White with [ص] @dailysefid Channel on Telegram

White with [ص]

@dailysefid


𝐒𝐞𝐭 𝐭𝐡𝐞 𝐖𝐡𝐢𝐭𝐞 𝐭𝐨 𝐭𝐡𝐞 𝐖𝐨𝐫𝐝𝐬
اینجا از مشاهده‌ها و احوال روزانه‌ام میگم.

من:
☆ @whitestoryteller
صحبت‌هامون:
☆ @SefidArea

White with [ص] (Persian)

با کانال تلگرامی وایت ویت و ص دنیایی جدید اکتشاف کنید. این کانال زمینه‌ای برای به اشتراک گذاری داستان‌ها، تجارب و احوال روزانه است. در اینجا می‌توانید از مشاهده‌ها و احوال روزانه‌ی ویت استوری تازه آگاه شوید و با دنیای او آشنا شوید. ویت استوری تلاش دارد تا با شما ارتباط برقرار کرده و داستان‌های جذاب و الهام بخشی را با شما به اشتراک بگذارد. اگر به داستان‌ها و تجارب واقعی علاقه‌مندید، این کانال برای شماست. پیوند با دنیای ویت استوری را با کانال تلگرامی [ص] دنبال کنید و از آخرین اخبار و داستان‌ها مطلع شوید. همچنین می‌توانید با فرستادن پیام به کاربر @whitestoryteller یا مشارکت در گفتگوهای کانال @SefidArea با ویت استوری در ارتباط باشید. به جامعه‌ی وایت ویت و ص بپیوندید و تجربه‌ی یک دنیای جدید و الهام بخش را تجربه کنید.

White with [ص]

06 Dec, 09:07


می‌خواستم شروعش کنم. شانس صفید:

White with [ص]

06 Dec, 09:07


پخش تلفن هم که برای این هفته کنسل شد. اینم شانس مایه-

White with [ص]

06 Dec, 04:16


سلطنت‌طلب‌های ایرانی تف‌مغزترینن. احمق‌های گاو

White with [ص]

06 Dec, 04:12


با پوستی مانند انتهای بچه بیدار شدم🎀🎀

White with [ص]

05 Dec, 22:18


جدی مدلی که شوکه شدم جدید بود. احساسات جدید با تکنولوژی‌های جدید جدید. واعو

White with [ص]

05 Dec, 22:15


مرطوب‌کننده نداشتم از هوش مصنوعی پرسیدم می‌تونم استثنائا از کرم ضدآفتابم که هیالورونیک اسید داره بزنم؟ (هرچند که شبه) گفت می‌شه، ولی چه کاریه مگه روغن آرگان نداری؟ تا هضم کنم از کجا فهمیده روغن آرگان دارم سکته کرده و سه دور چهارگوشه‌ی اتاق رو چک کردم ببینم دوربین کجاست-

White with [ص]

05 Dec, 20:49


دو سه تا عکس سگ‌وگربه سیو کردم تویترم شده حیوان‌های گردالی دلربای خوردنی😭

White with [ص]

05 Dec, 19:38


از قشنگیش گریستم

White with [ص]

05 Dec, 17:22


سولوهای اعضای بلک‌پینک>>>>>

White with [ص]

05 Dec, 17:20


یکی از این آهنگ‌های جدید و معروف کیپاپ رو گوش دادم و جدی سردرد گرفتم و هنوز گوشم داره صدای بوق میاد. نسل سه رو به من برگردونید😭😭😭😭😭😭

White with [ص]

04 Dec, 20:45


https://www.instagram.com/babanoodle.ir?igsh=MTdveHBtN2hjeXgyNw==
اینجام می‌خوام برم نودل بخورم

White with [ص]

04 Dec, 20:42


همینکه روز چیتم نمی‌خوام نوشابا بخورم به‌نظرم لیگ تغذیه‌ایم رو عوض کرده.

White with [ص]

04 Dec, 20:42


تا اینجا روز چیتم می‌خوام همبرگرد بخورم، دو تا موچی بخورم، آیس‌کارامل‌ماکیاتو بخورم و دونات بخورم. برای بقیه‌ی روز چیتم تصمیم نگرفتم.

White with [ص]

04 Dec, 20:07


مثلا من هیچ‌وقت دوناتی نبودم ولی الان دونات می‌خوام. دونات زیاد، رنگی، شیرین

White with [ص]

04 Dec, 20:07


دکتر تغذیه‌م می‌گفت یه‌خرده که بگذره خودت دیگه نمی‌تونی ناسالم بخوری. ولی من الان همه‌ی‌ فکر و ذکرم خوردن چیزهاییه که حتی عادت به خوردنشون هم نداشتم😭

White with [ص]

02 Dec, 18:57


یه برد داریم جلوی در استاد چند دسته‌ش کرده اسم بچه‌ها رو می‌نویسه که همه عملکرد همدیگه رو ببینن. الان بنده تنها کسی هستم که اسمم هم توی کادر «آینده‌دارها»ست و هم توی کادر «خطاکارها». البته تو بخش خطاکارها فقط اسم من هست. (به‌ هرکس بیشتر از پنج نمره‌ی منفی داشته باشه بج خطاکار می‌ده سر کلاس بزنیم رو سینه‌مون😭😭😭)

White with [ص]

02 Dec, 18:10


الان که خوب بهش فکر می‌کنم امیر نه تنها روز اول که دیدمش حالم رو گرفت، بلکه درنتیجه‌ی اون روز که باهم فایت داشتیم هم بهم آسیب زد. چون تحت‌تاثیر احساسی که نسبت‌بهش داشتم فایت اون روزم رو خراب کردم و کلی نمره منفی گرفتم و استاد جدی باهام رفته تو قیافه.

