دیشب در تحلیلِ پیش از بازی گفتم که اگر بارسا دو نکته رو رعایت کنه، میتونه برنده بشه. ۱: میدبلاک با پرسِ فضامحور. ۲: عدمِ ریسک برای آفسایدگیری. بارسای فلیک نکتهی اول رو رعایت کرد. یعنی بارسا نه عقب نشست و نه از جلو پرس کرد؛ بلکه دقیقا در یکسومِ میانی بلاک تشکیل داد. اما دربارهی نکتهی دوم، فلیک برخلافِ نظرِ من عمل کرد و ریسکِ آفسایدگیری رو به جون خرید. ریسکی که جواب داد، اما سانتیمترها میتونست باعث بشه که فاجعه رخ بده. اگر امباپه، پیپو اینزاگی نمیشد؛ و اگر توپهای وینی و امباپه که در پشتِ دفاعِ بارسا به در و دیوار خورد، به تور میرسید، حالا نظرِ من و کارلتو درست بود. دقت کن؛ نظرِ من و کارلتو. کارلتو و تیمِ آنالیزش دقیقا نظری رو داشتن که من براتون قبل از بازی نوشتم. قدیمیهای پیج میدونن که بارها مربیانِ بزرگِ دنیا تصمیمی رو گرفتن که من قبل از بازی نوشتم. اینکه حرفِ من و تصمیمِ اون مربی درست در میآد یا نه، مهم نیست؛ مهم اینه که ایدهها و تفکراتِ مغزت، در بالاترین سطحِ فوتبالِ دنیا، از روی کاغذ، روی زمین بیاد و همه خرِ خودت باشن.
در سیاست هم همینه. مهم نیست که ما تیرهای چراغ برق رو برپا کنیم یا یکی دیگه. مهم اینه که تیرهای چراغ برق، برپا میشه.
✍🏼 #بهمن_صفوی