مسعود بختیاری

آبهمن علاءالدین (مسعود بختیاری) :
کوگ تاراز
ریمکس : محمد موریانی

@masoudbakhtiari1

🟢گزارش اختصاصی آرمان امروز از مراسم بزرگ افتتاح پروژه "صنعت قهوه ایران" با حضور مقامات عالی‌رتبه و فعالان این صنعت در روستای حاجی بیگ، شهرستان نظرآباد، برگزار شد.


لینک گزارش: /


@daily_arman

شعر زیبای "کُنارِ غَریو" که به گویش بختیاری توسط بانو"فریده چراغی" سروده شده. این ترانه‌ی محلی که به کررات توسط خوانندگان مختلف اجرا شده، برای نخستین بار توسط جناب آقای "رحیم عدنانی" اجرا شده است.⁣⁣
⁣⁣
⁣ ترجمه‌ی فارسی ترانه:⁣⁣
درختِ کُنارِ غریبی هستم که سهم من سنگ است،⁣⁣
عمریست که برای خودم مرثیه می‌خوانم و می‌گریم⁣⁣
اگر باد و باران به فریادم برسند⁣⁣
خودم را می‌تکانم تا غم از دل برانم⁣⁣
کبکِ مستِ من، بخوان تا گلویت را ببوسم ...⁣⁣
زیرا ستاره‌ی اقبال همان روی خوب توست!⁣⁣
هم‌چون مار تشنه‌ام و تو گویی چشمه‌ساران⁣⁣
دل من کویری سوخته است ای باران آهسته ببار!⁣⁣
من کاهم در دست تو ای باد هر جایی⁣⁣
اگر گل من بیاید دوباره بهار می‌شود!⁣⁣
چشمانم کاسه‌کاسه اشک و خونند ...⁣⁣
دلم هم‌چون راهزن سر راهت می‌نشیند.⁣⁣
دلم مانند اِسپند روی آتش می‌رقصد!⁣⁣
عمریست که دل...

@masoudbakhtiari1

🎧 زنده یاد آبهمن علاالدین ( مسعود بختیاری )

@masoudbakhtiari1

گفت و گوی بانو سریا داودی حموله در برنامه کلاب هاوس

اصالت موسیقی بختیاری و آبهمن علاالدین

@masoudbakhtiari1

شناسنامه شنيدارى بختيارى بودكه سنگ به سنگ، حال واحوال مردمان زاگرس را به آوا و آواز در مى نوشت. خنیاگری شـاعر كه اندوه و شادمانى ايل را كلمه كلمه زيسـته بودو در گرمسيرى صدايش، هيچ دلى بلاتكليف باقى نمى ماند.
اگرچه مهر به مهر تولد وغيبت بهمن علاءلدين، ياداورى مى شود اما بختيارى، گرم از گفت وگوى او با كوه و چشمه وکوﭺ است که هيج چيز نمى تواند ﺩرەهاى عمیق دلتنگی را جز سنگريزههاى صداى نجيب او پر كند.
روزگار ما نه روزگارى است كه چادرت را بهار به بهار و پاييز به پاییز برچينى و به راه بيفتى و نه گوشه دنجى چنان باقى مانده است كه به سـايه اش پناه ببری. انسان سر گشته ای كه در خويش خلاصه شده است و جز در تنهایی و به تنهایی، ییلاق و قشــلاق ندارد،حتمأ مفتون ايلاتی خوانى خواهد شد كه از "دَنگ" روزگار مى نالد و به حسـرت از زمانهایی ياد مى كند كه سر به سايه يكديگر داشتيم و چشم و گوش هم ﺑوديم.
حنجره بهمن، نه دست بر قضا كه به رنج و مشقت سرنا و كرناى بختيارى شده اسـت و آن  "خدا خو كرده" با گردگيرى از ميراث موسیقیایی ايل بختيارى و احياى خردمندانه آواها و آوازهایی كه تداعى خاطره جمعى را به دوش داشـتند و به نعمت دانش ادبى خويش و اشراف قاطع او بر توانش گويش بختیارى و به گزينى واژگانى،اتفاق آفرين شد.
رۄايات آوازى متمايز علاءلدين از كهن آوازهاى "برزيگرى" "صیادی" و "گاگریو" چنان با جام و جان مخاطب ممزوج می شود كە این دست كار‌ نه فقط موجب لذت شنيدارى كه احياو ابقاى فرهنگ مردمان كوچ نشین بختياري را رقم مى زند.
بهمن علاءالدين درست در روزگارى در شناسنامه بختيارى ثبت میشود كه به قول ديگر نام ونشانِ هم قبیله اش اردشير بختيارى: <بختيارى در بى هويت ترين شـرايط اجتماعى خويش به سـر مى برد وهيج الگويى نداشـت، حماســه ها با حضيض خاک افتاده بودند و سياستمدارانِ ناشى، قرباني صداقتِ لرىِ شان شده بودند و بختيارى در محاق كامل بود و ناگاه ستاره ای سر برآورد و با تلالم درخشان صدايش‌نورﻯ از اميد زندگى را در دلها نويد بخشـيد و چندى دراين ضلام درخشید و جست رفت>
اين سزاوارى هر چند دير و هر چند به تأخير ديگرخواسته، با انتشار آلبوم " مال کنون" که از كيميای هنر زنده ياد عطاء جنگوک جان ﺩۄچندانی گرفته بوﺩ، اتفاق افتاد.مال کنون قصه غصه همه بختيارى هايى است كه خانه هايشان را در كوچ پشت سر می گذارند وغم هايشان جز به ساز و آواز بختيارى ترجمه نمیشود.

