⎾𝕯𝖎𝖆𝖇𝖔𝖑𝖎𝖐༒𝕷𝖔𝖛𝖊𝖗𝖘⏌

〔Kou mukami 2025 HBD〕
𓂅 #Kou
𓂅     @animediabolik

سناریو "اگه دکتر بودن"
هشدار: nsfw، تهدید، توهین

ریجی: دکتر اعصاب.
رفتار بی ادبانه، صحبت های بیهوده؛ تفکرات احمقانه، تو بیماری کمبود الگانس داری. راستش درک نمیکنم چرا بعضیا این بیماریو دارن، ولی اگه تو بهم تکیه کردی یعنی موظفم ازت نگهداری کنم. بعنوان پزشک باید تورو به کسی تبدیل کنم که خجالتو کنار میزاره.
خب بیا وضعو بررسی کنیم، اول بدنتو معاینه میکنم ببینم بیماری تا کجا پیش رفته بعد بریم سراغ درمان با داروهایی که ساختم.
اه میگی "چکاپ بالینی نمیخواد؟" یادم رفت بگم روش من سخته، و بهت اجازه فرار نمیدم. اگه اماده ای بیا شروع کنیم.

لایتو: دکتر عمومی
اه بچ چان کوچولوی من، برات متاسفم، در معاینه پزشکیت تشخیص داده شد که تو به یک بیماری صعب العلاج به نام "سندروم بچ" مبتلایی. یعنی کسی که عاشق مکیده شدن خونشه.
این بیماری مادر زاد در دخترای بیچاره رخ میده، تا الان درمانش پیدا نشده یعنی تو مجبوری با این بیماری زندگی کنی، اما نیاز نیست ناراحت باشی به مرور زمان رفع میشه؛ اگه میخوای بدونی چطور باید درمان عملیو شروع کنی..حالا بیا بالای من، چرا مرددی؟ وقتی سپردی به من نگرانش نباش..بخوبی درمانت میکنم.

سوبارو: دکتر توانبخشی
لعنتی..چرا من باید مواظب این باشم؟ چیه نکنه فکر میکنی با طرز پرسه زدنت در اطراف پاهات نمیشکنه؟ تو خیلی خطری ای! خب بزار پا شکستتو بررسی کنم ببینم چخبره، هی چرا پایین تنتو لخت کردی!؟ احمق! امروز قرار بود توانبخشیو شروع کنم اما اگه دردت میاد میتونم اینکارو نکنم.
نه من دلم برات نمیسوزه!
خب چیکارت کنم..؟ انجامش بدم یا تعویق بندازم!؟ اه بیخیال بهتره ببرمت بیرون راه بری، دستاتو بزار رو شونم، تکی نمیتونی راه بری، فقط تا موقعی بتونی راه بری نزدیک نگهت میدارم.

کو: دکتر عمومی
طبق نتایج پزشکی بیماری ام نکو چان "نابیناییه"
این یه بیماری خطرناکه که تو جز یک نفر نمیتونی بقیه رو ببینی! و اون یک نفر هم منم نه؟ دوست دارم انقدر عاشقمی که داری بهمم میزنی، پسر.
متاسفانه این بیماری درمان نشدنیه، اصلا نمیخواد درمانش کنیم نه؛ اونطوری ناراحت نمیشی نه؟
چون نمیتونی به کسی جز من نگاه کنی حس خوبی دارم، نمیتونی به کسی جز من فکر کنی.
خب معاینه پزشکی نیاز نیست؛ من مهربونمو میزارم پیشم بمونی بهم خیره بشی.
حتی برای یک لحظه هم نگاهتو نگیر.

یوما: متخصص الرژی
طبق نتیجه ازمایش تو الرژی به افت کش هارو تجربه میکنی.
وقتی سبزی میخری میشوریشون نه؟ اگه اینکارو نکنی دچار الرژی میشی، خب بحث فایده نداره، نمیدونم چیکارت کنم ولی سعی کن ازین به بعد سبزیجات بهتری بخوری، مثلا سبزیای من ارگانیکنو افت کش ندارن،
اگه مال منو بخوری خوبه!

شین: دکتر جراح
اینجا با خونریزی زیاد بهوش اومدی؟ زود رسیدم بالا سرت. اگه دکتر دیگه ای بود از هدر رفتن خونت میمردی! ازم تشکر کن
چرا انقدر از رگ دستت خون میاد؟ موقع اشپزی رگ دستتو با چاقو زدی؟ خب...خیلی خنگی دیگه. اصلا سوار امبولانس شدن به این دلیل مسخره نیست؟ بخاطر مورد اورژانسی خیلی استرس گرفتم پس باید کمکم کنی رفعش کنم!
تو اورژانس موارد استرس زای زیادی هست، ولی دنبال چیزی بودم سرگرمم کنه، میخوام یکم با تو وقت بگذرونم، پایه ای؟

کینو: روانشناس
تپش قلب، تنگی نفسک احساس ضعف، سرگیجه، لرز..با نگاه کردن به علائمت میفهمم از بیماری"تیک عصبی ساکاماکی موکامی تسوکینامی" رنگ میبری!
یعنی انقدر اونا خونتو خوردن که به اینکار معتاد شدی، حتما برات سخت بوده ولی عیب نداره، درمانت میکنم، اگه دور ازون شکارچیا با من زندگی کنی درست میشه.
من پزشک مهربونیم که احساسات بقیه رو درک میکنم، میتونم برم تو قلبت و نزدیکت میمونم و هرروز درمانت میکنم...پس بیا پیش من..

انقدر دوستت دارم که احساس ترس نکنی...البته احتمالا.

- ترجمه اختصاصی چنل
𓂅 #Rejet
𓂅     @animediabolik

VAMPIRE LAB.
HD
𓂅 #Mukami #Tsukinami #Kino
𓂅     @animediabolik

𓏲new fanart
𓂅 #Mukami #Shin
𓂅     @animediabolik

⟢بخش ارسال نظر در کانال 🍷انیمه دیابولیک🍷

𓁹در این بخش میتونید نظرات، پیشنهادات و انتقادات خودتون رو نسبت به پست های چنل ذکر کنید و در چنل س. و ج. پاسخ بگیرید.

༄ ارسال نظر / ارسال نظر࿐

༄  چنل ناشناس ࿐

𓍲برای گرفتن پاسخ، چنل رو چک کنید چون در ربات پاسخی داده نمیشه𓍲

JEALOUSYを止めないで!
سری سی دی دراماهایversus II"حسادت کردن رو متوقف نکن!"
تمامی ورژن ها

نکته: شامل موارد +18. خشونت‌. گور
⚠️ترجمه اختصاصی چنل

+ سری لایتو و کاناتو مثل جهنم دارک بود!:/
#rejet #video #sakamaki
┏
     @animediabolik
                                     ┛

مناسبت ها

ایاتو
تعطیلات سال نو: برای فردا کیمونو میپوشی نه؟ من خودم برات خیلی سفت میبندم دور کمرت! اماده باش!..لطفا سال بعد هم بامن باش.
- ولنتاین: امروز کلی دختر دیدم، کلی شکلات گرفتم..رو مخه..با این شکلاتا چیکار کنم؟ چرا اینطوری نگاه میکنی؟ نکنه حسادت میکنی؟ من شکلات دخترارو نمیخورم فقط مال تورو میخورم، و خونتم میخوام، اماده باش.
- روز سفید: چی!؟ این همون روزیه که باید به شریکت هدیه برگشت بدی؟! من ازت شکلات گرفتم..تو یه چیچیناشی ای چرا باید چیزی بخوای!؟ نمیدونم چی برات بخرم..بیا بریم مکان مورد علاقت..خوبه نه؟ کجا میخوای بری؟
- تولدش: چیچیناشی، تولدمه! بهت اجازه خاص میدم برام جشن بگیری؛ انگار از خداته برام تولد بگیری!برای هدیه خونتو میخوام!
- روز تولدت: تولدته؟ اگه التماس کنی بگی"ایاتو کون، لطفا تولدمو جشن بگیر" جشن میگیرم. خب چیکار میکنی؟ *میخنده* بزار ببوسمت.
- جشنواره تانابا: این جشن رو مخه..فقط چون طبق داستان شخصیتاش یه سال تو سال میتونستن همو ببینن باید اینارو تحمل کنم.. اگه من باشم هرروز میخوام ببینمت!
- روز تعطیلات میرید ساحل: بیا باهم بدیم ساحل! فکر نمیکنم با بیکینی سکسی بنظر بیای... اونجا میبیننت..پس با بیکینی بیا اتاقم.
- هالووین: بترسونمت یا باج میدی؟ نگو که شیرینی نداری چون نمیدونستی اینو میگم..میزاری بجاش اذیتت کنم؟ هرطور بخوای اذیتت میکنم.
- کریسمس: برام هدیه کریسمس گرفتی؟ نگرفته باشی تو دردسر میوفتیا، اماده نکردی!؟ ازت میگیرم! انقدر خونتو میمکم تا از هوش بری
- سالگردتون: امروز اولین بار خونتو خوردم؟ اصلا یادم نمیاد.الان خوشحالی؟ بزار جبران کنمو امروزو روز اولمون کنم،خونت مال منه!

شو
- تعطیلات سال نو: سال نو کسل کنندس. برام مهم نیست، شلوغش کردی! چرا کیمونو میپوشی اخه دراوردنش مشکله، بهتم نمیاد، اگه بیای جلوم درش بیاری.. بد نیست..
- ولنتاین: نمیدونستم چرا انسان ها امروز انقدر هیجان دارن، انگار ولنتاینه..رو مخه..برام شکلات گرفتی؟ اگه میخوای قبول کنم باید سیرم کنی.
- روز سفید: چیه هدیه میخوای؟ وقتی چیزی میخوای رو مخه.. خودتو پیشنهاد میدی میگی خونتو بمکم نه؟ بیا اینجا.
- تولدش: پس تولدمه. بیخیال، دیوونه ای که تولد خوناشامو جشن میگیری، میدونی چی میخوام نه؟ خونتو بده
- روز تولدت: بهم ربط نداره، چرا اونطور نگاه میکنی..نگو که باید تولدتو جشن بگیرم..برای امروز فقط باهات مهربونم..و اروم تر از قبل خون میخورم..ولی فکر نکنم بابتش خوشحال شی(خشن میخوای)
- جشنواره تانابا: عاشقانس که اوریهیم و هیکوبوشی یک بار در سال همو میدیدن. من بودم طاقت نمیاوردم که فقط یک بار در سال خونتو بخورم. چون خونتو نمیخوردم طاقت نمیاوردی نه؟ تو هرزه ای.
- روز تعطیلات ساحل: نمیام ساحل، خودت برو، عجیبه خوناشام بره ساحل..ولی دیدنت تو بیکینی بد نیست، برو بپوش بیا پیشم تا از ساحل رفتن بیشتر خوش بگذرونیم
- هالووین: لباس بامزت تم جادوگره؟ برای هالووین لباس پوشیدی؟ بهم ابنبات بده، نداری؟ خب پس عیب نداره بترسونمت نه؟ برای تو ازار دادنت جایزه اس!
- کریسمس: خوناشام بیاد بابت یه غریبه(مسیح) کریسمسو جشن بگیره؟ اما.. با تو میمونم..چون میخوام همش خونتو بخورمو چهرتو ببینم..ممنون باش چون این هدیمه.
- سالگردتون: سالگرد روزی که باهم رفتیم حموم؟ من با تو نرفتم حموم خودت اومدی! میخوای بازم باهم بریم؟ منحرف! خیلی دوسم داری؟

