DeutschkursAeins @deutschkursaeins Channel on Telegram

DeutschkursAeins

@deutschkursaeins


در این کانال کلیه دروس کتاب Begegnungen A1 تدریس شده.

ادمین @PpiroozNB

آدرس یوتیوب کانال

https://goo.gl/5gF5Fo

DeutschkursAeins (Farsi)

با خوشامدگویی به کانال DeutschkursAeins خوش آمدید! این کانال یک جایگاه رسمی برای آموزش زبان آلمانی به زبان فارسی است. اگر به دنبال یادگیری زبان آلمانی با منابع بصری و صوتی خوب هستید، این کانال مناسب شماست. ادمین این کانال @PpiroozNB می‌باشد که با حضور فعال خود به شما کمک می‌کند تا به بهترین شکل ممکن از منابع آموزشی استفاده کنید. تمامی دروس کتاب Begegnungen A1 در این کانال تدریس می‌شوند، بنابراین می‌توانید به سادگی از این کتاب برای یادگیری زبان آلمانی استفاده کنید. برای مشاهده ویدیوهای آموزشی بیشتر، می‌توانید به آدرس یوتیوب کانال زیر مراجعه کنید: [https://goo.gl/5gF5Fo](https://goo.gl/5gF5Fo)

DeutschkursAeins

12 Mar, 20:16


درود
درس صفحه ۵۴،۵۵،۵۶ از کتاب بیگنونگن آ آینس به تاریخ ۲۲ اسفند ۱۳۹۹.
پایان فصل دوم
از لینک ذیل استفاده کنید و حتما عضو کانال شوید و لایک هم فراموش نکنید 🌹🙏

https://youtu.be/skGP-cILiO8

DeutschkursAeins

05 Mar, 19:29


درود بر شما،
دوستان خوبم شما برای بهتر درک کردن دروس پایه فقط از طریق یوتیوب می توانید با من همراه باشید چون بعضی از دوستان تلفظ های لغات برایشان دشوار است لذا من کار را برایتان آسان کردم و به شیوه بسیار ساده صفحه به صفحه به شما آموزش می دهم.
همین الان با مشخصات زیر وارد یوتیوب شوید و عضو شوید و با من همراه شوید.
در یوتیوب نام مرا سرچ کنید و گزینه
Subscribed
را بزنید
Parviz Pirooz Nasab

DeutschkursAeins

16 Jun, 13:20


برای دسترسی به بخش های کانال از دکمه های ذیل استفاده کنید .

DeutschkursAeins

16 Jun, 12:55


C6
Ergänzen Sie die Modalverben im Präteritum.
افعال مدال در گذشته را پر کنید.
* Paul ist krank. Er kann zu der Party nicht kommen.
پاول مریض است. او نمی تواند به مهمانی بیاید.
Paul war krank. Er konnte zu der Party nicht kommen.
پاول مریض بود. او نمی توانست به مهمانی بیاید.
1. Susanne will heute ins Kino gehen.
سوزان می خواهد امروز به سینما برود.
Susanne wollte gestern ins Kino gehen.
سوزان می خواست دیروز به سینما برود.
2. Ich habe keinen Führerschein. Ich darf nicht Auto fahren.
من گواهینامه ای ندارم. من اجازه ندارم ماشین برانم.
Ich hatte keinen Führerschein. Ich durfte nicht Auto fahren.
من گواهینامه ای نداشتم. من اجازه نداشتم ماشین برانم.
3. Martin muss den Termin absagen.
مارتین باید ملاقات را لغو کند.
Martin musste den Termin absagen.
مارتین باید ملاقات را لغو می کرد.
4. Der Sekretärin soll für den Chef einen Tisch reservieren.
منشی باید برای رییس یک میز رزرو کند.
Der Sekretärin sollte für den Chef einen Tisch reservieren.
منشی باید برای رییس یک میز رزرو می کرد.
5. Ich muss die E-Mail sofort beantworten.
من باید ایمیل را به زودی جواب بدهم.
Ich musste die E-Mail sofort beantworten.
من باید ایمیل را به زودی جواب می دادم.
6. Rudi kann sehr gut Fußball spielen.
رودی می تواند خیلی خوب فوتبال بازی کند.
Rudi konnte sehr gut Fußball spielen.
رودی می توانست خیلی خوب فوتبال بازی کند.
7. Auf dem Flughafen darf man nicht mehr rauchen.
در فرودگاه انسان نمی تواند دیگر سیگار بکشد.
Auf dem Flughafen durfte man nicht mehr rauchen.
در فرودگاه انسان نمی توانست دیگر سیگار بکشد.
8. Claudia hat kein Geld. Sie kann die Rechnung nicht bezahlen.
کلاودیا پول ندارد. او نمی تواند صورتحساب را بپردازد.
Claudia hatte kein Geld. Sie konnte die Rechnung nicht bezahlen.
کلاودیا پول نداشت. او نمی توانست صورتحساب را بپردازد.