راز فرهيختگى و سِرّ فرزانگى بهمن علاءلدين همين هم جهان شـدن با مردمانى است كه هر كدام به اميدى، مال كنون كردند و خانه و خانواده و خاطره و سنگ مزارى پشت سر گذاشته اند و به گلایه از کوهساران‌فاصله گرفته، از يكديگر دريغ شده اند.
آن "تشـني طلا" اگر چه سالیانى است كه سكوت كرده است اما مهر به مهر تولد و آبان به آبان"گِردِوارى" اوست، مجال مباركى كه نه بختيارى كه همه مردمان ايران زمين،به ساز و سخن ميهمان "كوگ تارازى" می باشند كه براى هيچ كس "تيه به ره مندن" را آرزو نكرد و به  "تهنايى"و‌ به "خين دل" نغمه خوان دردهاو درۄدهاى روزگار خويش شد. بماناد نام و نشانش.

دکتر ارمغان بهداروند


@masoudbakhtiari1

#زنده_باد_اصالت

و جهان اصالت را دوست دارد ...

ثبت یکی از لباسهای لری را بنام زنان لر تبریک عرض می نماییم . ❤️

@masoudbakhtiari1

گفت و گوی بانو سریا داودی حموله در خصوص انتشار کتاب
"ادبیات بختیاری" و معرفی شاعران

@masoudbakhtiari1

 در آنتولوژی شعرِ شاعران اقلیمی با عنوان
«بافتار و ساختارِ ادبیات بختیاری» تالیف سریا داودی حموله ، سه محور «زبان، تاریخ، فرهنگ» مد نظر بوده است. «زبان» میراث قوم بختیاری است، «تاریخ» تنها مقوله‎ای‎ست که به خود معنا و مفهوم می‎بخشد و احتیاج به واسطه ندارد و «فرهنگ» اصالت و اِلمان‎های هر عصری را در بطن خود نهفته دارد.

در بخش شعر 🌟شاعران اقلیمی مدرن به شعر هوشنگ چالنگی، مجیدفروتن، قدرت الله کیانی، حیاتقلی فرخ منش ، محمدمراد یوسفی نژاد، غلام رضوی، آریا آریاپور،امیر بهادری، یارمحمد اسدپور، هرمز علیپور،سیروس رادمنش، منصور ململی، علی مقیمی، رستم اله مرادی، علیمراد موری ...حفیظ الله ممبینی، لهراسب زنگنه، پژمان کیماسی، شاهرضا بابادی، ماشاالله براتی، اکبر بهداروند، احمد علی پور، باران پور،میرقاید، صالحی، مرادی ... و در بخش🌟 شاعران کلاسیک اقلیمی به شعر  ملا زلفعلی کُرانی، داراب افسر بختیاری،مهراب افسر بختیاری، حسین پژمان بختیاری،میرزای بختیاری،واهب مالمیری، قهرمان محمدی، آرمان راکیان ،عبدالعلی خسروی ، داراب رئیسی، روشن سلیمانی... آرمان موری، احمد عبداللهی، مرید محمدی،فیض الله طاهری، ربیع الله فرهمند، جبار رضایی، حجت تختایی ، بیژن حسینی ،علی بهرامی،احمدرضا استکی، غفور اسکندری،امید داودی،قاسم سلیمانی، اقبال طهماسبی... و در بخش🌟 شاعران اقلیمی نئو کلاسیک به شعر علی بداغی ،یوسف علی میرشکاک، قیصر امین پور، حسن‌زاده رهدار، بـهرام حاجیپور، ،خرم سعیدی، محمد قنبری مرداسی.....  به همراه  معرفی چند  تن  دیگر از شاعران اقلیم بختیاری می باشد.


در بخش پیشانی نویس آنتولوژی شعرِ شاعران اقلیمی آمده است که :

                  شاعران  در مرکز جهان ایستاده اند
                           تنها شعر می تواند
                    عظمت یک جامعه را  بازگرداند.

 @masoudbakhtiari1