♥️ @harfda channel ❥
❤️😍🥰بفرست واسه بهترین رفیق زندگیت
♥️ @harfda channel ❥
❤️😍🥰بفرست واسه بهترین رفیق زندگیت
♥️ @harfda channel ❥
حرف دل من
@harfda
اگه توی قلبت عشق نداشته باشی،
هیچی نداری.
نه رویایی،
نه داستانی،
هیچی...
ارسال #نظرات و #پیشنهادات فقط به #روبات زیر
@HarfdaBot
حرف دل من (Persian)
حرف دل من یک کانال تلگرامی است که به منظور به اشتراک گذاری احساسات و افکار عمیق در مورد عشق و زندگی تأسیس شده است. این کانال با نام کاربری @harfda در تلگرام فعالیت می کند و شعار آن این است: 'اگه توی قلبت عشق نداشته باشی، هیچی نداری. نه رویایی، نه داستانی، هیچی...'. تعبیری که این کانال به آن پرداخته است، این است که عشق و احساسات می توانند زندگی را زیبا و پر معنا کنند و بدون آن، زندگی خالی از ارزش خواهد بود. اگر شما هم به دنبال خواندن دیدگاه ها و تجربیات دیگران درباره عشق و زندگی هستید، حتما به این کانال ملحق شوید. در این کانال، شما می توانید نظرات و پیشنهادات خود را نیز ارسال کنید و با ربات @HarfdaBot در تعامل با دیگر اعضای کانال بپردازید.
حرف دل من
09 Oct, 20:25
♥️ @harfda channel ❥
🌹❤️بفرست واسه مهرماهیها🌹❤️
😍🌹❤️مهر ماهی مهربون ٫دوست داشتنی، حامی ، رفیق ، معشوق،حساس، محکم، جذاب ، عاشق ، منطقی ، هنرمند ،باهوش، استدلالگرا، قاطع ، زیبا ، خلاصه قشنگ ترین زاده پائیز تولدت مبارک 🎁❤️🌹
🌹✨مهر ماهی جان تولدت مبارک ✨🎂💋🌹🍰🎉🎁
😘🥰آرزومندیم آرزوهاتون براتون خاطره بشن 🥰😘
♥️ @harfda channel ❥
#تولدت_مبارک
#مهرماهی
#پاییز
🌹❤️بفرست واسه مهرماهیها🌹❤️
😍🌹❤️مهر ماهی مهربون ٫دوست داشتنی، حامی ، رفیق ، معشوق،حساس، محکم، جذاب ، عاشق ، منطقی ، هنرمند ،باهوش، استدلالگرا، قاطع ، زیبا ، خلاصه قشنگ ترین زاده پائیز تولدت مبارک 🎁❤️🌹
🌹✨مهر ماهی جان تولدت مبارک ✨🎂💋🌹🍰🎉🎁
😘🥰آرزومندیم آرزوهاتون براتون خاطره بشن 🥰😘
♥️ @harfda channel ❥
#تولدت_مبارک
#مهرماهی
#پاییز
حرف دل من
09 Oct, 20:22
♥️ @harfda channel ❥
✍️ کلام انسان ، معجزه انسان است ..🌹
خیلی از تصمیم ها از شاهراههای کلمات و جملات موثر می گذرند… ❤️
♥️ @harfda channel ❥
✍️ کلام انسان ، معجزه انسان است ..🌹
خیلی از تصمیم ها از شاهراههای کلمات و جملات موثر می گذرند… ❤️
♥️ @harfda channel ❥
حرف دل من
09 Oct, 20:21
♥️ @harfda channel ❥
✍️قدر آدم‌های ارزشمند اطرافمون رو بدونیم …
♥️ @harfda channel ❥
✍️قدر آدم‌های ارزشمند اطرافمون رو بدونیم …
♥️ @harfda channel ❥
حرف دل من
09 Oct, 20:17
♥️ @harfda channel ❥
…اندازه نگهدار که اندازه نکوست 👌..
♥️ @harfda channel ❥
…اندازه نگهدار که اندازه نکوست 👌..
♥️ @harfda channel ❥
حرف دل من
22 Jul, 18:36
🪻 خواننده اصلی تنهاترین عاشق!
