Practical English ☕️ @prracticalenglissh Channel on Telegram

Practical English ☕️

@prracticalenglissh


"Let everyone be heard in the English language."

《بگذار همگان به زبان انگلیسی شنیده شوند.》

Academic and everyday English for law students and lovers of English, to learn and relish...☄️💫
.
.
.
Admins' ID for your suggestions:
@HamedZzz7
@Sn_tn81

Practical English ☕️ (English)

Are you looking to improve your English language skills and expand your vocabulary? Look no further than Practical English ☕️! This Telegram channel is dedicated to providing academic and everyday English resources for law students and anyone who loves the English language. Whether you're looking to brush up on your grammar, learn new phrases, or simply immerse yourself in the beauty of the English language, this channel has got you covered. Let everyone be heard in the English language, as the channel's motto goes. Join Practical English ☕️ to access a wealth of valuable content that will help you enhance your language skills and gain a deeper appreciation for English. The channel is curated by knowledgeable admins who are passionate about helping others learn and relish the English language. Don't miss out on this opportunity to enrich your language learning journey. Join Practical English ☕️ today and start your path towards becoming a more fluent and confident English speaker. For any suggestions or feedback, feel free to reach out to the admins at @HamedZzz7 and @Sn_tn81. Let's embark on this language learning adventure together!

Practical English ☕️

24 Nov, 16:42


تلفظ مثال های پست

Practical English ☕️

24 Nov, 11:41


تا حالا از کلمه "enjoin" برات نگفتم؟ خب بیا داخل این پست بریم سراغش!
دو تا معنی اصلی داره👇🏻
1️⃣ to order or strongly advise somebody to do something
یعنی قویاً چیزی رو توصیه کردن یا بدان دستور دادن. حالا در این معنا، به دو شکل (مجهول و معلوم) دیده میشه:
✍🏻 Fasting is enjoined on believers as a religious duty.
روزه گرفتن بر مؤمنان به عنوان یک وظیفه دینی تکلیف شده.
✍🏻 The code enjoined members to trade fairly.
دستور العمل اعضا را مکلف کرد تا منصفانه تجارت کنند.

2️⃣ to prohibit by a judicial order; put an injunction on
یعنی با دستور قضایی یا دستور موقت، جلوی چیزی رو گرفتن. این معنا، کاملاً رنگ حقوقی داره. فکر می‌کنم قبلاً از injunction که به معنای دستور موقت هست، صحبت کردیم! بریم سراغ یه دونه مثال:
✍🏻 a book had been enjoined prior to publication.
یک کتاب پیش از انتشار، با دستور قضایی متوقف شد.

به همین راحتی!❤️

@PrracticalEnglissh
@PrracticalEnglissh

Practical English ☕️

24 Nov, 07:08


داخل هشتگ «چی بگم» اصطلاحات پرکاربردی رو قرار دادیم که خوبه نگاهی به همشون بندازید😉

Practical English ☕️

24 Nov, 07:05


- «خط فقر» رو چی بگم به انگلیسی؟
+ می‌تونی از the poverty line یا حتی the poverty level استفاده کنی! ولی بزار داخل مثال ببینیش👇🏻
A third of the population is living below the poverty line.
یک سوم جمعیت زیر خط فقط زندگی می‌کنند.

#چی_بگم؟

@PrracticalEnglissh

Practical English ☕️

23 Nov, 09:52


فکت:
گاهی کلماتی که می‌بینی، می‌تونن تیکه تیکه و از هم جدا بشن، ولی همچنان معنی بدن؛ مثل عبارت instead of که در نوشتار و پیش‌زمینه رسمی، in sb's stead هم میاد. مثال👇🏻
Hamed attended the class in his brother's stead.
حامد به جای برادرش کلاس رو شرکت کرد.

#fact

Practical English ☕️

19 Nov, 08:26


وقتی که داری از دیکشنری زبان اصلی استفاده می‌کنی، یادت نره که مثال ها رو خوب بخونی (اگه لازم شد حفظ کنی)، از داخل مثال ها کلمات جدید در بیاری، از مثال های کلمات جدید باز کلمه در بیاری! به این شکل در زمان نه نسبتاً طولانی دایره واژگانت رو چند برابر می‌کنی😎

@PrracticalEnglissh
@PrracticalEnglissh

Practical English ☕️

15 Nov, 08:21


از دست نده تلفظ اصطلاحات پست رو!😉

Practical English ☕️

15 Nov, 08:01


💭 ............، سند قانونیه که توسط یک حامل (carrier) برای یک فرستنده (shipper) صادر میشه که نوع، مقدار و مقصد کالای مورد حمل رو با کشتی، مشخص می‌کنه و هنگامی هم که حامل کالا رو در مقصد از پیش تعیین شده به گیرنده (consignee) تحویل میده، این سند به عنوان رسیدِ حمل‌ونقل عمل می‌کنه.

