مــحــراب پــرســتــش @mehrabeparastesh Channel on Telegram

مــحــراب پــرســتــش

@mehrabeparastesh


📚هنر و ادبیات پارسی و شعر 📚
ارتباط با شاعر :
💥 @parastesh_madadi

مــحــراب پــرســتــش (Persian)

Welcome to مــحــراب پــرســتــش (mehrabeparastesh), a Telegram channel dedicated to Persian arts, literature, and poetry. If you are a fan of Persian culture and language, this is the perfect place for you to explore and immerse yourself in the rich tradition of Persian literature. From classic Persian poetry to contemporary works, this channel offers a wide range of content to satisfy your literary cravings. Connect with like-minded individuals who share your passion for Persian arts and poetry. Engage in discussions, share your favorite literary pieces, and discover new works that will inspire and captivate you. Whether you are an aspiring writer, a poetry enthusiast, or simply someone who appreciates the beauty of Persian language, مــحــراب پــرســتــش is the place to be. Don't miss the opportunity to interact with the talented poets and writers in the Persian literary world. Stay updated on the latest events, book releases, and poetry readings happening in the community. Join us in celebrating the rich heritage of Persian literature and expanding your knowledge of this enchanting language. Follow us on Telegram at @parastesh_madadi and join our growing community of Persian art and poetry lovers. Let's embark on a journey of discovery and appreciation for the beauty of Persian culture together. 📚💥✍

مــحــراب پــرســتــش

26 Sep, 09:31


@mehrabEparastesh

آواز باران .....

کنار کوچه ی باران صدایت می کنم گاهی
نمی پرسی چرا اینجا هوایت می کنم گاهی ؟

تو هم آواز بارانی که در من نرم می باری
شبیه عشق ، میل دست هایت می کنم گاهی

تو در من شعر می خوانی و من در خلسه ی شعرم
علیرغم پریشانی ، دعایت می کنم گاهی

نمی خواهم بفهمد عشق از چشمت چه ها دیدم
ولی با خلوت خود ، آشنایت می کنم گاهی

نمی فهمند دردم را پرستو ها که برگشتند
خودم را ، شعرهایم را ، فدایت می کنم گاهی

به خاکستر نشینی عادتم دادی ، نفهمیدی
نگاه خسته ام را خاک پایت می کنم گاهی

صدای خنده ات از دور می آید ، ولی حالا
اگرچه خسته ام ، اما صدایت می کنم گاهی .

#پرستش_مددی

#شهریورماه1403

#parasteshmadadi
#parastesh_madadi

@mehrabEparastesh

مــحــراب پــرســتــش

19 Sep, 17:45


@mehrabEparastesh


نم نم ببار و امشب مرا شراب کن .....


