Посты канала L3fT HanD

پریدم ترک دوچرخه و کیلومترها فرار کردم به سمت ناکجا آباد

فهمیدم که فهمیده

همونجا که داد زد علیییی خدددداااا من تو اشپزخونه بودم

یه روز ننم در حال جارو برقی زدن متوجه شد که خیلی این جاها خاک میریزه اول فکر کرد مورچه داریم بعد که بالشت هارو کنار زد دید این موجود زشت کاکای سیاه سر خشک کله سیاه با اون دوتا دندون بزرگش، خار مادر دیوار رو بی عفت کرده

اینجوری دریل درست میکردم. پشت تمام بالشت های تو اتاق خواب من سولاخ هایی به عمق حدقل دو سانت ایجاد کرده بودم

پشت دست بابام وامیستادم مته های شکسته دریل رو جمع میکردم میوردم با چسب می چسبوندم به یک سانت از انتهای لوله جوهر خودکار بیک و اون یکی سر لوله رو میزدم به سر آرمیچر

یه ساک دستی داشتم گورستان این چیزا بود. حتی اگه جایی هم میرفتیم ماشین کنترلی بگا رفته داشتن اوراقیش رو میگرفتم میوردم خونه دل روده ش رو سفره میکردم.
یادمه باهاشون دریل یا چرثقیل درست میکردم.

@L3fT_HanD

@L3fT_HanD

@L3fT_HanD

خیلی پست ترازی بود. دم سازندش گرم

@L3fT_HanD