متن | علیرضا پناهیان @panahian_text Channel on Telegram

متن | علیرضا پناهیان

@panahian_text


کانال متن(خلاصه سخنرانی‌ها)

🔸علیرضا پناهیان
@Panahian_ir
🔸صوتی (آرشیو سخنرانی‌ها)
@Panahian_mp3

متن | علیرضا پناهیان (Persian)

کانال متن(خلاصه سخنرانی‌ها)nnآیا دنبال یک منبع معتبر برای دسترسی به خلاصه‌های سخنرانی‌های علیرضا پناهیان هستید؟ اگر بله، کانال متن(خلاصه سخنرانی‌ها) یک گزینه عالی برای شماست. در این کانال شما قادر خواهید بود به خلاصه‌های سخنرانی‌های ارزشمند و الهام‌بخش علیرضا پناهیان دسترسی پیدا کنید

علیرضا پناهیان یکی از علمای برجسته و محبوب در حوزه مذهبی و اندیشه اسلامی است. با زبانی ساده و شیوا، وی به ارائه مطالب فرهنگی، اخلاقی، و دینی می‌پردازد که برای هر فردی ارزش آموزند دارد

علاوه بر خلاصه‌های سخنرانی‌ها، این کانال دارای بجای آرشیو صوتی سخنرانی‌های علیرضا پناهیان است. این امکان را فراهم می‌کند که شما به راحتی و هر زمانی که خواستید، به صوت سخنرانی‌ها گوش فرا دهید و از محتوای آن‌ها بهره‌مند شوید

اگر دنبال یک منبع قابل اعتماد و مفید برای تقویت دین و اخلاق خود هستید، حتما به کانال متن(خلاصه سخنرانی‌ها) علیرضا پناهیان مراجعه کنید. این کانال یک فرصت عالی برای یادگیری و رشد فردی شماست.

متن | علیرضا پناهیان

25 Jan, 06:39


📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۹ - بخش ۴

💠 زندگی ایثارگرانه، یک وجه دولت کریمه
💠 سند رفتار و رهبری کریمانه پیامبر اکرم(ص)
💠 پیامبر اکرم(ص) رفتار کریمانه را تبدیل به یک قدرت عزت‌آفرین کرد

استاد #علیرضا_پناهیان در فاطمیۀ بزرگ تهران

زندگی ایثارگرانه، یک وجه دولت کریمه

با توجه به آیه لَقَد كَانَ لَكُم فِي رَسُولِ ٱللَّهِ أُسوَةٌ حَسَنَة(احزاب، ۲۱)، دولت کریمه را در تک‌تک فرصت‌ها باید رعایت کرد، در تک‌تک قدرت‌ها، حتی در قدرت‌های کوچک هم باید رعایت کرد. زندگی ایثارگرانه یک وجه دولت کریمه است که در آن باید با دیگر مؤمنین کریمانه برخورد می‌کند.

«لَقَد كَانَ لَكُم فِي رَسُولِ ٱللَّهِ أُسوَةٌ حَسَنَة» یعنی بالاترین رفتار رسول خدا(ص) را در نظر بگیر و برای خودت اسوه قرار بده. این کار خیلی عزت در درون انسان جاری می‌کند ولی این کار ریسک بزرگی نیاز دارد و خیلی‌ها حاضر نیستند ریسک کنند. خیلی‌ها در تربیت فرزندانشان، در محیط‌های خودشان حاضر نیستند این ریسک را بکنند. من هم منظورم این نیست که بی‌مقدمه شروع کنیم و از دم ایثارگرانه زندگی کنیم، نه، جهت درست را ببینیم و به سمتش حرکت کنیم. حداقل در مسجد و در هیئت از خودگذشتگی کنیم.

سند رفتار و رهبری کریمانه پیامبر اکرم(ص)

سند رفتار کریمانۀ رسول خدا(ص)، شهادت حضرت زهرای اطهر(س) است. اگر حضرت یک مقدار از کرامتشان دست برمی‌داشت حداقل جانِ فاطمۀ خودش را حفظ می‌کرد. کسانی که به خاطر جرم‌هایی که انجام دادند، حق‌شان اعدام بود؛ پیامبر(ص) کریمانه گذشت کردند. اصلاً ما عقل‌مان نمی‌رسد که رفتار کریمه دقیقاً یعنی چی؟ ولی آنقدر رفتار پیامبر(ص) کریمانه است که در مقام یک رهبر اجتماعی، این همه به نفاق جرئت بدهد و این همه فرزند خودش بی‌دفاع بماند! خیلی، خیلی مسئلۀ سنگینی است.

پیامبر اکرم(ص) رفتار کریمانه را تبدیل به یک قدرت عزت‌آفرین کرد

این چیزی که منکر است اما ما معروف می‌دانیمش این است که به هر وسیله‌ای شده اوضاع را کنترل کنیم، حداکثرِ فرصت‌مان را استفاده کنیم، حداکثرِ قدرت‌مان را استفاده کنیم و بگوییم حق‌مان است. نمی‌دانیم که با این شیوه برخورد کردن آسیب‌ها را افزایش می‌دهیم، ولی فکر می‌کنیم که اوضاع را کنترل کردیم تا آسیب‌ها یک مقدار کمتر شود. اگر ما بخواهیم ریسک کنیم یا خطر کنیم و فداکارانه و بزرگوارانه برخورد کنیم، نیاز است که یک جمعی باشیم. اگر تعدادمان کم باشد بلافاصله کسانی که ایثارگرانه برخورد می‌کنند، در جمع محو می‌شوند و از بین می‌روند. الآن تعداد ما زیاد است. واقعاً در این جامعه کم نیستند افرادی که به عشق حضرت زهرا(س) خیلی فداکاری ‌کنند. مثلاً این حرکت همدلانه‌ در دفاع از جبهه مقاومت که موجب شد خیلی‌ها بیایند کمک کنند و خانم‌ها طلایشان را بدهند. این فدارکاری‌ها هست ولی آن زندگی جمعی‌ای که ما دور همدیگر این کارها را متشکل کنیم، هنوز به این سطح نرسیده که برخورد کریمانه را به یک قدرت تبدیل کنیم! برخورد کریمانه را به یک عزت تبدیل کنیم و برای ما عزت‌آفرین شود.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۸/۲۵
🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع)

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

23 Jan, 07:57


📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۹ - بخش ۳

💠 ضرورت پذیرش رهبری کریمانه پیامبر(ص) و امام زمان(عج) توسط مردم
💠 حکومت امام زمان(عج)، امتداد حکومت کریمه

استاد #علیرضا_پناهیان در فاطمیۀ بزرگ تهران

ضرورت پذیرش رهبری کریمانه پیامبر(ص) و امام زمان(عج) توسط مردم

با توجه به دستور اسوه بودن پیامبر(ص) در قرآن باید پرسید رسول خدا در چه چیز اسوه است؟ در رهبری کریمانه. این تعبیر در دعای افتتاح در مورد حکومت امام زمان(عج) هم به کار رفته است: اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلامَ وَ أَهْلَهُ (دعای افتتاح، مفاتیح الجنان).

در تاریخ اسلام هم می‌بینیم که مردم با رهبری کریمانه پیامبر(ص) همراهی لازم را نداشتند. به عنوان مثال چرا کسی به فریاد حضرت زهرا(س) نرسید؟ دو دلیل عمده دارد.

یک دلیلش این است که مردم از زندگی جمعی مواساتی، خسته شده بودند و می‌خواستند زندگی انفرادی خودشان را داشته باشند. رسول خدا(ص) بین مردم دورهمی ایجاد کرده بود و یک اشتراک ایثارگرانه و داوطلبانه بین اموال و قدرت‌ها و توانایی‌ها و ... ایجاد شده بود.

دلیل دیگرش، غیر از موضوع زندگی جمعیِ مؤمنانه، این بود که مردم مدیریت کریمانه پیغمبر را اصلاً مدیریت نمی‌دانستند. هنگامی که رسول خدا(ص) رحلت فرمودند یا به شهادت رسیدند، خیلی راحت آمدند و گفتند: چه کسی رئیس باشد؟ انگار یک عمری را بی‌ریاست طی کرده بودند.

حکومت امام زمان(عج)، امتداد حکومت کریمه

بعضی‌ از محققین به من می‌گفتند: پیغمبر که حکومت نداشتند، آن حکومتی که بگیر و ببند ندارد، حکومت نیست! گفتم: آن هم یک نوع حکومت است. تو هم تصور کسانی را داری که در همان زمان فکر می‌کردند این طرز حکومت نیست! گفتم اتفاقاً این یک نوع حکومت است. بر اساس «إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ»، امام زمان(عج) هم همین‌طور حکومت می‌کند، بگیر و ببند ندارد. امام زمان(عج) یک کسانی را از بین خواهد برد، ولی این معنایش این نیست که حکومت ایشان تکیه به این کشتن‌ها دارد. بلکه کشتن‌ها به خاطر شدت هوشیاری مردم است، شدت بصیرت مردم است و دیگر شایسته نیست مردم معطّل چنین کسانی شوند. آن هم به خاطر شدت مشارکت مردم در مسئولیت‌هایشان است که امام زمان(عج) یک کسانی را از بین خواهد برد و آنها را از سر راه ملت بر می‌دارند و الّا دولت امام زمان(عج)، دولتِ کریمه است.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۸/۲۵
🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع)

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

21 Jan, 06:38


📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۹ - بخش ۲

💠 ضرورت آشنایی با ویژگی‌های یک مدیر شایسته
💠 داوری؛ یکی از شئون مدیریت

استاد #علیرضا_پناهیان در فاطمیۀ بزرگ تهران

ضرورت آشنایی با ویژگی‌های یک مدیر شایسته

پیغمبر اکرم(ص) این نوع برخوردهای کریمانه را به عنوان یک فرد دارای قدرت با دیگران داشتند. از طرف دیگر ما هم در تربیت نسل مهدوی باید بچه‌هایمان را برای ادارۀ جهان تربیت کنیم. بنابراین همۀ ما باید با مدیریت و ویژگی‌های یک مدیر شایسته آشنا باشیم. گفتگو در مورد ویژگی‌های مدیر شایسته، یکی از صحبت‌های راهبردی و متناسب با نیازهای روز جامعه است که متأسفانه خیلی مورد استقبال جامعه قرار نمی‌گیرد. چون مردم با تعجب از خود می‌پرسند مگر قرار است ما مدیر شویم؟ در حالی که از نگاه روایات همه ما مسؤول هستیم؛ «كُلُّكُمْ رَاعٍ وَ كُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ (إرشاد القلوب، جلد۱، ص۱۸۴)».

داوری؛ یکی از شئون مدیریت

به عنوان مثال یکی از ویژگی‌‌های مدیر شایسته، داوری بر اساس عدالت بین زیردستان است. روزی دو کودک خطی را نوشته و خدمت امام حسن مجتبی(ع) آوردند و او را حَکَم خود قرار دادند تا آن حضرت قضاوت کند که کدام خط نیکوتر است. در آن هنگام امام علی(ع) چشم به وی دوخته و فرمود: «ای پسرم! دقت کن چگونه داوری می کنی.... بی‌گمان این یک قضاوت است و خداوند روز قیامت از آن، تو را مورد سؤال قرار خواهد داد»(تفسیر مجمع البیان، ج ۲، ص ۶۴). داوری خیلی حساس است! یکی از شؤون، مدیریت داوری است.

خدا به همه قدرت داوری می‌دهد. گاهی من یک کارمند ساده در یک مجموعه‌ای هستم و خدا به من قدرت انتقاد داده است. حالا اگر در انتقادم ظلم کردم، خدا چوب رؤسایی که ظلم کرده‌اند را به من می‌زند. مثلاً در جلسه‌ای لازم است که انتقاد کنید ولی عصبانی می‌شوید و دو تا حرف نامناسب می‌زنید و پیاز داغش را زیاد می‌کنید. همۀ کسانی که فرصتی پیدا می‌کنند، نباید از قدرتشان سوء استفاده می‌کنند.

جای دیگری که نباید از قدرت سوءاستفاده کرد، در روابط خانوادگی و میان زن و شوهر است است. مشهور است که خانم‌ها نسبت به آقایان ضعف جسمانی دارند و آقایان قوی‌تر هستند. در مقابل خانم از زبانش می‌تواند استفاده کند و چون در موضع ضعف است، از زبانش بیشتر استفاده می‌کند. چنانکه در حدیث معراج هم به ارتکاب گناه زبان توسط زنان به صورت خاص اشاره شده است(جامع الأخبار، جلد۱، ص۱۵). اما هر دو باید در هنگام قدرت یافتن، قدرت و برتری خود را مدیریت کنند.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۸/۲۵
🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع)

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

18 Jan, 05:56


📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۹ - بخش ۱

💠 رسول خدا(ص)؛ اسوه‌ای نیکو
💠 تربیت نسل مهدوی، تربیتی از جنس رفتار پیامبر(ص)

استاد #علیرضا_پناهیان در فاطمیۀ بزرگ تهران

رسول خدا(ص)؛ اسوه‌ای نیکو

خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا»(احزاب/۲۱). شما در رسول خدا(ص) ویژگی‌هایی می‌بینید که این ویژگی‌ها برای شما الگوست، رسول خدا الگوی شما هستند. الگو بودن رسول خدا(ص) جای تأمل و تفکر بسیار دارد، خیلی‌ها این حرف را ساده می‌گیرند. این آیه‌ای است که در جریان سختی‌های جنگ احزاب(خندق) نازل شده است. در این سختی‌ها خداوند متعال حضرت رسول(ص) را به همه نشان می‌دهند و می‌فرماید ببینید رسول خدا(ص) چگونه تحمل می‌کنند؟ چطور بردباری دارند و خودشان به زحمت افتادند؛ شما باید به او تأسی کنید. واقعاً کسی که بزرگ یک امت باشد و سختی بکشد، سختی کشیدن برای همه سهل می‌شود. مفسرین هم این را می‌گویند که الگو بودن پیامبر(ص)، فقط به آن بحران جنگ خندق اختصاص ندارد و ما باید رسول خدا را کلاً برای خودمان اسوه قرار دهیم.

تربیت نسل مهدوی، تربیتی از جنس رفتار پیامبر(ص)

همانطور که بیان شد که یکی از ویژگی‌های تربیتی نسل مهدوی این است که نسلی تربیت شود که نسبت به جامعه، حسّاس باشد و خود را خلیفة الله بداند. ما باید بچه‌هایمان را برای ادارۀ جهان تربیت کنیم. اینجا خیلی‌ها ممکن است بگویند که اگر شما می‌خواهید از همین اول بگویید که بچه‌ها سلاطین زمین شوند و این همه قدرت به او می‌دهید، غرور او را می‌گیرد! این حرف شبیه همان حرفی است که بگوییم انسان قدرت پیدا کند، فساد پیدا می‌کند که حرف منسوخی است. انسانی که شرف و وجدان دارد هر چه بیشتر قدرت پیدا می‌کند، پاک‌تر می‌شود. اینکه می‌گویند، قدرت معمولاً فساد می‌آورد، برایِ آدم‌های تربیت‌ناشده است. آدم‌های تربیت نشده دقیقاً برعکس هستند.

شیوۀ تربیتی پیغمبر این بوده که با کرامت با دیگران برخورد می‌کرده تا آنها رشد کنند و ما باید از الآن خودمان و بچه‌هایمان را این‌طور تربیت کنیم که بناست یک روزی حکام‌الأرض شویم. رسول خدا(ص) بدون زور و با احترام گذاشتن به مردم، جامعۀ زیبایی درست کرد. قرار است همۀ ما خلیفه و جانشین رسول خدا باشیم. بنا به تعبیر ائمۀ هدی(ع) حکام الأرض باشیم. (امام صادق ع می‌فرمایند: أَنْتُمْ - وَ اَللَّهِ - يَوْمَئِذٍ حُكَّامُ اَلْأَرْضِ وَ سَنَامُهَا، لاَ يَسَعُنَا فِي دِينِنَا إِلاَّ ذَلِكَ؛ الأصول الستة عشر من الأصول الأولیة، ج۱، ص۳۲۲).

رسول خدا الگوی تک تک ماست. به عنوان مثال اگر هر یک از ما قدرت پیدا کند، باید مثل رسول خدا(ص) کریمانه برخورد کند. اصل ماجرا این است. در جنگ احزاب هم رسول خدا(ص) کریمانه برخورد کردند. در حالی که پیامبر(ص) و بعضی از اصحاب‌شان خندق را می‌کندند، زحمت می‌کشیدند و عرق می‌ریختند، و به سختی یک دانه خرما پیدا می‌شد، بعضی‌ها کناری نشسته و به عصایشان تکیه داده بودند. رسول خدا(ص) با آنها هم کریمانه برخورد کردند.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۸/۲۵
🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع)

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

12 Jan, 07:39


📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۸ - بخش ۴

💠 تربیت مسئولانه، نه تربیت هواپرستانه
💠 دین، کلیات تربیتی را مطرح می‌کند

استاد #علیرضا_پناهیان در فاطمیۀ بزرگ تهران

تربیت مسئولانه، نه تربیت هواپرستانه


چطور می‌توان همه را در اوج، پُر از قدرت و عزت و پر از اختیارات قرار داد؟ این انسان‌ را با این همه اختیارات چطور باید کنترل کرد؟ داستان این کنترل‌گری، بسیار مهم است. در تعلیم و تربیت، کنترل‌گری اصل ماجرای تعلیم و تربیت است. نظام تعلیم و تربیتی را این عامل، مشخص می‌کند. راه‌حل پرداختن به «هرچی دلت خواست» هم غلط است. راه حل این است که شما مسئول بقیه هستی! حالا برو ببین چه کار می‌کنی! این طرح یعنی تربیت مسئولانه؛ نه تربیت هواپرستانه. اگر کنترل‌گری نباشد، جای آن چه باشد؟ احساس مسئولیت جمعی.

ما عضوی از این جمع هستیم. مسئول کل این جمع ما هستیم. اگر شعارهای دینی از بین برود، این آزادی و حقوق‌بشر در غرب که محقق هم نشده و در حد شعار باقی مانده، در همان حد شعار هم رنگ می‌بازد! متأسفانه ما بلد نیستیم شعارهای بین‌المللی بدهیم. همۀ دنیا یک دست از پیروزی حرف می‌زنند ولی آرمانی که خدا معرفی می‌کند، بسیار بهتر است. متأسفانه بعضی‌ها می‌خواهند ما مؤمنینِ به امام زمان(ع) را هم مثلِ برده‌های نظام غرب تربیت کنند.

دین، کلیات تربیتی را مطرح می‌کند

دین یعنی برنامه‌ای برای رسیدن همۀ انسان‌ها به مقام خلیفة‌اللهی، رسیدن به امامت و وراثت زمین! ما می‌خواهیم همه کارمندان ادارات‌مان حسّ یک رئیس‌جمهورِ مسؤولیت‌پذیر را داشته باشند. این تربیت دینی صحیح است. بعضی‌وقت‌ها نگاه می‌کنیم که حسّ وزیر که هیچی، حسّ مدیرکل و رئیس سازمان را هم ندارند. از نظر حسّ مسئولیت‌پذیری باید آن حس را داشته باشند.

اعضای بدن باید شبیه قلب کارکنند. کسی که مرگ مغزی شده یعنی از مغز دیگر پیامی نمی‌‌رسد، ولی قلب کار خودش را می‌کند. چون قلب دستور کار خودش را بلد است و می‌داند باید چکار کند.

بعضی‌ها می‌‌گویند در قرآن برنامۀ تربیتی نیست. در حالی که اینطور نیست. البته برنامۀ تربیتی با بیان جزئیات پیدا نمی‌کنید ولی «خود ره بگویدت که چون باید رفت»، کلیات برنامه تربیتی را می‌توان از قرآن گرفت. بر اساس آیه زیر می‌توان کلیات تربیتی نسل مهدوی را به دست آورد:
«وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ» (قصص/۵)؛ و ما می‌خواستیم به آنان که در آن سرزمین به ناتوانی و زبونی گرفته شده بودند، نعمت‌های با ارزش دهیم، و آنان را پیشوایان مردم و وارثان گردانیم.». حالا خودت برو فکر کن! من بچه‌ام را می‌خواهم امام زمانی(عج) تربیت کنم باید چکار کنم؟ ما بعضی وقت‌ها بچه‌هایمان را در حد مسئول یک خانواده اگر پسر است؛ و در حد مادر یک خانواده، اگر دختر است؛ تربیت نمی‌کنیم. بعد از مسئولیت نسبت به خانواده، مسئولیت نسبت به دیگران، جامعه و جهان هم مطرح است.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۸/۱۸
🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع)

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

07 Jan, 15:39


📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۸ - بخش ۳

💠 ویژگی مسئولیت‌پذیری در تربیت نسل مهدوی
💠 خاطراتی از نقش‌پذیری بزرگان

استاد #علیرضا_پناهیان در فاطمیۀ بزرگ تهران

ویژگی مسئولیت‌پذیری در تربیت نسل مهدوی

اگر کسی تربیت امام زمانی(عج) برای فرزندانش می‌خواهد، باید آنها را نسبت به دیگران «مسئول» بار بیاورد. مثلاً توصیه شده که صدقه را به دست بچه‌ات بده تا او به دست فقیر برساند. این کار کمک می‌کند تا مسئولیت‌پذیری اجتماعی یاد بگیرد. نظر شهید صدر در مورد نماز این است که هیچ عبادتی مثل نماز، نمی‌تواند ما را برای مسئولیت‌پذیری اجتماعی آماده کند. نماز چه ربطی به مسئولیت‌پذیری اجتماعی دارد؟ ما باید امامت مسئولانه را تمرین کنیم.

این دعا از زبان مؤمنین در قرآن کریم که «وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا (فرقان، ۷۴)»؛ خدایا! ما را برای متقین امام قرار بده، این حبّ مقام نیست، این قرار گرفتن در جایگاه خودمان است. ولیّ خدا می‌خواهد که کسی تضعیف نشود. بقیه در نقش خودشان، -اگر چه نقش کوچکی باشد- قرار بگیرند، چون روح‌شان روح خلیفة اللهی است. آن‌وقت این مجموعه با چه هماهنگی‌ای کار می‌کند. مثلاً نیروی ساده نظامی که به اندازه فرماندهان خود درایت و توانایی دارد، باعث هماهنگی است و همه‌چیز به راحتی پیش می‌رود. این تربیت دینی است. نقش، مهم نیست.

در کار گلاب و گل، حکم ازلی این بود
آن شاهد بازاری، این پرده‌نشین باشد

خاطراتی از نقش‌پذیری بزرگان

ولی روح چطور باید باشد؟ خاطرات آیت الله بهجت را ببینید. ما که نمی‌توانیم بگوییم آقای بهجت مقامش بالاتر است یا امام خمینی(ره)؟ ما همه بزرگان را احترام می‌گذاریم. ولی آقای بهجت نقش خود را اینطور می‌بیند که وقتی امام در قم منزل داشتند، دمِ درِ خانۀ امام زیارتنامه می‌خواندند و می‌رفتند. وقتی اهالی بیت امام متوجه می‌شدند و از ایشان دعوت می‌کردند که بفرمایید داخل! شما با امام کار دارید؟ می‌گفتند نه من مزاحم نمی‌شوم من فقط خواستم سلام بدهم. از همین‌جا سلام کافی است. من الآن نقش این‌ چنینی دارم.

یکی از علمای جلیل‌القدر از مشهد به جبهه می‌رود و رزمنده‌ها به او می‌گویند بایستید جلو نماز جماعت بخوانیم. می‌فرماید نه! من لیاقت ندارم جلوی شما بایستم و نماز بخوانم. من لایق نیستم. هر چه اصرار می‌کنند، قبول نکرده و می‌گوید مگر اینکه فرماندۀ شما به من دستور دهد، آن‌وقت دستور را اجرا می‌کنم، من ولی به تشخیص خودم جلو نمی‌روم. حالا فرمانده کیست؟ بنایی ساده در مشهد! شهید برونسی آنجا فرمانده است. می‌گوید آقا من به شما دستور می‌دهم که شما بروید جلو. می‌گوید: چشم!

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۸/۱۸
🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع)

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

06 Jan, 07:29


📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۸ - بخش ۲

💠 آشنایی با طرح اسلام برای تربیت انسان؛ امیرالمؤمنین(ع)، نمونه تمام عیار یک سرباز برای پیامبر(ص)
💠 در تربیت مهدوی، هر کسی نقش خودش را در جانشینی خدا بر زمین دارد
💠 در خلیفه خدا بودن، شباهت بیشتری به پیامبر(ص) پیدا کنیم

استاد #علیرضا_پناهیان در فاطمیۀ بزرگ تهران

آشنایی با طرح اسلام برای تربیت انسان؛ امیرالمؤمنین(ع)، نمونه تمام عیار یک سرباز برای پیامبر(ص)

دین می‌خواهد روحیۀ آدم‌ها، منش و اندیشۀشان در حد امامت باشد، قدرت امامت را داشته باشند ولی اگر نیاز شد کار یک سرباز کوچک را انجام دهند. این طرح اسلام است و امیرالمؤمنین علی(ع)، نمونه‌ای از پیاده شدن این طرح است.

حضرت علی(ع) در زمان حضرت رسول(ص) چه‌کار کردند؟ برای پیغمبر اکرم(ص) سربازی می‌کردند. سربازی‌ای که هیچ سربازی آن‌طور سربازی نمی‌کرد. ولی شما شأن حضرت امیر(ع) را هم در نظر داشته باشید. از اول، وحی را شنیده و جبرئیل امین را دیده! از اول همۀ معانی در وجودش ورود داشته اما در مقام سربازی یک ذره خودش را تحویل نمی‌گیرد و به هیچ وجه اظهار فضل نمی‌کند. با اینکه پیامبر(ص) فرمودند: علی جان هر چه من می‌شنوم تو می‌شنوی، هر چه من می‌بینم تو هم می‌بینی(نهج‌البلاغة، خطبه ۱۹۲). ولی عملکرد فداکارنه امیرالمؤمنین(ع) را نگاه کنید. رفتارهای ایشان شبیه رفتار یک سرباز عاشق در میدان جنگ و فداکاری است که در خط مقدم سپاه اسلام می‌جنگد. این رفتار الگوی اسلام برای حیات بشر است.

چنین شخصیتی بعد از رسول خدا(ص) غریب شدند و با آن عظمت، ۲۵ سال کشاورزی کردند و چاه و قنات کندند. بالاخره این نقش، نقشِ کمی برای چنین شخصیت والامقامی است، ولی چقدر دقیق نقش خود را انجام دادند!

در تربیت مهدوی، هر کسی نقش خودش را در جانشینی خدا بر زمین دارد

تک تک ما خلیفة الله هستیم ولی هر کدام در وظیفه‌ و مأموریتی که داریم باید قرار بگیریم و نقش بپذیریم. این یعنی تربیت مهدوی، این یعنی تربیت سرباز حضرت ولیّ‌عصر(عج). ما در جبهه، این نقش‌پذیری را دیده‌ایم. در هیئت هم می‌شود دید. دیده‌اید در دستۀ عزاداری همه سینه می‌زنند، یکی رئیس شرکت است، دیگری نگهبان شرکت است. این آقای دکتر است، آن مثلاً بقال محل است. آن رانندۀ تاکسی است ولی همه در کنار هم سینه می‌زنند. یعنی جایگاه‌ خودشان و نقش‌ها را به زیبایی می‌پذیرند، این یک الگو برای زندگی است. ما همه خلیفة الله هستیم و این عظمت باید حفظ شود.

در خلیفه خدا بودن، شباهت بیشتری به پیامبر(ص) پیدا کنیم

آیه قرآن می‌فرماید: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ »(احزاب/۲۱). ما در چه چیزی باید پیامبر را اسوه بدانیم؟ اگر چه پیامبر اکرم(ص) تفاوت‌های زیادی با ما دارد ولی ما در یک چیز شبیه ایشان هستیم و آن هم در خلیفة الله بودن است. باید تلاش کنیم تا شباهت بیشتری به ایشان پیدا کنیم. خلیفة الله در نمونه کاملش، امام زمان(عج) است. به ما هم گفته‌اند خلیفة الله و ائمۀ زمین هستید. شما امامان مردم و وارثین زمین باشید. می‌خواهیم کسی که ضعیف شده را امام قرار دهیم. ما می‌خواهیم بر مستعضفین منّت بگذاریم و آنها را امام کنیم. این مسیر تربیتی دین است.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۸/۱۸
🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع)

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

05 Jan, 06:49


📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۸ - بخش ۱

💠 توجه به جایگاه انسان در زمین برای تربیت نسل مهدوی
💠 لزوم درک مقام امامت برای تربیت مهدوی؛ آشنایی با طرح اسلام برای تربیت انسان

استاد #علیرضا_پناهیان در فاطمیۀ بزرگ تهران

توجه به جایگاه انسان در زمین برای تربیت نسل مهدوی


هر انسانی را که خدا می‌آفریند در او تقاضای خدا شدن قرار داده است. همۀ انسان‌ها، زن و مرد این‌طور هستند. کسی بگوید نه من تقاضای خدا شدن ندارم، از خودش دریافت درستی ندارد. هنگامی که انسان‌ها در کنار همدیگر قرار می‌گیرند، چطور می‌شود اینها را کنترل کرد؟ خیلی کار سختی است. هر کدام فرصت پیدا کنند تلاش می‌کنند بر دیگران پادشاهی کنند. این مسئلۀ انسان است. خداوند متعال در معرفی انسان این لفظ را به کار می‌برد که من انسان را جانشین خودم روی زمین قرار دادم. خب خدایا چندتا جانشین؟ همه جانشین‌اند؟! این همه صاحب‌ادعا؟ می‌توانست بفرماید من بندگانی را آفریدم، اما فرمود: «و اِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً » (بقره، ۳۰).

از طرف دیگر خدا از روح خودش هم در انسان دمیده و انسان استعداد خدا شدن را در درون خودش می‌بیند. «وَفَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي ... »؛ (سوره ص، ۷۲)؛ پس زمانی که اندامش را درست و نیکو نمودم و از روح خود در او دمیدم...

خداوند مسیر خداگونه شدن انسان را در عبد شدن او قرار داده است. شما آنقدر به خدا مقرب می‌شوی که اخلاقت شبیه اخلاق خدا می‌شود، توانایی‌هایت شبیه توانایی‌های خدا می‌شود. خداوند «لیس کمثله شیء» است و شما این قدرت شبیه شدن را پیدا می‌کنی. کسانی که اهل معرفت می‌شوند و از آلایش‌ها پاک می‌شوند، قدرت‌های ماورایی‌ پیدا می‌کنند. انسان آفریده شده برای رسیدن به این عظمت و این خدایی کردن؛ ولی دیگران سعی می‌کنند انسان‌ها را تضعیف کنند تا کنترلشان کنند.

لزوم درک مقام امامت برای تربیت مهدوی؛ آشنایی با طرح اسلام برای تربیت انسان

در قرآن کریم می‌فرماید: «وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ» (قصص/۵)؛ و ما می‌خواستیم به آنان که در آن سرزمین به ناتوانی و زبونی گرفته شده بودند، نعمت‌های با ارزش دهیم، و آنان را پیشوایان مردم و وارثان گردانیم.»

در قرآن کریم می‌فرماید که می‌خواهیم کسانی که ضعیف شده‌اند را پیشوایان مردم از هرنظر، مادی، معنوی و ... قرار دهیم. منتها شما برای اینکه به امامت برسی اگر امامت را فهمیده باشی، امامت را می‌شناسی و می‌فهمی چقدر قیمتی است.

