𖥨رائـِــــل @dornaeomid Channel on Telegram

𖥨رائـِــــل

@dornaeomid


خطِ‌ارتباطیمون‌برای‌دلبریاتون:
http://t.me/HidenChat_Bot?start=5945944360

« 🕊 »

𖥨رائـِــــل (Persian)

به کانال 𖥨رائـِــــل خوش آمدید! اینجا یک جایگاه ویژه است که می‌توانید یادگارِجنسِ‌مخملی و پسرِخدا را پیدا کنید. در شب‌های تاریک و پر از خروارها، اولین پرتو نور از این کانال به شما می‌رسد تا اومید رو در خودتان محسوس کنید. اینجا یک خط ارتباطی است که برای دلبریات شما ایجاد شده و از طریق لینک زیر می‌توانید به آن دسترسی پیدا کنید: https://t.me/HarfinoBot?start=ba8dd8b59a6e06b 🕊 اینجا جایی است که می‌توانید راحت و آرام باشید و به زیبایی‌های جنسی و مخملی بپوشید.

𖥨رائـِــــل

12 Jan, 15:41


May I never see bestfriend's friend وگرنه یه چک میزنم توی گوشش for all the shit she says.

𖥨رائـِــــل

12 Jan, 08:45


Дозвонись мне. Я снова один в этой комнате. Хотел бы разглядеть тебя в этой темноте. Я без вести пропал, от меня нет новостей. Ты не узнаешь, где я был и с кем (Улетай)

𖥨رائـِــــل

10 Jan, 12:46


ــــ

𖥨رائـِــــل

10 Jan, 09:15


دلم میخواست ازت انتقام بگیرم، ولی گرفتنِ خودم ازت بزرگترین انتقامم بود.

𖥨رائـِــــل

10 Jan, 09:06


یه حس سمی ای درونم به وجود اومده که دوست دارم همونقدر که بهم آسیب زدی بهت آسیب بزنم و آزارت بدم با اینکه میدونم من چنین آدمی نیستم.

𖥨رائـِــــل

10 Jan, 07:21


Cr: ☼𝐌𝐎𝐎𝐍☾

𖥨رائـِــــل

09 Jan, 19:15


You no longer know me, I no longer want you, you may never hold me

𖥨رائـِــــل

09 Jan, 17:07


« 𝖨 𝗌𝖺𝗒 𝗒𝗈𝗎 𝗐𝖺𝗇𝗍, 𝖨 𝗌𝖺𝗒 𝗒𝗈𝗎 𝗇𝖾𝖾𝖽; 𝖨 𝖼𝖺𝗇 𝗍𝖾𝗅𝗅 𝖻𝗒 𝗒𝗈𝗎𝗋 𝖿𝖺𝖼𝖾 𝗒𝗈𝗎 𝗅𝗈𝗏𝖾 𝗍𝗁𝖾 𝗐𝖺𝗒 𝗂𝗍 𝗍𝗎𝗋𝗇𝗌 𝗆𝖾 𝗈𝗇. 𝖨 𝗌𝖺𝗒 𝗒𝗈𝗎 𝗐𝖺𝗇𝗍, 𝖨 𝗌𝖺𝗒 𝗒𝗈𝗎 𝗇𝖾𝖾𝖽; 𝖨 𝗐𝗂𝗅𝗅 𝖽𝗈 𝗐𝗁𝖺𝗍 𝗂𝗍 𝗍𝖺𝗄𝖾𝗌, 𝖨 𝗐𝗈𝗎𝗅𝖽 𝗇𝖾𝗏𝖾𝗋 𝖽𝗈 𝗒𝗈𝗎 𝗐𝗋𝗈𝗇𝗀. »

𖥨رائـِــــل

31 Dec, 17:14


من همیشه یه جورایی میدونستم که تو باعث مرگ من میشی.

𖥨رائـِــــل

31 Dec, 16:46


من دردم تو درمان من باش.