روایت عجیب و باورنکردنی خواننده‌ای که ۱۶سال پیش قطعه‌ای رو خوند و همه جا پخش شد و نام خواننده اصلی این قطعه مخفی موند !
شخصی که برای عشقش خوند و هیچ کس اون رو باور نکرد ❤️
♥️ @harfda channel ❥
روایت عجیب و باورنکردنی خواننده‌ای که ۱۶سال پیش قطعه‌ای رو خوند و همه جا پخش شد و نام خواننده اصلی این قطعه مخفی موند !
شخصی که برای عشقش خوند و هیچ کس اون رو باور نکرد ❤️
♥️ @harfda channel ❥
حرف دل من
22 Jul, 18:27
🪻یه تمرین سه هفته ای برای شادی جسم و جان!
ما البته بارها این موضوع ( مثبت اندیشی) رو شنیدیم اما بطور مداوم ؛ ازش بهره نبردیم .💎
♥️ @harfda channel ❥
ما البته بارها این موضوع ( مثبت اندیشی) رو شنیدیم اما بطور مداوم ؛ ازش بهره نبردیم .💎
♥️ @harfda channel ❥
حرف دل من
22 Jul, 18:26
دوست داشتنت
بذر كوچكي است در دلم
كه صبح ها
چند شاخه اش
با هواي عشق تو
شكوفه مي دهند...❤️
شبنم نادری
♥️ @harfda channel ❥
🔺بیاییم قبول کنیم بعضی از آقایان رو باید با تموم وجود دوست داشت.❤️👌
بذر كوچكي است در دلم
كه صبح ها
چند شاخه اش
با هواي عشق تو
شكوفه مي دهند...❤️
شبنم نادری
♥️ @harfda channel ❥
🔺بیاییم قبول کنیم بعضی از آقایان رو باید با تموم وجود دوست داشت.❤️👌
حرف دل من
22 Jul, 18:23
حرفاش شنیدنیه
به ما انگیزہ میدہ
روحیه مارو بالا می‌بره.
باعث میشه بیشتر و بیشتر خودمونو دوس داشته باشیم ....
♥️ @harfda channel ❥
به ما انگیزہ میدہ
روحیه مارو بالا می‌بره.
باعث میشه بیشتر و بیشتر خودمونو دوس داشته باشیم ....
♥️ @harfda channel ❥
حرف دل من
22 Jul, 18:22
🪻امان از ذهن و نشخوار هاش!
«آن روز روی تخت دراز کشیده بودم، برای اولین بار در مدت‌های طولانی تپش قلبم را حس کردم. متوجه شدم که چقدر کم در بدنم زندگی می‌کنم، چه بسیار در ذهنم.»
♥️ @harfda channel ❥
«آن روز روی تخت دراز کشیده بودم، برای اولین بار در مدت‌های طولانی تپش قلبم را حس کردم. متوجه شدم که چقدر کم در بدنم زندگی می‌کنم، چه بسیار در ذهنم.»
♥️ @harfda channel ❥
حرف دل من
22 Jul, 18:10
🪻حرفتونو بزنيد، حرف نزدن موهارو سفيد و ریه‌ها رو سیاه میکنه!
قشنگ‌ترین متنی که امروز خوندم!
با آدمایی که دوسشون داریم حرف بزنیم؛ وقتی ناراحتن، وقتی خوشحالن، وقتی عاشقن، وقتی دلخورن و نمی‌تونن ببخشن، وقتی غصه امونشونو بُریده، وقتی اعصابشون خورده...
آدمیزاد اگه حرف نزنه، باید تنهایی بار درداشو به دوش بکشه؛ حرفِ دل آدمارو پیر میکنه؛ حرف بزنیم ! 💎
♥️ @harfda channel ❥
قشنگ‌ترین متنی که امروز خوندم!
با آدمایی که دوسشون داریم حرف بزنیم؛ وقتی ناراحتن، وقتی خوشحالن، وقتی عاشقن، وقتی دلخورن و نمی‌تونن ببخشن، وقتی غصه امونشونو بُریده، وقتی اعصابشون خورده...
آدمیزاد اگه حرف نزنه، باید تنهایی بار درداشو به دوش بکشه؛ حرفِ دل آدمارو پیر میکنه؛ حرف بزنیم ! 💎
♥️ @harfda channel ❥
حرف دل من
22 Jul, 18:08
🌿زنها زود میمیرن !