سوبارو
- تعطیلات سال نو: سال نو به من که خوناشامم ربطی نداره، علاقه ای ندارم. اگه چیزی بخوام کاری تو روز سال نو کنم اینه که باهات عشق بازی کنم.
- ولنتاین: لعنتی دخترا صبح اذیتم میکردم.. از کسی چیزی نگرفتم. چیزی قایم کردی؟ اه شکلاته؟ چون از طرف توئه قبول میکنم.
- روز سفید: چیه خنگول!؟ این هدیه برگشتی ولتناینه تاحالا برای دختری هدیه نگرفتم پس نمیدونستم چی بگیرم..حالا که کاری برات انجام دادم خوشحالی نه؟ پس تشکر کن.
- تولدش: حقیقتش خوشحال نشدم. ناراحت نشو..اگه تو جشن میگیری..چیش..ممنونم...لعنتی..
- روز تولدت: شنیدم تولدته نه؟ تو بزرگو پیر میشی، با خوناشاما فرق میکنه..برای تو روز خاصیه نه؟ انسان خسته کنندس. خب باهات اروم رفتار میکنم، بیا پیشم.
- جشنواره تانابا: باید تو این شب دعا کنم؟ خسته کنندس..ارزو برای ستاره چه اهمیتی داره، تلاش میکنم به ارزوم برسم؛ ارزومم تویی، خجالت نکش احمق، میخوان ارزوی توام براورده کنم، پس بگو ارزوت چیه؟
- روز تعطیلات ساحل: نمیام ساحل چون شلوغه؛ توام نمیری چون اونجا خیلیا با لباس شنا میبیننت.
- هالووین: نمیدونم هالووین چیه..تو زور کردی اینو بپوشم! بهم نخند! اگه ادامه بدی لباستو پاره میکنم! بیا اینجا!
- کریسمس: هدیه؟ من همچین چیزی نمیگیرم، وقتی خونتو میخورم خودش هدیته.
- سالگردتون: چیه؟ سالگرد روزی که باهم اومدیم خونه!؟ اون روز خودت دیر کردی که باهم اومدیم! خجالت نمیکشی برای خودت تصمیم میگیری!؟
𓂅  #rejet
𓂅     @animediabolik

VAMPIRE LAB.
HD
𓂅 #Sakamaki
𓂅     @animediabolik

🌹MILLENNIUM ANGEL 🌹

⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀:¨ ·.· ¨:
⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ `· . ꔫHigher quality
𓂅 #Rejet
𓂅     @animediabolik

🌹MILLENNIUM ANGEL🌹
君が吸った血は、永遠のはじまり。
私が見ている夢の中、君と永遠に結ばれる。
すぐ溶けてしまう、儚く切ない雪の中で。
に煌めく天使、 初めての吸血。
🌹فرشته هزاره🌹
خونی که خورد شروع ابدیتی بود که در اون رویا همیشه با تو بود، رویایی که مثل برف سریع و غم انگیز ذوب میشه.
فرشته ای درخشان که برای اولین بار خون میمکه.
𖧧نکته: کالا
𓂅  #Rejet
𓂅     @animediabolik

----
第XI話「MEMENTO MORI」
第XII話「終末病、災厄の七日間」
قسمت یازدهم「یادواره مرگ」
قسمت دوازدهم「اندزیت، هفت روز مرگبار」
----
"ادامه دارد..."

نکته: شامل موارد NSFW، خونریزی، جنون، TW، ضرب و شتم و....
𖧧ترجمه اختصاصی چنل
𓂅  #CarnelianBlood
𓂅     @animediabolik

⟢بخش ارسال نظر در کانال 🍷انیمه دیابولیک🍷

𓁹در این بخش میتونید نظرات، پیشنهادات و انتقادات خودتون رو نسبت به پست های چنل ذکر کنید و در چنل س. و ج. پاسخ بگیرید.

༄ ارسال نظر / ارسال نظر࿐

༄  چنل ناشناس ࿐

𓍲برای گرفتن پاسخ، چنل رو چک کنید چون در ربات پاسخی داده نمیشه𓍲

Manga anthology
سری "گلچین"های مانگای عاشقان شیطانی
تمامی چپترها بصورت کامل!
تعداد پارت: 509

- این مانگاها سکانس های حذف شده یا اضافه نشده به سری prequel sequel هستند.
- هرکدوم معمولا شامل 10 یا 12 پارتن.
- برای اینکه متوجه داستان اصلی بشید اول مانگاهای سری prequel sequel رو بخونید.

نکته: شامل موارد nsfw. مقداری کلمات توهین/تحقیر امیز. خونریزی

⌇پارت دوم
⌇پارت سوم

⚠️ترجمه اختصاصی چنل

#manga
┏
     @animediabolik
                                     ┛

「هوس یک میان وعده در نیم شب برای یک خوناشام」
【سی دی افتخاری زیرو】
ورژن کینو

﹢این پسر میدونه چیکار کنه قلبو ذوب کنه:_)
𖧧ترجمه اختصاصی چنل
𓂅  #Video #Kino
𓂅     @animediabolik

🎆اتیش بازی-ده سالگی دی ال🎆
ایاتو: اع چه اتیش بازیا بزرگ و گردی! باحاله! راستی چرا گردن؟ تو نمیدونی چیچیناشی؟

ریجی: اونا یه اختراع محبوب و قدیمی از دوره ادو(دوره 1603 تا 1868 در تاریخ ژاپن) هستن، شناخته شده هستن و هرکسی اینو میدونه.

شو: هی انقدر تحت تاثیر اتیش بازی قرار نگیرو بگو چرا گفتی بیایم اینجا

ایاتو: اره اگه میخواستی اتیش بازی ببینی چرا به سه تامون گفتی بیایم؟

یویی: میخواستم باهم اتیش بازی ببینیم.پس دعوتتون کردم

ایاتو: من خبر نداشتم تو سه نفرمونو دعوتمون کردی..

ریجی: منم، جدیدا انقدر احمق شدی که همه رو برای یک قرار ملاقات دعوت میکنی؟

شو: مزخرفه، اگه این قرار چهارنفره باشه من میرم.

ریجی: شو، پس چرا برنمیگردی خونه؟

شو: اره میخوام برگردم خونه بخوابم چون حضورتون علاوه جیغ های ایاتو و صدا اتیش بازی ازارم میده و نمیتونم اهنگ بشنوم.

ایاتو: عالی اینطوری رقیب کمتره، اون چهارچشمکیم که عرضه نداره پس چیچیناشی مال منه

ریجی: خیلی بد شد ایاتو اخه تو که نمیدونی انتخاب شدی یا نه

ایاتو: چیه دعوا داری؟

ریجی: اینو نگفتم.
ریجی به یویی: ولی برات چای سرد اماده کردم میخوای با من بیای بریم یکم بنوشی؟

ایاتو: ولی ریجی امشب چه مرگته؟ وقتی هرغلطی میخوای میکنی بیشتر بهت میاد

شو برمیگرده: یه لحظه، اگه دقت کنی من نگفتم میخوام ازینجا برم که بزارم شما هرغلطی میخواین کنینو میدونو خالی کنم پس سوتفاهم نشه!

ریجی (به شو): فک کردم داری میری خونه ولی انگار میخوایش

شو: نظرم عوض شد اخه اگه بخوام بخوابمو اون نباشه بالش ندارم سرمو بزارم روش

ریجی: این اومده اینجا اتیش بازی ببینه غیرممکنه که ول کنه باهات بیاد خونه

ایاتو: میدونی دیگه شو که زنا سرخرن پاشون تو یه کفشه

شو: چی؟ اره میدونم حوصله بحث هم ندارم ولی تا اخر میمونم

ایاتو: خب پس بهتره اماده باخت باشین چون بهتون ثابت میکنم من بهترینم

ایاتو: حتما دوست داری سرت دعوا کنیم نه؟ دختر خوبی باشو مال من شو حق نداری ردم کنی، حتی اگه بگی "نه" بازم میدونی بدنت چطور به نیشام جواب میده پس بگو انقدر میخوای که نمیتونی طاقت بیاری، قبل اینکه بفهمی دیوونت میکنم پس انتخابم کن چیچیناشی
*ایاتو میبوسه*

شو: ایاتو اصلا سیاست نداری، میخوای حواسشو پرت کنی؟ میدونی که از اولش برام مهم نبودی ولی نمیزارم فرار کنی پس دختر خوبی باشو به عشقت اعتراف کن خودتو در من کم کن احساس خوبی بهت میدم که هیچ کس دیگه نتونه بهت بده
*شو میبوسه*

ریجی: بخوبی میتونی خوناشامارو بازی بدی تو یک زن خیلی باحالی موندم تا کجا مارو تحریک میکنی، منتظر چی ای؟ سال های زیادیه زنده ام اما اولین باره کسی اینطوری به قلبم چنگ میزنه، نمیتونم اینطور وجه خودمو با تحریک پایین بیارم، ولی بعدا تورو میگیرم
*ریجی میبوسه*

ایاتو: هردوتون خیلی سوسولین من خودم میبرم

شو: امکان نداره تحت تاثیر مزخرفات قرار بگیره اون منو انتخاب میکنه

ریجی: اگه خودتونو تحمیل کنین نمیتونه انتخاب کنه
ریجی(به یویی): لطفا احساسات قلبیتو بگو

ایاتو: تو بدون من زندگی نمیکنی منم بدون تو خوب نیستم نه؟

شو: تو مقصری که دیوونم کردی پس دختر خوبی باشو مسئولیت قبول کن حله؟

ریجی: اگه تو اونارو بخاطر من کنار نزاری قبول نمیکنم، منو تو بیشتر باهم بودیم، این حسابه نه؟

ایاتو: من اصلیه توام نه؟
شو: منو انتخاب میکنی نه؟
ریجی: من تنها انتخاب مشخص توام

(یویی فرار میکنه)

ایاتو: فرار کرد!هی وایسا چیچیناشی
شو: حتی فکرشم نکن بعد کشیدنم به اینجا فرار کنی
ریجی: واقعا که، چه مضحک که اونطوری سمت یه ساحل پر شن میدوی

(یویی همچنان در ساحل ازشون فرار میکنه)
- The end
𖧧ترجمه اختصاصی چنل
𓂅  #Rejet #Fact
𓂅     @animediabolik

⟢بخش ارسال نظر در کانال 🍷انیمه دیابولیک🍷

𓁹در این بخش میتونید نظرات، پیشنهادات و انتقادات خودتون رو نسبت به پست های چنل ذکر کنید و در چنل س. و ج. پاسخ بگیرید.