𖥨رائـِــــل

31 Dec, 16:41


توی قلبم زخم‌های زیادی وجود دارن اما اونا دائمی نیستن. احساس میکنم تنها چیزی که منو به دام میندازه صدای توئه که برام شبیه موسیقیه.

𖥨رائـِــــل

31 Dec, 16:37


به من نیرو بده، من به تو دنیارو میدم. به من آزادی بده، من تمام موزیک‌هارو به تو میدم. به من بپیوند، ما روی یک پله جا می‌شیم.

𖥨رائـِــــل

31 Dec, 11:08


یه روح مشکی داره به روح قرمزم نفوذ میکنه.

𖥨رائـِــــل

31 Dec, 08:08


« Red passion meets black elegance. »

𖥨رائـِــــل

30 Dec, 21:18


خیلی رندوم توی سیو مسیجام ویس‌های اندیشه رو گوش دادم و باز اکلیلی شدم:)

𖥨رائـِــــل

30 Dec, 19:30


کی یازده شب داره ناخن ترمیم میکنه؟ 🙋🏻‍♀

𖥨رائـِــــل

28 Dec, 15:08


[ Rain down on me. ]

𖥨رائـِــــل

24 Dec, 21:01


بله بله حتما براتون رفع دلتنگی میذارم

𖥨رائـِــــل

24 Dec, 20:52


https://t.me/DornaeOmid/31605
خیلی کار خوبی کردی پس برای ماهم بزار همیشه😭💃
شوک وارد میشه آخه یهو~
وگرنه واتیکان جون نمیگیره جون میده🧎‍♀

𖥨رائـِــــل

24 Dec, 20:45


داشتم رفع دلتنگی میکردم گفتم اینجام بذارم... قصد جون چیه، جونت سلامت قشنگم

𖥨رائـِــــل

24 Dec, 20:44


https://t.me/DornaeOmid/31603?single
مامان بد شبی قصد جونمونو کردی🤨

𖥨رائـِــــل

22 Dec, 18:19


« کاش می‌شد یک‌کم از بغلت رو، حس‌های خوبت رو، صدات رو، انرژیت رو وقتی بهم انگیزه می‌دی، لبخندت رو وقتی داری باهام حرف می‌زنی و هول می‌شی، برق چشم‌هات وقتی خوش‌حالی، و یه تیکه از خودت رو بذاری توی پاکت و برام بفرستی تا وقتی بیش‌تر از همیشه نیازت دارم، برم سراغِ اون پاکت تا زندگیم معنای قشنگ‌تری پیدا کنه. »

𖥨رائـِــــل

20 Dec, 17:15


من دردمو به کی بگم

𖥨رائـِــــل

20 Dec, 17:15


بهش اخم میکنی و غر میزنی، بهت نیشخند میزنه و میگه وقتی اونجوری نگاهش میکنی خیلی ناز میشی-

𖥨رائـِــــل

17 Dec, 13:20


_ وقتی داره تو رو نابود میکنه، من کنارتم. توی تاریک ترین شب هات، من در آغوش میگیرمت.

𖥨رائـِــــل

17 Dec, 13:16


- به یاد داشتــه باش که خواهــی مُــرد.
+ من با صدایـی بلندتـر از بمب ها می‌شکنـم.

𖥨رائـِــــل

05 Dec, 11:56


𝐈𝐟 𝐲𝐨𝐮 𝐜𝐚𝐧'𝐭 𝐬𝐚𝐲 𝐢𝐭 𝐭𝐨 𝐦𝐲 𝐟𝐚𝐜𝐞,
𝐤𝐞𝐞𝐩 𝐲𝐨𝐮𝐫 𝐟𝐮𝐜𝐤𝐢𝐧𝐠 𝐦𝐨𝐮𝐭𝐡 𝐬𝐡𝐮𝐭.