شب عروسی برادرم،وقتی مادرم کتش و تنش می کرد،یه حس غریبی داشت نگاهش!پیشونیش و بوسید و بهش گفت:
هیچ وقت قاتل زنت نباش!!چشم های برادرم از تعجب گرد شده بود،کم مونده بود غش کنه بنده خدا!!
مادرم دستش وگذاشت روی شونه هاشو گفت: قاتل نباش پسر!!وقتی خانومت برات آشپزی می کنه،تنها دست مزدش یک عالی بود خانوممم!وقتی خانومت رنگ رژشو با پیرهنش ست می کنه ،تنها خواسته اشچقدر همه رنگی به صورتت میشینه عزیزززم!!
زنانگی زن ها در دیده شدنه،در تعریف شدن از کارشون ، در تأیید هنرشون !!اونوقته که جون می گیره و موندگار میشه!!ریشه می دونه توی بند بند زندگیت و میشه عشق به تمام معنا برای راه طولانی درپیش رو،میشه یک انرژی نامحدود!!
قاتل نباش پسرم!!اگر احساس زنی را نادیده بگیری،مثل گل های ناز توی گلدون قهر می کنن و دیگه هرگز شادی وبه دلشون راه نمی دن!!کم کم دلسرد می شن ، پژمرده میشن!!اون وقت میشن یک مرده ی متحرک که قتلشون فقط به دست نادیده گرفتنشون انجام شده!!
مادرم راست می گفت!من مرده های متحرک زیادی و به چشم دیده بودم که هنوزدرکنار قاتلشون ،ادای زندگی کردن و در می آوردند!
مادرم حق داشت...لطفاقاتل نباشید!ما زن ها زود می میریم!!
آرزویزدانی🍎
♥️ @harfda channel ❥
شب عروسی برادرم،وقتی مادرم کتش و تنش می کرد،یه حس غریبی داشت نگاهش!پیشونیش و بوسید و بهش گفت:
هیچ وقت قاتل زنت نباش!!چشم های برادرم از تعجب گرد شده بود،کم مونده بود غش کنه بنده خدا!!
مادرم دستش وگذاشت روی شونه هاشو گفت: قاتل نباش پسر!!وقتی خانومت برات آشپزی می کنه،تنها دست مزدش یک عالی بود خانوممم!وقتی خانومت رنگ رژشو با پیرهنش ست می کنه ،تنها خواسته اشچقدر همه رنگی به صورتت میشینه عزیزززم!!
زنانگی زن ها در دیده شدنه،در تعریف شدن از کارشون ، در تأیید هنرشون !!اونوقته که جون می گیره و موندگار میشه!!ریشه می دونه توی بند بند زندگیت و میشه عشق به تمام معنا برای راه طولانی درپیش رو،میشه یک انرژی نامحدود!!
قاتل نباش پسرم!!اگر احساس زنی را نادیده بگیری،مثل گل های ناز توی گلدون قهر می کنن و دیگه هرگز شادی وبه دلشون راه نمی دن!!کم کم دلسرد می شن ، پژمرده میشن!!اون وقت میشن یک مرده ی متحرک که قتلشون فقط به دست نادیده گرفتنشون انجام شده!!
مادرم راست می گفت!من مرده های متحرک زیادی و به چشم دیده بودم که هنوزدرکنار قاتلشون ،ادای زندگی کردن و در می آوردند!
مادرم حق داشت...لطفاقاتل نباشید!ما زن ها زود می میریم!!
آرزویزدانی🍎
♥️ @harfda channel ❥
حرف دل من
21 Jul, 12:37
🪻دلنوشی براي دلت ❤️🍃
عاشق اين آهنگم ...
تنهایی رانندگی کردن فقط اونجاش که آهنگ مورد علاقه‌ات رو ۲۰ بار پشت سر هم گوش میدی و کسی نیست اعتراض کنه.😃
♥️ @harfda channel ❥
عاشق اين آهنگم ...
تنهایی رانندگی کردن فقط اونجاش که آهنگ مورد علاقه‌ات رو ۲۰ بار پشت سر هم گوش میدی و کسی نیست اعتراض کنه.😃
♥️ @harfda channel ❥
حرف دل من
21 Jul, 12:30
🪻عشق زبان خودش‌رو داره!
