از دل کعبه
تا در خیبر
راه علی بود…❤️
تا در خیبر
راه علی بود…❤️
•| استطراد |•
@estetrad
| ح‌جیمی جیم ✨|
https://t.me/BChatBot?start=sc-ed3140bf5c
•| استطراد |• (Arabic)
هل تبحث عن قناة تليجرام تحمل لك المعلومات والتحديات الجديدة؟ إذاً، قناة 'استطراد' هي المكان المثالي بالنسبة لك! تصميم القناة بأسلوب مشوق ومثير يجعلك ترغب في قراءة كل ما تقدمه. 'استطراد' هي قناة تليجرام تقدم لك كل ما هو جديد ومثير في عدة مجالات. تتنوع المواضيع التي تُقدم في القناة بين الثقافة، التكنولوجيا، الرياضة، والمزيد. مع 'استطراد'، ستكون على اطلاع دائم بكل ما هو جديد ومثير. إذا كنت ترغب في البقاء على اتصال بالعالم من حولك وتعلم كل ما هو جديد، فلا تبخل بالانضمام إلى 'استطراد'. انضم الآن ولا تفوت فرصة الاستمتاع بمحتوى مثير وشيق يناسب جميع الأذواق!
•| استطراد |•
12 Jan, 23:51
ببین جدی حتی دلم نمیاد این ویدئو رو بزنم دانلود شه ببینم
انقد دلم برا این لوکیشن تنگ شده
بگذریم سید
انقد دلم برا این لوکیشن تنگ شده
بگذریم سید
•| استطراد |•
12 Jan, 23:39
خودمم همینطور
وقتی برات تعریف میکردم میخندیدم
داشتم همون لحظه به این فکر میکردم که کِی آخرین بار ایجوری از ته دل خندیدم
یادم نیس
وقتی برات تعریف میکردم میخندیدم
داشتم همون لحظه به این فکر میکردم که کِی آخرین بار ایجوری از ته دل خندیدم
یادم نیس
•| استطراد |•
12 Jan, 20:19
حتما چند سال دیگه هم دلم برای این روزا تنگ میشه…
چیه این آدمیزاد؟
فراری از حال و مشتاق گذشته و آینده
چیه این آدمیزاد؟
فراری از حال و مشتاق گذشته و آینده
•| استطراد |•
12 Jan, 20:18
هنوزم نرسیده
اما الآن دیگه بین شلوغی روزمرگی گمش میکنم
یه وقتایی یادم میره چه روزایی رو با هم گذروندیم
حتما اونم یادش میره
امروز زنگ زد یه چیزی رو برام تعریف کنه
بین قهقهه هاش دلم براش تنگ شد
دلم گرفت
اما الآن دیگه بین شلوغی روزمرگی گمش میکنم
یه وقتایی یادم میره چه روزایی رو با هم گذروندیم
حتما اونم یادش میره
امروز زنگ زد یه چیزی رو برام تعریف کنه
بین قهقهه هاش دلم براش تنگ شد
دلم گرفت
•| استطراد |•
12 Jan, 20:17
یه روز بهش زنگ زدم
گفتم زهرا یه پسری هس
خیلی خوبه (انصافا هم خوبه)
معرفی کردن برای آشنایی
عصر قراره برم ببینمش
میای با هم حاضر شیم؟
یکی از لوازم آرایشمم تموم شده بیار مال خودتو
گفت آره حله
اومد
دقیقا همون وسیله‌ای که قرار بود بیاره رو هم جا گذاشته بود😂
برای من اون روز یه نقطه‌ی عطف بود توی زندگیم
عاشق همون پسره شدم و باهاش ازدواج کردم و صد البته که دوران من با زمانی به پایان نرسید
گفتم زهرا یه پسری هس
خیلی خوبه (انصافا هم خوبه)
معرفی کردن برای آشنایی
عصر قراره برم ببینمش
میای با هم حاضر شیم؟
یکی از لوازم آرایشمم تموم شده بیار مال خودتو
گفت آره حله
اومد
دقیقا همون وسیله‌ای که قرار بود بیاره رو هم جا گذاشته بود😂
برای من اون روز یه نقطه‌ی عطف بود توی زندگیم
عاشق همون پسره شدم و باهاش ازدواج کردم و صد البته که دوران من با زمانی به پایان نرسید
•| استطراد |•
12 Jan, 20:14
مرداد ماه من میرفتم کارآموزی مفتی شرکت یکی از آشناها