DeutschkursAeins

16 Jun, 12:55


D2
Kleines Wörterbuch der Verben
لغت نامه کوچک افعال
werden
شدن
aufnehmen
ضبط کردن
ausscheiden
حذف شدن
berichten (über etwas berichten)
گزارش دادن (درباره چیزی گزارش دادن)
bestehen (eine Prüfung bestehen)
قبول شدن (یک امتحان را قبول شدن)
drehen
کارگردانی کردن
einladen (zur Party einladen)
دعوت کردن (به مهمانی دعوت کردن)
einnehmen (eine Tablette einnehmen)
خوردن (یک قرص را خوردن)
eröffnen (eine Ausstellung eröffnen)
بازگشایی کردن (یک نمایشگاه را بازگشایی کردن)
flirten (mit einer Kollegin flirten)
لاس زدن (با یک همکار لاس زدن)
fordern (mehr Gehalt fordern)
خواستار شدن (خواستار حقوق بیشتر شدن )
freuen
خوشحال شدن
gewinnen
بردن
gratulieren (zum Geburtstag gratulieten)
آرزوی خوب کردن (به مناسبت روز تولد آرزوی خوب کردن)
heiraten
ازدواج کردن
hoffen (auf viele Käufer hoffen)
امیدوار بودن (به مشتری های زیادی امیدوار بودن)
loben (die gute Zusammenarbeit loben)
با ارزش دانستن (همکاری خوب را با ارزش دانستن)
protestieren (gegen ... protestieren)
تظاهرات کردن (در برابر ... تظاهرات کردن)
schenken (Peter ein Buch schenken)
کادو دادن (به پیتر یک کتاب هدیه دادن)
signalisieren
نشان دادن
stattfinden
وقوع پیدا کردن
überreichen (ein Geschenk überreichen)
کادو تحویل دادن (یک کادو را تحویل دادن)
verarbeiten
دستکاری کردن

DeutschkursAeins

16 Jun, 12:55


C7
Schreiben Sie den Reisebericht von Marie im Perfekt.
گزارش سفر ماری را در زمان گذشته کامل بنویسید.
Hallo Otto,
Ich bin gestern in London gut angekommen. Zuerst bin ich mit der Metro ins Stadtzentrum gefahren. Das hat ungefähr 45 gedauert. Dann habe ich das Hotel gesucht. Nach 20 Minuten habe ich es gefunden. Das Musical "Das Phantom der Oper" habe ich mit Christian gestern Abend gesehen. Danach haben wir in einem indischen Restaurant gegesen. Heute früh haben wir den "Tower" besichtigt und eine Bootsfahrt gemacht. Uns hat die Bootsfahrt sehr gut gefallen.
Es ist ganz toll hier. Ich rufe Dich bald an.
Liebe Grüße
Marie
سلام اوتو،
من دیروز به خوبی به لندن رسیدم. ابتدا با مترو به مرکز شهر رفتم. حدودا 45 دقیقه طول کشید. بعد از هتل بازدید کردم. بعد از 20 دقیقه آن را پیدا کردم. دیروز عصر نمایش موزیکال "روح اپرا" را با کریستیان دیدم. بعد از آن در یک رستوران هندی غذا خوردیم. صبح زود امروز از "برج" بازدید کردیم و قایقرانی کردیم. قایقرانی به ما بسیار خوش گذشت.
اینجا همه چیز عالی است. من بعدا با تو تماس می گیرم.
درودهای عاشقانه
ماری