محصول عشق هم نفسی با ستاره هاست
مثل ردیف خنده ته چارپاره هاست

صحن و سرای چشم تو آرامه ی من است
زیبایی رواق نظر در مناره هاست

تو عاشقانه در دل من راه می روی
رعنایی  شکوه تو در استعاره هاست

تو مثل من  غزل بوده ای  ، ولی
با تو برای واژه ی آئینه چاره هاست

سهم من از شکوه غزل های  چشم تو 
دریای مثنوی به غرور ستاره هاست

ای از شراب سرخ نگاهت اصیل تر
لبخند تو ست آینه ای بی بدیل تر

موسیقی کلام منی در فضای شعر
سرشاخه ی نگاه منی در هوای شعر

آئینه ها به دیدن تو خو گرفته اند
رطب عشق از رخ تو رو گرفته اند

باران که در غزل به تو تعبیر می شود
چون سوره ای به چشم تو تفسیر می شود

نم نم ببار و روح مرا هم شراب کن
حس مرا تو دور تر از اضطراب کن

دیوارهای کاغذی شهر را بپوش
در من نشسته جام نگاه مرا بنوش

مست از نگاه ساده ی پروانه ها بشو
برق امید در دل ویرانه ها بشو

لبریز کن جام قلم های خسته را
پایان بده به سستی روح شکسته را

امشب بیا غرور دلم را مجاب کن
پروانه های خسته ی شب را جواب کن

آتش بزن به جان همه بیدِمشک ها
کوه شکوه عربده ها را خراب کن

از شعر من بریز به فنجان درد خویش
احساس باغ را تهی از اضطراب کن


لبریز شعر و حادثه های مجددم
در واژه های خسته ی من انقلاب کن

انگور ناب تاک شعورم به دست خویش
امشب مرا به شعر بخوابان ، شراب کن


#پرستش_مددی

#شهریورماه1403

#parasteshmadadi
#parastesh_madadi

@mehrabEparastesh

مــحــراب پــرســتــش

19 Sep, 17:08


@mehrabEparastesh

همسایه ی پاییزم ‌‌‌‌.....

""من سخت نمیگیرم ، سخت است جهان بی تو""
دنیا چه نفس گیر است ، در بغض گران بی تو

غم کوچه ی بن بست است ، با عاطفه همدست است
از فاصله سرمست است ، حتا نگران بی تو

رفتی و نپرسیدی ، حالِ دلِ زارم را
هرگز تو نفهمیدی دردِ من و جان بی تو

می سوزم و می سازم ، با حسرت جانکاهم
تو مست زمین بی من ، من گیر زمان بی تو

با شهر گلاویزم ؛ همسایه ی پاییزم
لبریزم و لبریزم ، در اشک روان بی تو

حالا به که رو آرم ، در حسرت و تنهایی
بگذار بمیرم من ، بی باغبان ، بی تو

#پرستش_مددی

#مردادماه1403

#parasteshmadadi
#parastesh_madadi

@mehrabEparastesh

مــحــراب پــرســتــش

07 Jul, 09:02


مــحــراب پــرســتــش pinned «@mehrabEparastesh 💔🍃🕊به بهانه ے #میلاد_برادرم ڪه با ڪــوچ ناگهانے اش سوگنامه ے عــشــق را در من زنده ڪرد🕊🍃💔 جاے تو خالے است در این غمسراے من هرچند بے تو مے شڪند شاخه هاے من #میلاد توست در دل من موج مے زند دریاے مات و مبهم بے انتهاے من بے تو چقدر…»

مــحــراب پــرســتــش

20 Apr, 16:44


@mehrabEparastesh

اردیجهنمی سوزان....

💔به مناسبت سالروز آسمانی شدن
#مادرم که مصادف با سالروز زمینی شدنش بود 💔

مثل شبنم به روی گونه ی صبح
راه می افتی و حواست نیست
یک بهانه بجز دوتا لبخند
مخمل ساده ی کلاست نیست

فرش راهت شده تمام دلم
رقص چشمان من پناهت باد
شهر پروانه های بی پروا
یکه تاز تب نگاهت باد

درس دستان آسمان خیزت
نذر احساس خسته ات کردم
فرش راهت کنم که برگردی
سایه را دست بسته ات کردم

بوی عطر تو باز می پیچد
از حیاط نفیس این خانه
واقعن تا تو می رسی از راه
رقص گل می دهم به پروانه

تو نه تنها بهار ، بلکه فقط
بهترین کوه باورم بودی
مثل اشعار چشم ساده ی من
بهتر از کوه ،
#مادرم بودی

بوی دستان آسمانی تو
لای موهای من ذخیره شده
آسمان هم پس از تو انگاری
به نگاهم چقدر خیره شده

دختر کوچک نفس هایت
روی دست بهار می گرید
غم
#بی_مادری و تنهایی
مثل من بیقرار می گرید

بعد تو چشمهای معصومت
در دلم مانده ، شاعرم کرده
رد پای تو در غزل هایم
مثل قویی مسافرم کرده

بعد تو مانده ام ولی تنها
به نگاهت چقدر زل زده ام
روی موهای ساده ام گاهی
من به یاد تو تاج گل زده ام