༄ ارسال نظر / ارسال نظر࿐

༄  چنل ناشناس ࿐

𓍲برای گرفتن پاسخ، چنل رو چک کنید چون در ربات پاسخی داده نمیشه𓍲

〔بهشت〕
〔فصل تبارهرج و مرج〕

⫘نکته: NSFW، کمی تحقیر، سادیست

✦ورژن برادران موکامی✦
✦ورژن برادران تسوکینامی✦
✦ورژن کینو✦

﹢ ورژن آیاتو قرار بود سادیست باشه ولی ناخواسته خنده دار شد..😂
𖧧ترجمه اختصاصی چنل
𓂅  #Video #Sakamaki
𓂅      @animediabolik

⟢بخش ارسال نظر در کانال 🍷انیمه دیابولیک🍷

𓁹در این بخش میتونید نظرات، پیشنهادات و انتقادات خودتون رو نسبت به پست های چنل ذکر کنید و در چنل س. و ج. پاسخ بگیرید.

༄ ارسال نظر / ارسال نظر࿐

༄  چنل ناشناس ࿐

𓍲برای گرفتن پاسخ، چنل رو چک کنید چون در ربات پاسخی داده نمیشه𓍲

ریجت برای سیزده سالگی دی ال بسته استیکر برای پلتفرم لاین با قسمت 2.29$ (حدودا نزدیک دویست هزارتومن) موجود کرده.
👈منبع سفارش

https://t.me/+XkIJF6YqBnJmMWI0

✨فکت درمورد یویی کوموری✨

- ایاتو خون دختر دیگه ایو تو کتابخونه میخورد پس پنهان شدو حسادت میکرد.

- لایتو یک دخترو تو کوچه گیر اورده بود و حتی نمیشناختش
ولی بگفته خودش از قصد اونطوری با دختره حرف زده تا احساسات یوییو راجب به خودش برانگیزه ولی یویی فقط گفت براش مهم نیست و همون لحظه هم به دوست پدرش زنگ زده بود ولی دوست پسرش که ده سال بود ندیده بودش از وضع بد یویی داخل عمارت ساکاماکی با خبر بود.

- لایتو یوییو به زنجیر به دست و قلاده به خیابون برد و ادعا میکرد بقیه با دیدن تحقیرش هیجان زده میشن؛ بقدری دست بند سفت بود دستاش داشت خون میومد، لایتو از قصد دستمالو انداخت تا یویی برداره و درد بکشه.

- لایتو گفت یویی داره از خودگذشتگی میکنه که با هرکار اونا میسازه و نمیخواد دختر دیگه ای جاش قربانی بشه پس همه چیو طاقت میاره.
یویی ادعا کرد: حتی به نجات یک دختر دیگه فکر هم نمیکنه.

- در مسیر ریجی وقتی اونو با دخترا دید، حسادت کرد که با اونا مهربونه و تو خونه حین اشپزی حسابی عصبی بودو با ریجی قهر کرده بود تا جایی ریجی راضی شد دیگه با هیچکس حرف نزنه.

- یویی به ایاتو زهر خوروند چون ایاتو سال ها رفته بود، یویی با حسادت اینکه طی این سال ها با چه کسایی بوده فلجش کرد تا برای اون باشه.

- شو بهش توجه نمیکردو بفکر یوما بود پس یویی گفت یوما تو زندانه، شورو برد تو زندان اونجا با چوب زد تو سرشو زندانیش کردو شکنجش داد تا شو فقط به اون فکر کنه.

- چون ایاتو خون اشخاص دیگه ایو میخورد یویی گریه کرد که نکنه ایاتو دیگه نمیخوادش و حاضر شد خودشو بشکنه و از پشت بام مدرسه خودکشی کنه.

- یویی به شو گفت "وقتی گریه میکنی چشات انقدر نازه میخوام از کاسه درشون بیارم لیسشون بزنم"
تو حموم بهش گفت "میخوام چشمو گوشاتو ببرم تا همیشه به من گوش بدیو منو ببینی."
لب دریاچه داشت ادعاش میکرد.

- طبق روانکاریه کاناتو، ایاتو و لایتورو در انباری اتیش زد، شورو حین خواب اتیش زد، به ریجی زهر داد و به سوبارو چاقو زد و از پله ها هلش دادو همه برادرارو کشت.

- طبق گفته سیجی ایاتورو بعنوان ملکه با قدرتش کشت.

- از خوناشام شدن میترسه، ایاتو با این حقیقت که قلبش خوناشامه و در ماه کامل عوض میشه سر به سرش میزاشت.
لایتو چندبار بهش گفت خوناشام شه و هربار رد کرد و لایتو اخر تهدیدش کرد: حوصلمو سر بردی اگه مخالفت کنی خودم میکشمت تا خلاص شم!

- خون ایاتو، شو، لایتو و کاناتورو خورده.

- شو توسط اراذل ازار دیدو مشت خورد پشت به دستور شو، یویی گوشت چاک خورده شورو لیسید!

- میخواست خودشو بکشه تا هرگز به کوردلیا اجازه نده به لایتو برسه ولی متوجه شد ریجی بجای سم، بهش داروی تحریک جنسی داده.

- معنا قوی بودن رو در زدن یا قالب شدن به دیگران معنا کرد.
𓂅 #Yui #Fact
𓂅     @animediabolik

𓏲new fanart🧣
𓂅 #Mukami
𓂅     @animediabolik

〔قرار گذاشتن با برادران تسوکینامی〕
〔فصل رژه دیوانگان〕

°˖پارت اول˖°

𖧧ترجمه اختصاصی چنل
𓂅  #Tsukinami #Video 
𓂅     @animediabolik

「شو در برابر سوبارو」
شو:
حین رفتن بسمت اتاق نشیمن صدای گفتمان سوبارو و یویی رو شنیدم
-چی میخوای شو؟
سوبارو بعد اینکه متوجه حضورم شد بعد حرف زدن بهم خیره شد حتما داره به چیزی شبیه "مزاحم ما نشو" فکر میکنه
رد شدم و بسمت یویی رفتم و تصمیم گرفتم برای چرت زدن از ران اون بعنوان بالش استفاده کنم و سرمو بزارم روش بخوابم: چرا شما دو نفر حرف نمیزنید؟ منم اینجا دراز میکشم
"لعنتی! اوی شو داری چه غلطی میکنی؟"
به غرغرا سوبارو توجه نکردم و بعد گوش دادن به موسیقی بی کلامی که از هدفونم پخش میشد چشمامو اروم بستم
_میترسم بیدارش کنم
اگه دوست نداری روی پای تو بخوابه فقط بهش بگو! اگه تو نگی خودم میگم!
درست زمانی داشت خوابم میگرفت با صداشون خوابو از سرم پروندن، واقعا نمیفهمم یعنی سوبارو همش داره دست پا میزنه تا ناجی و سیمپ و شوالیه سوار بر اسب سفیده این زنه باشه؟.. نه داره حسودی میکنه چون خودشم دوست داره مثل من اینطوری سرشو روی پای اون بزاره، بیشتر اوقات فقط با کاراش نمیتونه به یویی نزدیک بشه
+صداتو بیار پایین ریتم بهترین قسمت آهنگو خراب کردی
_ببخشید شو سان
یویی سریعا ازم عذرخواهی کرد و در عوض نگاه خشن سوبارو تشدید شد. اصلا برام مهم نیست که بابت دو تا خردسال عصبی بشم ترجیح میدم خودمو قاطی نکنم با نادیده گرفتن سوبارو که دور تر نشسته و کاری از دستش برنمیاد با یویی حرف میزنم
+بجز اینا میدونستی من خیلی تشنمه؟
_الان برای نوشیدنی میخرم توام میخوری سوبارو؟
- اره
_خب زود برمیگردم پس اینجا منتظر باشید
در حالی یویی میخواد بلند بشه قبل اینکه نیشامو تو شونه لختش فرو کنم سریع بازوشو میگیرم: نمیخواد نوشیدنی بخری وقتی یکیش اینجا هست
چانه یوییو گرفتم و مجبورش میکنم بهم نگاه کنه از زیر یک چشم به سوبارو نگاه میکنم، یویی گیر من افتاده و بیشتر نیشامو فرو میکنم
در حالی خونشو میمکم از قصد دندونامو بیشتر داخل گوشتش فرو میکنم. خیلی واکنشاش جالبه
-بس کن! دوست نداره اینکارو باهاش کنی
یویی حتى تلاش نمیکرد مقاومت کنه و مشخص بود این خواسته خودشه نمیدونم سوبارو با چه منطقی این حرفارو میزنه؟
+مطمئنی؟ مشخصه خودش اینکارو دوست داره... در عوض تو مخالف اینکاری!
سوبارو نمیدونه چه قیافه وسوسه انگیزی گرفته، میخواد خون یوییو بچشه
+خودش گفت میخواد برامون نوشیدنی بیاره در ضمن توام تشنه ای نه؟
_سوبارو ..كون
وقتی اسم سوبارو رو زمزمه کرد سوبارو کل کنترلشو از دست داد و شروع به مكيدن وحشیانه خون کرد
به این منظره جلو چشمام مجذوب شده بودم، وقتی بیکارم اینکارا بد نیست
اروم به سمت هردوشون خم میشم و لبمو کنار ران یویی میزارم: ازینکه سوبارو خونتو ميمكه لذت میبری؟ ولی یادت نره منم اینجام
در حالی که روی پوستش زمزمه میکنم مارک نیشمو روی سراسر بدنش میزارم
سوبارو:
+تا کی میخوای همونطور اونجا بشینی؟
_چی؟
یعنی واقعا یویی وضعیت فعلیشو عادی میدونه و باهاش کنار اومده؟
در حالی روی صندلی نشستم یویی رو که روی کاناپه بزرگ نشست: دارم میگم ممکنه الان شو بیاد و روی پای تو چرت بزنه
شو بسمت اتاق نشیمن پیش ما اومد و مستقیم رفت سمت یویی از ران یویی بعنوان بالش استفاده کرد. انگار که کار عادی ايه