خب دوستان بنظرتون جای خالی با چی به انگلیسی پر میشه؟🧐
با مثال هایی که این پایین براتون می‌زنم تشخیص بدید که جواب چیه😉👇🏻

🔵 The consignee presented the bill of lading to the port authorities to claim the shipment.
گیرنده، بارنامه رو به مقامات بندری ارائه کرد تا محموله رو مطالبه کنه.
💡دقت کن که shipment در اینجا میشه محموله، ولی به معنای ارسال کالا هم هست❗️

🟣 The bill of lading specified that the goods were to be delivered to the warehouse by the end of the week.
بارنامه قید کرده بود که کالا تا پایان هفته به انبار تحویل داده بشه.
💡Warehouse= انبار

پس جای خالی با بارنامه یا bill of lading پر میشه به همین راحتی!

@PrracticalEnglissh
@PrracticalEnglissh

Practical English ☕️

11 Nov, 18:48


تلفظ کلمات و مثال های پست👆🏻

Practical English ☕️

11 Nov, 06:59


بریم سراغ اذیت و آزار
این دو تا کلمه رو پس داشته باش:
Costume VS Custom

بیا حالا بریم شجره‌نامه‌ هر کدومو تا آخر در بیاریم، یک بار برای همیشه👇🏻
⚪️ Custom:
/ˈ‍kʌstəm/
خیلی جاها عرف معنا میده. تک پر هم نیست، گاهی اوقات به شکل جمع (customs) دیده شده. در ادامه برات بگم که اگه یک جا چنین جمله‌ای دیدی:
"Thank you for your custom!"
فکر نکنی یه وقت میگه ممنونم برای عرف یا رسم شما. میگه ممنونم از خرید شما جناب/سرکار😌 دیگه برات چی بگم؟ دیده شده که عادت هم معنی بشه؛ ولی برای قرن ۱۸ و ۱۷ عه و یه جورایی کلاسیک. مثلاً:
"It was her custom to rise early."

⚪️ Costume:
/ˈ‍kɑːstuːm/
آقا ایشون معنی لباس میدن. اونم از نوع لباس هایی که بیشتر نمود و تراوش فرهنگی و قومی داره. مثلاً شما میگی:
"Many locals dressed in period costume for the celebrations."
که یعنی بسیاری از محلی‌ها لباس دوره‌ای (مربوط به دوره‌ی خاص تاریخی) برای جشن ها بر تن داشتند. یک معنای دیگه‌ای هم که دیدم ازش، لباس بازیگرا داخل فیلم بوده، که تقریباً همونه.

اینم از این! امیدوارم لذت برده باشید☺️

@PrracticalEnglissh
@PrracticalEnglissh

Practical English ☕️

10 Nov, 16:00


فکت:
گاهی می‌تونی خلاق باشی در انگلیسی؛ اما چطور؟
در زبان انگلیسی کلمه‌ای داریم به اسم renaissance، که میشه همون رنسانس خودمون. رنسانس جهان رو تغییر داد و تحول آورد و باعث دگرگونی شد. اگر در نقطه‌ی خاصی از زندگی تحول و چرخش بزرگی رو تجربه کردی، کاملاً حق داری بگی:
"I experienced a renaissance at that time."

#fact

Practical English ☕️

09 Nov, 19:47


Your dream will come true, one day💫

Practical English ☕️

09 Nov, 15:19


یکی از بهترین پادکست هایی که بهتون توصیه می‌کنم حتماً گوش بدید، پادکست BBC's 6 Minute English یا «انگلیسی شش دقیقه‌ای بی بی سی» هست؛ نه تنها طولانی نیست و وقتی رو از شما نمی‌گیره، بلکه در رابطه با موضوعات مختلف، واژگان موضوعی و افعال دو بخشی و اصطلاحات و... رو به خوبی کار کرده!
این پادکست برای کسایی مناسبه که حداقل سطح متوسط (B1) رو دارن.