کاش می آمدی و می دیدی
که جهانم چقدر دلگیر است
نفسم از زمانه می گیرد
دل من از بهانه ها سیر است

تو ولی نیستی که زل بزنی
توی چشمان آسمان خیزم
بعد تو من میان آدم ها
مثل سر شاخه های پاییزم

فصل # اردیبهشت اشعارم
شده
#اردیجهنمی_ سوزان
بعد تو من بهار را دادم
به همان دست های بی هیجان

دست هایی که فکر می کردم
می توانند باورم بکنند
بی خبر بودم اینکه بعد از تو
بنشینند و پرپرم بکنند

#مادرم باز هم دعایم کن
به دعای تو سخت محتاجم
به تو و گرمی نفس هایت
مثل برگ درخت محتاجم

زندگی فصل سبز هم دارد
دائمن زندگی زمستان نیست
رود جاری همیشه رویایش
عشق در دامن نیستان نیست

به نگاهم ببخش باران را
تو برایم همیشه رویا باش
بخدا میدهم نگاهت را
تکیه گاهم در این غزل ها باش

#پرستش_مددی

#parasteshmadadi
#parastesh_madadi


#یکم_اردیبهشت1403🌾
#28فروردین_ماه🕊

        🦢 🥀💔 🥀💔 🥀💔 🥀 🦢

@mehrabEparastesh

مــحــراب پــرســتــش

19 Mar, 21:54


@mehrabEparastesh

در کـویـر تـن تـو لـبـریـزم....


بعد هر انتظار طولانی
موج های تو را رصد کردم
روبروی تمام فاصله ها
خنده را لای اشک سد کردم

در کویر تن تو لبریزم
از سراب شکوه اندامت
ماه بی پرده نقره می ریزد
بر بلندای کوه اندامت

زخم تاریخ در تنت جاری
داغی ماسه بر دلت پیدا
از شراب نگاه دریائیت
مستی حجم ساحلت پیدا

دختر بی قرار کنج کویر
مثل مهتاب توی برکه برقص
کاروان های خسته می آیند
پس کمی روبروی برکه برقص

دست هایت شکوه الوند است
شانه ات اصفهان طنازان
گیسوانت شلال کرمانند
چشم هایت زبان طنازان

تا قدم می زنی به خنده ی من
لطف باران فقط رطب خیز است
گام هایت غرور رفسنجان
شانه ها امتداد نیریز است

سروها در تن تو می رقصند
پسته ها شعرهای خندانند
گل، گهرهای ساده تر از آب
با تو در من ترانه می خوانند

معبد چشمهای زیبایت
بارگاه پرستش عشق است
هر ورق خنده های لبریزت
دیدگاه پرستش عشق است

دختر قصه ی کریمانست
سیرجان تمام رویاها
امشب از قصه ها بزن بیرون
پَر بزن در حریم دریاها

#پرستش_مددی

#parasteshmadadi
#parastesh_madadi

#اســفــنــدمــاه۱۴۰۲

@mehrabEparastesh

مــحــراب پــرســتــش

30 Jan, 04:43


@mehrabEparastesh

بــــــــدون تــــــــو ...‌‌


حــتــا خــداے بــے تــو خــدایــے قــشــنــگ نــیــســتــ
غــیــر از لــب تــو هیــچ دعــایــے قــشــنــگ نــیــســت

ایــن بــاغ بــے تــو مــثــل بــیــابــانــِ بــایــر اســتــ
بــاغ بــدون ســرو ڪــه جــایــے قــشــنــگ نــیــســت

لــبــخــنــد تــو بــهانــه ے مــن در ســرودن اســتــ
بــے خــنــده هیــچ آب و هوایــے قــشــنــگ نــیــســت

بــے تــو فــقــط صــداے دلــم را شــنــیــده ام
هرچــنــد بــے تــو هیــچ صــدایــے قــشــنــگ نــیــســت