بحثمون جدی نبود‌ اما شو وجودش مزاحم بود چون من بی اختیار چشمام سمتش میره که رو پا یویی دراز کشیده
_ميترسم بیدارش کنم
+اگه دوست نداری روی پای تو بخوابه فقط بگو اگه تو نگی؛ خودم میگم!
-صداتو بیار پایین ریتم بهترین قسمت اهنگو خراب کردی
_ ببخشید شو سان
چرا یویی عذرخواست؟ اگه شو انقدر دوست داره ریتم آهنگ کوفتیش بهم نخوره نباید بیاد اینجا!
شو کاملا یوییو نادیده گرفت و به چرتش ادامه داد، وقتی بهشون نگاه میکنم یکم راجب اتفاقات بعد میترسم
-میدونستی من خیلی تشنمه؟
_خب الان برای هر دومون نوشیدنی میخرم توام میخوری سوبارو؟
در حالی تو افکارم غرق شده بودم منو وارد گفتگو کرد
_ الان بر میگردم اینجا منتظر باشید
لبخندی بهم زد
شو سریعا بازوشو گرفت و اونو سمت خودش کشید و نیشاشو وارد پوست لختش فرو کرد و جلوی من خونشو مکید
+بس کن دوست نداره اینکارو باهاش کنی
شو همچنان با شدت میمکه و یک بوی ضعیف از خون یوییو حس کردم
در کنار اینکه خیلی از دیدن صحنه رو به روم خیلی تحریک شده بودم یوییو سمت خودم کشیدم
-گفت میخواد برامون نوشیدنی بیاره،توام تشنه ای نه؟

_سوبارو... كون
حين نفس نفس زدن و با گونه های قرمز نگاهم کرد طرف دیگه پیرهنشو پاره و لخت کردم
+اینطوری نگاهم نکن لعنتی
همونطور که بیشتر مکیدم دستشو گرفتم و بیشتر سمتم خم شد و تو لذت نیشام غرق شد.
-ازینکه سوبارو خونتو میمکه لذت میبری؟ یادت نره منم اینجام
شو کنار ران یویی خم شد و میدونستم میخواد ازونجا بمكه.
به یویی فرصت ندادم و نیشامو فرو کردم
" به من نگاه کن. حواستو از من پرت نکن"
در حالی که به شو که داره خون یوییو میمکه نگاه میکنم به گذاشتن مارک روی بدن یویی ادامه میدم
𓂅 #Rejet
𓂅     @animediabolik

⟢بخش ارسال نظر در کانال 🍷انیمه دیابولیک🍷

𓁹در این بخش میتونید نظرات، پیشنهادات و انتقادات خودتون رو نسبت به پست های چنل ذکر کنید و در چنل س. و ج. پاسخ بگیرید.

༄ ارسال نظر / ارسال نظر࿐

༄  چنل ناشناس ࿐

𓍲برای گرفتن پاسخ، چنل رو چک کنید چون در ربات پاسخی داده نمیشه𓍲

مینی دراماهای سری سادیستیک سانگ
⚠️ترجمه اختصاصی چنل

نکته: شامل موارد NSFW، خونخواری، ضرب شتم، تهدید، تحقیر، الفاظ نسبتاً رکیک

+ در این سری راجب مراسم بزرگسالیشون که در YB راجبشون بحث شد، صحبت میکنن!
ذکر شد ساکاماکی ها قبل مراسم بلوغ خون ادمیزاد نمیخوردن، و لایتو اینجا ذکر کرد بخاطر اینکه لذت مکیدن خون انسان برای خوناشامای کوچیک زیاده و بهشون حس خلسه زیادی میده!
و ممکنه قبل مراسم بلوغ از خون حیوانات کوچیک تغذیه میکردن!!
#Fact #Rejet #Video
┏
     @animediabolik
                                     ┛

⺌وانشات⺌
「راک باند × ریدر」

⫘نکته: موارد باز، جنسی، فانتزی، گنگ بنگ، فتیش، ریدر مطیع، توهین، تحقیر، سادیست

✦⁺.تلاش براین بود مخاطب خنثی باشه.⁺✦


⚠️نویسه اختصاصی چنل
𓂅  #Ruki #Ayato #Kino #Laito
𓂅     @animediabolik

13Anniversary
VAMPIRE LAB.
𓂅 #Sakamaki #Mukami #Tsukinami #Kino
𓂅     @animediabolik

『Valentine Bears🧸🎀』

⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀:¨ ·.· ¨:
⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ `· . ꔫHigher quality
𓂅 #Rejet
𓂅     @animediabolik

『Valentine Bears🧸🎀』
あなたの部屋で待ち受けてたのは、
なんとカレ色のクマ！？
極上のふわもこクマと、
カレからプレゼント＆チョコレートに
身も心も溶けちゃう❤
あまいあまいひと時を、
大好きなカレと過ごして──。
カレのぬくもりに包まれた♡カレ色のクマたち
『خرس های ولنتاین🧸🎀』
یه خرس رنگی پسر تو اتاقت منتظرت بود؟!
یه خرس با کرک های خیلی نرم که هدایا و شکلاتش جسمو روحتو ذوب میکنه❤
یه لحظه شیرینو نابو با دوست پسر مورد علاقت بگذرون
در گرمای خرسی که برنگ اونه♡پیچیده و ذوب و عاشقش شو
𖧧نکته: کالا
𓂅  #Rejet
𓂅     @animediabolik

「13th Anniversary」
「مراسم سیزده سالگی」
𓂅 DL4コマ
𓂅 #Rejet #Sakamaki
𓂅     @animediabolik

「ساب سناریوهای فصل vc」
⫘نکته: شامل موارد nsfw، کمی توهین امیز

﹢با خوباش شروع کردم...😔💋
𖧧ترجمه اختصاصی چنل
𓂅 #Video #Sakamaki #Mukami
𓂅     @animediabolik

『千夜吸愛物語』

⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀:¨ ·.· ¨:
⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ `· . ꔫHigher quality
𓂅 #Rejet
𓂅     @animediabolik

『千夜吸愛物語』
城内のエキゾチックな
光に照らされる、
ふたりの影。
砂漠の蜃気楼まで
届きそうな愛を紡ぎ、
風に乗り踊る。
血に祝福された、
永遠のシルクロードへ。
千の夜を越えて、語り継がれる愛。
『ماجرای عشق هزار شبه』
سایه های هردوتون در نور داخل این قلعه عجیب منعکس شده
با ساختن عشقی که انگار به بی انتهاییه کویره، در جاده ای ابریشمی به برکته خونین در باد میرقصید
عشقی که بیش از هزاران شب درجریانه، امشب دوباره تازه میشه.
𖧧نکته: کالا
𓂅  #Rejet
𓂅     @animediabolik

⟢بخش ارسال نظر در کانال 🍷انیمه دیابولیک🍷

𓁹در این بخش میتونید نظرات، پیشنهادات و انتقادات خودتون رو نسبت به پست های چنل ذکر کنید و در چنل س. و ج. پاسخ بگیرید.

༄ ارسال نظر / ارسال نظر࿐

༄  چنل ناشناس ࿐

𓍲برای گرفتن پاسخ، چنل رو چک کنید چون در ربات پاسخی داده نمیشه𓍲

「شب سادیستی」
⟢سی دی ویژه رویداد
⺌تم ولنتاین⺌

⫘نکته: شامل موارد NSFW

﹢ورژن ایاتو، سوبارو، روکی و یوما فقط عالی بود😭❤️

⚠️ترجمه اختصاصی چنل
#Rejet #Video #Sakamaki #Mukami #Tsukinami
┏
     @animediabolik
                                     ┛

𓏲new fanart🥀
𓂅 #Subaru
𓂅     @animediabolik

「ترجمه پروفایل و هنر رسمی ساکاماکی ها در فنبوک」
𖧧ترجمه اختصاصی چنل
𓂅 #Rejet #Sakamaki
𓂅     @animediabolik

🩷توییت برای ولنتاین🩷

ایاتو: امروز روزیه که بهم شکلات میدی نه؟ پس بجنب و بده، اینطور نیست من ازت شکلات بخوام، بلکه میخوام بهم نشون بدی از کی خوشت میاد، حس توام بهم برابره نه؟

کاناتو: هی شکلاتم چی شد؟ برام درست کردی نه؟اگه یادت بره نمیبخشمت...اه ولی تو یه چیز شیرینو خوشمزه دیگه هم داری..اگه شکلات نداری فقط خونتو بهم بده

لایتو: ولنتاین مبارک، من این مناسبتو دوست دارم، چون هیجان زدم که ممکنه چه نوع شکلاتی ازت بگیرم، بیشتر دوست دارم شکلاتو بریزم رو بدنت بخورم، منتظرتم، باشه؟

شو: محض اطلاعت حتی اگه برای مناسبت برام شکلات بیاری نمیخورم، من از شیرینی متنفرم! حتما چیزی داری که بیشتر ازون دوست دارم، حالا اگه فهمیدی لباستو دربیار بزار از گردنت خون بمکم.

ریجی: اینکه بخوای به کسی مثل من شکلات بدی یه عمل شجاعانه از طرف توئه، شکلاتتو قبول میکنم اما اگه دوست نداشتم باید باز برام بخری، دفعه بعد خودمم همراهت میام باهم خرید کنیم.

سوبارو: ها!؟ من شکلات نمیخوام برو بده به یه پسره دیگه..!! عا..خب ناراحت نشو، انقدر میخوای بدی به من؟ باشه! اینبار استثنا قبول میکنم، ولی جز کسی بجز تو نمیگیرم.

روکی: یک حیوون خونگی بیچاره میخواد چیزی به اربابش بده.ههه..بد نیست..امروز خوب میشمو قبول میکنم..هی کجا میری؟ هنوز کارت دارم، شکلاتو بزار دهنم، بزار شیرینیتو حس کنم.

کو: ولنتاین مبارک! ممنون برای شکلات! منم دوستت دارم خیلی دلم میخواد بغلت کنمو ماچ ماچیت کنم، وقتی فکر میکنم عاشقتم احساساتم سرازیر میشه و نمیتونم جلوشونو بگیرم..میفهمی!؟

یوما: بهم شکلات میدی؟ خب خوبه..اما کافی نیست، میدونی چیزای شیرین دوست دارم نه؟ پس بیا اتاقم یه چیز دیگه بهم بده(منظورش خون هست)

ازوسا: این شکلاتو میدی بهم؟ م.ممنون! خیلی خوشحالم..اما چیزی که خوشحالترم میکنه اینه که تو احساساتتو دادی به من. من همیشه مراقبتم..میای تا ابد باهم باشیم؟

کارلا: این بسته چیه؟ اع شکلاته؟ اگه درست یادم باشه در سنت انسان ها این شکلاتو به کسی که دوسش دارن میدن، فکر کردم مزخرفه اما انگار بد نیست..من احساساتو با تشکر میپذیرم.

شین: شکلاتو بهم میدی..یعنی دوسم داری نه؟ انقدر عاشقمی که میتونی برام دیوونه بشی..حالا دیگه قایمش نکن..اگه اعتراف نکنی انقدر باهات لاس میزنم که دیوونه شی

کینو: امروز ولنتاینه نه؟ خیلی خوشم نمیاد ولی دوست دارم بدونم تو چیکار میکنی..نکنه برای من اماده میکنی؟ممنون...میدونی..شکلات خوبه ها..ولی اگه دوستم داری تو کلمات بهم بگو..بیا بهم بگو چی راجبم فکر میکنی..