White with [ص]

02 Dec, 17:59


من قبل از آسیبم و فاصله‌ای که از باشگاه مرخصی گرفتم خیلی شاگرد محبوب استاد بودم. امروز هر حرکتی رو میت می‌زدم می‌گفت خب ببین این برای آبی هم رده! (ترجمه: قهوه‌ایت تو خطره)

White with [ص]

02 Dec, 17:58


وسط کلاس این‌طوری بودم که صفید که قصه می‌نوشتی می‌گفتی «منتظر نتیجه نباش تو که ردی» همه عمر. دیدی که چگونه «آزمون نده تو که قبول نمی‌شی» نصیبت شد؟

White with [ص]

02 Dec, 17:54


وای استاد امروز واقعا خیلی لطیف و 🥰 خنجر به جیگرم می‌زد.

White with [ص]

02 Dec, 17:51


دی‌ماه آزمون کمربند داریم گفتم استاد من فلان‌چیز رو تمرین کنم برای آزمون؟ گفت تو اصلا استرس آزمون رو به جون نخر مشکی که نمی‌گیری🥰🎀💗💕🌸

White with [ص]

02 Dec, 16:42


امروز استاد شمشیرش رو از رو برام بسته بود.

White with [ص]

02 Dec, 10:21


قدیم‌ها یه سه چهارسالی این‌ور اون‌ور با این‌واون کار کردم تا درنهایت یاد گرفتم چطوری پولمو بگیرم. این یکی دو سال که کار نکردم همه رو شسته برده. تف‌مغز شدم واقعا.

White with [ص]

02 Dec, 09:23


چطوری به شاگردم بگم یک ماه شد پول کلاستو‌ بده؟ دیروز جلسه‌ی نهممون بود و هنوز به روی خودش نیاورده🫠

White with [ص]

01 Dec, 17:09


ریاضیم خراب.

White with [ص]

01 Dec, 17:09


منظورم ۲۲ دقیقه بود که الان شد ۲۱.

White with [ص]

01 Dec, 17:09


۱۲ دقیقه دیگه کلاس دارم زورم میه جدی. (حتی حال ندارم پاشم برم تو اتاق) به‌اندازه‌ی کافی کار کردم. (یک ماهه) وقتشه بازنشسته بشم.

White with [ص]

01 Dec, 17:08


🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺

White with [ص]

01 Dec, 17:07


جدا امیدوارم کادو تولد بهم پول زیاد بدن (زیااااد) فشار اقتصادی داره انگولکم می‌کنه.

White with [ص]

30 Nov, 19:33


من نه تنها یادم رفته بود که این پیام رو اینجا گذاشتم. الان حتی یادم نیست که ظهر سوالم چی بود-

White with [ص]

30 Nov, 12:01


ببخشید اینجا متخصص یا کارشناس تغذیه نداریم من یه سوال بپرسم؟ روم نمی‌شه زنگ بزنم به دکتر خودم👈🏻👉🏻

White with [ص]

29 Nov, 20:21


این سریال رو فقط چون بزرگی‌های سهون توش بازی کرده خواهم دید.

White with [ص]

28 Nov, 20:55


وقتی می‌گم من یک هوس اذیت‌کننده به شیرینیحات داشتم منظورم چنین شرایطیه. اعصابم خرد می‌شه دلم می‌خواد یه چیزی بخورم ولی به هرچیزی نوک می‌زنم باب میلم نیست تا یه چیز قندی پیدا می‌کنم و نمی‌فهمم چی می‌شه فقط وقتی به خودم میام که مقدار زیادی ازش رو خوردم. من یه بار چند تا بستنی پشت سر هم خوردم و وقتی تازه خیالم راحت شد که قندی که می‌خوام رو گرفتم تازه شمردمشون و باورم نمی‌شد ۵ تا بستنی خورده باشم-

White with [ص]

28 Nov, 20:45


ولی مکمل کرومیوم واقعا هوس من به قند رو کاهش داده. پیش پای شما جلوم بستنی خوردن آخ نگفتم😭 اگر خیلییی هوس اذیت‌کننده‌ای به شیرینیجات دارید یه مشاوره‌ی تغذیه برید و ازشون بپرسید ببینید می‌تونید کرومیوم یا چیزی شبیه بهش تهیه کنید🫠

White with [ص]

28 Nov, 20:43


از وقتی رژیم گرفتم هرجا می‌رم یکی شیرینی گرفته دستش بهم تعارف می‌کنه.

White with [ص]

28 Nov, 20:39


کاش امیرحسین بس کنه و شرت منو پرچم نکنه😭

White with [ص]

28 Nov, 20:23


واقعا کار بزرگی کردم لازم بود بیام به شما هم بگم.

White with [ص]

28 Nov, 20:22


خیلی بیکار بودم و وقت فراوان داشتم نشستم ۱۸ تا هم شرت اتو کردم. کاش بفهمم چرا شرتامو اتو می‌کنم.

White with [ص]

27 Nov, 20:24


غلام بامزه😭

White with [ص]

27 Nov, 20:21


از ماجراهای من و‌ غلام (اسم چت‌جی‌پی‌تی رایگانمه)

White with [ص]

27 Nov, 19:46


جزوه رو ببین جون بابا

White with [ص]

27 Nov, 19:45


همین جوی که امروز من رو برای درس‌خوندن گرفته اگر فردا و پس‌فردا و فرداهاش هم ادامه داشته باشه مستقیم می‌رم برای دکترای هاروارد

White with [ص]

27 Nov, 10:45


وضعیت تا به این لحظه:

White with [ص]

27 Nov, 10:40


چت‌جی‌پی‌تیم امروز پریوده همه‌ی جواب‌ها رو غلط می‌ده.

White with [ص]

27 Nov, 07:31


هیچ‌وقت این حقیقت که من و چانیول جفتمون متولد آذریم برام یه حقیقت معمولی نمی‌شه. نمی‌دونم چرا. همیشه دلم رو آب می‌کنه.