پــروانــگــے شــڪــوه غــزل در پــرســتــش اســت
در مــن همــیــشــه آیــنــه هایــے قــشــنــگ نــیــســت

وقــتــے بــراے مــن قــفــس و آســمــان یــڪــیــســتــ
یــعــنــے جــهان بــدون تــو جــایــے قــشــنــگ نــیــســتــ
 
#پرستش_مددی

#parasteshmadadi
#parastesh_madadi

بــــــهمــــــن مــــــاه  ۱۴۰۲


@mehrabEparastesh

مــحــراب پــرســتــش

29 Jan, 17:28


@mehrabEparastesh

ورق بــرگــشــتــ....

درست آخر این داستان ورق برگشت
میان چشم تو و آسمان ورق برگشت

قرار بود یکی از من و تو رد بشود
قرار تازه نشد ، بعد از آن ورق برگشت

بهار بود و هوا هم هوای باران بود
درست موقع رنگین کمان ورق برگشت

تو زُل زدی به من و کاخ عشق ویران  شد
ستاره زد به دل کهکشان ورق برگشت

تو سر به شانه ی من شعر ِعشق می خواندی
میان لحظه ی نجوایمان ورق برگشت

ستاره باور ِما را به ظرف نفرت ریخت
زمان دیدن مان ناگهان ورق برگشت

#پرستش_مددی

#parasteshmadadi
#parastesh_madadi

بــــهمــــن مــــاه  ۱۴۰۲

@mehrabEparastesh

مــحــراب پــرســتــش

03 Dec, 20:18


@mehrabEparastesh

🔸زادروزم شــده ؟!
                    نــمــے دانــمــ...!🔸

آذرستان و آذر و پاییز ، رنگها با دلم هم آوایند
هر طرف می روم تمامی باغ مثل باران به چشم می آیند

رازقی ها سرود می خوانند ، زادروزم شده ! نمی دانم
سروها در کشاکش ذهنم سر به سقف سماع می سایند

به خودم وعده می دهم شاید ذهن باران عوض شود در من
می نشینم کنار زنبق ها تا که گلها کمی بیارایند

صبحدم ، اول سپیده مرا کاج ها روی شانه می گیرند
باد با رقص عطر شب بوها کاش یک لحظه پرده بگشایند

همه ی باغ حال خوش دارد ، سرنوشت من از غزل لبریز
مثل اینکه بهانه ها در من ، عشق را بی بهانه می زایند

من دماوند قصه ی عشقم ، دامنم لاله پرور است اما
دشت های وسیع اطرافم از تبار دلِ پریسایند

زادروزم همیشه غمگین است ، هیچکس در دلم نمی روید
وعده هایم همیشه یکرنگ اند، قصه هایم همه غم افزایند

آذرستان من پر از آذر ، شعرهایم بهای آمدنم
چشمهایم اسیر لبخندم ، با دل تنگ من هم آوایند

#پرستش_مددی

#parasteshmadadi
#parastesh_madadi

🍁🍂بــہ مــنــاســبــت زادروزم ،
#دهــم آذرمــاہ۱۴۰۲ 🍂🍁

@mehrabEparastesh

مــحــراب پــرســتــش

03 Dec, 17:46


@mehrabEpsrastesh

آرزوهاے مــحــال...

بگذار من بانوی فوق العاده ات باشم
مثل گلی شاداب بر سجاده ات باشم

من آرزوهای محال یک غزل هستم
بگذار بین سروها آزاده ات باشم

هر جور می خواهی مرا از کوچه ها رد کن
باید که موم دست های ساده ات باشم

حتا اگر از من گریزانی ، رهایم کن
بگذار ماهِ از نظر افتاده ات باشم

من سرزمین خسته ی خشکیده ام ، بگذار
تصویر غم بر شانه های جاده ات باشم

حرفی بزن با من که باران بر سرت بودم
من دوست می دارم همان دلداده ات باشم

#پرستش_مددی

#parastesh_madadi
#parasteshmadadi

آذرمــاه ۱۴۰۲

@mehrabEparastesh

مــحــراب پــرســتــش

30 Nov, 17:31


@mehrabEparastesh

نــفــس بــڪــش...