به ما زیاد توصیه شده که امام زمان خود را بشناسید و به امام زمان(عج) معرفت پیدا کنید. معرفت چطور حاصل می‌شود؟ امامت را باید درک کنی، کمی از آن در وجودت خودت است. وقتی شما یار امام می‌شوی، خودت یک سطحی از امامت را پیدا کرده‌ای.

امام می‌خواهد ما را تربیت کند که همۀ ما امام شویم. بعد که امام شدیم می‌فهمیم امام یعنی چی! منتها جهان ظرفیت این همه مدیر، رهبر و امام را ندارد. خدا می‌فرماید عیبی ندارد بگذارید روحیۀ آدم‌ها، منش و اندیشۀشان در حد امامت باشد، قدرت امامت را داشته باشند ولی اگر نیاز شد، کار یک سرباز کوچک را انجام دهند. این طرح اسلام است و امیرالمؤمنین علی(ع)، نمونه‌ای از پیاده شدن این طرح است.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۸/۱۸
🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع)

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

31 Dec, 06:53


📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۷ - بخش ۳

💠 برای تربیت مهدوی، زیبایی‌های بعد از ظهور را ترسیم کنیم
💠 متأسفانه مسأله ظهور، مسأله امروز ما نیست!
💠 برای جوان‌ها، افقی از زندگی در زمان ظهور ترسیم کنیم

استاد #علیرضا_پناهیان در فاطمیۀ بزرگ تهران

برای تربیت مهدوی، زیبایی‌های بعد از ظهور را ترسیم کنیم


ما باید زندگی آرمانی تحت حکومت امام زمان(ع) را مدام برای خودمان ترسیم کنیم، زیبایی‌هایش را ببینیم و تحسینش کنیم. سنّ ترسیم این صحنه‌های زیبا، سنّ نوجوانی است. چون نوجوان آرمان‌خواه است و در نوجوانی آرمان‌خواهی شکل می‌گیرد. قدرت خیال هنوز از کار نیفتاده و به هرجایی که بخواهد، مرغ خیالش را پرواز می‌دهد. زشتی زندگی بدون امام زمان(عج) را برایش ترسیم کنیم و آن زندگی را در جانِ جوان جاری کنیم. دوران نوجوانی دوران مبارزه است، دوران پیدا کردن دشمن و مبارزه با دشمن است. این انتظار بلند ‌به این سادگی در دل‌ها پدید نمی‌آید. انسان باید یک آرمانی داشته باشد، برای آرمانش بجنگد و بعد با دشمنان آرمان خودش هم بجنگد.

متأسفانه مسأله ظهور، مسأله امروز ما نیست!
ما در دوران امامی زندگی می‌کنیم که مسئلۀ آن امام، مسئلۀ ما نیست! ما در زمان امام حسین(ع) زندگی نمی‌کنیم، اگر در زمان امام حسین(ع) زندگی می‌کردیم مسئلۀ امام حسین(ع) در صحرای کربلا مسئلۀ ما بود و تنهایش نمی‌گذاشتیم و برای ایشان شهید می‌شدیم. ولی مسئلۀ امام زمان(عج) به این سادگی مسئلۀ ما نمی‌شود، چون حضرت را که محاصره نکرده‌اند که بخواهند شهید کنند. امت امام زمان(عج) بودن، سخت است.

امام باقر(ع) می‌فرماید: « إِذْ قَامَ اَلْقَائِمُ جَاءَتِ اَلْمُزَامَلَةُ وَ يَأْتِي اَلرَّجُلُ إِلَى كِيسِ أَخِيهِ فَيَأْخُذُ حَاجَتَهُ لاَ يَمْنَعُهُ »( اثبات الهداه، جلد۵، ص۱۸۲)؛ وقتی آخرین امام قیام کنند، دوستی و صمیمت حاکم می‌شود. صمیمیت چطور حاکم می‌شود؟ اینطور که فرد می‌رود سراغ جیب رفیقش و اگر نیاز داشه باشد، پول بر می‌دارد و او هم ناراحت نمی‌شود، زندگی اینقدر دوستانه می‌شود.

ما می‌خواهیم طوری صهیونیست‌ها را نابود کنیم که امام زمان(عج) بیاید؛ نه اینکه یک جریان صهیونیستی دیگر، در جای دیگری از دنیا شکل بگیرد. ما می‌خواهیم جهان پر از عدل و داد شود. آنچه که ضروری است این است که ما نسبت این صهیونیست‌های جنایتکار را با وضع موجود بدانیم! همین سبک زندگی آمریکایی‌ای که در جهان در حال تزریق است! چرا مردم را وادار به این زندگی پر از هرزگی می‌کنند؟ از یک جهت تحمیل سبک زندگی ناصحیح و از جهت دیگر رقابت سخت اقتصادی و انواع و اقسام ویژگی‌هایی که زندگی تمدن غرب دارد، چرا؟ برای اینکه بتوانند خودشان مسلط باشند. ما باید آن زندگی آرمانی را تبلیغ کنیم.

برای جوان‌ها، افقی از زندگی در زمان ظهور ترسیم کنیم

ما باید برای نسل جوان‌مان یک افق آرمانی معرفی ‌کنیم و مشخصات آن زندگی را تشریح کنیم! خیال جوان را پرواز دهیم به آن زندگی آرمانی. مثل آیۀ قرآن « وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ »(اعراف/96) « و اگر اهل شهرها و آبادیها، ایمان می‌آوردند و تقوا پیشه می‌کردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها می‌گشودیم...».

در زمان امام زمان(عج) دعوایی برای جلب بیشتر منفعت نیست و شغل برای خلاقیت است، عشق است! درس خواندن از روی ترسِ از بدبخت شدن نیست بلکه از باب خلاقیت است. در زمان ظهور، علم، بیست و پنج واحد می‌شود و خودش خود به خود عامل شکوفایی می‌شود، در حالیکه تا قبل از ظهور فقط دو واحد آن با تمام پیشرفت‌ها آشکار شده است. باید همیشه آن فضا را برای جوان خود ترسیم کنیم.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۸/۱۱
🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع)

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

28 Dec, 08:32


📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۷ - بخش ۲

💠 اضطرار آخرالزمان؛ چه نوع اضطراری است؟
💠 برای داشتن اضطرار، معرفت لازم است

استاد #علیرضا_پناهیان در فاطمیۀ بزرگ تهران

اضطرار آخرالزمان؛ چه نوع اضطراری است؟


در زمان ظهور چه اتفاقی می‌افتد؟ اگر ما به اوج اضطرار برسیم بعد امام زمان(عج) تشریف‌فرما شوند، وضعیت ایده‌آلی نیست. لذا در آخرالزمان تجربۀ بنی‌اسرائیل تکرار نمی‌شود. پس باید چطور باشد؟ ما باید بیشتر شبیه زمان بعثت پیامبر باشیم. هرکس در سختی باشد، می‌گوید خدایا فرج را برسان. هرکسی ممکن است این کار را بکند و زیاد ترجیح ندارد. اگر مردم به اضطرار برسند و از اضطرار به حضرت ولی عصر(عج) برسند، آن‌وقت نتوانند حضرت را تحمل کنند، اتفاقی می‌افتد که زمان امیرالمؤمنین علی(ع) افتاد. مردم از ظلم حکومت به اضطرار رسیدند و درِ خانۀ حضرت آمدند و از ایشان خواستند که حکومت را بپذیرد ولی آنها تحمل عدالت حضرت علی(ع) را هم نداشتند. اگر بنا باشد مردم عدالت امام زمان(عج) را تحمل نکنند، چه می‌شود؟ بناست این دولت، باقی و جاودانه باشد. چه کار باید بکنیم؟ طبیعتاً شما باید ترکیبی از این اضطرار و آن رفاه و وضعیت خوبی که اسمش اضطرار نیست را داشته باشی، یعنی از یک جهت اضطرار ولی از جهت دیگر آرامش، امکانات و رفاه.

وضع مردم در زمان حضرت رسول(ص) خراب بود ولی نه آنطور که بروند به پرده خانۀ کعبه آویزان شوند و التماس کنند که خدایا ما را نجات بده! الآن هم همین‌طور است. خیلی از ابناء بشر، به ویژه خیلی از مسلمان‌ها مضطر نیستند ولی وضع خراب است، صهیونیست‌ها در جهان حاکم هستند! مردم عالم را به بردگی گرفته‌اند؛ البته برده‌داری نوین. مثلاً سبک زندگی تحمیل شده به انسان، یکی از ابعاد این برده‌داری‌های نوین است.

برای داشتن اضطرار، معرفت لازم است

در آخرالزمان اضطرار هست ولی درکِ اضطرار نیاز به معرفت دارد. بعید است اضطرار جهانی همه را بگیرد تا ظهور رخ دهد؟! و برای تعجیلِ در فرج باید این اضطرار معرفتی را افزایش داد. ما باید بچه‌هایمان را طوری تربیت کنیم برای این که اضطرار معرفتی پیدا کنند. پدر و مادر باید این را برای فرزندشان جا بیندازند که بدون اینکه مشکلی داشته باشند، نالۀ یابن‌الحسن‌(عج) آنها جامعه را پُرکند. به آن مدینۀ فاضله‌ای که در آن نیستند، نگاه کنند و ناله بزنند. ما چقدر کار سختی در تربیت مهدوی فرزندان‌مان داریم.

انتظار فرج، بالاترین عبادت‌هاست و کسی که منتظر است مانند شهید در راه خداست. کسی که برای جامعۀ امام زمان و برای آن مدینۀ فاضله، اشک بریزد، خیلی انسان برجسته‌ای است! مظلومیت بشر را ببیند، مظلومیت بشر اروپا را ببیند. مظلومیت مردم و بچه‌های غزه مظلومیتشان خیلی آشکارتر است. بچه‌ها در آن سرزمین هم از نظر روحی و هم جسمی تحت بمباران هستند ولی بشر در اروپا کمتر مظلوم است. در غزه جسم‌های نحیف بچه‌ها بمباران می‌شود و له می‌شوند! و مرگ جسم‌ها را داریم. ولی در غرب مرگ روح‌ها را داریم، آنجا روح‌های انسانی تحت بمباران ارزشها است و له می‌شود!

ظهور یک بحث اعتقادی نیست که هرکس آدم مؤمنی شد، منتظر شود. هرکس معتقد به امام زمان(عج) باشد، نمی‌توان گفت منتظر امام زمان(عج) هم هست. انسان معتقد که لزوماً منتظر نیست. مگر به این سادگی کسی به مقام انتظار می‌رسد؟

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۸/۱۱
🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع)

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

24 Dec, 15:18


📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۷ - بخش ۱

💠 بنی‌اسرائیل، مضطرّ شدند ولی هدایت نشدند
💠 از دل اضطرار، هدایت حاصل نمی‌شود
💠 فرق مردم مکه و مردم بنی‌اسرائیل در پذیرش حق

استاد #علیرضا_پناهیان در فاطمیۀ بزرگ تهران

بنی‌اسرائیل، مضطرّ شدند ولی هدایت نشدند

تجربۀ بسیار بزرگی در قرآن برای یک جامعۀ مهم دینی در تاریخ بشر، یعنی جامعۀ بنی‌اسرائیل ذکر می‌شود که این جامعه تحت ستم فرعونیان به عنوان یک قوم فرودست بودند و فرعونیان هر جنایتی را در حق آنها روا می‌داشتند. خیلی ضجه زدند، خیلی مضطر شدند، به حدی دعا کردند که تصمیم پروردگار عالم در حقشان تغییر کرد و فرج‌ حاصل شد و این قوم با بزرگترین عنایت‌ها و معجزات الهی نجات پیدا کرد. نتیجه‌اش چه شد؟ آنها دین حضرت موسی(ع) را نابود کردند و قدردانی نکردند. نتیجه‌اش نجات واقعی آنها نبود و امروز هم آنها باعث بدبختی بشریت هستند. این یک تجربۀ بزرگ تاریخی در قرآن کریم است. اینکه بگویی اگر از اضطرار در بیاییم آدم خوبی یا قوم خوبی می‌شویم، ثبات ندارد و نمی‌شود روی آن حساب کرد.

از دل اضطرار، هدایت حاصل نمی‌شود

در دل اضطرار ناله بزنی خدایا فرج امام زمان(ع) را برسان، این، آن چیزی نیست که باید بشود. در قرآن کریم چند بار این تعبیر تکرار شده است که بعضی‌ها در کشتی‌ای که توفان‌زده بود، خدا را صدا زدند، ولی وقتی که به ساحل می‌رسند، مشرک می‌شوند؛ فَإِذَا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ يُشْرِكُونَ(عنکبوت؛ ۶۵). این تعبیر نشان می‌دهد که اگر انسان در دلِ اضطرار حق را بپذیرد و حق را تمنّا کند؛ زیبا نیست، این ایده‌ال نیست. ایده‌آل این است که آدم مضطر نباشد و بعد حق و حقیقت را تقاضا کند و زیبایی حق را ببیند و آن را ترجیح دهد و برایش جان دهد، او چه انسان برجسته‌ای می‌شود و چنین مردمی چه قوم برجسته‌ای می‌شوند.

فرق مردم مکه و مردم بنی‌اسرائیل در پذیرش حق

در زمان رسول خدا(ص)، مردم مکه در اضطرار نبودند و حضرت رسول(ص) مبعوث شدند و خیلی‌ها ایمان نمی‌آوردند. برعکس قوم حضرت موسی(ع) که در اضطرار بودند، ایمان آوردند، همراهی کردند ولی بعد گوساله‌پرست شدند، سپس دچار دوران سرگردانی و تیه شدند و حاضر نشدند جهاد کنند. به حضرت موسی(ع) گفتند تو با خدای خودت برو شهر را آزاد کن! بعد ما می‌آییم؛ قَالُوا يَا مُوسَى إِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا أَبَدًا مَا دَامُوا فِيهَا فَاذْهَبْ أَنْتَ وَ رَبُّكَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ(مائده، ۲۴). اما در جریان زندگی آخرین پیامبر، مردم مکه البته در آن اضطرار نبودند که بدبختی کشیده باشند و دعا کرده باشند که خدایا آخرین پیامبر را برسان. به همین دلیل قومی که مضطر نیستند، پیامبری آمده آنها را به بلندی معنا و به بلندی‌ آرمان‌های حیات بشر دعوت می‌کند ولی نمی‌پذیرند. فقرای مکه هم زیاد همراهی نکردند، برده‌های مکه هم زیاد همکاری نکردند. چرا؟ چون آن اضطرار نبود. کار سخت‌تر را آخرین پیامبر انجام داد.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۸/۱۱
🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع)

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

23 Dec, 06:27


📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۶ - بخش ۲

💠 مسئولیتی به نام زندگی اجتماعی مسئولانه
💠 زندگی اجتماعی مسئولانه را توسعه دهیم
💠 روضۀ فاطمیه، روضۀ بی‌تفاوتی مردم است

استاد #علیرضا_پناهیان در فاطمیۀ بزرگ تهران

مسئولیتی به نام زندگی اجتماعی مسئولانه

مهمترین شاخصه‌ زندگی زیر سایۀ امام زمان(عج) و سربازی حضرت در روایات ذکر شده است و آن زندگی اجتماعی فوق‌العاده مسئولانه و بالاتر، زندگی مواساتیِ ایثارگرانه است. در جامعۀ ما برخی از کسانی که لباس دین را پوشیده‌اند، می‌گویند اسرائیل به ما چه ربطی دارد؟! فلسطین به ما چه ارتباطی دارد؟! هر دو کلمه را هم استفاده می‌کنند؛ این قدر غیرمسئولانه. متأسفانه بسیاری از مساجد ما با شهادت سید حسن نصرالله متحول نشدند. امروز مشکل ما، دین فردی است که در ذهنِ مردم درحال تکثیر است. باید سبک زندگی فردی، را از میان برداریم. یک عده دین‌دار با آموزه‌هایی که دریافت کرده‌اند و به دین فردی رسیده‌اند، مانع دیندار شدن جامعه و پیشرفت جامعه هستند.

زندگی اجتماعی مسئولانه را توسعه دهیم

آموزش سبک زندگی اجتماعی مسئولانه در جامعه مهم است. این موضوع را در دو مدرسه امتحان کردند. در یک مدرسه‌ آموزش دادند که با هم زندگیِ جمعی دوستانه داشته باشند. در آخر سال خلاقیت در این مدرسه هفتاد درصد به بالا بود و در مدرسۀ دیگر، زندگی جمعی را آموزش ندادند، خلاقیت به شدت پایین آمد. انسان اجتماعی زندگی می‌کند ولی متأسفانه همه مشغول زندگی فردی خود هستند. بی‌حجابی یکی از آثار کوچک این ماجراست. نمی‌توان مسئلۀ بی‌حجابی را حل کرد؛ قبل از آنکه فردگرایی را در مساجد و مدارس حل کرده باشیم. اشتباه است اگر درس عقیدتی به فرزندان خود بدهیم ولی حیات اجتماعی را به آنان آموزش ندهیم.

روضۀ فاطمیه، روضۀ بی‌تفاوتی مردم است

روضۀ فاطمیه برای چیست؟ این روضه فقط این نیست که چند نفر آمدند و دربِ خانۀ حضرت زهرا(س) را آتش زدند. بالاخره چند نفر پیدا می‌شوند که کینۀ امیرالمؤمنین (ع) را به دل داشته باشند و حب مقام، آنها را قاتل فرزندان پیغمبر کند؛ اما گریه و روضه برای این است که چرا وقتی حضرت زهرا(س) بین درب و دیوار ضجه زد، هیچ‌کس به کمک نیامد؟ روضه این است. ما غصه می‌خوریم که چرا چهار نفر منافق جنایت کردند و هیزم دست‌شان گرفته بودند تا دربِ خانه را آتش بزنند، اما چرا کسی جلویشان را نگرفت و نگفت هیزم را کجا می‌برید؟ دربِ خانۀ چه کسی را می‌خواهید آتش بزنید؟ در جامعه‌ای که صدای فاطمه(س) را بشنوند و به کمک نیایند، در این جامعه همین مردم می‌روند دور گودی قتله‌گاه و حسینش(ع) را قطعه‌قطعه می‌کنند! روضه فاطمیه، روضۀ بی‌‌تفاوتی است.

پسر آقای بهجت به خودِ من می‌گفتند آیت الله بهجت که زیاد غذا نمی‌‌خوردند، وقتی از اخبار می‌شنیدند انفجاری در بغداد شده، ایشان تا سه روز حالشان بد بود و دیگر همان اندک غذا را هم نمی‌توانستند بخورند. می‌گفتند: ببین آدم می‌کشند. به این می‌گویند عرفان.

کسی که اجتماعی زندگی نکرده، چگونه می‌تواند زندگی عرفانی و امام زمانی(عج) داشته باشد؟ نور وجودی انسان‌هایی که حساسیت اجتماعی دارند و دین‌شان آنها را به اینجا رسانده؛ نور اینها محبت به امام زمان(عج) را می‌آورد و قلبشان را به امام زمان(عج) مقرب می‌کند.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۸/۰۴
🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع)

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

21 Dec, 06:22


📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۶ - بخش ‍۱

💠 چالش اصلی برسر دینداری
💠 تربیت اجتماعی در دین
💠 نقش مساجد و مدارس در تربیت اجتماعی

استاد #علیرضا_پناهیان در فاطمیۀ بزرگ تهران

چالش اصلی برسر دینداری


در این چهل، پنجاه سالی که از انقلاب گذشته؛ همیشه مسئله‌ای را به عنوان چالش اصلی بر سر راه دینداری داشته‌ایم. اوایل انقلاب، گرایش‌های مارکسیستی خیلی خودش را برجسته نشان می‌داد که با هزینه‌هایی از این مرحله گذشتیم. بعد از آن با نوعی غرب‌گرایی و اسلام‌گریزی با گرایش‌هایی به لیبرال دموکرسی مواجه شدیم؛ مثل جبهۀ ملی که حضرت امام ارتدادشان را اعلام کرد. تابلوی اینها غرب بود، کما اینکه کمونیست‌ها تابلویشان شرق بود. از این دو دوران گذشتیم و البته خسارات و تلفات زیادی را متحمل شدیم. امروز ولی با مشکلی مواجه هستیم که بدتر از دو مشکل قبلی است؛ مشکل فردگرایی و در لاک خود بودن. بی‌تفاوتی نسبت به دیگران، جامعه و جهان.

برجسته‌ترین افرادی که مقابل انقلاب می‌ایستادند در دور اول با ادبیات مارکسیستی می‌آمدند، در دور دوم با ادبیات غرب‌گرایانه و فرهنگ و تفکر غربی. الآن با این ادبیات می‌آیند که بگذار من زندگی فردی خودم را داشته باشم، به من چه کار داری؟ من هم با کسی کار ندارم. مساجد و مدارس ما هم کم و بیش در چنین مسیر غلطی همکاری می‌کنند و اسلام اجتماعی را یاد نمی‌دهند. نتیجه‌اش این می‌شود که اسلام سیاسی آموخته نمی‌شود. اسلام سیاسی نه تنها باور نمی‌شود، بلکه با آن مخالفت هم می‌شود. اخلاق، اخلاقِ فردی است، نه اخلاق سیاسی. دین، دینِ فردی است نه دین اجتماعی.

تربیت اجتماعی در دین

تربیت اجتماعی کجای دین است؟ اصلِ دین و اکثر آیات قرآن در حاشیۀ مسائل اجتماعی ذکر شده است. قرآن، کتاب جامعه‌سازی است. اگر جامعه ساخته شود، انسان در آن جامعه، راحت ساخته می‌شود. در تربیت درستِ انسانی، تربیتی مدنظر است که بتواند انسان را به جایی برساند که نسبت به جامعه و نسبت به اطرافیانش احساس مسئولیت کند. مشکل امروز ما، مشکل زندگی فردی است. کسی که زندگی فردی دارد، از مطلوب اسلام در مورد تربیت اجتماعی و سیاسی دور می‌شود.

نقش مساجد و مدارس در تربیت اجتماعی

اگر بخواهی اسلامت، اسلامِ فردی نباشد مساجدها باید محل شکل دادن جامعۀ دینی باشند نه صرفاً نمازخانه. باید محلِ جامعه‌پذیری و تربیت انسان‌ها برای زندگیِ اجتماعیِ مؤمنانه باشند نه فقط محل جمع‌شدن، نمازخواندن و پراکنده شدن.

در مدارس هم دینی که یاد می‌دهند، نه تنها دانش آموزان را اجتماعی نمی‌کند، بلکه اولاً آنها را از دین خارج می‌کند و ثانیاً متنفر از دین می‌کند، چون دین فردی برای جوانِ جامعه‌گرا و نوجوان، نفرت‌انگیز است. طبع نوجوان به این است که برود سراغ گروه هم‌سالان و جامعۀ خودش را پیدا کند. طبع نوجوان این است که هویت اجتماعی‌ خودش را پیدا کند. ما به بهانۀ آموزش دین، جلوی تربیت اجتماعی را گرفتیم و این خیلی هولناک است. تربیت‌ نسل مهدوی برای امام زمان(عج)، یعنی تربیت اجتماعی دین را به نسل بعد یاد دهیم.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۸/۰۴
🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع)

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

17 Dec, 17:12


📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۵ - بخش ۳

💠 با تربیت نسلی مهدوی، منتظر بودن خود را ثابت کنیم
💠 مقام منتظر در کلام امام باقر(ع)
💠 معنای انتظار چیست؟
💠 قدرت اسلام چیست؟

استاد #علیرضا_پناهیان در فاطمیۀ بزرگ تهران

با تربیت نسلی مهدوی، منتظر بودن خود را ثابت کنیم


یکی از بهترین نقاطی که ما باید حساسیت خودمان را نسبت به حضرت ولی‌عصر(عج) و غیبت‌شان، و نسبت به تمنای ظهور و انتظار نشان دهیم، در تربیت فرزند است. در تربیت نسلی که می‌خواهد مهدوی باشد و نسلی که منتظر است. در اینجا زمان ظهور مطرح نیست. اگر ظهور دور هم باشد، شما باید نسلِ منتظر تربیت کنید. نه اینکه فقط نسلی مؤمن تربیت کنیم. مراقب باشیم دچار دینداری سکولار نشویم.

شما می‌توانید نسل بعدی را از نظر معنوی تربیت کنید؛ بدون در نظر گرفتن مقولۀ انتظار و فرج، بدون در نظر گرفتن زندگی پای رکاب امام زمان(عج). بدون مقدمه‌سازی برای ظهور حضرت. انسان می‌تواند اینطوری خودش را در نظر بگیرد و خیلی‌ها هم هستند که درس می‌خوانند، درس می‌دهند، حتی مباحث معنوی هم درس می دهند، منتها اصلاً خبری از امام زمان(عج) و انتظار فرج در منش آنها نیست.

مقام منتظر در کلام امام باقر(ع)

امام باقر(ع) می‌فرماید: العارِفُ مِنكُم هذَا الأَمرَ المُنتَظِرُ لَهُ المُحتَسِبُ فيهِ الخَيرَ كَمَن جاهَدَ وَاللّهِ مَعَ قائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ صلّى اللّه عليه و آله بِسَيفِهِ(تفسير الصافي، ج۵ ، ص۱۳۶)؛ آن كس از شما كه اين امر را بشناسد و بدان معتقد باشد و منتظر آن باشد و خير و خوبى را در آن بداند، به خدا قسم همچون كسى است كه در كنار قائم آل محمّد(ص) با شمشير او جهاد كند.

این کلام را امام باقر(ع) زمانی که خودشان حاضر هستند، می‌فرمایند و درعین‌حال اطرافیان را ترغیب می‌کنند به اینکه منتظر حکومت ما باشید. وقتی که شما برای امر اهل بیت(ع) و تأسیس امّت اسلام می‌جنگید، برای تغییر تاریخ حیات بشر و برای تنظیم آن مسیر نورانی ابدی و جاودانه در حیات بشر تلاش می‌کنید. پس انتظار، مسئلۀ خیلی مهمی است.

معنای انتظار چیست؟

انتظار فرج چیست؟ حضرت امام(ره) در یک جمله توضیح دادند: « انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است»(صحیفه امام؛ ج 8، ص 374). یعنی تو باید منتظر باشی تا اسلام قدرت بگیرد. اسلام باید قدرتمند شود، مسلمان‌ها باید قدرتمند شوند. نمی‌شود ما به رسول خدا(ص) معتقد باشیم ولی منتظر قدرت رسول خدا(ص) نباشیم؟ البته ما اگر زمان رسول خدا(ص) بودیم، می‌فهمیدیم که اصل جهت‌گیری دین نزد رسول خدا(ص) چیست؟ یعنی قدرت فراهم کردن برای رسول خدا(ص) و تثبیت قدرت ایشان. اگر زمان ائمۀ هدی(ع) بودیم، غربت‌شان را می‌فهمیدیم. اگر حساسیت و حرارت نسبت به غربت ائمۀ هدی(ع) داشتیم، منتظر امرشان می‌شدیم.

قدرت اسلام چیست؟

اینکه در روایات فرموده‌اند منتظرِ امر ما باشید، یعنی منتظر حکومت امام زمان(عج) و قدرت یافتن ایشان باشید. بعضی‌ها همین الآن منتظر امام زمان(عج) هستند ولی منتظر قدرت اسلام نیستند. قدرت اسلام چیست؟! خیلی خلاصه به شما بگویم. کنار امام باقر(ع) نشسته‌ای و ایشان می‌فرماید تو منتظر امر ما هستی یا نیستی؟ یا فقط به ما معتقد هستی؟ منتظر حکومت ما هم هستی یا نه؟ یا فقط مطیع هستی؟ یا فقط محب هستی؟ اگر ما یک زمانی قدرت بگیریم، منتظر امر ما هستی؟ پس عصارۀ معنویت و دینداری، در عرصۀ سیاست خودش را نشان می‌دهد. یعنی شما رابطه‌ات با خدا خوب می‌شود، با قیامت و معاد هم خوب می‌شود، رابطه‌ات با اهل‌بیت(ع) و انبیاء الهی هم خوب می‌شود، عبادت هم می‌کنی، اخلاقت هم خوب می‌شود، ولی اصلاً مسیرت از محلۀ قدرت و سیاست عبور نمی‌کند. اینها می‌تواند تبدیل به تحریف دین شود.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۷/۲۷
🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع)

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

16 Dec, 14:29


📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۵ - بخش ۲

🔸شاخص‌های دینداری:
🔹محبت به خدا
🔹اولویت دادن به امر رسول(ص)
🔹انتظار

استاد #علیرضا_پناهیان در فاطمیۀ بزرگ تهران

شاخص‌های دینداری


۱- محبت به خدا؛

خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: « وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ أَشَدُّ حُبّا لِّلَّهِ(بقره، 165)»؛ کسانی که ایمان دارند، شدیدترین محبت را به خدا دارند. این مطلب به عنوان یک شاخص ایمان مطرح است و شاخص بسیار برجسته‌ای است. یعنی هر کس ایمان دارد، عاشق خداست و خدا را بیشتر از چیزهای دیگری که در زندگی‌اش وجود دارد، دوست دارد.

۲- اولویت دادن به امر رسول(ص)؛

شاخص دیگر دینداری این است که وقتی امر رسول خدا(ص) رسید، کارهای دیگر را کنار بگذارد. قرآن کریم می‌فرماید: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا كَانُوا مَعَهُ عَلَى أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّى يَسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ أُولَئِكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (نور، 62). مؤمنون فقط اینها هستند که وقتی رسول خدا دعوت به یک امر جامع کرد، دیگر از محضر رسول خدا(ص) خارج نمی‌شوند، از پرتو امر رسول خدا خارج نمی‌شوند مگرآنکه اجازه بگیرند و .... این آیۀ قرآن نشان می‌دهد که مؤمن کسی است که اهتمام به امر رسول دارد و امر رسول را به همۀ زندگی‌اش، به همۀ کارها و گرفتاری‌هایش ترجیح می‌دهد. مؤمن در واقع منتظر امر امام زمان(عج) است و اینها به عنوان شاخص مطرح می‌شود.

۳- انتظار؛
سومین شاخص دینداری، انتظار ظهور امام زمان(عج) است. شاخص اینکه ما واقعاً دیندار هستیم، انتظار است. شاخصش احساس ما نسبت به امام زمان و تمنّای ظهور است. امیرالمؤمنین علی(ع) می‌فرماید: «المنتظرُ لأمرنا كَالمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ في سَبيلِ اللّه(کمال ادلین، 645)» منتظر ظهور ما، منتظر حاکمیت ما، مانند کسی است که در خون خودش در راه خدا غلتیده است. خیلی‌ها ممکن است تعجب کنند، انتظار؟! همین یک انتظار آدم را به مقام شهادت می‌رساند؟! ممکن است تعجب کنید. ولی شما بدانید انتظار، عصارۀ دینداری ما و شاخص صحّت ایمان ما است. ممکن است ما یک مقدار ایمان داشته باشیم و در قرآن به ما نگویند مؤمن! همه باید این مسأله را بدانیم که معتقد به خدا، لزوماً مؤمن نیست! کافران و مشرکان هر کدام اعتقاد به خدا دارند(زمر، 38) ولی طبق آیۀ قرآن ممکن است مؤمن نباشند ولی شاید معتقد باشند. ما هم ممکن است معتقد باشیم ولی مؤمن نباشیم. از کجا معلوم می‌شود؟ از انتظارمان. حالا هر کسی به سهم خودش، هر کسی به نسبت خودش. ولی این دغدغه باید یک جایی دیده شود.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۷/۲۷
🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع)

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

12 Dec, 07:59


📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۵ - بخش ۱

💠 عاقبت به خیری؛ دغدغه اولیاء خدا
💠 نتیجۀ دینداری، خودش را در انتظار نشان می‌دهد
💠 ارتباط ما با امام زمان(عج)، ارتباطی معرفتی و قلبی

استاد #علیرضا_پناهیان در فاطمیۀ بزرگ تهران

عاقبت به خیری؛ دغدغه اولیاء خدا

دین اسلام، دین اصیلی است و قبولی اعمال یک امر مخفی است و به همین دلیل خیلی از اولیاء خدا یکی از دغدغه‌های اصلی‌شان عاقبت به‌خیری است. روایت داریم وقتی پیامبر اکرم(ص) خبر شهادت حضرت علی(ع) را به ایشان می‌دهند، ایشان نگران عاقبت به‌خیری خودشان می‌شوند و این نگرانی را به رسول خدا(ص) ابراز می‌کنند که آیا آن موقع من با دین سالم از دنیا می‌روم؟(مناقب الإمام أمیرالمؤمنین ع، ج۲، ص۵۵۱). این خیلی حرف سنگینی است، در حالی که ایشان قسیم و الجنة و النّار هستند ولی خوف از عاقبت به خیری را اینطوری مطرح می‌کنند.