DeutschkursAeins

16 Jun, 12:55


C10
Welche Präposition passt?
کدام حرف اضافه مناسب است؟
Markieren Sie die richtige Lösung.
جواب درست را علامت بزنید.
* Der FC Bayern München gewann mit 2:0.
باشگاه فوتبال بایرن مونیخ با نتیجه 2:0 برد.
1. Heute ist der 80. Geburtstag von Oma.
امروز هشتادمین روز تولد مادربزرگ است.
2. Alles gute zur Hochzeit!
همه چیزهای خوب به مناسبت ازدواج!
3. Ich gratuliere dir zum Geburtstag.
من برای تو به مناسبت روز تولد آرزوی خوبی می کنم.
4. Ich schenke Lisa einen Korb mit frischem Obst.
من برای لیزا یک سبد با میوه تازه می فرستم.
5. Ich habe diese schöne Blumen von meinem Freund bekommen.
من این گل های زیبا را از دوستم دریافت کرده ام.
6. Ich danke dir für die Einladung.
من از شما برای دعوت متشکرم.
7. Du bist krank. Du musst zum Arzt gehen.
تو بیماری. تو باید به دکتر بروی.
8. Sie dürfen nicht mit dem Auto fahren.
شما اجازه ندارید با ماشین رانندگی کنید.
9. Paul musste für seine Frau Essen kochen.
پاول باید برای زنش غذا می پخت.
10. Ich kann leider nicht zu deiner Party kommen.
من متاسفانه نمی توانم به مهمانی تو بیایم.
11. Nehmen Sie die Tabletten nich mit Milch ein!
قرص ها را با شیر نخورید!
12. Wir finden eine Lösung für das Problem.
ما برای مشکل یک راه حل پیدا می کنیم.
________________
Präpositionen
حروف اضافه
mit/von/zu + DATIV
با/از/به مناسبت + داتیو
für +AKKUSATIV
برای + آکوزاتیو

DeutschkursAeins

16 Jun, 12:55


D1
Wichtige Redemittel
عبارات مهم
Hören Sie die Redemittel.
عبارات مهم را بشنوید.
Sprechen Sie die Wendungen nach und übersetzen Sie sie in Ihrer Muttersprache.
عبارات را تکرار کنید و به زبان مادری خود آنها را ترجمه کنید.
/////////////////////
Gute Wünsche
آرزوهای خوب
Herzlichen Glückwunsch zum Geburtstag!
آرزوهای از ته قلب به مناسبت روز تولد!
Zur Hochzeit alle guten Wünsche!
همه آرزوهای خوب به مناسبت عروسی!
Zur Beförderung alles gute!
همه چیزهای خوب به مناسبت ارتقاء!
Viel Glück in der neuen Wohnung!
خوشبختی زیاد در ساختمان جدید!
Ich gratuliere dir zum Führerschein!
من برای تو به مناسبت گواهینامه آرزوهای خوب می کنم.
Ich wünsche dir gute Besserung!
من برای تو آرزوی سلامتی را دارم!
Vielen Dank für die Einladung!
بسیار متشکرم برای دعوت!
Ich komme gern.
من با کمال میل می آیم.
Leider kann ich nicht zu deiner Feier kommen.
متاسفانه من نمی توانم به مهمانی تو بیایم.
Ich hoffe,du verzeihst mir.
امیدوارم، من را ببخشی.
/////////////////////
Gesundheit
سلامتی
Was haben Sie für beschwerden?
چه چیزی برای شکایت دارید؟
Ich habe Kopfschmerzen.
من سردرد دارم.
Mir tut mein Arm weh.
دستم درد می کند.
Ich habe Husten,Schnupfen und Fieber.
من سرفه،زکام و تب دارم.
Ich muss zum Arzt gehen.
من باید به دکتر بروم.
Ich möchte einen Termin beim Arzt vereinbaren.
من مایلم یک ملاقات با دکتر ترتیب دهم.
Sie müssen eine Schmerztablette einnehmen.
شما باید یک قرص درد بخورید.
Sie dürfen keinen Alkohol trinken.
شما اجازه ندارید هیچ الکلی بنوشید.
Mein Arzt sagt, ich soll viel spazieren gehen.
دکترم می گوید، من باید زیاد پیاده روی کنم.
/////////////////////
Redemittel aus Nachrichten
عباراتی از پیام ها
Der Bundespräsident eröffnete eine Ausstellung.
رییس ایالت یک نمایشگاه را بازگشایی کرد.
Ärzte protestierten gegen schlechte Arbeitsbedingungen.
پزشکان در برابر شرایط شغلی بد تظاهرات کردند.
Sie forderten mehr Gehalt.
آنها خواستار حقوق بیشتر شدند.
Der Außenminister traf seinen französischen Amtskollegen in Paris.
وزیر امورخارجه همتای فرانسوی اش را در پاریس ملاقات کرد.
Die Minister führten Gespräche.
وزرا مکالماتی را هدایت کردند.
Sie lobten die gute Zusammenarbeit.
آنها همکاری خوب را باارزش دانستند.
Forscher berichteten über singende Mäuse.
پژوهشگران درباره موش های آوازخوان گزارش دادند.
Der neue Film hat Premiere.
فیلم جدید اولین نمایش را دارد.
Im UEFA-Pokal spielten zwei deutsche Mannschaften.
در جام یوفا دو تیم آلمانی بازی کردند.
Der FC Schalke gewann gegen Galatasaray Istanbul.
باشگاه فوتبال شالکه در برابر گالاتاسرای استانبول پیروز شد.
Der FC Werder Bremen verlor mit 0:3.
باشگاه فوتبال وردربرمن با نتیجه 0:3 باخت.

