❄️ icicle
قندیل ، برف یخ زده
⛄️Snowdrift
توده برفی که بخاطر باد ساخته شده ، توده برف
❄️Heavy/ light snowfall
بارش سنگین/سبک برف
⛄️Snow bank / driven snow
برف انباشته
❄️Snow interrupted rail services
برف رفت و آمد قطارها را مختل کرد.
⛄️Snow nipped the plants
برف گیاهان را سرمازده کرد.
❄️ to stamp the snow from one's boots
با ضربه زدن پا به زمین، برف پوتین خود را پاک کردن
⛄️heavy snow caused many businesses to close down
برف سنگین موجب تعطیل شدن بسیاری از موسسات و مغازه ها شد.
❄️To clear snow away / to push aside / to shovel / to sweep snow
برف ها را جمع کردن (کنار زدن) , روفتن (پارو کردن)
⛄️ Bulldozers pushed the snow aside
بولدوزرها برف را کنار زدند.
❄️She shook the snow off her overcoat
برف ها را از روی پالتوی خویش تکاند.
⛄️They plowed the snow off roads
آنها برف جاده ها را پاک کردند.
⛄️ "همه جا پوشیده از برف بودن" در جملات و با افعال مختلف👇👇👇
❄️Snow had blanketed the trees.
برف درخت ها را پوشانده بود.
⛄️Snow had capped the mountains.
برف کوه ها را فرا گرفته بود.
❄️Snow had carpeted the streets.
برف خیابان ها را پوشانده بود.
⛄️Snow has covered the road.
برف جاده را پوشانده است.
🎓 کانال دوره ها
🌐 سایت آوای زبان
📊 اینستاگرام
📮 @avayehzaban