نتیجۀ دینداری، خودش را در انتظار نشان می‌دهد

دین مجموعه‌ای است از ایمان به خدا، تقوا، ولایتمداری، و اموری از این قبیل. خدا هم به ظرفیت‌ آدم‌ها نگاه می‌کند. شما مجموعۀ دینداری‌ات از ایمان تا عمل صالح، از تقوا تا ولایتمداری، از انفاق تا عبادت، آیا نتیجه‌اش این شده که حسّ انتظارت تقویت شود یا نه؟ نتیجه‌اش این شده که دوست داشته باشی ظهور رخ بدهد؟ نتیجه‌اش این شده که حضور حضرت را بخواهی یا خیر؟ اگر نتیجۀ دینداری، خودش را در انتظار نشان داد، ایمانت درست است. این یک سؤال اساسی است. نمی‌شود آدم دینداری کند و عصارۀ دینداری و شاخص دینداری او ارتباطش با امام زمان(عج) نباشد. یا او را از پشت پرده غیبت، حس نکند و با او ارتباط روحی نداشته باشد. هرکسی باید خودش را بررسی کند. وقتی که دعای «اللهم کن لولیک الحجة» می‌خوانی، چه حسی داری؟ اصلاً چقدر به این دعا اهتمام می‌ورزی؟ در کشورهای خطّ مقاومت معمولاً مردم در قنوت‌هایشان این دعا را می‌خوانند.

ارتباط ما با امام زمان(عج)، ارتباطی معرفتی و قلبی

نکتۀ دیگری که اینجا مطرح می‌شود، دغدغۀ ما برای ظهور است. این حسّ ما برای انتظار که این همه پاداش و اجر برایش درنظر گرفته شده، چطور ملموس می‌شود؟ کجا خودش را نشان می‌دهد؟ یکی از مشکلات زمان ما، همین وضعیت ناملموس و نامحسوسی است که دچار آن هستیم. هر چه به آخرالزمان نزدیک‌تر می‌شویم ایمان، معرفتی‌تر و وابسته به تعقل ما می‌شود تا به احساس ما. مثلاً ما آخرین امامی را قبول داریم که در پنج سالگی به امامت رسیدند و همان زمان هم غایب شدند. مدتی هم دوران غیبت صغری و بعد دوران غیبت کبری آغاز شده است. با این امامی که در طول تاریخ هزار ساله، با کسی آنچنان ارتباطی نداشته، چطور باید ارتباط برقرار کنیم؟ با معرفت قلبی. ما باید در چنین شرایطی با امام زمان(ع) ارتباط پیدا کنیم.

مثلاً اگر بخواهیم با امام حسین(ع) و ماجرای عاشورا ارتباط برقرار کنیم، روز عاشورا و اربعین، قصه‌های فراوان تاریخی، کربلای معلی و... اینها همه اموری است که ما را در محسوس‌ها، مرتبط با حضرت می‌کند. ولی اگر شما بخواهید با حضرت ولی‌عصر(عج) مرتبط شوید، یک امر کاملاً یا بیشتر قلبی می‌شود. باید تصمیم بگیری که چگونه ارتباط خود را با ایشان برقرار کنی؛ از طریق زیارت آل یاسین یا دعای ندبه یا دعای عهد. اینجا محلّ زیارت تو با حضرت خواهد بود و یا اینکه در دل حادثه‌ها، خودت زمینه‌ای را برای یاد امام زمان(عج) فراهم می‌کنی. مسئله این است که ما باید نسبت به ظهور حساس باشیم و این حساسیت را یک جایی نشان بدهیم.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۷/۲۷
🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع)

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

11 Dec, 08:51


📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۴ - بخش ۴

💠 ما در آستانۀ یک فتح بزرگ جهانی هستیم
💠 تربیت آخرالزمانی چگونه است؟

استاد #علیرضا_پناهیان در فاطمیۀ بزرگ تهران

ما در آستانۀ یک فتح بزرگ جهانی هستیم

ما در آستانۀ یک فتح بزرگ جهانی هستیم اما نه به این فتح می‌اندیشیم و نه درباره‌اش گفتگو می‌کنیم و نه بر اساس‌اش زندگی خودمان را تنظیم می‌کنیم. ما نباید غفلت کنیم. این غفلت خیلی عجیب است. ما اصلاً خودمان را در حال یک مبارزه نمی‌بینیم. اگر خودمان را در حال یک مبارزه ببینیم، فرزندان ما از جبهۀ خودی بیشتر حمایت می‌کنند و مقاومت‌شان افزایش پیدا می‌کند. ولی وقتی که مبارزه‌ای نباشند، خودشان را رها می‌کنند. خیلی‌ها خودشان را رها کردند و در هاضمۀ فرهنگ جهانی، هضم شدند. دیگر با اینها از چیزی به نام آخرالزمان نمی‌توان صحبت کرد.

تربیت آخرالزمانی چگونه است؟

شما اگر بخواهید بچه‌هایتان را در فضای آخرالزمان تربیت کنید، باید برای یک زندگی متفاوت آنها را تربیت کنید. ما نباید فرزندانمان را فردگرایانه تربیت کنیم. باید آنها را اهل زندگی جمعی بار بیاوریم. با توجه به امام زمان(عج)، نظر به ظهور و نظر به فتنه‌های آخرالزمان، چگونه باید بچه‌هایمان را رشد دهیم؟ آموزش و پرورش‌مان را چگونه باید جهت دهیم؟

بعضی از تعلیمات دینی که در آموزش و پرورش است، اصلاً رنگ و بوی آخرالزمانی و امام زمانی ندارد. اگر شما موضوع غیبت را جذاب و معماگونه برای دانش‌آموز مطرح کنی و او هم شروع کند به سؤال کردن، برایش جذاب می‌شود. اگر به نوجوان همه چیز را روشن بگویی، رها می‌کند و می‌رود. این معمایی مطرح کردن باعث می‌شود ذهنش خسته نشده و به صورت سریالی بحث را پیگیری کند و همچنین این معماها را مبدأ تفکر و انگیزۀ خودش برای رفتار قرار می‌دهد.

ما باید دربارۀ ظهور حضرت ولی‌عصر(عج) به عنوان یک امر تعیین‌کننده در زندگی برخورد کنیم. کما اینکه در روایات هم آمده است. مثلاً در روایتی است که یک تیر و کمانی برای ظهور نگه‌دار، یک مرکبی برای ظهور نگه‌دار. اما منظور این نیست که تیر و کمان یا اسب نگه داری! اهل‌بیت عاقل بودند و با فکر حرف زده‌اند، شما هم که می‌شنوی، عاقل هستی. منظور این است که تو آمادگی داشته باشی، یک فکری بکنی، بعد این فکرت، یک نما و بروز و ظهوری در زندگی‌ات داشته باشد. بگویی این بخش از زندگی من، متعلق به حضرت است. اگر یک افق هیجانی و افق جهانی به بچه‌ها در موضوع دینداری بدهید، دینداری‌شان کاملاً متفاوت خواهد شد. بعضی از کتاب‌های دینی، بعضی از کتاب‌هایی که معطوف به مسائل غیرمهدوی است را حذف کنیم و فکر نکنیم فرزندمان باید همه چیز را بداند. نوجوان را مستقیم محضر امام زمان(عج) ببریم و بگوییم چنین واقعیتی بناست اتفاق بیفتد. ببینید چه تحولی در ذهن نوجوان ایجاد می‌شود! حسابی ذهنش درگیر می‌شود.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۷/۲۰
🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع)

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

10 Dec, 08:50


📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۴ - بخش ۳

💠 اخباری مسلک نباشیم!
💠 ظهور و آخرالزمان با رویکرد تربیتی
💠 نگرانی پیامبر(ص) در مورد تربیت نسل آخرالزمانی

استاد #علیرضا_پناهیان در فاطمیۀ بزرگ تهران

اخباری مسلک نباشیم!

اگر دینداری ما در سطح دینداری در گذشته‌ها باشد، پس فرق آنها با گذشتگان چیست؟ بالاخره کلی زمان‌ جلو رفته و ما چه چیز بیشتری از دین برداشت کرده‌ایم. بعضی‌ها در مورد ظهور، به آیات و روایات مربوطه اکتفا کرده و نمی‌خواهند عقل و فکرشان را به‌کار بیندازند. چنین افرادی در ارتباط با ظهور و آخرالزمان، اخباری‌مسلک هستند. دچار نوعی تحجر نسبت به سطح و لایۀ اولیۀ الفاظ هستند. این خیلی بد است! ما نباید در ارتباط با ظهور اینگونه باشیم. ما باید فکر کنیم. بهره ما از امام زمان(عج) مثل دوران امام صادق(ع) راحت و شفاف نیست که برخی از مؤمنین می‌رفتند و از امام صادق(ع) برنامه می‌گرفتند. باید با تعقل و با تفکر پیش برویم، همانطور که بر اساس فکر، با امام زمان (عج) در ارتباطیم.

ما با یک سلسله از معماها مواجه هستیم. گاهی رهنمودهای دینی برای آخرالزمان حالت معماگونه پیدا می‌کند که باید پاسخ آنها را با تعقل پیدا کرد. بنده معتقدم که متأسفانه جامعه به سمت تهی شدن از معارف مورد نیازش می‌رود و مهم‌ترین مانعش هم انتقال معارف غیرلازم و غیرضروری است. کفر و بی‌دینی، مانع انتقال معارف نیست. لذا ما باید در سطح جامعه به تفکر دربارۀ ظهور و آنچه قبل از ظهور شاهد هستیم، بپردازیم. در این باره هم بیشتر باید با تفکر و تعقل پیش رفت. اخباری‌مسلک نباشیم.

ظهور و آخرالزمان با رویکرد تربیتی

ما اگر بخواهیم بچه‌هایمان را به عنوان نسل مهدوی تربیت کنیم، باید اصولی را رعایت کنیم و نکاتی را در نظر بگیریم. چون اینها تربیت شده‌های آخرالزمان و برای ظهور و زندگی پس از ظهور هستند، در این مسیر به چه اهدافی باید بیشتر توجه کنیم؟ امروزه تربیت فرزندان با دوران قبل خیلی فرق کرده است. با تغییر شرایط و به مرور زمان، وظایف و اولویت‌های تربیتی ما در قالب دستورات دینی، باید تغییر کند. ما قرار است در مباحث مهدوی و آخرالزمانی خودمان، رویکردی تربیتی برای تربیت نسل مهدوی داشته باشیم.

نگرانی پیامبر(ص) در مورد تربیت نسل آخرالزمانی

روایتی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که خیلی جالب است. ایشان می‌فرمایند: «أَنَّهُ نَظَرَ إِلَى بَعْضِ اَلْأَطْفَالِ فَقَالَ وَيْلٌ لِأَوْلاَدِ آخِرِ اَلزَّمَانِ مِنْ آبَائِهِمْ فَقِيلَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ مِنْ آبَائِهِمُ اَلْمُشْرِكِينَ فَقَالَ لاَ مِنْ آبَائِهِمُ اَلْمُؤْمِنِينَ لاَ يُعَلِّمُونَهُمْ شَيْئاً مِنَ اَلْفَرَائِضِ وَ إِذَا تَعَلَّمُوا أَوْلاَدُهُمْ مَنَعُوهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُمْ بِعَرَضٍ يَسِيرٍ مِنَ اَلدُّنْيَا فَأَنَا مِنْهُمْ بَرِيءٌ وَ هُمْ مِنِّي بِرَاءٌ (جامع الأخبار، جلد۱، ص۱۰۶)». پیغمبر اکرم(ص) در این حدیث برای تربیت نسل آخرالزمانی اظهار نگرانی کرده و می‌فرمایند وای بر کودکان آخرالزمان به خاطر پدرانشان! چون یکی از ویژگی‌های پدر و مادرهای مؤمن آخرالزمانی این است که واجبات دینی را به فرزندان یاد ‌نمی‌دهند و نظرشان را به مهارت و دانش‌هایی جلب می‌کنند که درآمدزایی داشته باشد و اگر فرزندانشان هم بخواهند دین را یاد بگیرند، آنها را منع می‌کنند.

در ادامه می‌فرمایند هم من از این‌ها بیزار هستم و هم آنها اگر حرف مرا بشنوند، از من ناراحت می‌شوند و فاصله می‌گیرند. این افراد مؤمن هستند ولی در تربیت فرزندان‌شان همّت نمی‌کنند تا آن جهان بزرگ را به کودک‌شان نشان دهند. چه بسا منظور از آباء هم صرفاً پدر و مادر نباشد، مدرسه و سایر مراکز تعلیم و تربیت هم ممکن است شامل این وَیل باشند.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۷/۲۰
🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع)

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

09 Dec, 07:00


📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۴ - بخش ۲

💠 تفکر، عامل روشن شدن حقیقیت در آخرالزمان
💠 هدف دشمن، منجی آخرالزمان است

استاد #علیرضا_پناهیان در فاطمیۀ بزرگ تهران

تفکر، عامل روشن شدن حقیقیت در آخرالزمان

همان‌طور که دربارۀ خودِ امام زمان(عج) با تعقل و ایمان پیش می‌رویم، در ارتباط با ظهور و آخرالزمان هم باید همین کار را انجام بدهیم. آخرالزمان چه وضعیتی است؟ ما باید چه کارکنیم؟ با چه چیزی مواجه خواهیم شد؟ ما کمترین آگاهی‌ها را در این زمینه داریم. با همان کمترین‌ها باید جهان بزرگی برای خودمان بسازیم. اگر تفکر کنیم؛ با همان کمترین‌ها به بزرگترین تحولات می‌رسیم. ظهور، یک قیامتِ صغری است. واقعاً قیامت می‌شود. «خَافِضَةٌ رَافِعَةٌ (واقعه، 3)» ؛ عده‌ای بالا هستند و می‌روند پایین، عده‌ای پایین هستند و می‌روند بالا. آیات در مورد ظهور در قرآن کریم، کم است ولی اگر تفکرکنیم می‌توانیم از همۀ آیات استفاده کنیم. مثلاً خدا می‌فرماید: وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ(قصص، 5)؛ من می‌خواهم مستضعفین را وارثان زمین و ائمۀ مردم قرار دهم، این ساده نیست. چطور مستضعفان، رهبران زمین خواهند شد؟ آن هم به صورت جاودانه و فراگیر؟ در این موضوعات باید تفکر کرد.

امروزه ما موضوعات خیلی مهم تر از نماز و حجاب در دین داریم، نماز و حجاب هم مهم‌اند ولی ما همان مقدار که به نماز و حجاب اهمیت می‌دهیم، اگر به مهدویت و موضوعات پیرامون آن، اهمیت می‌دادیم خیلی کارمان جلوتر بود. اصلاً لازم نبود سر مسئله حجاب کسی را متقاعد کنیم، کافی بود بتوانیم آینده‌ای را که در پیش‌رو داریم، ترسیم کنیم. اگر نمی‌توانیم، چون در این‌باره، کم گفتگو کردیم. کم به توصیف وضعیتی که با آن مواجه خواهیم بود، پرداختیم.

هدف دشمن، منجی آخرالزمان است

تحلیل برخی از کارشناسان این است که اتفاقات و جنگ‌های اخیر مرتبط با آخرالزمان است نه چیز دیگر. اگر اعلام کنند که تمام این دعواها برای جلوگیری از ظهور است، شما حساس می‌شوی و دشمن نمی‌خواهد شما حساس شویی. دشمن مکر خودش را دارد.

جریان یهود در ایران حدود صد سال پیش، چه‌کار کرد؟ بابیت و بهاییت را ساخته و پرداخته کرد و به بهانۀ نام امام زمان(عج) برای تحریف مسئلۀ امام زمان(عج) و ظهور اقدام کرد. یهود امروز هم می‌خواهد تشیع را کنترل کند. آنها سال‌ها قبل از انقلاب که اصلاً علامتی از پیروزی انقلاب نبوده برای ما فکر داشتند، برای شیعه‌گری فکر داشتند که چطور باید شیعه را کنترل و سرگرم کرده و به انحراف بکشانیم؟ بهایی‌ها معمولاً از نظر سازمانی به صهیونیست‌ها وابسته هستند. معبد و مرکزشان را هم در فلسطین اشغالی درست‌ کردند. ما برای آنها مهم هستیم؛ به عنوان یک مسلمان، به عنوان منتظران و معتقدان به امام زمان(عج). هر چه به ظهور نزدیک‌تر می‌شویم، حساسیت‌های آنها بیشتر می‌شود، بحث هم این است که چرا حساسیت‌های ما زیاد نمی‌شود؟ باید با تعقل و تفکر حساسیت‌ خود را نسبت به عملکرد دشمن بیشتر کنیم.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۷/۲۰
🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع)

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

07 Dec, 17:24


📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۴ - بخش ۱

💠 جهان در حال تغییر است
💠 تغییر قدرت از غرب به شرق
💠 دوران غیبت؛ دوران تعقل

استاد #علیرضا_پناهیان در فاطمیۀ بزرگ تهران

جهان در حال تغییر است

ما در زمانی قرار داریم که دین ما تازه در حال شکوفه‌دادن است، بهارش آمده و میوه خواهد داد. این دین قرار است در جهان، سایه‌گستر و حاکم شود. امروز فضای خاصی حکمفرماست، فضایی که رقیب جدی نداریم. فضایی که دین ما در جهان سرشار از عزت و سربلندی است و مسیر ما رو به پیروزی است. در چنین مواقع حساسی ابلیس چقدر باید تلاش کند که موفق شود ما نسبت به امور معنوی و معرفتی حساسیتی نداشته باشیم. البته تا حدی هم در این تلاش موفق بوده است. ما ظاهراً در جامعۀ خودمان بحران خاصی نداریم و مردم مشغول زندگی عادی‌ خود هستند. البته کمی آن‌طرف‌تر شاهد جنگ‌ و جنایت‌هایی هستیم که باید حساس‌تر شویم و این میزان حساسیت، مطلوب نیست. ما شاهد شهادت‌ها، رشادت‌ها و تهدیدهای جدی هستیم. اما به هر دلیل ما احساس امنیت مثبتی داریم و آرامش در کشور ما حکمفرماست. متأسفانه این آرامش با غفلت آمیخته است. ما باید برای جهانی که در پیش داریم، آمادگی داشته باشیم؛ یک جهان بسیار متفاوت با این جهانی که در آن هستیم. برای تغییر در جهان و حرکت به سمت ظهور، آمادگی کسب کنیم.

تغییر قدرت از غرب به شرق

چندی پیش رهبری فرمودند قدرت از غرب به شرق در حال تغییر است. ما در این تغییر قدرت در جهان، چه نقشی داریم؟ یک جابجایی قدرت پدید آمده است؛ جابجایی قدرتی که جابجایی فرهنگ، جابجایی تمدن و... را به دنبال دارد. حتی جابجایی در معیشت و سبک زندگی را هم به دنبال خواهد داشت. بالاخره زمانی غرب‌گرایی مُد بود، الآن حیرتی در جهان ایجاد شده است. الآن موقع حرف زدن‌ ما است؛ موقع به خود آمدن است، به خود آمدن دینی، به خود آمدن اجتماعی. ولی متأسفانه زیاد به این موضوعات توجه نمی‌شود.

دوران غیبت؛ دوران تعقل


ما در زمان امامی زندگی می‌کنیم که از او کمترین روایات، کمترین قصه‌ها و کمترین مباحث تاریخی وجود دارد. امام زمان(عج) همیشه پشت پردۀ غیبت بوده‌اند. نه قصه‌ای از ایشان داریم، نه حوادث تاریخی، نه فتوحات و نه مظلومیت‌هایی. ما به امامی معتقدیم که با تعقل به او رسیده‌ایم. خدا می‌خواست ایشان از بدو تولد غایب باشد، خدا می‌خواست ایشان در پنج سالگی به امامت برسند و دسترسی ما به حداقل برسد، تا اگر با شخص این امام ارتباط برقرار نمی‌کنیم، با شخصیت ایشان ارتباط برقرار کنیم؛ شخصیت امام را بشناسیم و به او معرفت داشته باشیم. اگر از جمکران تا مسجد سهله و در همۀ دعاهای مردم ایشان حضور دارند، به‌خاطر تعقل مردم است. نسبت به سایر ائمه هدی(ع) خیلی قصه و تاریخ داریم ولی دربارۀ امام زمان(عج) باید با تعقل پیش برویم.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۷/۲۰
🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع)

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

01 Dec, 13:55


📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۳ - بخش ۳

💠 بالا بردن صفای باطن، ما را به ظهور می‌رساند
💠 جهان آینده؛ جهان صفای باطن است
💠 تبلور صفای باطن در پیاده‌روی اربعین

استاد #علیرضا_پناهیان در فاطمیۀ بزرگ تهران

بالا بردن صفای باطن، ما را به ظهور می‌رساند

در این زمان برای این که بخواهیم وجه الله الأعظم را زیارت کنیم و لیاقت پیدا کنیم از محضرشان بهره ببریم، نیاز داریم صفای باطن پیدا کنیم. درحال حاضر یکی از مواردی که برای کسب صفای باطن بسیار ضروری است، کمک کردن به مردم لبنان است. آنهایی که می‌توانند کمک کنند، خداوند راه انفاق را باز گذاشته تا هرکس خودش را نشان دهد. شما وقتی شروع می‌کنی به کمک کردن، صفای باطنت افزایش پیدا می‌کند. وقایع آخرالزمان می‌خواهند صفای باطن ما را افزایش دهند تا به خدمت حضرت که می‌رسیم لایقش باشیم، حضرت را درک کنیم و به حضرت شک نکنیم. رنج‌های شخصی‌مان هم همین‌طور است، می‌خواهند صفای باطن ما را افزایش دهند. اگر ما رنج‌ها را با آدابش پشت سر بگذاریم، رنج‌هایی که برای ما پیش می‌آید همه می‌خواهد در ما رقت قلب ایجاد کنند.

روضه، یکی دیگر از عوامل بالا بردن صفای باطن است. گریه کردن در غم‌ها و رنج‌های اهل بیت(ع)، یک جلوه از صفای باطن است. عالی‌ترین روش برای افزایش صفای باطن روضه است. یکی از بهترین اذکار برای افزایش صفای باطن، زیارت عاشورا است. در زیارت عاشورا لعن و نفرین نسبت به دشمنان و قاتلین امام حسین(ع) وجود دارد. این تبرّی، صفای باطن انسان را افزایش می‌دهد.

جهان آینده؛ جهان صفای باطن است

صفای باطن را در خانواده بیاورید. زن و شوهر از هم حساب نکشند، با صفا زندگی کنید. اگر در عالم رفاقت، صفای باطن بیاید، چه می‌شود؟ صفای باطن در زندگی اداری، نقصان و کم کاری‌ها را جبران می‌کند. اگر در محیط‌هایی مثل مدرسه صفای باطن ایجاد شود و دانش‌آموزان با صفای باطن با معلم زندگی کنند، معلم به دانش‌آموز می‌گوید هر موقع بلد بودی بیا امتحان بده. بعد هم برگه‌ات را خودت تصحیح کن و نمره بده. این کار باعث تقویت صفای باطن می‌شود و آثار عجیبی خواهد داشت که البته خیلی با آن فاصله داریم.

مادر در ارتباط با کودکانش صفای باطن دارد. خدا این را در وجود مادر گذاشته و برای خدا هم خیلی ارزشمند است. این مادر هربار که بچه‌اش را شیر می‌دهد، مثل روز اولی که به دنیا آمده از گناه پاک می‌شود.

تبلور صفای باطن در پیاده‌روی اربعین

در اربعین، یک زندگی مبتنی بر صفای باطن را می‌بینید. پذیرایی موکب‌ها را دیده‌اید؟ زندگی مبتنی بر صفای باطن یعنی هرچقدر میل داری، خواهش می‌کنم بیا و غذا میل کن! اصلاً صفای دیگری دارد. اینها همان چیزهایی است که آن را ایمان و تقوا می‌نامیم. حاکمیت الله یعنی چی؟ یعنی این که الله تبارک و تعالی، این را از ما می‌خواهد که خودش صفادهندۀ دل‌ها باشد و صفای باطن، تنظیم‌کننده امور باشد. خودش وجه مشترک انگیزۀ دل‌های آدم‌های مختلف باشد. همه به خاطر او و به عشق او، روابط خود را تنظیم کنند.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۷/۱۳
🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع)

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

30 Nov, 14:32


📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۳ - بخش ۲

💠 آخرالزمان؛ تقابل بین صفای باطن و قساوت قلب
💠 تقوا؛ آورندۀ صفای باطن و علامت صفای باطن

استاد #علیرضا_پناهیان در فاطمیۀ بزرگ تهران

آخرالزمان؛ تقابل بین صفای باطن و قساوت قلب

ایمان که ما به صفای باطن از آن تعبیر می‌کنیم، باعث می‌شود که ما امام زمانمان را باور کنیم و حاضر باشیم که در راه حضرت جان ‌دهیم. صفای باطن اجازه نمی‌دهد ظلم کنی و یاری‌گر مظلوم نباشی. من آدم‌هایی را می‌شناسم که در این ایام به خاطر جنایت‌های رژیم صهیونیستی مریض شده‌اند. آقازادۀ آقای بهجت می‌فرمود: پدرِ ما که زیاد غذا نمی‌خورد اما وقتی یک انفجار در بغداد رخ می‌داد تا دو روز همان مقدار غذا را هم نمی‌خورد، قوتش بسته می‌شد، راه می‌رفت و می‌گفت همین‌طور آدم می‌کشند! آدم چطور تحمل کند! ولی بعضی‌ها برایشان تعداد کشته‌شدگان یک آمار است، یک رقم است. صفای باطن تو را به یک عنصر مقاومت تبدیل می‌کند که حاضر می‌شوی از خودت هم بگذری. به این می‌گویند ایمان و صفای باطن.

چرا صهیونیست‌ها بد هستند؟ چون صفای باطن ندارند. صهیونیست، ولیده شومِ زندگی مبتنی بر ثروت است. اسرائیل و غرب تکنولوژی و ثروت دارند ولی همراه با چه قساوت قلبی! در قرآن می‌فرماید یهودِ عنود، به خاطر عهدشکنی‌هایش، قساوت قلب دارند (فَبِمَا نَقْضِهِم مِّيثَاقَهُمْ لَعنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً (مائده، ۱۳). در واقع آخرالزمان تقابل بین صفای باطن، صفای دل و نورانیت و پاکی دل و قساوت قلب است. قلبی که صفای باطن دارد، خدا در عرش آن قلب قرار دارد. «وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ (بقره، ۱۶۵)». مؤمنین خیلی باصفا هستند. این رنج‌های آخرالزمان برای صیقل دادن دل‌هاست. این رنج‌ها، این مظلومیت‌ها برای صفا دادن باطن است. برای این است که ما از قساوت‌ها فاصله بگیریم و از خودگذشتگی‌ کنیم.

تقوا؛ آورندۀ صفای باطن و علامت صفای باطن

یک تعبیر دیگر از صفای باطن، تقوا است. کسی که صفای باطن داشته باشد، تقوا را رعایت می‌کند و تقوا، علامت داشتن صفای باطن است. تقوا هم علامت صفای باطن است، هم آورندۀ صفای باطن است. اگر دلت نمی‌‌آید ظلم کنی، یعنی باتقوا هستی. اگر دلت نمی‌آید نسبت به مظلوم بی‌تفاوت باشی، یعنی با تقوا هستی.

ایمان، حکایت دیگری از همین صفای باطن است. جنایت‌هایی که آدم‌های قسی‌القلب از کنارش راحت رد می‌شوند، آدم‌های رقیق‌القلب و باصفایی مثل شهید سید حسن نصرالله، نمی‌توانند بی‌تفاوت از کنارش رد شوند و ایستادگی می‌کنند. او می‌توانست کنار بکشد و بگوید که به ما ربطی ندارد، به ما که حمله نکرده‌اند ولی صفای باطنش اجازه نداد. هم اکنون نیروهای مقاومت در لبنان، ایستادگی می‌کنند و در این راه جان می‌دهند، به خاطر صفای باطن‌شان. شهدا را دیده‌اید که چه حدی از صفای باطن در وجودشان موج می‌زند؟ سردار سلیمانی چه صفای باطنی داشت؟ ما دنبال این صفای باطن هستیم. باید صفای باطن، مهمترین عامل تعیین‌کننده در حیات بشر قرار بگیرد، نه چیز دیگری. ما الآن در دوران آخرالزمان به سر می‌بریم و باید صفای باطن‌ خودمان را افزایش دهیم؛ چون می‌خواهیم به محضر حضرت ولی‌ّعصر(عج) برسیم و این خیلی مهم است.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۷/۱۳
🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع)

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

28 Nov, 12:57


📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۳ - بخش ۱

💠 صفای باطن؛ عامل تعیین‌کنندۀ حیات بشر
💠 عامل تعیین‌کننده در حکومت حضرت ولیّ‌عصر(عج)، صفای باطن (ایمان) است

استاد #علیرضا_پناهیان در فاطمیۀ بزرگ تهران

صفای باطن؛ عامل تعیین‌کنندۀ حیات بشر

ما می‌خواهیم به سوی جهانی حرکت کنیم که در آن جهان؛ محور و مبنای زندگی صفای باطن باشد نه چیز دیگر؛ و صفای باطن تعیین‌کنندۀ اول و آخر در حیات بشر باشد. گاهی از اوقات جای صفای باطن، علم می‌گذاریم. علم خوب است، ولی نمی‌تواند به جای صفای باطن به کار گرفته شود. گاهی به جای صفای باطن، قانون می‌گذاریم. قانون خوب است و به جای خودش خیلی گره‌گشایی می‌کند و نظم ایجاد می‌کند؛ اما اگر به جای صفای باطن قانون بگذاریم، خوب نیست. امور دیگری، مثل جبرهای طبیعی یا جبرهای اقتصادی، معیشتی و جبرهای طبقاتی هم نمی‌تواند جای صفای باطن را بگیرد.