𖥨رائـِــــل

04 Dec, 18:59


« ما مخفی نگهش میداریم، فقط زمانی لمست میکنم که تنهاییم، هیچکس قرار نیست بفهمه توی سایه چه اتفاقی می‌افته. »

𖥨رائـِــــل

04 Dec, 18:59


لباس‌های‌ تو روی زمین اتاق من؛ چون دست‌های من دور کمرت بهت به نظر میرسن. بدنامون هیچ کنترلی ندارن؛ ما رعد‌و‌برق‌ توی بارونیم. انعکاس صدای قلبم، میتونم کوبیدنش رو توی مغزم بشنوم. توی سایه‌ها تو به من تعلق داری؛ سایه ها جاییه که ما میخواییم باشیم، تنها مکانی که میتونیم خونه صداش بزنیم، تنها مکانی که من میتونم مال تو باشم. توی تاریکی از نور فرار میکنیم، اونا هیچی نمیبینن فقط بهشت مارو تماشا میکنه.

𖥨رائـِــــل

02 Dec, 18:17


به چشمام خیره شد و پرسید "هنوز عاشقمی؟" شبیه این بود که به صورتم سیلی بزنه. بیرون توی هوای سرد اوایل دسامبر، میتونستم سوزش لپ هام رو حین نگاه کردنش با دردی که حتی واقعی هم نبود حس کنم. چشم هام با سردرگمی باز شدن. زمان زیادی برد تا به حرف بیام، قسمتی از من میترسید اون دختر برای شنیدن جوابم منتظر نمونه و به راحتی ترکم کنه. اما نرفت. ثابت ایستاده بود. کفش های قرمز رنگش روی برف ردی از خودشون به جا گذاشته بودن. بینیش از سرما صورتی شده بود. "عاشقتم؟-" نتونستم ادامه بدم، دنبال نفس هام میگشتم انگار کسی سعی داشت اونارو از من بدزده. یک قدم به جلو برداشتم و چهارمی رو همراه با رد اشکی که از چشم هاش جاری شد روی زمین گذاشتم. چهره اش ازم رو برگردوند پس دستام رو از رسیدن به صورتش منع کردم. "عاشقتم؟..." دوباره تکرارش کردم. توی چشم هاش نگاه کردم و مطمئن شدم وقتی میخوام کلمات بعدیم رو به زبون بیارم بهم نگاه کنه. "تو تنها آدم روی این زمینی که نباید هیچوقت به عشق من شک میکرد. من نا امیدت کردم... متاسفم." قطره اشک دیگه ای از چشمش فرار کرد. به آرومی حرکت کرد و از روی قوس گونه اش پایین ریخت. میخواستم جلو برم، میخواستم اشک هایی که به سرعت باد جاری میشدن رو پاک کنم و آرومش کنم. اما متوقف شدم. به جاش، جوابش رو دادم. "شبیه اینه که... میتونم قلبت رو حس کنم... وقتی با همدیگه ایم با ضربان قلب من یکی میشه." حتی اون لحظه هم میتونستم قلبش رو حس کنم؛ میلرزید و شوکه شده بود. انگار میخواست منفجر بشه. ادامه دادم، "وقتی با همدیگه ایم، حس میکنم قلبامون یکی شدن، و تنها هدفشون از تپیدن ادامه ی زندگی ماست." ناگهان به هق هق افتاد و قبل از اینکه پاهاش بتونن تعادلشون رو حفظ کنن به زمین افتاد. بی نفس بهش نگاه کردم، ماتم برده بود. تمام کلماتم منو تنها گذاشتن. زانوهاش با گل زیر پاش کثیف شد، صدای کوبیده شدنش روی زمین توی اون تاریکی بی نهایت بلند بود. "اما...-" گریه هاش کاری کردن نتونه ادامه بده، و من اون رو با اعماق روحم حس کردم همونطور که دردش رو درد قلب خودم میدونستم. "زمانی که تنها یه قلب می‌تپه،" دستش به سمت سنگی که اسم من روش حک شده بود دراز شد. با دست دیگه اش قلبش رو از روی پلیور سفید رنگش لمس کرد و با کف دستش به قفسه ی سینه اش کوبید. "من برای کدوم آینده ای باید بتپم؟"
نمیدونم قلبِ من.
من هیچ آینده ای که ما توش نباشیم رو نمیشناسم.
نمیخوام هم بشناسم.
اما تا زمانی که قلب تو می‌تپه، هنوز آینده ای در انتظارته. و هرچیزی که سرنوشت برای تو رقم بزنه من درست کنارت خواهم بود، و مشتاقانه منتظر میمونم تا تپش قلبمون با هم یکنواخت بشه. چون حتی اگه قلبت یاد بگیره برای کس دیگه ای بتپه...
من باور دارم اون هیچوقت ریتم ما رو فراموش نمیکنه.