این آقا با نوشتن پیشنهاد ازدواج به خط بریل، خواستگار نابینایش رو غافلگیر کرد. 😍
تنهاتون میذارم با این حجم از شوق و ذوق و عشق و مستی 💎
♥️ @harfda channel ❥
این آقا با نوشتن پیشنهاد ازدواج به خط بریل، خواستگار نابینایش رو غافلگیر کرد. 😍
تنهاتون میذارم با این حجم از شوق و ذوق و عشق و مستی 💎
♥️ @harfda channel ❥
حرف دل من
21 Jul, 12:28
🪻تنبیهات : چهلسال پیش و ... الان !
پدرم هرگز ما را نزد و همواره تنبیهات خلاقانه‌ای در کف داشت. مثلاً اگر فحش بد میدادیم، باید میرفتیم و دهانمان را سه بار زیر شیر آشپزخانه میشستیم و اگر فحش خوب میدادیم، یک بار. من روزهای پرفحش کودکی‌ام را یادم است که هر چند دقیقه یک بار بالای روشویی مستراح ایستاده‌ام و دارم آب میگردانم توی دهانم. هم‌زمان، نبردهای مرگباری را هم یادم است که بین خواهران و برادرانم به راه می‌افتاد و میادینی که کم از رینگ خونین نداشت. تنبیه پدرم در این مورد، بستن طرفین دعوا به همدیگر بود. البته سفت نمیبست اما شل هم نمیبست. طنابِ زردی داشت كه از بالای كمد می‌آورد و دو طرف متنفر از هم را به هم میبست. زجر این تنبیه به این صورت است که شما حالاتی از آزار روانی تدریجی را مدام تجربه میکنید چون طناب‌پیچ شده‌اید دقیقا به كسی كه چند ثانیه پیش با او كتک‌كاری كرده‌اید.
♥️ @harfda channel ❥
یک بار هم که در خانه فوتبال بازی میکردم و پنجره را با ضربه‌ای كات‌دار، خاکشیر کردم، پدرم چیزی نگفت. نگاهش کردم که آرام و با طمأنینه قندشکن را از داخل کابینت آشپزخانه برمیدارد و میرود به اتاق. داخل پذیرایی ایستادم و چند دقیقه بعد صدای ضربه‌هایی را شنیدم که از اتاق می‌آمد. آهسته سمت اتاق رفتم و پدرم را دیدم که مشغول شکستن قلّکم است. اسکناس‌های قلّکی را که یک سال برای جمع آوری پول‌هایش دندان روی جگر گذاشته بودم، میشمرد. وقتی آن‌ها را گرفته بود و دسته میکرد، پوزخند به لب داشت. فردا هم شیشه‌بُر آورد و همان پول‌ها را هزینه‌ی ساخت و ساز شیشه‌ی پنجره کرد. تنبیه والدینِ دیگر در چنین مواردی، سیلی و چَکهای افسری بود اما پدرم در مقابل این سنّت ایستاد و دست به ابداعات بدیع زد. خاطرم هست در ایام سیزده یا چهارده سالگی یک باری که کیف پولش را گذاشته بود روی طاقچه، دستم لغزید و دویست تومانی کش رفتم. اما فردای آن روز در کمال ناباوری دیدم که برخی وسایل کیف مدرسه‌ام نیست. پدرم در اقدامی مشابه، از غفلتم استفاده کرده بود و دقیقا مثل خودم به اموالم دست‌بُرد زده بود.البته تمام این‌ها به خاطر هیبتی بود كه در آن سالها از «بزرگ تر» در ذهنمان میساختند و به خاطر احترامی كه ناخواسته در چشممان داشتند.
در عوض، دیروز وقتی به بچه‌ام گوشزد كردم نباید دوستان مدرسه‌اش را به القاب «عوضی " و "خل و چل " بخواند، چیزی نگفت. سرش توی تَبلِت بود و مشغول بازیهای خونبار. با لحن محکمتری گفتم: «هیچ خوشم نمیاد پسرم از این حرف ها بزنه!» اما دیدم همان القاب را دارد حواله میدهد به یکی از شخصیتهای بازی. باخته بود و از دست آدمکشهای رایانه دمغ بود.