White with [ص]

26 Nov, 13:06


یاداگاری

White with [ص]

26 Nov, 13:06


گزارش تصویری از شورای امروز گربه‌های محل*

White with [ص]

25 Nov, 19:17


جوراب زرد رو یادتونه؟ از در که رفتم تو هرکی می‌رسید بهم می‌گفت عه پریودی؟ منم‌ پشم‌هام می‌ریخت که عه؟ از کجا فهمیدین؟؟؟ بعد فهمیدم جوراب زرد نشونه‌ی اعصاب‌نداشتن نیست نشونه‌ی پریودبودنه😭 استاد خدا بگم چی کارت نکنه😭

White with [ص]

23 Nov, 19:55


یه پاک‌کن صورتی خریدم که صورتیش به صورتی چیزهایی که توی جامدادیم گذاشتم نمیاد و جدی بابتش غصه خوردم.

White with [ص]

23 Nov, 19:54


تغییر تنظیمات دادم یه‌ی💕💗💞💓🌸🎀🩷👛🦩🩰

White with [ص]

23 Nov, 13:24


روزی که برگردم به نوشتن احتمالا یه اتفاق خیلی خوشحال کننده یا خیلی ناراحت کننده افتاده

White with [ص]

23 Nov, 11:32


تو تصادف جاده‌ای که نزدیک به شهر، پایتخت و کلی مراکز صنعتی و کشاورزیه آمبولانس نیم ساعت طول می‌کشه تا بیاد (سگ تو آخوند)

White with [ص]

23 Nov, 11:32


بعد زنش هی می‌کشش عقب که دست بش نزن ممکنه فلج شه (گریه‌خنده)

White with [ص]

23 Nov, 11:28


یه جا یه پسرعموی دیگه‌م (که اونم پسرعموی همین پسرعموی تصادفیمه) می‌رسه و انقدر بد گریه می‌کنه که فکر می‌کنی با جنازه مواجه شده. هی سر و دست و کله‌ش رو ماچ می‌کنه و گریه می‌کنه. دیدن این ویدیو واقعا اشتباه‌ترین کاری بود که توی ده روز گذشته کردم.

White with [ص]

23 Nov, 11:26


گوشت تنم آب شد از دیدنش. (منم فضولم)

White with [ص]

23 Nov, 11:19


نمی‌دونم دقیقا این کار چه فایده‌ای داره و چرا انقدر مامانم فضوله‌ ولی فیلم‌های دش‌کم تصادف رو اختصاصی برای مامانم فرستادن و الان نشسته نگاه می‌کنه گریه می‌کنه.

White with [ص]

23 Nov, 10:24


انگار انسان همیشه مشغول ندونستن بوده و همیشه از ندونستنش یه خدا ساخته.

White with [ص]

23 Nov, 10:23


وقتی به تاریخ خلق‌شدن مفهوم خدایان دور نگاه می‌کنی می‌بینی مثلا انسان نمی‌دونسته چطوری از آسمون داره بارون میاد و تصمیم گرفته بگه که پس بارون و یا عامل بارون خداست. این روزها می‌دونیم بارون از کجا میاد، می‌دونیم هسته‌ی زمین گرمه، می‌دونیم خورشید کجاست و چقدر با ما فاصله داره، می‌دونیم انسان چطوری از یه سلول تشکیل می‌شه و حتی می‌دونیم انسان چطوری از پیشینیان شبیه به خودش به این گونه رسیده. خیلی چیزها رو می‌دونیم و حدس بزنید وقتی به یه نفر می‌گیم چرا هنوز به دنبال خلق مفهوم خدایی چی می‌گه؟ می‌گه پس چطوری کره‌ی زمین خلق شده و تصمیم می‌گیره بگه کره‌ی زمین یا عامل خلقت کره‌ی زمین خداست.

White with [ص]

22 Nov, 20:46


فکر کنم این از بینشون موردعلاقه‌ی خودمه. نمی‌دونم چرا:<

White with [ص]