DeutschkursAeins

16 Jun, 12:55


C9
Hast du schon ... ?
آیا تو قبلا ... ؟
Bilden Sie Fragen im Perfekt. Achten Sie auf den Kasus.
سوالاتی در زمان گذشته کامل بسازید. به کیس فعل توجه کنید.
* Hast du den Brief schon übersetzt?
آیا تو قبلا نامه را ترجمه کرده ای؟
1. Hast du die E-Mail schon beantwortet?
آیا تو قبلا ایمیل را جواب داده ای؟
2. Hast du den Termin schon abgesagt?
آیا تو قبلا ملاقات را لغو کرده ای؟
3. Hast du die Rechnung schon bezahlt?
آیا تو قبلا صورتحساب را پرداخت کرده ای؟
4. Hast du einen Termin beim Arzt schon vereinbart?
آیا تو قبلا یک ملاقات با دکتر ترتیب داده ای؟
5. Hast du den Tisch schon reserviert?
آیا تو قبلا میز را رزرو کرده ای؟
6. Hast du die Hausaufgaben schon gemacht?
آیا تو قبلا تکالیف خانگی را انجام داده ای؟
7. Hast du die Tabletten schon eingenommen?
آبا تو قبلا قرص ها را خورده ای؟
8. Hast du Oma das Foto schon gezeigt?
آیا تو قبلا به مادربزگ عکس را نشان داده ای؟
9. Hast du Otto die Geschichte schon erzählt?
آیا تو قبلا به اتو تاریخ را توضیح داده ای؟
10. Hast du deiner Mutter die Handtasche schon geschenkt?
آیا تو قبلا برای مادرت کیف دستی را کادو داده ای؟

DeutschkursAeins

16 Jun, 12:55


C8
Was ist passiert?
چه چیزی مناسب است؟
Berichten Sie im Perfekt.
در زمان گذشته کامل گزارش دهید.
* Karl wohnte von 1988 bis 2005 in Köln.
Karl hat von 1988 bis 2005 in Köln gewohnt.
کارل از 1988 تا 2005 در کلن زندگی کرد.
1. Er arbeitete als Finanzberater bei einer Bank.
Er hat als Finanzberater bei einer Bank gearbeitet.
او به عنوان مشاوره مالی در یک بانک کار کرد.
2. Er vereinbarte viele Termine.
Er hat viele Termine vereinbart.
او ملاقات های زیادی را ترتیب داد.
3. In der Bank führte er Gespräche.
In der Bank hat er Gespräche geführt.
در بانک او مکالماتی را هدایت کرد.
4. Er schrieb täglich 20 E-Mails.
Er hat täglich 20 E-Mails geschrieben.
او روزانه 20 ایمیل نوشت.
5. Am Wochenende spielte er Golf.
Am Wochenende hat er Golf gespielt.
در آخرهفته او گلف بازی کرد.
6. Am 5. Mai 2005 gewann Karl bei einem Turnier.
Am 5. Mai 2005 hat Karl bei einem Turnier gewonnen.
در 5 می 2005 او در یک تورنمت برنده شد.
7. Im Juli kaufte er ein rotes Cabrio.
Im Juli hat er ein rotes Cabrio gekauft.
در ژولای او یک ماشین قرمز با سقف قابل تا شدن را خرید.
8. Im Sommer fuhr er mit dem Cabrio nach Spanien.
Im Sommer ist er mit dem Cabrio nach Spanien gefahren.
در تابستان او با ماشین دارای سقف تاشو به سوی اسپانیا راند.
9. In Spanien trank er viel Wien.
In Spanien hat er viel Wien getrunken.
در اسپانیا او شراب قرمز زیادی نوشید.
10. Karl besuchte ein Museum für alte Kunst in Madrid.
Karl hat ein Museum für alte Kunst in Madrid besucht.
کارل در مادرید از یک موزه برای هنرهای قدیمی بازدید کرد.
11. Dort traf er Antonia.
Dort hat er Antonia getroffen.
او آنجا با آنتونیا ملاقات کرد.
12. Im Januar heiratete er seine spanische Freundin.
Im Januar hat er seine spanische Freundin geheiratet.
در ژانویه او با دوست دختر اسپانیایی اش ازدواج کرد.