خدا همۀ عوامل مؤثر در حیات بشر را با احکام خودش تضعیف می‌کند، مثلاً می‌فرماید فرقی بین طبقات اجتماعی نیست، فقیر و غنی یکی هستند. چرا؟ چون فقر یا ثروت نباید تعیین‌کننده باشند. هر کدام از اینها تعیین‌کننده باشند، یک نوع نظام اجتماعی را درست می‌کنند. مثلاً اهالی یک قبیله حرف‌های پسر رئیس قبیله را می‌شنوند و چون پسر رئیس قبیله‌ است، تمکین می‌کنند و بالاخره نظمی در قبیله ایجاد می‌شود. هر کدام از اینها تعیین‌کننده باشند، تنظیم‌گری می‌کنند و برای برقراری نظم در حد محدود خودشان، قدرتی دارند. هر عاملی تعیین‌کننده باشد، تنظیم‌کننده‌گی‌ای هم به همراه دارد. اگر تعیین‌کننده‌ترین عامل، صفای باطن باشد، علم کمک می‌کند که قساوت قلب را از بین ببرد، علم این کار را می‌کند که ما را در خطِ اصلی خودمان قرار دهد. قانون نظم ایجاد می‌کند و برای کسانی که می‌خواهند صفای باطن پیدا کرده و رشد کنند، قانون این کار را انجام می‌دهد. ولی نه اینکه علم یا قانون تکیه‌گاه اول و آخر ما باشد. از نظر اسلام عامل تعیین‌کننده، صفای باطن است. صفای باطن را می‌توان به ایمان تعبیر کرد، یعنی ایمان باید تعیین‌کننده باشد.

عامل تعیین‌کننده در حکومت حضرت ولیّ‌عصر(عج)، صفای باطن (ایمان) است

خداوند متعال انسان را خلق نکرده که با قانون، زندگی‌اش سامان پیدا کند، انسان را خلق نکرده که با ثروت زندگی‌اش نظم پیدا کند. خدا نمی‌خواهد این موارد عامل تعیین‌کننده در حیات انسان باشند. پس تعیین‌کننده‌ترین عامل چیست؟ صفای باطن، عشق، محبت، حالِ خوش و در نهایت ایمان. در زمان ظهور و در واقع عامل تعیین‌کننده در حکومت حضرت ولی عصر(عج)، صفای باطن و همان ایمان است.

مردم چرا حرف ایشان را گوش می‌دهند؟ چون صفای باطن دارند. مردم چطور ایشان را باور می‌کنند؟ با صفای باطن‌شان. چه می‌شود مردم حاضر می‌شوند پای رکاب حضرت از همه چیز بگذرند؟ به خاطر صفای باطن‌.

خدا می‌گوید من این زندگی را برای بشر می‌پسندم، انسان هر نوع زندگی دیگری داشته باشد، زندگی‌اش پیش نمی‌رود. عامل تعیین‌کننده باید صفای باطن باشد. اگر صفای باطن باشد، علاقۀ پاکی در انسان ایجاد می‌کند. اگر صفای باطن باشد، انگیزه‌های انسان را جلا و صفا می‌دهد. اگر صفای باطن باشد آدم بر اساس انگیزه‌ای بسیار ناب و نورانی و مخلصانه کار می‌کرد. خدا می‌خواهد یک روزی زمین تحت حکمرانیِ عامل تعیین‌کنندۀ صفای باطن باشد.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۷/۱۳
🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع)

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

26 Nov, 12:05


📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۲ - بخش ۳

💠 چه کار کنیم که امام زمانی شویم؟
💠 ارتباط با حضرت حجت چه فوایدی دارد؟

استاد #علیرضا_پناهیان در فاطمیۀ بزرگ تهران

چه کار کنیم که امام زمانی شویم؟

امام زمانی شویم یعنی، ۱- خودمان را برای ظهور آماده کنیم، ۲- اگر آقا را دیدیم شک نکنیم، ۳- با این قلب، دوستان حقیقی و نایبش را بشناسیم. ۴- آن قدر قلبمان با خودِ حضرت مرتبط باشد، که منویّات حضرت را همین الآن متوجه شویم!

معرفت قلبی داشتن نه تنها هنگام ظهور دست ما را می‌گیرد و یاران حضرت را به ما معرفی می‌کند، بلکه پیام‌های ایشان را هم به ما می‌رساند. مرحوم حاج آقای دولابی (اعلی الله مقامه الشریف)، می‌فرماید یک دفعه‌ای می‌بینی در چهار گوشۀ عالم، چهار نفر یک حرفی می‌زنند و یک چیز می‌گویند. اصلاً از همدیگر هم خبر ندارند. اینها پیامی از حضرت در قلب‌شان دریافت کردند و همه یک دفعه‌ای دارند به این موضوع می‌پردازند. اگر کسی معرفت به امام داشته باشد، امام حیّ است، مأمور هدایت است! دست می‌گیرد و دل می‌برد.

امام حسین(ع) شب عاشورا به یارانشان فرمودند بروید، آنها با قلب‌شان فهمیدند باید بمانند. فهمیدن اینکه باید بمانید، سخت است. حالا امام زمان(عج) در همان خیمه است ولی سکوت کرده. آیا نمی‌خواهی با قلبت دریافت کنی که حضرت چه چیزی از تو چه می‌خواهد؟ بعضی‌ها با امام زمان(عج) زندگی نمی‌کنند.

اگر با امام حیّ ارتباط داشته باشی، می‌فهمی این آقا چقدر قدرت دارد؟ همه چیز پیش ایشان است. ایشان وارث حسین(ع) است و همان کار اباعبدالله الحسین(ع) را با دل‌ها می‌کند. ایشان وارث فاطمۀ زهرا(س) است. پیامبر اکرم به حضرت زهرا(س) فرمودند: أبْشِري يا فاطمةُ، فإنّ المهديَّ منكِ (كنز العمّال: حدیث ۳۴۲۰۸)؛ بشارت باد تو را اى فاطمه(س) كه مهدى(عج) از توست». چنین امامی که اثر نفَس رسول خدا را دارند، خودش را دربارۀ ما متعهد می‌داند، نه بی‌تفاوت! با چنین امامی می‌توان رابطه قلبی برقرار کرد.

ارتباط با حضرت حجت چه فوایدی دارد؟

اولین فایده‌اش این است که قبل از ظهور دچار فتنه‌ها و بلاهای سنگین که سرمنشأش تردید در قلبَت است، نمی‌شوی. دوم اینکه دوستان حضرت را، چه قبل از ظهور چه بعد از ظهور می‌شناسی. سوم اینکه از حضرت دستور دریافت می‌کنی. چهارمین فایده‌اش این است که منافق را می‌شناسی. نفاق را می‌شناسی. جبهۀ باطل را تشخیص می‌دهی.

خداوند متعال به پیامبرش می‌فرماید: «إِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ وَ إِنْ يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ»(سوره منافقون، آیه ۴)؛ ای پیامبر! هنگامی که آن منافقان را مشاهده کنی، ظاهر و وجود جسمانی آنها (به دلیل آراستگی و فریبنده بودن) تو را به شگفت آورد و اگر سخن گویند (بس خوش‌گفتار و چرب زبان‌اند)، به سخن‌هاشان گوش فرا خواهی داد. اینها ظاهرشان تو را به شگفتی وادار می‌کند. نفاق‌شناسی کار ساده‌ای نیست! اگر یک کمی شُل باشیم، این نفاق هم دلت را نبرد، نفاق بعدی دلت را خواهد برد. مدل بعدی نفاق دلت را نبرد، مدل دیگری می‌آید و دلت را می‌برد. کار نفاق همین است.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۷/۰۶
🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع)

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

25 Nov, 14:37


📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۲ - بخش ۲

💠 اطاعت از حضرت رسول(ص) و امام باید قلبی باشد
💠 دوستان و یاران امام زمان(عج) را با قلبت بشناس

استاد #علیرضا_پناهیان در فاطمیۀ بزرگ تهران

اطاعت از حضرت رسول(ص) و امام باید قلبی باشد

در آیات قرآن تعبیر «فاتقوا الله و أطیعونِ» به کار رفته که شعار پیامبران است و یازده مرتبه تکرار شده است؛ به این معنا که از خدا بترسید، تقوای خدا را داشته باشید و از من(پیامبر) اطاعت کنید.

در جایی این آیه را خواندم، یک نفر اعتراض کرد و گفت چرا پیغمبر می‌گوید از من اطاعت کنید؟ چرا نمی‌گوید که از خدا اطاعت کنید! اگر پیغمبری بگوید از من اطاعت کنید، مردم بدشان می‌آید! گفتم اتفاقاً کفار هم همین را می‌گفتند. از دست من ناراحت ‌شد گفت: کفار چیه؟ هر آدمی باشد بدش می‌آید!

او خودش را تصور کرده بود که یک نفر بیاید به او بگوید از من اطاعت کن. می‌گفت من هفتاد سال است پای منبرها بزرگ شدم، این چه طرز حرف زدنی است؟ کسی تا به حال این طور نگفته! گفتم این ترجمۀ قرآن است، من که تفسیر نکردم! می‌گفت آدم زورش می‌آید. گفتم کفار هم زورشان می‌آمد، حرفشان در قرآن آمده است. می‌گفتند «یُریدُ أن یتفضّلَ علیکم(مؤمنون، ۲۴)»، او می‌خواهد بر شما برتری بجوید. اگر چه خدا او را انتخاب کرده ولی متأسفانه خود ایشان باید بگویند من برتر هستم. ای کاش پیامبر هیچ چیزی نمی‌گفت و مثلاً چند نفر از ملائکه می‌آمدند و می‌گفتند ای مردم از او اطاعت کنید، او برتر است! کار راحت‌تر می‌شد. ولی او خودش باید بگوید. واقعاً کار سختی است. یک پیغمبر بیاید بگوید: من خودم را معرفی می‌کنم. از رسول خدا(ص) پرسیدند شاهدت کیست؟ خدا فرمود: بگو شاهدت من هستم. خدایا این‌طور بگوید که آنها نمی‌پذیرند! ما هم باید برای امام زمان(عج) این پذیرش را پیدا کنیم و روح خودمان را صیقل دهیم. چطوری؟ از کتاب‌ها و بحث‌های عقلی بیرون بیاییم و تأثیر این بحث‌های عقلی را در قلبمان ببینیم که در دلمان چه باقی گذاشته است؟

دوستان و یاران امام زمان(عج) را با قلبت بشناس

یک مرحله سخت‌تر این است که در زمان غیبت یا در محضر حضرت، یاران حضرت را هم باید با قلبت بشناسی و ایمان بیاوری. چطور دربارۀ محبت اهل‌بیت(ع) فرمودند: محبت به دوستان ما هم واجب است. محک ایمان به رسول خدا(ص)، ایمان به علی بن ابیطالب(ع) بود. ابن عباس می‌گفت که ما منافقین را زمان پیغمبر اینطور می‌شناختیم که هرکس محبت به امیرالمؤمنین علی(ع) نداشت، می‌فهمیدیم منافق است.

اگر قلب‌تان را به قلب مقدس حضرت ولی عصر(عج) نزدیک کنید، یارانش را هم می‌شناسید. این ارتباط‌ها چشمی نیست، این ارتباط‌ها ارتباط‌های قلبی است. قلب را باید بیدار کرد. امام صادق(ع) می‌فرمایند: إنّما شِيعَتُنا أصحابُ الأربَعةِ الأعيُنِ: عَينانِ فِي الرَّأسِ، و عَينانِ فِي القَلبِ، ألاَ و الخلائقُ كُلُّهُم كذلكَ إلاّ أنَّ اللّه َ عَزَّ و جلَّ فَتَحَ أبصارَكُم و أعمى أبصارَهُم.(كافي، ج۸، ص۲۱۵)؛ شيعيان ما داراى چهار چشم هستند: دو چشم در سر و دو چشم در دل. بدانيد كه همه مردمان چنين‌اند جز اين كه خداوند عزّ و جلّ چشمان شما را باز و بينا كرده و چشم‌هاى آنان را كور ساخته است. با چشم قلب باید امام را دید و شناخت.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۷/۰۶
🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع)

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

23 Nov, 13:47


📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۲ - بخش ۱

💠 امام زمان را باید با شهود قلبی و ایمان باطن پذیرفت
💠 امتحان آخرالزمان؛ امتحان بر سر نفاق

استاد #علیرضا_پناهیان در فاطمیۀ بزرگ تهران

امام زمان را باید با شهود قلبی و ایمان باطن پذیرفت

در حال حاضر زندگی ما یک زندگی عادی براساس علم، تجربه، استدلال و عقلانیت می‌باشد ولی وقتی ظهور حضرت ولی عصر(عج) اتفاق می‌افتد، ما باید به شهود قلبی برسیم و ایمان قلبی پیدا‌ کنیم. یعنی وقتی حضرت را می‌بینیم، باور‌کنیم ایشان همان کسی هستند که باید می‌آمدند و ما منتظرش بوده‌ایم. امام زمان(عج) را که دیدیم، باید بشناسیم و قلب ما باید گواهی دهد، مثل سلمان و ابوذر، که وقتی حضرت رسول(ص) را دیدند بدون بحث و جدل، ایمان آوردند و اگر ما هم در آن زمان باشیم، باید بفهمیم ایشان امام زمان هستند.

باید ایمان قلبی خود را قبل از ظهور طوری تقویت کنیم که بتوانیم امام زمان(عج) را تصدیق کنیم. در روایتی امام صادق(ع) در مورد آیه شریفه یَوْمَ یَأْتِی بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ لا یَنْفَعُ نَفْساً إِیمانُها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ (انعام، ۱۵۸) فرموده‌اند: الْآیَاتُ هُمُ الْأَئِمَّةُ وَ الْآیَةُ الْمُنْتَظَرَةُ هُوَ الْقَائِمُ ع، فَیَوْمَئِذٍ لَا یَنْفَعُ نَفْساً إِیمَانُهَا لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ، مِنْ قَبْلِ قِیَامِهِ بِالسَّیْفِ، وَ إِنْ آمَنَتْ بِمَنْ تَقَدَّمَهُ مِنْ آبَائِهِ ع(کمال‌الدین شیخ صدوق، ج۱، ص ۱۸)‏. ایمان‌تان را قبل از ظهور افزایش دهید. چون امتحان‌های هنگام ظهور، امتحان‌هایی است که هرکس دوام نمی‌آورد و ایمانی که بعد از ظهور ایجاد شود، فایده‌ای نخواهد داشت.

امتحان آخرالزمان؛ امتحان بر سر نفاق

نکتۀ بعدی این است که در زمان ظهور نه تنها ابلیس بالاترین دشمنی‌ها را می‌کند، بلکه ایادی ابلیس هم بالاترین زورشان را می‌زنند برای اینکه اسلام و امت اسلامی و ایمان مؤمنان و خودِ مؤمنان را نابودکنند و نفاق، بالاترین فتنه‌های خودش را رو خواهد کرد. اصلاً فلسفۀ فتنه‌های آخرالزمان، برای از بین بردن نفاق است. نفاق هم نهایت تلاشش را می‌کند و با چهره‌های مختلفی جلو می‌آید که بعضی‌ها هم مدعی محبت اهل‌بیت(ع) هستند ولی فتنه می‌کنند. البته به ما امیدی هم دادند، علامتی که بتوانیم منافق را بشناسیم و آن علامت این است که منافق، با دشمنان، دوستی کرده و با دوستان، دشمنی می‌کند. ما در معرض چنین امتحان‌هایی خواهیم بود و باید ارتباط قلبی‌مان را با امام زمان(ع) محکم کنیم. ما هنوز در معرض جدی چنین امتحاناتی قرار نگرفته‌ایم!

ما عقلاً برایمان ثابت شده که خدا باید پیغمبری بفرستد، ولی وقتی پیامبری آمد، تمام وجود ما به چالش کشیده می‌شود. هرکس ذره‌ای شیشه‌خرده داشته باشد، نمی‌تواند بپذیرد که علی بن ابیطالب(ع) وصیّ بلافصل پیغمبر است. بسیاری از مردم آن زمان هم نتوانستند ایمان بیاورند در حالیکه پای رکاب پیغمبر(ص) جهاد کرده بودند و ایشان را قبول داشتند ولی نتوانستند امیرالمؤمنین(ع) را قبول کنند!

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۷/۰۶
🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع)

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

20 Nov, 10:30


📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، ج ۱ - قسمت سوم

💠 نفاق‌شناسی؛ از ضروریات زمینه‌سازی ظهور
💠 اهمیت شناخت ساده‌لوحی و نفاق

استاد #علیرضا_پناهیان در فاطمیۀ بزرگ تهران

نفاق‌شناسی؛ از ضروریات زمینه‌سازی ظهور

چرا امیرالمؤمنین علی(ع) سربسته باید بگوید، همان‌گونه که رسول خدا(ص) پای رکاب خودش منافق داشت، من هم پای رکاب خودم منافق دارم؟ نفاق در زمان امام زمان (عج) ذلیل می‌شود، یعنی چی؟ یعنی ما باید نفاق را بشناسیم!

سه نوع نفاقی که در زمان رسول خدا(ص) نام بردیم الان هم در جامعه خودمان هم هست و هر سه‌ را برای مقدمه‌سازی ظهور باید بشناسیم، چون ظهور یعنی ذلت منافق و نفاق. ما باید از انواع این نفاق‌ها تبری بجوییم و آنها را بشناسیم، آن‌وقت لایق ظهور ‌شویم.

برای اینکه نفاق را بهتر بشناسیم من از کلام امیرالمؤمنین علی(ع) کمک می‌گیرم. ایشان می‌فرماید: « قَطَعَ ظَهْرِي رَجُلاَنِ مِنَ اَلدُّنْيَا رَجُلٌ عَلِيمُ اَللِّسَانِ فَاسِقٌ وَ رَجُلٌ جَاهِلُ اَلْقَلْبِ نَاسِكٌ هَذَا يَصُدُّ بِلِسَانِهِ عَنْ فِسْقِهِ وَ هَذَا بِنُسُكِهِ عَنْ جَهْلِهِ فَاتَّقُوا اَلْفَاسِقَ مِنَ اَلْعُلَمَاءِ وَ اَلْجَاهِلَ مِنَ اَلْمُتَعَبِّدِينَ أُولَئِكَ فِتْنَةُ كُلِّ مَفْتُونٍ فَإِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ يَا عَلِيُّ هَلاَكُ أُمَّتِي عَلَى يَدَيْ كُلِّ مُنَافِقٍ عَلِيمِ اَللِّسَانِ(خصال، جلد۱، ص۶۹)» دو گروه کمر من را شکستند. یکی؛ منافقِ علیم اللسان، منافقی که بلد است دیگران را فریب دهد. دوم؛ متنسک احمق. یعنی دینداری که خودش منافق نیست ولی آدم ساده‌لوحی است. اینها دوقلوهای چسبان هستند. افراد ساده‌لوح به منافقان میدان می‌دهند و منافقان، ساده‌لوحان را فریب می‌دهند. بعد لشکرشان زیاد می‌شود و در چنین شرایطی مؤمن بابصیرت را مظلوم قرار می‌دهند.

اهمیت شناخت ساده‌لوحی و نفاق

ما به راحتی نمی‌توانیم به آدم‌ها «منافق» نمی‌توانیم بگوییم ولی می‌توانیم ساده‌لوح بگوییم. ما در آخرالزمان نباید مؤمن ساده‌لوح باشیم، بلکه باید نفاق را بشناسیم و منافق‌شناس باشیم. گاهی از اوقات رهبر انقلاب و حضرت امام (ره)، بعضی‌ها را صریحاً خطاب کردند که شما ساده‌لوح هستید. من تعبیرهای از بزرگان نظام سراغ دارم که به بعضی از سیاسیونی که واقعاً در حق این کشور خیانت کردند، می‌فرمود شما ساده‌اندیش هستید. این بهترین تعبیر است. ساده‌اندیش کسی است که گولِ نفاق را می‌خورد و وجود نفاق در برخی از افراد را باور نمی‌کند.

این پدیده در جامعه ما هست و تا ظهور رخ ندهد، ما با چنین پدیده‌ای درگیر هستیم. ما باید خودمان را از ساده‌لوحی و نفاق خلاص کنیم. هم ساده‌لوحی را بشناسیم و هم نفاق را.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۶/۳۰
🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع)

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

18 Nov, 06:27


📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، ج ۱ - قسمت دوم

💠 پدیدۀ نفاق، بعد از زمان رسول خدا(ص) هم باقی ماند
💠 انواع نفاق در زمان رسول خدا(ص)

استاد #علیرضا_پناهیان در فاطمیۀ بزرگ تهران

پدیدۀ نفاق، بعد از زمان رسول خدا(ص) هم باقی ماند

پیامبر اکرم(ص) وقتی عَلَم به دست می‌گیرند و رسالتشان را ابلاغ می‌کنند، جامعه را تحت تأثیر قرار می‌دهند و در مقابلش، نیروهایی مقاومت می‌کنند. تمام قدرت‌طلب‌ها و تمام ضعفای ملحق‌شده به آن قدرت‌طلب‌ها، جلوی پیامبر می‌ایستند.

پیامبر اکرم(ص) در چند سال مشرکین و کافران را تضعیف کرده و از این مرحله عبور کردند، تا شرایط به پدیده‌ای به نام نفاق رسید. براساس حدیث شریفی از پیامبر(ص) که فرمودند: " إنّي لا أتَخَوَّفُ على اُمَّتي مُؤمِنا و لا مُشرِكا، أمّا المُؤمنُ فيَحجُرُهُ إيمانُهُ ، و أمّا المُشرِكُ فيَقمَعُهُ كُفرُهُ، و لكن أتَخَوَّفُ علَيكُم مُنافِقا عالِمَ اللِّسانِ ؛ يَقولُ ما تَعرِفونَ ، و يَعمَلُ ما تُنكِرونَ (كنز العمّال، حدیث ۲۹۰۴۶)؛ من براى امّت خود از مؤمن و مشرك نمى ترسم؛ زيرا مؤمن را ايمانش مانع [از لطمه زدن به جامعه اسلامى] مى‌شود و مشرك را نيز همان كفرش سركوب مى‌كند. اما ترس من براى شما از منافق زبان‌بازى است كه حرف‌هايى مى‌زند كه شما بدان اعتقاد داريد و كارهايى مى‌كند كه شما به آنها اعتقاد نداريد. " پیامبر می‌فرمایند از منافق برای امتم می‌ترسم. پدیدۀ نفاق در زمان رسول خدا باقی ماند. بعد از ایشان هم پدیدۀ نفاق بلاهای زیادی بر سر اولیاء خدا و فرزندان حضرت رسول(ص) آورد.

در زمان ظهور امام زمان(عج)، عالم پُر از نور، آبادانی و عدل و داد می‌شود. ایشان همۀ خوبی‌ها را در عالم می‌پراکند، زیرا دوران نفاق به پایان می‌رسد و تذلّ بها النّفاق و أهله(فرازی از دعای افتتاح) محقق می‌شود.

حضرت رسول(ص) با آن عظمت و نفوذِ خودشان شرک را در هم کوبیدند و امت اسلامی را ساخته و پرداخته کردند. ولی همۀ ما می‌دانیم نفاق باقی ماند و بعد از ایشان، چه ضربه‌هایی زد. نفاق سر از بدن اباعبدالله الحسین(ع) جدا می‌کند و خانواده‌اش را به اسارت می‌برد. این نفاق پدیده‌ای است که باید آن را دقیق شناخت.

انواع نفاق در زمان رسول خدا(ص)

نفاق در مقابل رسول خدا(ص) چند مرحله داشت.

مرحلۀ اول نفاق تخریب‌گر، کسانی بودند که مخالف شکل‌گیری امت اسلام بودند، امثال عبدالله بن اُبی که مسجد ضرار را ساختند. آنها اصلاً نمی‌خواستند امت اسلامی شکل بگیرد و تظاهر به اسلام می‌کردند. این نفاق، یک مرحله از نفاق بود.

مرحلۀ دوم نفاق، نفاق تسلیم‌شونده است، نفاقی که زورش نرسید و تسلیم شد، مثل ابوسفیان که تسلیم شد و دیگر نمی‌توانست تخریب کند.

مرحلۀ سوم نفاق تصاحب‌کننده است، نفاقی که نه تخریب کرد و نه تسلیم شد، بلکه نقشه کشید که جانشینی بعد از پیامبر را تصاحب کند. این نفاق، ضربه زد.

ما امروز باید دربارۀ این سه نوع نفاق صحبت کنیم، چون بناست امتی باشیم که موجبات ذلت نفاق را در زمان ظهور فراهم کنیم.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۶/۳۰
🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع)

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

16 Nov, 10:46


📌سلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۱ - بخش ۱

💠 اعتقاد به رسول خدا(ص)؛ مسئله اصلی در دین
💠 حقیقت ایمان به رسول خدا(ص)، همان ایمان به خداست!
💠 ضرورت ارتباط با شخص پیامبر اکرم(ص) و تسلیم ایشان بودن

استاد #علیرضا_پناهیان در فاطمیۀ بزرگ تهران

اعتقاد به رسول خدا(ص)؛ مسئله اصلی در دین

درگیری اصلی در طول تاریخ اسلام در مورد اثبات وجود خدا و ضرورت دینداری و همچنین معاد نمی‌باشد. معمولاً کسی با دین مشکل نداشته و طبیعتاً دین همیشه بوده است. مسئله اصلی بر سر عظمت وجودی پیامبر خداست.

عظمت و بزرگی رسول خدا مختصّ به زمان خودش و فقط برای مردم زمان پیامبر (ص) نیست، همۀ انبیاء منتظر او بودند و با روح او سخن می‌گفتند و با توجه به نصّ صریح قرآن، برای ایمان به آخرین پیامبر از مردم تعهد می‌گرفتند. ما باید با پیامبر(ص) ارتباط قلبی برقرار کنیم. در واقع همۀ محبتی که ما نسبت به فرزندان پیامبر(ص) و امامان خود داریم، به خاطر نور مقدس وجودی ایشان است. همۀ ما می‌دانیم اولیاء خدا همۀ شعاع نور مقدس پیامبر(ص) هستند. ما می‌توانیم محبّت و اعتقاد به پیامبر(ص) را به عنوان یک راز و یک مسئله مهم در دین مطرح کنیم.

حقیقت ایمان به رسول خدا(ص)، همان ایمان به خداست!

ملاک ایمان آوردن به خدا، ایمان آوردن به رسول خدا(ص) ست. لذا باید با شخص حضرت ختمی مرتبت ارتباط برقرار کرد. اطاعت از پیامبر اکرم(ص) در واقع شاخصی است برای اینکه بگوییم خدا را باور کرده‌ایم. در قرآن کریم آمده است که اگر پیامبر را اطاعتش کنی ولی هنگام اطاعت تهِ دلت ناراحتی‌ای باشد، خداوند قسم خورده که تو ایمان نداری(سوره نساء، آیه ۶۵). حقیقت و باطن ایمان به رسول خدا، ایمان به خداست. چطور بفهمیم راست می‌گوییم و ایمان به خدا داریم؟ شاخصش ایمان به رسول خداست.

ضرورت ارتباط با شخص پیامبر اکرم(ص) و تسلیم ایشان بودن

چطور باید به این باور و ایمان قلبی برسیم؟ با دیدن معجزات پیامبر؟ دیدن نمی‌خواهد، شنیدن نامِ او و خواندن تاریخ او باید این اتفاق را در دلِ ما رقم بزند. روحِ پیامبر اکرم(ص) بزرگ است و عظمت دارد و خداوند فرزندان آن حضرت را سراغ ما فرستاده، برای ارتباط گرفتن با خود آن شخصیت با عظمت. آنها رسولان رسولِ خدا هستند.

پس ارتباط برقرار کردن با شخصِ رسول خدا و باور کردن عظمت شخصیت او موضوعیت دارد. تفسیر مسلمان شدن بر اساس آیات قرآن، تسلیم امر رسول خدا(ص) شدن است. «فلاَ وَ رَبِّکَ لاَ یُؤْمِنُونَ حَتَّیَ یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لاَ یَجِدُواْ فِی أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّمُواْ تَسْلِیمًا؛ به پروردگارت سوگند که آنها مؤمن نخواهند بود، مگر اینکه در اختلافات خود، تو را به داوری طلبند؛ و سپس از داوری تو، در دل خود احساس ناراحتی نکنند؛ و کاملاً تسلیم باشند(سوره نساء، آیه ۶۵)؛ تسلیم بشوند به امر تو، چه تسلیم شدنی! به این می‌گویند مسلمان حقیقی. پس باید به شخص پیامبر(ص) ایمان آورد و او را تصدیق کرد. باید او را تصدیق کنیم که خدا با او سخن می‌گفت و نزد خدا بسیار عزیز بود.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۶/۳۰
🔰 هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع)

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

16 Nov, 10:34


📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۱۱ - قسمت دوم(پایان)

💠 آگاهی از چگونگی امامت، شرط پذیرش امام
💠 انجام مسئولیت اجتماعی؛ انتظار امام از مردم
💠 چگونگی ادارۀ کشور توسط مردم

استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ ام‌ابیها(س)

آگاهی از چگونگی امامت، شرط پذیرش امام

وقتی ندانیم امام چگونه امامت می‌کند، اگر الآن هم امیرالمؤمنین(ع) بیاید بر ما امامت کند، خیلی از ما نمی‌توانیم آن را بپذیریم. مردمانی امامت را می‌پذیرند که نظم بین آنها، مبتنی بر ایثار و امر به معروف و نهی از منکر است، نه قانون؛ تشویق‌ها و تنبیه‌های آنها مبتنی بر محبت و تعاون جمعی است، نه قانون. خاصیت قانون این است که هرجا قانون باشد یک کنترل‌کننده، ضابط و مدیر قدرت پیدا می‌کند. خدا قدرت را بین مردم پخش می‌کند و می‌گوید خودتان همدیگر را کنترل کنید و مواظب خودتان باشید.

انجام مسئولیت اجتماعی؛ انتظار امام از مردم


جامعۀ «انسانی» امام می‌خواهد؛ مثل جامعۀ اربعینی. امام به درد جامعۀ گرگ‌ و گوسفندها نمی‌خورد. در چنان جامعه‌ای به امیرالمومنین(ع) می‌گویند تو مدیریت بلد نیستی. امام منتظر بود آنها به مسئولیت اجتماعی‌شان عمل کنند. برخی به امام می‌گفتند: نصیحت نکن! تنبیه کن! امیرالمؤمنین(ع) نمی‌خواست پا روی تقوا بگذارد و برای ادارۀ جامعه مثل سلاطین و دیکتاتورها از شمشیر استفاده کند.

مقام معظم رهبری مدام می‌فرماید: باید مردم به صحنه بیایند، کاری کنید خود مردم کارها را اداره کنند؛ اما باز هم مسئولین کارها را اداره می‌کنند. بعضی می‌گویند نمی‌شود کار را به دست مردم داد. اما در اربعین که بیش از 20 میلیون نفر حاضر هستند کار، مردمی است، پس می‌شود. کانون ادارۀ جامعه توسط مردم «مسجد» است. مسجد محل آشنا شدن مؤمنین با همدیگر و شکل گرفتن انواع تعاونی‌ها و محل حل مسائل اجتماعی می‌تواند باشد.

چگونگی ادارۀ کشور توسط مردم

مقام معظم رهبری فرمودند: مردم‌سالاری فقط به شرکت کردن در انتخابات نیست، مردم باید در همۀ امور حتی در زمینه‌های اقتصادی اداره‌کننده باشند. ایشان همچنین فرمودند: بسیج مظهر مردم‌سالاری دینی است؛ یعنی یک عناصری بسیجی‌وار وسط میدان بیایند و کار را به دست بگیرند. ادارۀ کشور توسط مردم به حلقه‌های میانی احتیاج دارد. حلقه‌های میانی، مسائل و مشکلات هر منطقه را پیدا می‌کنند، استعدادهای مردم را شناسایی و سازماندهی می‌کنند، آن‌وقت با نیروی مردمی و کمک دولت مسائل را حل می‌کنند.