- the end
𖧧ترجمه اختصاصی چنل
𓂅 #Rejet #Sakamaki #Mukami #Tsukinami #Kino
𓂅     @animediabolik

⟢بخش ارسال نظر در کانال 🍷انیمه دیابولیک🍷

𓁹در این بخش میتونید نظرات، پیشنهادات و انتقادات خودتون رو نسبت به پست های چنل ذکر کنید و در چنل س. و ج. پاسخ بگیرید.

༄ ارسال نظر / ارسال نظر࿐

༄  چنل ناشناس ࿐

𓍲برای گرفتن پاسخ، چنل رو چک کنید چون در ربات پاسخی داده نمیشه𓍲

𓏲new fanart🥀
𓂅 #Sakamaki
𓂅     @animediabolik

〔قرار گذاشتن با برادران تسوکینامی〕
〔فصل رژه دیوانگان〕

ادامه دارد....!

𖧧ترجمه اختصاصی چنل
𓂅  #Tsukinami #Video 
𓂅     @animediabolik

「اغاز جشنواره شبانه★شروع」
⟢سی دی دراما افتخاری

﹢یکی از پیشنهادی ترین سری هاست! بشخصه خیلی با پارت لایتو خندیدم˂̵ᴗ˃̵!
نکات تحت عنوان فکت خیلی زیادی داشت و خیلی سری سختی برای ترجمه بود چون بیشتر پارتاش نیاز به شرح تصویری داشت!
⚠ترجمه اختصاصی چنل
#Rejet #Video #Sakamaki
┏
     @animediabolik
                                     ┛

"یک شب اروم"
یوما: فکر کنم یکم "خجالتی" رفتار میکنم.
بعد از اتمام جشن به اتاق خواب میریم.
من در کنار زنی که به پایین نگاه میکنه بعد عروسی به اتاق خواب میرم
ناراحت میشه وقتی بهش میگم "خوک" ولی تو عروسی هم با این نام صداش میکردم.

+ برو داخل.
- باشه
درو باز کردمو اون اول وارد شدو بعد وارد شدن درو بستم. من همیشه انقدر جنتلمن نیستم ولی وقت نداریم.
جملاتی که کو احمق کل مدت تو عروسی تو گوشم میگفت تو سرم اکو میشه" هی یوما کون، امشب درست انجامش میدی؟ فقط راجب خوردن خون و "این خوبه" نیست. اولین شب عروسیته باشه؟ اولین شب!!"
با خودم زمزمه میکردم: فقط راجب خون خوردنه و بس، باید به روش انسانی قدیم انجام بدم نه؟ یعنی حالا که خوناشامم باید به روش انسانی انجامش بدم؟ باید اون مرد -کارل- راهنماییم میکرد!

"اون مرد خودش سه تا زن داشت نه؟ حتی یسری پسر مزاحمم بدنیا اوردن، ولی فایدشون چی بود؟"
"یوما کون؟"
خیلی بی حوصله تر از معمول جواب دادم: چیه؟
اونم خیلی سردرگم تر نگاهم میکنه.
+ برای شروع..برو یه گوشه بشین.
- باشه.
سر تکون دادو گوشه تخت نشست، شاید توهم زدم ..اما امشب حتی صدای جیرجیرهای تخت هم بلندتر بودن..

"نوشیدنی میخوای؟"
"میل ندارم"
جو سنگینی برپا میشه، حتی با اینکه میدونم گیجه ولی بازم میرم سمتش: هی مشکلی داری؟
میخوام بهش اسون بگیرم.
- خب.. نه..ما ازدواج کردیم نه؟

"ولی هنوز یه کارایی نکردیم نه؟" با این حرفم تا پشت گوشاش سرخ میشه،
سرمو میخارونم و با خودم میگم"لعنت بهش!" بعد صراحتا میگم: دارم میگم اگه مشکلی داری هنوزم میتونیم ازین ازدواج صرف نظر کنیم.
- پس یوما کون..میخوای این اتفاقو پس بزنی..اره؟همچین فکری میکنی؟
+ اه خب من همچین چیزی نگفتم که، نه؟
- ولی بنظر من همینو گفتی.

بعد گفتن این حرف دستاشو روی رونش مشت میکنه و میلرزه..هرچند بنظر رو مخه ولی بغلش میکنم: خل شدی؟ من نمیخوام پس بزنم..نمیدونم درک میکنی یا نه..ولی من تجربه ای تو این کارا ندارم باشه؟

نفس عمیق میکشم و بدون اینکه بزارم جواب بده بدنشو رو تخت میندازم: ...!

لبامو رو لباش میکشم و اونم بدون اینکه بتونه حرف بزنه نفس نفس میزنه. لباشو میمکم. بازوها ظریفشو میگیرم و به تخت میچسبونم.حالا که اتفاق افتاده جلوشو نمیگیرم. میخوام خونشو بمکم و بگیرمش.
اونم بدون مقاومت از میلی که تو ذهنمه در اغوشم میمونه.

تو ذهنم میگم: بلاخره دیوونه شدم..
انگار بلاخره به پایان نزدیک شدم..شاید پایان "خوب" باشه، خوشبخت شدن عیبی داره؟
من اینارو نمیپرسم..حتی جوابیم براش نیست..ممکنه اونا بگن"نگران این چیزا نباش"

من احساس گناه میکنم ولی به نقطه ای رسیدم که باید برم جلو...گذشته گذشت و اینده رو به جلوئه.
من دست این زنو گرفتم و میرم جلو...
- the end
𖧧ترجمه اختصاصی چنل
𓂅 #Yuma
𓂅     @animediabolik

⟢بخش ارسال نظر در کانال 🍷انیمه دیابولیک🍷

𓁹در این بخش میتونید نظرات، پیشنهادات و انتقادات خودتون رو نسبت به پست های چنل ذکر کنید و در چنل س. و ج. پاسخ بگیرید.

༄ ارسال نظر ࿐

༄  چنل ناشناس ࿐

𓍲برای گرفتن پاسخ، چنل رو چک کنید چون در ربات پاسخی داده نمیشه𓍲

『GOTHIC KITTY』

⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀:¨ ·.· ¨:
⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ `· . ꔫHigher quality
𓂅 #Rejet
𓂅     @animediabolik

『GOTHIC KITTY』
抗えない血の運命に少年達は、
夜の街へ逃げ出した。
哀しみ、怒り、痛み、
ぐちゃぐちゃな感情に身を委ねるまま、
こんな夜に誰かが側に居てくれたらと願って──
血の業から逃げ出した夜、抱き締めて欲しくて。
『بچه گربه گوتیک/وحش』
پسرا با سرنوشت غیرقابل مقاومت خونین مواجه میشن،
شبانه پر حس درد، غم و عصبانیت به شهر فرار میکنن.
خودشو تسلیم احساسات اشفتش میکنه و ارزو میکنه کاش یکی همچین شبی کنارش بود
همون شبی که از خون فرار کردم..میخواستم تو منو بغل کنی..
𖧧نکته: کالا
𓂅  #Rejet
𓂅     @animediabolik

⟢بخش ارسال نظر در کانال 🍷انیمه دیابولیک🍷

𓁹در این بخش میتونید نظرات، پیشنهادات و انتقادات خودتون رو نسبت به پست های چنل ذکر کنید و در چنل س. و ج. پاسخ بگیرید.

༄ ارسال نظر ࿐

༄  چنل ناشناس ࿐

𓍲برای گرفتن پاسخ، چنل رو چک کنید چون در ربات پاسخی داده نمیشه𓍲

「ریجی در مقابل شو」
〔سری Versus II〕

⫘نکته: شامل موارد NSFW، ضرب و شتم، خونخواری، موارد توهین امیز

⚠ترجمه اختصاصی چنل
𓂅 #Video #Rejet #shu #Reiji
𓂅     @animediabolik

⟢بخش ارسال نظر در کانال 🍷انیمه دیابولیک🍷

𓁹در این بخش میتونید نظرات، پیشنهادات و انتقادات خودتون رو نسبت به پست های چنل ذکر کنید و در چنل س. و ج. پاسخ بگیرید.

༄ ارسال نظر ࿐

༄  چنل ناشناس ࿐

𓍲برای گرفتن پاسخ، چنل رو چک کنید چون در ربات پاسخی داده نمیشه𓍲

سی دی های افتخاری فصل "سرنوشت تاریک"
⚠️ترجمه اختصاصی چنل
شامل موارد NSFW!

نکته: اسلاید اول مخاطب y/n هست! ولی بخاطر اینکه خودم حین ترجمه مخاطب و اسم مشخص برای جمله بندی داشته باشم و ماجرا گیج کننده نشه، از یویی بعنوان مشتری نام بردم!

- کسایی که این ورژنارو تاحالا گوش ندادن واقعا چیز ارزشمندیو از دست دادن😂✨
از تصور پسرا بعنوان ماساژور تا معلم!
#Video
┏
     @animediabolik
                                     ┛

