داستان راستان @dastanerastan57 Channel on Telegram

داستان راستان

@dastanerastan57


قصه ها و داستان ها برای بیدار کردن ما از خواب نوشته شده اند، ولی ما یک عمر از آنها برای خوابیدن استفاده کرده ایم . . .

🔴ارتباط با مدير كانال :↙️
@salmanzadeh57

مشتاق همراهی شما در کانال ایتا هستیم
http://eitaa.com/joinchat/2504327174Cf3f99f2b51

داستان راستان (Persian)

باورها و داستان‌ها از دیرباز برای ما جذابیت و شگفتی‌هایی نهانی داشته‌اند. از قدیم تا امروز، داستان‌ها به عنوان یکی از بهترین راه‌ها برای آرامش بخشیدن به ذهن و افزایش دانش انسان‌ها شناخته شده‌اند. اما آیا تا به حال به فکر این افتاده‌اید که ممکن است داستان‌ها و قصه‌هایی که می‌خوانید، شما را از خواب ناخودآگاه زندگیتان بیدار کنند؟nnدر کانال "داستان راستان" با آخرین و جذاب‌ترین داستان‌ها و قصه‌ها در دنیای اینترنت آشنا شوید. این کانال با نام کاربری "dastanerastan57" شما را به دنیایی از ماجراها، پنهانی‌ها و آموزه‌هایی که می‌توانند زندگی شما را تحول دهند، دعوت می‌کند

در این کانال، شما با داستان‌هایی از انواع مختلف، از داستان‌های کوتاه تا قصه‌های معروف جهان، آشنا خواهید شد. هر داستانی که در اینجا به اشتراک گذاشته می‌شود، دارای یک پیام آموزنده و انگیزشی است که می‌تواند برای شما تغییر و تحولی بزرگ به همراه داشته باشد

همچنین، در این کانال امکان برقراری ارتباط مستقیم با مدیر کانال نیز وجود دارد. با دنبال کردن ما در اینجا، شما می‌توانید به جمع اعضای پرشور و با انگیزه کانال "داستان راستان" بپیوندید و از آخرین اپیزودها و داستان‌های منتشر شده، بهره‌مند شوید

این کانال به دلیل جذابیت محتوا و تنوع داستان‌های ارائه شده، به یکی از پرطرفدارترین کانال‌های تلگرام تبدیل شده است. بنابراین، اگر دنبال یک راه برای بیدار کردن ذهن و افزایش دانش خود هستید، حتما این کانال را دنبال کنید و از داستان‌های راستان ما لذت ببرید

آیا شما هم می‌خواهید از خوابی که تمام عمر زندگیتان را فرا گرفته است بیدار شوید؟ پس از این پس فرصت را از دست ندهید و به جمع ما بپیوندید. برای ارتباط مستقیم با مدیر کانال و پیگیری آخرین اخبار و داستان‌ها، می‌توانید از طریق لینک زیر به کانال ایتا ما ملحق شوید:nnhttp://eitaa.com/joinchat/2504327174Cf3f99f2b51

داستان راستان

03 Dec, 17:43


💢#اعجاز #حرز امام جواد علیه السلام در کلام استاد فرحزاد (حتما ببینید)👆👆
💐در بین ادعیه و احراز رسیده از معصومین ، مشهورترین و معروفترین حرز برای #دفع_بلاهای زمینی و آسمانی ؛ حرز امام جواد علیه السلام است.
#به_ازای_خرید_از_تخفیفات_و_هدایای_ویژه_برخوردار_شوید
🌿🌸☘️
جهت کسب اطلاعات بیشتر و سفارش انواع حرز به کانال دیگر ما مراجعه فرمایید:
https://t.me/herz_e_Emam_javad
ارسال عدد ۱ به شماره
09130728736
در تمامی شبکه های اجتماعی پاسخگو هستیم.

داستان راستان

03 Dec, 17:43


⁉️کانال سوالات شرعی بانوان
انواع غسل
👩🏻احکام لکه بینی
👁کاشت مژه،تتو
🌸و...
👈🏻در کانال تخصصی سوالات بانوان:

https://t.me/+QaVBXKIIWByd--_B

داستان راستان

03 Dec, 17:43


🌸🍃🌸🍃

در سوگ يارِ على عليه السلام

#قسمت_سوم

#آغاز_جدایی

با بسته شدن چشمان زهرا علیها السلام، امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام از شهادت مادر خود با خبر شدند، اسماء به حسنین علیهما السلام گفت: به نزد پدرتان علی علیه السلام روید و خبر شهادت فاطمه علیها السلام را به او رسانید .

حسنین علیهما السلام از خانه بیرون آمدند و در حالی که فریاد می زدند:

«یا محمداه! یا احمداه! الیوم جدد لنا موتک اذ ماتت امنا»

وارد مسجد شدند و علی علیه السلام را که در مسجد بود، از شهادت فاطمه علیها السلام آگاه نمودند . علی علیه السلام با شنیدن این خبر، آنچنان دگرگون شد که بی حال افتاد . آب به صورتش پاشیدند و به حال آمد .

با سوز و گداز فرمود:

«ای دختر محمد (ص) ! به چه کسی خود را تسلیت دهم. [تا زنده بودی] مصیبتم را به تو تسلیت می دادم، اکنون پس از تو چگونه آرام و قرار گیرم؟ »

#بحارالانوارج43ص249

#ادامه‌دارد...


@DastaneRastan57

داستان راستان

03 Dec, 16:39


🌸🍃🌸🍃

#حدیث_روز

امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام فرمودند:

لا يَسُوءَنَّكَ ما يَقولُ الناسُ فيكَ ؛ فإنّهُ إن كانَ كما يَقولونَ كانَ ذَنبا عُجِّلَت عُقوبَتُهُ ، و إنْ كانَ على خِلافِ ما قالوا كانَت حَسَنةً لم تَعمَلْها

از آنچه مردم درباره تو می‌گویند ناراحت نشو ؛ زیرا اگر چنان باشد که آنها می‌گویند در کیفر گناه تو تعجیل شده است و اگر چنان نباشد که آنها گفته‌اند (غیبت آنها) حسنه‌ای باشد که تو انجامش نداده‌ای (بلکه آنها برای تو فراهم کرده اند).

غرر الحکم ، حدیث۱۰۳۷۸


@DastaneRastan57

داستان راستان

03 Dec, 16:16


🌸🍃🌸🍃

رسول اللَّه صلى الله عليه و آله: امَّتي عَلى‏ ثَلاثَةِ أصنافٍ: صِنفٌ يُشَبَّهونَ بِالأَنبِياءِ، وصِنفٌ يُشَبَّهونَ بِالمَلائِكَةِ، وصِنفٌ يُشَبَّهونَ بِالبَهائِمِ. فَأَمَّا الَّذينَ يُشَبَّهونَ بِالأَنبِياءِ فَهِمَّتُهُمُ الصَّلاةُ وَالزَّكاةُ، وأمَّا الَّذينَ يُشَبَّهونَ بِالمَلائِكَةِ فَهِمَّتُهُمُ التَّسبيحُ وَالتَّهليلُ وَالتَّكبيرُ، وأمَّا الَّذين يُشَبَّهونَ بِالبِهائِم فَهِمَّتُهُمُ الأَكلُ وَالشُّربُ وَالنَّومُ.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: امّتم بر سه دسته اند: دسته ‏اى شبيه پيامبران، دسته ‏اى شبيه فرشتگان و دسته ‏اى شبيه چارپايان هستند.

1⃣ امّا آنان كه شبيه پيامبران هستند، به نماز و زكات، اهتمام دارند.
2⃣ آنان كه شبيه فرشتگان اند، به ذكر تسبيح و تهليل و تكبير، اهتمام دارند
3⃣ و كسانى كه به چارپايان شباهت دارند، به خوردن و نوشيدن و خوابيدن مى‏ انديشند.

#جامع_الاخبار_ص٢٧٠

@DastaneRastan57

داستان راستان

03 Dec, 14:22


🌸🍃🌸🍃

#توکل

توکل چه کلمه زیباییست؛
اجازه دادن به خداوند که خودش تصمیم بگيرد.
تنها خداوندست که بهترینها را برای بندگانش رقم میزند.
فقط بخواهیم و آرزو کنیم، اما پیشاپیش شاد باشيم وایمان داشته باشيم که رویاهايمان همچون بارانی در حال فرو ریختن اند.
پیشا پیش شاد باشیم و شکر گزار !
چرا که خداوند نه به قدر رویاهایمان بلکه به اندازه ایمان واطمینان ما انسانهاست، که می بخشد.


@DastaneRastan57

داستان راستان

03 Dec, 13:10


🌸🍃🌸🍃

پسر جوان آن قدر عاشق دختر بود که گفت: تو نگران چی هستی؟

دختر جوان هم حرفش را زد: همون طور که خودت می‌دونی مادرت پیره و جز تو فرزندی نداره... باید شرط ضمن عقد بگذاریم که اگر زمین گیر شد، اونو به خونه ما نیاری و ببریش خانه سالمندان.

پسر جوان آهی کشید و شرط دختر را پذیرفت...

هنوز شش ماه از ازدواجشان نگذشته بود که زن جوان در یک تصادف اتومبیل قطع نخاع و ویلچر نشین شد.

پسر جوان رو به مادرش گفت: بهتر نیست ببریمش آسایشگاه؟

مادر پیرش با عصبانیت گفت: مگه من مُردم که ببریش آسایشگاه؟ خودم تا موقعی که زمین‌گیر نشدم ازش مراقبت می‌کنم.

پسر جوان اشک ریخت و به زنش نگاه کرد.

زن جوان انگار با نگاهش به او می‌گفت: شرط ضمن عقد رو باطل کن!خيلى شرمنده ام

@DastaneRastan57

داستان راستان

03 Dec, 11:35


🌸🍃🌸🍃

#پندهای_لقمان_حکیم

روزی لقمان به فرزندش گفت:
فرزندم! من هفت هزار کلمه حکمت آمیز آموختم، اما تو چهار کلمه بیاموز و حفظ کن که اگر به آنها عمل کنی، برای سعادت تو کافی است:

1 - کِشتی خود را محکم بساز که دریا بسیار عمیق است.

2 - بار خود را سبک کن که گردنه و گذرگاهی در پیش داری که گذشتن از آن بسیار دشوار است.

3 - زاد و توشه بسیار بردار که سفرت بسیار دور و دراز است.

4 - عملت را خالص گردان و کار را فقط برای رضای خدا انجام بده که قبول کننده عمل، بسیار بینا و داناست.


#پندهاي_لقمان_حكيم_ص٤٦

@DastaneRastan57

داستان راستان

03 Dec, 10:15


🌸🍃🌸🍃

#دوربين_خدا

دیدین گاهی میریم عروسی یا جشن تولد،
دوربین داره فیلمبرداری میکنه و تا نوبت به ما میرسه؛ خودمون رو جمع و جور میکنیم
چرا؟ چون دوربین روی ما زوم میکنه؛
نکنه زشت و بد قیافه بیفتیم!

اگه فقط به این فکر کنیم که دوربین خدا همیشه روشنه و روی ما هم زوم شده، شاید یه جور دیگه زندگی می کردیم!

شاید اخلاقمون یه جور دیگه بود!
شاید لحن صحبتمون یه جور دیگه میشد!

مطمئن باشیم که دوربین خدا همیشه روشنه و روی تک تک ما زوم شده؛ چون خودش فرمود:

«ألَم یَعلَم بأنَّ اللهَ یَری» (علق/14)
آیا نمی دانند خدا می بیند..

@DastaneRastan57

داستان راستان

03 Dec, 07:30


🌸🍃🌸🍃

#چهار_ناظر_بر_زندگي_انسان

هرلحظه و هرزمان چهار دوربین زنده در حال فیلمبرداری از زندگی ما هستند که قرار است روزی در قیامت تمام زندگی ما را به نمایش بگذارند!

ناظر اول خــدا است!

ألَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَری؛
‏آیا انسان نمیداند که خدا او را نگاه میکند؟
"سوره مبارکه علق آیه ۱۴"

ناظر دوم ملائک مقرب خدا هستند

الله تعالی میفرماید :
ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیْهِ رَقیبٌ عَتید؛
از شما حرکتی سر نمیزند مگر اینکه دو مأمور
در حال نوشتن آن هستند!
"سوره مبارکه قاف آیه ۱۸"

سومین ناظر زمین است

خداوند در قران کریم میفرماید :
یوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها؛
در آنروز زمین هرچیزی که دیده را بیان میکند.
"سوره مبارکه زلزال آیه ۴"

چهارمین ناظر اعضاء و جوارح خود ما
می‌باشند!
الله سبحان میفرماید :
تکَلِّمُنا أَیْدِیهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ
در آنروز دست‌ها و پاها شهادت می‌دهند
که چه کاری کرده‌اند.
"سوره مبارکه یس آیه ۶۵"

@DastaneRastan57

داستان راستان

03 Dec, 07:30


🌸🍃🌸🍃

#سوادزندگی

امروزت را متفاوت شروع کن

کمتر بترس
بیشتر امیدوار باش

کمتر آه بکش
بیشتر نفس بکش

کمتر متنفر باش
بیشتر عشق بورز

و بعد خواهی دید که
همه چیزهای خوب دنیا
از آن تو خواهد بود...

@DastaneRastan57

داستان راستان

02 Dec, 19:25


🌸🍃🌸🍃

#نیایش_شبانه

مهربان خدای من ...

شبی از شب های زیبایت فرا رسید
خدایا امروز هم سعی کردم بهتر باشم...
اگر بدتر بودم مرا عفو کرده و یاریم کن تا
فردایی بهتر داشته باشم
اگر همانی بودم که تا کنون بوده ام به من
قدرتی بده بیش از آنی باشم که هستم.
اگر بهتر شده ام دستم را بگیر که اگر یک
لحظه از من غافل شوی سقوط خواهم کرد.
خدایا فردایی بهتر را به تمام ما عطاکن
خدایا به حق تمام مهربانی هایت.....
خدایا به تمام بخشندگی هایت نگذار کسی
با ناراحتی شب خود را به صبح برساند.


@DastaneRastan57

داستان راستان

02 Dec, 19:25


🌸🍃🌸🍃

#بركت_مال

پدری از دنیا می رود و مال بسیاری برای دو پسرش بجا می ماند.
برادر بزرگتر همه را تصاحب کرده و دیناری به برادر کوچک نمی دهد تا آنجا که از خانه نیز بیرونش می کند.
پسر که درمانده شده شبی گریه زیادی کرده و بخواب میرود و پدرش را در خواب میبیند که به او دلداری داده و می گوید:
من سهم تو را یک سکه زر زیر فلان سنگ گذاشته ام. پسر می گوید پدر آنهمه مال که برادرم برداشت کجا و این سکه ی بی قابلیت کجا؟ پدر میگوید:
به عوض در این سکه برکت هست که در همه مال برادرت نمیباشد.
صبح پسر بیدار شده و به سراغ تعبیر خواب رفته و از قضا سکه را یافته و آن را برداشته با آن کاسه و کوزه ای خریده جلو دروازه شهر سقائی کرده و به کاروانیان آب میفروشد.
کم کم اندک سرمایه ای به هم میرساند و چون با قافله سالاران آشنا شده بود او را به سفر تجاری برده و پسر کالائی خرید و فروش می کند و سودی برده تا نوبت دیگر و نوبت دیگر تا در زُمره تجار درآمده و خود از تجار بزرگ بازار میشود.
از آن سو برادر بزرگتر روز به روز رو به تنزل رفته تا به گدائی می افتد و روزی میخواسته از راهی عبور کند، کاروان شتری را میبیند که زنجیره وار می گذشتند و هر چه معطل میشود قطار شتران به آخر نمیرسد.
چون میپرسد می گویند از آن فلان تاجر پسر فلان کس میباشد که نصف روز طول میکشد تا مال التجاره اش وارد شهر شود.
و آنگاه میفهمد که همان برادری بوده که وی دست خالی او را از خانه پدری بیرون کرده و اکنون به این درجه از ثروت رسیده است....


@DastaneRastan57

داستان راستان

02 Dec, 17:40


🌸🍃🌸🍃

در سوگ یارِ علی علیه السلام

#قسمت_دوم

#آهنگ_جدایی

آن گاه که فاطمه زهرا علیها السلام احساس کرد زمان رحلتش فرا رسیده است، در حالی که در بستر بیماری آرمیده بود خطاب به علی علیه السلام فرمود:

ای پسر عمو! خبر مرگ به من رسیده و آنگونه که در می یابم پس از اندک زمانی، به پدرم ملحق می شوم، آنچه را در دل دارم به تو وصیت می کنم .»

علی علیه السلام به فاطمه علیها السلام فرمود:
«ای دخت رسول خدا! آنچه دوست داری وصیت کن .»
آنگاه علی علیه السلام کنار سر فاطمه علیها السلام نشست و به آنان که در اتاق بودند فرمود بیرون روند .
سپس فاطمه علیها السلام به علی علیه السلام فرمود:
ای پسر عمو! از روزی که با من زندگی کردی، از من دروغ و خیانت ندیدی و هیچ گاه با تو مخالفت ننمودم .»
و علی علیه السلام در پاسخش چنین گفت:
«نه، هرگز! تو نسبت به خداوند آگاه تر، نیکوکارتر، پرهیزگارتر، گرامی تر، و خائف تر از آن هستی که تو را به عنوان مخالفت با من سرزنش کنم . جدایی و فقدان تو برای من بسیار سخت است . ولی چه باید کرد که چاره ای برای مرگ نیست . سوگند به خدا، مصیبت رسول خدا برای من تازه شد و وفات و فقدان تو، [برای من] بسیار بزرگ [و دشوار] است . پس «انا لله وانا الیه راجعون » از مصیبتی که بسیار دلخراش و دردناک و دشوار و اندوه آور است . به خدا قسم! این مصیبتی است که تسلیت [و آرامش] ندارد و حادثه جانسوزی است که جبران ناپذیر است . »

سپس مدتی با هم گریستند و علی علیه السلام سر فاطمه علیها السلام را به سینه چسبانید و فرمود:
«آنچه می خواهی وصیت کن، همانا مرا آن گونه خواهی یافت که به وصیت تو بخوبی عمل کنم و امر تو را بر امر خودم مقدم می دارم .»

سپس فاطمه علیها السلام به بیان وصایای خود پرداخت ...


#بحارالانوارج43ص191

#ادامه‌دارد...


@DastaneRastan57

داستان راستان

02 Dec, 17:13


🌸🍃🌸🍃

#حدیث_روز

پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم فرمودند:

آدمی تحت تاثیر رفیق خویش است و از روش او پیروی می کند، البته هرکدام از شما باید در انتخاب دوست دقت کند و ببیند با چه کسی دارد طرح رفاقت و دوستی می ریزد.

الحديث، ج 2، ص 48


@DastaneRastan57

داستان راستان

02 Dec, 15:57


🌸🍃🌸🍃

#تحكيم_خانواده

از ملاک هایی که موجب رستگاری زندگی مشترک است، صداقت است.

نبود صداقت در زن یا شوهر، فضای خانواده را به بی‌اعتمادی و بدبینی می‌کشاند و زمینه اختلاف را فراهم می‌کند.

خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرمایند :

دروغگو مستحق لعنت و سزاوار خشم پروردگار عالم است.
(سوره نور/ آیه۷)


@DastaneRastan57

داستان راستان

02 Dec, 13:22


🌸🍃🌸🍃

جهانگردی به دهکده ای رفت تا زاهد معروفی
را زیارت کند و دید که زاهد در اتاقی ساده زندگی
می کند. اتاق پر از کتاب بود و غیر از آن فقط میز
و نیمکتی دیده می شد.

جهانگرد پرسید: لوازم منزلتان کجاست؟...
زاهد گفت: مال تو کجاست؟ جهانگرد گفت:
من اینجا مسافرم. زاهد گفت: من هم!


حضرت امام علی (علیه السّلام):

«دنیا خانه ی آرزوهایی است که زود نابود
می شود، و کوچ کردن از وطن حتمی است.
دنیا شیرین و خوش منظر است که به سرعت
به سوی خواهانش می رود، و بیننده را می فریبد،
سعی کنید با بهترین زاد و توشه از آن کوچ کنید
و بیش از کفاف خود از آن نخواهید و بیشتر از
آنچه نیاز دارید طلب نکنید.»


#نهج_البلاغه_خطبه٤٥



@DastaneRastan57

داستان راستان

02 Dec, 09:35


🌸🍃🌸🍃

#دوست_خوب

مردی گرد کعبه طواف می‏کرد و می‏گفت:

«اللّهم اَصْلِحْ اِخْوانی؛ الهی! تو برادران مرا نیک گردان و آنان را اصلاح فرما .»

به او گفتند:
حال که به این مکان شریف رسیده ای، چرا خود را دعا نمی‏کنی؟

گفت:
مرا یارانی است. اگر ایشان را در صلاح یابم، من به صلاح ایشان اصلاح شوم و اگر به فسادشان یابم، من به فساد ایشان مفسد شوم.


@DastaneRastan57

داستان راستان

02 Dec, 08:00


🌸🍃🌸🍃

گاهی در توجیه کارها میگیم:
اکثر مردم همین کار را میکنند...

ولی اگر به کلمه ی "اکثرالناس" در قرآن نگاه بکنیم میبینیم:

اکثر الناس لایعلمون (نمیدانند)
اکثر الناس لایشکرون (شکرگذاری نمیکنند)
اکثر الناس لایومنون (ایمان نمی آورند)

و اگر کلمه ی"أکثرهم" را بنگریم:

أکثرهم فاسقون (فاسق هستند)
أکثرهم یجهلون (جهل می ورزند)
أکثرهم معرضون (روی برگردانند)
أکثرهم لایعقلون (اندیشه نمیکنند)
أکثرهم لایسمعون (نمیشنوند)

"بندگان صالح" از افراد "قلیل و اندک" میباشند که خدای بلند مرتبه فرمود:

و قلیل من عبادی الشکور
(اندکی از بندگانم سپاسگزارند)
و ما آمن معه الا قلیل
(و همراه او جز عده ای قلیل ایمان نیاوردند)
ثلة من الاولین و قلیل من الآخرين)
(گروه کثیری از امت های نخستین هستند و گروه اندکی از امت آخرین)

"زیاد بودن معیار حق بودن
نیست...حواسمان باشد

یادمان باشد،بر طبق روایات آخرالزمان عده قلیلی بر دین حق ثابت قدم می مانند و گمراه نمی شوند...


@DastaneRastan57

داستان راستان

02 Dec, 07:02


🌸🍃🌸🍃

#لوطیهای_نمک_نشناس

لوطی های محله دور حاجی مومنی را گرفته گفتند می خواهیم امشب خونه تو  بیاییم ومرتب برایش مزاحمت ایجاد میکردند ناچار شد به مرحوم مجلسی پناه برد مجلسی گفت :بگو بیایند ، من هم می آیم .

مجلسی قبل از اینکه آنها بیایند وارد مجلس شد آنها که آمدند او را دیدند گفتند با وجود او نمیشود کاری کرد و فکر کردند حرفی بگویند که  مجلسی قهر کرده و برود تا راحت باشند .

یکی گفت : آقا ! مگر  راه و رسم ما لوطی ها چه عیبی دارد که شما به ما اعتراض می کنید ؟

مجلسی گفت :  شما بگوئید چه خوبی دارید که از آن تعریف کنیم

گفتند : عیب زیاد داریم  اما نمک شناسیم . اگر نمک کسی را خوردیم تا آخر عمر به او خیانت نمی کنیم .

مجلسی گفت :  خیلی خوب است ولی این خصوصیت را در شما نمی بینم .

لوطی گفت : در این شهر از هر کس می خواهید پرس و جو کنید ما نمک  هر کس را خوردیم به او بد نکردیم.

مجلسی گفت :من خودم گواهی میدهم که شما نمک به حرام  هستید . با خدای خود چه می کنید ! ای نمک خورها و نمک دان شکن ها ! این همه نعمت خدا خوردید و این همه سرکشی کردید و از هوای نفس پیروی کردید . این کلمه در آنها اثر کرد و خجالت کشیده و سخنی نگفتند . وصبح اول وقت به منزل مجلسی رفته و  در حضور او توبه کردند.


@DastaneRastan57

داستان راستان

20 Nov, 19:03


چشم زدن باعث مرگ میشود.
🌺یکی از اثرات مهم حرز امام جواد علیه السلام این است که برای دفع چشم..بد انشاءالله مفید است🌺
جهت کسب اطلاعات بیشتر و سفارش انواع حرز به کانال دیگر ما مراجعه فرمایید:

به ازای خرید از ما #هدیه و یا #تخفیف بگیرید.

https://t.me/herz_e_Emam_javad

ارسال عدد ۱ به شماره
09130728736
در ایتا و سایر شبکه های اجتماعی پاسخگو هستیم.