این کار، کار خود مردم است که حلقه‌های میانی و عناصر برجسته از بین مردم باید آن را انجام دهند و نه دولت و رهبری و نهادهای دیگر. طرح «محله مردم‌سالار» که توسط برخی از پایگاه‌های بسیج اجرا شد، همین است. دولت بدون مردم، شکست‌خورده‌ است. باید مردم را زنده کنیم. برای تحقق این هدف باید قوانین کشور متحول شود. هرجا این طرح اجرا شود سیاست‌بازی از بین می‌رود و دیگر فرق نمی‌کند شهردار، فرماندار، قاضی و ... اصلاح‌طلب باشد یا اصولگرا.

📢 صوت: @Panahian_mp3

🚩 حسینیۀ ام‌ابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۲۶

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

13 Nov, 06:23


📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۱۱ - قسمت اول

💠 امام؛ هماهنگ‌کنندۀ جامعه
💠 تصور غلط و رایج دربارۀ رابطۀ امام و جامعه
💠 درک زندگی اجتماعی، لازمۀ درک امامت و سیاست

استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ ام‌ابیها(س)

امام؛ هماهنگ‌کنندۀ جامعه

براساس سخن امام باقر(ع) که فرمود: «وَ لَمْ يُنَادَ بِشَيْ‏ءٍ كَمَا نُودِيَ بِالْوَلَايَة» (اصول کافی، ج۲، ص۱۸)؛ هیچ امری در دین به اندازۀ امامت و ولایت مهم نیست، امامت می‌بایست با رویکرد اجتماعی آموزش داده ‌شود، اما با رویکرد اعتقادی آموزش داده می‌شود. بر این اساس تو باید معتقد باشی که امام از جانب خدا منصوب است، فضایل خاصی را از جانب خدا دریافت کرده، خودش هم شایستگی‌هایی دارد و واجب‌الاتباع است.

در رویکرد اجتماعی آموزش امامت ابتدا باید در انسان احساس نیاز به امام ایجاد شود. این احساس از اینجا شروع می‌شود که ما یک جامعه انسانی می‌خواهیم و زندگی‌ انسان‌ها را کنار همدیگر تعریف می‌کنیم، بعد کم‌کم از طریق حیات اجتماعی به امر امامت می‌رسیم. طبق روایت «كُلُّكُمْ رَاعٍ وَ كُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِه‏» (جامع الاخبار، ص۱۱۹)؛ همۀ مردم مسئول‌اند و این‌همه مسئول، یک عنصر هماهنگ‌کننده نیاز دارند که همان امام است.

به عنوان مثال می‌توان گفت ساختار امامت شبیه رهبری ارکستر است؛ هرکس باید دستگاه و ساز خودش را آماده کند و مهارت خودش را داشته باشد. او اینها را هماهنگ می‌کند. بنابراین آهنگ را مردم باید بنوازند و امام آنها را هدایت می‌کند.

تصور غلط و رایج دربارۀ رابطۀ امام و جامعه

تصور خیلی‌ها این است که بدون اینکه لازم باشد مردم حرکت و تلاش داشته، احساس تکلیف کرده و تکلیفشان را تشخیص بدهند و بین نیروها تجمیع ایجاد کنند؛ امام زمان(عج) می‌آید و همه ‌چیز را درست می‌کند.

کسی که هیچ تأثیری بر جامعه و دیگران ندارد و سربار مولای خودش است و هیچ کاری از او برنمی‌آید «لا يَقْدِرُ عَلى‏ شَيْ‏ءٍ وَ هُوَ كَلٌّ عَلى‏ مَوْلاه‏»؛ آیا این آدم شبیه کسی است که برای عدالت تلاش می‌کند؟ «یأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ هُوَ عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقيمٍ» (نحل،۷۶). خدا به دنبال آمر به عدل می‌گردد؛ ولی ما دنبال امیر عدل می‌گردیم که عدل را بدون دردسر برای همگان پیاده کند.

درک زندگی اجتماعی، لازمۀ درک امامت و سیاست

اگر این انتظار را داشته باشیم که امام بیاید و نجاتمان بدهد ولی ما هیچ احساس مسئولیتی نکنیم، اتفاق صدر اسلام که حق امیرالمؤمنین(ع) را غصب کردند، تکرار می‌شود. رسول‌خدا(ص) فرمود: «مَثلُ الْامامِ مَثَلُ الْکعْبَةِ اذ تُوْتی وَ لَا تَأْتِی» (کفایه الاثر، ص۱۹۹)، مثل امام مثل کعبه است، مردم باید سراغ کعبه بروند، کعبه سراغ مردم نمی‌رود. عاشورا روز رسوا شدن مردمی است که خودجوش بلند نشدند تا با بصیرت همدیگر را جمع کنند و به یاری حسین(ع) بروند. خدا خباثت آن مردم را ظاهر کرد و به دست همان مردم، امام حسین(ع) به شهادت رسید تا به ما نشان بدهد سقوط مردم به کجا خواهد رسید.

بدون درک زندگی اجتماعی، نه‌تنها امامت بلکه سیاست را هم نمی‌شود فهمید. در یک نظرسنجی بسیاری از مردم معتقد بوده‌اند که دین از سیاست جداست. سیاست بدون دین به لیبرال دموکراسی منتهی می‌شود که در آن پدرخوانده‌های سیاسی در بسته‌بندی جدیدی به نام حزب، بر جامعه مسلط خواهند بود.

چرا امام بسیار مهم است؟ چون زندگی اجتماعی مهم است. کسی که نفهمد زندگی اجتماعی چیست و چرا مهم است، هیچ‌وقت نمی‌فهمد امامت چیست و چرا مهم است.

📢 صوت: @Panahian_mp3

🚩 حسینیۀ ام‌ابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۲۶

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

10 Nov, 17:21


📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۱۰ - قسمت دوم

💠 نبوت یعنی تنظیم‌گری اجتماعی
💠 نقش محبت به امام در نظم جامعه و احساس مسئولیت اجتماعی
💠 چه کسانی به درد امام می‌خورند

استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ ام‌ابیها(س)

نبوت یعنی تنظیم‌گری اجتماعی

علامه طباطبایی می‌فرماید براساس قرآن کریم اولین باری که بشر به‌تفصیل متوجه منافع و مصالح اجتماعی شد و در صدد حفظ آنها برآمد -یعنی اولین باری که انسان اجتماعی شد- زمانی بود که برای اولین بار پیغمبری در میان بشر مبعوث شد. نبوت یعنی تنظیم‌گری اجتماعی. آیۀ «كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ» (بقره،۲۱۳) خبر می‌دهد انسان‌ها در قدیمی‌ترین عهدشان، امت واحده و بی‌اختلاف بودند، سپس به‌خاطر غریزۀ استخدام -من خیاطی بلدم، شما نجاری، دیگری قصابی بلد است و ...، ما به‌خاطر تفاوت‌هایی که داریم همدیگر را استخدام می‌کنیم و به یگدیگر مزد می‌دهیم، تعبیر دیگرش نظام تسخیری است- اختلاف در بین افراد پیدا شد. اختلاف به مشاجره و نزاع انجامید، لذا خداوند انبیا را برانگیخت تا به وسیلۀ آنها اختلاف‌ها را برطرف کند. نگاه علامه به نبوت در مرحله اول، ایجاد نظم اجتماعی است. مهمترین قسم قرآن نیز دربارۀ پذیرش قضاوت پیامبر(ص) در اختلافات اجتماعی است که نشانۀ ایمان است.

نقش محبت به امام در نظم جامعه و احساس مسئولیت اجتماعی

کسانی که به امامت نگاه اجتماعی ندارند و اعتقاد به امامت را کافی می‌دانند، اصلا نفهمیدند امامت یعنی چه؟ و امام چه کار می‌کند؟ جامعه باید نظم داشته باشد. چگونه باید نظم در جامعه ایجاد شود؟ جوامع معمولاً بوسیله قانون یا فریب دادن و تبلیغات غیرانسانی، یا با زور مستقیم مثل دیکتاتوری یا بوسیله زور غیرمستقیم مثل دموکراسی که دیکتاتوری پنهان است، به دنبال نظم اجتماعی هستند؛ اما نظمی که اسلام می‌خواهد پیاده کند، با خودکنترلی جامعه است. اسم این سیستم اجتماعی امر به معروف و نهی از منکر است.

خودمان چطور همدیگر را کنترل کنیم؟! اینجا وجود کسی به نام «امام» لازم می‌شود. جامعۀ «امت-امام» که افراد احساس مسئولیت دارند با عشق مولا شکل می‌گیرد، مثل اربعین که همه به عشق امام حسین(ع)، ایثارگرانه با هم زندگی می‌کنند. محبت امام تنظیم‌گر اجتماع و انگیزه‌بخش مسئولیت اجتماعی است. با وجود عشق امام، نیازی به فریب یا تطمیع مردم نیست. این مدل تمدن و جامعۀ اسلامی است.

امام با دیکتاتوری و بروکراسی غیرانسانی تنظیم‌گری اجتماعی نمی‌کند که به محض اینکه کسی کار خلافی کرد، تنبیه شود یا اگر کار خوبی کرد تشویق شود. امامان ما این روش‌ها را به کار نمی‌بردند، به همین دلیل گفتند علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) مدیریت ندارد، در مورد پیغمبر هم می‌گفتند ایشان اُذن است، یعنی هرکس هرچیز بگوید، ایشان گوش می‌دهد.

چه کسانی به درد امام می‌خورند

امام دستور نمی‌دهد بلکه اشاره می‌کند. دینداری فردی که بویی از بصیرت اجتماعی ندارد، می‌گوید صبر کنیم تا امام زمان(عج) بیاید و با دستورش تکلیفمان را روشن کند و ما اطاعت کنیم. در حالی که امام حسین(ع) شب عاشورا نگفت بمانید بلکه فرمود بروید، اما اصحاب با توجه به بصیرتی که داشتند، فهمیدند که باید بمانند. امام زمان(عج) چنین جامعه‌ای می‌خواهد. کدام مردم به درد امام نمی‌خورند؟ منفعل‌ها، کدام مردم به درد امام می‌خورند؟ فعال‌ها.

آیۀ ۷۶ سورۀ نحل این دو گروه را معرفی می‌کند:
«وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَجُلَيْنِ أَحَدُهُما أَبْكَمُ لا يَقْدِرُ عَلى‏ شَيْ‏ءٍ وَ هُوَ كَلٌّ عَلى‏ مَوْلاهُ أَيْنَما يُوَجِّهْهُ لا يَأْتِ بِخَيْرٍ هَلْ يَسْتَوي هُوَ وَ مَنْ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ هُوَ عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقيم‏» خدا مثالى مى‏زند، دو نفر که يكي‌شان لال است كه به هيچ‌چيز توانايى ندارد و سربار مولاى خويش است كه هرجا او را بفرستد، سودى نياورد. آیا او با كسى كه به عدالت فرمان دهد و به راه راست می‌رود، برابر است؟!

📢 صوت: @Panahian_mp3

🚩 حسینیۀ ام‌ابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۲۵

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

06 Nov, 06:42


📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۱۰ - قسمت اول

💠 خطرناک بودن بی‌توجهی به ابعاد اجتماعی دین
💠 مهمترین قسم قرآن
💠 ترک زندگی اجتماعی، نتیجۀ تأکید زیاد بر اعتقادات

استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ ام‌ابیها(س)

خطرناک بودن بی‌توجهی به ابعاد اجتماعی دین

چه اشکالی دارد یک دیندار به خودسازی بپردازند و دنبال جامعه‌سازی نباشد و به ابعاد اجتماعی دین توجه نکند؟! این نگاه نه‌تنها غلط بلکه خطرناک است. کسانی‌که دینداری -اخلاق و معنویت و ...- را فردی می‌دانند، کم‌کم در جامعه به قدرت و تأثیرگذاری بالایی می‌رسند که در لحظات حساس ممکن است ضربات جبران‌ناپذیری به دین و جامعه وارد کنند.

تجربۀ تاریخی نشان می‌دهد رواج دینداری فردی، حداکثرِ دشمنی را ایجاد می‌کند. مهم‌ترین مظلومیت‌های ائمۀ هدی(ع) به‌خاطر این مسأله بود. کسانی که با دین فردی تعلیم و تربیت می‌شوند خطرناکند، چون بعداً می‌توانند در مقابل دستورات اجتماعی و سیاسی امام زمان(عج) هم مقاومت کنند. آنها وقتی می‌بینند حضرت چند نفر را کشته است، می‌گویند ایشان پسر پیغمبر نیست؛ چون تند برخورد می‌کند. در دین فردی، کشتن ظالمین هم بی‌رحمی است. کسی که نگاه کلان اجتماعی ندارد، ممکن است روزی امام زمان(عج) را هم نفی ‌کند.

مهمترین قسم قرآن

بیشتر آیات قرآن، اجتماعی‌ هستند و قرآن بیشتر از اینکه کتاب اخلاق، عقاید و احکام فردی باشد، یک کتاب اجتماعی است. مباحث اجتماعی به گفتگوی بیشتری نیاز دارد و به بصیرت افراد خیلی وابسته است، مباحث اجتماعی سَیّال است و داوری در آن بسیار سخت است. اصلاً مباحث اجتماعی «امام» می‌خواهد؛ چون ادارۀ جامعه، تحلیل وضعیت جامعه و تکلیفِ اجتماعی، پیچیدگی‌های زیادی دارد.

مهمترین قسم قرآن دربارۀ اختلافات اجتماعی است. خداوند به خودش قسم می‌خورد کسانی که در اختلافاتشان، از قضاوت پیامبر(ص) در دلشان احساس ناراحتى كنند، ایمان ندارند: «فَلا وَ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسْلِيماً» (نساء،۶۵)

سخت‌ترین قسمت‌ پذیرش دین، مسائل اجتماعی است، خصوصاً اگر آدم‌ها دچار بیماری دینداری فردی باشند. عده‌ای از چنین مسلمینی شمشیر کشیدند و می‌خواستند امیرالمؤمنین(ع) را بکشند؛ چون فقط قرآن می‌خواندند؛ آن هم بدون تفسیر، به همین خاطر آگاهی اجتماعی کافی نداشتند. وقتی معاویه قرآن را بر نیزه کرد، آنها به روی امیرالمؤمنین(ع) شمشیر کشیدند و گفتند نباید به قرآن بی‌احترامی کنید.

ترک زندگی اجتماعی، نتیجۀ تأکید زیاد بر اعتقادات

داعشی‌ها تربیت اعتقادی فردی داشتند، نه تربیت اجتماعیِ دین. اگر داعشی‌ها تحلیل سیاسی داشتند می‌فهمیدند دارند اشتباه می‌کنند. باید به دین و قرآن، نگاه اجتماعی و تاریخی پیدا کنیم. قرآن با تاریخ اقوام و جوامع کار دارد.

مرحوم شاه‌آبادی استاد عرفان حضرت امام(ره) می‌فرماید مشکل اول شیعه، غرور به‌خاطر حقانیت اعتقاداتش است. اثر این غرور، ترک امر به معروف و نهی از منکر و ترک زندگی اجتماعی مؤمنانۀ و مواساتی است. دین نیامده فقط عقیدۀ انسان را نسبت به خدا، نبوت و امامت درست کند؛ پس مسئولیت اجتماعی‌ انسان چه می‌شود؟!

📢 صوت: @Panahian_mp3

🚩 حسینیۀ ام‌ابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۲۵

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

31 Oct, 07:41


📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۹ - قسمت دوم

💠 قصۀ جذاب بعثت پیامبر(ص)
💠 برخی ویژگی‌های فوق‌العادۀ مردم مکه در جاهلیت
💠 احساس بی‌نیازی مردم مکه به دعوت پیامبر(ص)

استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ ام‌ابیها(س)

قصۀ جذاب بعثت پیامبر(ص)

ایمان نیاوردن به رسول‌خدا(ص) دلایل اجتماعی داشت، نه اعتقادی. اینطور نیست که اگر حرفی براهین عقلی کامل داشته باشد، پذیرفته ‌شود. مثلاً ثروتمندان و فراعنۀ حاکم بر مکه، پیامبر(ص) را به‌خاطر قدرت انکار کردند. بعثت پیامبر(ص) یک قصه جذاب است؛ چون جنگ و درگیری دارد. ما چه بلایی سر این دین می‌آوریم که قصه‌اش برای جوان‌هایمان جذاب نیست؟ پیامبر(ص) چهل سال به‌عنوان اخلاقی‌ترین جوان در مکه زندگی کردند. ولی چی شد وقتی ایشان گفت: من پیغمبر هستم، ‌‌خواستند او را بکشند؟!

علت مخالفت با پیامبر(ص) عصبیت قومی نبود، اتفاقاً براساس عصبیت قومی باید قریش به پیامبر(ص) کمک می‌کرد؛ چون رسول‌خدا(ص) به آنها فرمود اگر به من ایمان بیاورید سَرور و سلطان عالم می‌شوید.

این حرف هم درست نیست که بگوییم آنها کسانی بودند که دخترانشان را زنده به گور می‌کردند و خیلی بد بودند پس حرف حق را قبول نمی‌کردند؛ چون در مکه کسی این کار را نمی‌کرد، اهل مکه برای زن احترام قائل بودند و زنده‌به‌گور کردن دختر، کار اعراب بادیه‌نشین بود؛ آن هم تعدادش فراوان نبود.

برخی ویژگی‌های فوق‌العادۀ مردم مکه در جاهلیت

مردم مکه خیلی باکلاس بودند. مثلاً مردمان قریش در کنار خانۀ کعبه سفره‌ می‌‌انداختند، با هم در سفره‌ انداختن مسابقه می‌‌گذاشتند و برخورد کریمانه، فرهنگ رایج بود. همچنین در سه سالی که مسلمانان در شعب ابی‌طالب محاصره بودند، در ایام حج رسول‌خدا(ص) مانند دیگران آزاد بودند، ایشان راحت تبلیغ می‌‌کرد و کسی هم کاری نداشت.

معجزۀ نابودی سپاه ابرهه، ایمان قریش را به خانۀ کعبه و صاحب آن محکم کرده بود. ایمان دیگران هم به قریش خیلی بالا رفته بود به حدی که وقتی رسول‌خدا(ص) مردم طایف را به اسلام دعوت کرد، یک نفر هم مسلمان نشد. آنها پیش خود می‌گفتند حتماً ایرادی وجود دارد که قریش به پیامبر(ص) ایمان نیاورده است، پس ما هم ایمان نمی‌آوریم.

امام صادق(ع) می‌‌فرماید آن‌قدر مردم دوران جاهلیت مقید بودند که یک روز هم طواف خانۀ خدا قطع نشد. آنها پیغمبرشناس بودند لذا مقام حضرت ابراهیم(ص) را نگه داشته بودند. اگر پیغمبر(ص) در جای بی‌کلاسی مبعوث می‌شد، سطح نبوتش پایین می‌آمد. مستشرقین برای اینکه ارزش پیغمبر(ص) را کم کنند، جاهلیت را خراب‌تر از چیزی که بود، نشان دادند. تاریخ اسلام‌ را براساس حرف‌های مستشرقین ننویسیم.

احساس بی‌نیازی مردم مکه به دعوت پیامبر(ص)

مردم مکه به‌خاطر ویژگی‌های مثبتشان به چیز فوق‌العاده بالاتری که پیغمبر(ص) به آن دعوت می‌‌کرد، احساس نیاز نمی‌کردند. سطح معرفتی، اخلاقی، دینی، انسانی و اجتماعیِ مکه فوق‌العاده بالا بود، به‌خاطر آن‎همه بخشش، آن‎همه سفره‌داری، آن‌همه فقیرنوازی، آن‌همه مهربانی با مهمانان، آن‌همه عبادت، و .....؛ وقتی سطح جامعه بالا باشد، به حرف کسی که پیام بالاتر بدهد گوش نمی‌دهد.

اگر سطح پیام دین را در حد برخی فضائل پایین بیاوریم، با فیلم‌های کره‌ای و آمریکایی و ... که فضیلت‌های برجسته‌ای مثل حق و عدالت را نشان می‌دهند، چه فرقی خواهد داشت؟ دین برای پیام‌های حداقلی نیامده است.

📢 صوت: @Panahian_mp3

🚩 حسینیۀ ام‌ابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۲۴

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

30 Oct, 08:18


📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۹ - قسمت اول

💠 برخی اشکالات شروع آموزش دین از اعتقادات
💠 عوامل اجتماعی، علت اصلی مخالفت با پیامبر(ص)
💠 لزوم زندگی‌ جمعی مومنانۀ و ایثارگرانه برای منتظران ظهور

استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ ام‌ابیها(س)

برخی اشکالات شروع آموزش دین از اعتقادات

یکی از آثار نامطلوب رویکرد اعتقادی در تعلیم و تربیت دینی این است که وقتی آموزش دین از اعتقادات شروع شود، احساس تحمیل‌گری و چه‌بسا تنفر در انسان ایجاد شود؛ چون از یک امر فی‌نفسه معقول شروع کرده‌ایم و نه از نیاز انسان. مستدل و معقول بودن یک حرف که مخاطب راه فرار از آن را نداشته باشد، دلیل نمی‌شود که آن حرف او را جذب کند، رشد بدهد و وادار به اقدام کند؛ اما روش قرآن که روش تربیت اجتماعی‌ است، مخاطب را -به‌ویژه جوان و نوجوان- بهتر به دین جذب‌ می‌کند.

عوامل اجتماعی، علت اصلی مخالفت با پیامبر(ص)

تربیت اعتقادی در توجیه تاریخ اسلام هم با مشکل روبرو است؛ مثلاً اگر بگوییم دشمنان به این علت شمشیر کشیدند که پیامبر(ص) آنها را به توحید دعوت کرد و فرمود خدا یکی است، آنها گفتند: نه! خدا ده‌تا است! بعد آنها شمشیر کشیدند؛ این تعبیر، صحیح نیست. مقام معظم رهبری در کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی نظرشان این است که نه مشرکین چندان به بت‌هایشان معتقد بودند که به‌خاطر اعتقاد به بت‌ها جلو پیغمبر بایستند، نه دعوای پیغمبر با آنها به‌خاطر اعتقادات بود. ‌‌جنگ آنها بر سر قدرت بود، مشرکین نمی‌‌خواستند موقعیت اجتماعی‌شان را از دست بدهند. وقتی به رویکرد قرآن در تعلیم و تربیت انسان نگاه کنید، می‌بیند خدا انتظارات خیلی سطح بالایی دارد که مردم مکه آن انتظارات را نمی‌پذیرفتند، این نتیجه‌گیری تاریخی‌‌ است که با مضامین عالی آیات قرآن هماهنگ است.

چرا مردم از رسول‌خدا(ص) روی‌گردان شدند؟ چون پیغمبر(ص) زندگی اجتماعی امت‌واری را بنیان‌گذاری کردند که آنها نتوانستند آن را تحمل کنند. مثلاً ما در محرم، اربعین، سیل، زلزله، جنگ و ... تحمل زندگی دورهمی ایثارگرانه را داریم، اما در زندگی عادی تحمل آن را نداریم. بنابراین روی‌گردانی از پیامبر(ص) دلیل اجتماعی داشت، وقتی دلیل اجتماعی وجود داشته باشد، افراد اعتقادات را هم توجیه می‌کنند. اما کسی که نمی‌خواهد زندگی ایثارگرانه داشته باشد، آیات الهی را تکذیب می‌کند.

با این توضیح جواب این سؤال‌ها هم داده می‌شود که چرا پیامبر(ص) از اول با سختی مواجه شد؟ چرا مردم ایمان نیاوردند؟ آیا مردم بحث اعتقادی داشتند؟ یعنی آیا مردم اصول عقاید را بلد نبودند؟ آیا اگر بحث وحی و نبوت را خوانده بودند درست می‌‌شدند؟ آیا اگر کتاب اثبات توحید در مکه پخش می‌‌شد همه مؤمن می‌‌شدند؟! وقتی دین را فقط در قالب علم کلام آموزش می‌دهیم، جوان می‌‌گوید: «آیا آن زمان دعوا سر همین‌ها بود؟ چه درگیری‌‌های نامعقولی!»

لزوم زندگی‌ جمعی مومنانۀ و ایثارگرانه برای منتظران ظهور

رسول‌خدا(ص) موفق شد نمونۀ عالی حیات اجتماعی را در مدینه به منصۀ ظهور بگذارد تا در تاریخ بماند و یک ملت بتواند این سطح از زندگی را پیاده کند و مقدمه‌ساز ظهور ‌‌‌شود. کسانی که منتظر ظهور امام زمان(عج) و منتقم خونِ امام حسین(ع) هستند باید بدانند ماجرا چیست و نسبت به آن پذیرش و تمنا داشته ‌باشند. کسی که تصور می‌کند «یک آقایی می‌آید و همه مشکلات جهان را حل می‌کند» اصلاً متوجه فلسفه ظهور نشده است. اگر کسی درک کند که امام زمان(عج) می‌خواهد چه کار بکند، زندگی‌ جمعی مومنانۀ و ایثارگرانه را اجرا می‌کند.

📢 صوت: @Panahian_mp3

🚩 حسینیۀ ام‌ابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۲۴

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

29 Oct, 07:06


📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۸ - قسمت دوم

💠 جدا نبودن عبادت از سیاست و مصالح اجتماعی در اسلام
💠 قدرت و تأثیر جامعه بر فرد، علت اهتمام اسلام به شأن اجتماع
💠 ایجاد محیط سالم، شرط ساختن و تربیت انسان

استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ ام‌ابیها(س)

جدا نبودن عبادت از سیاست و مصالح اجتماعی در اسلام

امام خمینی(ره) می‌فرمودند: «این قرآن را وقتی که به عین تدبیر مشاهده بکنید،‌‎ ‌‏می‌بینید که مسئله، مسئلۀ این نیست که دعوت برای این بوده است که مردم توی خانه‏ بنشینند و ذکر بگویند و با خدا خلوت کنند. او بوده است، لکن انحصار نبوده است.‌‎ ‌‏مسئله، مسئلۀ دعوت به اجتماع، دعوت به سیاست، دعوت به مملکت‌داری، و درعین‌‎حال که همۀ اینها عبادات است، عبادات جدای از سیاست و مصالح اجتماعی نبوده‏ است. در اسلام تمام کارهایی که دعوت به آن شده است جنبه عبادی دارد. حتی در‌‎ ‌‏کارخانه‌ها کار کردن، در کشاورزی کشاورزی کردن و در مدارس تعلیم و تربیت کردن،‌‎ ‌‏همۀشان مصالح اسلامی است و جنبۀ عبادی دارد.» (صحیفۀ امام، ج۱۸، ص۴۲۲؛ ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۳).

قدرت و تأثیر جامعه بر فرد، علت اهتمام اسلام به شأن اجتماع

علامۀ طباطبایی(ره) معتقد است: «و همين معنا ملاك اهتمام اسلام به شأن اجتماع است، اهتمامى كه تا كنون نديده و ابداً نيز نخواهيم ديد كه نظيرش در يكى از اديان و در يكى از سنن ملت‏هاى متمدن يافت شود. علت اين شدت اهتمام هم روشن است، براى اينكه وقتى تربيت و رشد اخلاق و غرائز در يك فرد انسان كه ريشه و مبدأ تشكيل اجتماع است مؤثر واقع مى‏شود كه جو جامعه با آن تربيت معارضه نكند و گرنه از آنجايى كه گفتيم قدرت نيروى جامعه، فرد را در خود مستهلك مى‏كند، اگر اخلاق و غرائز جامعه با اين تربيت ضديت كند يا تربيت ما اصلاً مؤثر واقع نمى‏شود و يا آن قدر ناچيز است كه قابل قياس و اندازه‌گيرى نيست. به همين جهت است كه اسلام مهم‏ترين احكام و شرايع خود از قبيل حج و جهاد و نماز و انفاق را و خلاصه تقواى دينى را براساس اجتماع قرار داد و علاوه بر اينكه قواى حكومت اسلامى را حافظ و مراقب تمامى شعائر دينى و حدود آن كرده و علاوه بر اينكه فريضه دعوت به خير و امر به معروف و نهى از تمامى منكرات را بر عموم واجب نموده، براى حفظ وحدت اجتماعى هدف مشتركى براى جامعه اعلام نموده، و معلوم است كه كل جامعه هيچ‌وقت بى‌نياز از هدف مشترك نيست‏.» (المیزان، ج۴، ص۱۵۴).

ایجاد محیط سالم، شرط ساختن و تربیت انسان

مقام معظم رهبری می‌فرمایند: «آیا انبیاء مثل زاهدان و عارفان عالَم نشستند در خانقاهِ خودشان تا مردم بیایند، حال معنوی آنها را ببینند و با آنها هم‌عقیده شوند و همراه و همگام بشوند؟ آیا انبیا مثل فلاسفۀ عالَم مدرسه باز کردند، تابلو زدند، دعوت هم کردند؛ هرکه می‌خواهد از ما یاد بگیرد، بیاید اینجا پیش ما حرف یاد بگیرد، این‌جوری بودند؟ یا نه، انبیا معتقد به تربیت فردی نیستند، انبیا معتقد به دانه‌‌دانه انسان‌سازی نیستند، انبیا معتقد به کارهای اتو کشیده و نظیف نیستند؛ که خیال کنی مثل سقراط و افلاطون، می‌نشست ابراهیم خلیل الرحمان یا موسی یا عیسی یا پیغمبر ما در مدرسه، مردم می‌رفتند از او استفاده می‌کردند، این‌جوری نیستند؛ و البته اولیا مثل انبیا؛ که امام صادق(ع) ما هم، آن‌جوری است. خطاست اگر کسی خیال کند که امام صادق(ع) می‌نشست روی منبر، چهارهزار شاگرد پای منبرش می‌نشستند؛ ... انبیا می‌گویند برای ساختن انسان باید محیط متناسب، محیط سالم، محیطی که بتواند او را در خود بپروراند، تربیت کرد و بس.» (طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن، ص۳۸۵).

📢 صوت: @Panahian_mp3

🚩 حسینیۀ ام‌ابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۲۳

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

28 Oct, 08:31


📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۸ - قسمت اول

💠 قرآن، کتاب جامعه‌سازی
💠 اصلاح جامعه، شرط خوب شدن مردم جامعه
💠 روش کار پیامبر برای خوب شدن همۀ مردم جامعه
💠 زندگی ایثارگرانه، اولین دستور دین

استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ ام‌ابیها(س)

قرآن، کتاب جامعه‌سازی

متأسفانه نگاه ما به اسلام، عقیدتی است. در نگاه عقیدتی، نوعی فشار وجود دارد که اگر اعتقاد، ایمان و معرفتت به امام بالا باشد از همۀ مشکلات عبور می‌کنی، درحالی‌که نمی‌شود از همه انتظار داشت مثل آقای بهجت معتقد باشند. اگر راه درست کردن آدم‌ها سیر و سلوک انفرادی و اعتقادات فردی باشد، چرا قرآن شبیه کتاب‌های اخلاقی وزین مثل معراج السعاده و جامعه السعادات و ... نیست؟ قرآن بیشتر از اینکه دنبال خودسازی باشد دنبال جامعه‌سازی است.

متأسفانه خوب‌های جامعه، کارکرد اجتماعی خودشان را بلد نیستند و به‌جای نگاه اجتماعی، نگاه فردی به دین دارند. حفظ انقلاب اسلامی با اسلام فردی سوءتفاهم درست می‌کند.

اصلاح جامعه، شرط خوب شدن مردم جامعه

راه خوب شدن جامعه این است که عده‌ای که قدرت و استعداد خوب شدن دارند، بدون خوب شدن جامعه خوب بشوند، سپس آنها جامعۀ خوب را بسازند. آنها قربانی می‌دهند تا جامعۀ خوب شکل بگیرد. مثال ساده‌اش این است که همۀ عزادارها هیئت راه نمی‌اندازند بلکه یک درصد آنها هیئت راه می‌اندازند، بعد بقیه در هیئت شرکت می‌کنند. این تصور که باید همۀ آحاد مردم خوب بشوند تا جامعه اصلاح شود غلط است، چون همۀ مردم استعداد ندارند بدون اصلاح جامعه خوب بشوند. تا وقتی جامعه به یک حد قابل قبول خوب نرسد، نمی‌شود انتظار داشت همۀ افراد دیندار باشند. خدا هم چنین چیزی را نمی‌خواهد.

