سلام و عرض ادب
پس از بارش رحمت الهی ، مردم مظلوم روستای بادکی گرفتار گل و لای و لجن هستند ، اتفاقی که تازگی ندارد .... سال هاست این مردم پس از هر بارش ، گل و لای و لجن را با خود به خانه هایشان می برند . کوچه هایی مثل باتلاق و گودال هایی که پس از هر بارش عمیق تر و وسیع تر می شوند . مردمی که در این وضعیت کمرشکن اقتصادی ، باید از سفره زن و بچه های خود می برند و به صافکاران و تعمیر کاران می دهند تا جلو بندی ماشین های خود را تعویض کنند، کاری که هر ماه باید انجام دهند . سفره هایمان روز به روز کوچک تر و پدرها روز به روز شرمنده تر و پول هایی که فدای این چاله های عمیق می شود . در انتهای بادکی ، ۱۴ متری وجود دارد که سر به ناکجاآباد دارد . نه کوچه معلوم است نه جدول گذاری و هستند کوچه هایی که هنوز جدول گذاری نشده اند و فاضلاب خانه ها زیر دست و پای مردم جاری است . متأسفانه و بد بختانه هستند کوچه هایی که مردمانشان برای گرم کردن خانه هایشان نفت و گازوئیل مصرف می کنند. برای روشنایی خانه هایشان برق را از فاصله 200 متری و بیشتر به خانه هایشان می برند . هر مدت شاهد سوختن لوازم خانگی هستیم که به دلیل نوسانات برقی به دلیل فاصله زیاد ایجاد می شوند . و ما همچنان منتظر صدها کاغذ پاره ای هستیم که امضا کردیم و مسئولین دادیم و خبری نشده است.......آری همه این حرف ها و صدها دردل دیگر برای روستایی است که به شهر چسبیده است ، حتی یک متر هم از شهر فاصله ندارد......
هیچ دردی سنگین تر از نیست که روستاهایی با فاصله دو ساعت از شهر گاز دارند و کوچه هایی که در بادکی هنوز نفت سوز هستند.......
و در آخر امیدوارم این پیام به سمع و نظر مسئولین محترم استانی برسد و تشریف بیاورند و از نزدیک از کوچه های آخر ۱۴ متری بادکی دیدن کنند...
📌بدون ویرایش
https://t.me/kurd_media