کریم خان زند از مال اندوزی و ثروت بیزار بود...
در رستم التواریخ حکایت جالبی نقل شده است: تاجری هندی در شیراز درگذشت و ثروتی در حدود صد هزار تومان از خود بر جای گذاشت.(آن زمان ثروتی زیاد بود).
ولی تاجر هندی وارثی نداشت.
بزرگان دولت گفتند: این تاجر در ایران وارث ندارد و طبق روش سلاطین باید اموالش را به نفع دولت ضبط کرد.
کریمخان خشمگین شده و فریاد بر آورد: ما مردهشو نیستیم اموالش را نگهدارید و تحقیق کنید و به وارثش بسپارید.
روزی هزاران کارگر در اطراف شیراز در حال کندن خندق دور شیراز بودند.
یک روز دیگی پر از اشرفی در خندق پیدا شد.
کریم خان که خود حضور داشت بلافاصله دستور داد تمام اشرفیها را بین کارگران تقسیم کنند، بیآنکه طمعی در آن سکهها داشته باشد.
کریم خان زند نه اهل ولخرجی بود و نه اهل جمع آوری مال، او میخواست تنها مردم در رفاه و آسایش زندگی کنند و چون زخمهایی که مردمان این مملکت در اواخر دوره صفویه دیده بود و به خوبی فهمیده بود که مردمان این دیار کهن به چیزی جز آرامش و امنیت و کاهش مالیات نیاز ندارند.
او در مدت حکمرانیاش هیچگاه خزانه شاهی تاسیس نکرد و املاک مردم را برای خود و خاندان و یارانش ضبط نکرد و به قولی «از انباشتن دینار و درم اعراض کردی».
سالیان دراز میگذرد و ناصرالدین شاه حاکم ایران میشود و برای دست یابی به گنج سلاطین ساسانی دستور به تخریب قلعه یزدگرد میدهد!
در اینجا بود که یاد آن قول معروف افتادم:
تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف/مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی.
رستم التواریخ اثر محمدهاشم آصف مشهور به رستمالحکما (تاریخ سیاسی اجتماعی ایران در عصر زندیه)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ایلام جنـــوب
🆔 @ilamJonob