Practical English ☕️

09 Nov, 15:12


💌 BBC's 6 Minute English

Practical English ☕️

09 Nov, 15:12


💌 BBC's 6 Minute English

Practical English ☕️

09 Nov, 12:25


تلفظ کلمات و مثال های پست💡
دقت کنید که انگلیسی ها میگن کانتیوژن، و امریکایی ها کانتوژن. یا انگلیسی ها میگن اینفِلَمِتْری، و امریکایی ها اینفِلَمِتُری. البته قرار نیست اینطوری تلفظ فارسی شده بزارم داخل کانال😁

Practical English ☕️

09 Nov, 12:15


خب امروز بریم سراغ بررسی یک خانواده نیمه حقوقی و، تک تک معرفی‌شون کنیم!😎
~ Inflame
این فعل، نقش عضو کوچک خانواده رو بر عهده داره - و به معنای بدتر کردن اوضاع، یا تولید هیجان و خشم کردنه؛ درست مثل پسر بچه‌های شیطون😁 مثلاً:

The situation was further inflamed by the arrival of the security forces.✍🏻
وضعیت با سررسیدن نیروهای امنیتی قاراشمیش شد (کشیده شد به جاهای باریک).

~ Inflamed
این صفت، دختر خانوادست که از کارای پسربچه کوچیک خانواده به رنج و هیجان اومده یا سرخ شده! مثلاً:

an inflamed cheek by a stroke of slap
گونه‌ای سرخ به خاطر ضربه‌ی سیلی

💡این معنی می‌تونه در متون حقوقی جزایی، در باب دیه کاربرد داشته باشه!

~ Inflammable
این صفت، کلاً برادر بزرگ خانواده یا تافته جدابافته‌ست - معنای کاملاً متفاوتی از دو تای قبلی و بعدی داره؛ به معنای اشتعال پذیر بودن🔥 لازم به ذکره که با کلمه‌ی flammable، برادر دوقولو هست و یک معنا دارن! مثلاً:

These gases are highly inflammable.✍🏻
این گاز ها به شدت اشتعال پذیر هستن.

~ Inflammatory
همچنان صفت؛ به معنای اینکه یک چیزی، فتنه انگیز و آتش افروز باشه💥 - مثلاً:

The politicians' inflammatory standpoints caused chaos in the country.✍🏻
نقطه نظرات التهابی سیاستمداران، هرج و مرج در کشور به راه انداخت.
~ Inflammation
و در نهایت، پدر و اسم‌دار کل این خانواده! به معنای سرخی و ورم هست (اشاره داره به عنایتی که پدر ها نسبت به بچه کوچیک خانواده دارن :) کبودی فرق داره ها؛‌ در زبان عمومی بهش میگیم👈🏻 bruise یا در پزشکی قانونی👈🏻 contusion. از اونجایی که پدر و دختر خانواده معمولاً رابطه صمیمی‌تر نزدیک‌تری دارن، هردوشون هم حقوقی می‌تونن باشن - یعنی inflammation و inflamed!


And in the end, don't learn English, but enjoy it my friend.❤️

@PrracticalEnglissh
@PrracticalEnglissh

Practical English ☕️

05 Nov, 21:20


دوستان❗️

💭 این از مسلماته که داخل حقوق تجارت ۳ راجع به چک، برگشت خوردنش و... زیاد صحبت بشه و خب قاعده و قانون واسش زیاده...
اما ی اصطلاح خیلی رایج وقتی بخوایم به انگلیسی برا برگشت خوردن/ برگشت زدن چک بگیم.....⁉️

فقط کافیه که به مثال پایین دقت کنی تا متوجه بشی چه عبارتی👇🏻😄
🔵 If a cheque bounces, or a bank bounces it, the bank refuses to accept it because there is not enough money in the bank account to pay it.
اگه چکی برگشت بخوره، یا ی بانکی اون چک رو برگشت بزنه، بانک امتناع میکنه از قبول کردن چک؛ بخاطر اینکه مقدار کافی پول در حساب بانکی برای پرداخت وجه چک وجود نداره. (چک بلا محل)

💡دقت کنید؛ اینجا کلمه bounce، هم لازمه هم متعدی😁 یعنی هم میتونیم بگیم برگشت خوردن هم برگشت زدن

@PrracticalEnglissh
@PrracticalEnglissh

Practical English ☕️

03 Nov, 07:19


این پست رو بفرست برای دوستای حقوقیت و به کانالمون دعوتشون کن!😎

Practical English ☕️

03 Nov, 07:16


A stay of execution; تعلیق اجرای حکم

🎯 a delay in following the order of a court
«تأخیر در اجرای حکم دادگاه»

برای مثال👇🏻
The court will not grant a stay of execution in the present case.
دادگاه دستور به تعلیق (تأخیر) اجرای حکم در پرونده حال حاضر نخواهد داد.

@PrracticalEnglissh
@PrracticalEnglissh

2,183

subscribers

69

photos

5

videos