داستان راستان

20 Nov, 19:03


اکثر مراجع قضا کردن نمازها به دلیل اشتباه در #غسل_واجب را لازم میدانند.  به همین دلیل دو کانال سوالات #شرعی(غسل، وضو، روزه...) :
https://t.me/joinchat/AAAAAERq2ldrcPCMN-OEgA
و سوالات شرعی #بانوان(تتو، لکه بینی، غسل بانوان...) :
https://t.me/+QaVBXKIIWByd--_B
راه اندازی گردیده است

داستان راستان

20 Nov, 19:03


🌸🍃🌸🍃

#نيايش_شبانه

پروردگارا
اگر تکیه گاهم تو نباشی
بسیار زودتر از آنچه که در تصور آید ،
فرو میریزم...
مهربانا
قلبم را آنچنان متغیر کن
که دنیا را دمی بی تو نخواهم

و بال پروازم ده تا همچون پروانه ها‌
سبکبار باشم
و ترجمان عشق تو گردم ...
پروردگارا
حالم را آنچنان کن
که با آواز خروس ها تو را زمزمه کنم
و در انتهای شب مست باده تو باشم
و در اثنای روز برای رضای تو
انصاف بورزم و مهربانی کنم
و بندگانت را چون نشان خلقت از تو دارند ، شایسته اکرام بدانم...

@DastaneRastan57

داستان راستان

20 Nov, 19:03


🌸🍃🌸🍃

#خدا_خودش_بلد_است

طلبه ای در یک از شهرها زندگی می کرد. از نظر مادی در فشار بود و از نظر ازدواج نیز مشکلاتی داشت.
یک شب، متوسل به امام زمان(علیه السلام) شد، چند شبی بعد از این توسل امام زمان(علیه السلام) را در خواب دید.
حضرت فرمودند: فلانی! می دانی چرا دعایت مستجاب نمی شود؟
گفت: چرا؟
فرمودند: طول امل و آرزو داری.

گاهی انسان به در خانه ی خدا می رود،
دعا می کند اما با نقشه می رود،
دل به این طرف و آن طرف حرکت می کند.
گاهی به خدا یاد می دهد و می گوید: خدایا! در دل فلانی بینداز بیاید مشکل مرا حل بکند...
حضرت فرمودند: شما به خدا یاد ندهید خدا خودش بلد است.
انسان به ائمه معصومین(علیه السلام) هم نباید یاد بدهد.
باید بگوید خدایا، من این خواست را دارم و به هیچ کس هم نمی گویم...خودت برایم درستش کن.
طلبه گفت: یابن رسول الله، من همین طور هستم که می فرمایید، هرکاری میکنم بهتر از این نمی توانم باشم،
می خواهم خوب باشم اما تا می آیم دعا کنم فلانی و فلانی در ذهنم می آیند و این گونه دعا می کنم.
حضرت فرمودند: حالا که طول امل و موانع اجابت داری، نایب بگیر.
تا حضرت فرمودند نایب بگیر طلبه می گوید: آقا جان شما نائب می شوید؟
حضرت فرمودند: بله قبول می کنم.

می گوید دیدم حضرت نایب شدند و لبهای حضرت دارد حرکت می کند.
از خواب بیدار شدم، گفتم: اگر حاجتم هم برآورده نشود مهم نیست، در عالم رؤیا حجت خدا را یک بار زیارت کردم.
بلند شدم و وضو بگیرم تا نماز شب و نماز شوق به جا بیاورم. دیدم در مدرسه را می زنند. گفتم: این وقت شب کیست که در مدرسه را می زند؟
رفتم در مدرسه را باز کردم دیدم دایی خودم است.
گفتم: دایی جان، چه شده این وقت شب؟
گفت: با تو کاری دارم. امشب هر کاری کردم دیدم خوابم نمی برد.
فکر و خیالات مرا برداشته بود. یک مرتبه این خیال همه ی وجودم را فرا گرفت: من که پسر ندارم، همه ی اموالم از بین می رود. یک دختر هم که بیشتر ندارم. فکر کردم اگر دخترم را به تو بدهم همهع ی اموالم هم در اختیار توست...

#بهترين_شاگرد_شيخ

@DastaneRastan57

داستان راستان

20 Nov, 17:24


🌸🍃🌸🍃

#ام_ابیها

" أم أبیها "به معنای "مادر پدرش" لقبی است که رسول اکرم (ص) به دختر خود دادند.
اینکه پیامبر (ص) در خردسالی مادر را از دست داد و سراسر عمر عزیزش را بسختی گذراند و تا قبل از ازدواج با حضرت خدیجه و حتی پس از آن، پیوسته مورد آزار مشرکان بود. در این موارد دختر عزیزش فاطمه، با اینکه کودکی بیش نبود چون پروانه به گرد شمع وجود پدر می گشت وهیچگاه از او جدا نمی شد و در رفع اندوه او آنچه می توانست می کوشید و از پدر دلجویی می کرد.
چون رسول خدا(ص) دلسوزی وی را می دید اشک می ریخت و می فرمود: او مادرِ پدرش است.

این کُنیه را شیعه و سنی نقل کرده و در معنای آن وجوهی بیان نموده اند. در میان معانی آن علاوه بر آنچه بیان شد، شاید بهترین وجه این باشد که: «ام» در لغت به معنای مقصود و هدف نیز آمده است و چون فاطمه ثمره درخت نبوت و حاصل عمر حضرت ختمی مرتبت بود او را ام ابیها گفتند. او بود که مقصود حقیقی و هدف و ثمره واقعی زندگانی پیغمبر بود.


#العين_ج٨ص١٢٤


@DastaneRastan57

داستان راستان

20 Nov, 17:24


🌸🍃🌸🍃

#حدیث_روز

امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند:

تَعَلَّمِ العِلمَ وَ اعمَل بِهِ وَانشُرهُ في أهِلهِ.

دانش بياموز و آن را به كار بند و در ميان اهلش نشر بده.

أعلام الدّين ص ۲۵۴



@DastaneRastan57

داستان راستان

20 Nov, 15:06


🌸🍃🌸🍃

سقراط، فیلسوف بزرگ یونان باستان، روش جالبی برای مقابله با انسان‌های نادان داشت.
نایجل واربرتون در کتاب "تاریخچه‌ی کوتاهی از فلسفه" درباره‌ی سقراط می‌نویسد:

"آنچه سقراط را خردمند ساخته بود این بود که مرتب در حال سوال کردن بود و همیشه آماده بود تا درباره‌ی عقایدش بحث کند.
سقراط می‌گفت زندگی تنها در صورتی ارزش زندگی کردن دارد که درباره‌ی کاری که انجام می‌دهید فکر کنید.

#بطور_مثال
یک نمونه از این سوالات ، گفتگوی سقراط با شخصی درباره‌ی اخلاقیات بود.

سقراط از او سوال کرد که آیا فریب‌کاری صفتی غیر اخلاقی است یا نه؟؟

آن شخص پاسخ داد البته که غیراخلاقی است و البته این شخص کاملا مطمئن بود که عقیده‌اش درست است.

ولی سقراط سوال کرد که اگر دوست پریشان تو بخواهد خودش را بکشد و تو کارد او را بدزدی چطور؟
آیا این عملی فریب‌کارانه نیست؟
آیا فریب‌کاری در جهت نجات جان دوست پریشان‌تان عملی اخلاقی است یا غیر اخلاقی؟
کار خوبی است یا کار بدی است؟

بدین ترتیب بود که سقراط به آن شخص فهماند ، که اظهار نظر کلی درباره‌ی غیر اخلاقی بودن فریب‌کاری ، در همه‌ی موقعیت‌ها صدق نمی‌کند.
"چیزی که آن شخص قبلا به آن حتی فکر هم نکرده بود ..."

@DastaneRastan57

داستان راستان

20 Nov, 12:47


🌸🍃🌸🍃

مردی به دندان پزشک خود تلفن می کند و به خاطر وجود حفره بزرگی در یکی از دندان هایش از او وقت می گیرد.

موقعی که مرد روی صندلی دندان پزشکی قرار می گیرد، دندان پزشک نگاهی به دندان او می اندازد و می گوید: نه یک حفره بزرگ نیست! خوردگی کوچکی است که الان برای شما پر می کنم.

مرد می گوید: راستی؟ موقعی که زبانم را روی آن می مالیدم احساس می کردم که یک حفره بزرگ است.

دندان پزشک با لبخندی بر لب می گوید: این یک امر طبیعی است، چون یکی از کارهای زبان اغراق است!

نگذارید زبان شما از افکارتان جلوتربرود ..

@DastaneRastan57

داستان راستان

20 Nov, 10:51


🌸🍃🌸🍃

#شناخت_مرگ

حضرت آیت الله جوادی آملی :

سِرّ اين كه انسان از مرگ مي‌ترسد براي اينكه از بعد از مرگ اطمينان ندارد ، وگرنه آنها كه از بعد مرگ مطمئن‌اند كه آمادهٔ مردنند.

مرگ چيزي نيست كه انسان را نابود كند.
مرگ درّه نيست كه انسان در درّه مرگ بيفتد و سقوط كند.
مرگ پل است.

آن كه خيال مي‌ كند مرگ درّه است و انسان با مرگ در ته درّه مي ‌رود و نابود مي‌ شود ، از مرگ مي ‌ترسد.
ولي آن‌كس كه بداند مرگ قنطره و پل است كه انسان را از جاي بد به جاي خوب مي‌ رساند كه وحشتي از مرگ ندارد.
پس معيار ترس از مرگ يا علاقه به مرگ آن است كه انسان از بعد از مرگ مطمئن باشد.

@DastaneRastan57

داستان راستان

20 Nov, 10:21


🌸🍃🌸🍃

امام صادق (ع) فرمودند

سزاوار است که هر شخص مؤمن در بردارنده هشت خصلت باشد:

۱.هنگام فتنه ها و آشوب ها باوقار و آرام
۲. هنگام بلاها و آزمایش ها بردبار و صبور
۳. هنگام رفاه و آسایش شکرگزار
۴. به آنچه خداوند روزیش گردانده قانع باشد.
۵. دشمنان و مخالفان را مورد ظلم و اذیّت قرار ندهد
۶. بر دوستان برنامه اى را تحمیل ننماید
۷. جسمش از خودش خسته
۸. ولى دیگران از او راحت و از هر جهت در آسایش باشند.


@DastaneRastan57

داستان راستان

20 Nov, 09:20


🌸🍃🌸🍃

وقتی که در جنگ احد، دندان حضرت محمد (ص) شکست و صورتش مجروح شد، اصحاب ایشان، ناراحت شدند و عرض کردند:
یا رسول الله!دشمن را نفرین کنید.
پیامبر فرمودند:
خدايا قوم مرا هدايت كن زيرا نا آگاه هستند.

یکی از اصحاب برآشفته شد و به پيامبر گفت :
اى رسول خدا ! حضرت نوح علیه السلام بر قوم خود نفرين كرد و گفت:
"پروردگارا در روى زمين احدى از كافران را زنده مگذار"
حالا كه صورتت مجروح و دندانهايت شكسته شده به جاى نفرين، براى دشمن دعا مى كنید؟

حضرت محمد فرمودند:
من برای نفرین کردن مبعوث نشده ام بلکه مبعوث شده ام برای دعوت مردم به سوی حق، و رحمت برای آنها .

#بحارالانوارج١٨ص٢٤٥

@DastaneRastan57

داستان راستان

20 Nov, 06:57


🌸🍃🌸🍃

فردی ڪیسه ای طلا در باغ خود دفن ڪرده بود ڪه بعد از مدتے یادش رفت ڪجا بود.
نزد بایزید بسطامی آمد.
بایزید گفت: نیمه شب برخیر و تا صبح نـماز بخوان. اما باید مواظب باشی ڪه لحظه ای ذهنت نزد گمشده ات نرود و نیت عبادت تو مادی نشود.

نیمه شب به نماز ایستاد و نزدیڪ صبح یادش افتاد ڪجای باغ دفن ڪرده است. سریع نماز خود به هم زد و بیل برداشت و باغ روانه شد. و محل را ڪند و ڪیسه ها در آغوش ڪشید.

صبح شادمان نزد بایزید آمد و بابت راهنمایی اش تشڪر ڪرد. بایزیدگفت: می دانی چه ڪسی محل سڪه را به تو نشان داد؟ گفت : نه.
گفت : ڪار شیطان بود ڪه دماغ اش بر سینه ات ڪشید و یادت افتاد. مرد تعجب ڪرد و گفت: به خدا برای شیطان نمی خواندم.

بایزید گفت: می دانم ، خالص برای خـدا بود. شیطان دید اگر چنین پیش بروی و لذت عبادت و راز و نیاز و سجده شبانه را بدانے ، دیگر او را رها می ڪنی... نزدیڪ صبح بود، لذت عبادت شبانه را ملایڪ می خواستند بر ڪام تو بچشانند، ڪه شیطان محل طلاها را یاد تو انداخت تا محروم شوی.

چون یڪ شب اگر این لذت را درڪ می ڪردی، برای همیشه سراغ عبادت نیمه شب می رفتے. شیطان یادت انداخت تا نمازت را قطع ڪنی. چنانچه وقتی قطع ڪردی و رفتی طلاها را پیدا ڪردی دیگر نمازت را نخواندی و خوابیدی....و اینجا بود ڪه شیطان تیر خلاص خود را به تو رها ڪرد.

@DastaneRastan57

داستان راستان

20 Nov, 06:56


🌸🍃🌸🍃

#سوادزندگی

در هنگام عصبانیت سعی کنید حداقل برای یک بار، قضایا را از بیرون نگاه کنید و از خود بپرسید که...

آیا این شرایط آنقدر ارزش دارد که به خاطر آن عصبانی شوید؟

آیا ممکن نیست این ماجرا فقط یک سوءتفاهم باشد؟

آیا راه حل ساده ای برای این مسئله وجود ندارد؟

اگر آگاهانه از خشم فاصله بگیرید، به راحتی می توانید به چنین سوالاتی جواب های ساده ای بدهید؛
چون در برخی موارد مشخص می شود چیزی که شما را برآشفته کرده، بسیار بی ارزش است.


@DastaneRastan57

داستان راستان

19 Nov, 19:57


🌸🍃🌸🍃

#نيايش_شبانه

خدای مهربان!
چه‌لذتی دارد که ‌تو انیس‌قلوب باشی،
چه حس شیرینی دارد اعتماد به تو،
چه شکوهی دارد تعظیم در برابر،
عظمت تو ...
محبوبم 
همه جا، لحظه به لحظه،
شمیم‌ حضور توست...
هیچ کاری برایم سهل نشد،
مگر با عنایت تو ...
عزیزا
هیچ‌باری از دوشم زمین گذاشته نشد
مگر با مدد تو ...
هیچ انسانی در مسیرم قرار نگرفت،
مگر به خواست تو ...
خدایا
درهای رحمتت را بر ما بگشا،
و خواسته‌ات را برهدایت ما قرار ده،
ای بهترین هدایتگر ...


@DastaneRastan57

داستان راستان

19 Nov, 19:57


🌸🍃🌸🍃

ﭘﺮﻓﺴﻮﺭ ﺣﺴﺎﺑﯽ ﻧﻘﻞ ﻣﯽﮐﻨﺪ:
ﺩﺭ ﺳﺎﻟﻬﺎﯼ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺩﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺭﻭﺳﺘﺎﻫﺎﯼ ﻧﯿﺸﺎﺑﻮﺭ ﻣﺸﻐﻮﻝ
گذﺭﺍﻧﺪﻥ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺧﺪﻣﺖ ﺳﺮﺑﺎﺯﯼ ﺩﺭ ﺳﭙﺎﻩ ﺑﻬﺪﺍﺷﺖ ﺑﻮﺩﻡ.
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺮ ﻣﺎﺷﯿﻦ، ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﮐﺘﺮ ﺩﺭﻣﺎﻧﮕﺎﻩ ﺍﺯ ﺟﺎﺩﻩﺍﯼ
ﻣﯿﮕﺬﺷﺘﯿﻢ، ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﯾﮏ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﭼﻮﺑﺪﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺗﮑﺎﻥ ﻣﯿﺪﺍﺩ ﻭ
ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻣﺎ ﻣﯿﺪﻭﯾﺪ!
ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺩﺭﻣﺎﻧﮕﺎﻩ ﺭﺍ ﻣﯽﺷﻨﺎﺧﺘﻨﺪ.
ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ،
ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﻧﻔﺲﻧﻔﺲﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﺑﺎ ﻟﻬﺠﻪﺍﯼ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﮔﻔﺖ ﺁﻗﺎﯼ ﺩﮐﺘﺮ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺳﻪ ﺭﻭﺯﻩ ﺑﯿﻤﺎﺭﻩ...
ﺑﻪ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻣﺎ ﺩﺭﺏ ﻋﻘﺐ ماشین ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ﻋﻘﺐ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻧﺸﺴﺖ.
ﺩﺭ ﺑﯿﻦ ﺭﺍﻩ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺩﯾﺸﺐ ﺍﺯ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺑﺎ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﺑﻪ ﻓﺮﻭﺩﮔﺎﻩ
ﻣﺸﻬﺪ ﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﺻﺒﺢ ﺑﻪ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﻭ ﺩﯾﺪﻩ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻣﺮﯾﺾ
ﺍﺳﺖ!!!
ﻣﻦ ﻭ ﺩﮐﺘﺮ ﺯﯾﺮﭼﺸﻤﯽ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺗﻤﺴﺨﺮ ﺧﻨﺪﻩای
ﻣﺮﻣﻮﺯﺍﻧﻪ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻢ ﮔﻔﺘﯿﻢ: ﭼﻮﭘﻮﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﻪ ﻣﺎﺩﺭﺵ
ﺑﺮﺳﯿﻢ، ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﺵ ﮐﻼﺱ ﻣﯿﺬﺍﺭﻩ!
ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ ﻭ ﺩﯾﺪﯾﻢ ﭘﯿﺮﺯﻧﯽ ﺩﺭ ﺑﺴﺘﺮ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﺩﮐﺘﺮ ﻣﻌﺎﯾﻨﻪ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺳﺮﻣﺎ ﺧﻮﺭﺩﮔﯽ ﺩﺍﺭد.
ﺩﺍﺭﻭ ﻭ ﺁﻣﭙﻮﻝ ﺩﺍﺩﯾﻢ ﻭ ﯾﮑﺪﻓﻌﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻢ ﺳﺮ ﺯﺩﯾﻢ ﻭ ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺧﻮﺏ ﺷﺪ.
ﺩﻭ ﺳﻪ ﻣﺎﻩ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﻣﺎ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﯾﻢ.
ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺩﯾﺪﯾﻢ ﯾﮏ ﺗﻘﺪﯾﺮﻧﺎﻣﻪ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﻭﺯﯾﺮ ﺑﻬﺪﺍﺭﯼ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺁﻣﺪﻩ
ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﭘﺮﻭﻓﺴﻮﺭ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩﯼ، ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﭘﻠﯽ ﺗﮑﻨﯿﮏ ﺗﻬﺮﺍﻥ را ﻣﻌﺎﻟﺠﻪ ﻧﻤﻮﺩﻩﺍﯾﺪ،

تشکر و قدردانی ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ...!
ﻣﻦ ﻭ ﺩﮐﺘﺮ، ﻫﺎﺝ و ﻭﺍﺝ ﻣﺎﻧﺪﯾﻢ، ﻭ ﮔﻔﺘﯿﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﮐﺪﺍﻡ ﭘﺮﻭﻓﺴﻮﺭ ﺭﺍ ﻣﺎ
ﺩﺭﻣﺎﻥ ﮐﺮﺩﻩﺍﯾﻢ، ﺗﺎ ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪﻫﺎﯼ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﻭ ﻣﻌﺎﻟﺠﻪ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺍﻓﺘﺎد.
ﺑﺎ ﻋﺠﻠﻪ ﺑﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺩﮐﺘﺮ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺭﻓﺘﯿﻢ، ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﯾﻢ ﻣﺎﺩﺭ
ﮐﺪﺍﻡ ﭘﺴﺮﺕ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻭ ﭘﺮﻭﻓﺴﻮﺭ ﺍﺳﺖ؟
ﭘﯿﺮﺯﻥ ﮔﻔﺖ ﻫﻤﺎﻧﮑﻪ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺑﻮﺩ.
ﭘﺴﺮﻡ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻣﯿﺎﯾﺪ، ﻟﺒﺎﺱ ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﻣﯿﭙﻮﺷﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺯﺑﺎﻥ
ﻣﺤﻠﯽ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯿﮑﻨﺪ...
ﻣﻦ ﻭ ﺩﮐﺘﺮ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﺷﺪﯾﻢ ﻭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﻋﻬﺪ ﮐﺮﺩﻡ،
ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺭﺍ ﺩﺳﺖ ﮐﻢ ﻧﮕﯿﺮﻡ ﻭ ﺍﺯ ﺍﺻﻞ ﻭ ﺧﺎﮎ ﻭ ﺭﯾﺸﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻓﺮﺍﺭ ﻧﮑﻨﻢ...!

@DastaneRastan57

داستان راستان

19 Nov, 18:23


🌸🍃🌸🍃

یکی از دوستان بی‌ریا، که مداح معروفی است، نقل می‌کند: ظهر روز عاشورا، یکی از همسایگان که پیرزنی با دو یتیم بود به من تک زنگ زد و من فهمیدم، گرسنه‌ و دنبال غذای نذری هستند.

در زیرزمین هیئت غذا آماده کرده بودند، وقتی مراسم تمام شد قابلمه‌ای از خانه آوردم تا غذا بگیرم. خیلی خجالت می‌کشیدم که اگر کسی ببیند با خود می‌گوید: عجب مداح گرسنه‌ای است و طمع‌کار. که هم غذا‌خورده و هم با این‌که بی‌نیاز است ولی غذا می‌برد و آبرویم برود.

در این حال صدایی از درونم شنیدم که گفت: ای نادان جاهل، وقتی که گناه می‌کردی نگران آبروی خود نبودی! و او می‌توانست آبروی تو را ببرد ولی رحمت و ستارالعیوب بودنش مانع شد، الان که کار نیک می‌کنی می‌ترسی آبروی تو را ببرد؟!!!
خدا را چه فرض کرده‌ای؟؟!!!
بدون توجه به نظر مردم قابلمه را از آشپزخانه خارج کردم دیدم از آن جمعیت تنها کسی که نمی‌بینند من هستم.

@DastaneRastan57

داستان راستان

19 Nov, 18:23


🌸🍃🌸🍃

#داستان_پندآموز

عارفی در نیشابور بود که هر کس او را کوچکترین آزار می داد، به بلا گرفتار می شد. پس مردم شهر همه از او می ترسیدند.

روزی جوانی او را دید و گفت: خوش به حالت من هم دوست دارم مانند تو عارف شوم تا دیگران از من بترسند و در پی آزار من نباشند.

عارف تبسمی کرد و گفت: مثل عارف ،مانند کسی است که شیری سوار شده است، درست است همه از او می ترسند ولی خود او بیشتر از همه می ترسد، چون کوچکترین خطای او باعث دریده شدن اش به دست شیری خواهد بود که پشت اش نشسته است. هر چقدر به خدا نزدیک تر می شوی، مردم از تو می ترسند و تو از خودت. چون کوچکترین معصیت و خطای تو خدا را سخت سنگین می آید و سخت مجازات می کند.