رفتم بالای سرش ایستادم و گفتم: «اگه یه بار دیگه حرف زشت بزنی، باید بری دهنت رو آب بکشی!» سرش را از روی تبلت بلند کرد و با تعجب گفت: «هان؟!» نگاهم میکرد. حرفم را دوباره تکرار کردم و دیدمش که تبلت را رها کرده روی مبل. روی پا میزد و بلند بلند قهقهه میزد. در نفس نفس زدنهای بین خنده‌هایش گفت: «یعنی این حرفت صد تا لایک داشت بابا!»😐😂
یاسر نوروزی💎
♥️ @harfda channel ❥
پدرم هرگز ما را نزد و همواره تنبیهات خلاقانه‌ای در کف داشت. مثلاً اگر فحش بد میدادیم، باید میرفتیم و دهانمان را سه بار زیر شیر آشپزخانه میشستیم و اگر فحش خوب میدادیم، یک بار. من روزهای پرفحش کودکی‌ام را یادم است که هر چند دقیقه یک بار بالای روشویی مستراح ایستاده‌ام و دارم آب میگردانم توی دهانم. هم‌زمان، نبردهای مرگباری را هم یادم است که بین خواهران و برادرانم به راه می‌افتاد و میادینی که کم از رینگ خونین نداشت. تنبیه پدرم در این مورد، بستن طرفین دعوا به همدیگر بود. البته سفت نمیبست اما شل هم نمیبست. طنابِ زردی داشت كه از بالای كمد می‌آورد و دو طرف متنفر از هم را به هم میبست. زجر این تنبیه به این صورت است که شما حالاتی از آزار روانی تدریجی را مدام تجربه میکنید چون طناب‌پیچ شده‌اید دقیقا به كسی كه چند ثانیه پیش با او كتک‌كاری كرده‌اید.
♥️ @harfda channel ❥
یک بار هم که در خانه فوتبال بازی میکردم و پنجره را با ضربه‌ای كات‌دار، خاکشیر کردم، پدرم چیزی نگفت. نگاهش کردم که آرام و با طمأنینه قندشکن را از داخل کابینت آشپزخانه برمیدارد و میرود به اتاق. داخل پذیرایی ایستادم و چند دقیقه بعد صدای ضربه‌هایی را شنیدم که از اتاق می‌آمد. آهسته سمت اتاق رفتم و پدرم را دیدم که مشغول شکستن قلّکم است. اسکناس‌های قلّکی را که یک سال برای جمع آوری پول‌هایش دندان روی جگر گذاشته بودم، میشمرد. وقتی آن‌ها را گرفته بود و دسته میکرد، پوزخند به لب داشت. فردا هم شیشه‌بُر آورد و همان پول‌ها را هزینه‌ی ساخت و ساز شیشه‌ی پنجره کرد. تنبیه والدینِ دیگر در چنین مواردی، سیلی و چَکهای افسری بود اما پدرم در مقابل این سنّت ایستاد و دست به ابداعات بدیع زد. خاطرم هست در ایام سیزده یا چهارده سالگی یک باری که کیف پولش را گذاشته بود روی طاقچه، دستم لغزید و دویست تومانی کش رفتم. اما فردای آن روز در کمال ناباوری دیدم که برخی وسایل کیف مدرسه‌ام نیست. پدرم در اقدامی مشابه، از غفلتم استفاده کرده بود و دقیقا مثل خودم به اموالم دست‌بُرد زده بود.البته تمام این‌ها به خاطر هیبتی بود كه در آن سالها از «بزرگ تر» در ذهنمان میساختند و به خاطر احترامی كه ناخواسته در چشممان داشتند.
در عوض، دیروز وقتی به بچه‌ام گوشزد كردم نباید دوستان مدرسه‌اش را به القاب «عوضی " و "خل و چل " بخواند، چیزی نگفت. سرش توی تَبلِت بود و مشغول بازیهای خونبار. با لحن محکمتری گفتم: «هیچ خوشم نمیاد پسرم از این حرف ها بزنه!» اما دیدم همان القاب را دارد حواله میدهد به یکی از شخصیتهای بازی. باخته بود و از دست آدمکشهای رایانه دمغ بود.