𖥨رائـِــــل

02 Dec, 16:42


« بهت قول میدم پسرم که اون بیرون حواسش به منه، گاهی میتونه یه سایکوی تمام عیار باشه. » - #Vatican
Cr: Sun

𖥨رائـِــــل

02 Dec, 16:37


« من برای تو بهشت و جهنم رو جابه‌جا میکنم. » - #Vatican
Cr: ☼𝐌𝐎𝐎𝐍☾

𖥨رائـِــــل

02 Dec, 16:29


« 𝒀𝒐𝒖 𝒏𝒆𝒆𝒅𝒆𝒅 𝒂 𝒔𝒂𝒊𝒏𝒕 𝒕𝒐 𝒔𝒂𝒗𝒆 𝒚𝒐𝒖, 𝒔𝒐 𝑰 𝒃𝒆𝒄𝒂𝒎𝒆 𝒐𝒏𝒆. 𝒀𝒐𝒖 𝒏𝒆𝒆𝒅𝒆𝒅 𝒂 𝒎𝒐𝒏𝒔𝒕𝒆𝒓 𝒕𝒐 𝒇𝒊𝒈𝒉𝒕 𝒇𝒐𝒓 𝒚𝒐𝒖, 𝒔𝒐 𝑰 𝒄𝒓𝒆𝒂𝒕𝒆𝒅 𝒐𝒏𝒆. » - #Vatican

Cr: 𝕞𝕖𝕝𝕠𝕕𝕪

𖥨رائـِــــل

01 Dec, 10:23


_

𖥨رائـِــــل

30 Nov, 17:53


0:36 Tell me, will my name be your last breath? Tell me that I'm the one that's in your head.

𖥨رائـِــــل

30 Nov, 17:47


1:17 Baby can you talk with your body, Tell me all the ways that you want me.

𖥨رائـِــــل

30 Nov, 09:54


تو‌اون‌چاقـویی‌هستی‌که‌حاضـرم‌توی‌تنـم‌فـروکنم.

𖥨رائـِــــل

29 Nov, 20:30


00:00

𖥨رائـِــــل

28 Nov, 15:28


- What's so beautiful about her eyes?
+ They're not confused about me.

𖥨رائـِــــل

28 Nov, 14:34


🖤; 1:38

𖥨رائـِــــل

27 Nov, 16:15


اینو میگم برای دُرناهایی که الماس‌مخملی‌ رو ندارن یا تمایل به سفارش دارن، دلبرا‌ من منتظرم تا واتیکان به پایان برسه و باقی دیالوگ هارو هم داخل کتابچه براتون بذارم. پس اگه دوست دارید میتونید تا پایان داستان منتظر بمونید تا بعدش سفارشگیری رو اینجا شروع کنم💎

𖥨رائـِــــل

27 Nov, 16:13


سلام هنوزم الماس مخملی رو سفارش میگیرید؟

𖥨رائـِــــل

27 Nov, 15:40


_ تو دست های خدارو داری و من پسر خدام.