@DastaneRastan57

داستان راستان

19 Nov, 15:09


🌸🍃🌸🍃

حـاج اسـماعــیل دولابــی(ره)

هـر وقـت ڪـسی شــما را اذیــت ڪرد و ناراحــت شـدیـد، نــمی خـواهـد به ڪـســی بگوییــد،
بلـڪه استــغفار کنــید؛

هــم بـراي خـودتـان و هم براي ڪســی ڪه شــما را اذیـت ڪرده اسـت.
بـگو: بیچاره ڪـار بـدي ڪـرده اسـت؛اگـر فــهم داشـت نمـی کرد؛ وقــتی استغفار می ڪنــی خداونـد دوست دارد قلبـت بـاز مــی شـود.
ایـن قلــب یڪ جـوري اسـت ڪه اگــر ڪسی بـه او خوبــی کند، از او تـشــڪر نکند ناراحت می شـوداگر کســی هـم اذیتش ڪـرد ناراحـت می شـود.
در ایـن جـا بایــد استغـفار ڪـرد تـا قـلب انســان بـاز شـود.
آن وقـت می بینــی ڪه چقـدر بـزرگ شده ای.
اگــر دو مـرتبه ایــن ڪـار را ڪردي دیــگر غـم نمـی تو‌انـد شــما را بگیــرد.
چـون راهـش را بلـد هســتی

@DastaneRastan57

داستان راستان

19 Nov, 14:45


🌸🍃🌸🍃

یكى از یاران رسول خدا (ص) فقیر شد.
خدمت رسول خدا آمد و شرح حال خود را بیان كرد. پیغمبر فرمودند :برو هر چه در منزل دارى اگر چه كم ارزش هم باشد بیاور!
آن مرد انصار رفت و طاقه اى گلیم و كاسه اى را خدمت پیغمبر آورد.
حضرت آنها را در معرض فروش گذاشت و فرمودند: چه كسى اینها را از من مى خرد؟
مردى گفت : من آنها را به یك درهم خریدارم .
حضرت فرمودند: كسى نیست كه بیشتر بخرد!
مرد دیگرى گفت : من به دو درهم مى خرم .
پیغمبر به ایشان فروخت و فرمودند: اینها مال تو است .
آن گاه دو درهم را به آن مرد انصار داد و فرمودند: با یك درهم غذایى براى خانواده ات تهیه كن و با درهم دیگر تبرى خریدارى كن و او نیز به دستور پیغمبر عمل كرد.
تبرى خرید و خدمت پیغمبر آورد. حضرت فرمودند: این تبر را بردار و به بیابان برو و با آن هیزم بشكن و هر چه بود ریز و درشت و تر و خشك همه را جمع كن ، در بازار بفروش .
مرد به فرمایشات رسول خدا عمل كرد. مدت پانزده روز تلاش نمود و در نتیجه وضع زندگى او بهتر شد.
پیغمبر گرامى به او فرمودند: این بهتر از آن است كه روز قیامت بیایى در حالى كه در سیمایت علامت زخم صدقه باشد


@DastaneRastan57

داستان راستان

19 Nov, 11:25


🌸🍃🌸🍃

چهار عامل سقوط و انحطاط یک جامعه از نظر قرآن
آنچنان که از قرآن مجید استنباط کرده‏‌ایم چهار عامل است که عامل فنای اقوام است و نقطه مقابل آنها عامل بقا.
حال ممکن است عامل دیگری هم باشد و من از قرآن درک نکرده باشم:
۱. ظلم و بی‌عدالتی
۲. فساد اخلاق
۳. تفرق و چند دستگی
۴. ترک امر به معروف و نهی از منکر
استاد مطهری، پانزده گفتار، ص۳۱۱ (با تلخیص)

@DastaneRastan57

داستان راستان

14 Nov, 19:17


از نظر اکثر مراجع قضا کردن نمازها به دلیل اشتباه در غسل واجب را حتی بخاطر ندانستن مساله، لازم میدانند. به همین دلیل دو کانال سوالات شرعی(عمومی) :
t.me/joinchat/AAAAAERq2ldrcPCMN-OEgA
و سوالات شرعی بانوان:
https://t.me/+QaVBXKIIWByd--_B
راه اندازی گردید. از بانوان علاقه مند دعوت می شود در هر دو کانال عضو شوند. برای آقایان هم کانال سوالات شرعی(عمومی) انشاءالله مفید هست

داستان راستان

14 Nov, 19:17


پیام یکی از مشتریان حرزامام جواد(ع) :
"سلام
میخواستم تشکر کنم ازتون بابت بازوبند حرز امام جواد (ع) که حدود 40 روزه که این را گرفتم هم از نظر #کسب_وکار مشتریم زیادتر شده هم واقعا #دفع_بلاست که خیلی کم شده برام...."
#به_ازای_خرید_از_تخفیفات_و_هدایای_ویژه_برخوردار_شوید.
🌿🌸☘️
اطلاعات بیشتر و سفارش انواع حرز :
https://t.me/+UkUo82mWaxWPi_Ff

داستان راستان

14 Nov, 19:17


🌸🍃🌸🍃

#نيايش_شبانه

خدای مهربانم...
برای شانه‌های خسته، قدری عشق....
برای گام‌های مانده در تردید، قدری عزم....
برای زخم‌ها مرهم....
برای اخم‌ها لبخند....
برای پرسش چشمان ما، پاسخ....
برای خواهش دستان ما، باران....
برای خواب‌ها، رؤیا....
برای این همه سرگشتگی، ایمان...
برای ظلمت جان، روشنایی‌های پی در پی...
برای حیرت دل، آشنایی‌های پرمعنا....
و برای عشقهای خسته، قدری روح.... عطا فرما.....


@DastaneRastan57

داستان راستان

14 Nov, 19:17


🌸🍃🌸🍃

هدایتِ مُستَمَر

هدایت از نظرِ قرآن، چیز ثابتی نیست، که کسی بگه: من #هدایت شدم.. تموم شد و رفت!

☝️ نخیر!! هدایت، پویاست..
لحظه به لحظه، و روز به روز، در حالِ زیاد شدنه..✅️

قرآن کریم می‌فرماید:

🕋 یَزِیدُ اللهُ الَّذِینَ اهْتَدَوْا هُدًی (مریم/۷۶)

💢 خداوند بر #هدایتِ کسانی که #هدایت شده‌اند، می‌افزاید!


#هدایت، یک جریان جاودانه و همیشگی است.. یک راهه که تمومی نداره...😌

#مومن، آن به آن به هدایتش اضافه میشه. چه بسا #هدایتِ دیروزش، عینِ #هدایت امروزش نباشه..🤓
👈 چون #مومن همیشه در راه قرار داره، و رزقِ دیروزش، با رزقِ امروزش فرق داره..

چون نه تنها زمان و مکان، بلکه اتّفاقات و ماجراهای دیروز و امروزش یکی نیستند.

پس #هدایتِ خدا، آن به آن، داره به هستی تزریق میشه.. گرچه ما به ظاهر نبینیم..

درست مثل یک لامپ،💡 که لحظه به لحظه داره از جریانِ برق تغذیه میشه.. ولی ما اون جریانِ برق رو نمی‌بینیم..
اگه یه لحظه جریانِ برق قطع بشه، لامپ خاموش میشه..☹️

✅️ #هدایتِ خدا هم، لحظه به لحظه است.. اگه یه لحظه قطع بشه، کارِ ما تمومه..😱😨

دقیقاً به همین خاطره که روزی ۱۰ مرتبه، باید تو #نماز بخونیم:

🤲 اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ..

💢 خدایا ما را به راه راست، هدایت فرما.


و اینهمه به ما گفتند، که در #دعا این جمله رو بخونیم:

🤲 إِلهِى لَا تَكِلْنِي إِلَى نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَداً.

💢 خدایا مرا لحظه‌ای، و چشم به هم زدنی، مرا به خودم وا مگذار.


@DastaneRastan57

داستان راستان

14 Nov, 17:34


🌸🍃🌸🍃

شخصی یهودی آمد خدمت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و مدعی شد که من از شما طلبکارم ، و الان در همین کوچه بایستی طلب مرا بدهی پیامبر فرمود : اولا که شما از من طلبکار نیستی و ثانیا اجازه بده که من بروم منزل و پول شما را بیاورم . زیرا پولی همراه من نیست . یهودی گفت : یک قدم نمی گذارم از اینجا بردارید . هر چه پیامبر با او نرمش نشان دادند او بیشتر خشونت نشان داد ، تا آنجا که عبا و ردای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را گرفت و به دور گردن حضرت پیچید و آنقدر کشید که اثر قرمزی ، در گردن مبارک پیامبر به جای ماند .
حضرت که قبل از این اتفاق عازم مسجد برای اقامه نماز جماعت بودند با این پیشامد تأخیر کردند . مسلمین دیدند حضرت نیامد و وقت گذشت ، آمدند مشاهده کردند که یک نفر یهودی جلوی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را گرفته است و آن حضرت را اذیت می کند . مسلمانان خواستند یهودی را کنار بزنند و یا احتمالا کتک کاری کنند .
حضرت فرمود : نه من خودم می دانم با رفیقم چه بکنم . شما کاری نداشته باشید ، آنقدر نرمش نشان داد که یهودی همانجا گفت اشهد ان لا اله الا الله و اشهد انک رسول الله . شما با چنین قدرتی که دارید ، این همه تحمل می کنید ! و این ، تحمل یک انسان عادی نیست و شما مسلما از جانب خداوند مبعوث شده اید.


@DastaneRastan57

داستان راستان

14 Nov, 17:18


🌸🍃🌸🍃

#حدیث_روز

امام جعفر صادق علیه‌السلام فرمودند:

ما مِنْ عَبْدٍ اَسَرَّ خَيْرا فَذَهَبَتِ الاَْيّامُ اَبَدا حَتّى يُظْهِرَ اللّه ُ لَهُ خَيْرا وَ ما مِنْ عَبْدٍ يُسِرُّ شَرّا فَذَهَبَتِ الاَْيّامُ حَتّى يُظْهِرَ اللّه ُ لَهُ شَرّا.

هر بنده‌اى كه کار خيرش را پنهان كند، با گذشت زمان خداوند حتما خيرى را از او آشكار مى‌سازد، و هر بنده‌اى كه شرّى را مخفیانه انجام دهد (و توبه نکند)، با گذشت زمان خداوند شرى را از او آشكار مى‌گرداند.

بحار الأنوار ، ج ۴، ص ۲۸۲


@DastaneRastan57

داستان راستان

14 Nov, 16:42


🌸🍃🌸🍃

خوشبختی از آنِ کسی است،
که در فضای شکرگزاری زندگی کنه.
شکرِ بیشتر، خیرِ بیشتر:

لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ (ابراهیم/۷)

همانا اگر شکرگزار باشید، قطعاً بر شما می‌افزایم.


با شکر، نه تنها نعمت‌های خدا بر ما زیاد میشه، بلکه خودِ ما نیز رشد پیدا می‌کنیم، زیاد میشیم، و بالا میریم.

لَأَزِیدَنَّکُمْ
بر شما می‌افزایم.

این سنّت خداست.


@DastaneRastan57

داستان راستان

14 Nov, 15:13


🌸🍃🌸🍃

مردى نزد پيامبر خدا آمد و گفت: اى پيامبر خدا كدام عمل برتر است؟ فرمودند: علم به خداوند... گفت: اى پيامبر خدا! كدام عمل برتر است؟ فرمودند: علم به خداوند.... گفت: اى پيامبر خدا! من از عمل مى پرسم و تو از علم مى گويى؟ پيامبر خدا فرمودند: عمل اندک همراه با علم، سود مى رساند و عمل فراوان با نادانى، هیچ سودی نمى رساند....

تنبيه الخواطر ج۱ ح۸۲


@DastaneRastan57

داستان راستان

14 Nov, 14:24


🌸🍃🌸🍃

لقمان حکیم به پسرش گفت: فردا طعام
مخور و روزه بگیر ، و موقع افطار هر چه از صبح بر زبان آوردی، بنویس و شبانگاه همه آنچه را که نوشتى، برای من بخوان؛ آنگاه روزه‏ات را باز کن و طعام بخور.
فرزند فردایش روزه گرفت و هر آنچه گفته بود نوشت و به هنگام افطار آن را خواند؛ نوشته ها آنقدر زیاد شد که دیروقت شد و فرصت افطار گذشت و نتوانست طعام بخورد!
روز دوم نیز چنین شد و پسر نتوانست هیچ طعامی بخورد.
روز سوم باز هر چه گفته بود، نوشت و تا نوشته ها را برای پدرش خواند، دیر شد و او نتوانست طعامی بخورد.
روز چهارم، هیچ نگفت.
شب، پدر از او خواست که کاغذها را بیاورد و نوشته‏ ها را بخواند.
پسر گفت: امروز هیچ نگفته ‏ام تا بخوانم.
لقمان گفت: پس بیا و از این نان که بر سفره است بخور و بدان که روز قیامت، آنان که کم گفته‏ اند، چنان حال خوشى دارند که اکنون تو دارى...


@DastaneRastan57

داستان راستان

14 Nov, 13:21


🌸🍃🌸🍃

وقایع آخرالزمان درکلام امام علی (ع)

حضرت علی (علیه السلام ) فرمود: زمانى بر مردم خواهد آمد که چند گناه بزرگ و عمل زشت در بین آنها پدید مى آید.

-کارهاى زشت آشکار مى گردد و معمولى مى شود.
-پرده هاى عفت و شرم پاره مى گردد.
-زنا کارى و تجاوزهاى ناموسى علنى مى شود
-مالهاى یتیمان را حلال مى شمارند و مى خورند.
-ربا خوارى شیوع پیدا مى کند.
-در کیلو و وزنها، کم و کاست مى کنند.
-شراب را به اسم نبید حلال شمرده و مى خورند.
-رشوه را به عنوان هدیه و شیرینى مى گیرند.
-به نام امانت دارى خیانت مى نمایند.
-مردها خود را به شکل زنان و زنان خویش را به صورت مردها در مى آورند.
-به احکام و دستورات نماز
بى اعتنائى مى کنند.
-حج خانه خدا را براى غیر خدا (براى ریا و یا تجارت ) بجا مى آورند.


@DastaneRastan57

داستان راستان

14 Nov, 12:23


🌸🍃🌸🍃

خردمندي نزديك راه خروجي روستاي خود نشسته بود كه مسافري به سويش آمد و پرسيد: «من از روستاي قبلي ام نقل مكان كرده ام و اكنون به اينجا رسيده ام. اهالي اينجا چگونه مردمي هستند؟» خردمند از او پرسيد: «مردم روستاي تو چگونه بودند؟» مسافر گفت: «آنان تنگ نظر، گستاخ و بي رحم بودند». خردمند گفت: «مردم اين روستا هم از همان قماش هستند.»
پس از مدتي مسافر ديگري آمد و همان سوال را مطرح كرد و خردمند نيز از او پرسيد: «اهالي روستاي تو چگونه مردمي بودند؟» مسافر در پاسخ گفت: «بسيار مهربان، مودب و خوب بودند.» و خردمند به وي گفت: «مردم اين روستا هم همان گونه هستند.»
ما به جهان، آن گونه كه دوست داريم مي نگريم، نه آن گونه كه به راستي هست. اغلب رفتار ديگران نسبت به ما، انعكاس رفتار خودمان با آنان است. اگر انگيزه هايمان در رفتار با آنان مثبت و خوب باشد، مي توانيم فرض كنيم كه انگيزه هاي آنان نيز نسبت به ما خوب و مثبت است و اگر قصد و نيت ما نسبت به آنان بد باشد، همواره فكر مي كنيم كه قصد و نيت آنان نيز نسبت به ما بد است


@DastaneRastan57

داستان راستان

14 Nov, 09:41


🌸🍃🌸🍃

حضرت عيسى (ع) فرمودند

من بيماران را معالجه كردم و آنان را شفا دادم كور مادرزاد و مرض پيسى را به اذن خدا مداوا نموده و مردگان را زنده كردم ولى آدم احمق را نتوانستم اصلاح و معالجه كنم .
پرسيدند: يا روح الله ! احمق كيست ؟
فرمود: شخصى خودپسند و خودخواه است كه هر فضيلت و امتيازى را از آن خود مى داند و هر گونه حق را در همه جا به خود نسبت مى دهد و براى ديگران هيچ گونه احترامى قائل نمى شود و اين گونه آدم احمق هرگز قابل مداوا و اصلاح نيست.

@DastaneRastan57

داستان راستان

14 Nov, 09:00


🌸🍃🌸🍃

مردی خشکه مقدس، به خانه‌ای برای مهمانی دعوت شد. دید صاحب‌خانه سفره را گسترده و وقت نماز است. ناراحت شد و گفت: چرا نماز نخوانده غذا می‌خورید؟

صاحب‌خانه گفت: تو برو نمازت را بخوان٬ ما کاری به کار تو نداریم.

مهمان رفت و وضو گرفت و در اتاقی شروع به نماز خواندن کرد.

صاحب‌خانه چون به اتاق آمد، دید مهمان قبله را برعکس ایستاده است. آرام رو به پسرش کرد و گفت: پسرم چرا به این مرد نگفتی قبله درست نیست؟

پسرش گفت: صدا نکن پدرم، بگذار بخواند. من وقتی آمدم دیدم قبله را درست نایستاده است. خواستم بگویم، نزدیک رفتم دیدم حمد و سوره را کلا غلط می‌خواند. با خود گفتم، حال که حمد و سوره را غلط می‌خواند و مشخص است نمازخوان نیست و برای ریا می‌خواند، چه فرقی برای خدا دارد هر طرف می‌خواند بخواند، چه رو به قبله چه پشت به قبله، قبول نیست.


@DastaneRastan57

داستان راستان

14 Nov, 08:59


🌸🍃🌸🍃

#سوادزندگي

هدفمند زندگی كن. انسان بی هدف مثل مسافر بی مقصد ميمونه.

اگر هدف نداشته باشی زندگی تو رو هرجا بخواد ميبره. راهت رو خودت انتخاب كن.
زمين خوردی؟
احساس نا اميدی می كنی؟
دوباره تلاش كن...
قوی باش...
دوباره شروع كن نزار يأس بهت غلبه كنه...
فقط استارت اولش سخته. باور داشته باش كه ميتونی
تو فقط يكبار زندگی می كنی...
بزار ده سال ديگه بخودت و پشتكارت افتخار كنی...

@DastaneRastan57

داستان راستان

13 Nov, 18:55


سخنرانی حجت الاسلام والملسمین فرحزاد در برنامه سمت خدا با موضوع: حرز امام جواد (ع)

سفارش بازوبند حرز امام جواد علیه السلام

👇👇 برکات حرز امام جواد 👇👇
🌺 دفع #چشم_زخم و #بلا
🌺 دفع #ترس
🌺 ایجاد #آرامش و #آشتی زن و شوهر
🌺 عزت و #احترام
🌺 دفع #حسادت
🌺 باطل کردن #سحر و #جادو
🌺 دور کردن جنیان و ...

تخفیف شگفت انگیز:👇👇
https://t.me/herz_e_Emam_javad

داستان راستان

13 Nov, 18:55


⁉️کانال سوالات شرعی بانوان
انواع غسل
👩🏻احکام لکه بینی
👁کاشت مژه،تتو
🌸و...
👈🏻در کانال تخصصی سوالات بانوان:

https://t.me/+QaVBXKIIWByd--_B

داستان راستان

13 Nov, 18:55


🌸🍃🌸🍃

#نيايش_شبانه

خدایا
کمکم کن تا رد نور تو را
در پیشامدها و راه ‌ها
در همه مسیرها، در روزها و شب ‌ها
باز شناسم و پی‌گیرم
و از آن، منحرف نشوم
و ظلمت را هرگز، به جای نور نگیرم
و کمکم کن
تا در همه سختی ‌ها، در همه رنج ‌ها
دستان لرزان خود را
از دست‌های گرم و گشاده ات بیرون نکشم
دست‌های پر قدرت تو
دستان لرزان مرا رها نکند
حتی اگر زمین بلرزد و خورشید تاریک شود
و آسمان در هم بپیچد ...


@DastaneRastan57

داستان راستان

13 Nov, 18:55


🌸🍃🌸🍃

اسلامِ خدا، اسلامِ ما

#اسلام یعنی تسلیم بودن در پیشگاهِ خدا...
یعنی هر چی خدا گفت، بگیم چشم.😐

❗️ امّا خیلی وقتها، تو زندگی پیش میاد که خدا به ما یه چیز میگه، و شهوت‌ها و خودخواهی‌هایِ ما هم یه چیز دیگه میگه...

به تعبیر ساده‌تر، خدا☝️ از ما یه چیز میخواد، ولی ما دلِمون یه چیز دیگه میخواد..

🙁 این دو تا، دو مسیرِ جدا میرن..

خیلی از ماها، وقتی که به این جاها می‌رسیم، شروع می‌کنیم #دینِ خدا رو دستکاری می‌کنیم، و تغییر میدیم...
تا هم از منافعِ #دینداری بهره‌مند بشیم، و هم به شَهَوات و خواسته‌‌های دلمون برسیم...

😔💔 بعد از مدّتی، این #دینِ دستکاری شده، بجای #دینِ اصلی می‌شینه، و #دینِ واقعی کلاً به فراموشی سپرده میشه...

خدا این کسانی که #دین رو دستکاری می‌کنند، لعنت میکنه:

🕋 أَلَا لَعْنَةُ اللهِ عَلَی الظَّالِمِینَ، الَّذِینَ یَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللهِ وَ یَبْغُونَهَا عِوَجًا (هود/۱۸و۱۹)

💢 لعنت خدا بر #ظالمان باد!
💢 همان کسانی که مردم را از راهِ خدا باز می‌دارند، و آن را کج و معوج نشان می‌دهند.


✅️ اینجور آدمها #ظالم هستند..
✅️ چون در حقّ دین #ظلم می‌کنند..

یَبْغُونَهَا عِوَجًا👈 #دین رو وارونه می‌کنند، کج و معوج می‌کنند، و دستکاری می‌کنند..

یَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللهِ👈 و با این #دین_وارونه که به مردم نشون میدن، مردم رو از خدا و دین، فراری میدن..

خیلی از ماها ادّعای #مسلمانی داریم، ولی دروغ میگیم، تهمت میزنیم، حقّ دیگران رو پایمال می‌کنیم، و...😨
و بدتر از همه اینکه، این کارهامون رو توجیه می‌کنیم، و به دینِ خدا منتَسَب می‌کنیم.😱

😳 اینجوری مردم رو از دین، فراری می‌کنیم.

‼️ این یعنی دستکاری کردنِ دین.

فرقی هم نمیکنه: چه در زمینه‌ی فردی، و چه در زمینه‌ی اجتماعی و حکومتی.
👈 یعنی گاهی ممکنه حکومت، دینِ خدا رو دستکاری کنه، که این خطرش خیلی بیشتره.

نتیجه این میشه که:
📣 این #اسلام که ما داریم، شیرِ بی یال و دمی هست، که آثاری جز فقر و بدبختی و بیچارگی نداره...

حالا انتخاب کنیم:🤔🤔

⁉️ اسلامِ حقیقی؟! یا اسلامِ تو خالی؟!
⁉️ اسلامِ خدا؟! یا اسلامِ ما؟!


@DastaneRastan57

داستان راستان

13 Nov, 17:38


🌸🍃🌸🍃

حنان بن سدیر گفت : یزید بن خلیفه که از قبیله بنی حارث بن کعب بود برایم تعریف کرد که : در مدینه خدمت حضرت امام صادق علیه السلام رسیدم ، پس از سلام و احوالپرسی نشستم و عرض کردم : من از طایفه بنی حارث بن کعبم ، خداوند مرا به دوستی و ولایت شما هدایت کرده ، فرمود : چگونه به دوستی ما هدایت یافتی با اینکه دوستان ما در میان بنی حارث بن کعب خیلی کم است .
عرض کردم : غلامی خراسانی دارم که شغلش گازری و شستشوی لباس است چهار تا همشهری دارد . این پنج نفر در هر جمعه یکدیگر را دعوت می کنند و پنج جمعه ای یک بار نوبت غلام من می شود . همشهریان خود را میهمان کرده برای آنها گوشت و غذا تهیه می نماید ، پس از خوردن غذا ، ظرفی را پر از نوشیدنی نموده آفتابه ای نیز می آورد هر کدام اراده خوردن کردند می گوید : باید قبل از آشامیدن صلوات بر محمد و آل او بفرستی ، من به وسیله این غلام (و صلواتهای او) هدایت یافته ام .
فرمود : تو را نسبت به او سفارش می کنم و از طرف من سلامش برسان و به او بگو : جعفر بن محمد گفت : این آشامیدنی که می خورید توجه داشته باش اگر زیاد خوردنش باعث سکر و مستی می شود از یک قطره آن نیز نیاشام ، زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود : هر مسکری حرام است ، هر چه زیادش سکر و مستی آورد کم آن نیز حرام است .
آن مرد گفت : به کوفه آمدم . سلام حضرت صادق علیه السلام را به غلام رسانیدم ، گریه اش گرفت و گفت : آنقدر حضرت صادق علیه السلام به من اهمیت داده که مرا سلام رسانده ؟ ! گفتم آری و نیز فرمود : توجه داشته باشی آنچه می آشامی اگر زیادش سکرآور است از کمش هم پرهیز کن و سفارش تو را نیز به من کرد ، اینک من هم تو را در راه خدا آزاد کردم .
غلام گفت : سوگند به خدا آن آشامیدنی شراب بوده و حال که چنین است تا عمر داشته باشم دیگر ذره ای نمی آشامم.


@DastaneRastan57

داستان راستان

13 Nov, 17:04


🌸🍃🌸🍃

#حدیث_روز

پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و سلم فرمودند:

اَ لا اُخْبِرُكُمْ بِشَىْ‏ءٍ اِنْ اَنـْتُمْ فَعَلْتُموهُ تَباعَدَ الشَّيْطانُ مِنْـكُمْ كَما تَباعَدَ الْمَشْرِقُ مِنَ الْمَغْرِبِ؟ قالوا: بَلى، قالَ: اَلصَّوْمُ يُسَوِّدُ وَجْهَهُ وَ الصَّدَقَةُ تَـكْسِرُ ظَهْرَهُ وَ الْحُبُّ فِى اللّه‏ِ وَ الْمُوازَرَةُ عَلَى الْعَمَلِ الصّالِحِ يَقْطَعُ دابِرَهُ وَ الاِسْتِغْفارُ يَقْطَعُ وَ تينَهُ ؛

آيا شما را از چيزى خبر ندهم كه اگر به آن عمل كنيد، شيطان از شما دور شود، چندان كه مشرق از مغرب دور است؟ عرض كردند: چرا. فرمودند: روزه روى شيطان را سياه مى‏ كند، صدقه پشت او را مى ‏شكند، دوست داشتن براى خدا و هميارى در كار نيك، ريشه او را مى ‏كند و استغفار شاه رگش را مى ‏زند.

