همگی، یه توضیح کوچیک میخواستم بدم دربارهی اینکه مدتیه نمیتونم زیاد آنلاین بشم. نه اینکه بخوام نادیده بگیرم، واقعاً نمیتونم. قبلاً عادت داشتم اون زمانی که توی راهم گوشیم رو چک کنم ولی اخیراً سردرد میگیرم و جدا از اون خیلی درگیر کارهای کلاسهام و دانشگاهم. تمریناتم سنگین شدن و هی یه چیزی مثل مرگ لیام یا افتادن گربهای که گفتم از طبقهی چهارم (الان حالش خوبه) باعث میشه نتونم کاری انجام بدم. هیچوقت اتاقم انقدر شلخته نبوده و چندین روزه که برای تمیز کردنش حتی اقدام هم نمیکنم. زیاد وارد جزئیات نمیشم، فقط دوست دارم که ازم دلخور نشین. اگه کم سر میزنم و پیامهای پیوی و بات رو دیر میبینم همهش به خاطر شرایطمه که امیدوارم از هفتههای بعدی سرم یکم خلوت بشه. به هر حال، فراموشم نکنین چون هنوز جای دوری نرفتم.
زندگی جوری تربیتت میکنه که به خاطر رخ ندادن هیچ اتفاق خاصی شکرگزار باشی. اینطوری یکم زمان گیرت میاد تا چشمهات رو ببندی و کمکم با مزخرفات دو روز پیش کنار بیای.
I want you to know that if Bear ever needs me I will be the Uncle he needs in his life and tell him stories of how amazing his dad was. Payno, my boy, one of my best friends, my brother, I love you mate. Sleep well.