𖥨رائـِــــل

27 Nov, 15:39


این بار هم پسرامون رو برده لب دریا؛

𖥨رائـِــــل

27 Nov, 15:38


_ عشق های قوی خطرناکند، هر چقدر هم زیبا باشند.

𖥨رائـِــــل

20 Nov, 16:02


بین دود سیگار و شیشه‌ خرده‌های روی زمین، تو هیچ چیز به من ندادی جز دلیلی برای رفتن. تو میگی منو می‌خوای، اما میدونی من اون چیزی نیستم که نیاز داری.

𖥨رائـِــــل

20 Nov, 14:41


- « میتونی فرار کنی و بری، جلوت رو نمی‌ گیرم. ولی یه روزی شاید درک کنی که تغییر زندگی و رها کردنِ همه چیز چه حسی داره. » - امیلیاپرز

𖥨رائـِــــل

20 Nov, 12:47


یه سوزن به خودت بزن، یه جوالدوز به بقیه.

𖥨رائـِــــل

18 Nov, 16:08


📥 کیفیت 720p
📑 بدون سانسور و زیرنویس
-SelenaSeli

𖥨رائـِــــل

18 Nov, 16:08


:))

𖥨رائـِــــل

18 Nov, 15:59


تنم، گوشت و استخوانم برای تو، حتی آسمون بالای سر و زمین زیر پاهام. منو بالا ببر و از مرز رد کن، میخوام طرف دیگه‌رو ببینم.

𖥨رائـِــــل

18 Nov, 06:09


« Hold her gently in your hands. She has been cracked enough as it is, and her heart is more shattered than she lets on. »

𖥨رائـِــــل

17 Nov, 15:19


گوشاتون‌رو‌با‌زیبایی‌مخملی‌کنید🕊

𖥨رائـِــــل

16 Nov, 14:57


ــــ

𖥨رائـِــــل

15 Nov, 16:55


همین‌ تو را بس که من دیگر تو را آنطور که می‌دیدم نمی‌بینم. - محمود درویش

𖥨رائـِــــل

15 Nov, 13:26


She belongs to Vize.

𖥨رائـِــــل

14 Nov, 19:37


داری تلاشت رو میکنی مگه نه؟ کم نمیذاری براش مگه نه؟ ببخشید تو داری درس میخونی، توی این مملکت بی‌صاحب که آموزش پرورشش مزخرف ترینه و هیچ قانون درست حسابی ای نداره و همه چیز مدام در حال تغییره، تو یه نوجوونی که تمام این فشار ها روی توئه پس نا امیدی خانوادت دقیقا چرا باید اهمیتی داشته باشه؟ اونا که جای تو نیستن هستن؟ اونا که درسای عجیب غریب و کنکور مزخرفی که تو میدی رو نمیدن که میدن؟
واقعا اهمیت نده به نا امید کردن بقیه چون قرار نیست ذره ای توی زندگیت اثر مثبتی داشته باشه جز اینکه فقط انرژیت رو بگیره.
ببین دخترم میدونم خیلی ها دانشگاه براشون خیلی اهمیت داره خیلی جدیش میگیرن چون میدونن سکوی پروازه اما برای خیلی ها هم اینطوری نیست و به دلایلی دانشگاه ارزشی نداره و قابل درکه واقعا چون دانشگاه واقعا اون غولی که بقیه ازش میسازن نیست و این به تمام معنا جدی گرفتنش میتونه تو رو نسبت بهش سرد کنه.
به کسی اهمیت نده بابت رفتار کسایی که به ارزوی تو رسیدن عصبانی یا ناراحت نشو، قوی به کار خودت ادامه بده و برو توی حبابت و به هیچکس گوش نده.