یعنی دیگه علاوه بر اینکه پول نداشتم وقتم نداشتم
اما بازم بساط بیرون رفتن و پلاس بودن خونه هم دیگه برچیده نشد
اون موقع ها زهرا هم کم کم داشت میوفتاد توی وادی خیاطی
و خب زمانی هم بود که گیر داده بودیم به مرکز تبادل کتاب
قشنگ هفته‌ای یه دیت رو داشتیم اونجا
کتابای دست دومی که زندگی به من مجال خوندنشون رو نداد
یعنی دیگه علاوه بر اینکه پول نداشتم وقتم نداشتم
اما بازم بساط بیرون رفتن و پلاس بودن خونه هم دیگه برچیده نشد
اون موقع ها زهرا هم کم کم داشت میوفتاد توی وادی خیاطی
و خب زمانی هم بود که گیر داده بودیم به مرکز تبادل کتاب
قشنگ هفته‌ای یه دیت رو داشتیم اونجا
کتابای دست دومی که زندگی به من مجال خوندنشون رو نداد
•| استطراد |•
12 Jan, 20:10
نشون به اون نشون که در حالی که هر دو مون نمیدونستیم میخوایم بعد دانشگاه چیکار کنیم و بلاتکلیف و درس نخونده و مستأصل و صد البته بی پول بودیم اما پا میشدیم تا میدون ولیعصر میرفتیم
که چی؟
ستاد انتخاباتی شهید رئیسی بود بالأخره حیف بود نریم
بعد ستاد سوار بی آر تی میشدیم و با چه عشقی میومدیم چهاراه ولیعصر که شیرموز-طالبی بخوریم
خیلی دیگه بعد اون روزا ترکیب شیرموز و طالبی رو خوردم
اما هیچوقت دیگه اون مزه رو نداد
که چی؟
ستاد انتخاباتی شهید رئیسی بود بالأخره حیف بود نریم
بعد ستاد سوار بی آر تی میشدیم و با چه عشقی میومدیم چهاراه ولیعصر که شیرموز-طالبی بخوریم
خیلی دیگه بعد اون روزا ترکیب شیرموز و طالبی رو خوردم
اما هیچوقت دیگه اون مزه رو نداد
•| استطراد |•
12 Jan, 20:07
فک کنم آذر ماه ۱۴۰۱ بود
که برای اولین بار زمانی رو توی دفتر بسیج دانشکده فنی دیدم
قرار مدارا برای روز تدفین شهدای گمنام بود
دی ماه بود
روز تشییع شهدا با هم توی موکبای دانشگاه خادم بودیم و همون شد سرآغاز دوستیمون
بعدش شد تولد من و بعدشم دم عیدو بیرون رفتنای دم عید
اون زمان هر دومون کلی مشغله‌های مختلف داشتیم
اما خب خییلییی رها تر و بچه تر از الآن بودیم که بخوایم برای گرفتاریامون ارزشی قائل بشیم
که برای اولین بار زمانی رو توی دفتر بسیج دانشکده فنی دیدم
قرار مدارا برای روز تدفین شهدای گمنام بود
دی ماه بود
روز تشییع شهدا با هم توی موکبای دانشگاه خادم بودیم و همون شد سرآغاز دوستیمون
بعدش شد تولد من و بعدشم دم عیدو بیرون رفتنای دم عید
اون زمان هر دومون کلی مشغله‌های مختلف داشتیم
اما خب خییلییی رها تر و بچه تر از الآن بودیم که بخوایم برای گرفتاریامون ارزشی قائل بشیم
•| استطراد |•
12 Jan, 20:02
من این مدلیم که وقتی از یه موضوعی هرچند کوچیک تحت فشارم و دلم میگیره
میرم سراغ خاطرات خوب گذشته
اگرچه که یه دور باطله و همیشه تهش ناراحت تر میشم از غصه‌ی عمر رفته
اما بی لطف هم نیست
میرم سراغ خاطرات خوب گذشته
اگرچه که یه دور باطله و همیشه تهش ناراحت تر میشم از غصه‌ی عمر رفته
اما بی لطف هم نیست
•| استطراد |•
09 Jan, 14:56
یه آقای مسنی توی شرکت ما خیلی مذهبیه
عکس آقا و حاج قاسم رو گذاشته رو میزش
صبح به صبح میاد دست میکشه روشون و میماله به صورتش