کافی(ط-الاسلامیه) ج ۴ ، ص ۶۲ ، ح ۲
{شبیه این حدیث در مکارم الاخلاق ص 138}


@DastaneRastan57

داستان راستان

13 Nov, 15:04


🌸🍃🌸🍃

امام علی علیه السلام به "کمیل بن زیاد" فرمود:
ای کمیل!

شیفته کسانی که نماز طولانی می خوانند و مدام روزه می گیرند و صدقه می دهند
و گمان می کنند که آدمهای موفقی هستند، مباش و فریب آنها را نخور.

زیرا ممکن است که به این عبادات "عادت" کرده باشند
یا بخواهند عمداً مردم را فریب دهند.

ای کمیل!
شیطان وقتی قومی را دعوت به گناهانی مثل ، شراب خواری، ریا و آنچه شبیه این گناهان است می نماید
عبادات زیاد را با طول رکوع و سجود و خضوع و خشوع پیش آنان محبوب می گرداند.

وقتی خوب آنها را به دام انداخت
آنگاه آنان را دعوت به ولایت و دوستی پیشوایان ظلم و ستم می نماید.

#بحارالانوارج٨١ص٢٢٩

@DastaneRastan57

داستان راستان

13 Nov, 13:17


🌸🍃🌸🍃

خدا در قرآن، وعده داده که از مومن دفاع میکنه:

إِنَّ اللهَ یُدَافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا (حج/۳۸)

«خداوند از کسانی که ایمان آورده‌اند دفاع می‌کند.»

کسی رو که خدا مدافع اوست، انسان چطور به خودش اجازه میده که آبروش رو بریزه، و به حیثیتش لطمه بزنه؟!

امام صادق(ع) فرمود:

إنَّ اللهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالی يَقُولُ: مَنْ أَهَانَ لی وَلِيّاً فَقَدْ أَرْصَدَ لِمُحَارِبَتِی و اَنَا أَسْرَعُ شَئ إِلَی نُصْرَةِ أوْلِيَائِی.

خدای تبارک و تعالی می‌فرمايد: هر کس كه يكی از دوستانِ مرا خوار بشمارد، آماده‌ی جنگ با من شده است، و من در ياری کردنِ دوستانم بیشتر از همه شتاب می‌کنم.

اصول كافی، ج ۲، ص ۳۵۱.


@DastaneRastan57

داستان راستان

13 Nov, 11:42


🌸🍃🌸🍃

دنیا و آخرت از هم جدا نیستند..

آخرت، ظهور و بروزِ همین دنیاست.. و بلکه باطنِ همین دنیاست..
اون دنیا، تمامیتِ اون چیزی است که در این دنیا بوده.. و قصّه از اوّل شروع نمیشه..

کسی که در این دنیا، خدا رو تو زندگیش ندیده و باور نکرده، در آخرت هم نمی‌تونه ببینه:

مَن کَانَ فِی هَذِهِ أَعْمَی، فَهُوَ فِی الْآخِرَةِ أَعْمَی (اسراء/۷۲)

کسی که در این دنیا نابینا بوده است و حقایق را ندیده است، در آخرت نیز نابینا است.


@DastaneRastan57

داستان راستان

13 Nov, 10:17


🌸🍃🌸🍃

#بهترین‌ها

از همه چیز، بهترینش رو میخوای؟!

بسم الله...

الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ، طُوبَىٰ لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ (رعد/۲۹)

ﺁﻧﻬﺎ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩه، ﻭ اعمال ﺻﺎﻟﺢ ﺍﻧﺠﺎم ﺩهند، ﭘﺎﻛﻴﺰﻩ‌ﺗﺮﻳﻦ ﺯﻧﺪﮔﻰ و ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻣﻬﺎ ﻧﺼﻴﺒﺸﺎﻥ ﺍﺳﺖ.

کلمه «طُوبیٰ»، مؤنثِ «اطیب»، به معنای «بهترین» هست.

توی آیه، نگفته «بهترین» چی؟!
مصداق خاصّی برای «بهترین» معلوم نشده، تا شامل همه‌ی بهترین‌ها بشه:

ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺯﻧﺪﮔﻰ..
ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻧﻌﻤﺘﻬﺎ..
ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺁﺭﺍﻣﺶ..
ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ..
ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺍﻟﻄﺎﻑ ﺧﺎﺹ الهی..
و از همه مهم‌تر، بهترین سرانجام..

(وَ حُسْنُ مَآب)

ﻫﻤﻪ ﺍین بهترین‌ها ﺩﺭ ﮔِﺮُﻭِ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻭ ﻋﻤﻞ ﺻﺎﻟﺢ ﺍﺳﺖ.

زندگیِ شیرینِ دنیا..
و عاقبتِ نیک در آخرت..



@DastaneRastan57

داستان راستان

13 Nov, 09:32


🌸🍃🌸🍃

نقل می کنند:
پس از رحلت علامه مجلسی، ايشان را در خواب ديدند و پرسيدند چه چيزی موجب نجات شما شد؟ و از بین این همه کتابهايی که نوشتید، خدمت هايی که انجام دادید و تدريس هايی که داشتید‌ کدام برای شما نافع تر بود؟

ايشان فرمودند: هيچ کدام از کارهايی که انجام دادم آن اثری را که انتظار داشتم به همراه نياورد و هنگام حساب، هر کدام نقص و ايرادی داشت.
پرسيدند پس چه چيزی دست شما را گرفت؟
فرمود: روزی از کوچه ای رد می شدم و سيبی در دستم بود؛ در اين حال زنی در حالی که بچه ای در بغل داشت از آنجا عبور می‌کرد. کودک نگاهش به سيبی که در دستم بود افتاد و من از حرکات او فهميدم تلاش دارد سيب را از دست من بگيرد؛ مادرش که متوجه شد، او را منع کرد و دستش را کشيد؛
من برای رضای خدا جلو رفتم و آن سيب را به او دادم.

در اين دنيا به من گفتند کار صددرصد خالصِ تو همين يک کار بود که هيچ شائبه ای از ریا، شهرت و فضل علمی خود را به رخ ديگران کشيدن و... نداشت!
آن سيب را فقط برای رضای خدا دادم؛ و اینجا آن عمل خیلی به دردم خورد.

پیامبر اکرم:
تو نیتت را خالص کن، عملِ کم هم تو را کفایت می‌کند(بحار،ج٧٠،ص١٧٥).



@DastaneRastan57

داستان راستان

13 Nov, 09:32


🌸🍃🌸🍃

#سوادزندگی

لجبازی يك كلمه نيست!
يک اشتباه است!
اشتباه ويران كننده!
كه ميتواند هر دو نفر را در رابطه، به زمين بزند و جايی برای بلند شدن نماند!
لجبازی ميتواند انقدر قوی باشد كه يادت برود روزی عاشق كسی بودی كه به او ميگفتی نميخواهی ناراحتی اش را ببينی!
اما حالا خودت عامل اصلی اش شده اي!
باعاشقانه های خود لجبازی نكنيد
گاهی جايی برای جبران نميماند!


@DastaneRastan57

داستان راستان

12 Nov, 19:35


🌸🍃🌸🍃

#نيايش_شبانه

پروردگارم دلم که برایت تنگ می شود، با آنکه می دانم همه جا هستی،
اما به آسمان نگاه می کنم،
چرا که آسمان سه نشانه از تو دارد:
بی انتهاست،
بی دریغ است
و چون یک دست مهربان همیشه بالای سرِماست!
پس در این شب از توبرای عزیزانم
سلامتی. , نشاط , دلخوشی , و عاقبت بخیری و بر آورده شدن حاجات طلب میکنم.

سرچشمه حيات آدمى "دل" است!
هر آنچه را كه از دل بگذرانيم دير
يا زود همان در زندگيمان رخ خواهد داد.
پس، به دل بيآموزيم كه فقط نيكى ها را از خود بگذراند تا ما را به مراد و آرمانهاى والا برساند.

@DastaneRastan57

داستان راستان

12 Nov, 19:35


🌸🍃🌸🍃

بندگانِ صالح، وارثانِ زمین

قرآن کریم، وعده داده که در نهایت، #بندگان_صالح، صاحبانِ زمین خواهند شد:

🕋 وَ لَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ، أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ (انبیاء/۱۰۵)

💢 ما در «زبور» و «تورات» نوشتیم: «زمین را #بندگان_صالح به ارث می‌برند.»


به کلمه‌ی کلیدیِ این آیه دقّت کنید:
👈 «عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ».

در بسیاری از ترجمه‌ها و نوشته‌ها، «عِبَادِ صالِح» رو «بندگانِ شایسته» یا «بندگانِ نیکوکار» ترجمه می‌کنند.

امّا این ترجمه‌ها برای این کلمه، واقعاً ناقصه..

#صالح 👈 کسی است که ریشه در #صلح داره، و صُلح‌طلبه... کسی که #صلح رو پیاده میکنه..

😌❤️ کسی که نگاهش، کلامش، اندیشه‌اش، و تمامِ وجودش، سرشار از عشق و محبّت به مخلوقاتِ خداست.

قرآن می‌فرماید:
👈 وَ الصُّلْحُ خَیْرٌ (نساء/۱۲۸)
👈 وَ اللهُ خَیْرٌ (طه/۷۳)

یعنی «صُلحِ کُلّ» خداست.

#عبد_صالح 👈 اون کسی است که به «صُلحِ کُلّ» یعنی خدا، وصله.

#عبد_صالح، ادای صُلح‌طلبی رو در نمیاره... #صلح، در ذاتِش نهفته است، و نمایشی نیست.

#عبد_صالح 👈 کسی است که وجودش خالی از نفرت و خشونته...

#صالح هر نیکوکاری نیست.☝️
#صالح، اون نیکوکاری است، که نیکوئیش، و هر اقدام و فعالیتش، #صلح به بار بیاره..
و #وحدت و هماهنگی و پیوند ایجاد کنه...

اینهمه قرآن کریم می‌فرماید:
🌴 الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ..

👈 #عمل_صالح هم عملی است که #صلح به بار بیاره..


✅️ در بسیاری از روایات نقل شده که، این آیه اشاره به #امام_زمان و حکومتِ جهانی حضرت داره..
خدا وعده داده که #بندگان_صالح وارثانِ زمین باشند.😇

👌 پس #امام_زمان هم که ظهور میکنه، #صلح رو در عالم منتشر میکنه.😌
چون یکی از القاب حضرت هم #اباصالح است.. یعنی پدرِ صلح یا پدرِ صالحان..😍

📣 منتظرانِ «مُصلِح»، باید خود «صالِح» باشند.


@DastaneRastan57

داستان راستان

12 Nov, 17:32


🌸🍃🌸🍃

منشاء تمامِ بدبختی‌ها

منشاء تمامِ بدبختی‌های بشر رو، میشه در این جمله‌ی شیطان، در قرآن کریم دید.

اونجایی که شیطان به آدم گفت:👇

یَا آدَمُ! هَلْ أَدُلُّکَ عَلَی شَجَرَةِ الْخُلْدِ، وَ مُلْکٍ لَّا یَبْلَی؟! (طه/۱۲۰)

ای آدم! آیا می‌خواهی تو را به درختِ زندگیِ جاودانه، و مُلکی بی‌زوال راهنمائی کنم؟!


وسوسه‌ی قدرت (مُلکِ بی‌زوال) اون هم قدرتِ جاودانه، تیرِ کاریِ شیطان بود که به هدف خورد، و پدر و مادر ما رو از بهشت بیرون کرد.

قدرتِ جاودانه👈 تیرِ مسمومِ شیطان

این تیر هنوز هم داره به هدف میخوره..
و در هر دوره و زمانی، عدّه‌ی زیادی رو از بهشت بیرون میکنه.

جهانِ امروز به شدّت از این سمّ مُهلِک و کُشنده‌ی شیطان بیمار هست.
وسوسه‌ای که تا هست، جهان روی آرامش رو نمیبینه... و جهانیان به اون بهشت گمشده نمی‌رسند.
هر کس تو هر پُست و مقام و جایگاهی که هست، هِی دست و پا میزنه که به هر قیمتی، بره بالاتر و بالاتر و بالاتر...
و بیچاره نمیدونه که، هِی داره از بهشت دورتر و دورتر و دورتر میشه..

مراقِب این تیرِ مسموم باشیم
شیطان در کمین است..


@DastaneRastan57

داستان راستان

12 Nov, 17:07


🌸🍃🌸🍃

#حدیث_روز

امیرالمومنین علی‌علیه‌السلام فرمودند:

لا فقر كالجهل

هیچ فقری مثل جهل نیست.

نهج البلاغه حکمت ۵۴


@DastaneRastan57

داستان راستان

12 Nov, 16:17


🌸🍃🌸🍃

از خـــــدا خواستن "شجاعت" است
اگر بدهد رحمت است ؛
اگر ندهد حکمت است...

از خلق خــــدا خواستن " ذلت " است
اگر بدهد منت است ؛
اگر ندهد خفت است ...


@DastaneRastan57

داستان راستان

12 Nov, 15:12


🌸🍃🌸🍃

امام صادق عليه السلام فرمودند:

إذا اوَیْتَ إلى فِراشِکَ فَانْظُرْ ماسَلَکْتَ فى بَطْنِکَ، وَ ما کَسَبْتَ فى یَوْمِکَ، وَاذْکُرْ انَّکَ مَیِّتٌ، وَ انَّ لَکَ مَعادا؛

در آن هنگامى که وارد رختخواب خود مى شوى ، با خود بیندیش که در آن روز چه نوع خوراکى ها و آشامیدنى ها از چه راهى به دست آورده اى و میل نموده اى . و در آن روز چه چیزهائى را چگونه و از چه راهى کسب و تحصیل کرده اى.

و در هر حال متوجّه باش که مرگ تو را مى رباید؛ و سپس در صحراى محشر جهت بررسى گفتار و کردارت حاضر خواهى شد.


#بحارالانوارج٧١ص٢٦٧

@DastaneRastan57

داستان راستان

12 Nov, 12:51


🌸🍃🌸🍃

یک فرد مسلمان همیشه این کلمات را بر زبان جاری میکند :

در شروع هر کار خوب میگوید : بسم الله

بعد از تمام شدن هر کاری میگوید : الحمدلله

هنگام خطا و اشتباه میگوید : استغفرالله

هر گاه میخواهد کاری در آینده انجام دهد یا وعده بدهد میگوید: إن شاءالله

در موقع احساس خطر میگوید:
لاحول ولاقوة الابالله العلی العظیم

هرگاه به کسی مصیبتی رسید میگوید : إنالله و إنا الیه راجعون

هر فرد مسلمان همیشه شب و روز میگوید : لااله الاالله ـ محمدرسول الله

یک فرد مسلمان همیشه بخصوص روز جمعه صلوات بر پیامبر ﷺ زیاد میگوید.

این کلمات پر گوهر را در آن مواقع از یاد نبرید ...
و با یاد و ذکر الله تعالی قلب و درون خود را شاداب و تازه نگه دارید.

@DastaneRastan57

داستان راستان

12 Nov, 10:53


🌸🍃🌸🍃

#پاک_نیتی

هنگامی که از درون زلال باشی ،
خداوند به تو نوری می‌بخشد، آنچنان که ندانی
و مردم تو را دوست می‌دارند از جایی که ندانی
و نیازهایت برآورده شود آنچنان که ندانی چه شد!

این یعنی پاک نیتی …
و پاک نیت کسی است که برای همه، بدون استثناء ، خیر بخواهد.
چون می‌داند سعادت دیگران از خوشی او نمی‌کاهد.
و بی‌نیازی آنها از ثروت او کم نمی‌کند.
و سلامت آنها عافیت و آرامش او را سلب نخواهد کرد.

پس چه زیباست که همیشه نیک اندیش و خیرخواه باشیم.


@DastaneRastan57

داستان راستان

02 Nov, 19:17


آیت الله بهجت: حرز ائمه اطهار مخصوصا حرز امام جواد علیه السلام بصورت بازوبند باید استفاده شود تا #دفع_بلا کند.
👌دکتر رفیعی: یکی از راه های کسب #آرامش، همراه داشتن حرز امام جواد(ع) است.
#به_ازای_خرید_از_تخفیفات_و_هدایای_ویژه_برخوردار_شوید.
🌿🌸☘️🌿🌸☘️
جهت کسب اطلاعات بیشتر و سفارش انواع حرز به کانال دیگر ما مراجعه فرمایید:
https://t.me/herz_e_Emam_javad

داستان راستان

02 Nov, 19:17


اکثر مراجع قضا کردن نمازها به دلیل اشتباه در #غسل_واجب را لازم میدانند.  به همین دلیل دو کانال سوالات #شرعی(غسل، وضو، روزه...) :
https://t.me/joinchat/AAAAAERq2ldrcPCMN-OEgA
و سوالات شرعی #بانوان(تتو، لکه بینی، غسل بانوان...) :
https://t.me/+QaVBXKIIWByd--_B
راه اندازی گردیده است

داستان راستان

02 Nov, 19:17


🌸🍃🌸🍃

#نيايش_شبانه

الهی!...
کجا این دل ما را جز نگاه تو درمانیست
و کجا این دل تشنه را جز ابر احسان تو بارانی
ای زیبای زیبا دوست!
ای دلربای دلکش آفرین!
ای معبودم!...
چه لذت بخش است گذر نسیم یاد تو
بر دلها،
چه زیباست پرواز خاطر تو بر قلبها،
وچه شیرین است پیمودن اندیشه در جاده غیب ها بسوی تو،
سبحانا
"ای یگانه معبودم"
در کنارمان بگیر و دامنت را پناه
جاودانه مان ساز؛
بار الها....
تو را سوگند به رحمت بی منتهایت،
رهایمان نکن.


@DastaneRastan57

داستان راستان

02 Nov, 19:17


🌸🍃🌸🍃

#سرنوشت_روح_پس_از_مرگ

این سوال قرنها قبل از ظهور اسلام نیز همواره مطرح بوده است که ارواح بعد از مرگ به کجا می روند؟ و چه کیفیتی دارند؟
در روایتی از امام صادق علیه السلام چنین وارد شده است:
«فاذا قبضه الله صیر تلک الروح فی قالب کقالبه فی الدنیا فیاکلون و یشربون، اذا قدم علیهم القادم عرفوه بتلک الصورة التی کانت فی الدنیا و الآخرة»؛
هنگامی که خداوند روح انسان را قبض می کند، روح او را در قالبی قرار می دهد مثل قالب دنیائی، پس می خورند و می آشامند و هنگامی که فرد جدیدی از عالم دنیا، نزد آنها برود او را به همان صورت دنیائی می شناسند (یعنی قالب مثالی آنها به قالب دنیایی شان شباهت خواهد داشت).
و در دنباله روایت قبلی از امام صادق علیه السلام چنین وارد است:
«أن اﻷرواح فی صفة اﻷجساد فی شجرة الجنة تتعارف و تتسائل فإذا قدمت الروح علی الأرواح تقول دعوها فإنها قد اقبلت من هول عظیم ثم یسئلونها ما فعل فلان و ما فعل فلان فان قالت لهم ترکته حیا ارتجوه و أن قالت لهم قد هلک قالوا قد هوی هوی ...»؛
ارواح در عالم مثال صفات و ویژگی های اجساد را دارند و در کنار درختان بهشتی قرار می گیرند (گرچه خود اجسام و جرم آنها را ندارند) و در آنجا همدیگر را می شناسند و از حال هم سؤال می کنند، هنگامی که روحی تازه بر ارواح وارد می شود ارواح به هم می گویند او را به حال خود بگذارید زیرا او تازه از هول و هراس بزرگ و عظیمی (سختی مرگ) خلاصی یافته است. [پس از آرامش روح تازه وارد] از برخی اشخاص اسم می برند و از حالات آنها در دنیا می پرسند، روح تازه وارد (در قالب مثالی) اگر در جواب آنها بگوید هنوز زنده است، اظهار امید به ملحق شدن وی به آنها را می کنند و اگر بگوید هلاک شده و مرده است می گویند که به آرزوی نفس خود رسیده است.

از این روایت و روایات دیگر شبیه به آن به وضوح استفاده می شود که انسانها بعد از مردن در قالبی شبیه قالب بدن جسمی زندگی می کنند منتها قالب مثالی جرم مادی نداشته، اجزاء و حجم و وزن و ... ندارند


@DastaneRastan57

داستان راستان

02 Nov, 17:48


🌸🍃🌸🍃

#تلنگر

روزی، گوساله ای باید از جنگل بکری میگذشت تا به چراگاه برسد. گوساله ی بیفکری بود و راه پر پیچ و خم و پر فراز و نشیبی برای خود باز کرد.
روز بعد، سگی که از آن جا میگذشت، از همان مسیر که باز شده بود استفاده کرد و از جنگل گذشت مدتی بعد، چوپان گله ای ، آن راه را باز دید و گله اش را وادار کرد از آن جا عبور کنند.
مدتی بعد، انسانها هم از همین راه استفاده کردند می آمدند و میرفتند، به راست و چپ میپیچیدند، بالا میرفتند و پایین می آمدند، شکوه میکردند و آزار میدیدند و حق هم داشتند اما هیچ کس سعی نکرد راه جدید باز کند.
مدتی بعد، آن کوره راه، خیابانی شد حیوانات بیچاره زیر بارهای سنگین، از پا می افتادند و مجبور بودند راهی که میتوانستند در سی دقیقه طی کنند، سه ساعته بروند، مجبور بودند که همان راهی را بپیمایند که گوساله اى گشوده بود.
سالها گذشت و آن خیابان، جاده ى اصلی یک روستا شد، و بعد شد خیابان اصلی یک شهر همه از مسیر این خیابان شکایت داشتند، مسیر بسیار بدی بود.
در همین حال، جنگل پیر و خردمند می خندید و می دید که انسانها دوست دارند مانند کوران، راهی را که توسط یک گوساله باز شده، طی کنند، و هرگز از خود نپرسند که آیا راه بهتری وجود دارد یا نه..

@DastaneRastan57

داستان راستان

02 Nov, 16:38


🌸🍃🌸🍃

#حدیث_روز

امام باقر علیه‌السلام از جد بزرگوارشان حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم شنیدند که فرمودند:

اگر فحش و دشنام، در برابر انسان، مجسّم شود، تجلی بدی خواهد داشت، اما مهربانی بر هر چیزی نهاده شود، آن را زینت می‌بخشد و هر چه از مهربانی دور باشد، زشت می‌شود.

كافی، ج ۲، ص ۴۷۴، ح ۱


@DastaneRastan57

داستان راستان

02 Nov, 15:44


🌸🍃🌸🍃

#تحكيم_خانواده

والدین عزیز !
بچه‌ها رو دوست داشته باشید و تا جایی‌که ممکنه بهشون محبت کنید؛ اما فراموش نکنید که اولویت زندگی شما، همسر شماست!

اولویت دادن به همسر، هم در کوتاه مدت و هم در بلندمدت آرامش روحی بچه‌ها رو به دنبال داره؛ زیرا هیچ چیزی برای بچه‌ها شیرین‌تر از دیدن رابطه‌ی خوب پدر و مادر با هم نیست!
شما دو تا هستین که بعد از رفتن بچه‌ها، انیس و مونس هم و مایه‌ی قوت قلب همدیگه خواهید بود...


@DastaneRastan57

داستان راستان

02 Nov, 14:27


🌸🍃🌸🍃

امام سجاد(ع)، به اهل و عیال خود سفارش می کردند:

«هیچ سائلی از مقابل خانه من نمی گذرد مگر اینکه اطعامش کنیم»
گاهی به ایشان اعتراض می کردند:
«ولی هر سائلی که واقعا محتاج نیست!»

امام سجاد(ع)پاسخ می دادند:
«بیم آن دارم که بعضی از آنها مستحق باشند و ما نیز با رد کردن مستحق، به بلایی که بر حضرت یعقوب نازل شد مبتلا شویم. حضرت یوسف، آن خواب معروف را همان شبی دید، که یعقوب، سائل مستحقی را اطعام نکرد.

آن شب یعقوب و خانواده اش سیر خوابیدند ولی سائل، گرسنه بود. به همین دلیل خداوند فرمود:

«ای یعقوب ! چرا به بنده ام رحم نکردی؟! به عزتم سوگند تو را به مصیبت پسرانت مبتلا خواهم کرد.»

