در عمق تاریکترین ژرفای وجودمان، حصار هایی نفرین شده از یأس ریشه دوانده، دیواری به استحکام حسرت و به بلندای نادانی. سنگی به سنگ، بر روی هم چیده شده تا ما را در بند تنهایی ابدی اسیر کند. هر تکه از این دیوار، تکهای از امید است که در گذر زمان شمایل یاقوتی و امیدوارانه اش به سیاهی ذغال تبدیل شده. دیگر اثری از نور نیست، جز آنکه از شکافهای دیوار، ذرات اندکی از روشنایی گذشته را به یادمان بیاورد. که روزی ایمان داشتیم و گذاشتیم راهزنان از درونمان قلعه آرزو را فتح کرده و به حسرت تبدیلش کنند.
ما در زندان تاریکی محبوس شدهایم و کلید آزادیمان گم شده است. تلاش برای گریز، مانند تقلا در باتلاقی عمیق است. هرچه بیشتر دست و پا بزنیم، بیشتر در خشمو انزوا فرو میرویم. زنجیرهای ناامیدی، روحمان را به بند کشیدهاند و دیگر اعتقادی به رهایی نیست. گویند تنها یک کلید برای آزادی وجود دارد، رویاییش را میبینیم، نامش امیدواریست، لاکن کلید در جزیره گمشده نومیدی مخفیست و جویندگانش از مصلوبانند.
دریای وجودمان به طوفانی ابدی تبدیل شده است. امواج خشم، اندوه و یأس، بیامان به هم میکوبند و هیچ ساحلی برای آرام گرفتن وجود ندارد. فانوس دریایی که روزی راهنمای ما بود، اکنون در اعماق دریا غرق شده است و به جای نور تاریکی بر سرمان میتاباند. تاریکی مطلق، همه چیز را فرا گرفته و هیچ نوید روشنی دیده نمیشود. ما به هیچ سمت بادبان کشیدیم و هیچی مارا در اغوش گرفت.
در این ویرانهی هستی، در این زندان بیکران، بیایید لحظهای بیاساییم. در سکوت مرگبار جهان، گوش فرا دهیم به نالههای باد که حکایت از سرنوشت شوم ما میکند. ما که بر باد رفتهایم و جز خاکستر چیزی از ما باقی نمانده است.
مانند کشتی شکستهای که در میان امواج خروشان سرگردان است، در دریای وجود خود سرگردانیم. دیگر بادبانی برای بادبان شدن وجود ندارد و قطبنمای ما نیز از کار افتاده است. به هر سو که نگاه میکنیم، بیانتهایی از ناامیدی است که ما را احاطه کرده است. چاره چیست؟ ما کشتی شکستگانیم.
#Article | #DemonOfTrident
🌄 https://b2n.ir/m70039
For More: @Black_Fyre⚜