روش کار پیامبر برای خوب شدن همۀ مردم جامعه

کار پیغمبر چیست: «يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَة» (جمعه،۲). اولین کار پیغمبر تلاوت آیات قرآن است، یعنی پیامبر آیات را پشت‌سرهم و بدون اینکه شرح بدهد می‌خواند. کسی که قدرت فهم و درکش زیاد است مطلب را می‌گیرد، یعنی در مرحلۀ اول، افراد مستعد جذب می‌شوند.

در مرحلۀ دوم پیغمبر با کمک افراد جذب‌شده، بقیه را تزکیه می‌کند. پیغمبر با گرفتن و توزیع عادلانۀ زکات -یعنی عدالت اقتصادی- جامعه را تزکیه می‌کند؛ «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بِها» (توبه،۱۰۳) توزیع عادلانۀ ثروت در جامعه رفاه نسبی و آرامش پدید می‌آورد. وقتی به‌خاطر برقراری قسط و عدالت، پولدارها نتوانند مردم را به بردگی بکشند، جامعه اصلاح و پاک می‌شود. «یُزَکّیهِم» اشاره‌ای به حکومت دارد. مرحلۀ سوم، آموزش قرآن و حکمت به همۀ مردم است تا درست زندگی کنند.

زندگی ایثارگرانه، اولین دستور دین

اولین عملیات پیامبر(ص) بعد از هجرت وادار ساختن بقیه مسلمانان به هجرت بود؛ یعنی اولین دستور دین «زندگی ایثارگرانه» است. امروز در کدام یک از کتاب‌های تعلیم و تربیت این مطلب آمده است؟! عزاداری و روضۀ امام حسین(ع) تاریخ هزارساله دارد. چند نسل روی ما کار شده تا به اربعین برویم؛ اما پیامبر(ص) روز اول زندگی ایثارگرانه و اربعینی درست‌ کرد. زندگی ایثارگرانه قلۀ بلندی است که هنوز به آنجا نرسیدیم.

📢 صوت: @Panahian_mp3

🚩 حسینیۀ ام‌ابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۲۳

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

23 Oct, 07:00


📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۷ - قسمت دوم

💠 ویژگی‌های جامعه مورد نظر پیامبر(ص)
💠 ویژگی اول: ایجاد جامعۀ همدل و ایثارگر
💠 ویژگی دوم: مسئولیت تک‌تک افراد در ادارۀ جامعه
💠 امتناع مردم از تداوم جامعۀ نبوی

استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ ام‌ابیها(س)

ویژگی‌های جامعه مورد نظر پیامبر(ص)

ویژگی اول: ایجاد جامعۀ همدل و ایثارگر


رسول‌خدا(ص) جامعه‌ای می‌خواستند که افراد با همدیگر در اوج برادری، ایثار و زندگی همدلانه باشند. آن حد از همدلی که رسول‌خدا(ص) ایجاد کرده بود، برای ما قابل تحمل نیست، به اعتقادات هم ربطی ندارد.

مهمترین کارکرد شخصیت فوق‌العاده باعظمت پیامبر(ص) این بود که توانست یک جامعۀ همگرا، همدل، صمیمی و فوق‌العاده ایثارگر ایجاد کند، به‌طوری که وقتی پیامبر(ص) از دنیا رحلت فرمودند آن جامعه از هم پاشید. دور هم نگه داشتن آن افراد به آن شکل بسیار سخت بود. خاصیت مهم و کارکرد برجستۀ خُلق عظیم پیامبر(ص) این بود که توانست جامعه‌ای درست کند که مردم در اثر عشق‌شان به پیغمبر(ص) با هم عاشقانه زندگی کنند. پیامبر اکرم این جامعه را ایجاد کرد که اسلام را نشان بدهد.

بعد از رسول‌خدا(ص) بیت‌المال نامساوی تقسیم شد. تقسیم مساوی بیت‌المال فرع زندگی همدلانۀ ایثارگرانه است. آن جامعه کم‌کم از بحران‌های جنگ‌ بیرون آمد. وقتی امنیت پدید آمد، احساس ضرورت کمتری به زندگی همدلانه کردند؛ آن‌وقت هرکدام امتیازات اجتماعی خاص خودشان را ‌خواستند. وقتی مردم از آن جامعه بیرون آمدند دیگر تحمل نکردند بیت‌المال مساوی تقسیم شود. کسی که امتیازی داشت حاضر نبود خود را با کسی که قبلاً برده بوده، مساوی ببیند.

ویژگی دوم: مسئولیت تک‌تک افراد در ادارۀ جامعه

ویژگی دوم این بود که رسول‌خدا(ص) بسیاری از قوانین نظم‌دهندۀ اجتماعی و عوامل کنترل‌کنندۀ جامعه را حذف کرد و آن به عهدۀ تک‌تک مردم گذاشت. «خودتان نگذارید کسی تخلف بکند»؛ این طرح اسلام است.

همۀ مردم مسئول هستند به جای پلیس، به جای قاضی، به جای مدیران و ... نظارت کنند. خودتان باید با سیستم امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر خودکنترلی در جامعه ایجاد کنید. اگر این مسئولیت توسط بخشی از مردم، رها شود حکومت ساقط می‌شود. مثلاً وقتی پیغمبر(ص) می‌خواست وصیتنامه بنویسد، یک نفر مانع شد و بقیه به آن یک نفر اعتراض نکردند. وقتی امیرالمؤمنین(ع) مشغول کفن و دفن پیامبر(ص) بود، دیگران حکومت را بردند، چون مردم کاری نکردند.

امتناع مردم از تداوم جامعۀ نبوی

امتی که رسول‌خدا(ص) ایجاد کرد دو ویژگی داشت، یک؛ همه با هم برادر بودند، دو؛ مسئولیت‌ کنترل جامعه به عهدۀ همه بود. البته هر دو ویژگی سخت بود. وقتی نوبت امیرالمؤمنین(ع) رسید، گفتند نمی‌خواهیم آن وضعیت را ادامه بدهیم.

آنها از دین خسته نشده بودند، در وضو، نماز، زکات، روابط زن و مرد و ....؛ خیلی نسبت به احکام اسلام سخت‌گیر‌تر هم شدند؛ ولی می‌گفتند از دین استفاده می‌کنیم، دین برای ما سرباز شهادت‌طلب درست کند، با آن سربازها کشورگشایی می‌کنیم. آنها از ولایت علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) کوتاه آمدند؛ چون می‌گفتند اگر ولایت او را داشته باشیم باید عضوی از یک جامعۀ همدلانۀ و مسئول باشیم ولی چنین زندگی‌ای سخت است.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 حسینیۀ ام‌ابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۲۲

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

22 Oct, 06:36


📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۷ - قسمت اول

💠 دین یعنی عضویت ما در حزب خدا
💠 نگاه سیاسی-اجتماعی، لازمۀ درک حوادث تاریخ و هدف دین
💠 آیا فقط چند نفری که بد بودند، همه چیز را به هم زدند؟!
💠 یک برداشت نادرست در موضوع جانشینی پیامبر اکرم(ص)
💠 عدم همراهی مردم با شیوۀ مدیریتی پیامبر(ص)

استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ ام‌ابیها(س)

دین یعنی عضویت ما در حزب خدا

حدود نیمی از محتوای قرآن تاریخ ملت‌ها و اقوام گذشته است یا خطابات قرآنی است که مخاطبش امت اسلامی است. در طول تاریخ کاری کردند که تصور رایج از دین همان اعتقاد به خدا، نبوت و ...، رعایت احکام شرعی و پایبندی به موازین اخلاق است که جنبۀ فردی دارد، درحالی‌که این تصور کاملاً غلط است. دین یعنی ما عضو حزب خدا، گروه خدا و یاوران دین خدا هستیم.

نگاه سیاسی-اجتماعی، لازمۀ درک حوادث تاریخ و هدف دین


چه شد بعد از رسول‌خدا(ص) مردم از جانشین او رویگردان شدند؟ این بحث فوق‌العاده حساس است. بعضی‌ها این بحث بعد را به چالش بین شیعه و سنی تبدیل کردند، یعنی یک مسئلۀ اعتقادی، درحالی‌که مسئله کاملاً اجتماعی و سیاسی است. اگر کسی از نظر اجتماعی-سیاسی تاریخ را بررسی نکند، اتفاق‌ها و حوادث تاریخی برایش جا نمی‌افتد و پیام آن حوادث بزرگ را دریافت نخواهد کرد.

تا وقتی به دین به‌عنوان یک امر جمعی نگاه نکنیم و هدف دین را که می‌خواهد ما را به جامعه‌ای با ویژگی‌های خاص برساند درک نکنیم، اصلاً نمی‌توانیم تحلیل درستی دربارۀ حوادث بعد از رسول‌خدا(ص) که به شهادت امام حسین(ع) منجر شد داشته باشیم.

آیا فقط چند نفری که بد بودند، همه چیز را به هم زدند؟!

در روضه‌ها معمولاً دو سه نفر به‌عنوان قاتلین ائمۀ هدی و غاصبان حقشان برجسته می‌شوند و همۀ تقصیرات به گردن آنها می‌افتد. آیا فقط چند نفر که بد بودند همه چیز را به هم زدند؟! اگر این‌طور است پس بقیه یا ترسو بودند یا عوام‌ که گذاشتند کار به دست بدها بیافتد. نمی‌شود که با چند آدم بد، همۀ بساط حق و حقیقت و حکومت نبوی و علوی، تضعیف و تعطیل بشود.

دشمنان و قاتلین ائمۀ هدی معمولاً هیچ قدرتی نداشتند، بلکه برعکس امتیازهای منفی هم داشتند. در ماجرای قیام امام حسین(ع) عبید الله معلون با دوازده نفر کوفه را فتح کرد. مسئلۀ اصلی مردم کوفه است. آنها چطور سی هزار نفر را مجاب کردند به کربلا بروند؟! بیماری‌ در خودِ جامعه است.

یک برداشت نادرست در موضوع جانشینی پیامبر اکرم(ص)

بعضی‌ها می‌گویند چون یک‌عده‌ فقط نبوت را قبول داشتند و معتقد به امامت نبودند، جلوی امیرالمؤمنین(ع) ایستادند. ولی این برداشت اعتقادی به دو دلیل، خیلی سطحی و غلط است.

دلیل اول؛ کسی که پیامبر را درک کرده و بارها از ایشان شنیده که علیّ(ع) جانشین من است، چرا نباید به امامت امیرالمؤمنین(ع) معتقد باشد؟! نمی‌شود کسی یک‌مرتبه مخالف شود.

دلیل دوم؛ مسئلۀ امامت جدای از مسئلۀ نبوت نیست. مخالفت با مولا بودن امیرالمؤمنین(ع) یعنی مخالف بودن با مولا بودن پیغمبر(ص). لذا بحث سر امامت نیست، بحث سر نبوت هم است. اگر کسانی امامت امیرالمؤمنین(ع) را قبول نداشتند معنایش این است که نبوت و امامت پیغمبر(ص) را هم قبول نداشتند. مگر یک‌روزه اعتقاد یک جامعه تغییر می‌کند؟!

نمی‌شود کسی به مدیریت پیامبر معتقد باشد، اما به مدیریت جانشینش معتقد نباشد. چون همه می‌‌دانستند هیچ تفاوتی بین سیره و سلوک و ویژگی‌های امیرالمؤمنین(ع) با رسول‌خدا(ص) نیست. آنها با نحوۀ ادارۀ جامعه توسط پیغمبر(ص) مشکل داشتند. سال‌های‌ آخر عمر شریف پیغمبر(ص) علامت‌هایش در جامعه دیده می‌شد. بعضی‌ها به شیوۀ ادارۀ جامعه توسط رسول‌خدا(ص) ایراد می‌گرفتند.

عدم همراهی مردم با شیوۀ مدیریتی پیامبر(ص)

دو ویژگی‌ خیلی مهم در شیوۀ مدیریت رسول‌خدا(ص) بود. این دو شیوۀ مهم بُعد سیاسی امر امامت را به ما نشان می‌دهد که وقتی حکومت به دست امیرالمؤمنین(ع) افتاد، علت غربت آن حضرت شد. این دو ویژگی موجب شد مردم خسته شوند. این بحث شیعه و سنی هم ندارد، یک بحث اجتماعی است. الآن ما -شیعه و سنی- طاقت این دو ویژگی را نداریم.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 حسینیۀ ام‌ابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۲۲

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

20 Oct, 05:30


📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۶ - قسمت دوم

💠 نگاه فردی به دین، علت مشکلات سیاسی در جامعه
💠 ایثار و فداکاری، لازمۀ تشکیل امّت اسلامی
💠 اربعین، طلیعۀ تمدن باعظمت اسلام

استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ ام‌ابیها(س)

نگاه فردی به دین، علت مشکلات سیاسی در جامعه

در جامعۀ ما که دینداری، ایمان و معنویت رواج دارد، انتظار نمی‌رود مشکلات و تنش‌های سیاسی که با آن مواجهیم وجود داشته باشد. مشکلات سیاسی مانع رشد فرهنگی و اقتصادی جامعۀ ماست درحالی‌که به یکی از معارف ناب تشیع یعنی ولایت معتقد است. نیاز ما به جهاد تبیین نشان می‌دهد جامعۀ ما تحت‌تأثیر عملیات روانی دشمن قرار می‌گیرد و ما نمی‌توانیم جواب لازم را بدهیم، اگرچه ابزار دشمنان ما چندان قوی‌تر از ما نیست.

علت مشکلات متنوع جامعۀ ما علی‌رغم وجود افراد مؤمن و برخورداری از منابع غنی، یعنی قرآن - بزرگترین منبع آموزش سیاسی و اجتماعی برای انسان‌ها - و زندگی اهل‌بیت(ع) «نگاه فردی به دین» است. قرآن می‌خواهد ما نگاه جمعی به دین پیدا کنیم و خود را عضو یک امت بدانیم؛ به همین خاطر سنت‌های حاکم بر اقوام را برای ما توضیح می‌دهد. با آگاهی‌های فردی عملکرد جامعه خوب نمی‌شود. نداشتن آگاهی اجتماعی باعث تزلزل حیات اجتماعی و پیدایش مشکلات سیاسی می‌شود.

ایثار و فداکاری، لازمۀ تشکیل امّت اسلامی

ما باید طوری خودمان را تربیت کنیم که وقتی می‌گوییم دیندار شدیم یعنی عضو یک گروه بزرگ (امّت) شدیم. لازمۀ عضویت در گروه بزرگ امت، پای رکاب امام این است که برای هم فداکاری کنیم. ما هنوز امت نیستیم.

در روایتی آمده است که حضرت موسی(ع) از خدا خواست مقام امت آخرین پیامبر را به او نشان بدهد. وقتی خداوند مقام معنوی امت آخرین پیامبر را به او نشان داد ایشان بیهوش شد. هنگامی که موسی(ع) به هوش آمد گفت امت آخرین پیامبر چطور به این مقام بالای معنوی رسیدند؟! خدا فرمود: با ایثار. زندگی ایثارگرانه سخت است.

نقل است که رسول‌خدا(ص) به انصار ‌فرمود: «إِنَّكُمْ سَتَلْقَوْنَ بَعْدِي أَثَرَة» (النهایه، ابن اثیر، ج۱، ص۲۲) شما بعد از من به زودی اَثَره خواهید دید. اثره نقطۀ مقابل ایثار است. ایثار یعنی مالِ خودت را به دیگری بدهی. اثره یعنی هرچه هست به کسی ندهی، یعنی انحصارطلبی. شما بعد از من با انحصارطلبی مواجه خواهید شد.

اربعین، طلیعۀ تمدن باعظمت اسلام

هرکس به کنسرت می‌رود باید پول خودش را بدهد، مداح‌ها هم مثل ترانه‌‌خوان‌ها زندگی دارند؛ اما دربارۀ امام حسین(ع) یک نفر به جای همه خرج مداح را می‌دهد. مگر مردم در کنسرت گرسنه می‌مانند؟ نه! پول می‌دهند غذا می‌خورند. در مجلس امام حسین(ع) و مسیر اربعین بدون پول، غذا و شربت و شیرینی می‌دهند. به فرق این دو سبک توجه کنید. اینها جلوه‌های کوچک کاری است که پیغمبر(ص) می‌خواست کند که مردم از آن فرار کردند. امام حسین(ع)، زندگی امتی را برای ما نگه داشت و اسلام پیغمبر(ص) را حفظ کرد. ما به عشق امیرالمؤمنین(ع) و حسن(ع) و حسین(ع)، با مهربانی به یکدیگر دور هم جمع می‌شویم.

اربعین که طلیعۀ تمدن باعظمت اسلام است، همه‌اش قشنگ است؛ فقط حیف امام حسین(ع) خیلی رنج کشید تا کار را به اینجا رساند و به ما تحویل داد. شرمنده هستیم چون «خیلی حسین(ع) زحمت ما را کشیده است». اگر امام حسین(ع) در کتاب‌ها مانده بود فقط «مصباح الهدی» می‌شد؛ اما چون او سفینۀ النجات هم هست، فقط راه نشان نمی‌دهد بلکه دست غرق‌شده‌ها را می‌گیرد و سوار کشتی می‌کند و نجات می‌دهد.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 حسینیۀ ام‌ابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۲۱

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

19 Oct, 06:15


📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۶ - قسمت اول

💠 غربت رسول‌خدا(ص)، ریشۀ غربت امیرالمؤمنین(ع)
💠 علت غربت پیامبر(ص)
💠 ریشۀ روانشناختی کنار گذاشتن امیرالمؤمنین(ع)
💠 نشانه‌های خستگی مردم از روش پیغمبر(ص)

استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ ام‌ابیها(س)

غربت رسول‌خدا(ص)، ریشۀ غربت امیرالمؤمنین(ع)

یکی از ایرادهای بزرگ شیعیان این است که تصور می‌کنند به رسول‌خدا(ص) بدهکار نیستند و ایشان در تاریخ غربت و مظلومیتی نداشتند؛ کسی در جهان اسلام سر پیامبر(ص) دعوایی ندارد. مشکل پذیرفتن ولایت امیرالمؤمنین(ع) بود و ما مسئول رفع غربت از ایشان هستیم. اما این تصور درست نیست. ریشۀ غربت امیرالمؤمنین(ع) در غربت رسول‌ خدا(ص) است. ما شیعیان باید خودمان را مأمور برطرف کردن غربت رسول‌ خدا(ص) بدانیم. باید به برادران اهل سنت بگوییم شما که دربارۀ رسول ‌خدا(ص) مشکل ندارید، بیایید ببینیم چرا الآن هم شیعیان و هم اهل سنت در حق پیامبر(ص) مقصرند؟

علت غربت پیامبر(ص)

پیغمبر(ص) چه گفت که ما هم طاقت نداریم اجرا کنیم؟! رسول‌ خدا(ص) جامعه‌ای شکل دادند که مردم در آن در یک دور‌همی منسجم و متصل به یکدیگر، ایثارگرانه زندگی کنند. اکثر ما تحمل زندگی در مدینةالرسول را نداریم و نمی‌توانیم آن‌طور مؤمنانه زندگی کنیم؛ چون می‌گوییم حساب حساب است، کاکا برادر!

غربت پیغمبر(ص) برای این بود که مردم نمی‌توانستند آن زندگی را تحمل کنند.

امیرالمؤمنین(ع) را قبول نکردند چون می‌‌دانستند او راه پیغمبر(ص) را ادامه می‌دهد و می‌خواستند از زیر دستورش فرار کنند.

پیغمبر(ص) جامعۀ یکپارچه‌ای درست کرد که واقعاً «امّت» بود. در جامعه‌ای که «امّت» باشد، مردم نسبت به هم مثل مادر رفتار می‌کنند. چون این کار سخت است، حاضر نیستیم مانند مادر برای هم دلسوزی کنیم.

ریشۀ روانشناختی کنار گذاشتن امیرالمؤمنین(ع)

بعضی‌ها این بحث را صرفاً سیاسی می‌کنند و بعضی‌ها ماجرا را به مسائل اعتقادی ربط می‌دهند. چه فرقی بین نبوت و امامت هست؟! هر دو از جانب خدا مأمور هستند. کسی که وحی را پذیرفته است - به هر دلیل - طبیعتاً باید سخن پیامبر(ص) را دربارۀ امیرالمؤمنین(ع) - من کنت مولاه فهذا علیّ مولاه - هم بپذیرد. مسئله اعتقاد نداشتن به این مولا نبود، مسئله این بود که نمی‌توانستند روش پیغمبر(ص) را تحمل کنند و می‌دانستند علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) ادامه‌دهندۀ راه اوست.

کنار گذاشتن امیرالمؤمنین(ع) و پذیرفتن دیگران، ریشۀ روانشناختی داشت. اگر مردم عاشق کار پیغمبر(ص) در ایجاد آن امت واحدۀ اسلامی بودند، یقیناً می‌گفتند بهترین گزینه برای ادامه مسیر پیغمبر(ص) خود علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) است. امیرالمؤمنین به انصار فرمود شما در سقیفه گفتید فامیل پیغمبر باید جانشین شود، خب من فامیل‌ هستم! من پسرعمو، برادر و جانِ او هستم. خب چرا شما از من دست برداشتید؟ چرا خلافت را به من ندادید؟ حضرت این سؤال‌ها را می‌پرسد که روی آن‌ها فکر کنیم.

نشانه‌های خستگی مردم از روش پیغمبر(ص)

نشانه‌های خستگی مردم از روش پیغمبر(ص) چه بود؟ تمردهای متعدد از دستور پیامبر(ص) در سال آخر عمر شریف ایشان؛ مثل برگشتن از جیش اسامه. اگر از پیغمبر(ص) خسته نبودند، لشکری را که پیامبر(ص) فرستاد برنمی‌گشت، بلکه به‌خاطر دستور پیغمبر(ص) محکم می‌ایستاد. جامعۀ سست را با یکی دو نفر می‌شود به هم ریخت. درحالی‌که هنوز پیغمبر(ص) زنده بود، برخی می‌خواستند نماز جماعت مسجد را تصاحب کنند، مردم هم مخالفت نکردند. نمونۀ دیگر این است که نگذاشتند وصیت‌ رسول‌خدا(ص) نوشته شود و برخی مقابل پیغمبر(ص) می‌ایستادند.

یکی از موارد این تمردها در غدیر بود که یک عده‌ای می‌خواستند سخنرانی پیامبر(ص) را به هم بزنند؛ وقتی دیدند پیامبر(ص) می‌خواهد امیرالمؤمنین(ع) را معرفی کند، از جلو منبر پیامبر(ص) رفتند و مجلس را خالی کردند، به‌طوری که پیامبر(ص) از امیرالمؤمنین(ص) خواست مردمی که عقب‌تر بودند را جلو بیاورد. آیا مردم با کسی که از دستش خسته نباشند و حکمش نافذ باشد، این‌طور برخورد می‌کنند؟!

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 حسینیۀ ام‌ابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۲۱

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

17 Oct, 05:30


📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۵ - قسمت دوم

💠 چند خبر تاریخی و تغییر تصور از اسلام
💠 خبر اول: اول سیاست، بعداً عبادت
💠 خبر دوم: لزوم هجرت مسلمانان به مدینه
💠 خبر سوم: تبدیل مدینه به یک پادگان
💠 خبر چهارم: عادت دادن مردم به زندگی جمعی
💠 معجزه‌ای به نام زندگی جمعی اربعینی
💠 علت دست برداشتن مردم از مسیر پیغمبر(ص)

استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ ام‌ابیها(س)

چند خبر تاریخی و تغییر تصور از اسلام

اگر به چهار خبر تاریخی دربارۀ چگونگی شکل‌گیری دین اسلام توجه کنید، تصورتان از اسلام تغییر می‌کند.

خبر اول: اول سیاست، بعداً عبادت

وقتی 72 نفر از اهالی مدینه در عقبۀ دوم با رسول‌خدا(ص) پیمان بستند که از ایشان دفاع می‌کنند، همان موقع حضرت تصمیم به هجرت گرفتند. پیامبر(ص) قبل از هجرت به مدینه برای دوازده محلۀ مدینه، دوازده‌‌ رئیس تعیین کردند. پیامبر(ص) از خدا خواست این دوازده نفر را تعیین کند و جبرئیل اسامی آنها را برای پیامبر(ص) آورد. الآن وقتی ما را به شهری دعوت می‌کنند اصلاً نمی‌پرسیم فرماندار و استاندار آنجا کیست، اما وقتی پیغمبر اکرم(ص) جایی می‌رود، اول رؤسایش را تعیین می‌کند. اولین کار رسول‌خدا(ص) برای مدینه انتخاب رئیس بود نه ساختن مسجد، چون آنها هنوز مسلمان نشده بودند. پس اول سیاست، بعداً عبادت.

خبر دوم: لزوم هجرت مسلمانان به مدینه

بعد از هجرت رسول‌خدا(ص) هرکس مسلمان می‌شد، باید زن، بچه، شغل، زمین، کشاورزی، خلاصه زندگی‌اش را می‌‌گذاشت و به مدینه هجرت می‌کرد، و الّا اسلامش قبول نبود. این برنامه تا سال آخر ادامه داشت. این‌طور نبود که مسلمان شدن و اعتقاد پیدا کردن کافی باشد؛ هرکس ایمان می‌آورد باید هجرت می‌کرد.

خبر سوم: تبدیل مدینه به یک پادگان

رسول‌خدا(ص) فرمودند هیچ‌کس بدون اجازۀ نباید از مدینه خارج شود. مدینه شد یک پادگان! پرسیدند یا رسول‌الله(ص) پس باید مرز مدینه را برای ما مشخص کنید. پیامبر(ص) از جانب خداوند متعال یک نفر را مأمور مشخص کردن مرز برای مدینه کرد تا مردم تکلیف خودشان را بدانند.

خبر چهارم: عادت دادن مردم به زندگی جمعی

اکثر وقت پیامبر(ص) در مدینه به اردوکِشی برای جنگ گذشت؛ یعنی مدام مردم را از خانه‌هایشان بیرون می‌آورد تا دور همدیگر یک زندگی جمعی به آنها یاد بدهد. در طیّ ده سال به جمعی زندگی کردن عادت کرده بودند.

معجزه‌ای به نام زندگی جمعی اربعینی

دین می‌خواهد شما را دیندار بار بیاورد یعنی از اول تا آخر می‌خواهد شما را اجتماعی کند. امروز بشر شاهد معجزه بزرگی در مورد زندگی جمعی است. این معجزۀ بزرگ الهی که با هیچ علمی از علوم بشری قابل توجیه نیست، اینک برای ما ظاهر شده است تا ما حقیقت اسلام را بفهمیم. آن معجزۀ بزرگ، اربعین امام حسین(ع) است که بیست میلیون انسان را دور هم جمع می‌کند.

علت دست برداشتن مردم از مسیر پیغمبر(ص)

پیامبر(ص) در صدر اسلام مسلمانان را «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ» و «رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ» کرد. حالا «رحماء بینهم» را در اربعین ببینید. این کار امام حسین(ع) است. حسین(ع) دین رسول‌خدا(ص) را حفظ می‌کند. این زندگی جمعی مقصود رسول‌خدا(ص) است. چرا مردم دست از مسیر پیغمبر(ص) برداشتند؟ چون زندگی جمعی سخت بود.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 حسینیۀ ام‌ابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۲۰

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

10 Oct, 07:39


📌 دانشگاه امام صادق(ع) - بزرگداشت شهادت سیدحسن نصرالله/ بخش چهارم

🔻چهار پیشنهاد و راهکار برای شرایط فعلی:

💠 روشنگری برای مردم منطقه و جهان
💠 مطالبه و درخواست از مسئولین
💠بازگشت به بسیج و احیای آن
💠 تأثیر حیات‌بخش کمک به لبنان

استاد #علیرضا_پناهیان:

چهار پیشنهاد و راهکار برای شرایط فعلی:

۱- روشنگری برای مردم منطقه و جهان


پیشنهاد اول این است که با توجه به اینکه در مواجهه با دشمن اصلی دیگر راه عقب‌نشینی نداریم، ما باید در قدم اول، این درگیری را روشن و واضح، تبیین کنیم. باید نقش یهود عنود را برای همگان بگوییم. باید بگوییم یهود عنود در طول تاریخ چقدر به جریان اصیل حضرت مسیح(ع) صدمه زده و در نابودی آن کوشیدند. باید برای مردم اروپا توضیح بدهیم که ما داریم شرّ یهود عنود را از سر شما کم می‌کنیم. باید توضیح بدهیم که همان‌طور که سید حسن نصرالله بر گردن کلّ عرب حق دارد، بر گردن همۀ اروپایی‌ها هم حق دارد.

باید مردم خودمان، مردم منطقه و مردم جهان را بیشتر آگاه کنیم. ما رسالت بزرگی بر عهده داریم. دوره‌های آموزشی در مورد یهود عنود و فرصت‌ موجود برای نجات دنیا برگزار کنیم. آیات مربوط به بنی‌اسرائیل را بخوانیم که بعضاً مربوط به ظهور هم هست. مذموم بودن سازشکاری را توضیح بدهیم.

۲- مطالبه و درخواست از مسئولین


از مسئولین چه مطالبه‌ای داشته باشیم؟ یک، وحدت میدان و دیپلماسی. تا الان هم مطّلعین می‌گویند الحمدلله عدم ‌وحدت دیده نشده است. این‌قدر این وحدت را فریاد می‌زنیم که مبادا یک جدایی حاصل بشود، چون جدایی ضربه می‌زند. دوم اینکه یک‌وقت در مواجهۀ با دشمن، مسئولین دچار تردید نشوند که آیا مردم ما طاقت دارند یا ندارند؟ این نبرد، نبرد مرگ و زندگی است. این را بدانیم که اگر نزنیم، نابودمان خواهند کرد. مسئلۀ امنیت ملی در میان است. این مسئله که ما باید اسرائیل را نابود کنیم و باید ضربۀ ما ضربۀ نهایی و فلج‌کننده باشد، یک مسئلۀ امنیتی است.

۳- بازگشت به بسیج و احیای آن

کار دیگر این است که باید به بسیج برگردیم و بسیج را احیا کنیم. سایر کانون‌های فعالیت‌های فرهنگی، دینی، انقلابی و سیاسی هم در ذیل بسیج تعریف ‌شوند. همان بسیج را گسترش بدهیم که بسیج، شجرۀ طیبه است. یکی از محسّنات بسیج که فراموش شده این است که گفتگو در مسجد و پایگاه بسیج، رودررو است و رشد حاصل می‌شود. مقام معظم رهبری به تشکیل هیئت اندیشه‌ورزی توصیه فرمودند. هیئت اندیشه‌ورزی و اتاق فکر یعنی از اساس در همۀ موضوعات فکر کنیم؛ نه اینکه فقط دستور اجرا کنیم. بنابر نظر رهبری باید در همۀ لایه‌های بسیج هیئت اندیشه‌ورزی شکل بگیرد.