DeutschkursAeins

16 Jun, 12:55


Die Fortsetzung der Übung D2.
verlieren (ein Fußballspiel verlieren)
باختن (یک باری فوتبال را بختن)
verzeihen
بخشیدن
wehtun
درد کردن
wünschen (Karl viel Erfolg wünschen)
آرزو کردن (برای کارل موفقیت آرزو کردن)
zeigen (neue Produkte zeigen)
نشان دادن (محصولات جدید را نشان دادن)

DeutschkursAeins

16 Jun, 12:55


Vergangenheitsform der Verben
فرم گذشته افعال
Regelmäßige Verben
افعال باقاعده
Spielen
بازی کردن
ich spiele(Präsens)-spielte(Präteritum)-habe gespielt(Perfekt)
من بازی میکنم(زمان حال)-من بازی کردم(گذشته ساده و کامل)
du spielst-spieltest-hast gespielt
تو بازی میکنی-بازی کردی
er/sie/es spielt-spielte-hat gespielt
او بازی می کند-بازی کرد
wir spielen-spielten-haben gespielt
ما بازی می کنیم-بازی کردیم
ihr spielt-spieltet-habt gespielt
شماها بازی می کنید-بازی کردید
sie/Sie spielen-spielten-haben gespielt
آنها/شما بازی می کنند-بازی کردند
________________
eröffnen
بازگشایی کردن
ich eröffne(Präsens)-eröffnete(Präteritum)-habe eröffnet(Perfekt)
من بازگشایی می کنم(زمان حال)-بازگشایی کردم(زمان گذشته ساده و کامل)
du eröffnest-eröffnetest-hast eröffnet
تو بازگشایی می کنی-بازگشایی کردی
er/sie/es eröffnet-eröffnete-hat eröffnet
او بازگشایی می کند-بازگشایی کرد
wir eröffnen-eröffneten-haben eröffnen
ما بازگشایی می کنیم-بازگشایی کردیم
ihr eröffnet-eröffnetet-habt eröffnet
شماها بازگشایی می کنید-بازگشایی کردید
sie/Sie eröffnen-eröffneten-haben eröffnen
آنها/شما بازگشایی می کنند-بازگشایی کردند
________________
Unregelmäßige Verben
افعال بی قاعده
________________
fliegen
پرواز کردن
ich fliege(Präsens)-flog(Präteritum)-bin geflogen(Perfekt)
من پرواز می کنم(زمان حال)- پرواز کردم(زمان گذشته ساده و کامل)
du fliegst-flogst-bist geflogen
تو پرواز می کنی-پرواز کردی
er/sie/es fliegt-flog-ist geflogen
او پرواز می کند-پرواز کرد
wir fliegen-flogen-sind geflogen
ما پرواز می کنیم-کردیم
ihr fliegt-flogt-seid geflogen
شماها پرواز می کنید-پرواز کردید
sie/Sie fliegen-flogen-sind geflogen
آنها/شما پرواز می کنند-پرواز کردند
________________
verlieren
باختن
ich verliere(Präsens)-verlor(Präteritum)-habe verloren(Perfekt)
من می بازم(زمان حال)-باختم(زمان گذشته ساده و کامل)
du verlierst-verlorst-hast verloren
تو می بازی-باختی
er/sie/es verliert-verlor-hat verloren
او می بازد-باخت
wir verlieren-verloren-haben verloren
ما می بازیم-باختیم
ihr verliert-verlort-habt verloren
شماها می بازید-باختید
sie/Sie verlieren-verloren-haben verloren
آنها/شما می بازند-باختند