مثل پرنده باش و برایم نفس بکش
از آسمان بیا به هوایم نفس بکش

دست مرا بگیر و ببر تا خیال باغ
در خلوت خیال به جایم نفس بکش

من انعکاس نور تو ام توی آینه
از ماورای آینه هایم نفس بکش

با تردی خیال من از کوچه رد بشو
آرام تر میان صدایم نفس بکش

این شعر تازه را به تو تقدیم می کنم
پایان شعر،توی دعایم نفس بکش

پائیزه ی نگاه تو در لای دفترم
جا مانده ای شبیه خدایم نفس بکش

گفتی برو که بی تو نفس تازه ت کنم
دور از توام ، از تو جدایم ، نفس بکش


#پرستش_مددی

#parastesh_madadi
#parasteshmadadi

آذرمــاه ۱۴۰۲

@mehrabEparastesh

مــحــراب پــرســتــش

24 Oct, 17:15


@mehrabEparastesh

بــے تــو هوایــم ابــرے ســت...


آدم از دست تو دیوانه شود یا نشود
مصلحت نیست که ویرانه شود یا نشود

آبشار از سَرِ سَرچشمه  که جاری بشود
چه تفاوت بکند شانه شود یا نشود

تو سحرگاه منی، بی تو هوایم ابری ست
پیله ی عشق چه پروانه شود یا نشود

بچه ققنوس غریبم ،هوسم پرواز است
گرچه رویای مرا  لانه شود یا نشود

مثل صیاد شدم در دل بغرنج کویر
گرچه احساس تو پیمانه شود یا نشود 

ترسم آنست که روزی نرسم بر سر جوی
قصه ی ما ، تِمِ  افسانه شود یا نشود

آهوی جلد بیابان چه به باران بودن
فکرم آن است که دیوانه شود یا نشود

#پرستش_مددی

#parasteshmadadi
#parastesh_madadi

آبــــان مــــاه ۱۴۰۲

@mehrabEparastesh

مــحــراب پــرســتــش

24 Oct, 16:24


@mehrabEparastesh

نــم نــم مــیــان واژه های شــعــر مــی بــارم...

در زیر نور چشمهایش شعر می کارم
از بس پریشان لابلای موج افکارم

از ابتدا هم گفته بودم توی این دنیا
تنها دلی ساده، درون سینه ام دارم

دریا شبی برساحلش می زد نمی فهمید
من از غم او سالهای سال سرشارم

بگذار وقتی موجها آرام می آیند
موهای او را دست این امواج بسپارم

تاریخ می فهمد که من در اوج دلداری
در بین شب موهای او روح غزلزارم

تصویر بردار از تمام زخمهایم تا
باور کنی او را پسِ نُت های گیتارم

حالا خودم را می شمارم لابلای او
نم نم میان واژه های شعر می بارم


#پرستش_مددی

#parasteshmadadi
#parastesh_madadi

مــــهر مــــاه ۱۴۰۲

@mehrabEparastesh

مــحــراب پــرســتــش

11 Sep, 14:41


@mehrabEparastesh

بــازے تــقــدیــر...

او قدر ترا در گذر حادثه نشناخت
تا آخر عمرش به نگاه تو نپرداخت

او سوخت تو را در تب و انگار نفهمید
از تو غزلی بی سر و ته در دل ما ساخت

در کشمکش موی تو هر بیت نوشتم
آوار شد و در دل من دغدغه انداخت

پاییزه ی احساس غزل رنگ به رنگ است
باد از طرف شرق نگاه تو به ما تاخت

بازی که عوض شد وسط معرکه هر روز
او بازی تقدیر خودش را به شما باخت

زخم از نفس هرکه به احساس تو ننشست
تاوان نگاه تو ولی حادثه نشناخت

#پرستش_مددی

#شهریورماه1402

#parasteshmadadi
#parastesh_madadi

@mehrabEparastesh

مــحــراب پــرســتــش

07 Sep, 18:31


@mehrabEparastesh
گاهی ...