#علل_الشرايع_ج١ص٦١

@DastaneRastan57

داستان راستان

02 Nov, 13:43


🌸🍃🌸🍃

امام صادق(علیه السلام):
وضو نوراست و وضوگرفتن بر روی وضوی قبلی نوریست روی نور
پس هرکس بدون ضرورت، وضویش را تجدید نماید خداوند نیز بدون طلب استغفار توبه اش را تجدید مینماید.
 

#وسائل_الشيعه_ص٢٦٤

@DastaneRastan57

داستان راستان

02 Nov, 11:29


🌸🍃🌸🍃

فردی نزد امام علی علیه السلام آمد وچندین بار گفت:
یا امیرالمؤمنین‌، من عمل خلافی مرتکب شده ام، حد الهی را بر من جاری کن.

امام چهار بار روی از او برگرداند تا اعتراف او را نشنود... اما چون او همچنان اصرار میکرد ،امام در آخر خشمگین شدند و فرمودند: چقدر زشت است که انسان گناهش را نزد دیگران بگوید!

چرا گناهت را به من می گویی؟ مگر بین خود و خدایت توبه نکرده ای؟

سپس حضرت فرمود: به خدا قسم اگر او بین خود و خدا توبه می کرد بالاتر از این بود که پیش من اعتراف کند و من حّد را بر او جاری کنم.

این فکر اشتباه است که با اعتراف به گناهان سبک می شویم.
بلکه دستور بر این است که ما باید با توبه کردن نزد خدا سبک بشویم...

فردی که مرتکب گناه می شود حتی حق این را ندارد که آنرا برای امام زمانش بازگو کند.

حتی گناه دیگران را نباید پخش و در عذاب آن شریک شد!

ممکن است که فردی خطا کند آیا باید آن را همه جا پخش کرد؟ مثلا پیامک یا کلیپی به شما می رسد که فلانی کار خطایی انجام داده است،آیا شما باید آنرا برای همه بفرستید....؟

#اصول_كافي

@DastaneRastan57

داستان راستان

02 Nov, 10:04


🌸🍃🌸🍃

"همسر فرعون" تصميم گرفت که عوض شود و شُد یکی از زنان والای بهشتی....

پسر نوح تصميمي براي عوض شدن
نداشت...... غرق شد و شُد درس عبرتی
برای آیندگان...

اولي همسر يک طغيانگر بود
و دومي پسر يک پيامبر...!!!

براي عوض شدن هيچ بهانه ای قابل قبول نيست!

اين خودت هستي که تصميم
مي گيري تا عوض شوي...

تا عمر داریم باید انتخاب کنیم،

با پایانش دیگر دير شده و بي‌فايده خواهد شد....


@DastaneRastan57

داستان راستان

02 Nov, 08:33


🌸🍃🌸🍃

امام ﻋَﻠــﯽ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ فرمودند:

در حضور هفت گروه، ٧ کار را مخفی کن تا سعادتمند گردی:

۱- ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﻓﻘﯿﺮ، ﺩﻡ ﺍﺯ ﻣﺎلت ﻧﺰﻥ.

٢-ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﺑﯿﻤﺎﺭ، ﺳﻼﻣﺘﯽﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺧﺶ ﻧﮑﺶ.

۳-ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ، ﻗﺪﺭﺕﻧﻤﺎﯾﯽ ﻧﮑﻦ.

۴-ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻏﺼﻪﺩﺍﺭ، ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ نکن.

۵-ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ، ﺁﺯﺍﺩﯼﺍﺕ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﻩﻧﻤﺎﯾﯽ نکن.

۶-ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﯽﺑﭽﻪ، ﺍﺯ ﺑﭽﻪﻫﺎﯾﺖ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻧﮑﻦ.

۷-ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﯾتیم، ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺕ ﻧﮕﻮ.

@DastaneRastan57

داستان راستان

02 Nov, 08:03


🌸🍃🌸🍃

فضل‌ابن‌یحیی‌برمکی را در سینه‌اش زخم چرکی پدید آمد که ترس از مرگش بود. پرسید بهترین طبیب در منطقه کیست؟ گفتند: پزشکی ایرانی به نام جاثلیق.

پیکی فرستاد تا او را از شیراز به بغداد آوردند. جاثلیق چون حالت بیماری شاه را دید، گفت: باید از لبنیات و ترشی‌ها پرهیز کنی تا من درمان تو را بیابم. از شاه قول گرفت. ولی شاه شب را کلی لبنیات با ترشی خورد. فردا صبح، پزشک از شاه خواست ادرار ببیند. چون در ادرار شاه نگاه کرد، گفت: تو به من قول دادی که لبنیات و ترشی نخوری، چرا خلف وعده کردی؟
شاه گفت: می‌دانم ، برای آزمودن علم تو بود که حال بر من ثابت شد، علم فراوان داری.

جاثلیق هر چه از درمان بیماری شاه می‌دانست انجام داد اما موثر واقع نشد.

روزی به شاه گفت: من هر چه دانستم عمل کردم موثر نشد، یقین کردم با پدرت میانه خوبی نداری، برو و رضایت او را بگیر.
شاه سراغ پدر رفت و رضایت او گرفت و درمان موثر واقع شد.

جاثلیق گفت: من نگاه کردم دیدم که تو انسان عادلی هستی و ظلم نمی‌کنی فقط تنها مشکلت را در احترام به پدرت حدس زدم و آن درست بود و تو رضایت پدر اگر جلب نمی‌کردی شفا نمی‌یافتی...


@DastaneRastan57

داستان راستان

02 Nov, 08:03


🌸🍃🌸🍃

#سوادزندگی

میدانی
بعضی ها انگار نامهربان زاده شدند
نمیدانم
ژنتیک،محیط،مشکلاتِ زندگی
هرکدام میتواند دلیلش باشد...
اما تو مهربان باش
شادباش،بخند،عشق بورز
اصلا تو خوب باش
شاید لبخند تو،حالِ دلَش را خوب کند
شاید کمک تو،زندگیَش را زیرورو کند
اصلا شاید مِهر تو،مشکلاتَش را حل کند!
کسی چه میداند
شاید کسی مدتهاست چَشم به راهِ یک لبخند است،تا حالَش را زیرو رو کند
و یا شاید منتظرِ دستی است،که او را بگیرد و از این گودالِ نامهربانی بیرون بکشد!
مهربان باش جانِ دلم
کسی چه میداند
شاید کسی منتظر یک لبخند است....

@DastaneRastan57

داستان راستان

01 Nov, 19:37


از نظر اکثر مراجع قضا کردن نمازها به دلیل اشتباه در غسل واجب را حتی بخاطر ندانستن مساله، لازم میدانند. به همین دلیل دو کانال سوالات شرعی(عمومی) :
t.me/joinchat/AAAAAERq2ldrcPCMN-OEgA
و سوالات شرعی بانوان:
https://t.me/+QaVBXKIIWByd--_B
راه اندازی گردید. از بانوان علاقه مند دعوت می شود در هر دو کانال عضو شوند. برای آقایان هم کانال سوالات شرعی(عمومی) انشاءالله مفید هست

داستان راستان

01 Nov, 19:37


پیام یکی از مشتریان حرزامام جواد(ع) :
"سلام
میخواستم تشکر کنم ازتون بابت بازوبند حرز امام جواد (ع) که حدود 40 روزه که این را گرفتم هم از نظر #کسب_وکار مشتریم زیادتر شده هم واقعا #دفع_بلاست که خیلی کم شده برام...."
#به_ازای_خرید_از_تخفیفات_و_هدایای_ویژه_برخوردار_شوید.
🌿🌸☘️
اطلاعات بیشتر و سفارش انواع حرز :
https://t.me/+UkUo82mWaxWPi_Ff

داستان راستان

01 Nov, 19:37


🌸🍃🌸🍃

#نيايش_شبانه

مهربانا !
قسم به روزها و شبهای نورانیت
نمیدانم چقدر زنده ام
نمیدانم چقدر فرصت دارم
نمیدانم چقدر توفیق استفاده از این
فرصتها را دارم ..

اما تو ای مهربان بنده نواز
یاریم کن تا قدر بدانم، یاریم کن تا بندگی کنم
یاریم کن مهربان بمانم و مهربان بمیرم..

خدای مهربانم!
عاجزانه از تو درخواست میکنم این
دستهای خالی خود و دوستان و عزیزانم را
که به سوی آسمان رحمتت بلند شده تا
از شاخسار درخت سبز دعا سیب سرخ
استجابت بچینیم خالی برنگردانی ...

@DastaneRastan57

داستان راستان

01 Nov, 19:37


🌸🍃🌸🍃

سال ها دو برادر با هم در مزرعه ای که از پدرشان به ارث رسیده بود، زندگی می کردند. یک روز به خاطر یک سوء تفاهم کوچک، با هم جرو بحث کردند. پس از چند هفته سکوت، اختلاف آنها زیاد شد و از هم جدا شدند.یک روز صبح در خانه برادر بزرگ تر به صدا درآمد. وقتی در را باز کرد، مرد نجـاری را دید. نجـار گفت:«من چند روزی است که دنبال کار می گردم، فکرکردم شاید شما کمی خرده کاری در خانه و مزرعه داشته باشید، آیا امکان دارد که کمکتان کنم؟» برادر بزرگ تر جواب داد: «بله، اتفاقاً من یک مقدار کار دارم. به آن نهر در وسط مزرعه نگاه کن، آن همسایه در حقیقت برادر کوچک تر من است.

او هفته گذشته چند نفر را استخدام کرد تا وسط مزرعه را کندند و این نهر آب بین مزرعه ما افتاد. او حتماً این کار را بخاطر کینه ای که از من به دل دارد، انجام داده.» سپس به انبار مزرعه اشاره کرد و گفت:« در انبار مقداری الوار دارم، از تو می خواهم تا بین مزرعه من و برادرم حصار بکشی تا دیگر او را نبینم.» . نجار پذیرفت و شروع کرد به اندازه گیری و اره کردن الوار. برادر بزرگ تر به نجار گفت:« من برای خرید به شهر می روم، اگر وسیله ای نیاز داری برایت بخرم ؟ " نجار در حالی که به شدت مشغول کار بود جواب داد: " نه چیزی لازم ندارم"
هنگام غروب وقتی کشاورز به مزرعه برگشت, چشمانش از تعجب گرد شد. حصاری در کار نبود. نجار به جای حصار یک پل روی نهر ساخته بود.
کشاورز با عصبانیت رو به نجار کرد و گفت : "مگر من به تو نگفته بودم برایم حصار بسازی؟ " در همین لحظه برادر کوچک تر از راه رسید و با دیدن پل فکر کرد که برادرش دستور ساختن ان را داده, از روی پل عبور کرد و برادر بزرگش را در اغوش گرفت و از او برای کندن نهر معذرت خواست.
وقتی برادر بزرگتر برگشت, نجار را دید که جعبه ابزارش را روی دوشش گذاشته و در حال رفتن است.

کشاورز نزد او رفت و بعد از تشکر از او خواست تا چند روزی میهمان او و برادرش باشد. نجار گفت : "دوست دارم بمانم ولی پل های زیادی هست که باید انها را بسازم"

تا بحال واسه چند نفر پل ساختیم؟!!!!
بین خودمون و چند نفر از عزیزانمون حصار کشیدیم.

@DastaneRastan57

داستان راستان

01 Nov, 17:53


🌸🍃🌸🍃

#احاديثي_درموردخوردن_شام

همون طور که احتمالا بارها شنیده اید پزشکان غربی خوردن شام رو ناپسند و مذموم و باعث خیلی از امراض شمرده اند!

اما دستورات اسلام که همان دستورات خالق بشر یعنی خداوند متعال هست، در این باره کاملا متفاوت است:

امام علی علیه السلام:
شام پیامبران بعد از نماز عشاء بوده است بنابراین از آنها پیروی کنید و شام را ترک نکنید که بدن های شما آسیب جدی می بیند.

امام صادق علیه السلام:
ریشه ی خرابی بدن از ناحیه شام نخوردن است.

امام صادق علیه السلام:
ریشه خرابی بدن از ناحیه ناهار خوردن است.

امام رضا علیه السلام:
هرگاه فردی به سن کهولت رسید حتما یک چیزی به عنوان شام بخورد ، زیرا شام موجب می شود تا انسان راحت تر بخوابد و دهان او خوش بوتر شود.

امام صادق علیه السلام:
ترک شام پیری زودرس می آورد و شایسته است انسان زمانی که مسن گردید، شب را بیتوته نکند، مگر آنکه شکم او از غذا پر باشد.

امام کاظم علیه السلام فرمودند:
شام را ولو به خوردن کمی نان خشک نباید ترک کرد،زیرا شام مایه قوت بخشی بدن است.

امام صادق علیه السلام:
هر کس دو شب شنبه و یک شنبه پشت سر هم شام را ترک کند نیرویی از او خارج می شود که با چهل روز غذا خوردن ، آن نیرو بر نمی گردد.

امام صادق علیه السلام:
انسانی که شیخ گردیده(چهل یا پنجاه ساله)نباید ولو به یک لقمه شده شام را ترک کند.

امام صادق علیه السلام به یکی از اصحاب خود فرمودند:
اطباء شما چه نظری راجع به شام دارند؟
او جواب داد ما را از خوردن شام نهی میکنند.
امام صادق علیه السلام فرمودند ولی ما شما را امر به خوردن شام می کنیم.

امام صادق علیه السلام:
نفع غذای شب برای بدن بیش از غذای روز است.

امام رضا علیه السلام:
در بدن ژن و رگی وجود دارد به نام عشا که در هنگامی که انسان ترک شام میکند تا صبح هنگام برای او نفرین می کند و می گوید خداوند تو را گرسنه بدارد همان گونه که مرا گرسنه داشتی و تشنه بدارد همان گونه که مرا تشنه نگه داشتی،بنابر این ولو با یک لیوان آب یا لقمه ای نان حق او را بدهيد.

#مجموعه_ورام_ج٢ص٧٨
#محاسن_ج٢ص٤٢١

@DastaneRastan57

داستان راستان

01 Nov, 17:53


🌸🍃🌸🍃

#ترجمه_آياتي_ازقرآن

هر کس خواهان (دنیای)زودگذر است ؛
به زودی هر که را خواهیم (نصیبی)از آن میدهیم؛
آنگاه جهنم را که در آن خوار و رانده داخل خواهد شد - برای او مقرر میداریم .
و هر کس خواهان آخرت است و نهایت کوشش را برای آن بکند و مومن (نیز)باشد؛
آنانند که تلاش آنها مورد حق شناسی واقع خواهد شد.
هر دو (دسته :)اینان و آنان را از عطای پروردگارت مدد می بخشیم ؛
و عطای پروردگارت (از کسی) منع نشده است.
ببین چگونه بعضی از آنان را بر بعضی دیگر (از نظر پست و مقام) برتری داده ایم ؛
و قطعا درجات آخرت و برتری آن بزرگتر و بیشتر است.

#سوره_اسراء_آيات١٨تا٢١

@DastaneRastan57

داستان راستان

01 Nov, 15:12


🌸🍃🌸🍃

مسخره کردن ظاهر دیگران ، یعنی
مسخره کردن خدا (نعوذبالله)

به شخصی گفتند خیلی بدقیافه ای.
لبخندی زد و گفت :از نقش ایراد
می‌گیری یا از نقاش ؟

یکی ازپیامدهای مسخره‌کردن دیگران
فراموش کردن خداست.

{هوَالَّذي يُصَوِّرُکُمْ فِي‌الْأَرْحامِ کَيْفَ يَشاءُ}

اوست که شما را در رحم ها [یِ مادران]
به هر گونه که می خواهد تصویر می کند .

#سوره_آل_عمران_آيه٦

@DastaneRastan57

داستان راستان

01 Nov, 15:02


🌸🍃🌸🍃

#شاید_فردایی_نباشد

شخصی از عالمی پرسید:

برای خوب بودن کدام روز بهتر است؟
عالم فرمود یک روز قبل از مرگ
شخص حیران شد و گفت :

ولی مرگ را هیچکس نمیداند!

عالم فرمود،
پس هر روز زندگی را روزِ آخر فکر کن و خوب باش شاید فردایی نباشد .


@DastaneRastan57

داستان راستان

01 Nov, 10:54


🌸🍃🌸🍃

#بهترين_زنان

اميرالمؤمنين امام علی عليه السلام فرمودند:

بهترين زنان شما پنج دسته اند.
گفتند:
آن پنج دسته كدامند؟
حضرت فرمودند:
زنان ساده و بى آلايش،
زنان دل رحم و خوش خو،
زنان همدل و همراه،
زنى كه در نبود شوهرش از او دفاع كند.
و زنى كه چون شوهرش به خشم آيد تا او را خشنود نسازد، خواب به چشمش نيايد.

چنين زنى كارگزارى از كارگزاران خداوند است و كارگزار خدا هرگز خيانت نمى ورزد.

#اصول_كافي

@DastaneRastan57

داستان راستان

01 Nov, 07:31


🌸🍃🌸🍃

فضیل می ‌گوید از امام صادق
(علیه السلام) شنیدم که فرمود آنگاه که قائم ما قیام می‌ کند، آزار و اذیت‌ هایی که از سوی مردم نادان به او می‌ رسد بیشتر از آزارهایی است که نادان جاهلیت نسبت به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) روا می‌ داشتند.
از حضرت پرسیدم چگونه؟
فرمود پیامبر اکرم در حالی به پیامبری برگزیده شد که مردم سنگ و چوب‌ های تراشیده شده را پرستش می‌ کردند، اما قائم ما در حالی قیام می‌ کند که هر کس مطابق رأی و نظر خودش، کتاب خدا را تأویل می‌ کند و با تأویل و تفسیر خود علیه‌ امام استدلال می‌کند.

امام صادق (علیه السلام) سپس فرمود به خدا سوگند، قائم ما عدالت خود را همانند گرما و سرما در خانه‌ های مردم جای می‌ دهد و کسی را یارای گریز از عدالت وی نیست.

#بحارالانوار

@DastaneRastan57

داستان راستان

01 Nov, 07:31


🌸🍃🌸🍃

#سواد_زندگي

اعتماد به نفس ، اولین گام به سوی موفقیت است !
اگر شما سه خصلت :
انتقاد پذیری
پوزش خواهی و
شکرگذاری را در خود پرورش دهید .

مطمئن باشید که موفقیت به زودی
در خانه تان را می زند ...

@DastaneRastan57

داستان راستان

31 Oct, 18:28


🌸🍃🌸🍃

#نیایش_شبانه

خدایا،شرمنده ام از زیادی گناهانی که انجام داده ام ،شرمنده ام.
خدایا از قدر نشناسی خودم ، ازاین که هر روز باعث ناراحتی تو می شوم شرمسارم.
خدایا چه بگویم ازکدامین گناهم نزد تو طلب عفوکنم.خدایا به کدامین گناه اشک شرم از دیده جاری سازم.
هروقت که خواستم زبان به حمد وثنایت بگشایم.اشک در دیدگانم جمع شدوبغض شرم وپشیمانی ازگناهان دیگرمجال سخن گفتنم نداد.

خدایا ،مرا ازاین منجلابی که درآن گرفتارشده ام نجاتم ده.به این پرنده ی اسیر پر وبالی ده تا خودش را ازاین قفس رهایی بخشد وطعم آزادی ورهایی را تجربه کند .


@DastaneRastan57

داستان راستان

31 Oct, 18:28


🌸🍃🌸🍃

مدرسه‌ای دانش‌آموزان را با اتوبوس به اردو می‌برد. در مسیر حرکت، اتوبوس به یک تونل نزدیک می‌شود که نرسیده به آن تابلویی با این مضمون دیده می‌شود: «حداکثر ارتفاع سه متر»
ارتفاع اتوبوس هم سه متر بود ولی چون راننده قبلا این مسیر را آمده بود با کمال اطمینان وارد تونل می‌شود اما سقف اتوبوس به سقف تونل کشیده می‌شود و پس از به وجود آمده صدایی وحشتناک در اواسط تونل توقف می‌کند.

پس از آرام شدن اوضاع مسئولین و راننده پیاده شده و از دیدن این صحنه ناراحت می‌شوند. پس از بررسی اوضاع مشخص می‌شود که یک لایه آسفالت جدید روی جاده کشیده‌اند که باعث این اتفاق شده و همه به فکر چاره افتادند؛ یکی به کندن آسفالت و دیگری به بکسل کردن با ماشین سنگین دیگر و غیره.

اما هیچ کدام چاره‌ساز نبود تا اینکه پسربچه‌ای از اتوبوس پیاده شد و گفت: «راه حل این مشکل را من می‌دانم!» یکی از مسئولین اردو به پسر می‌گوید: «برو بالا پیش بچه‌ها و از دوستانت جدا نشو!» پسربچه با اطمینان کامل می‌گوید: «به خاطر سن کم مرا دست کم نگیرید و یادتون باشه که سر سوزن به این کوچکی چه بلایی سر بادکنک به آن بزرگی می‌آورد.»

مرد از حاضر جوابی کودک تعجب کرد و راه‌حل را از او خواست. بچه گفت: «پارسال در یک نمایشگاهی معلم‌مان یادمان داد که از یک مسیر تنگ چگونه عبور کنیم و گفت که برای اینکه دارای روح لطیف و حساسی باشیم باید درون‌مان را از هوای نفس و باد غرور و تکبر و طمع و حسادت خالی کنیم و در این صورت می‌توانیم از هر مسیر تنگ عبور کنیم و به خدا برسیم.»
مسئول اردو از او پرسید: «خب این چه ربطی به اتوبوس دارد؟»

پسربچه گفت: «اگر بخواهیم این مسئله را روی اتوبوس اجرا کنیم باید باد لاستیک‌های اتوبوس را کم کنیم تا اتوبوس از این مسیر تنگ و باریک عبور کند.» پس از این کار اتوبوس از تونل عبور کرد.

خالی کردن درون از هوای کبر و غرور و نفاق و حسادت رمز عبور از مسیرهای تنگ زندگی است.

حدیثی از معصوم

امام کاظم(علیه السلام)مےفرمایند:

زراعت درزمین هموار می روید، نه برسنگ سخت!
و چنین است که حکمت در دلهای متواضع جای
می گیرد نه در دل های متکبر. خداوند
متعال ،تواضع را وسیله عقل، و تکبر را وسیله
جهل قرار داده است.

#تحف_العقول_ص٣٩٦


@DastaneRastan57‌

داستان راستان

31 Oct, 17:48


🌸🍃🌸🍃

خاله‌م یه پسر کوچولو داره، خیلی بچه ی با نمک و شیطونیه. هر وقت کسی اذیتش کنه یا چیزی ناراحتش کنه و میخواد گریه کنه، سریع میدوه تو بغل مامانش و سرشو مچسبونه به شونه مادرش؛ پسر بچه فهمیده که تنها پناهگاهش مادرشه!
یه روز خیلی اذیت می‌کرد و مامانشو کلافه کرده بود که یهو پاش خورد به لیوان و آبو ریخت رو فرش. مادرشم سرش داد کشید و زد رو دست بچه...

ما میدونستیم تا اتفاقی بیفته میره بغل مادرش (پناهگاهش) ولی اینبار‌ خود‌ پناهگاه ازش ناراحت بود!

یهو دیدیم دوید رفت تو بغل همون مادری که سرش داد زده بود و سرشو گذاشت رو شونه ‌ش. چون تنها پناهگاهش همون مادرش بود! چاره ای نداشت!

اینم درست مثل داستان ما آدم‌هاست، وقتی از چیزی ناراحت ‌و ناامید میشیم، میریم سراغ پناهگاهمون‌‌ یعنی خدا! حتی موقعی که گناهی مرتکب میشیم، بازم میریم سراغ خودش و ازش کمک می‌خوایم، اونم انقدر بزرگه که مارو میبخشه

کاش تا جایی که میتونیم پناهگاهمونو ناراحت نکنیم، چون اگه دستمونو ول کنه نابود میشیم...


@DastaneRastan57

داستان راستان

31 Oct, 17:34


🌸🍃🌸🍃

#حدیث_روز

امام صادق علیه‌السلام فرمودند:

اِذا کانَ یَومُ القِیامةِ نَشَر اللّهُ تَعالَى رَحمَتَهُ حَتّى یَطمَعَ اِبْلیسُ فى رَحمَتِهِ

هنگامى که روز قیامت مى‌شود خداوند آن چنان رحمتاش را مى‌گستراند که حتى ابلیس در رحمت او طمع مى کند....