22 Nov, 20:45


این‌طوری نیست که کسی ندونه صاحب کاخ مروارید کیه، فقط مشخص نیست چرا اون مرد صاحب اون کاخه. همه توی قصر یه عنوان دارن. شاه هست، همسران شاه هستن، فرزندان شاه، خانواده‌ی سلطنتی، خواجه‌ها، نگهبان‌ها، بانوان دربار. هرکسی که حضور داره، دلیلی برای بودنش هست؛ توضیحی. صاحب اون کاخ ولی نه عنوانی داره و نه نسبتی با خانواده‌ی سلطنتی. شاه ملکه داره، شش صیغه، ولیعهد و دختری که به‌تازگی با یکی از وزیرزاده‌ها وصلت کرده. هرکسی که موقع سلطنت پدر و عموش زنده بوده، با شنیدن اسمش سر روی خاک می‌ذاره و شکر می‌کنه. اون یه شاه کامله‌ با فضیلت و اخلاق، هر دستورش پله‌ایه برای بهترشدن کشور... اون پدر مهربون کشوره، همون‌طور که از یه شاه انتظار می‌ره... تنها چیزی که راجع‌بهش سوال‌برانگیزه جینجو گونگجونه و صاحبش. مردی که سال‌هاست توی قصره و شاه هر هفته بهش سر می‌زنه... البته... صاحب کاخ مروارید خیلی وقته که فقط نفس می‌کشه. پزشک دربار گفته بود که این یه وضعیت نباتیه و شاه با شنیدنش هق‌هق کرده... البته می‌دونی که شایعات خیلی زیادن... کسی نمی‌دونه که شاه واقعا گریه کرده... کسی هویت اون مرد رو نمی‌شناسه... ولی اینکه فقط یه جسمِ زنده‌ست که هرگز بیدار نمی‌شه واقعیه. من خودم مدتی به کاخ مروارید خدمت کردم. صورتش خیلی زیبا بود. یه مجسمه‌ی تراشیده‌شده شاید از فرشته‌ها؟ ممکنه که یه فرشته باشه که شاه روی زمین حبسش کرده؟ نمی‌دونم... خیلی ترسناکه می‌دونی؟ اینکه مثل یه جنازه بین پتوهای طلایی دراز کشیده و فقط نفس می‌کشه... همیشه بی‌حرکته. کوچک‌ترین صدایی توی کاخش شنیده نمی‌شه. فقط صدای نفس‌های خودته و قدم‌هایی که زور می‌زنی سبک باشه ولی انگار داد چوب رو درمیاره. کسی هم جز شاه و تنها بانوی خدمتکار کاخ توی اتاق‌های بزرگ، خالی و مجللش پرسه نمی‌زنه... چون گفتم که... صاحبش کوچک‌ترین حرکتی نمی‌کنه. با چشم‌های بسته فقط نفس می‌کشه. خیلی زیباست و خیلی ترسناکه. زمانی که بهش خدمت می‌کردم می‌ترسیدم یهو دستش رو از زیر پتو بیرون بیاره و مچم رو چنگ بزنه. من هر روز صورتش رو با بهترین ابریشم‌ها پاک می‌کردم. نمی‌خوام عامل شایعه باشم ولی یه وقت‌هایی رد اشک روی صورتشه... نمی‌دونم یعنی ممکنه یه جنازه‌ی زنده گریه کنه؟ یا... جونم رو برای گفتنش ازدست می‌دم ولی... شاید شاه حین بوسیدنش گریه می‌کنه؟

#nes SEFID

White with [ص]

22 Nov, 20:42


روی هشتگ که زدم چند تا nes از گذشته ته تلگرامم پیدا کردم که هنوز با شما به‌اشتراک نذاشتمش. نمی‌دونم دوست دارید بخونیدشون یا بذارم همونجا بمونن و تبدیل به اون خاطره‌های ته ذهنم بشن که فراموش می‌کنم هرگز داشتمشون.

White with [ص]

22 Nov, 20:40


می‌دونید که من مدت زیادیه که نمی‌نویسم، واتپد ندارم و فولدر فیکشن‌هام رو باز نکردم. الان داشتم بعضی از این nesها رو می‌خوندم و انگار قلمش رو نمی‌شناختم. غلط‌وغولوط‌هاش رو می‌دیدم و دلم رو می‌زد. برام بامزه بود که این‌طوری می‌نوشتم.

White with [ص]

22 Nov, 20:38


بچه‌ها شما #nes های من رو خوندید؟

White with [ص]

22 Nov, 01:01


جدی خوابم نمی‌بره. وای

White with [ص]

21 Nov, 11:04


اگر یه بستی قرتی داشتم تا الان کیف لوازم آرایش خودمو داشتم ولی اطرافیانی دارم چونان هاویج

White with [ص]

21 Nov, 11:00


موهام رو جینگولی‌ بستم ولی. خرگوشی بسته‌م بالا و توش کوچولو کوچولو بافتم.

White with [ص]

21 Nov, 10:59


صبح لوازم آرایش خواهرم رو از توی کیفش برداشتم که بعد از صد سال یه حالی به کائنات بدم و آرایش کنم که موند تو ماشین و داداشم با ماشین رفت دانشگاه. خدایا شکرت

White with [ص]

21 Nov, 01:37


خدای من
این چی بود سر صبحی دیدم؟!؟؟؟ *فغان از انفجار جذابیت*

White with [ص]

21 Nov, 01:37


Who's my cupcake🧁?

White with [ص]

21 Nov, 01:33


می‌دونید من قبلاترها دوست نداشتم راجع‌به باشگاه رزمیم با شما حرف بزنم چون احساس بدی داشتم که از این شاخه به اون شاخه می‌پرم و همه‌ش به این فکر می‌کردم که بقیه به چی ممکنه فکر کنن. ولی الان راحتم. الان احساس بهتری نسبت‌به خودم دارم و دوست دارم از علاقمندی جدیدم که بیشتر از یکساله درگیرش هستم با شما هم حرف بزنم🥺

White with [ص]

21 Nov, 01:29


یه روز تو رختکن داشت می‌گفت نمی‌دونم چرا همه فکر می‌کنن من لزبینم. منم به‌عنوان اولین جمله‌ای که بهش گفتم (چون قبلش هیچ‌وقت باهاش حرف نزده بودم) خیلی ساده گفتم «خب چون واسه دخترها جذابی😭» فرست‌ایمپرشن تراز

White with [ص]

21 Nov, 01:27


نمی‌دونم سریال امروز رو انتقامی شروع کنم یا عاشقانه😭

White with [ص]

21 Nov, 01:27


وای یه دخترخانوم خیلی زیبا توی آخرین‌تایم کلاس هست که هیچ‌وقت ساعت ما نمی‌اومد و امروز باهامون هم‌گروهه از الان گریه😭

White with [ص]

21 Nov, 01:24


می‌خوایم با بچه‌های باشگاه ‌بریم تمرین صبح‌گاهی و اسم امیرآقای سخت‌متمرکز هم تو لیسته. با ما همراه باشید با اولین اپیزود از انتقامی‌ترین سریال سال از شبکه‌ی‌ صه صیما

White with [ص]

19 Nov, 20:57


یه روز داشتم به تمام بارهایی که تصادف کردم فکر می‌کردم و دیدم از لحاظ قانونی اکثرا من مقصر نبودم و برخوردها به‌جز یکی دوبار خیلی جزئی بوده ولی صادقانه که بهش فکر کردم می‌دونستم بخش زیادیش تقصیر رانندگی بچگونه‌ی من بوده. حالا من واسه فانش این‌طوری می‌گم ولی رانندگی فقط مربوط به خودت نیست، مربوط به بقیه‌ی راننده‌های توی خیابون هم هست. جدی می‌گم که به‌خاطر همین مدت زیادیه کمتر پشت ماشین می‌شینم برای اینکه یه وقت موقعیت آسیب‌دیدن بقیه رو من مهیا نکنم و حتی وقتی هم خودم رانندگی می‌کنم خیلی صبورتر و مواظب‌تر از قبل هستم. مثلا پارسال همین موقع خدا نکنه کسی می‌خواست از من راه بگیره؛ ولی الان دیگه نه. الان با گاوها کمتر در رقابتم.