𖥨رائـِــــل

14 Nov, 19:24


اینو بهت قول میدم که هشتاد درصد مواقع بازی ذهن خودته که باعث میشه فکر کنی اضافه ای، طرد شدی، مسخره میشی و کلی چیزای منفی دیگه‌.
در رابطه با خانواده شک نکن اونا عمیقا تو رو دوست دارن اما فقط بلد نیستن!
از دست پدر و مادرت و رفتاراشون ناراحت نشو چون اینم زندگی اولشونه، هیچکس بهشون یاد نداده باید چطور فرزندشون رو پرورش بدن. اونا هم بچه ی یه خانواده بودن و دقیقا همون چیزی که دیدن رو دارن انجام میدن.
یه جاهایی باید فقط تحمل کنی، ممکنه وقتش نبوده باشه ممکنه واقعا از لحاظ مالی به مشکل بخورن.
تو یا میتونی تلاش کنی درکشون کنی
یا از الان خودت دنبال راهی باشی که منت کسی رو نکشی و به خودت تکیه کنی تا چیزایی که نیاز داری رو تهیه کنی.
اما مطمئن باش یکم بیشتر صبوری کنی اوضاع درستِ پرفکت نه، ولی روی روال میوفته و دیگه چنین دغدغه هایی اذیتت نمیکنه.

𖥨رائـِــــل

14 Nov, 19:17


از کجا شروع کنم؟
اینقد زیاده که نمیدونم از کجا شروع کنم
از جایی شروع کنم که خانوادم برای بیرون رفتن با رفیقام ترددم میکنن؟
یا از جایی شروع بکنم که انگار داخل جمع خانواده اضافیمو هروز دارن بیشتر از روز قبلی بهم فشار میارنو مسخرم میکنن..
میدونی روبی همیشه با خودم میگم اگر قرار بوده زندگی من اینجوری باشه برای چی قبول کردم تا بیام تو این دنیا و زندگی کنم؟
بعضی اوقات به خانواده بعضی از رفیقام حسودیم میشه..
حسودیم میشه که باباش براش گوشی خریده و من هنوز ندارم..شاید بگیم در توانشون نیست برای من بخرن ولی بقیه دختراش چی؟برای همشون گوشی خریده فقط من اینجا اضافیم؟؟

𖥨رائـِــــل

14 Nov, 19:17


نمد چرا دارم اینو اینجا میگم
ولی واقعا ی لحظه یچیز اذیتم کرد و از اونجایی که نمیتونم به کسی بگم خاستم اینجا بگم
که من پشت کنکور موندم امسال و یجورایی اولاش برام اوک بود خیلی جدی پیش رفتم ولی یهو دیدم که دیگران دانشگاه میرن و دغدغشون انتخاب لباس یا بیرون رفتن با دوستاشونه اذیتم کرد و اینجوریم که چرا من نتوستم وقتی اینهمه دارم تلاش میکنم و ترس دوباره تکرار شدن این روزامو دارم اینکه دوباره نشه
ولی ی جمله ای تو کانالت خوندم و خیلی روم تاثیر داشت این جملس که ” اگه باید سقوط کنم بذار اتفاق بیوفته،
کسی که بهش تبدیل میشم منو نجات میده. “

ولی من نگرانم اونم نه برای یچیز برای خیلی چیزا
برای اینکه دوباره خانوادمو ناامید کنم و اینا خیل داره بهم فشار میاره و چیزیه ک امروز واقعا اذیتم کرد

𖥨رائـِــــل

14 Nov, 18:51


عا باریکلا ندا خانم

𖥨رائـِــــل

14 Nov, 18:50


ممنون که جواب دادی💙
برداشتی که از حرفات کردم این بود که دانشگاه خوبه ولی در کنارش خودت هم رو خودت کار کنی
یه چیزی یاد بگیری
نه فقط درس پاس بکنی و همین....
حالا برا تو اینجوری بوده که مسیرتو کوتاه تر کرده و بهتر تونستی راهتو پیدا کنی
ممنون 💜
اسمم این زیر مینویسم هر وقت پیام دادم بفهمی منم😁
ندا_