الأمالي للصدوق ج۱ ص۲۰۵


@DastaneRastan57

داستان راستان

31 Oct, 16:11


🌸🍃🌸🍃

امام حسن عسکری (ع)؛

سخاوت و بخشندگی اندازه ای دارد،
اگر از آن بیشتر شود،" اسراف است "

حزم و دوراندیشی نیز حدّی دارد،
اگر بیش از آن شود، " ترس است "

میانه روی در خرج هم اندازه ای دارد،
اگر افراط شود، " بُخل است "

شجاعت نیز اندازه ای دارد، اگر از آن بیشتر
شود، "تهوّر و بی باکی است "

عبادت به زیاد روزه گرفتن و نماز خواندن
نیست؛ بلکه عبادت این است که در امر
(مخلوقات) خداوند بسیار تفکّر شود

#تحف_العقول_حراني_ص٣٦٢



@DastaneRastan57

داستان راستان

31 Oct, 09:00


🌸🍃🌸🍃

اگر دعایت به اجابت نرسید مواظب این سه حالت باشید :

مأیوس نشوی از رحمت خدا زیرا به اجابت نرسیدن دعا ممکن است به سبب گناهان تو باشد که مانع اجابت است پس در صدد رفع آن به توبه و تهذیب نفس

ترک دعا نکن

راضی باش به تقدیر الهی تاهمان رضای تو باعث اجابت دعایت بشود.

امام حسن(ع)می فرماید :
من ضامنم از برای کسی که در قلب اوچیزی خُطور نکند بجز رضای وخوشنودی به قضای خدا این که دعا کند پس مستجاب شود.


#گنجهاي_معنوي

@DastaneRastan57

داستان راستان

31 Oct, 08:13


🌸🍃🌸🍃

#حکایت_آموزنده

روزی، مردی به مهمانی «سلیمان دارایی» رفت. سلیمان هرچه در خانه داشت جلوی او گذاشت، كمی نان خشك بود و مقداری نمك و كوزه ای آب. او با روی خوش از مهمان خود پذیرایی می كرد و زیر لب شعر می خواند كه: « چشمِ تر و نانِ خشك و روی تازه! »

مرد مهمان چشمش كه به نان افتاد گفت: « ای كاش كمی پنیر هم بود تا با این نان می خوردیم. » سلیمان بلند شد و به بازار رفت. قبای خود را در دكانی گرو گذاشت و به جای آن كمی پنیر گرفت و آورد.

مهمان نان و پنیر را خورد و گفت: « خدا را شكر، من آدم قانعی هستم، روزی من همین بود كه خوردم. راضی هستم به رضای خدا. »

سلیمان گفت: « اگر به آنچه خدا داده بود راضی بودی، قبای من در بازار به گرو نمی رفت.»

#جوامع_الحکایات
#محمد_عوفی


@DastaneRastan57

داستان راستان

31 Oct, 08:13


🌸🍃🌸🍃

#سوادزندگی

به پاهای خودت
موقع راه رفتن نگاه کن....
دائما یکی جلو هست و یکی عقب...
نه جلویی بخاطر جلو بودن مغرور میشه...
نه عقبی چون عقب هست شرمنده و ناراحت...
چون میدونن شرایطشون دائم عوض میشه...
روز های زندگی ما هم دقیقا همین حالته...
دنیا دو روزه...
روزی باتو ، روزی علیه تو...
روزی که با توهست،مغرور نشو...
روزی که علیه تو هست،ناامید نشو...

#هردوميگذرد

@DastaneRastan57

داستان راستان

30 Oct, 19:46


🌸🍃🌸🍃

#نیایش_شبانه

خدایا...

سلامت دل‌ هاي ما را در ياد كردِ بزرگيِ خود قرار ده،

و آسايش بدن‌ هاي ما را در سپاسگزاري نعمتِ خويش،

و گويايي زبان‌ هاي ما را در وصف آنچه به ما داده‌اي.



@DastaneRastan57

داستان راستان

27 Oct, 19:24


آیت الله العظمی وحید خراسانی : ... حرز حضرت جواد،آن حرزي كه از آيات عظماي الهي است و اسرار آن حرز نزد اهلش مخزون است....

👈حرز امام جواد (ع) دارای اسناد بسیار معتبری می باشد و دارای خواص زیادی از جمله #کاهش_بلا، دفع #چشم_زخم و... است.
#به_ازای_خرید_از_تخفیفات_و_هدایای_ویژه_برخوردار_شوید
🌿🌸☘️
جهت کسب اطلاعات بیشتر و سفارش انواع حرز به کانال دیگر ما مراجعه فرمایید:
https://t.me/herz_e_Emam_javad
با ارسال عدد ۱ به شماره
09130728736
در تمامی شبکه های اجتماعی پاسخگو هستیم.

داستان راستان

27 Oct, 19:24


اکثر مراجع قضا کردن نمازها به دلیل اشتباه در #غسل_واجب را لازم میدانند.  به همین دلیل دو کانال سوالات #شرعی(غسل، وضو، روزه...) :
https://t.me/joinchat/AAAAAERq2ldrcPCMN-OEgA
و سوالات شرعی #بانوان(تتو، لکه بینی، غسل بانوان...) :
https://t.me/+QaVBXKIIWByd--_B
راه اندازی گردیده است

داستان راستان

27 Oct, 19:24


🌸🍃🌸🍃

#نيايش_شبانه

خدایا! ایمان دارم که
بین من و تو هر چه هست
خواهی بخشید؛
دعایم آن است یاری ام کنی
که وقت بازگشت و دیدار تو
حق‌الناسی بر گردنم نباشد

@DastaneRastan57

داستان راستان

27 Oct, 19:23


🌸🍃🌸🍃

#داستان_آموزنده

گویند رستم در نبرد نتوانست بر اسفندیار غالب شود. مجبور شد تا چشمان اسفندیار را کور کند.
در نبرد، دست بر درخت بیدی برد و شاخه آن شکست و در چشم اسفندیار کرد تا چشمش کور شد و رستم پهلوان گشت.
پیرمردی در نبرد حاضر بود و نبرد را می دید، با دیدن این صحنه گفت: پناه بر خدای بزرگ....
پرسیدند چه شد که چنین به هیجان آمدی؟ گفت: 20 سال پیش اسفندیار نوجوانی بود که بچه یتیمی بر او خندید. اسفندیار عصبانی شده و از درخت بیدی که این جا بود، شاخه ای شکست و آن قدر بر سر و صورت او زد که چشمانش کور شد.
طفل یتیم خون چشمش با اشک چشم اش آمیخت و شاخه درخت بید را گرفت و انتهای شکسته شاخه را نزدیک چشمش آورد و خون و اشک چشمش بر آن مالید و بر زمین فرو کرد و گفت: ای شاخه درخت بید، مرا با تو به ناحق و با تکیه بر زور بازوی اش، اسفندیار کور کرد. من تو را به نیت دادخواهی بر زمین زدم، اگر من زنده هم نبودم، تو عمرت بر زمین خواهد بود، انتقام مرا از ظالم بگیر. وگرنه در آن دنیا تو را نخواهم بخشید که مرا با تو کور کرده است.

چند سال بعد آن طفل یتیم با دوستانش صحرا رفت و چند گرگ به آنها حمله کردند. دوستانش فرار نمودند اما او نابینا بود و راه را نتوانست پیدا کند و طعمه گرگ ها شد. و نتوانست انتقام خود را بگیرد ولی این شاخه درخت پیام او را شنید و با او پیمان بست و کنون بعد از سالها پیمان خود را عملی کرد و با هدیه شاخه ای از خود به دست رستم، چشمان ظالم را کور کرد.

@DastaneRastan57

داستان راستان

27 Oct, 17:33


🌸🍃🌸🍃

در قران کریم ۹ آرزویی که انسان
بعد از مرگ می کند ذکر شده است .

1⃣ يَا لَيْتَنِي كُنْتُ تُرَابًا
ﺍﮮ ﮐﺎﺵ ! خاک میبودم ‏
(ﺳﻮﺭة النبأ‏ء 40)
2⃣ يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِي
ﺍﮮ ﮐﺎﺵ ! برای آخرت خود چیزی میکردم.‏( ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻟﻔﺠﺮ 24 ‏)
3⃣ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتَابِيَهْ
ﺍﮮ ﮐﺎﺵ ! نامه اعمالم برایم داده نمی شد.‏(ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻟﺤﺎﻗﺔ 25)
4⃣ يَا وَيْلَتَىٰ لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا
ﺍﮮ ﮐﺎﺵ ! فلان انسان را به دوستی نمیگرفتم ‏(ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻟﻔﺮﻗﺎﻥ 28 )
5⃣ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا
ﺍﮮ ﮐﺎﺵ ! فرمانبرداری الله و رسولش صلی الله علیه و آله و سلم را میکردیم.
‏(ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻷﺣﺰﺍﺏ 66)
6⃣ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا
ﺍﮮ ﮐﺎﺵ ! راه و روش رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را تعقیب میکردم
‏(ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻟﻔﺮﻗﺎﻥ 27)
7⃣ يَا لَيْتَنِي كُنتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِيمًا
ﺍﮮ ﮐﺎﺵ ! من هم با آنها میبودم حال کامیابی بزرگ حاصل میکردم
‏(ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻟﻨﺴﺎﺀ 73‏)
8⃣ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُشْرِكْ بِرَبِّي أَحَدًا
ﺍﮮ ﮐﺎﺵ ! با رب خود کسی را شریک نمییآوردم.‏(ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻟﻜﻬﻒ 42)
9⃣ يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِين
ﺍﮮ ﮐﺎﺵ ! راهی برابر شود که دوباره به دنیا برگردیم و نشانی های رب خود را انکار نکنیم و از جمله مومنین شویم
‏(ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻷﻧﻌﺎﻡ 27)

خداوند متعال همه ما را هدایت به صراط المستقیم نماید .

آﻣِﻴﻦ ﻳَﺎ ﺭَﺏَّ ﺍﻟْﻌَﺎﻟَﻤِﻴْﻦ


@DastaneRastan57

داستان راستان

27 Oct, 16:45


🌸🍃🌸🍃

#حدیث_روز

امیرالمومنین علی‌علیه‌السلام فرمودند:

مَنِ اِسْتَحْکَمَتْ لِی فِیهِ خَصْلَةٌ مِنْ خِصَالِ اَلْخَیْرِ اِحْتَمَلْتُهُ عَلَیْهَا وَ اِغْتَفَرْتُ فَقْدَ مَا سِوَاهَا وَ لاَ أَغْتَفِرُ فَقْدَ عَقْلٍ وَ لاَ دِینٍ لِأَنَّ مُفَارَقَةَ اَلدِّینِ مُفَارَقَةُ اَلْأَمْنِ فَلاَ یَتَهَنَّأُ بِحَیَاةٍ مَعَ مَخَافَةٍ وَ فَقْدُ اَلْعَقْلِ فَقْدُ اَلْحَیَاةِ وَ لاَ یُقَاسُ إِلاَّ بِالْأَمْوَاتِ.

کسی را که آگاه شوم بر یکی از صفات خوب استوار است، بپذیرم و از نداشتن صفات دیگرش بگذرم ولی از نداشتن عقل و دین چشم نمی پوشم زیرا جدائی از دین جدائی از امنیت است و زندگی با هراس گوارا نباشد و فقدان عقل فقدان زندگی است (زیرا بی خردان) فقط با مردگان مقایسه شوند و بس.

الکافی , جلد ۱ , صفحه ۲۷


@DastaneRastan57

داستان راستان

27 Oct, 15:53


اکثر مراجع قضا کردن نمازها به دلیل اشتباه در #غسل_واجب را لازم میدانند.  به همین دلیل دو کانال سوالات #شرعی(غسل، وضو، روزه...) :
https://t.me/joinchat/AAAAAERq2ldrcPCMN-OEgA
و سوالات شرعی #بانوان(تتو، لکه بینی، غسل بانوان...) :
https://t.me/+QaVBXKIIWByd--_B
راه اندازی گردیده است

داستان راستان

27 Oct, 15:53


آیت الله العظمی وحید خراسانی : ... حرز حضرت جواد،آن حرزي كه از آيات عظماي الهي است و اسرار آن حرز نزد اهلش مخزون است....

👈حرز امام جواد (ع) دارای اسناد بسیار معتبری می باشد و دارای خواص زیادی از جمله #کاهش_بلا، دفع #چشم_زخم و... است.
#به_ازای_خرید_از_تخفیفات_و_هدایای_ویژه_برخوردار_شوید
🌿🌸☘️
جهت کسب اطلاعات بیشتر و سفارش انواع حرز به کانال دیگر ما مراجعه فرمایید:
https://t.me/herz_e_Emam_javad
با ارسال عدد ۱ به شماره
09130728736
در تمامی شبکه های اجتماعی پاسخگو هستیم.

داستان راستان

27 Oct, 15:53


🌸🍃🌸🍃

#دفترهاي_اعمال_انسان

سه دفتری که خداوند اعمال بندگان
را در آن‌ها ثبت می‌کند

پیامبراکرم(ص) فرمود:
برای اعمال بندگان سه دفتر هست؛

دفتری که خدا چیزی از آن نمی‌آمرزد.
دفتری که خدا به آن اهمیت نمیدهد.
دفتری که از هیچ چیز آن نمی گذرد.

سپس فرمود: دفتری که خدا
چیزی از آن را نمی‌آمرزد، شرک به خدا است.
دفتری که خدا به آن اهمیت نمی‌دهد، ستمی است که بنده میان خود و خدا به خویشتن کرده است. مانند روزه‌ای که خورده
یا نمازی که ترک کرده و خداوند اگر بخواهد آنرا می‌بخشد و از آن می گذرد.
و اما دفتری که خداوند از هیچ چیز آن نمی‎گذرد ستمهائی است که بندگان به یکدیگر کرده‌اند که ناچار باید تلافی شود.


#نصايح_آية_الله_مشكيني

@DastaneRastan57

داستان راستان

27 Oct, 12:06


🌸🍃🌸🍃

روزی کفاشی در حال تعمیر کفشی بود ناگهان سوزن کفاشی در انگشتش فرو رفت از شدت درد فریادی زد سوزن را چند متر دور تر پرت کرد .
مردی حکیم که از ان مسیر عبور می کرد ماجرا را دید سوزن را اورد به کفاش تحویل داد و شعری را زم زمه کرد

درختی که پیوسته بارش خوری
تحمل کن انگه که خارش خوری .

این سوزن منبع درامد توست این همه فایده حاصل کردی یک روز که از ان دردی برایت امد ان را دور می اندازی!

درس اخلاقی اینکه اگر از کسی یا وسیله ای رنجشی امد بیاد اوریم خوبی های که از جانب ان شخص یا فوایدی که از ان حیوان وسیله یا درخت در طول ایام به ما رسیده ,
ان وقت تحمل ان رنجش اسان تر می شود ...


@DastaneRastan57

داستان راستان

27 Oct, 09:45


🌸🍃🌸🍃

عوالم 4 گانه هستی

عالم ناسوت:
عالمی است که ناس یا انسان‌ها٬ اجنه٬ حیوانات٬ جمادات و نبادات در آن قرار دارند.

عالم ملکوت:
عالمی است که مالک دارد و جسم برزخی به آنجا می‌رود و وقتی خواب می‌بینیم به آن عالم می‌رویم و روح انسان وقتی می‌میرد وارد آن عالم می‌شود.
به عالم ملکوت عالم مثال هم می‌گویند که موجود است و واقعیت دارد ولی کسی نمی‌داند کجاست و از چه جنسی درست شده است.

عالم جبروت:
عالم جبر است که در آن فرشتگان مجبور به عبادت خالق یکتا هستند. هزاران فرشته که عقل محض و بدور از هر گونه شهوت هستند٬ در آن قرار دارند که خدا را تسبیح می‌گویند و اوامر او را بی‌چون و چرا و بی‌کم و کاست اجرا و اطاعت می‌نمایند.

عالم لاهوت:
همان عالم الوهیت و الله است که در آن عالم، صفات و ذات و جمال و معرفت خدا قرار دارد و برای کسی فهم کامل آن ممکن نیست.


@DastaneRastan57

داستان راستان

27 Oct, 08:01


🌸🍃🌸🍃

روزي حضرت رسول اكرم (ص) از شيطان پرسيدند: اي ملعون چرا مانع از صدقه دادن مي شوي؟ شيطان گفت: اي رسول خدا اگر اره اي بر سرم گذارند و مانند درخت اره ام كنند برايم راحت تر است از تحمل صدقه دادن اشخاص. حضرت فرمودند: چرا از صدقه دادن مردم ناراحتي؟شيطان جواب داد: در صدقه پنج خصلت است:
1- مال را زياد مي كند.
2- مريضان را شفا مي دهد.
3- بلاها را دفع مي كند.
4- صدقه دهندگان به سرعت از پل صراط عبور مي كنند.
5- بدون حساب وارد حساب مي شوندو عذابي برايشان نيست.
رسول اكرم (ص) پس از شنيدن اين سخنان از شيطان به او فرمودند: خدا عذابت را زياد کند.

@DastaneRastan57

داستان راستان

27 Oct, 07:13


🌸🍃🌸🍃

در زمان پهلوی می‌خواستند در منطقه بهارستان تهران، اطراف ساختمان مجلس، شوراى ملّى را بسازند و بايد ۳۵ خانه خراب می‌شد، به اطلاع صاحبان خانه‌ها رساندند كه خانه شما را مترى فلان مقدار می‌خریم. هر كس اعتراض دارد، بنويسد تا رسيدگى شود، هيچ‏كس به‌جز مرحوم آیت الله حسینعلی راشد تربتی اعتراض نكرد، اين جريان خيلى بر مسؤولين گران آمد و گفتند: فقط یک آخوند، اعتراض كرده، بعد مرحوم راشد را دعوت كردند و آماده شدند تا به بهانه این اعتراض او را تحقیرش نمايند.
نزد ایشان آمدند، بعد از سلام و احوال‏پرسى پرسيدند اعتراض شما چيست؟ گفت: حقيقتش اين است اين خانه را من سال‌ها قبل و به قيمت خيلى كم خریده‌ام و در اين مدت‌زمان طولانى مخروبه شده و به نظر من قيمتى كه شما پيشنهاد کرده‌اید، زياد است!
من راضى نيستم از بیت‌المال مردم قيمت بيشترى براى خانه‌ام بگيرم.
بهت و تعجّب همه را فراگرفت و يكى از اعضاى كميسيون كه از اقلیت‌های دينى بود، از جا برخاست و مرحوم راشد را بوسيد و گفت: اگر اسلام اين است، من آماده‌ام براى مسلمان شد.

با اقتباس و ویراست از کتاب جرعه‌ای از دریا

@DastaneRastan57

داستان راستان

27 Oct, 07:13


🌸🍃🌸🍃

#سوادزندگی

از همین لحظه هرکی ازت پرسید حالت چطوره؟
بگو خوبم، عاااالی ام...
عالیم یعنی
حال من باید عالی باشه...
حتی اگه بد بد بدم هستی...
بگو عاااالیم...
عالیم دروغ به خودت نیست، عالیم فریب نیست، این یعنی چند ثانیه بعدش عالی میشی...
با قدرت، مثبت اندیش باش...
قانون اندیشه ها یک قانون بسیار بسیار قدرتمنده...
فکر ما، زندگی ما رو تغییر میده...
فکر های خوب و مثبت کنید...
نترسید، از همین لحظه شروع کنید...
من که عالیم...
شما چطور؟!

@DastaneRastan57

داستان راستان

26 Oct, 19:45


🌸🍃🌸🍃

#نیایش_شبانه

مهربان خدای من بهترین درسها را در زمان سختی آموختم و دانستم صبور بودن با تمام سختی اش یک ایمان است و در نهایت حلاوت شیرینی دارد و خویشتن داری یک عبادت فهمیدم ناکامی به معنای تاخیر است، نه شکست و خندیدن یک نیایش است و انتقال حال خوب به دیگران

فهمیدم جز به تو نمی توان امید داشت و جز با عشق به تو نمی توان زندگی کرد،
‎دریافتم که همه چیز فقط به دست ذات مقدس توست

پروردگارا ما را در پناه خود قرار بده
ما خدایی داریم که با وجود بودنش همه چیز حل میشود


@DastaneRastan57

داستان راستان

26 Oct, 19:45


🌸🍃🌸🍃

🔻بهشت و جهنّم همین‌جاست🔻

قرآن کریم می‌فرماید: #جهنم همین الان، و در همین دنیا، گنهکاران و کافران رو احاطه کرده.🔥
یعنی گنهکاران همین الان توی #جهنم هستند، ولی خودشون نمی‌فهمند.🔥😱😨

🕋 إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةٌ بِالْکٰافِرِینَ (توبه/۴۹)

همانا #جهنم بر کافران احاطه دارد.


این احاطه‌ی #جهنم به کافران، به خاطرِ احاطه‌ی #گناهان بر وجود اونهاست:👇

کسی که دروغ میگه، با این دروغ آتیش به زندگی خودش میزنه، هرچند خودش این آتیش رو نبینه.😱

کسی که مالِ یتیم رو به ناحق میخوره، به فرموده‌ی قرآن این شخص داره آتیش میخوره، ولی خودش نمی‌فهمه.😰

کسی که دیگران رو با زبونش آتیش میزنه و اونها رو تحتِ فشار قرار میده، این داره خودش رو آتیش میزنه و تحت فشارِ قبر قرار میده، هر چند الان نمی‌فهمه.😨


بعد از مرگ فقط پرده‌ها کنار میره، و او این آتیشها رو میبینه... جهنّمی که برای خودش درست کرده رو می‌بینه.🔥
وگرنه #جهنم همین الان گنهکاران و کافران رو احاطه کرده.

والبته برعکسش هم هست.♻️

#بهشت هم همین الان مومنین و خوبان رو احاطه کرده.🍃🌸
مومنین توی همین دنیا، با اعمال صالح، خودشون رو توی بهشت جا می‌کنند.😌😇

کسی که خوش اخلاقه، کسی که دروغ نمیگه، غیبت نمی‌کنه، آبروی مردم رو حفظ می‌کنه، مردم آزاری نمی‌کنه و... همین الان توی بهشته.☺️

✅️ #قیامت فقط پرده‌ها کنار میره، و این بهشت و جهنم آشکار میشه.


@DastaneRastan57

داستان راستان

26 Oct, 17:45


🌸🍃🌸🍃

رسول خدا صلى الله عليه و آله شبى در خانه همسرشان امّ سلمه بود. نيمه شب از خواب برخاست و در گوشه تاريكى مشغول دعا و گريه زارى شد.
امّ سلمه كه جاى رسول خدا صلى الله عليه و آله را در رختخوابش ‍ خالى ديد، حركت كرد تا ايشان را بيابد. متوجه شد رسول اكرم صلى الله عليه و آله در گوشه خانه ، جاى تاريكى ايستاده و دست به سوى آسمان بلند كرده اند. در حال گريه مى فرمود:
خدايا! آن نعمت هايى كه به من مرحمت نموده اى از من نگير!
مرا مورد شماتت دشمنان قرار مده و حاسدانم را بر من مسلط مگردان !
خدايا! مرا به سوى آن بديها و مكروههايى كه از آنها نجاتم داده اى برنگردان !
خدايا! مرا هيچ وقت و هيچ آنى به خودم وامگذار و خودت مرا از همه چيز و از هر گونه آفتى نگهدار!
در اين هنگام ، امّ سلمه در حالى كه به شدت مى گريست به جاى خود برگشت . پيامبر صلى الله عليه و آله كه صداى گريه ايشان را شنيدند به طرف وى رفتند و علت گريه را جويا شدند.
امّ سلمه گفت :
- يا رسول الله ! گريه شما مرا گريان نموده است ، چرا مى گرييد؟ وقتى شما با آن مقام و منزلت كه نزد خدا داريد، اين گونه از خدا مى ترسيد و از خدا مى خواهيد لحظه اى حتى به اندازه يك چشم به هم زدن به خودتان وانگذارد، پس واى بر احوال ما!
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند:
- چگونه نترسم و چطور گريه نكنم و از عاقبت خود هراسان نباشم و به خودم و به مقام و منزلتم خاطر جمع باشم ، در حالى كه حضرت يونس عليه السلام را خداوند لحظه اى به خود واگذاشت و آمد بر سرش آنچه نمى بايست !

‏#داستانهاي_بحارالانوار

@DastaneRastan57

داستان راستان

26 Oct, 17:10


🌸🍃🌸🍃

#حدیث_روز

امام صادق علیه‌السلام فرمودند:

إِنَّ اللَّهَ جَبَلَ النَّبِیِّینَ عَلَی نُبُوَّتِهِمْ فَلَا یَرْتَدُّونَ أَبَداً وَ جَبَلَ الْأَوْصِیَاءَ عَلَی وَصَایَاهُمْ فَلَا یَرْتَدُّونَ أَبَداً وَ جَبَلَ بَعْضَ الْمُؤْمِنِینَ عَلَی الْإِیمَانِ فَلَا یَرْتَدُّونَ أَبَداً وَ مِنْهُمْ مَنْ یُعِیرُ الْإِیمَانَ عَارِیَّةً فَإِذَا هُوَ دَعَا وَ أَلَحَّ فِی الدُّعَاءِ مَاتَ عَلَی الْإِیمَانِ

خداوند پیامبران را برای پیامبری خلق نموده و هیچ تغییری در هدفی که برایش خلق شده اند، در آنان رخ نمی دهد. و خداوند اوصیاء را برای وصایت خلق نموده که در این باره نیز هیچ تغییری رخ نخواهد داد. و برخی از مؤمنان را بر ایمانشان خلق نموده که اینان تا ابد مؤمن باقی می‌مانند اما عده ای هستند که ایمان به آن‌ها به عاریت داده می‌شود که اگر به درگاه خداوند دعا و اصرار ورزند، با ایمان از دنیا می‌روند.
 