𓂅 DL4コマ
𓂅 #Rejet #Sakamaki #Mukami #Tsukinami #Kino
𓂅     @animediabolik

『آیاتو ساکاماکی دربرابر کاناتو ساکاماکی』
ایاتو:
تموم این مدت بخاطر اون ابنبات چوبی تو دست چیچیناشی یه حس شکاکیت
.عجیب داشتم
درحالی کنارم نشسته بود، عطر شیرینی از هیجان پخش میکرد و دقیقا جلو چشمام
میزاشت کاناتو ابنباتو تو دستش بلیسه
+چی گفتی؟ اگه تو ابنباتو برام نگه نداری نمیخورم! زود باش بزار بلیسم
کاناتو بعد گفتن این جمله زیر چشمی بهم نگاه کرد و دوباره ابنبات تو دست چیچیناشیو لیسید
+هی چیچیناشی همشو نزار کاناتو بخوره یکمم به من بده
فکر میکنم اینکه بعد کل زمانی که ساکت بودم ناگهان داد زدم، باعث شد بترسه، اما
وقتی بهم نگاه میکرد با ترس چیزیو زمزمه کرد."اما ایاتو کون..توکه گفتی نمیخوری"
+ اون موقع گذشت، الان میخوام! زود باش بیار
به خوردن اون ابنبات چوبی علاقه ندارم اما اینکه باعث شده کاناتو به یویی جلب بشه باعث میشه نزارم فقط کاناتو حال کنه
- اما تو قبلا گفتی این تاکویاکی نیست این رو نمیخوری نه؟ برای همینم الانم نمیتونی بخوری
+ اها !!؟ حالا انقدر برای من خودتو نگیر اون موقع تازه داشتی درست میکردی_
چیچیناشی بین ما قرار گرفت دعوامونو تموم کنه... اگرچه من شک دارم که اون بدونه کدوممون مقصریم.
+ اه اصلا بیخیالش بیا چیچیناشی منو ببین.. اصلا بجای ... ابنبات اینکارو میکنم.
یقه چیچیناشیو پاره کردم
_ اياتو كون!! بس كن ..
چیچیناشی با دستاش ابنباتو برای کاناتو نگه داشته و نمیتونه دست از پا خطا کنه منم از موقعیتش سواستفاده کردم
+ خفه شو تو مقصری که منو نادیده گرفتی.
پوست سفیدشو که از زیر پارچه پاره یقش مشخص شده با رد نیشام کبود میکنم
- ایاتو داری چیکار میکنی همین الان ولش کن!
+گمشو تو اون شیرینیه مزخرفو داری دیگه بگیر بمکش و خفه شو
نیشمو دوباره تو پوست لخت چیچیناشی فرو کردم
_ایاتو..
+ خفه شو هنوزم با میزان ابنباتی که به کاناتو دادی قابل مقایسه نیست... اینبار ازینجات میمکم
اینبار بخاطر اینکه در دید کاناتو قرار بگیرم نیشمو عمیقا نیشمو تو بازوش فرو میکنم
خون چیچیناشی... حتی شیرین تر از ابنبات کاناتونه ..
"... خیلی از ابنبات چوبی خوشمزه تری"
"لطفا .. بس كن"
با شنیدن ناله ها و التماساش برای مدت کوتاه نیشمو از پوستش بیرون میکشم
+ چی میگی ما تازه شروع کردیم
بعد جواب دادن بهش یبار دیگه خیلی عمیق از بازوش مکیدم و خون چکیده شده رو از روی بازوش لیسیدم
کاناتو:
+ حتما خوشت نمیاد که فقط داره به من توجه میکنه
حین گفتن این حرفا یبار دیگه ابنبات چوبی تو دست یوییو لیسیدم و تموم مدت نگاه سنگین و نافذ ایاتورو روی خودم حس میکردم، بودن در این فضا و دونستن اینکه ایاتو هم هست و یویی در مقابل ایاتو فقط داره به من خدمت میکنه حس والایی بهم میده
_کاناتو کون اینطوری که نمیتونی درست ابنباتو بخوری بیا خودت نگهش دار
+ چی گفتی اگه تو اینباتو برام نگه نداری نمیخورم زود باش بزار بلیسم!
وقتی اینو گفتم یویی همچنان مضطرب ابنباتو جلو من نگه میداره و میزاره بلیسم
- چیچیناشی همشو نزار کاناتو بخوره یکمم به من بده
میدونم که ایاتو ازین اتفاق حسادت کرده ولی من شک دارم اینطوری بداخلاقی کردنش باعث بشه یویی بحرفش کنه
- اما تو قبلا گفتی این تاکویاکی نیست و این مزخرفاتو نمیخوری نه؟ برای همینم الانم نمیتونی بخوری
' ها!!!!؟ حالا انقدر برای من خودتو نگیر اون موقع تازه داشتی درست میکردی
_... اروم باشين

من شک دارم یویی درک کنه که همه اینا بحثا بخاطر اونه ولی سعی میکنه اروممون کنه، من کاملا تلاشا و حرفاشو مزخرفو بیهوده میدونم و همچنان به لیسیدن ابنبات در دستش ادامه میدم
- .. اه اصلا بیخیالش بیا چیچیناشی منو ببین... اصلا بجای ابنبات اینکارو میکنم

بعد گفتن این حرف ایاتو ناگهان یقه یوییو پاره کرد ..فکر میکردم یکم رعایت میکنه
ولی حدس بد من واقعی شد
ایاتو درست جلوی من خونشو مکید
+ ایاتو داری چیکار میکنی همین الان ولش کن!!
- گمشو تو اون شیرینیه مزخرفو داری دیگه بگیر بمکش و خفه شو!

یعنی با خودش فکر میکنه من تو این وضعیت میشینم ابنباتمو میلیسم!؟
_ اياتو كون!
.... در حالی من نگاهش میکنم برای رفع دردش نام ایاتورو ناله میکنه

+ خیلی دوست داری خونت مکیده بشه ها !؟ باشه پس منم اینکارو میکنم
ابنبات چوبیو کنار میندازم و قبل اینکه انگشتشو وارد دهنم کنم اروم زبونمو روی نک انگشت یویی که انگار ابنباتیه میکشم: ...!
همینطور که گازش میگیرم مزه خونش روی زبونم پخش میشه
+ .... خیلی از ابنبات چوبی خوشمزه تری
_ ... لطفا ... بس كن
در حالی چشماش بستس درخواستاشو میشنوم من که نمیتونم اینکارو کنم... اخه...
+ هنوز کلی کار دارم که باهات کنم تا حال کنم

درست مثل شیرینی واقعی و هر چیز شیرین مطمئن میشم این یکیم تا قطره آخر ميبلعم
𖧧ترجمه اختصاصی چنل
𓂅 #Ayato #Kanato #Rejet
𓂅     @animediabolik

⟢بخش ارسال نظر در کانال 🍷انیمه دیابولیک🍷

𓁹در این بخش میتونید نظرات، پیشنهادات و انتقادات خودتون رو نسبت به پست های چنل ذکر کنید و در چنل س. و ج. پاسخ بگیرید.

༄ ارسال نظر ࿐

༄  چنل ناشناس ࿐

𓍲برای گرفتن پاسخ، چنل رو چک کنید چون در ربات پاسخی داده نمیشه𓍲

〔بهشت〕
〔فصل تبارهرج و مرج〕

⫘نکته: NSFW، کمی تحقیر، سادیست

✦ورژن برادران موکامی✦
✦ورژن برادران تسوکینامی✦
✦ورژن کینو✦

﹢ ورژن آیاتو قرار بود سادیست باشه ولی ناخواسته خنده دار شد..😂
𖧧ترجمه اختصاصی چنل
𓂅  #Video #Sakamaki
𓂅      @animediabolik

〔Subaru Sakamaki 2024 HBD〕
𓂅 #Subaru
𓂅     @animediabolik

「سی دی جایزه انیمه؛ تدی در استخر」

﹢سوبارویه بیچاره_

⚠ترجمه اختصاصی چنل
𓂅 #Rejet #Video #Sakamaki
𓂅     @animediabolik

Vampire Hotel

⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀:¨ ·.· ¨:
⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ `· . ꔫHigher quality
𓂅 #Rejet
𓂅     @animediabolik

Vampire Hotel
ここは魔界の主賓が集う、闇に包まれたホテル。
興味本位で足を踏み入れた貴女は、
フロントで彼等に迎えられ、
どこか不気味な微笑みと共に
部屋へと誘われる。
しかし、その夜、
あなたはこのホテルに潜む恐るべき秘密と、
決して逃れられない運命に直面することになる。
果たして、永遠の命は祝福か、
それとも終わりなき悪夢の始まりか…
一夜限りの宿泊が、不死への扉を開く
هتل خوناشام
اینجا هتلیه که در اعماق تاریکی وجود داره و مهمانان افتخاری از دنیا شیاطین در اونجا حضور پیدا میکنن.
تو برای کنجکاوی رفتی اونجا، و فردی با لبخند وهم امیز پشت میز پذیرش قرار داشت و تورو بسمت یک اتاق رزرو شده هدایت کرد.

اما بعد اون شب،
راز عجیبی که در این هتل نهفتس رو کشف میکنی.
اون هم رازی که هرگز دیگه نمیتونی ازش خلاص شی.
زندگی جاودانه برای تو یک جادو و نعمته، یا آغاز یک کابوسه بی پایان؟
یک شب اقامت در این هتل، درهای جاودانگیو بروی تو باز میکنه.
𖧧نکته: کالا
𓂅  #Rejet
𓂅     @animediabolik

〔Azusa mukami 2024 HBD〕
𓂅 #Azusa
𓂅     @animediabolik

🍷تکست پسران در کارت ویژه🍷
آیاتو:هی چیچیناشی دنبالت میگشتم، مشخصه که یکارایی باهات دارم احمق. میخوام یه چیزی بهت بگم که دیگه هرگز تکرارش نمیکنم، پس با دقت گوش کن.
"من تصمیم گرفتم بجز تو خون هیچکس دیگه رو نخورم"
هه، الان خوشحالی که من نمیتونم بجز خون تو با هیچ شخص دیگه ای راضی بشم نه؟
مطمئن میشمم بدون من نتونی زندگی کنی، پس اماده باش!

کاناتو: هی تو راجب من چی فکر کنی؟ اگه خودت نگی که من نمیفهمم، ...پس لطفا بهم بگو، اه هرچند میدونم چی میگی، میخوای بدونی منم چی راجبت فکر میکنم؟ یعنی تا وقتی نگم نمیفهمی؟ ..ازونجایی گیر دادی...
"خیلی دوستت دارم."
..لطفا همیشه با من بمون..اگه بدون اجازه من غیب شی، نمیبخشمت!

لایتو: بچ چان~ میشه تو گوشت حرف بزنم؟ چون نمیخوام بلند بگم میخوام اینو تو گوش تو اعتراف کنم اونطوری فقط من و خودت میشنویم.
بجنب بزار تو گوشت حرف بزنم.
خب پس.."بچ چان، خیلی دوستت دارم!"
تعجب کردی که این حرفو زدم نه!؟

شو: ...خیلی سرصدا میکنی، خودم انتخاب میکنم کجا بخوابم یا نخوابم پس ولم کن! ..ولی بازم از پیشم نمیری...یعنی انقدر میخوای پیشم بمونی؟ هاها..ببین بلاش شدی‌.
اگه واقعا میخوای کنارم باشی، خب شرط داره.
بشرط اینکه بگی"بزار تا اخر عمر کنارت بمونم"
عجله کن بگو.

ریجی: زن یه لحظه بیا اینجا، چرا انقدر بی حالی و روبانت کجه؟ همیشه مواظب ظاهرت باش. من این همه بهت توضیح دادم و انگار درنهایت تو گوش تو نرفته!
اه اگه حالیت شه من انقدر تو دردسر نمیوفتم، من در نهایت پادشاه خانواده ساکاماکی میشم ..اگه زن کنارم اینطور رفتار کنه نامم لکه دار نمیشه؟
چیه چرا تعجب کردی که گفتم تو باید کنارم باشی؟

سوبارو: ببین میخوام یه چیزی بهت بگم، چیش.. فقط یبار میگم پس با دقت گوش کن، اگه از پیشم بری نمیتونم طاقت بیارم، اخه بقیشون همش میخوان بهت نزدیک شنو دنبال درگیر شدن باهاتن..و این چیزا برام دردسر سازه...
البته منظورم این نیست که تا ابد از کنارم نری ها!!
اع بخیال اصلا هم بلاش نشدم.

روکی: اه اینجایی حیوون خونگی؟ خودت نمیفهمی من چیکارت دارم؟ اه عقب نکش میدونی فایده ای نداره.
حالا بیا کنارم دراز بکش، من میخواستم مطالعه کنم اما الان حالشو ندارم. در عوض فکر کردم بد نیست یک کارایی با تو کنم.
بیا جلوتر.