DeutschkursAeins

16 Jun, 12:55


D3
Evaluation
خود آزمایی
Überprüfen Sie sich selbst.
خود را بیازمایید.
Ich kann
من می توانم
Ich kann eine Einladung annehmen oder absagen.
من می توانم یک دعوت را بپذیرم یا لغو کنم.
Ich kann gute Wünsche formulieren.
من می توانم آرزوهای خوب کنم.
Ich kann die wichtigsten Körperteile nennen.
من می توانم مهمترین اعضای بدن را نام ببرم.
Ich kann einen Termin beim Arzt vereinbaren.
من می توانم یک ملاقات با پزشک ترتیب بدهم.
Ich kann einfache Ratschläge zum Thema Gesundheit geben.
من می توانم توصیه های ساده ای درباره موضوع سلامتی بدهم.
Ich kann einige einfache Nachrichten verstehen.
من می توانم چند پیام ساده را بفهمم.
Ich kann etwas über Feiertage und das Feiern in meinem Heimatland erzählen.(fakultativ)
من می توانم درباره تعطیلات و جشن گرفتن در سرزمین وطنی خود توضیح دهم. (اختیاری)
Ich kann einen einfachen Text über die Weihnachtsfeier verstehen. (fakultativ)
من می توانم یک متن ساده درباره جشن کریسمس بفهمم. (اختیاری)

DeutschkursAeins

16 Jun, 12:55


Präteritum der Modalverben
گذشته افعال مدال
Präsens ===> heute/jetzt/im Moment/dieses Jahr ...
زمان حال ===> امروز/الان/در لحظه/امسال ...
Präteritum ===> früher/letztes Jahr/gestern ...
زمان گذشته ===> گذشته/پارسال/دیروز ...
Paul kann nicht kommen.
پاول نمی تواند بیاید.
Paul konnte nicht kommen.
پاول نمی توانست بیاید.
=========================
Wie bei sein und haben, benutzt man bei den Modalverben in der Vergangenheit oft das Präteritum.
همانند افعال بودن و داشتن در زمان گذشته انسان در افعال مدال بیشتر از گذشته ساده استفاده می کند.
=========================
Können
توانستن
Singular
مفرد
ich konnte
من می توانستم
du konntest
تو می توانستی
er/sie/es konnte
او می توانست
Plural
جمع
wir konnten
ما می توانستیم
ihr konntet
شماها می توانستید
sie/Sie konnten
آنها می توانستند
formell
محترمانه
Sie konnten
شما می توانستید
>>>>>>>>>>>>>>>>
müssen
بایستن
Singular
مفرد
ich musste
من می بایست
du musstest
تو می بایست
er/sie/es musste
او می بایست
Plural
جمع
wir mussten
ما می بایست
ihr musstet
شماها می بایست
sie/Sie mussten
آنها می بایست
formell
محترمانه
Sie mussten
شما می بایست
>>>>>>>>>>>>>>>>
dürfen
اجازه داشتن
Singular
مفرد
ich durfte
من اجازه داشتم
du durftest
تو اجازه داشتی
er/sie/es durfte
او اجازه داشت
Plural
جمع
wir durften
ما اجازه داشتیم
ihr durftet
شماها اجازه داشتید
sie/Sie durften
آنها اجازه داشتند
formell
محترمانه
Sie durften
شما اجازه داشتید
>>>>>>>>>>>>>>>>
sollen
بایستن
Singular
مفرد
ich sollte
من می بایست
du solltest
تو می بایست
er/sie/es sollte
او می بایست
Plural
جمع
wir sollten
ما می بایست
ihr solltet
شماها می بایست
sie/Sie sollten
آنها می بایست
formell
محترمانه
Sie sollten
شما می بایست
>>>>>>>>>>>>>>>>
wollen
خواستن
Singular
مفرد
ich wollte
من می خواستم
du wolltest
تو می خواستی
er/sie/es wollte
او می خواست
Plural
جمع
wir wollten
ما می خواستیم
ihr wolltet
شماها می خواستید
sie/Sie wollten
آنها می خواستند
formell
محترمانه
Sie wollten
شما می خواستید
>>>>>>>>>>>>>>>>
mögen
دوست داشتن
Singular
مفرد
ich mochte
من دوست داشتم
du mochtest
تو دوست داشتی
er/sie/es mochte
او دوست داشت
Plural
جمع
wir mochten
ما دوست داشتیم
ihr mochtet
شماها دوست داشتید
sie/Sie mochten
آنها دوست داشتند
formell
محترمانه
Sie mochten
شما دوست داشتید