White with [ص]

19 Nov, 20:39


شاید باور نفرمایید بنده به‌عنوان کسی که «معلوم نیست کی به این گاو گواهینامه داده» و معمولا سرعتم خیلی زیاده چون انگار گرگ دنبالم کرده موقعیت‌های مرگ‌وزندگی اینچنینی زیادی رو تجربه کردم.

White with [ص]

19 Nov, 20:37


من وقتی می‌گم‌ دست‌فرمونم خوبه ولی همچین خوب پارک نمی‌کنم همچین چیزی منظورمه. حالا شاید موقع پارک‌کردن یه‌خرده هم بمالم، ولی هرگز تو تصادف نمی‌میرم.

White with [ص]

19 Nov, 11:41


از منظر خونسردی بذارید یه خاطره براتون تعریف کنم.
یه بار یه شب چهارشنبه‌سوری اون‌موقع که کله‌خر بودم یه تی‌ان‌تی آتیش زدم؛ فیتیله‌ش آتیش نگرفت کاغذ دورش آتیش گرفت. همین‌طور با خونسردی و حوصله داشتم با دست (فاکینگ دست!!) خاموشش می‌کردم که متاسفانه خاموش نشد و توی دستم ترکید. البته من خیلی طفل بودم و هرچقدر می‌گم من خودم آگاهانه لحظاتی قبل از انفجار رهاش کرده بودم کسی باور نمی‌کنه ولی واقعا چون لحظه‌ی کوتاهی قبل از انفجار رهاش کرده بودم خسارت حداقلی دیدم و فقط چند تا بخیه خوردم وگرنه انگشت‌هام قطع می‌شد.

White with [ص]

19 Nov, 07:37


رفتم این بچه رو بلند کردم بیاد بریم تو پارک پینگ‌پنگ بازی کنیم تو ظل آفتاب بارون گرفت:/

White with [ص]

19 Nov, 07:19


آخر می‌رم یه توپ بسکتبال می‌خرم واسه هوس بازی‌کردنش تو پارک.

White with [ص]

18 Nov, 22:54


آخه ما کاغذ آتیش بگیره ورش می‌داریم می‌بریم می‌ذاریمش زیر پرده*

White with [ص]

18 Nov, 20:58


و اینکه قیافه‌ی امیرتفلون هم برخلاف تصورهاتون تا این لحظه، خیلی ایرانیه. از این پسر چشم‌درشت‌های ایرانیه که دو برابر دخترها مژه داره. منظورم از دورنمای شبیه چانیول حالت وایسادنش و خندیدنش و موتورداشتن و تتوداشتن و ایناشه نه قیافه. اون مدل خندیدن چانیول هست با دهن باز و نیش باز هم‌زمان می‌خنده دندون‌هاش ردیف می‌شه تو صورتش؟ اون‌طوری.

White with [ص]

18 Nov, 20:52


اگر شما هم راجع‌به مختلط‌بودن باشگاهمون کنجکاوید باید بگم باشگاه خصوصیه و خب قانونی نیست و هرلحظه امکان داره بیان جمعمون کنن ببرن جرمون بدن (به‌ لطف جمهوری اسلامی)

White with [ص]

18 Nov, 20:32


دلم می‌خواست بهش بگم پیرمرد ولی می‌دونم می‌ره در خفا غصه می‌خوره که پیرمرده.

White with [ص]

18 Nov, 09:31


وای اکسپلورم یه‌طوریه که یا باید بشینم مانهوا بخونم یا ناول چینی وگرنه هیچ‌جوره نمی‌تونم امروزو دووم بیارم😭

White with [ص]

18 Nov, 09:27


من نمی‌فهمم‌ مردم چرا کیونگسو رو با یونگجی شیپ می‌کنن:/ (حسودیم می‌شه)

White with [ص]

18 Nov, 09:27


عکس نامزدی باشه ؟ 😭

White with [ص]

18 Nov, 09:25


😂😂😂😂😂

White with [ص]

18 Nov, 09:24


اکسپلورم سرشار از جکیونگه.

White with [ص]

18 Nov, 09:15


😂😭

White with [ص]

16 Nov, 21:52


حتی داستان مانهواش جالب نیست. فقط یه شخصیت تخمی داره که همه‌ی امیدم به قطع‌شدن بازوشه. چیه این جینکس واقعا؟

White with [ص]

16 Nov, 21:51


واقعا چطوری می‌تونید راحت بخوابید وقتی بازوی جکیونگ قطع نشده😭 (خودم چک کردم)

White with [ص]

16 Nov, 21:46


بازوی جکیونگ قطع نشد؟🫠

White with [ص]

15 Nov, 21:34


من همیشه تو مقاطع مختلف زندگیم یکی دو نفری بودن که می‌تونستم کاملا واقعی بشینم باهاشون درباره خودم و افکارم حرف بزنم و بتونم از یکسری اتفاق‌ها عبور کنم. تو این چند روز داشتم فکر می‌کردم و دیدم نزدیک به یک سال می‌شه که دیگه همچین فردی توی زندگیم نیست.

