به هر حال تا به امروز همان وضع و اوضاع در دولت چهاردهم نیز همچنان ادامه دارد در حالیکه این بار دوباره همان ترامپ با تحریم های شدید تری پیدایش شده و بورس انرژی ایران بیش از این نمی تواند مجالی برای مماشات و چشم پوشی و تعارف های سیاسی و واسطه گری این و آن باشد.
بورس انرژی ایران هم اکنون پس از ۹ ماه در سال مالی جاری شاهد زایش سود عملیاتی در ازای کاهش هزینه های عمومی و سربار در مقایسه با دوره مالی مشابه سال قبل است در حالیکه هنوز هیات مدیره جدید آن علی رغم تشکیل جلسات و انتصابات کمیته های مختلف؛ مدیرعامل منتخب خود را به سازمان بورس جهت اخذ و تایید صلاحیت دائمی و لازم معرفی نکرده است.
سال مالی بورس انرژی تا کمتر از ۵۰ روز دیگر به پایان می رسد و در سال ۱۴۰۴ معلوم نیست سکان راهبری این بازار بدست کدام مدیر کارآمد و متخصص حوزه اقتصاد انرژی سپرده می شود تا در کوران توده عظیم تحریم های ترامپ از حیثیت و شهرت این بورس و بازارسرمایه کشور دفاع کند.
بازاری که می بایست اَمین دولت و #وزیرنفت بوده و برای خزانه دولت و تامین مخارج یارانه ها و مطالبات معلمان و بازنشستگان و غیره بدور از بروکراسی پیچیده دولتی و برخی تنگ نظران که چوب لای چرخ آن می گذارند بتواند نقش آفرینی کند.
یادمان نمی رود وقتی پیشنهاد تامین مالی از طریق فروش #اوراق سلف استاندارد نفتی با پشتوانه ارزی قرار بود در بورس انرژی کلید زده شود، چه کسی یا کسانی در حرکتی مهندسی شده از طریق نماینده کمیسیون برنامه و بودجه مجلس وقت، آن طرح عظیم که می توانست امروز با احتساب نرخ #دلار پشتوانه مردم باشد را هوا کرد.
بی تردید برای سازمان بورسِ حجت صیدی دیگر ماه عسلی باقی نمانده و باید تصمیم های درست و راهبردی بگیرد.
🧮@Rajnevesht
ماه عسل سازمان‌بورس #حجت_صیدی تمام است
ادامه از قسمت دوم_ به هر ترتیب ادامه همکاری با عدم تمایل مدیرعامل جدید این بازار برای من میسر نشد و از نوروز ۱۴۰۰ پس از خداحافظی از همکاران دوست داشتنی این بازار به عرصه دیگری از دنیای روابط عمومی در صنعت #پتروشیمی وارد شدم.
با این همه اخبار عملکردی که از #بورس #انرژی در کدال منتشر و یا بعضاً بواسطه همکاران مجرب و کارکشته ای که به طرزی عجیب و به تدریج از این بازار کنار گذاشته می شدند برای من که می دانستم چگونه دستاوردهای این بازار با چنگ و دندان رقم خورده، حقیقتاً تلخ بود. کاری هم نمی تونستم انجام بدهم و تماشاچی این وضع و اوضاع بودم تا جایی که بعضاً در تماس تلفنی یا برخی جلسات حضوری، شنونده پشیمانی مدیران سابق از برخی تصمیم ها بودم.
رشد هزینه های عجیب و‌غریب پرسنلی در بورس انرژی که نهایتاً کل ساختمان ۳ طبقه آنرا با ۱۲ کارمند و کارگر خدماتی می توان تامین کرد با اُفت حجم فروش و سود عملیاتی این بازار علی رغم انتشار اخبار دهان پر کن و روبان چینی های پی در پی نمی خواند.
در عین حال بگو مگو های رسانه ای و انتشار اخبار به اصطلاح زرد و کشیده شدن دامنه اعتراضات به صحن علنی #مجلس؛ شهرت بورس انرژی را دچار تهدید کرده بود.
نمی دانم چرا #مجیدعشقی که تا قبل از ورود به حیطه نظارت و متولی گری بازارسرمایه همواره بیزنس چراغ خاموش را ترجیح می داد چرا راضی شد پا در سازمان بورسی بگذارد که حتی از تصمیم خودش هم می ترسید.
نمی دانم چرا او وضع بورس انرژی را می دید اما به ادامه درجا زدن آن در شرایطی که وضع درآمد نفتی دولت به لطف افزایش قیمت جهانی و همینطور رشد صادرات بهبود یافته بود راضی بود؟
اگر چه جواب این نمی دانم ها را باید در راهروها و رانت های پشت پرده بازیگران بعضاً سیاسی و ورشکسته امروز هم پیدا کرد.
به هر حال تا به امروز همان وضع و اوضاع در دولت چهاردهم نیز همچنان ادامه دارد در حالیکه این بار دوباره همان ترامپ با تحریم های شدید تری پیدایش شده و بورس انرژی ایران بیش از این نمی تواند مجالی برای مماشات و چشم پوشی و تعارف های سیاسی و واسطه گری این و آن باشد.
بورس انرژی ایران هم اکنون پس از ۹ ماه در سال مالی جاری شاهد زایش سود عملیاتی در ازای کاهش هزینه های عمومی و سربار در مقایسه با دوره مالی مشابه سال قبل است در حالیکه هنوز هیات مدیره جدید آن علی رغم تشکیل جلسات و انتصابات کمیته های مختلف؛ مدیرعامل منتخب خود را به سازمان بورس جهت اخذ و تایید صلاحیت دائمی و لازم معرفی نکرده است.
سال مالی بورس انرژی تا کمتر از ۵۰ روز دیگر به پایان می رسد و در سال ۱۴۰۴ معلوم نیست سکان راهبری این بازار بدست کدام مدیر کارآمد و متخصص حوزه اقتصاد انرژی سپرده می شود تا در کوران توده عظیم تحریم های ترامپ از حیثیت و شهرت این بورس و بازارسرمایه کشور دفاع کند.
بازاری که می بایست اَمین دولت و #وزیرنفت بوده و برای خزانه دولت و تامین مخارج یارانه ها و مطالبات معلمان و بازنشستگان و غیره بدور از بروکراسی پیچیده دولتی و برخی تنگ نظران که چوب لای چرخ آن می گذارند بتواند نقش آفرینی کند.
یادمان نمی رود وقتی پیشنهاد تامین مالی از طریق فروش #اوراق سلف استاندارد نفتی با پشتوانه ارزی قرار بود در بورس انرژی کلید زده شود، چه کسی یا کسانی در حرکتی مهندسی شده از طریق نماینده کمیسیون برنامه و بودجه مجلس وقت، آن طرح عظیم که می توانست امروز با احتساب نرخ #دلار پشتوانه مردم باشد را هوا کرد.
بی تردید برای سازمان بورسِ حجت صیدی دیگر ماه عسلی باقی نمانده و باید تصمیم های درست و راهبردی بگیرد.
🧮@Rajnevesht
