اوایل سال ۹۵ پزشک طرحی در هرمزگان بودم. دوستم در عمان کار میکرد و مرا دعوت به مهاجرت به آنجا میکرد. حساب کتاب کردم و دیدم حقوق ۹ میلیون تومانی من به دلار و درهم و ریال برابر با حقوق دوستم بود و حتی قدرت خرید من در ایران بیشتر از او بود پس پیشنهادش را رد کردم.
اواخر سال ۹۶ جای دیگری بودم اما حقوق من تقریبا در همان وضعیت بود و قیمت پژو ۲۰۷ اتومات ۴۵ میلیون تومان بود یعنی ۵ برابر حقوق من.
امروز در سال ۱۴۰۲ حقوق من ۲۵ میلیون تومان و قیمت پژو ۸۰۰ میلیون تومان است یعنی ۳۰ برابر حقوق من!
همان سالها خانواده من آپارتمان دوخوابه ای را برایم نشان کردند که ۴۰ میلیون کمکت میکنیم خودت هم ۷۰ میلیون وام بگیر و بخر. گفتم من شیراز را دوست دارم و فاصله صدرا تا شیراز یکساعت است نمیخواهم! آن آپارتمان الان ۳ میلیارد تومان قیمت دارد و من در شیراز سالانه ۹۰ میلیون تومان اجاره خانه می دهم.
آری همین پنج سال پیش قدرت خرید پزشک و پرستار و کارمند فاصله چندانی با بقال و ناخن کار و تعمیرکار نداشت اما امروز فاصله نجومی با آنها دارد زیرا حقوق کارمندان و تعرفه پزشکان را دولت تعیین می کند اما نرخ خدمات سایر اصناف با اتحادیه های خودشان است.
من شجاعت این را داشتم که به پاهای تاول زده بگویم راه را اشتباه آمده اید و جلوتر نروید اما نتوانستم بگویم برگردید. شاید امیدی واهی داشتم که همه پزشکان متحد شوند وحق تعرفه گذاری صنف خود را احیا کنند اما شجاعتی در آنان ندیدم. شجاعت همکاران من حداکثر به آه و ناله در فضای مجازی خلاصه می شد.
شما اگر دانشجو یا پزشک تازه فارغ التحصیل هستید بدانید و آگاه باشید که مسیر پزشکی در ایران به پرتگاه ختم می شود. به شجاعت همکارانتان امیدوار نباشید، به شجاعت خود اتکا کنید و دور بزنید!
بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش
اردوان بهرامی / قلعه پزشکان
۲۳ دی ۱۴۰۲
[ برای دانشجویان/پزشکان جوان ارسال کنید]
@funical