رفتم بالای سرش ایستادم و گفتم: «اگه یه بار دیگه حرف زشت بزنی، باید بری دهنت رو آب بکشی!» سرش را از روی تبلت بلند کرد و با تعجب گفت: «هان؟!» نگاهم میکرد. حرفم را دوباره تکرار کردم و دیدمش که تبلت را رها کرده روی مبل. روی پا میزد و بلند بلند قهقهه میزد. در نفس نفس زدنهای بین خنده‌هایش گفت: «یعنی این حرفت صد تا لایک داشت بابا!»😐😂
یاسر نوروزی💎
♥️ @harfda channel ❥
حرف دل من
21 Jul, 12:24
🪻بیخیالش نشو !
چیزی را برای بعد نگذارید.بعداً قهوه سرد می‌شود.
بعداً علاقه‌ی خود را از دست می‌دهید.
بعداً روز به شب تبدیل می‌شود.
بعداً آدم‌ها بزرگ می‌شوند.بعداً آدم‌ها پیر می‌شوند.
بعدها زندگی می‌گذرد.
بعداً پشیمان می‌شوید برای کاری که نکردید...
وقتی فرصتش را داشتید.
توشیکازو کاواگوچی💎
♥️ @harfda channel ❥
چیزی را برای بعد نگذارید.بعداً قهوه سرد می‌شود.
بعداً علاقه‌ی خود را از دست می‌دهید.
بعداً روز به شب تبدیل می‌شود.
بعداً آدم‌ها بزرگ می‌شوند.بعداً آدم‌ها پیر می‌شوند.
بعدها زندگی می‌گذرد.
بعداً پشیمان می‌شوید برای کاری که نکردید...
وقتی فرصتش را داشتید.
توشیکازو کاواگوچی💎
♥️ @harfda channel ❥
حرف دل من
21 Jul, 12:22
🪻اگه صبر میکردم ....!
یک‌بار آن وقت‌ها که خیلی کوچک بودم، از درختی بالا رفتم و از سیب‌های سبز کال خوردم، دلم باد کرد و مثل طبل سفت شد، خیلی درد میکرد.
مادرم گفت اگر صبر میکردم تا سیب‌ها برسند، مریض نمی‌شدم.حالا هر وقت چیزی را از ته دل می‌خواهم، سعی می‌کنم حرف‌های او را در مورد سیب کال یادم باشد.
خالد حسینی💎
♥️ @harfda channel ❥
یک‌بار آن وقت‌ها که خیلی کوچک بودم، از درختی بالا رفتم و از سیب‌های سبز کال خوردم، دلم باد کرد و مثل طبل سفت شد، خیلی درد میکرد.
مادرم گفت اگر صبر میکردم تا سیب‌ها برسند، مریض نمی‌شدم.حالا هر وقت چیزی را از ته دل می‌خواهم، سعی می‌کنم حرف‌های او را در مورد سیب کال یادم باشد.
خالد حسینی💎
♥️ @harfda channel ❥
حرف دل من
21 Jul, 12:19
🪻خلاصه زندگی !
اگه می‌دونستم که بزرگ شدن اینقدر سریع اتفاق می‌افته ؛ وقتی شش ساله بودم هنگام خوابیدن آرزو نمیکردم صبح که بیدار میشم؛ شونزده ساله باشم .
من که از شونزده سالگی گذشتم ،من که هزار بالا و پایین رو به چشم دیدم من که بزرگ شدم....اما هربار از خودم پرسیدم چرا اینقدر زود گذشت ؟ چرا جهان نذاشت ما زندگی رو واقعا مزه کنیم؟
عادله زمانی 💎
نام کارگردانش رو نمی‌دونم 👏👏
♥️ @harfda channel ❥
اگه می‌دونستم که بزرگ شدن اینقدر سریع اتفاق می‌افته ؛ وقتی شش ساله بودم هنگام خوابیدن آرزو نمیکردم صبح که بیدار میشم؛ شونزده ساله باشم .
من که از شونزده سالگی گذشتم ،من که هزار بالا و پایین رو به چشم دیدم من که بزرگ شدم....اما هربار از خودم پرسیدم چرا اینقدر زود گذشت ؟ چرا جهان نذاشت ما زندگی رو واقعا مزه کنیم؟
عادله زمانی 💎
نام کارگردانش رو نمی‌دونم 👏👏
♥️ @harfda channel ❥
1,089
subscribers
11,635
photos
3,993
videos