کو: ام نکو چان پس اینجا بودی!؟ سریع بیا پیش من، امشب میخوام برای منوی شامم برام ونگول بیانکو بپزی، باشه~؟
اه پس وقت نداری؟ پس نمیشه کاری کرد
پس حداقل یه دسر بهم بده،
چیزی که بیشتر از بیانکو دوست دارم..اره، تویی ام نکو چان، عیب نداره تورو بعنوان دسر بخورم نه؟

یوما: هی خوک به این گوجه فرنگی ها نگاه کن خیلی خوش ظاهرن نه؟ چرا یکم نمیخوری؟
بیا، *میزاره تو دهن ریدر* خوشمزه و شیرینه نه؟
خب یه گاز به منم بده.
چیه چرا بلاش شدی؟ اهان، پس وقتی من گوجه دهنی تورو بخورم "بوسه غیر مستقیم" میشه؟
انقدر بلاش شدی که از گوجه فرنگی رسیده قرمزتری.
منم میخوام طعمتو بچشم...اوم خوشمزه ای..بیا بالارو نگاه کن..یبار دیگه.

ازوسا: هی حوا میشه کمکم کنی باندم رو عوض کنم؟ اره مرسی..
ببخشید نمیخوام بهت بخندم..ولی وقتی بهم نزدیکی،از شادی بلاش میشم..
ببخشید چیز عجیبی گفتم..عیب نداره نه؟..اخه تو خیلی مهربونی
عیب نداره اگه این مهربونیو تا ابد برای خودم نگه دارم؟
حتی در اینده، و تا همیشه.
𖧧ترجمه اختصاصی چنل
𓂅 #Fact
𓂅     @animediabolik

「بازی تخته ای」
『سری افتخاری فصل تبار هرج و مرج』
✦ورژن قبلی✦

﹢ راجب ناله ها بخوبی میدونن چیکار میکنن🫱
𖧧ترجمه اختصاصی چنل
𓂅  #Video #Mukami #Kino
𓂅      @animediabolik

⟢بخش ارسال نظر در کانال 🍷انیمه دیابولیک🍷

𓁹در این بخش میتونید نظرات، پیشنهادات و انتقادات خودتون رو نسبت به پست های چنل ذکر کنید و در چنل س. و ج. پاسخ بگیرید.

༄ ارسال نظر ࿐

༄  چنل ناشناس ࿐

𓍲برای گرفتن پاسخ، چنل رو چک کنید چون در ربات پاسخی داده نمیشه𓍲

لیست فکت:

- یویی به اتاق ریجی رفت تا ریجی بهش اداب معاشرت یاد بده ولی یویی با خوردن چای متوجه سم شدید داخل چای شد و لیوان رو انداختو شکست، یویی که ادعا میکرد لباش بابت خوردن سم میسوزه، توسط ریجی تهدید شد چهاردست پا شه و برای تنبیه، چای سمی رو از بین فنجون شکسته لیس بزنه!
- چون یویی با معلم مرد خودش راجب درس حرف زد، لایتو اونو زندانی و لخت کردو اندام جنسیشو دید و بعد تهدیدش کرد شورت پاکی پاش کنه کلیدش دست خودش باشه تا یویی دیگه نتونه با هیچکسی سکس کنه.
- شین طبق انحراف لایتو؛ یوییو مورد تجاوز خونخواری قرار داد.
- روکی و شو که مورد حمله غول ها قرار گرفته بودن، یویی رو تهدید به خشک کردن خونش توسط مکیدنش تا مرز مرگ میکردن!
- کینو با نگه داشتن یویی در یک گوشه و مدام گفتن "دختر خوب که سعی میکنه خودشو کنترل کنه" هی بیشتر گازش میگرفت تا تنبیهش کنه.
- یویی فیلم ترسناک دیده بود و خیلی میترسید پس شو حین خواب اونو کشید تو تخت رو بغلش و اونو میلیسید و میگفت: تو با بقیه انسان ها متفاوتی چون از یک خوناشام روبه روت نمیترسی
- برادران موکامی به یویی گوشزد کردن اونا از جن ها ترسناک ترن و باید ازشون بترسه!
- لایتو به یویی گفت: ما خوناشام مردگان زنده هستیم!
- لایتو برای اینکه یویی مقابلش مقاومت کنه تا حس تجاوز بهش دست بده، بهش "موادی" داد که باعث شد یویی عاشق شو بشه!
- یویی توسط شو در سرمای شدید نگه داشته میشه و از سرما غر میزنه ولی شو با تهدید به دست درازی بهش و گرم بودنش پیش خودش نگهش میداره و هردو شدیدا حشرین که ظاهرهای زشت و حشری میسازن و یویی خودشو به شو تعارف میکنه.
- یویی که بدلیل برداشتن وسیله از انباری مدرسه خودشو اونجا دست بند زده بود و خوابش برده بود، توسط شو مورد دست درازی قرار گرفت.
- کاناتو و یویی باهم تو شکلات واقعی حموم کردن و کاناتو کل بدن یوییو لیسید.
- سوبارو یوییو از حمله ایاتو در حموم نجات داد و لخت پرتش کرد تو وان و به درخواست های یویی برای دست درازی بهش گوش ندادو رفت!
- کارلا یوییو درهرمکان میمکید تا پاکش کنه و با گفتن حرفای عاشقانه گولش میزد و درعین حال یویی انتظار داشت خوناشام ها نجاتش بدن!
- یویی و کاناتو توسط شین زندانی شده بودن و کاناتو با حمله از پشت به شین اونو کشت.
- مرتز بخاطر ادای احترام زورکی به شین، چشمش رو دراورده بود!
- شین برای احترام زورکی به مرتز، جلوش زانو زد و کفششو لیسید و مرتز اونو "پسر خوب" خطاب میکرد‌ و خوشحال بود یک خون اول کفششو میلیسه.
- کاناتو دست پاهای یوییو با ملحفه به اطراف تخت بست تا خونشو بمکه.
- یویی خونش توسط یوما مکیده شده بود و کو تا کوچه دنبالش دوید تا خونشو بمکه: احمقی که فکر کردی من نگران تو و سلامتیتم!
و بعد یومارو تحریک کرد تا باهم خون یوییو بخورن!
- کاناتو یویی رو تهدید کرد که نیم شب میاد بیرون تا بره با بقیه برادراش بهش خیانت کنه
- کاناتو عادت به بریدن دستاش در کودکی داشت تا مادرش حین زنیه با ریکتر بهش توجه کنه، وقتی در نیم شب داشت خودشو میبرید و یویی میخواست کمکش کنه با عصبانیت گفت: به کمک هیچ زنی نیاز نداره
- شو در ماه کامل میخواست یوییو خفه کنه!
- فن بوی کو به یویی راجب کو تعریف میکرد؛ کو فکر کرد یویی با اون پسر بهش خیانت میکنه و از زیر چتر هلش داد ولی درنهایت همو بوسیدن تا اشتی کنن
- روکی حین استخر، یوییو با لباس تو اب کشید و سکس وایب اونو به سمت خودش میکوبید(=
- زمانی دوتا فن گرل شو بابت دادن جزوه ریاضی و ظاهرش باهاش حرف میزدن شو بی اعتنایی داد و یویی هم از ایاتو فرار کردو باهم تو یک کلاس بودن، یویی رفت روی شو و گذاشت اون خونشو بخوره.
- سوبارو ادعا کرد دوست داره یوییو انقدر اذیت کنه تا گریه کنه! برای همین در کلیسای مقدس همه چیو داغون کرد.
- ایاتو و لایتو در لیموزین یوییو بین خودشون فشار میدادنو بو میکردن و یویی از سوبارو التماس کمک کرد و سوبارو بعد رد کردن که مفتی برای یویی کاری نمیکنه و اون یه دست پا چلفتیه اونو سمت خودش کشید و باهم دعوا کردن؛ بگفته شو، سوبارو و یویی در دعوا خیلی شبیه همن!
- لایتو اونو در اسانسور گیر انداخت و مدام همه جاشو میمکید و تفکر اینکه گیر میوفتن حشریش کرده بود، هرچند توسط مدیر سازمان بیرون انداخته شدن.
- ایاتو مدام اونو تو اب دریا غرق میکرد و خونشو پشت صخره میخورد و تهدیدش کرد اگه همکاری نکنه دستشو ول میکنه تا تو دریا غرق شه‌.
𓂅 #Fact
𓂅     @animediabolik

کاور جدید کارنلیان بلاد برای بند erosion.
نکته: مطمئن نیستم ویس کمیک رو ادامه میدند یا خیر!
ارسال نظر: http://t.me/HidenChat_Bot?start=1863170052

چنل ناشناس: https://t.me/+XkIJF6YqBnJmMWI0

「هوس یک میان وعده در نیم شب برای یک خوناشام」
【سی دی افتخاری زیرو】

+ گرسنم شد:(
𖧧ترجمه اختصاصی چنل
𓂅  #Video #Sakamaki #Kou
𓂅     @animediabolik

『Sleeping Beauty Blood🥀』

⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀:¨ ·.· ¨:
⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ `· . ꔫHigher quality
𓂅 #Rejet
𓂅     @animediabolik

『Sleeping Beauty Blood🥀』
美しい花に、濡れた血。
どんなに眠れない夜も、
あなたの側なら眠れる。
永遠の檻の中に、私を閉じ込めて欲しい。
どれだけ吸愛っても、 枯れない薔薇が欲しい。
『زیبای خفته خونین🥀』
گلهایی زیبایی که با خون خیس شدن.
و مهم نیست شبو تا کی بیدار بمونی
چون کنارتم.
میخوام منو در قفس ابدیت حبس کنی.
من اون گل سرخی رو میخوام که هرچقدرم بهش عشق بورزم، پژمرده نشه.
𖧧نکته: کالا
𓂅  #Rejet
𓂅     @animediabolik

〔Shu Sakamaki 2024 HBD〕
𓂅 #Shu
𓂅     @animediabolik

توییت هاشون به مناسبت 🎃هالووین🎃

ایاتو: بجنب ابنباتتو بده به من! اگه همش مال من نباشه باید بزاری با تو ور برم!

کاناتو: هی کجا با این عجله؟ فقط بهم یکم ابنبات میدیو فکر میکنی کافیه؟ تا وقتی اون شهد شیرینتو بهم ندی نمیزارم بری، متوجه شدی؟

لایتو: ها؟ پس برام ماکارون پختی؟؟ اوهوم خیلی ممنون! ولی ماکارون نمیتونه منو حشری کنه پس اول با تو حال میکنم، بیا و هوسمو برطرف کنو بدش به من، باشه؟

شو: چه دردسری..هرچند اگه انتخاب من باشه هرگز در هالووین شرکت نمیکنم، و اگه تو میخوای خیلی بقیه بهت توجه کنن چرا اون توجهو از من نمیخوای؟ بیا بگو میخوای درسته ببلعمت!