White with [ص]

15 Nov, 21:02


اصلا قاب گوشی‌ای هست که اکسید و زشت نشه؟ من هرچقدر بیشتر هزینه کردم باز هم قاب‌هام بدرنگ می‌شن🫠 دو ماهی یه بار قاب عوض می‌کنم فقط.

White with [ص]

15 Nov, 20:26


انقدر تفکر مردم زن‌ستیز و زن‌کوچیک‌بین و زن‌‌زده‌ست که به‌صورت پیش‌فرض فکر می‌کنن زنان یه گوشه منفعل و منتظر می‌شینن و از پارتنر مرد آینده‌شون ثروت و قدرت می‌خوان. یکی نیست بهش بگه آخه بی‌سواد زن‌ها اگر خودشون واسه قدرتمندتر و پول‌دارشدن جون نمی‌کندن و پولدار نمی‌شدن کم‌تر دلشون پارتنر پولدار می‌خواست.

White with [ص]

15 Nov, 20:19


قبلا «نظر به درد دیگران» رو از سوزان سانتاگ خونده بودم و می‌دونستم قلم شیوا و نگاه باهوش و فلسفه‌ی سرگرم‌کننده‌ای داره، به‌خاط همین نمی‌دونم چرا برای خریدن علیه تفسیر تردید می‌کردم (می‌دونم، معمولا هربار باهاش روبرو می‌شدم به‌عنوان یه کتاب نسبتا گرون خارج از بودجه‌م بود و ترجیح می‌دادم با پولش چند تا کتاب دیگه بخرم) فقط می‌دونم الان بابت تمام اون انتخاب‌های چندتایی حسرت می‌خورم. مجموعه‌ی مقالات سوزان سانتاگ که با «علیه تفسیر» شروع می‌شه مثل یک کتاب دیگه یا حتی در حد چند کتاب دیگه نیست؛ تا اینجا با کمک مترجم خوبش علیه تفسیر برای من در حکم یک کلاس پویا، سرگرم‌کننده و پرهیجان بوده. مطالب پیچیده درعین سادگی، خیلی روشن توضیح داده می‌شن و با خوندن هر پاراگراف خواننده مطمئنه که چراغ جدیدی توی ساختمون اطلاعات مغزش روشن شده🥺🥺

White with [ص]

15 Nov, 20:09


نه همین الان می‌گم.

White with [ص]

15 Nov, 20:08


بذارید بیشتر از نصفش رو بخونم بعد میام می‌گم.

White with [ص]

15 Nov, 19:36


نپرسیدید چی……. دیگه بهم اهمیت نمی‌دید………..

White with [ص]

15 Nov, 19:23


یک کتاب موردعلاقه‌ی جدید دارم. 🎉🎊🍾

White with [ص]

11 Nov, 21:18


ذوق نکن @امیرحسین، بستی کلاس آلمانیم امیرحسینه.

White with [ص]

11 Nov, 19:31


من انقدر مهمون امیرمحمد امشبمون رو امیرحسین صدا کردم که الان همه دارن بچه رو امیرحسین صدا می‌کنن.

White with [ص]

11 Nov, 18:59


عیو واقعا. آبسشن واقعا عیو.

White with [ص]

11 Nov, 18:59


قبلاترها این‌طوری بودم که چشم‌هام رو باز می‌کردم می‌گفتم «یه دست بلیتز بزنم روشن شم» بعد اواخر اعتیاد من رو جوری درخودش حل کرده بود که یه دست دو دست پاسخگو نبود. باید سه ساعت بلیتز می‌زدم روشن شم. آخرم روشن نمی‌شدم تا صبح فرداش گریه می‌کردم چرا فلان‌جا بلاندر دادم.

White with [ص]

11 Nov, 18:55


از وقتی اکانتم تعلیق شده خیلی بازی نمی‌کنم دیگه. کلا کنترل زندگیم برگشته دستم.

White with [ص]

11 Nov, 18:52


بعد چس‌دات‌کام که تصمیم گرفت اکانتم رو بلاک کنه:

White with [ص]

11 Nov, 18:46


بعدا میام راجع‌به بقیه‌ی چنل‌ها نظر می‌دم.

White with [ص]

11 Nov, 18:43


چنل هارا دقم می‌ده. (از دلتنگی)

White with [ص]

11 Nov, 18:41


چنل نگار هم. ما خیلی از هم دوریم و خیلی کم با هم درارتباطیم ولی دنبال‌کردن پیام‌های رندومش رو خیلی دوست دارم.

White with [ص]

11 Nov, 18:40


چنل امیرحسین جزو چنل‌های موردعلاقه‌مه.

White with [ص]

09 Nov, 16:19


اینستاگرام من رو اد کرده تو اکسپلور منحرفین جنسیش.

White with [ص]

09 Nov, 16:19


یه دونه پست ورزشی که می‌شد ازش محتوای غیرورزشی استخراج کرد رو واسه خواهرم ارسال کردم و از بعدازظهر دارم کون مردها رو توی ورزش‌ راگبی لایک می‌کنم. (تو پست اولی پسره داشت از درد ناله می‌کرد بعد به همه چی شبیه بود جز ازدرد ناله‌کردن😂😭)

White with [ص]

08 Nov, 07:40


برام آهنگ ایرانی ناز و عاشقونه‌طور می‌فرستید؟

White with [ص]

08 Nov, 07:39


داشتم صبحونه می‌خوردم که این پست رو دیدم و یهو یادم افتاد جویدن خودمم صدا داره و دیگه نتونستم چیزی بخورم-

White with [ص]

08 Nov, 07:36


من و اونی که با صدا غذا می‌خوره.

