۲۹
در روزهای بعد، بختیار زمام قدرت را به دست گرفت، هویزر به ایران رفت، و شاه اعلام کرد که در ۱۶ ژانویه [سهشنبه، ۲۶ دی ۱۳۵۷] ایران را ترک میکند. به زودی روشن شد که جلسه ۳ ژانویه شورای امنیت ملی همه اختلافات درون دولت را حل نکرده است. در ماه ژانویه در حالی که هادینگ کارتر [مسئول روابط عمومی] وزارت امور خارجه میگفت «ما به حمایت از شاه ادامه میدهیم»، سه موضوع تفرقهانگیز مانع از تلاش دولت برای مدیریت بحران در ایران میشد.
اول، سالیوان همچنان بر واشنگتن فشار میآورد که گفتگو با خمینی را آغاز کند. ونس از نظر سالیوان حمایت میکرد ولی برژینسکی به کارتر هشدار داد که این گام میتواند دولت بختیار را تضعیف کند. کارتر ابتدا نظر برژینسکی را پذیرفت ولی در نیمه ژانویه به سفارت آمریکا در پاریس اجازه داد تا گفتگوی غیرمستقیم را با خمینی آغاز کند. این مذاکرات به توافق نینجامید. سالیوان به تصمیم کارتر با انتقاد آشکار واکنش نشان داد. این امر کارتر را متحیر کرد که آیا سالیوان از دولت بختیار به اندازه کافی حمایت میکند یا خیر. حتی به واشنگتن گزارش شد که هماکنون سالیوان تماس با دستیاران خمینی را، بدون تصویب کارتر، آغاز کرده است. ابتدا کارتر به اخراج سالیوان فکر کرد ولی ونس توانست او را قانع کند که نتیجه این کار فقط تضعیف نفوذ آمریکا در ایران است.
دوم، نگاه برژینسکی و شلزینگر به مأموریت هویزر متفاوت بود با نگاه سایر مشاوران کارتر. از آنجا که ناآرامیها در ایران تشدید میشد، برژینسکی معتقد بود زمان آن فرارسیده تا دستورالعمل سوم هویزر اجرا شود: اعاده نظم از طریق نیروی نظامی. زمانی که شایعاتی شنیده شد که گویا برخی ژنرالها میخواهند به زور مانع عزیمت شاه شوند، برژینسکی بر کارتر فشار آورد تا دستورالعمل نهایی [اقدام نظامی] را اجرا کند ولی کارتر اقدام نکرد. او در ۱۸ ژانویه [۲۸ دی ۱۳۵۷] با ارسال یادداشت خصوصی مفصلی به کارتر آخرین تلاش خود را به کار برد. کارتر مجدداً امتناع کرد. مانند اقدامات خودسرانه سالیوان، پافشاری برژینسکی بر کودتای نظامی در ایران اعتماد رئیسجمهور به او را کاهش داد. برژینسکی مینویسد: «این سوءظن که من در حال تحریک برای کودتا هستم... اعتبار مرا نزد رئیس جمهور کاهش داد که حمایت مرا از کودتا از نظر اخلاقی دردسرساز و نیز آزاردهنده میدید.»
@abdollahshahbazi