بهش میگم آقا کاظمی مشکل اعتقادی ایران با وهابیای عربستان اینه که اونا ما رو مشرک میدونن چون به زعمشون به غیر خدا ( حرم مبارک ائمه ) متوسل میشیم
حالا اگه بفهمن شما به رهبری هم همونطوری متوسل میشید و از عکسشون تبرک میگیرید بمبارونمون میکنن😂😂
عکس آقا و حاج قاسم رو گذاشته رو میزش
صبح به صبح میاد دست میکشه روشون و میماله به صورتش
بهش میگم آقا کاظمی مشکل اعتقادی ایران با وهابیای عربستان اینه که اونا ما رو مشرک میدونن چون به زعمشون به غیر خدا ( حرم مبارک ائمه ) متوسل میشیم
حالا اگه بفهمن شما به رهبری هم همونطوری متوسل میشید و از عکسشون تبرک میگیرید بمبارونمون میکنن😂😂
•| استطراد |•
01 Jan, 08:04
خب طی تحقیقاتم در دهه سوم زندگیم فهمیدم تولد جیزز با سال نو با هم فرق دارن🥲
یکم دیر فهمیدم ولی خب
یکم دیر فهمیدم ولی خب
•| استطراد |•
16 Dec, 05:20
عمیقا دلم میخواست یه خرس بودم و به محض اینکه هوا سرد میشد به خواب زمستانی فرو میرفتم
•| استطراد |•
15 Dec, 18:53
مامانم دیروز یه کلیپ دیده
که داعشیا با یه چاقوی کند داشتن سر یکی رو میبریدن
میگه اول براش قرآن خوندن
بعد سرشو گرفتن بالا
انقد با چاقو روی گلوش کشیدن تا بالاخره سرش جدا شد
و مامانم کجا جیگرش کباب شده بود؟
اینکه چرا مرده اصلا تکون نمیخورد؟
همینجوری مونده بود که اینا سرشو ببرن
خیلی مظلوم بود
که داعشیا با یه چاقوی کند داشتن سر یکی رو میبریدن
میگه اول براش قرآن خوندن
بعد سرشو گرفتن بالا
انقد با چاقو روی گلوش کشیدن تا بالاخره سرش جدا شد
و مامانم کجا جیگرش کباب شده بود؟
اینکه چرا مرده اصلا تکون نمیخورد؟
همینجوری مونده بود که اینا سرشو ببرن
خیلی مظلوم بود
•| استطراد |•
13 Dec, 20:16
همین خانوم سه روز پیش بهم گفت
من نمیدونم حاجی کی میره برا یلدا لباس میخره🤣🤣
من نمیدونم حاجی کی میره برا یلدا لباس میخره🤣🤣
•| استطراد |•
13 Dec, 19:40
باز خوبه حسین ازین قرتی بازیا بدش میاد وگرنه انگار من پتانسیلشو دارم😂
•| استطراد |•
13 Dec, 19:40
جهت حفظ انرژی خانوم‌های قریم رفتم یه لباس یلدایی خریدم🚶🏾♀️
آلبالویی
برای مامانمم آبی نفتیشو خریدم
تولدشه چند روز دیگه
قراره شب یلدا با هم ست کنیم
آلبالویی
برای مامانمم آبی نفتیشو خریدم
تولدشه چند روز دیگه
قراره شب یلدا با هم ست کنیم
•| استطراد |•
07 Dec, 05:59
یکی از دوستای نزدیکم
خیلی معتقده به اینکه هفته رو هرطور شروع کنی همونطوری پیش میره
من هم چند وقته که دارم به روش اون پیش میرم
و واقعا بنظرم تاثیر داره انرژیش
شما هم امتحان کنید
شنبه صبح ها دعای عهدتون رو بخونید و با حال خوب هفته رو شروع کنید
خیلی معتقده به اینکه هفته رو هرطور شروع کنی همونطوری پیش میره
من هم چند وقته که دارم به روش اون پیش میرم
و واقعا بنظرم تاثیر داره انرژیش
شما هم امتحان کنید
شنبه صبح ها دعای عهدتون رو بخونید و با حال خوب هفته رو شروع کنید
•| استطراد |•
14 Nov, 18:12
شیخ جعفر شوشتری در خصائص‌الحسینیه مینویسد : هرکس شب جمعه دلش هوای کربلا کند، مادر سادات وقتی مشرف میشوند به حرم سیدالشهداء ؛ جای خالی جاماندگان را نگاه میکنند و به اسم ایشان را یاد میکنند ..