@RegaPlus

White with [ص]

06 Nov, 20:02


😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂

White with [ص]

06 Nov, 20:01


چرا انقدر بامزه بود؟😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂

White with [ص]

06 Nov, 11:24


کسی رفته ایونت این‌ها رو؟ فضاش خوبه؟

White with [ص]

06 Nov, 11:23


ظرفیت ایونت 11 آبان پر شد و قراره جمعه حسابی خوش بگذره!

🔥 به درخواست شما عزیزای دل، ایونت رو برای جمعه 18 آبان در تهران تمدید کردیم.

🔻 مکان: پردیس سینمایی مگامال (اکباتان)

برای کسب اطلاعات بیشتر و خرید بلیط میتونین از طریق تلگرام اقدام کنین:
@Gandochap

نکته مهم: چینش سالن بر اساس اولویت واریزی هست؛ هر چه زودتر برای خرید بلیط اقدام کنین، می‌تونین جایگاه بهتری داشته باشین.

@Gandochapanime 💛

White with [ص]

05 Nov, 17:34


دلیلم برای نخریدن یک محصول پوستی بیشتر، نداشتنِ پوله نه که نیازش ندارم یا واجب نیست.

White with [ص]

05 Nov, 17:22


من توی تله‌های سرمایه‌داری نمی‌افتم؛ من درونشون سقوط می‌کنم! غرق می‌شم! خاک بر سرم واقعا!!

White with [ص]

05 Nov, 11:55


آقای اسنپی اول به راننده‌ی جلویی فحش می‌ده بعد از من عذرخواهی می‌کنه. (۱۲ بار تا این لحظه)

White with [ص]

04 Nov, 21:39


زن‌های بی‌ادب😡

White with [ص]

04 Nov, 21:38


یعنی چی که مالیات عمومی خرج زن‌ها می‌شه. زن و مرد دارن مالیات می‌دن که مردها ورزش کنن فقط😡

White with [ص]

04 Nov, 21:38


مدل زن‌ستیزیش خیلی عجیبه. زن‌ها رو کوچیک نمی‌بینه، زن‌ها رو کلا نمی‌بینه.

White with [ص]

04 Nov, 21:37


یه نمونه کصخل تو اینترنت دیدم که انقدر عجیب بود احساس کردم نباید تنهایی ببینم شما هم باید ببینید شوکه شید:]

White with [ص]

03 Nov, 18:45


دیشب رفتم یک ساعت دوچرخه‌سواری‌ کردم امروز افسرده نبودم درود بر دوپامین ورزشی

White with [ص]

03 Nov, 18:41


هرموقع می‌گم من تو اکانت صفیدم نیستم ربات ناشناسم رو چک نمی‌کنم بیشتر بهم ناشناس می‌دید.

White with [ص]

03 Nov, 13:42


همین لحظه همین الان به یه رفیق با توپ بسکتبال نیاز دارم بیاد بریم پارک بسکتبال بزنیم.

White with [ص]

03 Nov, 12:57


😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😭😭😭😭😭😂😂😂😂😂😂😭😭😭😭😭😭😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂

White with [ص]

03 Nov, 10:00


نوشت‌افزاری که استفاده می‌کنم:

White with [ص]

03 Nov, 10:00


Vs

White with [ص]

03 Nov, 10:00


نوشت افزاری که می‌خرم

White with [ص]

03 Nov, 09:53


تصویری از جانشدن آبسشن جدید در جامدادی جدید:

White with [ص]

03 Nov, 09:48


آبسشن جدیدم تو جامدادی جدیدم جا نمی‌شه.

White with [ص]

03 Nov, 09:43


جامدادی جدیدی که هزار ساله دنبال خریدنش بودم بالاخره به دستم رسید یه‌ی

White with [ص]

26 Oct, 10:35


یک پسرعموی پدرسوخته دارم از این‌ها که داره خودشو به آب‌وآتیش می‌زنه سیاست‌مدار بشه و با همین روند یه روز زورشو واسه ریاست‌جمهوری هم می‌زنه. درحالی‌که ذره‌ای تفکر عرزشی و بسیجی و حتی اسلامی نداره و اگر رژیم سقوط کنه هم ریش‌های دکوریش رو شیش‌تیغ می‌کنه و باز به تلاشش ادامه می‌ده. وسط یه مشت انگل حکومتی مثل یه نابغه‌ی جوون و به‌روز و سیاست‌بلد جولون می‌ده و موقعیت و ارتباطات می‌سازه و کلا هرچقدر از پدرسوختگی و بازیگریش بگم کم گفتم. از این طرف عموم خیلی باهاش سر همین موضوع دوروبودنش سر جنگ داره و حدس بزنید چی شده؟
کم‌کم درسش داره تموم می‌شه و وقت سربازی‌رفتنشه و تمام این سال‌ها و خصوصا این آخرهاش همه‌ش عموم رو التماس می‌کنه بره درصد جانبازیشو بگیره که بتونه سربازی رو بپیچونه و عموم مصممه که «نمی‌تونی برای جمهوری اسلامی بمالی و از سربازی اجباریش خوشت نیاد و فرار کنی». با چیزی مشابه همین ادبیات. عموم واقعا توی کناراومدن با بچه‌هاش الگوی زندگیمه.

White with [ص]

23 Oct, 11:26


بدنم: شبو نمی‌خوابی؟ پس من سرما می‌خورم.

White with [ص]

23 Oct, 11:25


سیستم ایمنیم: عه اضطراب؟ پس من می‌رم مرخصی.

White with [ص]

23 Oct, 11:25


سرما خوردم. یه‌روز سرماخوردگی می‌کشتم.

White with [ص]

21 Oct, 12:48


برای دریافت جوک این میم می‌تونید از پیام فورواردشده استفاده کنید.