بحارالانوار - جلد ۶۶، صفحه ۲۲۰


@DastaneRastan57

داستان راستان

26 Oct, 16:21


🌸🍃🌸🍃

عدم شناخت و یقین به سرای آخرت
و بهشت موعود حضرت حق، باعث می‌شود که انسان، گرفتارِ دنیا شده و تمام لذت‌ها و خوشی‌ها را در دنیا نقد بداند و آخرت را نسیه.
در حالی که نسیه دنیاست و آخرت نقد.

علت اینکه ما تمام خوشی‌ها را در این دنیا می‌بینیم به‌خاطر عدم یقین به جهان آخرت است.
فرض کنیم می‌خواهیم کسی را که اصلاً شمال را ندیده است از كوير به شمال ببریم. این فرد در مسیر جاده یک درختی می‌بیند و پای درخت می‌نشیند و خیلی خوشحال است و پای آن درخت سبز می‌خواهد خانه‌ای بسازد تا آرام شود.
رهگذری به او می‌رسد و می‌گوید: «وقت خود را در این بیابان زیر این درخت هدر نده. برای تو ویلایی زیبا در کنار دریا مشرف به کوه و جنگل با تمام امکانات است.»
این فرد اگر به گفته‌ی رهگذر یقین کند نشستن زیر آن تک درخت برای او اصلاً شیرین نمی‌شود و دنبال زندگی لایق به خود است که خدا وعده فرموده است. اگر یقین کرد دیگر تاب نشستن در زیر آن درخت را ندارد و خود را برای رفتن آماده می‌کند و از کوچ نمی‌ترسد؛ اما اگر به وعده‌ی رهگذر، باور نکند همانجا گرفتار می‌شود و از ویلایی که برای او بود محروم می‌شود.

@DastaneRastan57

داستان راستان

26 Oct, 15:27


🌸🍃🌸🍃

يك روز چند نفر از اطرافيان سلطان محمود غزنوى به حسن ميمندى وزير دانشمند سلطان محمود گفتند: امروز پادشاه هنگام مشورت در مورد فلان موضوع، به تو چه گفت؟
حسن ميمندى جواب داد: آنچه گفته، از شما نيز پوشيده نيست.
گفتند: شاه آنچه را با تو گويد، روا نداند كه به امثال ما بگويد.
حسن ميمندى گفت: سلطان به اتكاى اينكه مى داند من راز او را فاش نمى كنم با من مشورت مى كند، بنابراين شما هم آن را از من نپرسيد و افشاى آن را از من نخواهيد.

#گلستان_سعدي

@DastaneRastan57

داستان راستان

25 Oct, 15:35


پیام یکی از مشتریان حرزامام جواد(ع) :
"سلام
میخواستم تشکر کنم ازتون بابت بازوبند حرز امام جواد (ع) که حدود 40 روزه که این را گرفتم هم از نظر #کسب_وکار مشتریم زیادتر شده هم واقعا #دفع_بلاست که خیلی کم شده برام...."
#به_ازای_خرید_از_تخفیفات_و_هدایای_ویژه_برخوردار_شوید.
🌿🌸☘️
اطلاعات بیشتر و سفارش انواع حرز :
https://t.me/+UkUo82mWaxWPi_Ff

داستان راستان

25 Oct, 15:35


از نظر اکثر مراجع قضا کردن نمازها به دلیل اشتباه در غسل واجب را حتی بخاطر ندانستن مساله، لازم میدانند. به همین دلیل دو کانال سوالات شرعی(عمومی) :
t.me/joinchat/AAAAAERq2ldrcPCMN-OEgA
و سوالات شرعی بانوان:
https://t.me/+QaVBXKIIWByd--_B
راه اندازی گردید. از بانوان علاقه مند دعوت می شود در هر دو کانال عضو شوند. برای آقایان هم کانال سوالات شرعی(عمومی) انشاءالله مفید هست

داستان راستان

25 Oct, 15:35


🌸🍃🌸🍃

#غيبت

حضرت محمد (ص):

 روز قیامت مردی که اعمال نیک و شایسته انجام داده می آید و در نامه عملش چیزی از حسناتش نمی بیند می گوید پس اعمال نیکی که من در دنیا انجام داده ام کجا است ؟ به او گفته می شود به علت غیبتی که از مردم نمودی حسنات تو به عوض غیبت به آنها داده شده است.

#ارشادالقلوب_ص١١٨

@DastaneRastan57

داستان راستان

25 Oct, 13:57


🌸🍃🌸🍃

طاوس يماني نقل مي‌کند: شبي در مسجد‌الحرام وارد حجر اسماعيل شدم، ديدم امام زين‌‌العابدين علي‌بن‌الحسين(ع) داخل شد و به نماز ايستاد، و به خواست و اراده خداوند بسيار نماز خواند، سپس به سجده رفت. من با خود گفتم: اين شخص، مردي صالح و شايسته از خاندان نيک است، بايد به دعاي او گوش دهم و آن را فرا گيرم. نزديک رفتم، شنيدم که در حال سجده اين دعا را مي‌خواند: «عبيدک بفنائک، مسکينک بفنائک، فقيرک بفنائک، سائلک بفنائک». بارالها! بنده کوچک تو به درخانه تو آمده، مسکين و مستکين تو به آستانه تو آمده، فقير و نيازمند تو به درگاهت آمده، و گداي درخواست‌کننده تو در آستانه تو است». طاوس يماني مي‌‌گويد: در هيچ اندوه و گرفتاري اين دعا را نخواندم جز آنکه گرفتاري من برطرف شد.

#بحارالانوار

@DastaneRastan57

داستان راستان

25 Oct, 11:50


🌸🍃🌸🍃

از امام رضا عليه السلام از بهترين بندگان خدا سؤال شد. فرمود:
کسانی هستند که وقتی کارهای نيک انجام می دهند، خوشحال می شوند، و زمانی که کارهای بد انجام می دهند، طلب مغفرت می کنند، و زمانی که به آنها نعمتی عطا می شود، شکرگزارند، و هنگامی که گرفتار می شوند، صبر می کنند، و زمانی که خشمگین می شوند، عفو می کنند.

#تحف_العقول_ص٣٣٢

@DastaneRastan57

داستان راستان

25 Oct, 07:52


🌸🍃🌸🍃

#حکایت_مرغ_بریان

مردی با زن خود بر سر سفره نشسته بود ، میان سفره مرغی بریان نهاده بودند . سائلی به در خانه آنها آمده و درخواست کمک کرد . صاحب خانه از جای حرکت نمود . او را با عصبانیت دور کرد . مدتی گذشت ، آن مرد فقیر شد . به علت تنگدستی زوجه خود را طلاق داد ، زن شوهر دیگری اختیار نمود . اتفاقا باز روزی با شوهر بر سر سفره نشسته بود و مرغی را هم بریان کرده بودند که بخورند . فقیری در خانه آنها را به صدا در آورد . شوهرش گفت : خوب است همین مرغ را به فقیر بدهی ، زن مرغ را برداشت و آن را به فقیر داد .
وقتی که برگشت ، شوهرش متوجّه شد زنش گریه می کند . شوهرش از زن خود سبب گریه را پرسید ؟ گفت : آن فقیر شوهر سابقم بود . حکایت آزردن و کمک نکردن به سائل را برایش شرح داد . شوهرش گفت : به خدا سوگند من همان سائلم که به در خانه شما آمدم و آن مرد مرا رنجانید .


@DastaneRastan57

داستان راستان

25 Oct, 07:04


🌸🍃🌸🍃

روزی جوانی نزد پیامبر - ص - آمد و با کمال گستاخی گفت : ای پیامبر خدا ! آیا به من اجازه می دهی زنا کنم ؟ !
با گفتن این سخن فریاد مردم بلند شد و از گوشه و کنار به او اعتراض کردند . ولی پیامبر - ص - با کمال ملایمت و اخلاق نیک به جوان فرمود : نزدیک بیا .
جوان نزدیک آمد و در کنار پیامبر نشست .
حضرت از او پرسید : آیا دوست داری با مادر تو چنین کنند ؟ گفت : نه ، فدایت شوم . فرمود : همین طور مردم راضی نیستند با مادرشان چنین بشود ، بگو ببینم آیا دوست داری با دختر تو چنین شود ؟ گفت : نه ، فدایت شوم .
فرمود : همین طور مردم درباره دخترانشان راضی نیستند . بگو ببینم آیا برای خواهرت می پسندی ؟ جوان گفت : نه ، ای رسول خدا و در حالی که آثار پشیمانی از چهره او پیدا بود پیامبر - ص - دست بر سینه او گذاشت و فرمود : خدایا قلب او را پاک گردان و گناه او را ببخش و دامان او را از آلودگی به بی عفتی حفظ کن . از آن به بعد ، زشت ترین کار در نزد آن جوان زنا بود .


@DastaneRastan57

داستان راستان

25 Oct, 07:04


🌸🍃🌸🍃

#سوادزندگی

- به دیگران خیره نشوید
زل زدن به دیگران و چـشـم چـرانـی نوعی تعرض به دیگران محسوب می گردد. شما که نمی خواهید بی جهت دیگران را مرعوب خود سازید؟ البته این سخن بدین معنی نیست که در هنگام صحبت کردن با کسی از او برگردانید، روبرگرداندن مخالف برقراری ارتباط چشمی و دور از ادب است.
خیره شدن هم با برقراری ارتباط چشمی تفاوت دارد. بنابراین ارتباط چشمی برقرار کنید ولی به کسی خیره نشوید.

@DastaneRastan57

داستان راستان

24 Oct, 19:45


🌸🍃🌸🍃

#نيايش_شبانه

پروردگارا:
ما بندگان خاشع و خاضع توییم که دربارگاه رحمت ورافت تو قرار گرفته ایم
یاریمان کن تادر وسوسه ها وجاذبه های سقوط آفرین گناه
نلغزیم ودرهمه حال وهمه جا تورا ناظروشاهداعمال خویش ببینیم.


@DastaneRastan57

داستان راستان

24 Oct, 19:44


🌸🍃🌸🍃

🔻برکاتِ آسمان و زمین🔻

بعضی‌ها سوال میکنند:
⁉️ آیا با گناهانِ ما، سیل و زلزله و بلایای طبیعی و... میاد؟؟!🤔

جواب: 👈 این عالم، یک مجموعه‌ی بزرگ از اجزاء مختلف هست، که همه‌شون به هم وابسته‌اند.🌍☀️⛅️
انسان هم یک جزءِ کوچک، از این عالمِ به این بزرگی است.👤

✅️ اگر انسان، رفتارش و حرکاتش، سازگار و همسو با اجزاء دیگه‌ی عالم باشه، اونها هم با انسان سازگار میشن... و برکاتِ آسمان و زمین بسوی او سرازیر میشه.😇

ولی اگر انسان بنای ناسازگاری بزاره، همه‌ی عالم باهاش ناسازگار و سخت‌گیر میشن.😠

قرآن کریم می‌فرماید:
اگر #ایمان و #عملِ شما انسانها درست بشه، برکاتِ آسمان و زمین هم بر شما نازل میشه.👇

🕋 وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ اَلْقُریٰ آمَنُوا وَ اِتَّقَوْا، لَفَتَحْنٰا عَلَیْهِمْ بَرَکٰاتٍ مِنَ اَلسَّمٰاءِ وَ اَلْأَرْضِ، وَلٰکِنْ کَذَّبُوا، فَأَخَذْنٰاهُمْ بِمٰا کٰانُوا یَکْسِبُونَ (اعراف/۹۶)

💢 اگر مردمِ شهرها و آبادی‌ها، #ایمان آورده و #تقوا پیشه کرده بودند، قطعاً درهایِ برکاتِ آسمان و زمین را بر آنان می‌گشودیم؛
💢 ولی آنها آیاتِ ما را تکذیب کردند.
💢 پس ما هم به خاطرِ عملکردشان، آنان را با قهرِ خود گرفتار کردیم.


آمَنُوا وَ اِتَّقَوْا 👈 یعنی #ایمان و #تقوا، درهای برکاتِ آسمان و زمین رو باز میکنه.

وَلٰکِنْ کَذَّبُوا 👈 از اون طرف، تکذیبِ آیاتِ الهی، #غفلت، #گناه و بی‌خبری، درهای خیر رو به روی انسان می‌بنده.

بما كانُوا يَكْسِبُونَ 👈 بستن و گشايش، در اختيارِ خداست، امّا عاملِ محروميّت‌ها و مشكلات، عملكردِ خود ما انسانهاست.

✅️ بی‌تقوایی، تقدیرِ ما رو تغییر میده.

☜ اگر تو زندگی‌ها #برکت نیست..
☜ اگر تو درآمدها #خیر و #برکت نیست‌..
☜ اگر هوای خوب، بارندگیِ خوب، آب و خاکِ سالم و ... نداریم..
☜ اگر گرفتارِ بسیاری از مشکلاتِ زیست‌محیطی هستیم..
☜ اگر آسمون و زمین با ما سر جنگ دارند،
☜ اگر و اگر و اگر..

☝️ یکی از دلایلش #گناهانِ ماست. جدّی بگیریم.

‼️ چون طبق قرآن، آسمون و زمین، و بلکه همه‌ی عالم شعور دارند، و تسبیح خدا رو میگن: یُسَبِّحُ لِلهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْضِِ (جمعه/۱)

🔕 پس با #گناهانِ ما، قهرشون میگیره، و بنای ناسازگاری میذارن، و برکاتشون رو از ما دریغ میکنند.


@DastaneRastan57

داستان راستان

24 Oct, 17:45


🌸🍃🌸🍃

میگویند کوروش برده داری را برانداخت؛
اما
ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﻋﻠﯽ‏( ﻉ‏) ﺑﺎ ﺑﺮﺩﮔﺎﻥ ﻭ ﺟﺰﺍﻣﯿﺎﻥﻭ … ﻫﻢ ﻏﺬﺍ می شد ﻭ ﺣﺘﯽ ﻟﻘﻤﻪ ﺩﺭ ﺩﻫﺎﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺷﺖ…

ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺑﻨﯿﺎﻧﮕﺬﺍﺭﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺑﻮﺩ
ﺍﻣﺎ
ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼﻏﻪ ﯼ ﻋﻠﯽ ‏(ﻉ ‏) ﺯﯾﺒﺎﺗﺮﯾﻦ ﻭ ﺟﺎﻣﻊ ﺗﺮﯾﻦﻣﻨﺸﻮﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺍﺳﺖ …

میگویند کوروش خوش زبان بود
اما
نمیگویند فصاحت و بلاغت کلام علی مرتضی دانشمندان را انگشت بر دهان کرد..

ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺑﻪ ﺍﺩﯾﺎﻥ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺷﺖ
ﺍﻣﺎ
ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﻋﻠﯽ ‏(ﻉ ‏) ﺍﺯ ﻇﻠﻢ ﺑﻪ ﺯﻧﯽ ﯾﻬﻮﺩﯼ ﭼﻨﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﺸﻢ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﯽ ﻓﺮﻣﺎﯾﺪ؟
:ﺍﮔﺮ ﻣﺮﺩ ﺍﺯ ﺩﺍﻍ ﺍﯾﻦ ﻧﻨﮓ ﺑﻤﯿﺮﺩ ﺳﺮﺯﻧﺶ ﻧﺪﺍﺭﺩ …

میگویند کوروش شجاع بود
اما
نمیگویند علی برای احیای دین هشتاد ضربه شمشیر بجان خرید و قوی ترین مبارزان را به خاک ذلت کشاند.

ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﻋﺎﺩﻝ ﺑﻮﺩ
ﺍﻣﺎ
ﺍﺯ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻥ ﺷﻤﻊ ﺑﯿﺖ ﺍﻟﻤﺎﻝ ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﻭ ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﻋﻠﯽ ﭼﻨﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺮﺍﺩﺭﺵ عقیل ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺣﻖ ﺑﯿﺖ ﺍﻟﻤﺎﻝ ﺍﺯ ﻋﻠﯽ ﺗﻘﺎﺿﺎ ﮐﺮﺩ ﻋﻠﯽ ﺑﺎ ﺍﻭ ﭼﻪ ﮐﺮﺩ…

ﻋﺪﺍﻟﺖ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﭼﻮﻥ ﺷﻤﻌﯽ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﻋﻠﯽ ﺑﻮﺩ …


@DastaneRastan57

داستان راستان

24 Oct, 16:52


🌸🍃🌸🍃

#حدیث_روز

امام صادق علیه‌السلام فرمودند:

إِنْ قَدَرْتُمْ أَنْ لَا تُعْرَفُوا فَافْعَلُوا وَ مَا عَلَیْکَ إِنْ لَمْ یُثْنِ عَلَیْکَ النَّاسُ وَ مَا عَلَیْکَ أَنْ تَکُونَ مَذْمُوماً عِنْدَ النَّاسِ إِذَا کُنْتَ عِنْدَ اللَّهِ مَحْمُوداً.

اگر می‌توانید طوری زندگی کنید که هیچ کس شما را نشناسد، پس چنین کنید. و چه اشکالی دارد اگر کسی از مردم تو را تمجید و ثناگویی نکند، و هیچ مانعی ندارد که حتی اگر مردم تو را نکوهش کنند، در صورتی که پیش خدا پسندیده باشی.

بحارالانوار جلد۶۷ صفحه۱۰۹


@DastaneRastan57

داستان راستان

24 Oct, 16:03


🌸🍃🌸🍃

احاديثي در باب بداخلاقي

پیامبرگرامی اسلام صلی الله علیه وآله و سلم :

هر گناهی توبه دارد مگر بداخلاقی، زیرا آدم بداخلاق از هر گناهی که درآید(توبه کند) به گناهی دیگر مےافتد.

#بحارالانوار_ج٧٧ص٤٨

امام على علیه السلام:

هر كس بد اخلاق باشد، خانواده ‏اش از او دلتنگ و خسته مى‏شوند.

#تحف_العقول_ص٢١٤

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم :

هر کس بداخلاق باشد،خودش راعذاب می‌دهدوهرکس غم وغصه او زیاد شود،
تنش رنجورمی‌گردد

#نهج_الفصاحه_ص٧٦٦

پيامبر گرامی اسلام صلى الله عليه و آله و سلم:

مَن اَحزَنَ مُومِناً، ثُمَّ أعطاهُ الدُّنیا لَم یَکُن ذَلِکَ کَفّارَتَهُ وَ لَم یُوجَر عَلَیهِ.

هر که مومنی را اندوهگین کند و در مقابل همه دنیا را به او بدهد، کفاره گناه او نبوده و پاداشی بر کارش نمی گیرد.

#مستدرك_الوسايل_ومستنبط_المسايل_ج٩ص٩٩

امام صادق عليه السلام :

إنَّ سُوءَ الخُلُقِ لِیُفسِدُ العَمَلَ کَمَا یُفسِدُ الخَلُّ العَسَلَ

بد اخلاقی عمل را تباه می کند، همانند سرکه، که عسل را فاسد می کند.

#اصول_كافي_ج٢ص٣٢١

@DastaneRastan57

داستان راستان

24 Oct, 15:17


🌸🍃🌸🍃

ترجمه ي آياتي از قرآن مجيد

و به کسانی که ستم کرده اند متمایل نشوید که آتش (دوزخ) به شما می رسد - و در برابر خداوند برای شما دوستانی نخواهد بود - و سرانجام یاری نخواهید شد.

و در دو طرف روز - (اول و آخر آن) - و نخستین ساعات شب نماز را برپا دار - زیرا خوبیها ، بدیها را از میان می برد - این(مهم) برای پند گیرندگان - پندی است .

و شکیبا باش که خداوند پاداش نیکو کاران را ضایع نمی گرداند .


سوره هود آيات ١١٣،١١٤،١٢٥

@DastaneRastan57

داستان راستان

24 Oct, 11:16


🌸🍃🌸🍃


ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﺪﺍﻧﯽ چقدﺭ ﺑﺮﺍﯼ
ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻣﻬﻢ ﻭ ﻋﺰﯾﺰ ﻫﺴﺘﯽ؟

کافيست ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﺳﺮﺍﻏﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﮕﯿﺮﯼ !
ﻧﻪ ﺍینکه ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﻟﻮﺱ كني، ﻧﻪ ﻫﺮﮔﺰ
ﻓﻘﻂ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﻭﻇﯿﻔﻪ ﯼ ﺳﺮﺍﻍ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺍﺯ ﺣﺎﻝ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ كن ،ﺩﺭ ﺍین صورت ﯾﺎ ﺩﻟﺘﻨﮕﺖ می شوند ﻭ ﯾﺎ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ می ڪنند !
ﺍﮔﺮ ﺩﻟﺘﻨﮓ ﻭ ﻧﮕﺮﺍﻧﺖ ﺷﺪﻧﺪ ﻗﺪﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺪﺍﻥ
ﻭ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻗﯿﻤﺘﯽ كه ﺷﺪﻩ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ كنار ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﺖ كردند، به رﺍﺣﺘﯽ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﺸﺎﻥ كن ...
ﻫﻤﯿﺸﻪ " ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ " ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ، ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻋﻘﻞ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺖ ﻧﯿﺴﺖ...


@DastaneRastan57

داستان راستان

24 Oct, 08:47


🌸🍃🌸🍃

امام علی عليه السلام فرمودند:

مومن کسی است که:
کسبش حلال است.
اخلاقش مهربان و رئوف است.
قلبش سالم از کینه و کدورت است.
زیادی مالش را انفاق کند.
زیادی سخنش را نگه می دارد.
مردم از شرّش در امان باشند و به خیرش امیدوارند.
با انصاف با ديگران برخورد مي كند.

#نصايح_ص٢٨١

@DastaneRastan57

داستان راستان

24 Oct, 07:49


🌸🍃🌸🍃

یکی از آداب قبرستان این است که وقتی کنار قبری میروید، سریع قبر را ترک نکنید، بلکه مدتی کنار قبر بنشینید، زیرا مُرده وجود شما را حس میکند و از بودن شما آرامش میگیرد:

شخصی از امام موسی کاظم (علیه السّلام) سؤال کرد:
مؤمنی که مرده باشد، آیا کسی که قبر او را زیارت می کند، آگاه بدان است؟

امام فرمودند: بله و تا زمانی که بر سر قبر او هست، مرده با او مأنوس گشته و آرامش می یابد.
و زمانی که بلند شده و از کنار قبر میرود، از رفتن او وحشتی به مرده وارد می‌شود.

#اصول_كافي_ج٣ص٢٢٨

@DastaneRastan57

داستان راستان

24 Oct, 07:14


🌸🍃🌸🍃

زنى به خدمت امام صادق عليه السلام رسيد و گفت : فرزندم مسافرت كرده و سفرش طولانى شده و شوق ديدارش در من شديد گشته است دعا فرمائيد زودتر خدا او را به من برگرداند حضرت فرمود : صبر كن. زن رفت و پس از مدتى باز خدمت امام عليه السلام رسيد و عرض كرد كه غيبت فرزندم طولانى شده باز حضرت فرمود : مگر نگفتم صبر كن! زن گفت : اى فرزند رسول خدا ، چقدر صبر كنم‌؟! به خدا قسم كه صبرم تمام شد ، در اين هنگام حضرت به آن زن فرمود : برگرد به خانه‌ات كه فرزندت را خواهى ديد! زن برخاست و به منزلش آمد و ديد كه فرزندش آمده است او را برداشت و به خدمت امام عليه السلام آورد ، و به حضرت عرض كرد : مگر پس از پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلّم) هم وحى مى‌ شود؟! [كه شما از آمدن فرزندم آگاه شديد كه بايد از طريق وحى بوده باشد] حضرت فرمود : نه! و لكن هنگام تمام شدن صبر نوبت فرج مى‌ آيد ، زمانى كه گفتى صبرم تمام شد فهميدم كه خداوند فَرَجَت را به آمدن فرزندت رسانده است‌.

تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة ج ۱۵، ص ۲۶۴


@DastaneRastan57

داستان راستان

24 Oct, 07:14


🌸🍃🌸🍃

#سوادزندگی

- با صدای بلند صحبت نکنید
هنگامی که با صدای بلند صحبت میکنید، بـاعث بالا بردن سطح استرس میان اطرافیان خود میگردید. بـلند صحبت کردن بیانگر آن است که شما قادر به بحث منطقی با دیگران نـیـستید و عجز شما را در استدلال معقولانه نشان می دهد .

@DastaneRastan57

داستان راستان

23 Oct, 19:38


🌸🍃🌸🍃

#نيايش_شبانه

خــــداوندا...

