Посты канала 𝐋𝐄𝐆𝐈𝐓.

پرایوتمون: @wineponyou28
ناشناسمون: @Cherryviski_Bot
🦋
ناشناسمون: @Cherryviski_Bot
🦋
1,983 подписчиков
964 фото
937 видео
Последнее обновление 09.03.2025 12:00
Похожие каналы

5,408 подписчиков

2,785 подписчиков

2,052 подписчиков
Последний контент, опубликованный в 𝐋𝐄𝐆𝐈𝐓. на Telegram
🪽 فن فیکشن ویران شده
وقتی نفس کم بیارم ، اون نفس های من میشه✨
And I just killed a man he's my alibi😉
وقتی نفس کم بیارم ، اون نفس های من میشه✨
And I just killed a man he's my alibi😉
_اما چشمات بهم میگن قبلا دلت رو به یکی دیگه باختی ، درسته؟؟
+چشمام خیانت کارن
_ ولی دروغ نمیگن.
+ درسته...
_ تعریف کن دوست دارم بشنوم.
+ چیزی برای تعریف کردن نیست و چیزی هم برای شنیدن وجود نداره.
_ بیخیال هری همه آدما یه داستانی برای تعریف کردن دارن.
+ داستان من زیادی برای تعریف کردن کوتاهه ، من عاشقش بودم اون هیچ وقت عاشقم نشد پایان داستان.
_ هیچ وقت براش تلاش نکردی؟؟
+ کاری از دستم بر نمیومد که... من فقط عاشق نگاه کردنش بودم دلم میخواست هیچ وقت بهم نگاه نکنه که من راحت بتونم تمام وجودش رو با نگاهم حفظ کنم...وقتی نگاهم میکرد قسم میخورم از خودم بیخود میشدم اسم خودم رو یادم میرفت... به نوری که پوستشو لمس میکرد حسودی میکردم به لباس توی تنش حسودی میکردم ، میدونی یادمه حتی هیچ وقت مخاطب حرفاشم نبودم اما وقتی با بقیه حرف میزد چشمام رو میبستم تا صداش مثل دارو تو وجودم حل بشه ، من به دیدن و شنیدنش معتاد شده بودم اما احتمالاً اون حتی اسم منم نمیدونست.
_چرا نخواستی بهش بگی؟؟
+ چون اون خورشید بود و من ایکاروس!!
_ باید خیلی احمق میبود که کسی مثل تو رو پس بزنه.
+اینطوری بهش نگو...شاید اونم فقط خورشید خودش رو پیدا کرده بود.
_ نمیتونم زندگی با همچین حسرتی رو تصور کنم.
+ تو حتی نمیتونی تصور کنی که دلتنگ شدن برای کسی که هیچ وقت نداشتیش یعنی چی...
_ میدونی هری ایکاروس از قبل میدونست که نزدیک شدن به خورشید چه عواقبی میتونه داشته باشه اما به خاطر عشقی که به اون نور داشت سقوط رو ترجیح داد ولی تو حتی نمیخوای نزدیک زمین پرواز کنی. انقدر از سقوط ترسیدی که هیچ وقت دلت نخواست پرواز رو تجربه کنی
+من مرد شجاعی نیستم ، میتونستم برم جلو میتونستم ذوب شدن بالهام رو به جون بخرم اما ترجیح دادم از دور دوستش داشته باشم... با فاصله ای امن که جفتمون آسیب نبینیم فقط از دور بهش نگاه میکردم و دلتنگی هام رو نقاشی میکردم.
_ تو فقط ترسویی...
+ شاید ترسو باشم ولی در عوض نقاش خوبیم. تمام این سالها دلتنگیهام رو نقاشی کردم ، اندوهم رو حسرتم رو نقاشی کردم. میخوای ببینیشون؟؟؟ میتونم بهت نشونشون بدم اما مطمئنی که قرار نیست از دیدن چهره خودت روی هزاران برگه خسته بشی لویی؟؟؟
+چشمام خیانت کارن
_ ولی دروغ نمیگن.
+ درسته...
_ تعریف کن دوست دارم بشنوم.
+ چیزی برای تعریف کردن نیست و چیزی هم برای شنیدن وجود نداره.
_ بیخیال هری همه آدما یه داستانی برای تعریف کردن دارن.
+ داستان من زیادی برای تعریف کردن کوتاهه ، من عاشقش بودم اون هیچ وقت عاشقم نشد پایان داستان.
_ هیچ وقت براش تلاش نکردی؟؟
+ کاری از دستم بر نمیومد که... من فقط عاشق نگاه کردنش بودم دلم میخواست هیچ وقت بهم نگاه نکنه که من راحت بتونم تمام وجودش رو با نگاهم حفظ کنم...وقتی نگاهم میکرد قسم میخورم از خودم بیخود میشدم اسم خودم رو یادم میرفت... به نوری که پوستشو لمس میکرد حسودی میکردم به لباس توی تنش حسودی میکردم ، میدونی یادمه حتی هیچ وقت مخاطب حرفاشم نبودم اما وقتی با بقیه حرف میزد چشمام رو میبستم تا صداش مثل دارو تو وجودم حل بشه ، من به دیدن و شنیدنش معتاد شده بودم اما احتمالاً اون حتی اسم منم نمیدونست.
_چرا نخواستی بهش بگی؟؟
+ چون اون خورشید بود و من ایکاروس!!
_ باید خیلی احمق میبود که کسی مثل تو رو پس بزنه.
+اینطوری بهش نگو...شاید اونم فقط خورشید خودش رو پیدا کرده بود.
_ نمیتونم زندگی با همچین حسرتی رو تصور کنم.
+ تو حتی نمیتونی تصور کنی که دلتنگ شدن برای کسی که هیچ وقت نداشتیش یعنی چی...
_ میدونی هری ایکاروس از قبل میدونست که نزدیک شدن به خورشید چه عواقبی میتونه داشته باشه اما به خاطر عشقی که به اون نور داشت سقوط رو ترجیح داد ولی تو حتی نمیخوای نزدیک زمین پرواز کنی. انقدر از سقوط ترسیدی که هیچ وقت دلت نخواست پرواز رو تجربه کنی
+من مرد شجاعی نیستم ، میتونستم برم جلو میتونستم ذوب شدن بالهام رو به جون بخرم اما ترجیح دادم از دور دوستش داشته باشم... با فاصله ای امن که جفتمون آسیب نبینیم فقط از دور بهش نگاه میکردم و دلتنگی هام رو نقاشی میکردم.
_ تو فقط ترسویی...
+ شاید ترسو باشم ولی در عوض نقاش خوبیم. تمام این سالها دلتنگیهام رو نقاشی کردم ، اندوهم رو حسرتم رو نقاشی کردم. میخوای ببینیشون؟؟؟ میتونم بهت نشونشون بدم اما مطمئنی که قرار نیست از دیدن چهره خودت روی هزاران برگه خسته بشی لویی؟؟؟
این آهنگ برای کسایی نوشته شده که هیچ امیدی تو زندگیشون براشون باقی نمونده:)