۴- تأثیر حیات‌بخش کمک به لبنان

لبنان الآن به کمک ما احتیاج دارد. حرکت گسترده برای کمک‌رسانی به لبنان، نه‌تنها ثوابش به ما می‌رسد، نه‌تنها حماسه‌ای است که جان ما را جلا خواهد داد، نه‌فقط آثاری روی مردم لبنان دارد و وظیفۀ ما است که به آنها خدمت کنیم؛ بلکه ما را از دل‌مردگی در می‌آورد و موجب صفای باطن می‌شود. من شنیدم برخی از خانم‌ها بخشی از طلای خودشان را برای کمک به لبنان اختصاص داده‌اند. می‌دانید موج این کار در کشور چه حیاتی به ما می‌دهد؟ در قرآن کریم هم غالباً جهاد با اموال است و بعد با جان. ما لبنان را فراموش نخواهیم کرد.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 دانشگاه امام صادق(ع) - مراسم سومین روز شهادت سید حسن نصرالله - ۱۴۰۳.۰۷.۱۰

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

09 Oct, 08:06


📌 دانشگاه امام صادق(ع) - بزرگداشت شهادت سیدحسن نصرالله/ بخش سوم

💠 برخی از برکات شهادت سید حسن نصرالله
💠 اهمیت فرهنگ جهاد و شهادت
💠 ضرورت پرهیز از اختلاف‌ها

استاد #علیرضا_پناهیان:

برخی از برکات شهادت سید حسن نصرالله

غیر از فعالیت حزب‌الله لبنان که ما را مستقیماً با صهیونیست‌ها درگیر کرده، لطف دیگر خدا در این ماجرا، حماقت صهیونیست‌ها در جنایتی است که علیه لبنان عزیز با به شهادت رساندن دبیر کل حزب الله لبنان انجام دادند. با شهادت سیدحسن نصرالله، در جهان اسلام صداهایی ساکت شده که علیه ما بود و فریادهایی بلند شده که به نفع خطّ انقلاب است. اگر آمار این تغییر وضعیت را بدانید، خواهید دید خون این شهید به اندازۀ عظمت داغ و مصیبتش برکات خواهد داشت.

شما مطمئن باشید از بس تشیّع در لبنان خوب و درست معنا شده هیچ خللی پدید نخواهد آمد، کما اینکه بعد از رحلت حضرت امام(ره) نیز هیچ خللی در ایران پدید نیامد، در حالی‌که رادیوهای خارجی می‌گفتند در ایران حمام خون راه خواهد افتاد. نه‌تنها انقلاب متوقف نشد، بلکه تکامل پیدا کرد. بعضی از دشمنان هم می‌گفتند سید حسن را نزنید، چون اوضاع فرقی نخواهد کرد. آنجا که دشمنان هم چنین پیش‌بینی‌ای نمی‌کردند، ببینید دل دوستان چقدر باید آرام و استوار باشد.

اهمیت فرهنگ جهاد و شهادت

داستان «تیه» را مطالعه کنید. این داستان مربوط به دوران سرگردانی بنی‌اسرائیل است که از جنگ با دشمن عقب نشستند و مدت‌های طولانی در صحراها سرگردان بودند. در موضوع جهاد و شهادت، فقط به ثواب جهاد نگاه نکنید. به ضرورت آنکه دچار دوران تیه نشویم هم نگاه بکنیم. بگذارید هیجان جهاد ما را زنده بدارد. ما متأسفانه کمی از جهاد و شهادت فاصله گرفته‌ایم.

ضرورت پرهیز از اختلاف‌ها

امروز نیروهای مؤمن کشور باید فکر خود و افکار عمومی را متوجه چه چیزی کنند؟ برخی اختلافات بین نیروهای مؤمن جای تأسف دارد. شک نکنید دست دشمن در این اختلاف‌ها هست. شما ردّپای دشمن یا خارج‌نشین‌ها را در رفت و برگشت پیام‌ها -صریح یا غیرصریح- می‌بینید. کسانی هستند که به‌صورت کامنت‌ها یا صفحات ناشناس آتش‌بیار معرکه می‌شوند. گاهی صفحاتی شناسایی می‌شوند که ظاهراً حزب‌اللهی تند هستند ولی بعد معلوم می‌شود که از آلبانی اداره می‌شوند تا ایجاد اختلاف کنند. بعضی‌ها بی‌تابلو و بعضی‌ها با تابلو، هزار تا حرف حق می‌زنند تا یک کلام ناحق را بگویند و پذیرفته شود.

الآن انتخابات گذشته است و در یک رسالت تاریخی دو هزار ساله در مواجهه با شیشۀ عمر استکبار جهانی و یهود عنود هستیم. ما الآن باید جهان مسیحیت را باخبر کنیم که داریم با چه کسی می‌جنگیم؟ جهان اسلام به یُمن سید حسن نصرالله تا حدّ زیادی آگاه شده است. جامعۀ خودمان را باید بیشتر آگاه کنیم. الآن خط‌ صهیونیست‌ها در لبنان این است که در شهادت سیدحسن نصرالله، ایران را زیر سؤال ببرند و خطّ صهیونیست‌ها در ایران این است که بین نیروهای معتقد به نظام، اختلاف بیاندازند. حزب‌اللهی‌هایی که می‌خواهند از صهیونیست‌ها تأثیر نپذیرند این خط را رها کنند که عملکرد و موضع‌گیری فلان گروه، مقدمه‌ساز شهادت ایشان شد. از انتخابات گذشته عبور کنیم. هنوز برخی دربارۀ مواضع انتخاباتی از من سؤال می‌کنند، یا به دولت و هر کسی که به آنها رأی نداده حمله می‌کنند. نیروهای انقلابی باید نه در حقّ هم جفا بکنند و نه در حقّ این دولت. نباید میدان و دیپلماسی در مقابل هم قرار بگیرند یا با هم فاصله داشته باشند، بلکه باید یگانه باشند. الحمدلله اخبار رسیده هم حاکی از این است که اصلاً در این دولت جدایی بین میدان و دیپلماسی وجود ندارد.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 دانشگاه امام صادق(ع) - مراسم سومین روز شهادت سید حسن نصرالله - ۱۴۰۳.۰۷.۱۰

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

06 Oct, 08:06


📌 دانشگاه امام صادق(ع) - بزرگداشت شهادت سیدحسن نصرالله/ بخش دوم

💠 جنگ با یهود، نبرد تاریخی دوهزار ساله با دشمنان انبیاء
💠 روند نجات دنیا از دست یهود عنود
💠 ما در زمان خاصی زندگی می‌کنیم

استاد #علیرضا_پناهیان:

جنگ با یهود، نبرد تاریخی دوهزار ساله با دشمنان انبیاء

الآن جنگ‌های نیابتی به پایان رسیده و ما به‌صورت مستقیم با خودِ صهیونیست‌ها مواجه شدیم و به شیشۀ عمر آنها ضربه می‌زنیم. این انتقام نه یک تاریخ هزار و چهارصد ساله بلکه یک تاریخ دو هزار ساله دارد. صهیونیست‌ها در حقّ حضرت مسیح(ع)، آخرین پیامبر اولوالعزم قبل از رسول ما هم جنایت کردند. مقام معظم رهبری چنین اشاره‌ای داشتند که اگر مسیحی‌ها در اروپا بدانند ریشۀ مصائبشان همین صهیونیست‌ها هستند، ورق برخواهد گشت. آنها برای اینکه این ریشه معرفی نشود و خودشان را پیش اروپایی‌ها مظلوم و وجیه جلوه بدهند، کارهای زیادی کردند. هولوکاست یک نمونه‌ آن است.

روند نجات دنیا از دست یهود عنود

نه فقط ما بلکه جهان دارد از یهود عنود -به یهودیان عوام کاری نداریم- نجات پیدا می‌کند. ولی این رسالت را چه کسی می‌تواند انجام بدهد؟ یاران علی‌بن‌ابی‌طالب(ع)؛ کما اینکه علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) هم در صدر اسلام ریشۀ اینها را زد. داستان را باید عمیق و تاریخی دید. ضمن اینکه این موضوع به آیندۀ ما –ظهور- هم کاملاً وابسته است.

ایرانی‌ها یا قبل از ظهور یهود عنود را از بین می‌برند، یا بعد از ظهور. بالاخره ایرانی‌ها و پیروان علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) پای ثابت این قصه هستند. اینها باید به‌عنوان امور بدیهی، جذاب و حماسی در فرهنگ، زبان و فکر مردم ما جاری باشد. متأسفانه دست‌هایی در کار است که ما این تاریخ بلند را ندانیم و نشناسیم تا با یهود عنود، دشمنی نورزیم و فراموششان کنیم. این نکات خیلی مهم است. ما در عاشورا و فاطمیه یا وقتی به زیارتگاه بقیع می‌رسیم، یهود را لعن نمی‌کنیم درحالی‌که آنها در تمام این موارد نقش داشتند. الان به اصل ماجرا رسیده‌ایم. یک توفیق بزرگ الهی این بود که پایگاهی در نزدیکی آنها همپای جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی ایران از ابتدا تأسیس شد و از این امر مهم غفلت نشد.

ما در زمان خاصی زندگی می‌کنیم

متأسفانه دانش‌آموزان ما دشمنی یهود عنود را به‌خوبی نمی‌شناسند و باید تردید کرد که آیا دستی در کار است؟ ما نباید از این امور به راحتی بگذریم. ما الآن در نبرد تاریخی دوهزار ساله با دشمنان انبیاء هستیم، با بخش عنود قوم بنی‌اسرائیل مواجهیم که ابتدا کمر حضرت موسی(ع) را شکستند و اول گوساله‌پرست شدند و بعداً به‌خاطر دنیاطلبی، حاضر به جهاد نشدند و دچار سرگردانی در بیابان‌ها شدند. بیشترین داستان‌های قرآن دربارۀ قوم بنی‌اسرائیل است. ما نباید از قرآن جدا شویم تا این قوم را بهتر بشناسیم. ما الآن به اصل ماجرا رسیده‌ایم. آیه‌های قرآن امروز زنده می‌شوند. ببینید خدا با چه غضبی از اینها در قرآن یاد می‌کند. این نکته خیلی مهم است. ما در زمان خاصی زندگی می‌کنیم.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 دانشگاه امام صادق(ع) - مراسم سومین روز شهادت سید حسن نصرالله - ۱۴۰۳.۰۷.۱۰

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

05 Oct, 15:09


📌 دانشگاه امام صادق(ع) - بزرگداشت شهادت سیدحسن نصرالله/ بخش اول

💠 پایان جنگ‌های نیابتی و آغاز مواجهه با دشمن اصلی
💠 ایران و لبنان؛ پابه‌پای هم، همدل و هم‌داستان

استاد #علیرضا_پناهیان:

پایان جنگ‌های نیابتی و آغاز مواجهه با دشمن اصلی

ما در شرایط فعلی با اصل دشمن مواجه شدیم. ما با یهود عنود که یک دشمنی تاریخی با اسلام و مسلمانان، مسیحیت و مسیحیان و بشریت دارد، مواجه شدیم. اگر رونق دین اسلام و مسیحیت کماً و کیفاً بیشتر از این نیست که امروز شاهدیم، بخش عمده‌‌اش تقصیر یهود است؛ و اگر ظلمی در جهان به‌ویژه در صدۀ اخیر دارد صورت می‌گیرد، پایگاه اصلی‌اش یهود است.

ما در دوران انقلاب اسلامی تاکنون با جریان‌های نیابتی مبارزه داشتیم. اگر با شاه مبارزه کردیم، یکی از دلایل مهمّش رخنۀ یهود در پادشاهی ایران بود. جریان بابیّت و بهایّت را دست‌کم نگیرید. یهود سازمانی در کشور اسلامی ایجاد کرده بود و بدون اینکه بخواهد از یهود دم بزند یا علیه تشیّع کاری بکند با فرقه‌سازی، دنبال اِعمال دشمنی‌های خودش و به بردگی‌کشیدن دیگران بود که در دین تحریف‌شدۀ خودشان تعبیه کرده‌اند. در دوران دفاع مقدس هم صدام به نیابت از جریان صهیونیستی با ما می‌جنگید. در جریان دفاع از حرم که دواعش و تکفیری‌ها با ما می‌جنگیدند، سربازان نیابتی صهیونیسم بودند. در جریان تحریم‌های اقتصادی هم کشورهای غربی به نیابت از صهیونیست‌ها با ما نبرد داشته و دارند.

خدا از چند جهت کار را برای ما سهل کرد. یکی از این جهت که شیشۀ عمر صهیونیست‌ها را در دست ما قرار داد. این خیلی مهم است. تصور بکنید اگر پایگاه صهیونیست‌ها که دشمنی اساسی با مسیحیت، اسلام و با بشر دارند، نه در منطقۀ عمومی ما، بلکه در اروپا، آفریقا یا جای دیگری بود کار سخت‌تر می‌شد. شیشۀ عمر آنها را خدا در قلب کشورهای اسلامی و نزدیک ما قرار داد. درست است ظلمش برای ما بیشتر و دردناک‌تر است، ولی شما به حُسن‌ آن نگاه کنید. این خیلی مهم است.

ایران و لبنان؛ پابه‌پای هم، همدل و هم‌داستان

انقلاب اسلامی با هوشیاری تمام توانست پایگاهی در کنار شیشۀ عمر استکبار جهانی یعنی صهیونیست بین‌الملل قرار بدهد و آن جریان حزب‌الله لبنان بود. حزب‌الله اولین بخشی است که در خارج از سرزمین ایران شکل گرفت و قوام و دوام پیدا کرد که از الطاف جلیّۀ الهی بود. این هوشیاری دربارۀ لبنان را انقلابیون از قبل از انقلاب داشتند. ای کاش به جای بخش‌ ایران زندگی شهید چمران، بخش لبنانی زندگی چمران در اولویت ساخت فیلم قرار می‌گرفت تا ما با این تاریخ بسیار ارزشمند ارتباط ملموس برقرار می‌کردیم.

باید فعالیت‌های امام موسی صدر و شهید چمران که هر دو از ایران به آنجا مهاجرت کرده بودند را به‌دقت مطالعه کنیم. چرا لبنان از اول پابه‌پای ایران مهم بوده است؟ داستان‌هایش را باید بخوانیم. لبنان از کجا به اینجا رسیده؟ مظلومیت تشیّع در همۀ سرزمین‌های اسلامی زیاد بوده، ولی بیشترین مظلومیت در لبنان بوده است. در این دوران، آن مظلومیت‌ها به ثمر نشست.

معروف است که لبنان منطقه‌ای است که با ابوذر به سمت این معرفت ولایی حرکت کرده است. چون ابوذر شخصیت اصیلی بود کار و اثر کارش هم اصیل بود. باید داستان رابطۀ لبنان و ایران روایت بشود. این رابطه قبل از تأسیس حزب‌الله لبنان هم بوده است. این‌طور نیست که ما امروز و دیروز به لبنان رسیده باشیم. پابه‌پای انقلاب و مظلومیت تشیّع در تاریخ انقلاب لبنان و ایران، این همدلی و هم‌داستانی را داشته‌اند. این رابطه مربوط به خیلی قدیم‌ها است.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 دانشگاه امام صادق(ع) - مراسم سومین روز شهادت سید حسن نصرالله - ۱۴۰۳.۰۷.۱۰

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

03 Oct, 13:22


📌 حرم حضرت معصومه(س) - بزرگداشت شهادت سیدحسن نصرالله/ بخش دوم

💠 تبیین تفکر مقاومت در قرآن کریم
💠 تفکر مقاومت در وجود سیدحسن نصرالله
💠 ضرورت تفکر مقاومت برای مسئولین

استاد #علیرضا_پناهیان:

تبیین تفکر مقاومت در قرآن کریم

خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «قُلْ إِنْ كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ؛ بگو: اگر پدرانتان و فرزندانتان و برادرانتان و همسرانتان و خویشانتان و اموالی که فراهم آورده‌اید و تجارتی که از بی‌رونقی و کسادی‌اش می‌ترسید و خانه‌هایی که به آنها دل خوش کرده‌اید، نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راهش محبوب‌ترند، پس منتظر بمانید تا خدا فرمان عذابش را بیاورد؛ و خدا گروه فاسقان را هدایت نمی‌کند(سوره توبه، آیه ۲۴، ترجمه انصاریان).

تفکر مقاومت در وجود سیدحسن نصرالله

سید حسن نصرالله هم می‌توانست این آیه را فراموش کرده و عافیت را انتخاب کند ولی این کار را نکرد. می‌توانست بگوید اگر بزنم، آنها هم می‌زنند! بمب‌های چند تُنی ممکن است بریزند! می‌توانست این‌ها را بگوید. شاید همۀ جهان هم از او می‌پذیرفت! اما سیدحسن نصرالله جواب خدا را چی بدهد؟ جواب تاریخ را چی بدهد؟ خدا امتحان می‌گیرد. خدایا در امتحاناتت به ما رحم کن! امتحان‌های صدر اسلام را ببینید. این گروهی که پای رکاب علی بن ابی طالب(ع) آمدند، زیاد طاقت ندارند، امتحان جنگ از آنها نگیر! تابستان و زمستان آنها را به جنگ نفرست! ولی خدا امتحان می‌کند. خدایا! ما نماز می‌خوانیم! به تو مؤمن هستیم! ما را با جهاد و مقاومت امتحان نکن! اما خدا حرف شما را گوش نخواهد کرد.

ضرورت تفکر مقاومت برای مسئولین

سال‌هاست که بعضی‌ها خواسته‌اند تفکر مقاومت را در این کشور ریشه‌کن کنند. بعد از دوران دفاع مقدس تلاش شد که مقاومت در فرهنگ و فکر جامعه فراموش شود و اگر دشمن، خودش این جنایات را نکرده بود؛ چه بسا ما هم کلاً مقاومت را فراموش کرده بودیم. اگر رهبری مقاومت نکرده و چفیه به گردن نیانداخته بود، فرهنگ مقاوت در کشور در شرایط فعلی نبود. در سبک پوشش علما، اضافه کردن یک لباس به این لباس مرسوم عالمان دینی کار ساده‌ای نیست. ایشان در واقع یک لباس اضافه کرد و دائماً چفیه انداخت که فرهنگ مقاومت را فراموش نکنیم. امروز باید تک تک ما از تک تک مسئولین باید سؤال کنیم که چه چیزی را مراعات می‌کنید؟ آیا ما را مراعات می‌کنید؟ جواب خدا را چه می‌دهید؟

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 حرم حضرت معصومه(س) - بزرگداشت شهادت سیدحسن نصرالله - ۱۴۰۳.۰۷.۰۸

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

02 Oct, 07:47


📌 حرم حضرت معصومه(س) - بزرگداشت شهادت سید حسن نصرالله/ بخش اول

💠 تفکر مقاومت؛ اولین امکان مورد نیاز برای مقابله با اسرائیل
💠 ضرورت پاسخ مثبت به آیات الهی
💠 بر اساس محاسبه غلط یا از روی ترس، تفکر مقاومت را کنار نگذاریم

استاد #علیرضا_پناهیان:

تفکر مقاومت؛ اولین امکان مورد نیاز برای مقابله با اسرائیل

ما امروز در شرایطی هستیم که نیاز به مهمات داریم. نیاز به قوی‌ترین سلاح‌ها برای درهم کوبیدن دشمن داریم. این استعداد و امکانِ ضروری و مهم، لزوماً داشتن تجهیزات و امکانات مادی نیست، نیروی انسانی به معنای افرادی که برای نبرد اعزام بشوند هم مدنظر نیست. مهمّات ما اولاً موشک‌ها و پهپادهای ما نیستند. مهمترین امکانات مورد نیاز در درجۀ اول تا درجۀ صد، تفکر مقاومت است.

ضرورت پاسخ مثبت به آیات الهی

ما در صورتی دشمن را نابود کرده و امنیت خودمان را تضمین خواهیم کرد که به کلمات خدا در قرآن پاسخ مثبت بدهیم. تفکر مقاومت در قرآن تبیین شده است. وقتی امر جهاد می‌رسد، آیا تو از خانۀ خودت دل می‌کَنی؟ اگر گفتی نه! حاضر نیستم! در این امتحان الهی مردود شده‌ای. امنیت ما در صورتی تأمین و تضمین می‌شود که شجاعانه بگوییم ما چیزی برای از دست دادن نداریم. فقط در این صورت امنیت ما باقی خواهد ماند. و خدا امتحان می‌گیرد.

بر اساس محاسبه غلط یا از روی ترس، تفکر مقاومت را کنار نگذاریم

تصمیم برای انتقام و چگونگی آن چیزی نیست که ما ورود کنیم، اما نباید براساس محاسبۀ غلط و از روی ترس! و جا زدن! و عقب‌نشینی از تفکرِ مقاومت! انتقام گرفته نشود. ما باید رک و بی‌رودربایستی با هم حرف بزنیم. آیا اینکه صهیونیست‌ها خانه‌های اهالی غزه را این‌جوری بمباران می‌کنند و ده‌ها هزار نفر را به شهادت می‌رسانند، در نقشۀ امتحانات خدا نبوده است؟ آیا این جنایات برای خدا قابل پیش‌بینی نبوده؟ آیا دین خدا در مقابل چنین جنایتکارهایی معطل می‌ماند و عقب‌نشینی می‌کند؟ من نمی‌دانم زمان حملۀ ما کِی خواهد بود و چگونه حمله خواهیم کرد اما توجه داشته باشیم که این خداست که دارد از ما امتحان می‌گیرد. به خدا چه پاسخی می‌دهیم؟ اگر به خدا پاسخ مثبت دادیم، کمترین هزینه را خواهیم داد.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 حرم حضرت معصومه(س) - بزرگداشت شهادت سیدحسن نصرالله - ۱۴۰۳.۰۷.۰۸

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

29 Sep, 21:57


📌 برنامه زمانه، شبکه ۲، شهادت سید حسن نصرالله/ بخش پنجم

💠 وظیفۀ رسانه‌ها و رجال سیاسی در بالا بردن ظرفیت مقاومت مردم

استاد #علیرضا_پناهیان:

بزرگترین شعار ما امروز «مرگ بر سازش» است. ما باید آماده باشیم، مصلحت هرچه هست در موردش بحث می‌کنیم. گاهی همین آمادگی، مصلحت‌ها را تغییر می‌دهد. گاهی رسول‌خدا(ص) در مقابل منافقین ساکت می‌نشستند. در جریانی که منافقین می‌خواستند حضرت رسول(ص) را ترور کنند، حذیفه پرسید چرا اینها را اعدام نمی‌کنی؟! حضرت به آماده نبودن افکار عمومی مردم اشاره کرد و فرمود آن‌وقت مردم می‌گویند پیامبر یاران خودش را اعدام کرد؛ یعنی مردم ظرفیت نداشتند.

نقش تظاهرات‌ها، رسانه‌ها و رجال سیاسی این است که ظرفیت مردم را بالا ببرند. اگر یک رجل سیاسی بتواند - و باید وظیفه‌اش بداند- به مردم اعلام کند هزینۀ مقاومت کمتر از هزینۀ سازش است، سکوت کند و این را نگوید، خدا در قعر جهنم او را عذاب خواهد کرد، چون رجال سیاسی به مردم خط می‌دهند. ابوموسی اشعری چه می‌گفت که امیرالمؤمنین(ع) لعنش می‌کرد؟ امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید او از سامری‌های امت است؛ چون می‌گفت جنگ بد است. جنگ بد است، اما چه‌کسی جنگ را شروع کرد؟ ما باید این را بدانیم. وظیفۀمان ابتدا این است که مقاومت را درک کنیم و دستگاه محاسباتی ما به نفع مقاومت تحلیل کند، ولو دین نداشته باشیم.

اگر کسی به مسئولین یا در رسانه‌‌ها پالسی از سازش بدهد و بویی از مقاومت در کلامش نباشد، عاقبت‌به‌خیر نخواهد شد. عاقبت شرّ، حداکثری هم دارد و آن این است که به دست او حسین‌ها سر جدا خواهند شد.

ولایت‌مداری، مهمترین ویژگی‌ سید حسن نصرالله
مهمترین ویژگی‌ شهید سید حسن نصرالله، این رهبر بزرگ مقاومت در تاریخ تشیّع که مثل یک ستارۀ قطبی می‌درخشد و خواهد درخشید؛ ولایت‌مداری او بود. او ولایت‌فقیه را قبول داشت، اما متفاوت از قبول داشتن ما. ایشان در سخنرانی‌ عمومی‌شان گفتند در ایران مسئولین آن‌طور که باید حرف ولایت‌فقیه را گوش نمی‌دهند.

سید حسن نصرالله -که خدا عزت تاریخی و جهانی به او داد- می‌گفت افتخار می‌کنم که مرید ولی‌فقیه و رهبری معظم ایران هستم؛ آن‌وقت می‌بینید گاهی امام جماعت یک مسجد کوچک، به‌خاطر آبروی خودش از طرفداری از ولایت‌فقیه فرار می‌کند. دیدید شهید قاسم سلیمانی چطور از ولایت‌فقیه دفاع کرد و به مراجع و علمای بزرگ در مورد دفاع از ولایت‌فقیه چه گفت؟!

من یکبار به شهید سید حسن نصرالله گفتم اجر تعریفی که از ولایت‌فقیه دادید، از تمام مجاهدت‌هایتان بالاتر است. شما گفتید ما در برابر ولی‌فقیه، آقای خودمان هستیم. ولایت‌مداری‌ با مریدبازی‌های کورکورانه فرق می‌کند. ولایت‌مداری‌ با تبعیت مطلق و بدون قدرت تشخیص متفاوت است. شما اوج ولایت‌مداری را معنا کردید و من ده‌ها بار در سخنرانی‌ها برای توضیح ولایت‌فقیه، این سخن شما را مطرح کرده‌ام.

بعد از جنگ سی و سه روزه، در دانشگاه تهران جلسۀ پرسش و پاسخی با حضور یکی از اعضای حزب‌الله لبنان تشکیل شد. دانشجوها از ایشان می‌پرسیدند رمز موفقیت‌ شما چیست؟ ایشان تأکید داشت که رمز موفقیت ما تبعیت از ولایت‌فقیه است.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 شبکه۲، شهادت سید حسن نصرالله - ۱۴۰۳.۰۷.۰۷

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

29 Sep, 21:49


📌 برنامه زمانه، شبکه ۲، شهادت سید حسن نصرالله/ بخش چهارم

💠 هزینۀ سازش بسیار بیشتر از هزینۀ مقاومت است

استاد #علیرضا_پناهیان:

باور کنیم اگر وظیفه باشد، باید مقابل صهیونیست‌ها بایستیم، اگر از خطری بترسیم بدبخت می‌شویم، کشته‌ها خواهیم داد و فلاکت‌ها خواهیم کشید. خدا اگر می‌خواست، می‌توانست دشمن برای ما نگذارد. خدا می‌تواند خودش دشمنان ما را از بین ببرد. خدا می‌فرماید: «وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَياطينَ الْإِنْسِ وَ الْجِن؛ ‏برای هر پیغمبری دشمنانی از جن و انس قرار دادیم» (انعام،۱۱۲) چون می‌خواهد ما را امتحان کند. بعضی‌ها دعا می‌کنند ای کاش این دشمنان نبودند، ای کاش خودشان نابود بشوند، ای کاش بشود از این امتحان فرار کرد و دشمن کوتاه بیاید و ... . اینها دچار نوعی حماقت هستند و حداقلِ قواعد حاکم بر حیات بشر را نشناخته‌اند.

سی سالِ بعد از دفاع مقدس خیلی روی فرهنگ جامعه کار شد. خیلی‌ها فکر می‌کنند با سازش‌کاری می‌توان به امنیت رسید و این یعنی عقلانیت. در حالی که اصلاً اینطور نیست. وقتی جنگ درِ خانۀ شما آمد، اگر درب را ببندی سقف خانه را بر سر تو خراب خواهند کرد و با ذلت زیر تاریکی‌های تاریخ دفن خواهی شد. آیت‌الله بهجت می‌فرمود: «کاش دشمنانِ ما به بردگی ما راضی می‌شدند و ما را به‌عنوان برده حفظ‌مان می‌کردند».

باور کنیم هزینۀ مقاومت کمتر از هزینه سازش است. ممکن است بدترین نوع محاسبه برای نابودی ایران این باشد که مسئولین بگویند اگر ما به آنجا موشک بزنیم، او هم یک موشک می‌زند و مثلاً یک پمپ بنزین ما آتش می‌‌گیرد، پس ما نزنیم. مقام معظم رهبری یک‌بار فرمودند که مقاومت هزینه دارد، سازش هم هزینه دارد؛ اما هزینۀ سازش بیشتر از مقاومت است. باید در مورد این سخن بحث کرد. این‌طور نیست که این یک فکر دینی باشد، این یک فکر عقلانی است. الآن در کشور ما بعضی‌ها می‌گویند اسرائیل شرور است، یعنی کوتاه بیاییم. کسانی را که تاریخ خوانده‌اند بیاورید این مطلب را توضیح بدهند. مردمی که از شرّ یزید فرار کردند به حجاج بن یوسف ثقفی مبتلا شدند که بدون محاکمه می‌کشت. هرکس با هرکس دعوا داشت، می‌گفت این محب علی بن ابی‌طالب(ع) است، آن‌وقت حجاج نسل و دودمانش را نابود می‌کرد. مردم مدینه به امام حسین(ع) می‌‌گفتند یک ذره کوتاه بیا؛ بعد در واقعۀ حرّه هفتصد نفر از صحابه و تابعین را خودِ یزید در مدینه سر برید و جوی خون راه افتاد و به نوامیس‌شان تجاوز شد. سازش خیلی هولناک است. این امتحان بزرگِ ما است.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 شبکه۲، شهادت سید حسن نصرالله - ۱۴۰۳.۰۷.۰۷

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

29 Sep, 21:36


📌 برنامه زمانه، شبکه ۲، شهادت سید حسن نصرالله/ بخش سوم

💠 دشمن‌شناسی

استاد #علیرضا_پناهیان:

شعور دشمن‌شناسی آن‌قدر سخت به دست می‌آید که خدا در قرآن به پیغمبر(ص) می‌فرماید: «بعضی‌ها باور نمی‌کنند که کسانی تا ابد در دوزخ هستند.» مگر آن شخص چقدر جنایت کرده که تا ابد در عذاب باشد؟

بسیاری از مؤمنان حجم شرارت دشمن را باور نمی‌کنند، مثلاً فکر می‌کنند که اگر آنها اسلحه را زمین بگذارند، دشمن هم زمین می‌گذارد. اگر آنها کوتاه بیایند، دشمن هم کوتاه می‌آید؛ یا فکر می‌کنند بالاخره یک وجه انسانی در دل دشمن هست که یک جایی به آنها رحم خواهد کرد، درحالی‌که دشمن ابدا رحم نمی‌کند. خدا باید چه کار دیگری برای ما می‌کرد که به دشمن‌شناسی برسیم!؟

در واقعۀ عاشورا یکی از وجوهی که امام حسین(ع)، علی اصغر(ع) را به میدان ‌آورد، همین است که شرارت بسیار زیاد دشمن را نشان بدهد. روضه‌ها برای این نیست که محبت امام حسین(ع) را به دلِ ما بیندازد، بلکه می‌خواهد شرارت دشمن را در باور ما قرار بدهد.

۳- تکثیر سید حسن نصرالله

وقتی سید حسن نصرالله مبارزه را شروع کرد، طلبه‌ای بود یک موی سفید در صورتش نبود. الآن طلبه‌های زیادی مانند او داریم. بعضی‌ها ناامیدانه برخورد نکنند. یأس از وسوسه‌های ابلیس است. سید حسن نصرالله تکثیر شد و این سنت شهیدان است.