𖥨رائـِــــل

14 Nov, 18:40


یوهووو
باز مهتاب شی اومدددد💪

میتونم بپرسم «اگه خاستی جواب بده »
دانشگاه رفتی؟
اصلا توصیه میکنی تحصیلات دانشگاهی داشتیم باشیم؟؟

𖥨رائـِــــل

14 Nov, 18:11


باعث افتخاره که اینطور راجع بهمون حرف میزنی. تموم خستگی‌های امروزم رو از بین بردی. *بوسه به دل نازت^^

𖥨رائـِــــل

14 Nov, 18:08


سلام مهتاب ما خیلی دوست داریم
دیوونه ی جزییات واتیکانیم و بنده ی خودت و توصیفاتت
لعنتی چطوری میتونی انقدر بی نقص باشی هربار توصیف کردنات و ریز به ریز جزییات و توضیح های زیادت خسته نمیکنه بلکه هیجان زده میکنه

𖥨رائـِــــل

14 Nov, 17:15


مهتاب اسم اصلیمه اگه نمیدونی.
۲۴ سالمه؛ اردیبهشتی ام.
گرافیستم؛ شاغلم.
تهران زندگی میکنم.
تایپمم estj ئه.

𖥨رائـِــــل

14 Nov, 17:12


روبی شی بیوگراافی بدین لطفاااا

𖥨رائـِــــل

13 Nov, 16:35


خطاب به [انسان شریفی] که توی ناشناسم توهین کرد و با یه بلاک خودش رو نجات داد؛ عزیزدلم من خیلی خوشحالم با نوشتن اتفاق غافلگیرانه یا به قول شما تابویی که توی فصل یک افتاده باعث شدم افراد سطحی ای مثل شما اَلک بشن و حتی سمت واتیکانِ من نیان. من ذره ای از اینکه واتیکان توسط آدم احمقی مثل شما دراپ میشه ناراحت نمیشم اما فشاری که متحمل شدی عجیب بود امیدوارم برای درمانش پیگیری کنی.💖

𖥨رائـِــــل

12 Nov, 18:21


با پدر داشتیم ویدیوهای جشن کلاس پنجم دبستانم رو می‌دیدم که یهو چشمم به یه چهره‌ی آشنا افتاد. گفتم "این ساراست!!" [رفیق صمیمیم] پدر هم ویدیو رو برد عقب دوباره ببینیمش، دقت کردیم که اونم تایید کرد گفت آره خودشه. خنده‌کنان روی صفحه‌ی نمایش به هیکل کوچیک و قیافه‌ی گودوش اشاره میکردم و برام سوال بود واقعا خودشه یا نه. زمانی که بهش نشونش دادم و موافقت که کرد من به حد زیادی ذوق کردم.
جوری که یازده سالگیمون با همدیگه توی یه اتاق بودیم و هیچ ارتباطی نداشتیم و پنج سال بعدش دوباره همدیگه رو دیدیم، نزدیک شدیم و الان تبدیل به سولمیت هم شدیم.
جدی دنیا خیلی کوچیکه... وای- مملو از حس خوبم.

𖥨رائـِــــل

12 Nov, 16:01


3:53 My, my, those eyes like fire
I'm a winged insect, you're a funeral pyre. Come now, bite through these wires. I'm a waking hell and the Gods grow tired. Reset my patient violence along both lines of a pathway higher. Grow back your sharpest teeth, you know my desire.

𖥨رائـِــــل

12 Nov, 16:01


3:19 HITS HARD.

𖥨رائـِــــل

12 Nov, 16:01


تازه Sleep Token رو پیدا کردم،
میتونم چندین ماه روی آهنگاشون قفلی بزنم-

𖥨رائـِــــل

02 Nov, 16:22


1:33 میتونم باهاش خودکشی کنم.