از گوشه ی لبهاش می ریزد عسل گاهی
از واژه هایش می چکد شعر و غزل گاهی

از ابتدای قصه می نوشد شرابی ناب
از چشمه های شرقی چشم اجل گاهی

در زیر باران می رود با چتری از شبنم
می پیچد از پس کوچه های محتمل گاهی

از بیت های پخته ی سعدی پس از باران
از حفظ می خواند دو بیتی لا اقل گاهی

در تخت جمشید نگاهش بزم دل دارد
بحر هزج را می کشد روی رمل گاهی

آرام می گیرد بدون دغدغه در شعر
بی تیغ می رقصد ته جنگ و جدل گاهی

گُرد آفرید قصه می بافد رجز را با
مستفعلن مستفعلن بعد از فَعَل گاهی

با شهرزاد  قصه گو معجونی از تقدیر
آرام باید بشنود صوت زُحل گاهی

حالا پسِ گلدسته های معبدی از عشق
آرام می گیرد خدا را در بغل گاهی

#پرستش_مددی

#parastesh_madadi
#parasteshmadadi

#شهریورماه1402

@mehrabEparastesh

مــحــراب پــرســتــش

04 Sep, 15:43


@mehrabEparastesh

همه جا از تو سخن می گویند ...

این حوالی همه جا از تو سخن می گویند
بغض ها ، حنجره ها از تو سخن می گویند

هر طرف رو بکنی شایعه ها بسیار است
کاج ها سر به هوا از تو سخن می گویند

عشق ، نفرت ، هوس ، اندوه تراکم این است
واژه ها زخم سُرا از تو سخن می گویند

آمدی از سفر دور ، بفرما بنشین
تا بگویم که چرا از تو سخن می گویند

توی هر کوچه و پس کوچه بلا نسبت ما
عده ای عقده گشا از تو سخن می گویند

هیچ کس لایق پروانگی عشق تو نیست
فکر کن تا به کجا از تو سخن می گویند

یقه کیپ اند و پر از پینه ی پیشانی جهل
وسط رنگ و ریا از تو سخن می گویند

توی احساس تو "صاحب نظران حیرانند "
تازگیها همه جا از تو سخن می گویند

#پرستش_مددی

#شهریورماه1402

#parastesh_madadi
#partastrshmadadi

@mehrabEparastesh

مــحــراب پــرســتــش

31 Aug, 17:35


@mehrabEparastesh

حــســرت بــاران عــشــق


همیشه سایه ی ماه تو بوده روی سرم
نخواه ! حسرت باران عشق را ببرم

شبیه رود به دریا بریز و باور کن
که من به منظره ها بی بهانه می نگرم

تو اتفاق بزرگی ! که سخت می افتی
درست بین همین خاطرات مختصرم

مسیر عشق من و تو به کام باران است
نبسته هیچ زمان دست عشق بال و پرم

مرور می کنم ابیات چشم های تو را
نگاه می کنم از گوشه های چشم  تَرَم

نرو به متن خیابان که شهر نا امن است
من از سکوت غم انگیز شهر با خبرم

سکوت ، پای مرا هم به فصل گریه کشید
عبور می کنم  از دردهای دور و برم

بپاش نقره ی اشکت به کوچه ها شاید
کسی نبیند و من هم به آسمان بپرم

#پرستش_مددی

#شهریورماه1402

#parastesh_madadi
#partastrshmadadi

@mehrabEparastesh

مــحــراب پــرســتــش

29 Aug, 18:56


@mehrabEparastesh

با خودت پرواز کن ،آزادگی را سر بده....