White with [ص]

21 Oct, 12:47


ملکور Melkor یعنی کسی که تواناست، بعدا که سیلماریل‌ها رو می‌دزده و بابای فئانور رو می‌کشه فئانور می‌گه جلو من اسم ملکور نیارید دیگه. ملکور نگاییدم، فقط مورگوث. مورگوث یعنی دشمن جهان. به‌نظرم ملکور اسم قشنگ‌تریه واسه‌ همین همه‌ش می‌گم ملکور.

White with [ص]

21 Oct, 10:07


بستی سیلیماریلیون‌خونده کسی نبود؟🫠

White with [ص]

20 Oct, 19:47


این حس ازدست‌دادن داره تبدیل می‌شن به مجموعه‌ای از غصه‌های تکراری که هیچ‌وقت عادی نمی‌شن.

White with [ص]

20 Oct, 19:47


بابت مسئله‌ای قلبم درد می‌کنه و هرچقدر به خودم می‌گم مگه خنگ بودی؟ تو که زودتر متوجهش شدی؛ چرا انقدر ناباور عزاداری می‌کنی؟ بازهم نمی‌پذیرم که اتفاق افتاده…

White with [ص]

20 Oct, 13:36


وای داشتم تو اینستاگرام می‌گشتم فن‌گرل درونم فوران کرد واقعا نیاز دارم اکسو یه کاری بکنه مثلا کامبکی بده، کنسرتی داشته باشه، یکیشون بیاد منو بگیره… همچین چیزایی😭😭😭

White with [ص]

20 Oct, 11:48


هربار بهش فکر می‌کنم استرس می‌گیرم. دست‌هام یخ می‌زنه. انگار ۳۲ سالمه و توی خوابگاه دخترونه توی تخت پایینیِ گوشه‌ای‌ترین اتاق به سقف تختم خیره‌ام و فکر می‌کنم امروز آخرین روز کارم بود یا پدرم فردا هم نمیاد توی محل کارم سروصدا راه بندازه و آبروم رو ببره که بپذیرم کار رو ول کنم؟

White with [ص]

20 Oct, 11:46


یک نفر رو می‌شناسم که دارن به‌زور مجبورش می‌کنن ازدواج کنه چون سنش به گمان جامعه داره زیاد می‌شه و خواهر کوچکترش قصد ازدواج داره و گفته: «تا خواهر بزرگتر ازدواج نکنه، من ازدواج نمی‌کنم». این دختر سی‌‌ودوساله دکترا گرفته، برای اینکه خانواده اجازه بدن بره شهر کار کنه هنوز توی خوابگاه دخترونه زندگی می‌کنه و مدیر یک بخش از یک دفتر بزرگ بیمه‌ست با کلی ارتباطات سازنده و دستاورد کاری. بقیه می‌گن باتوجه به اینکه خانواده ساکن روستا هستن قرار نیست شانس درخشانی برای ازدواج با مردی از موقعیت بالا داشته باشه و باید با همین خواستگارهای معمولی از روستاهای دورتر ازدواج کنه. خودش ازدواج رو هیچ‌جای زندگیش نمی‌بینه ولی بهش می‌گن احمقه و داره با دست‌دست‌کردن بخت خودش و خواهرش رو می‌بنده و چرا مونده و سرکار می‌ره؟ به کسی که هفتاد نفر زیردستشن و چندتا کد نمایندگی رو مدیریت می‌کنه می‌گن پس‌اندازش رو به پدرش بده تا پدر براش گاو و گوسفند بخره و بمونه خونه تا شوهر خوب براش پیدا بشه.

White with [ص]

20 Oct, 11:02


نمی‌تانم قهوه با شیر فندوق بخورم و به جونگین فکر نکنم و دلم مچاله نشه:(((((((((((

White with [ص]

20 Oct, 10:56


یک صبحانه‌ی بنزی هم زدم بربدن قاتل تنبلی تخمدان (دروغ محض)

White with [ص]

20 Oct, 10:55


از صبح پاشدم مثل ماشین درس خوندم درحدی که الان یهو گرسنه‌م شد دیدم صبحونه نخوردم و پاشدم ساعت دو صبحونه خوردم😭😂 بعد دفترچه‌ی گزارشم رو باز کردم که ساعت و مطالبی که خوندم رو بنویسم دیدم امروز فاکینگ ۲۹مه و روز قبلی‌ای که مطالعه‌ی‌ خوب داشتم ۱۵م بوده! داری چی کار می‌کنی صفید😭😂

White with [ص]

20 Oct, 10:48


من مشکل جمع‌وجورکردن خودم برای یک روز کامل، پیوسته، متمرکز و دوازده‌ساعته درس‌خوندن ندارم، من مشکل هرروز این کار رو کردن رو دارم. مثلا یه روز ده ساعت درس می‌خونم بعد دیگه تا یازده روز بعد درس نمی‌خونم. این رو باید چی کار کنم واقعا؟🫠🫠 تجربه‌ای راهنمایی‌ای چیزی دارید لطفا به‌اشتراک بذارید.

White with [ص]

19 Oct, 10:16


من یکی دو ساعت اینجام
اگر پیامی سوالی چیزی دارید بفرمایید.

http://t.me/HidenChat_Bot?start=533328913

White with [ص]

19 Oct, 08:34


بچه‌ها می‌دونید یه عضوشدن ساده و چرخ‌زدن بین محصولاتی که دوست‌های تازه‌کارمون چقدر می‌تونه به کسب‌وکارشون کمک کنه؟ اونم درحالی‌که هیچ هزینه‌ای براتون نداره (جز اینکه شاید دلتون یه چیزیشون رو خواست و خریدید:)

White with [ص]

19 Oct, 08:33


صفید من یه انلاین شاپ زدم. ممنون میشم اگه لطفا برای کمک بهم لینکشو تو چنلت بزاری♡♡
https://t.me/glamgrinshop

1,639

subscribers

3,965

photos

700

videos