نباید دستگاه محاسباتی خودمان را به دست ابلیس بدهیم. دستگاه محاسباتی ما وقتی در دستِ ابلیس قرار می‌گیرد که فکر کنیم مقاومت هزینه دارد. ممکن است مقاومت هزینه داشته باشد اما هزینه‌اش بسیار کمتر از سازش است. در سازش، ذلت و رنج بسیار هست اما هزینۀ مقاومت می‌تواند لذت‌بخش باشد و قطعاً عزت‌آفرین خواهد بود.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 شبکه۲، شهادت سید حسن نصرالله - ۱۴۰۳.۰۷.۰۷

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

29 Sep, 21:22


📌 برنامه زمانه، شبکه ۲، شهادت سید حسن نصرالله/ بخش دوم

💠 آثار و نتایج شهادت سید حسن نصرالله

استاد #علیرضا_پناهیان:

شهادت شهید سید حسن نصرالله برکاتی هم دارد که اگر به مرگ طبیعی از دنیا می‌رفت، شاید ما دستمان به هیچکدام از این برکات و نتایج نمی‌رسید.

۱- ترویج فرهنگ شهادت

یکی‌ از الطاف خفیۀ الهی و آثار بابرکت این شهادت، ترویج فرهنگ شهادت است. وقتی امام خمینی(ره) قطعنامه را پذیرفت، فرمود: «خدا سفرۀ شهادت را از بین عاشقانِ شهادت جمع نکند.» امام برای ناامنی یا از دست دادن جوان‌ها و خوب‌ها دعا نکرد، امام مرگ را باور داشت و دوست نداشت همۀ مرگ‌ها، مرگِ طبیعی باشد. امام دوست داشت امنیت در سطح بالا باشد، ولی در کنارش، برای هم شهادت دعا کرد.

اولین کاری که شهادت این شخصیت محبوب کرد، انتشار فرهنگ شهادت بود. این محبوبیت موجبِ نشر فرهنگ شهادت است. فرهنگ شهادت همان چیزی است که رایس وزیر خارجۀ اسبق آمریکا می‌گفت، اینها تا وقتی که فرهنگ شهادت را به بچه‌هایشان یاد می‌دهند، تروریست هستند. الآن دشمنان احمق ما موجب تقویت فرهنگ شهادت شدند. من چندی قبل به لبنان رفته بودم. شبِ جمعه در کنار مزار شهدا، جوان‌هایی را دیدم که فکر نمی‌کردم آن ساعتِ از شب آنها در آنجا باشند ولی انگار پاتوق‌شان آنجا بود. آنها دعا و مسئلۀشان شهادت بود. این فرهنگ شهادت‌طلبی خیلی عجیب است.

۲- نابود شدن خط سازش

مسئلۀ دیگر این است که شهید سید حسن نصرالله روش سازشکاری را نابود کرد. شما چطور می‌توانستید خط سازش‌کارها را نابود کنید؟ جز با شهادت مظلومانۀ چنین شخصیتی‌. ضربه‌ای که با شهادت ایشان به سازش‌کاری خورد، با هیچ وسیلۀ دیگری نمی‌توانستید آن را بزنید. سازش‌کاری را ساده نگیریم.

وقتی حضرت موسی(ع) برای مناجات رفت، سامری مردم ستم‌دیده‌ای که آن‌همه معجزه دیده بودند را گوساله‌پرست کرد. رسول‌خدا(ص) فرمود: «من هم در امتم سامری دارم. شعار سامری امت من لاقتال است» (امالی مفید/ص۳۰) ؛ و این یعنی سازش‌کاری.

سازش‌کار همیشه صلح را تئوریزه می‌کند، اما هیچ‌وقت نمی‌گوید کی وقت جهاد است؛ همیشه ترس‌ها را مصلحت‌اندیشی می‌داند، اما هیچ‌وقت شجاعت جهاد و شهامت قتال در راه خدا را ندارد. صلح، بدون جنگِ شرافتمندانه به دست نمی‌آید.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 شبکه۲، شهادت سید حسن نصرالله - ۱۴۰۳.۰۷.۰۷

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

29 Sep, 21:07


📌 برنامه زمانه، شبکه ۲، شهادت سید حسن نصرالله/ بخش اول

💠 لزوم توجه به ابعاد معنوی شهادت

استاد #علیرضا_پناهیان:

در گفتگوهای فراوانی که صورت می‌گیرد از برخی ابعاد معنوی شهادت غفلت می‌شود، قرآن کریم در آیۀ ۱۵۶ سورۀ آل‌عمران، خیلی واضح موضوع را روشن می‌کند و می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا» ای مؤمنین! مانند کافران نباشید. از چه جهت؟ «و َقَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ إِذَا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كَانُوا غُزًّى لَّوْ كَانُوا عِندَنَا مَا مَاتُوا وَ مَا قُتِلُوا» مانند کافران نباشید که در مورد برادران خودشان می‌گویند اگر نزد ما مانده بودند و به میدان جهاد نمی‌رفتند نمى‏مردند و کشته نمی‌شدند.

خداوند متعال این سخن را که بگوییم اگر فلانی به جهاد نرفته بود، الآن سالم پیش ما نشسته بود کافرانه می‌داند؛ چون مرگ دستِ خدا است. کسی که شهادت را در آغوش می‌گیرد، در واقع نوع مرگ خودش را انتخاب کرده است. البته خیلی از مسائل را هم باید در جای خود بررسی کرد؛ مانند اینکه آیا ما می‌توانستیم وظیفۀ خود را بهتر انجام بدهیم تا ایشان به شهادت نرسد.

نمی‌خواهم در این تحلیل نقش دشمن را حذف کرده و یا میزان تقصیر و قصور احتمالی را فراموش کنم. همچنین اینکه ما باید از دشمن انتقام بگیرم، به جای خودش محفوظ است.

همۀ آن عوامل را هم که بررسی کنیم، شهادت در مورد زمان مرگ تغییری ایجا‌د نمی‌کند. ما باید این آرامش را داشته باشیم. حیف نبود مرگ این سید بزرگوار به شهادت ختم نشود!؟ و با مرگ خودش که در متنِ چنین شهادتی بود این آثار عظیمی را به جا نگذارد!؟ خدا می‌فرماید اگر شما به عوامل و اسباب به‌طور مطلق نگاه کنید و به ماجرای تقدیر مرگ و شهادت نگاه نکنید، و بگویید «اگر او به جهاد نرفته بود، الآن زنده بود» سخن شما کافرانه خواهد بود. این‌جوری نباید نگاه کنیم.

در مورد این سلسلۀ شهیدان شصت‌وسه‌ساله یعنی سیدحسن نصرالله، اسماعیل هنیه، شهید رئیسی و حاج قاسم که همگی شصت‌وسه‌ساله بودند، باید گفت واقعاً نوری در وجودشان بود که البته این زمان، وقت مرگ طبیعی‌شان بوده است. در یک سوی قلبمان به تقدیر الهی آرام هستیم، اگر ایشان مثلاً با یک بیماری‌، فوت کرده بود ما خوشحال‌تر بودیم؟ نه؛ ما باید بدانیم توفیق عظیم و لیاقت‌هایی که اینها دارند نوع مرگ‌شان را از مرگ طبیعی به شهادت و آثار با عظمتی که دارد، تغییر می‌دهد.

ابن ابی الحدید از امیرالمؤمنین(ع) نقل می‌کند که فرمود: «مَن لَم یُقتَل ماتَ؛ هرکس کشته نشود می‌میرد.» (شرح نهج‌البلاغۀ، ج۱، ص۳۰۶). پس ما بررسی‌هایمان را با آرامش انجام می‌دهیم. البته این آرامش معنایش این نیست که اندوه نداشته باشیم. اباعبدالله الحسین(ع) در صحرای کربلا برای شهدا اشک می‌ریختند درحالی‌که ساعاتی بعد به آنها ملحق می‌شدند. این اشک به جای خود، آن پیگیری تقصیرها و قصورها به جای خود، این ایمانِ به معنای شهادت و به بُعد تقدیری شهادت هم به جای خود. این ایمان به آدم واقعاً آرامش می‌دهد و آدم را خوشحال می‌کند.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 شبکه۲، شهادت سید حسن نصرالله - ۱۴۰۳.۰۷.۰۷

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

26 Sep, 07:05


📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۵ - قسمت اول

💠 فاجعه‌بار بودن تلقی فردی از دین
💠 ضرورت بیان آثار اجتماعی دین
💠 زبان مناسب برای گفتگو با نوجوان دربارۀ دین
💠 برخی عوارض «اجتماعی ندانستن دین»
💠 درک اهمیت امامت با تلقی اجتماعی از دین

استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ ام‌ابیها(س)

فاجعه‌بار بودن تلقی فردی از دین

ما معمولاً دین را با اصول عقائد شروع می‌کنیم. این روش ناخواسته القا می‌کند که دین یک امر فردی است، درحالی‌که دین به‌شدت اجتماعی است. تلقی فردی از دین فاجعه‌ای است که همین امروز داریم در آن زندگی می‌کنیم. دین سهمیۀ کمی در انتخابات ما دارد، درحالی‌که سهمیۀ دین در جامعۀ ما خیلی بالا است. حدود هفتاد درصد افراد در عزاداری‌های عاشورا شرکت می‌کنند یا دوست دارند شرکت کنند، اما همه این افراد در انتخابات شرکت نمی‌کنند. در اسلام نابی که امام خمینی(ره) معرفی می‌کند، بالاترین گناه کبیره عدم‌شرکت در انتخابات است ولی برداشت عمومی از دین این‌طور نیست، حتی به منِ طلبه می‌گویند چرا دربارۀ انتخابات و مسائل سیاسی حرف می‌زنی؟!

ضرورت بیان آثار اجتماعی دین

بیایید به شیوۀ قرآن حرف بزنیم. قرآن وقتی می‌خواهد مخاطبش را به دینداری متقاعد کند از تاریخ اقوام و نحوۀ برخورد آنها با انبیاء سخن می‌گوید. شهید صدر با برداشت از قرآن می‌گوید انسان اهل محسوسات است، باید اول حسّ او را تحریک کرد. تاریخ و مسائل اجتماعی همین محسوسات است. ایشان می‌فرماید صدر اسلام که مردم خودشان را فدای پیغمبر(ص) می‌کردند، ریشه‌اش ایمان به مبدأ و معاد نبود؛ ریشه‌اش دیدن آثار اجتماعی وجود پیغمبر در زمان خودشان بود. ایشان می‌فرماید در آخرالزمان که دینداری سخت می‌شود باید به بیان آثار اجتماعی دین پرداخت. ما هنوز این کار را شروع نکردیم.

قرآن -که متن اصلی دین است - در تربیت انسان‌ها بیشتر به تاریخ توجه دارد، یک دلیلش اجتماعی بودن تاریخ است. قرآن به تاریخ سلاطین نپرداخته، حتی به تاریخ انبیاء هم بسنده نکرده، بلکه از تاریخ اقوام بحث کرده است. وقتی شما با تاریخ تربیت شوید، به یک عنصر اجتماعی تبدیل می‌شوید.

زبان مناسب برای گفتگو با نوجوان دربارۀ دین

اگر خواستید با یک نوجوان از دین صحبت کنید، بگویید آیا تو می‌خواهی عضو گروه پیغمبر بشوی؟ این زبان نوجوان است، نه مباحث اعتقادی، اخلاقی و حتی عرفانی؛ چون نوجوان گروه‌‌گرا است و می‌خواهد عضو گروه بشود. زندگی اجتماعی دردسرساز است، راحتی را از انسان می‌گیرد. ما سعی می‌کنیم دینداری فردی را برای جوان‌هایمان جا بیندازیم، درحالی‌که شیرینی زندگی اجتماعی زیر سایۀ دین بیشتر است، اگرچه سخت‌تر است.

برخی عوارض «اجتماعی ندانستن دین»

چرا جا انداختن حجاب برایمان سخت است؟ چون اجتماعی بودن دین را جا نینداختیم. چرا در سیاست‌مداران و مدیران جامعه افراد مشکل‌دار پیدا می‌کنیم؟ چون زندگی اجتماعی را بلد نیستیم. اگر ما بخواهیم اجتماعی زندگی کنیم، نهایتاً کارمندی زندگی‌ می‌کنیم ولی زندگی کارمندی با زندگی اجتماعی دینی فرق دارد.

درک اهمیت امامت با تلقی اجتماعی از دین

امامت و ولایت، اصل و اساس دین است. اکثر شیعیان نمی‌دانند چرا امامت مهمترین امر دین است؛ چون تلقی اجتماعی از دین ندارند. وقتی انسان از فردیت بیرون بیاید و اجتماعی شود و مثل یک رهبر نسبت به جامعه احساس مسئولیت کند، می‌فهمد که چرا امامت از نماز هم مهمتر است.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 حسینیۀ ام‌ابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۲۰

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

24 Sep, 15:58


📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج چهارم

💠 حکومت‌های طاغوتی، عامل انحراف از اسلام
💠 تأثیر وضعیت عمومی جامعه، بر سرنوشت آن
💠 مسئولیت هدایت و اصلاح جامعه نسبت به خودش
💠 اثر رسانه و افراد پر سروصدا بر شخصیت جامعه

استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ ام‌ابیها(س)

حکومت‌های طاغوتی، عامل انحراف از اسلام

برخی از آموزش‌های دینی تحت ‌‌تأثیر تسلط طواغیت در طول تاریخ بر جامعۀ اسلامی، به‌شدت از راه اصلی‌شان خارج شده‌اند. یکی از آن تعلیمات توجه به امت بودن و زندگی اجتماعی است. مثلاً مسجد بیشتر به‌عنوان نمازخانه تلقی می‌شود، در حالی‌که مسجد محل تجمع مؤمنین است. در اسلام تقریباً زندگی فردیِ دینی و معنویت فردی نداریم. بسیاری از درس‌های اخلاق فردی ذیل «لَا رَهْبَانِيَّةَ فِي الْإِسْلَامِ» (دعائم الاسلام، ص193) نفی می‌شود.

تأثیر وضعیت عمومی جامعه، بر سرنوشت آن

ما دو گرفتاری خیلی بزرگ داریم. هم در دنیا و هم در آخرت، به‌صورت جمعی و قومی محاسبه و جزا می‌بینیم. ما گرفتار جامعه هستیم. خدا در دنیا از جامعه معدل می‌گیرد. مثلاً وقتی آدم‌های هرزه مظلوم‌نمایی کرده و یک عده‌ از افراد جامعه شفقت و گرایشی به آنها پیدا کنند؛ خدا جمع‌بندی می‌کند و اگر تعدادشان زیاد باشد، عصاره‌اش را در نظر می‌گیرد و ممکن است همان را بر مردم حاکم ‌کند.

در مورد افراد خدا به سِرّ آنها نگاه می‌کند، هرچه در دلشان باشد در مقدرات افراد قرار می‌دهد و آن را به سرشان می‌آورد. از این بیشتر خدا به جمع‌بندی وضعیت جامعه نگاه می‌کند و هرچه باشد به سر جامعه می‌آورد. پس اگر بناست از خدا بترسی اعمال بدِ خودت یک درصد ماجراست، برای اعمال بد جامعه‌ات بترس! در غزوۀ حُنین تعداد لشکر اسلام بیشتر از لشکر دشمن بود، اما شکست خوردند؛ چون بعضی‌ها غرور پیدا کردند و دست از توکل برداشتند. جامعۀ مغرور شکست می‌خورد حتی اگر رسول‌خدا(ص) در میانشان باشد. بدی‌های افراد با امتحان و گناه ظاهر می‌شود؛ اما بدی‌های جامعه با مسئولین بد و خوبی‌های جامعه با مسئولین خوب آشکار می‌شود.

مسئولیت هدایت و اصلاح جامعه نسبت به خودش

بعضی‌ها آن‌قدر تقابل امیرالمؤمنین(ع) با معاویه و تقابل امام حسین(ع) با یزید را برجسته می‌کنند که از ماهیت اجتماعی تاریخ غافل می‌شوند. مسئول هدایت و اصلاح یک جامعه، خود آن جامعه است. وقتی جامعه مرض داشته باشد امیرالمؤمنین(ع) را از دست می‌دهد و معاویه بر آن مسلط می‌شود. لذا امیرالمؤمنین(ع) خودِ جامعه را خطاب قرار می‌دهد.

مردم شهرهای بصره، شام و حتی مدینه بدتر از مردم کوفه بودند؛ اما خدا به مردم کوفه غضب کرد و آنها قاتل امام حسین(ع) شدند. امیرالمؤمنین(ع) پنج سال میان آنها زندگی کرد و حجت بر آنها تمام شد. خدا کسانی را که علی(ع) را اذیت کردند، نابود کرد.

اثر رسانه و افراد پر سروصدا بر شخصیت جامعه

جامعه مثل فرد برای خودش شخصیت و صفاتی دارد. هرکس در جامعه پرروتر است همان شخصیت جامعه را شکل می‌دهد. کسانی که سروصدا دارند مسئولین را تعیین می‌کنند و افکار عمومی را شکل می‌دهند. الآن اسم اینها را رسانه گذاشتند. در یک کلاس هرکس پرروتر باشد، کلاس را اداره می‌کند. اگر معلم بخواهد زندگی ‌جمعی به بچه‌ها یاد بدهد، باید با از بین ببردن خجالت و ترس بچه‌ها، همۀ آنها را پررو کند تا همه حرف بزنند. توابین -که همه شهید شدند- چهارهزار آدم خوب ولی کم‌رو بودند که نتوانستند به جامعۀ کوفه شکل بدهند.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 حسینیۀ ام‌ابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۱۹

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

23 Sep, 08:06


📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۳ - قسمت دوم

💠 اهمیت جامعه‌پردازی نسبت به خودسازی
💠 معنای «یا ایّها الذین آمنوا»
💠 فرق قرآن با سایر کتب
💠 اثر تلاوت و تدبر در فهم قرآن

استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ ام‌ابیها(س)

اهمیت جامعه‌پردازی نسبت به خودسازی

قرآن کریم می‌فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُم‏» (مائده، ۱۰۵) اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، به خودتان بپردازيد. هرگاه شما هدايت يافتيد، كسی كه گمراه شده است به شما زيانى نمى‌‏رساند.

بسیاری این آیه را فردی تفسیر می‌کنند و دلیل بر خودسازی می‌گیرند. وقتی از رسول‌خدا(ص) دربارۀ این آیه سؤال شد فرمود امر به ‌معروف و نهی ‌از منکر کنید؛ اما وقتی دیدی دنیا ترجیح یافته و از بخل و هوس پیروی می‌شود، به خودت بپرداز و عوام مردم را رها کن(مجمع البیان، ج۳، ص۳۹۲). بنابر این «علیکم انفسکم» برای وقتی است که از شما کاری برای جامعه برنمی‌آید. اگر کاری از شما برمی‌آید، اول به جامعه بپردازید. طبق این روایت خودسازی قبل از جامعه‌پردازی نیست؛ آن‌جایی است که انسان ناچار باشد.

معنای «یا ایّها الذین آمنوا»

نظر علامه طباطبایی در مورد این آیه این است که آیه نسبت به جامعه است؛ یعنی ای جامعۀ مؤمنین! قوا و توانایی‌های خودتان را بشناسید و به کار بگیرید، در این صورت دشمنان شما نمی‌توانند روی شما اثر بگذارند. مخاطب «یا أَیُّهَا الَّذِیْنَ آمَنُوا» تک‌تک مؤمنین نیست، بلکه جامعۀ مؤمنین است. بنابر نظر برخی از بزرگان، همۀ آیات شامل «یا أَیُّهَا الَّذِیْنَ آمَنُوا» مدنی هستند؛ یعنی خدا جامعۀ سامان‌یافتۀ مؤمنین که از ولایت برخوردار هستند را با تعبیر «یا أَیُّهَا الَّذِیْنَ آمَنُوا» خطاب می‌کند.

فرق قرآن با سایر کتب

قرآن می‌خواهد به ما یاد بدهد عضو کدام قوم هستیم، قوم ما چگونه است و ... . کسی زیاد پای قرآن بنشیند، نمی‌تواند زندگی فردی داشته باشد. خیلی از حرف‌های قرآن برای فرد نیست، برای جامعه‌ است. خدا که نمی‌خواهد با بیان قصه و تاریخ در قرآن سرگرم شویم. وجهِ تربیتی رویکرد تاریخی قرآن این است که می‌خواهد مؤمنین را ادب کند، آنها را بسازد. کتاب‌های علمی رایج اگرچه دینی هم باشند بیشتر دنبال آگاهی دادن، استدلال کردن، ساختن و پرداختن ذهن هستند؛ اما قرآن نمی‌خواهد فقط اطلاعات بدهد، بلکه طرز تفکر و نگاه را هم درست می‌کند! لذا قرآن، «بَصائِرُ لِلنَّاس‏» (جاثیه،۲۰) است، یعنی بصیرت و دید می‌دهد.

اثر تلاوت و تدبر در فهم قرآن

نباید طوری غرق جزئیات قرآن شوی که از روند آیات باز بمانی. دو تعبیر در قرآن بر این‌طور خواندن دلالت می‌کند: تلاوت و تدبّر.

تلاوت یعنی آیات را پشت سر هم گذاشتن. مثلاً در اوایل سورۀ بقره، خدا چهار آیه در مورد مؤمنین صحبت می‌کند، دو آیه در مورد کفار و دوازده آیه در مورد منافقین. اگر حجم آیات قرآن را نگاه کنید، می‌بینید مسئلۀ قرآن ملحدین نیست، مسئله‌اش مؤمنینی است که درست و کامل دینداری نمی‌کنند.

یک معنای تدبر هم پشت سر هم قرار دادن آیات است. برداشت از مجموعۀ آیات با برداشت از یک آیه فرق می‌کند. وقتی آیه‌ای در یک منظومه از آیات قبل و بعد دیده می‌شود، قصه فرق می‌کند. «هَلْ نُجازِي إِلَّا الْكَفُورَ»(سبأ،۱۷)؛ آیا ما جزء ناسپاس را مجازات می‌کنیم؟! این آیه بعد از قصۀ قوم سبا است، پس ناظر به قوم ناسپاس است نه فرد ناسپاس! چه‌بسا رفتار خدا در مقابل فرد با رفتار خدا در مقابل جامعه فرق کند؛ شاید از فرد بگذرد اما جامعه را سریع مجازات کند.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 حسینیۀ ام‌ابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۱۸

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

18 Sep, 09:00


📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۳ - قسمت اول

💠 فرهنگ زندگی‌ جمعی، عصارۀ دین
💠 عامل اتصال مردم و ایجاد امت
💠 علت بیان داستان اقوام در قرآن
💠 تلازم امامت با امت

استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ ام‌ابیها(س)

فرهنگ زندگی‌ جمعی، عصارۀ دین

خدا به عنوان قوم و امت با ما برخورد می‌کند، البته نه قومیت به‌معنای ترک، کرد، لُر، بلوچ ...، بلکه به‌معنای امت اسلام و گروه مؤمنان که شما عضو آنها هستید. طبق توصیه مقام معظم رهبری لازم است به دانش‌آموزها زندگی‌ جمعی یاد داده شود. آنها دوست دارند رفیق‌بازی و تیم‌کِشی کنند. این حال نوجوان را تحویل بگیرید! به آنها بگویید مثل فوتبال گروه‌بندی و یارکِشی کنند. خوب است که تمرین ریاضیات هم تیمی باشد. نوجوان می‌خواهد فرآیند اجتماعی‌شدن و عضوی از امت اسلامی شدن را طی کند؛ اما متوقفش کردیم.

فرهنگ زندگی‌ جمعی عصارۀ دین است. دین خیلی هوشمندانه است، ولی خیلی‌ها این‌طور تصور نمی‌کنند؛ از این‌طرف قرآن نازل کرده تا شما تربیت اجتماعی پیدا کنید و از آن‌طرف یک محل اجتماع به نام مسجد گذاشته است.

عامل اتصال مردم و ایجاد امت

امام حسین(ع) یک حلقۀ وصل است تا مردم به هم متصل شوند؛ ما را دور هم جمع کرد تا دین را نگه دارد. الآن هم امام حسین(ع) جمع بیست میلیونی برای خدا درست می‌کند. حضرت امام(ره) فرمود: اگر کسی در خانه‌اش زیارت عاشورا بخواند و صد لعن و صد سلام بگوید، اسلام حفظ نمی‌شود. امام موجب ائتلاف جدایی‌ها است، «وَ ائْتَلَفَتِ الْفُرْقَةُ» (زیارت جامعه کبیره). این انقلاب اسلامی، با هیئت‌های مؤتلفه جان گرفت و شروع شد. هیئت‌های مؤتلفه، کلمۀ خیلی عمیقی است. ریشۀ هیئت‌های مؤتلفه را مرحوم شاه‌آبادی، استاد عرفان حضرت امام(ره) راه انداخت.

ما با «حسین»(ع) در آستانۀ امت اسلامی شدن هستیم! گویا کلّ انقلاب اسلامی مقدمه بود، برای بیداری و قدرت گرفتن جریان مقاومت در منطقه تا کلّ منطقه بتواند امنیت برگزاری اربعین را فراهم کند. حضرت امام(ره) می‌فرمود: هیچ عاملی مثل سیدالشهدا نمی‌تواند بین دل‌ها ارتباط و اتحاد برقرار کند. وقتی متوجه می‌شویم امام حسین(ع) با چه هزینه‌ای جامعه و اجتماع ما را شکل داده، خجالت‌زده می‌شویم.

علت بیان داستان اقوام در قرآن

چرا خدا داستان اقوام را در قرآن مطرح می‌کند؟ برای اینکه بفهمیم ما هم قوم هستیم. آیا جالب نیست موضوع بسیاری از آیات قرآن اقوام هستند؟! مثل «لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ ...» (انعام،۲۴) ما بر امت‌هایی قبل از تو پیامبرانی را فرستادیم و ... . «كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ الْأَحْزابُ مِنْ بَعْدِهِمْ ... » (غافر،5). خداوند در آیات زیادی بر امر اجتماعی می‌پردازد. «إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ» (رعد،11) خدا سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد مگر اینکه آن قوم با انجام کارهایی وضع خودشان را خراب کنند. با این حال چرا ما تلقی جمعی از قرآن پیدا نمی‌کنیم؟! چون تلقی فردی از دین در ذهن ما فرو رفته است.

تلازم امامت با امت

مسلمان شدن کافی نیست، عضو امت شدن هم لازم است. مسئلۀ امت هنوز جا نیفتاده است. کسی که به امت شدن نرسیده، چطور دنبال امام می‌گردد!؟ امامت غالباً با امت معنا می‌‌دهد. شما نمی‌توانید امامت را بدون امت به‌طور دقیق بشناسید. امام هم نمی‌تواند بدون امت امامت کند. متأسفانه غالب افراد می‌خواهند تنهایی با امام ارتباط برقرار کنند.

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 حسینیۀ ام‌ابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۱۸

@Panahian_text

متن | علیرضا پناهیان

16 Sep, 13:58


📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۲ - قسمت دوم

💠 روش تربیتی دین، «به فکر واداشتن» است
💠 درجات مؤمنین، بر اساس مقدار تفکرشان است
💠 وارد شدن به اجتماع و فرار از فردیت، راه معنویت و تقرب است‌

استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ ام‌ابیها(س)

روش تربیتی دین، «به فکر واداشتن» است

منبع و محل تفکر ما چه چیزی باید باشد؟ تاریخ گذشتگان؛ خداوند می‌فرماید: «فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» (اعراف،176) روش قرآن به تفکر واداشتن است، نه‌تنها در بحث‌های تاریخی بلکه کلاً قرآن این‌گونه است که انسان‌ها را به تفکر وادار کند.

دین این روش تربیتی را می‌پسندد؛ اما مذهبی‌ها خیلی‌وقت‌ها این روش را رعایت نمی‌کنند، به جای اینکه جوان را وادار به فکر کنند، می‌خواهند مراقبت کنند او نتیجۀ غلط نگیرد. باید جوان به فکر وادار شود، نه اینکه نتایج را جلویش بگذاریم و بگوییم اینها را قبول کن و یاد بگیر. قرآن معماگونه حرف می‌زند، شما باید معماها را حل کنید.

امتحان‌ها در مدارس و دانشگاه‌ها مبتنی بر حافظه‌ است. متأسفانه حوزۀ علمیه هم چند سالی است نمره‌ای شده و بر اساس حافظه نظر می‌دهند. این راحت‌ترین و غلط‌ترین راه ارزیابی است. باید تفکر پرورش پیدا بکند. وقتی تفکر پرورش پیدا کند، تور ماهیگیری به افراد داده‌اید؛ اما وقتی حافظۀشان زیاد شود ماهی در انبارشان ریخته‌اید.

درجات مؤمنین، بر اساس مقدار تفکرشان است

یکی از اهداف مهم تهاجم فرهنگی این است که شما تحلیل نکنید و تفکر عمیق نداشته باشید. ویژگی مهم انحراف دینی مثل اسلام آمریکایی این است که اهل تفکر نیستند. تحجر دشمن شمارۀ یک تفکر است. متحجرها دیگران را از دین متنفر می‌کنند.

امام‌باقر(ع) به امام‌صادق(ع) فرمود: «يَا بُنَيَّ اعْرِفْ مَنَازِلَ الشِّيعَةِ عَلَى قَدْرِ رِوَايَتِهِمْ وَ مَعْرِفَتِهِمْ فَإِنَّ الْمَعْرِفَةَ هِيَ الدِّرَايَةُ لِلرِّوَايَةِ وَ بِالدِّرَايَاتِ لِلرِّوَايَاتِ يَعْلُو الْمُؤْمِنُ إِلَى أَقْصَى دَرَجَاتِ الْإِيمَان‏» (معانی الاخبار، ص1) شیعیان مقامات و مراتبی دارند، درجه‌شان را باید براساس مقدار درایت و تفکرشان در روایات تشخیص بدهیم، نه براساس تعداد احادیثی که حفظ دارند.

مشکل امروز دینداران ما این است که می‌خواهند فقط با نقل و نه با عقل و فکر در آیات قرآن و آنچه که از معصومین(ع) نقل شده است، به نتیجه برسند.

وارد شدن به اجتماع و فرار از فردیت، راه معنویت و تقرب است‌

به اعتقاد علامۀ طباطبایی یکی از مزیت‌های قرآن این است که در بحث تاریخ یک باب جدیدی را باز می‌کند و آن «تاریخ اقوام و ملل» است، تا قبل از آن سابقه ندارد تاریخ اقوام بیان بشود، مثلاً این قوم این‌طور بود، بعد به اینجا رسید، بعد آن‌طور از بین رفت.

ایشان می‌فرماید: «... و از همين جا است كه مى‏بينم قرآن همان عنايتى را كه به داستان اشخاص دارد، به داستان و تاريخ امت‌ها نيز دارد بلكه اعتنايش به تواريخ امت‌ها بيشتر است.» راه معنویت وارد شدن به اجتماع است. فردیت نقطۀ انحرافی است که باید جلویش را بگیریم، رها کردن اجتماع و فرو رفتن در فردیت، تقرّب نمی‌آورد. هرکس می‌‌خواهد مقرب بشود، در جمعیت غور کند و از فردیت فرار کند، تا حال خوبی پیدا کند. این رویکرد تربیتی قرآن است که یک کتاب انسان‌ساز است.

ایشان در ادامه می‌فرماید: «برای اینکه در عصر نزول قرآن آنچه از تاریخ بر سر زبان‌ها بود تنها احوال پادشاهان و رؤسای امت‌ها بود.» هنوز هم کتاب‌های تاریخ‌ مدارس ما غالباً تاریخ‌ پادشاهان است. «و ناقلین تاریخ هیچ در صدد ضبط احوال امت‌ها و تواریخ جوامع نبودند. شرح حال جوامع تنها بعد از نزول قرآن باب شد.» (ترجمه تفسیر المیزان، ج۴، ص۱۵۳)

📢 صوت: @panahian_mp3

🚩 حسینیۀ ام‌ابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۱۷

@Panahian_text