بغض را از گوشه اندیشه در می آورم
چشم غم را از درون شیشه در می آورم

خسته ام از این همه طوفان پی در پی ، اگر
عشق باشد کوه را از ریشه در می آورم

تو ستون عشقی و هرگز نباید بشکنی
با وجود تو دمار از بیشه در می آورم

بیستون را می شکافم ، عاقبت فرهاد را
از میان ضربه های تیشه در می آورم

ردپایم را بگیر و از غرورم رد نشو
من تو را از قلب عاشق پیشه در می آورم

با تو از بن بست آغوش غزل رد می شوم
در غرور مثنوی گاهی مردد می شوم

رد پایم را بگیر ، از کوچه هایم رد بشو
عاشق شعری که از هر کوچه می آید بشو

کل گندمزارها را شعله شو آتش بزن
خارها را در مسیر کوچ رو آتش بزن

زندگی را طرح چشم انداز باران ها ببین
عشق را آئینه ی رقص خیابان ها ببین

با وجود غم چه حاجت بر غرور زندگی ست
عشق یک عمری ست در حال عبور زندگی ست

با خودت پرواز کن ،آزادگی را سر بده
در نگاه تازه ای پروانه ها را پَر بده

چشم انداز غزل در من هوای دیگری ست
عشق گاهی واقعن یک آشنای دیگری ست

مظهر آزادگی پرواز با آئینه هاست
رقص گندمزارها رمز فنای  دیگری ست

با نسیم از شوکت باران بگو در شعر خویش
فقر گاهی حاصل هر ادعای دیگری ست

سهم من از عشق گاهی خنده ی آئینه نیست
قسمتی از درد جانسوز صدای دیگری ست

زخم ها از بغض های خسته ی پروانه هاست
ماه معمولن غرور بغض های دیگری ست

از خودم رد می شوم ، احساس را طی می کنم
تا بپیچم در خودم ، آئینه جای دیگری ست

#پرستش_مددی

#شهریورماه1402

#parasteshmadadi
#parastesh_madadi

@mehrabEparastesh

مــحــراب پــرســتــش

05 May, 17:19


@mehrabEparastedh

روز اول خدا غزل می خواند....


پشت دنیای شاعری گیرم
توی رویای نرم ابریشم
شاعری حس و حال زیبایی ست
پشت احساس زنده و مبهم

در جهان آنچه نام آن عشق است
راز مخفی ترین تجسم هاست
عشق مفهوم ناب مصداق است
توی امواجی از توهم هاست

در خیال منی که گم شده ام
شعر مصداق ساده ی عشق است
نور مفهوم زنده ی هر شعر
در سراشیب جاده ی عشق است

این جهان با همه سراشیبی
با همین راز زنده اش زیبا ست
شعر باشد ، جهان آدم ها
عشقِ پیچیده لابلای رویاهاست

شعر نبض تن جهان باشد
بی تپش هر تنی پریشان است
پس جهان بدون شاعرها
دائمن در مسیر طوفان است

شعر باشد کسی پریشان نیست
طعمِ لبخند می دهد نفسش
همه را مثل خویش می بیند
خارج از بغض خسته ی قفسش

شعر فرمانده ی سپاه غم است
همه دنیا اسیر تدبیرش
عشق ، غم ، حسرت و گلایه و شور
همه مبهوت اوج تاثیرش

روز اول خدا غزل می خواند
توی گوش جهان بی روحش
مثنوی می سرود و می خندید
لابلای تمام اندوهش

در جهان بدون شاعرها
زندگی یک نگاه بیهوده ست
همه ذرات روح آدم ها
از سکون و سکوت آلوده ست

شعر تزریق عشق در جان است
رد پای بهار روی زمین
در جهانی که شعر می سازد
هیچ کس نیست بی بهانه ، همین !

#پرستش_مددی

#parasteshmadadi

💫 Shahyar.Gh __ SG 7💫
💫
#جهان_بدون_شاعرها💫

@mehrabEparastesh