تقـديـرم را زيبـا بنـويـس کمکم کن آنـچه را که تـو زود میخـواهی مـن ديـر نخـواهم و آنـچہ را که تـو ديـر میخواهـی مـن زود نخـواهم!

پـــروردگارا.....

بـه مـن بيـامـوز دوسـت بـدارم کسانـی را که دوستـم ندارند و عشــق بـورزم به کسانی که عـاشـقم نيستند...

بـار الــهی.....

بـه مـن بيـاموز لبخنـد بـزنم بـه کسانی که هرگز تبسمی بـه صورتـم ننـواختند...
و محبـت کنم
بـه کسانی که محبتی درحـقم نکردند.


@DastaneRastan57

داستان راستان

20 Oct, 19:06


👌آیت الله بهجت: یکی از راه های دفع #ترس، همراه داشتن حرز امام جواد(ع) است

👈حرز امام جواد (ع) دارای اسناد بسیار معتبری می باشد و دارای خواص زیادی از جمله #کاهش_بلا، دفع #چشم_زخم و... است.

#به_ازای_خرید_از_تخفیفات_و_هدایای_ویژه_برخوردار_شوید.
🌿🌸☘️
جهت کسب اطلاعات بیشتر و سفارش انواع حرز به کانال دیگر ما مراجعه فرمایید:
https://t.me/herz_e_Emam_javad
ارسال عدد ۱ به شماره
09130728736
در ایتا و سایر شبکه های اجتماعی پاسخگو هستیم.

داستان راستان

20 Oct, 19:06


⁉️کانال سوالات شرعی بانوان
انواع غسل
👩🏻احکام لکه بینی
👁کاشت مژه،تتو
🌸و...
👈🏻در کانال تخصصی سوالات بانوان:

https://t.me/+QaVBXKIIWByd--_B

داستان راستان

20 Oct, 19:06


🌸🍃🌸🍃

#نيايش_شبانه

الهى...
دردهايي هست كه نمي توان گفت
و گفتني هايي هست كه هيچ قلبي محرم آن نيست
الهي...
اشك هايي هست كه با هيچ دوستي نمي توان ريخت
و زخم هايي هست كه هيچ مرحمي آنرا التيام نمي بخشد
و تنهايي هايي هست كه هيچ جمعي آنرا پر نمي كند
الهي...
پرسش هايي هست كه جز تو كسي قادر به
پاسخ دادنش نيست
دردهايي هست كه جز تو كسي آنرا نمي گشايد
قصد هايي هست كه جز به توفيق تو ميسر نمي شود

الهي...
تلاش هايي هست كه جز به مدد تو ثمر نمي بخشد
تغييراتي هست كه جز به تقدير تو ممكن نيست
و دعاهايي هست كه جز به آمين تو اجابت نمي شود
الهي...
قدم هاي گمشده اي دارم كه تنها هدايتگرش تويي
و به آزمون هايي دچارم كه اگر دستم نگيري و مرا به آنها محك بزني، شرمنده خواهم شد.
الهي..
با اين همه باكي نيست
زيرا من همچو تويي دارم
تويي كه همانندي نداري
رحمتت را هيچ مرزي نيست
اي تو خالق دعا و مالك آمیــن


@DastaneRastan57

داستان راستان

20 Oct, 19:06


🌸🍃🌸🍃

یکی ازعلمای اهل بصره می گوید:
روزگاری به فقر وتنگدستی مبتلا شدم تا جایی که من وهمسر وفرزندم چیزی برای خوردن نداشتیم
خیلی بر گرسنگی صبر کردم پس تصمیم گرفتم خانه ام را بفروشم و به جای دیگری بروم.
درراه یکی از دوستانم به اسم
ابانصررا دیدم و او را از فروش خانه باخبرساختم
پس دوتکه نان که داخلش حلوا بود به من داد و گفت :
برو و به خانواده ات بده
به طرف خانه به راه افتادم
در راه به زنی و پسر خردسالش برخورد کردم به تکه نانی که در دستم بود نگاه کرد و گفت : این پسر یتیم و گرسنه است و نمی تواند گرسنگی را تحمل کند چیزی به او بده خدا حفظت کند
آن پسر نگاهی به من انداخت که هیچگاه فراموش نمی کنم .
گفتم : این نان را بگیر و به پسرت بده تا بخورد .
بخدا قسم چیز دیگری ندارم و درخانه ام کسانی هستند که به این غذا محتاج ترند .
اشک از چشمانم جاری شد و درحالی که غمگین و ناامید بودم به طرف خانه برمی گشتم .
روی دیواری نشستم و به فروختن خانه فکر می کردم .
که ناگهان ابانصر را دیدم که ازخوشحالی پرواز می کرد و به من گفت : ای ابا محمد چرا اینجا نشسته ای !
در خانه ات خیر و ثروت است !
گفتم: سبحان الله !
از کجا ای ابانصر؟
گفت : مردی از خراسان از تو و پدرت می پرسد . و همراهش ثروت فراونی است
گفتم : او کیست؟
گفت : تاجری از شهر بصره است پدرت سی سال قبل مالی را نزدش به امانت گذاشت اما بی پول و ورشکست شد .
سپس بصره را ترک کرد و به خراسان رفت و کارش رونق گرفت و یکی از تاجران شد و حالا به بصره آمده تا آن امانت را پس بدهد همان ثروت سی سال پیش به همراه سودی که بدست آورده خدا را شکر گفتم و به دنبال آن زن و پسر یتیمش گشتم و آنان رابی نیاز ساختم.
درثروتم سرمایه گذاری کردم و یکی از تاجران شدم مقداری از آنرا هر روز بین فقرا و مستمندان تقسیم می کردم
ثروتم کم که نمی شد زیاد هم می شد
کم کم عجب و خودپسندی و غرور وجودم را گرفته بود و خوشحال بودم که دفترهای ملائكه را از حسناتم پر کرده بودم و یکی از صالحان درگاه خدا بودم .
شبی از شب ها در خواب دیدم که قیامت برپا شده و خلایق همه جمع شده اند
و مردم را دیدم که گناهان شان را بر پشت شان حمل می کنند تا جایی که شخص فاسق ، شهری از بدنامی و رسوایی را برپشتش حمل می کند .
به میزان رسیدم که اعمال مرا وزن کنند
گناهانم را در کفه ای و حسناتم را درکفه دیگر قرار دادند ، کفه حسناتم بالا رفت و کفه گناهانم پایین آمد
سپس یکی یکی از از حسناتی که انجام داده بودم را برداشتند و دور انداختند چون در زیر هرحسنه (شهوت پنهانی) وجود داشت .
از شهوت های نفس مثل ریاء ، غرور ،
دوست داشتن تعریف و تمجید مردم
چیزی برایم باقی نماند و درآستانه هلاکت بودم که صدایی را شنیدم .
آیا چیزی برایش باقی نمانده؟
گفتند : این برایش باقی مانده !
و آن همان تکه نانی بود که به آن زن و پسرش بخشیده بودم .
سپس آنرا در کفه حسناتم گذاشتند و گریه های آن زن را بخاطر کمکی که بهش کرده بودم ، در کفه حسناتم قرار دادند ،کفه بالا رفت و همینطور بالا رفت تا وقتی صدایی آمد و گفت نجات يافت.

@DastaneRastan57

داستان راستان

20 Oct, 17:44


🌸🍃🌸🍃

وقتى كه نمرود حضرت ابراهيم (عليه السلام) را در آتش انداخت، ملائكه آسمان ها به گريه در آمدند، جبرئيل عرض كرد خدايا! در روى زمين يك نفر تو را پرستش مى كرد و حالا دشمن بر او مسلط شده.
خطاب شد من هر وقت بخواهم او را اعانت و يارى مى كنم.
ملائكه عرض كردند، پروردگارا پس اذن بده ما به يارى او بشتابيم...
از طرف حضرت حق خطاب شد برويد، اگر اذن داد او را يارى كنيد.
ملكى كه موكل آب بود آمد، ملائكه اى كه موكل باد و خاك و آتش بودند آمدند عرض كردند:
اى ابراهيم اجازه بده تو را نجات دهيم و دشمنان تو را هلاك كنيم، حضرت ابراهيم اجازه نداد.
جبرئيل آمد عرض كرد: اى ابراهيم آيا حاجتى دارى.
حضرت ابراهيم فرمود: حاجتى دارم ولى به تو ندارم.
جبرئيل گفت: به آن كس كه دارى بگو.
حضرت ابراهيم فرمود: حسبى من سؤالى علمه بحالى.

فرمود او خودش از حال من مطلع است و غافل نيست
افوض امرى الى الله ان الله بصير بالعباد

خطاب شد اى آتش بر ابراهيم سرد و سلامت شو.
#قصص_الله

@DastaneRastan57

داستان راستان

20 Oct, 17:01


🌸🍃🌸🍃

#حدیث_روز

امام صادق علیه‌السلام فرمودند:

آداب دعا را حفظ کن؛ خوب ببین چه کسی را می‌خوانی؟! چگونه می‌خوانی؟! و برای چه می‌خوانی؟! ...
راههای نجات و هلاکت خود را بشناس، تا مبادا از خدا چیزی بخواهی که هلاکت تو در آن است در حالیکه گمان می‌بری که نجاتت در آن است!

مصباح الشریعه ص ۱۴۴


@DastaneRastan57

داستان راستان

20 Oct, 16:30


🌸🍃🌸🍃

يكى از دوستان مى ‏گفت: با یک كت پاره نماز مى‏ خواندم. یک مرتبه زنگ منزل به صدا درآمد، تا فهميدم مهمان كيست، نماز را با سرعت تمام كرده كُت را عوض كردم و با كت تميز و قشنگ به استقبال مهمان رفتم.

ناگهان خودم را سرزنش كردم و گفتم: اى واى بر من! در محضر خدا با كت پاره؛ نزد مردم با لباس نظيف و قشنگ! از اين رفتارم خيلى خجالت كشيدم.

خاطرات حجت الاسلام قرائتى ؛ ج۲ ؛ ص: ۶۶

@DastaneRastan57

داستان راستان

20 Oct, 13:44


🌸🍃🌸🍃

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در حدیثی می فرمایند : شستن صورت و دست ها و مسح سر و پاها در وضو، رازی دارد.

شستن صورت در وضو، یعنی خدایا! هر گناهی که با این صورت انجام دادم، آن را شست وشو می کنم تا با صورت پاک به جانب تو بایستم و عبادت کنم و با پیشانی پاک سر بر خاک بگذارم.

شستن دست ها در وضو، یعنی خدایا! از گناه دست شستم و به واسطه گناهانی که با دستم مرتکب شده ام، دستم را تطهیر می کنم.

مسح سر در وضو، یعنی خدایا! از هر خیال باطل و هوس خام که در سر پرورانده ام، سرم را تطهیر می کنم و آن خیال های باطل را از سر به دور می اندازم.

مسح پا، یعنی خدایا! من از رفتن به مکان زشت پا می کشم و این پا را از هر گناهی که با آن انجام داده ام، تطهیر می کنم.

#من_لايحضره_الفقيه_ج٢ص٣٠٢

@DastaneRastan57

داستان راستان

20 Oct, 11:52


🌸🍃🌸🍃

روزى پيامبر صلى الله عليه و آله در حال استراحت بود، فرزندشان امام حسن عليه السلام آب خواست ، حضرت نيز قدرى شير دوشيد و كاسه شير را به دست وى داد، در اين حال ، حسين عليه السلام از جاى خود بلند شد تا شير را بگيرد، اما رسول خدا صلى الله عليه و آله شير را به حسن عليه السلام داد.
حضرت فاطمه عليهاالسلام كه اين منظره را تماشا مى كرد عرض كرد:
- يا رسول الله ! گويا حسن را بيشتر دوست دارى ؟
پاسخ دادند:
- چنين نيست ، علت دفاع من از حسن عليه السلام حق تقدم اوست ، زيرا زودتر آب خواسته بود. بايد نوبت را مراعات نمود.

#داستانهاي_بحارالانوار

@DastaneRastan57

داستان راستان

20 Oct, 09:37


🌸🍃🌸🍃

روزی جبرئیل در خدمت پیامبر(ص)
مشغول صحبت بود که حضرت علی(ع)
وارد شد .جبرئیل چون آن حضرت را دید
برخاست و شرائط تعظیم بجای آورد...

پیامبر(ص) فرمودند:
ای جبرئیل! از چه جهت به این
جوان تعظیم می‌کنی
عرض کرد: چگونه تعظیم نکنم که
او بر من حق تعلیم است.
پیامبر(ص) فرمودند: چه تعلیمی
جبرئیل عرض کرد:
در وقتی که حق تعالی مرا خلق کرد؛

از من پرسید: «تو کیستی و من کیستم؟»
من در جواب متحیر ماندم و مدتی در مقام
جواب ساکت بودم، که این جوان در عالم نور
به من ظاهر گردید و این طور به من تعلیم داد
که بگو: « تو پروردگار جلیل و جمیلی
و من بنده ذلیل، جبرئیلم» از این جهت
او را که دیدم تعظیمش کردم.

منابع.
 تحفة المجالس
القطره

@DastaneRastan57

داستان راستان

20 Oct, 08:37


🌸🍃🌸🍃

نقل است که روزی «معاویه» برای نماز در مسجد آماده می‌شد. به خیل عظیم جمعیتی که آماده اقتدا به او بودند نگاهی از سر غرور انداخت.

عمروعاص» که در نزدیکی او ایستاده بود، در گوشش نجوا کرد که: بی‌دلیل مغرور نشو! این‌ها اگر عقل داشتند به جماعت تو نمی‌آمدند و «علی» را انتخاب می‌کردند.

معاویه» برافروخت. «عمروعاص» قول داد که حماقت نماز‌گزاران را ثابت می‌کند.

پس از نماز، بر منبر رفت و در پایان سخن‌رانی گفت: از رسول خدا شنیدم که هر کس نوک زبان خود‌ را به نوک بینی‌اش برساند، خدا بهشت را بر او واجب می‌نماید و بلافاصله مشاهده‌کرد که همه تلاش می‌کنند نوک‌ زبان‌ِشان را به نوک بینی‌ِشان برسانند تا ببینند بهشتی‌اند یا جهنمی؟

عمروعاص» خواست در کنار منبر حماقت جمعیت را به «معاویه» نشان دهد، دید معاویه عبایش را بر سر کشیده و دارد خود را آزمایش می‌کند و سعی می‌کند کسی متوجه تلاش ناموفقش برای رساندن نوک زبان به نوک بینی نشود.

از منبر پایین آمد در گوش «معاویه» نجوا کرد:
این جماعت احمق خلیفه احمقی چون تو می‌خواهند. ""علی""برای این جماعت حیف است.

@DastaneRastan57

داستان راستان

20 Oct, 08:37


🌸🍃🌸🍃

#سوادزندگی

موقعی که اوضاع بر وفق مراد نیست اغلب اشخاص فکر می کنند "همیشه به همین منوال خواهد بود" اما شاید بتوانید از تمثیل بهتری هم استفاده کنید. مثلاٌ "زندگی هم دارای فصلهایی است و من اکنون در فصل زمستانم"...
در زمستان بعضی ها یخ می زنند و بعضی دیگر اسکی بازی میکنند! بعلاوه در پس هر زمستانی بهاری است! همچنان که در پی هر شبي روزي است خورشید طلوع می کند و می توان دانه های تازه ای کاشت. آنگاه تابستان و سپس پائیز و فصل برداشت فرامی رسد.


@DastaneRastan57

داستان راستان

19 Oct, 19:49


🌸🍃🌸🍃

#نيايش_شبانه

الهی
وقتی که تو با منی هیچ غمی نیست
وقتی تو در منی هیچ منی نیست
وقتی تو بر منی هیچ کمی نیست
پس اینگونه در برم گیر...
که تنها اراده تو‌جاری باشد و بس!

مهربان پروردگارم!
ای همه نیاز‌من !
شکرت که صفحه ای دیگر از
صفحات دفتر زندگانی ام را به من عطا کردی....

ای آنکه یادت آرامبخش دلهاست،
ای که مرا می آزمایی و
مرا در این آزمون به حال خود وا نمیگذاری....
از تو سپاسگزارم ، آموزگار بی همتایم....
ازتو سپاسگرارم، انیس جانها...
از تو سپاسگزارم، مونس ترین...
الهی به امید نگاه رضایت تو در زندگی...

@DastaneRstan57

داستان راستان

19 Oct, 19:49


🌸🍃🌸🍃

#داستان_آموزنده

شمس‌الدین ایلدگز، حاکم آذربایجان در زمان سلجوقی بود، که به او اتابک هم می‌گفتند، مالیات سنگینی بر مردم خوی بسته بود، چرا که آنها را هم‌دست عثمانی‌ها برای کودتا تصور می‌کرد.
مردم خوی از پرداخت مالیات به ستوه آمده بودند و رعیت در عذاب بودند. علیا خاتون زن فرماندار منصوب شمس‌الدین در خوی بود.
زن بسیار مومنه‌ای بود که قرآن در منزل‌اش درس می‌داد و جزء معدود زنان باسواد در آذربایجان بود. روزی در کلاس درس قرآن یکی از زنان رعیت را دید که از شدت فقر تمرکز ندارد. خاتون گریست و گفت باید تدبیری بیندیشم.
یکی صدا کرد و پیراهنی زربافت داشت که هدیه و ارث مادرش بود بسی گران‌قیمت، آن را به پیک داد و گفت: نزد شمس‌الدین ببر و سلام مرا برسان و بگو این هدیه برای تو، از خراج سنگین مردم خوی صرف نظر کن، خدا خوشش نمی‌آید از فقر رو به نابودی هستند.
پیک پیراهن را آورد و شمس‌الدین وقتی پیراهن را دید، به غرور و غیرتش برخورد و گفت: چه شده است که زنی بر ما کرامت پیشکش می‌کند و سخاوت رخ‌مان می‌کشد، پیراهن را ببر و بگو، یک سال مالیات آنها را شمس الدین بخشید.

پیک پیراهن را آورد، و داستان را گفت. خاتون پرسید، آیا شمس‌الدین پیراهن مرا دید؟ پیک گفت: آری بسته را باز کرد و دید. خاتون گفت : چشم نامحرم بر آن افتاد، من دیگر بر تن نمی‌کنم. ببرید و بفروشید و با آن مسجد و پلی بنا کنید. مسجدی در شهر ساختند که بعدها از بین رفت ولی پل خاتون ماند. پلی که راه مسیر کاروان عثمانی به خوی از روی رود قطور بود.

نقل از کتاب جوامع الحکایات و والمواعظ الحسنات


@DastaneRastan57

داستان راستان

19 Oct, 18:56


🌸🍃🌸🍃

در دوران عضدالدوله دیلمی مردی نزد قاضی شهر مال فراوانی به امانت نهاد و به حج رفت . چون بازگشت و مال خویش خواست ، قاضی انکار کرد . صاحب مال شکایت نزد امیر عضدالدوله برد . امیر اندیشید که اگر از قاضی مال را مطالبه کند او انکار خواهد کرد . از این روی چاره ای اندیشید . قاضی را فرخواند و گفت : مال بسیاری برای روز مبادای فرزندانم نزد من است و می خواهم آنرا نزد کسی به امانت بگذارم تا پس از مرگ من به آنان تحویل دهد و از این موضوع هیچ کس حتی فرزندانم نباید اگاه باشند . من وصف امانتداری تو بسیار بشنیده ام بنابراین به خانه رو و جایگاه محکمی برای آن فراهم ساز تا این اموال مرا مخفیانه بدان جای منتقل کنی . قاضی مسرور شد و با خود اندیشید چون عضدالدوله بمیرد چون کسی از راز این مال باخبر نیست می توانم همه ی آنرا برای خود تصاحب کنم . پس با شوق وصف ناپذیری به تهیه ی مقدمات کار پرداخت . عضدالدوله آنگاه مرد مالباخته را فراخواند و گفت : اکنون بنزد قاضی برو و دوباره مالت را طلب کن و بگو اگر امانت مرا باز پس ندهی شکایت تو را نزد امیر عضدالدوله خواهم برد . چون مرد مالباخته نزد قاضی رفت ، قاضی از بیم آنکه شهرتش لکه دار شود و امیر امانتش را بدو نسپارد فورا مال شخص مالباخته را پس داد . امیر چون خبر شد بخندید و قاضی را از شغل خویش برکنار کرد

#كشكول_شيخ_بهايي

@DastaneRastan57

داستان راستان

19 Oct, 17:46


🌸🍃🌸🍃

امام علی(ع) فرمودند :
بدانيد كه اين پوست نازك تحمل
آتش را ندارد، پس به خودتان رحم كنيد،
شما در مصيبتهاى دنيا آزمايش
كرده‌ايد كه وقتى خارى به بدن يكى
از شما می رود و يا به زمين مى خورد
و خونى میشود و يا شن هاى داغ
پايش را مى سوزاند چگونه بيتابى میكند؟!
پس، چگونه خواهد بود اگر
ميان دو لايه از آتش قرار گيرد و هم
بسترش سنگ و همدمش شيطان باشد؟!

#نهج_البلاغه_ص٢٦٧_خطبه_١٨٣

@DastaneRastan57

داستان راستان

19 Oct, 16:00


#رسول_خدا_فرمودند:

كسى كه به هنگام بيرون
رفتن از خانه‌اش «بسم اللّه»بگويدآن دو فرشته
نگهبان اويند گويند: هدايت شدى؛

و اگر«لا حول و لا قوة الاّ باللّه»
بگويد، آن دو مى‌گويند:حفظ‌ شدى؛
و اگر« تَوَكَّلْتُ‌ عَلَى اللّهِ‌ »
بگويد، آن دو گويند: كفايت شدى؛
پس شيطان مى‌گويد:
من چگونه مى‌توانم بر بنده‌اى كه
مورد هدايت و حفظ‌(خداوند)قرار گرفته

و خداوند امور زندگانى او را
كفايت كرده است غلبه كنم و او را بفريبم.

@DastaneRastan67

داستان راستان

19 Oct, 15:27


🌸🍃🌸🍃

ازحکیمی پرسیدند که چرا استماع تو از نطق تو زیادت است؟ گفت: زیرا که مرا دو گوش داده اند و یک زبان ، یعنی دو چندان که می گویی می شنوی...

کم گوی و به جز مصلحت خویش مگوی
چیزی که نپرسند ، تو از پیش مگوی

از آغاز دو گوش و یک زبانت دادند
یعنی که دو بشنو و یکی بیش مگوی.


@DastaneRastan57

داستان راستان

19 Oct, 13:52


🌸🍃🌸🍃

امام_صادق "علیه السلام " فرمودند

"قاریان قرآن بر سه دسته اند:‌

قاری که با تلاوت قرآن بر مردم فخر فروشی می کند. او اهل آتش است.
قاری که قرآن را خوب می خواند ولی به آن عمل نمی کند و حدود قرآن را ضایع می گرداند. او نیز اهل آتش است.

قاری که به حلال و حرام قرآن عمل می کند و به آن ایمان دارد. خداوند او را ازفتنه های گمراه کننده نجات می دهد و اهل بهشت خواهد بود و در روز قیامت از دیگران شفاعت خواهد کرد.


#وسائل_الشيعه

@DastaneRastan57

داستان راستان

19 Oct, 12:22


🌸🍃🌸🍃

#حکایت

کاروانی در نزدیک نیشابور در کاروان سرایی شبی را ساکن شدند.در آن کاروان جوانی به نام احمد بود که بسیار ساده و خوش قلب بود. که به خاطر سادگی اش به او احمد بیچاره می گفتند.
شبی در کاروان جنجال شد و هر کس سویی دوید تا اموال خود در جایی پنهان کند که از دست راهزنانی که در حال حرکت به کاروان سرای نیشابور بودند، در امان باشند.
احمد بیچاره، 40 سکه با ارزش طلای اشرفی در جیب شلوار خود داشت. دوستش به او گفت: احمد، برو و این طلاها را در بیرون کاروانسرا خاک کن . احمد گفت: اگر خدا بخواهد یقین کن کسی نمی تواند بدزدد و من در عمرم دروغ نگفته ام .
راهزنان رسیدند و تاراج شروع شد. دوست احمد گفت: برو در گوشه ای در کاروان سرا نزد شتران بخواب. چون دارایی تو در جیب توست و اگر خواب باشی کسی بیدارت نمی کند . احمد گفت: من چنین نمی کنم.
اهل کاروان چون طلاها را پنهان کرده بودند، راهزنان چیزی از طلا ها نیافتند . احمد ، نزد راهزنان رفته و گفت: 40 طلای اشرفی در جیب دارم بیایید و از من بگیرید...
هر راهزنی که این جمله را می شنید بر این جمله می خندیدو می گفت دیوانه است و کسی سمت او نمی رفت ... راهزنان لباس های تمام اهل کاروان را گشتند و طلاهای شان را دزدیدند. به جز احمد بی چاره.


@DastaneRastan57