•| استطراد |•
02 Oct, 12:14
خیلی دوس دارم بدونم که برفرض محال که جنگ بشه
بعضیا با اون یه باک بنزین میخوان چیکار کنن؟
تا کجا میرسوندت هموطن؟!🤦🏻♀️
بعضیا با اون یه باک بنزین میخوان چیکار کنن؟
تا کجا میرسوندت هموطن؟!🤦🏻♀️
•| استطراد |•
01 Oct, 17:07
اللّه اكبر
الله اكبر
الله اكبر
فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ ۚ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ...
شما آنان را نمى‌كشتيد، خدا بود كه آنها را مى‌كشت. و آنگاه كه تير مى‌انداختى، تو تير نمى‌انداختى، خدا بود كه تير مى‌انداخت...
الله اكبر
الله اكبر
فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ ۚ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ...
شما آنان را نمى‌كشتيد، خدا بود كه آنها را مى‌كشت. و آنگاه كه تير مى‌انداختى، تو تير نمى‌انداختى، خدا بود كه تير مى‌انداخت...
•| استطراد |•
27 Sep, 20:31
للَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ؛
خدایا مرا در زره نگهدارنده و قوی خود –که هر کس را بخواهی در آن قرار می‌دهی– قرار بده.
امشب زیاد بخونیدش
خدایا مرا در زره نگهدارنده و قوی خود –که هر کس را بخواهی در آن قرار می‌دهی– قرار بده.
امشب زیاد بخونیدش
•| استطراد |•
27 Sep, 20:25
سید مقاومت امید ماست خدا
تو رو به بزرگیت قسم صبح با خبر بد از خواب بیدار نشیم
تو رو به بزرگیت قسم صبح با خبر بد از خواب بیدار نشیم
•| استطراد |•
25 Sep, 09:16
هر چند وقت یبار یه دراما از خانواده داییم یادم میاد
خدا رحمتت کنه مرد چقد پر حاشیه بودی😂
خدا رحمتت کنه مرد چقد پر حاشیه بودی😂
•| استطراد |•
25 Sep, 05:17
داییم دو تا زن داشت و همیشه این زنا با هم جنگ داشتن
هر دو خیلی داییم رو دوست داشتن
اما با همدیگه دشمن خونی بودن
حق هم داشتن خب خیلی زجر میکشیدن
چند سال پیش داییم فوت شد اما زندایی هام هیچوقت با هم خوب نشدن
الآن دیگه پیر شدن
چند روز پیش توی مراسم یکی از اقوام، خاله‌هام به خنده به زندایی هام گفتن هنوزم با هم بدید؟ دیدید دنیا ارزششو نداشت؟ داداش دسته گل ما مرد و یه روز خوش از دست شماها ندید😐
میخوام بگم فامیل شوهر همینقدر در برابر زجر کشیدن عروس بی‌رحمن
هر دو خیلی داییم رو دوست داشتن
اما با همدیگه دشمن خونی بودن
حق هم داشتن خب خیلی زجر میکشیدن
چند سال پیش داییم فوت شد اما زندایی هام هیچوقت با هم خوب نشدن
الآن دیگه پیر شدن
چند روز پیش توی مراسم یکی از اقوام، خاله‌هام به خنده به زندایی هام گفتن هنوزم با هم بدید؟ دیدید دنیا ارزششو نداشت؟ داداش دسته گل ما مرد و یه روز خوش از دست شماها ندید😐
میخوام بگم فامیل شوهر همینقدر در برابر زجر کشیدن عروس بی‌رحمن
1,045
subscribers
872
photos
188
videos