ریجی: تو واقعا خیلی از مناسبت ها خوشت میاد نه؟ برام عجیب نیست، پس لطف میکنم باهات میام، حالا بگو، بین شیرینی هایی که پختم و دندون های نیش من، کدوم رو انتخاب میکنی؟

سوبارو: باج یا تهدید!؟ خودتم میدونی ازت چی میخوام نه؟؟ اهه اونطوری نگام نکن..لعنتی مجبورم نکن خودم بهت بگم چی میخوام..

روکی: برام شیرینی پختیو فکر کردی راضی میشم؟ واقعا حیوون خونگی خنگی هستی که نمیدونی چطور باید اربابتو راضی کنی، حالا بزار قبلش ازت بپرسم، باج میدی یا تهدیدت کنم؟

کو: باج میدی یا تهدیدت کنم!؟ حتی اگه شوخی کنم بازم با تو جدیم، پس بخوبی چهره پر اشک بانمکتو نشون بده

یوما: گرفتمت خوک! امروز قراره بجای قند تورو بخورم! حالا ایست کنو بزار از باجم لذت ببرم

ازوسا: من میتونم تهدیدت کنم نه؟ میخوام ببینم چه چهره هایی میسازی..بعدم تو تهدیدم کن، میای اینکارو کنیم؟

کارلا: باج یا تهدید...خیلی مسخرس! اصلا اینکارا نیاز نیست وقتی هرچی بخوامو بسادگی بدست میارم، پس حالا خودت بیا جلو هرچی داری بده به من.

شین: میگما، جدی کل دیشب وقت گذاشتی تا این شیرینیارو بپزی؟ احمق عمرا به این باج تو راضی بشم! فقط باید خفه شیو بزاری تهدیدت کنم!

کینو: بلاخره مناسبت هالووین مورد علاقم رسید، من کلی تفریح و بازی کردمو خوراکی خوردم! پس حالا وقتشه یکم تورو تهدید کنم، حتما خیلی خوشحالی که بلاخره وقت دارم کل توجهمو بدم به تو و بهت توجه کنم، نه؟
𓂅 #Sakamaki #Mukami #Tsukinami #Kino
𓂅     @animediabolik

سناریو ⺌خوابیدن با پسران!ᶻz⺌
⟢وقتی موقع خواب ببیننت
⟢تنهایی درچه حالتی میخوابن
⟢وقتی خوابن پتو بندازی رو دوششون
⟢در چه پوزیشنی باهات میخوابن
⟢اگه بد خواب باشی
⟢اگه موقع خواب کابوس ببینی چطور دلداریت میدن
⟢افکارشون راجب ظاهر خوابیده تو
⟢توضیحات طولانی

⫘نکته: شامل موارد NSFW، فانتزی، فتیش، فتیش شخص خوابیده، کثیف حرف زدن، نفس بازی، ذکر موارد جنسی، رابطه خشن، کینک، سادیست،رابطه سمی،تحقیر شدید، باتم-گی، تفاوت جثه، کمی فان و وانیلا، القاب توهین امیز، تحریک پروستات/جی و....

✦ ⁺.تلاش براین بود مخاطب خنثی باشه.⁺✦

𖥨نویسه اختصاصی چنل
𓂅  #Sakamaki #Mukami #Tsukinami #Kino
𓂅     @animediabolik

「ریجی در برابر روکی」
ریجی:
... هرگز فکر نمیکردم درگیر این اتفاقات غیر قابل تصور بشم
روی یک تخت
... یک زن انسان با دو خوناشام درگیر شده
این وضعیت چیزی بیشتر از مسخرس. الان کاملا از حشریت .. مستم!
خب.. الان بیشتر میخوای؟ پس براش التماس كن"
تا جایی که میتونستم کلمات شیرین رو توی گوشش زمزمه میکردم
حالی که سر یوییو نوازش میکردم هلش دادم روی تخت
گونه هاش بخاطر خجالت سرخ بود و با چشمای خیس و پر اشک بهم نگاه میکرد
- هه. من یکمی مهربونم فکر نکن من ازین مردیکه خشن ترم
+ منم با تو فرق دارم
لبامو روی لبای یویی گذاشتم انگار چشماش از لذت ریز شده بود و میدرخشید
خیلی مسخره بود که من به این موقعیت گرفتار شدم اما به یک حس حال تبدیل شده
میخواستم به روکی این واقعیتو بهش نشون بدم که یویی اول به تصرف من در میاد"خب ایندفعه کجات؟ شونت؟ پاهات؟ یا پایین تر؟" روكي بعد بیان اون حرفای مسخره سرشو تکون داد سپس بلافاصله دستاشو از طرف مقابل بسمت یویی دراز کرد
"من میدونم کجارو دوست داری دام، اون مکانی که خیلی دوست داری" روکی در حالی که این حرفو میزد بدنشو به ارومی حرکت داد و انگشتاشو روی کمر یویی حرکت دادو نوازش کرد
خیلی ازرده شدم، صورتمو تو گردنش فرو بردم و نیشش زدم
نرم بود انگار با گرماش از نیشام استقبال میکردخون شیرین در بدنم جاری شد
هربار سرشو بالا میاورد و ناله میکرد. روکی داشت خونشو میخورد همزمان اونو روی تخت سر داد و درازش کرد
یویی بطور غریزی صدای تحسین آمیزی ایجاد کرد صدایی که همه شکارا ایجاد میکنن
دندونامو لیس زدم بطور ناخوداگاه بدنشو چک کردم تا یک قطره از خون نچکه روی پوستش و هدر نره
"دام ازینکه اینطوری تحت سلطه دو تا خوناشام درومدی چه حسی داری؟"
روکی اون کلماتو با اشتیاق بیان کرد
یویی بدنش فقط میلرزید و نمیتونست جواب بده دستشو گرفتم و بوسیدم
+تاثیر کلماتت به یویی نشون میده چقدر در اینکار بدی
+ خانواده ساکاماکی خیلی بدتر ازینان
روکی به ران های یویی لغزید
"لطفا صبر کنین...!! یعنی...!؟؟"
"زود باش این وظیفته مگه قبلا بهت نگفتم؟" روکی پاهای یویی رو از ناحیه ران باز کرد
روکی با خم شدن رو زانوهاش صورتشو به وسط های یویی نزدیک کرد
بی اختیار با زبونم نیپلشو مکیدم. اگه با دندونای نیشمون اذیتش کنیم فایده نداره من پسر کارلهینزم پسر ارباب و پادشاه خوناشام ها ، به این شخص بی اصلو نسب که توسط افراد حقیر بزرگ شده نمیبازم
روکی:
فکر نمیکردم درگیر این بازی کودکانه بشم ممکنه ریجی احساس غرور زیادی ازین ماجرا داشته باشه
"بیشتر میخوای؟ پس براش التماس کن" ریجی گردن یوییو گاز گرفت
يجورایی حس میکردم ریجی شبیه کارله مثل پدر و پسر
شروع به در آوردن لباسای یویی کردم
با اینحال تا لحظه ای که لباساشو در میاوردم تا آخرین لحظه را دستانش پیرهنشو چسبیده بود
در حالی که دستام روی بدن یویی بود با تمسخر گفتم "فکر نکن من ازین مردیکه خشن ترم"
+ منم با تو فرق دارم
حرفای مردی که تایید میکنه از نظر فکری باهام متفاوته رو دنبال میکنم این مرد برای بازیای کودکانم مناسبه: ایندفعه کجا؟ شونت ؟ پاهات؟ یا پایین تر؟
در حالی که پایینتر میرفتم از انگشتام برای نوازش اندامش استفاده میکردم
بدن یویی مدام میلرزید و سعی میکرد از دستام فرار کنه.
پوزخندی روی لبام شکل گرفت و نیش زدم .عالیه.
صدای تحریک شده ریجیو شنیدم و نگاهش کردم در حالی که خون یوییو میمکیدم ریجیو نگاه میکردم و پوزخند میزدم
همه چی به خون این زن بستگی داره... مطمئنا خونش شیرینه اما "خون" باید احساسات و منو انتخاب کنه ازونجایی که من خوناشام اصیل نیستم احتمال اینکه خوناشام تبدیل شده انتخاب بشه کمه.
ريجي نالا کرد. گرما به ارومی از بدنمون خارج میشد... به اصطلاح شبیه همون حس مستی که بعد خوردن الکل پیدا میکنی "دام.. ازینکه تحت سلطه دو تا خوناشام درومدی چه حسی داری؟"
حتی با وجود اینکه میدونم یویی جوابشو میدونه... اما هیچ جوابی نداد
بخاطر لذت بردن از دو تا دندون نيش كل حالشو از دست داده بود
"تاثیر کلماتت روی یویی نشون میده چقدر در اینکار بدی" ریجی اینو میگفت دست یوییو بوسید
"هه.. بد؟ ولی خاندان ساکاماکی خیلی بدتر ازینان"
نیشخندی زدم و بعد یوییو از قسمت ران باز کردم تا بیشتر ازش بگیرم
اگرچه اون قسمت بدن مکان خطرناک و هوس انگیزیه ولی یویی تلاش نمیکرد قایمش کنه
الان تسلیم شده؟
"...لطفا صبر کنین !!"
"زود باش این وظیفه مگه قبلا بهت نگفتم؟" بدون نگرانی به همه جاش نگاه کردم
لبامو روی بدنش میکشیدم به ارومی لیسش زدم قسمتیو گاز زدم که مثل گل نرمو نازک خوشمزه بود
یویی از گلوش ناله کرد اما من ساکت بودمو نیشامو فرو بردم
+چیش!
بلاخره لج ریجی رو در آوردم ظاهرا نتیجه موفقیت آمیز بود
اینکه کی اینجا اوله یک بحث بی ارزشه اما خیلی مهمه که بعضی وقتا با حریفت بازی کنی
هر دومون ازون مرداییم که کلی غرور داریم... این دلیل کافیه نه؟
- the end
𓂅 #Fact
𓂅     @animediabolik

🪄BLOODHORN🩸

⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀:¨ ·.· ¨:
⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ ⠀⠀ `· . ꔫHigher quality
𓂅 #Rejet
𓂅     @animediabolik

🪄BLOODHORN🩸
魔界の伝承に伝わる闇の儀式。
血の欲望に狂うヴァンパイア達の真の姿を、
貴女は見ることになる。
闇の儀式で、彼等の真の姿が浮かび上がる。
🪄شاخِ خونین🩸
طبق یک ایین که از افسانه های دنیای شیاطین کشف شده،
وقتی خوناشام ها از خونخواهی به جنون برسن، ظاهر واقعیشون رو میبینی!
در یک مراسم تاریک، شکل واقعی اونا ظاهر میشه.
𖧧نکته: کالا
𓂅  #Rejet
𓂅     @animediabolik

𓏲new fanart
𓂅 #Yui #Kou #Yuma
𓂅     @animediabolik