𖥨رائـِــــل

01 Nov, 19:44


[بغل کردنت] 🥺🥹

𖥨رائـِــــل

01 Nov, 19:43


https://t.me/DornaeOmid/30212
ذوق میکنم از بخش های کتابی که میخونی میگی حس میکنم همراهت داریم میخونیمم

𖥨رائـِــــل

01 Nov, 19:31


"دیگه هیچوقت اونجوری ساکتم نکن." با عصبانیت به زبان اشاره گفت. "هرگز ساکتم نکن، اولیویا!" ابروهام بابت سردرگمیم توی هم رفتن‌. "من... من چنین کاری نکردم." به فانوس اشاره کرد و گفت "نمیتونم باهات حرف بزنم اگه منو نبینی!" حالت چهره ام آروم و نرم شد. "اوه، متاسفم. نفهمیدم که چنین کاری کردم."

𖥨رائـِــــل

01 Nov, 19:30


یه جای داستان توی چادر مسافرتی، اولیویا و مَلِکای [شخصیت‌های اصلی دختر و پسر] توی یه شرایط استرسی قرار میگیرن و اولیویا برای فرار از بحث یه فرصت گیر میاره، فانوس رو خاموش میکنه و دراز میکشه تا بخوابه و دیگه ادامه ندن. و رفتار و حرفای ملِکای قلبم رو مچاله کرد:(

𖥨رائـِــــل

01 Nov, 19:06


بی صدا خندید. کاش میتونستم صداش رو بشنوم. مطمئنم بم و سنگینه. با دیدن لبخندش میدونم که شنیدنش قراره قلبم رو ذوب کنه. "میتونم بشنومش؟" شانسم رو امتحان میکنم و در ادامه اضافه میکنم، "حتی فقط اسمم. یا مثلا، بخندی." ... "نه."

𖥨رائـِــــل

01 Nov, 14:38


موزیک ویدیو Stars - AEMIA چیزی بود که فکر نمیکردم انقدر بهش نیاز داشته باشم.🥀🖤

𖥨رائـِــــل

18 Oct, 18:45


رنگِ من؛

𖥨رائـِــــل

18 Oct, 10:56


-

𖥨رائـِــــل

18 Oct, 10:35


روبی روبی! این تست رو میدی؟! من لیتیوم شدم:)
https://c.flatearthevent.ir/

𖥨رائـِــــل

18 Oct, 09:01


حقیقتا حق داری، همه چیزش مناسب واتیکانه

𖥨رائـِــــل

18 Oct, 09:00


چرا این منو یاد واتیکان انداخت؟
🕯️🩸

𖥨رائـِــــل

17 Oct, 18:15


-

𖥨رائـِــــل

17 Oct, 17:32


اگه تنها راهت سوزوندنِ هر چیزیه که باقی مونده، پس انجامش بده.

𖥨رائـِــــل

16 Oct, 19:34


میانِ گفته‌ای بدون قصد و قصدی ناگفته، محبت از میان می‌رود.

𖥨رائـِــــل

16 Oct, 19:20


بين منطوق لم يُقصَد، ومقصود لم يُنطَق، تضيع الكثير من المحبة..

𖥨رائـِــــل

15 Oct, 14:40


دلم میخواد بخش سوگ رو زودتر بنویسم تا تموم شه و از طرفی هم دوست ندارم این اتفاق بیوفته...

𖥨رائـِــــل

14 Oct, 18:02


هنوز توی ناخودآگاهت زندگی میکنم
و این برام لذت بخشه.

𖥨رائـِــــل

14 Oct, 17:56


People say I'm jealous, but my kink is watching You ruin your life, you losing your mind, You crashing your car, you breaking your heart, you thinking I care.

𖥨رائـِــــل

14 Oct, 07:12


امروزمون اینطوری شروع شد^^