Star Treatments

@startreatments


lasciate ogni speranza, voi ch'entrate.

فرهنگ، سیاست و فلسفه.

دانش‌آموزِ ازلی.

@MojtabaTreatmentsBot :ارتباط

- t.me/erjahat :تِکه‌کتاب

- t.me/etrazatvapasokh/1530 :کانال‌ها

- t.me/+5Wj60wP2ZoNkN2I5 :گروه

Star Treatments

22 Oct, 10:47


در ایران به‌خاطر کسب درآمد از یوتیوب، تعداد خیلی بیش‌تری از افراد دوست دارن به اسم پادکست ویدئو تولید کنن.
مثلاً بی‌پلاس رسماً فقط یک پادکست داره که خلاصۀ کتابه و اون یکی بخش تاریخ‌اش برنامۀ ویدئوییه.

Star Treatments

22 Oct, 10:46


تاجایی که من می‌دونم، ویژگی یک پادکست اینه که صوتیه. سازندگان یک محتوای صوتی می‌سازن و ما گوش می‌دیم، با این حساب آیا برنامه‌های یوتیوبی که بعد دو هفته صوت‌ خودشون رو نشر می‌دن پاکست‌ان؟ آیا صوت یک برنامۀ تلویزیونی مثل کتاب‌باز یا پرگار پادکسته؟ فکر می‌کنم نهایتاً نمی‌شه به اون افراد و سازندگان گفت "پادکست‌ساز" و کارهاشون هم در اصل پادکست نیست. صرفاً "به شکل پادکست درمی‌آن".

Star Treatments

21 Oct, 12:18


مشخص نیست بساط این شارلاتان‌ها کِی قرار است حداقل کمی کوچک‌تر شود. روز‌به‌روز با تولید مزخرفات و کلی‌گویی دربارۀ آثاری که سطری از آن نیز نمی‌فهمند و حتی نمی‌خوانند جذب پول و توجه می‌کنند و مخاطبان به اصطلاح "تخصصی" ما نیز پسندی زده و رد می‌شوند.

Star Treatments

19 Oct, 20:13


در بسیاری موارد، رقیب‌های ما مشخص می‌کنن که چه بخشی از اندیشه‌مون رو اشاعه بدیم. این مسئله در کوتاه مدت یا حتی میان مدت کاربردیه. مثلاً خوانندۀ امروز من می‌دونه از فلان کانال تلگرامی متنفرم و چیزی که دی‌روز گفتم در یک گفت‌وگوی نامستقیم باهاش بوده. بنابراین جزئیاتی براش آشکار می‌شه که در وهلۀ اول پیدا نیست. متنی جدلی می‌نویسی و جزء به جزء به کنایه‌هاش دقت می‌کنی، اما یک سال بعد حتی ظرایف‌اش برای خودت هم نمایان نمی‌شه.
متفکران بزرگ بارها در گیر و دار چنین چیزی افتادن. وقتی نوشته‌های اولیه و حتی یادداشت‌های شخصی مارکس رو می‌خونیم توجه به مفهوم "آزادی" درش به‌وفور یافت می‌شه. اما با گذر زمان، وقتی می‌خواد با لیبرال‌های کلاسیک رقابت کنه، ترجیح می‌ده کلیدواژه‌های مخصوص خودش رو داشته باشه تا این‌که سعی کنه معنای مصطلح‌شون رو تغییر بده. بنابراین خود آزادی رو در یک‌سری مفاهیم دیگه حل می‌کنه. حالا بعد از ۱۸۰ سال مخاطب امروزی براش راحته گفت‌وگو دربارۀ "آزادی" رو بخونه، اما با این راحت نیست که چیزی مانند "رهایی طبقاتی" رو تحلیل کنه.
بنابراین، مهمه زمان نگارش چیزی که قصد داریم ماندگار باشه نگاهی به آینده، انتزاعی و ژرف داشته باشیم. در غیر این صورت به دورِ کم‌عمرِ روزانه‌نویسی صرف می‌افتیم.

Star Treatments

08 Oct, 00:55


#blues
@startreatments

Star Treatments

05 Oct, 17:03


"فهرست تصحیح‌های معتبر آثار شاعران"
یک متن برای این‌که در طول زمان باقی بمونه، نیاز به بازنویسی داره؛ حالا یا در قالب خطی یا در قالب چاپی. اگر یک کتاب چاپ کنیم و تجدید‌چاپ نشه و تمام نسخه‌های اول‌اش بعد از سه یا چهار قرن از دست بره، دیگه نمی‌تونیم بهش دست‌رسی داشته باشیم.
این قضیه دربارهٔ آثار خطی قدیمی مهم‌تر از کتاب‌های امروزی‌تره. شاعری در قرن پنج مرده و قدیمی‌ترین نسخهٔ موجود از دیوان‌اش برای دویست سال بعده‌، چهارتا نسخه هم داره که برای چهارصد سال بعده، حالا کدوم نسخه درسته؟ چه‌طور باید تشخیص داد در موارد اختلافی گزینهٔ درست چیه؟
کار "مصححّان/ویرایشگران" همین‌جا شروع می‌شه. اون‌ها با سوادی که در ادبیات و خصوصاً شیوهٔ نوشتار اون سراینده و نویسندهٔ مد نظر کسب کردن دست به قیاس و گزینش می‌زنن و می‌کوشن دقیق‌ترین متن رو به ما ارائه کنن.
من این‌جا با توجه به نظراتی که در این چندسال کتاب‌خوانی و کتاب‌گردی شنیدم و پژوهیدم فهرستی از تصحیح‌های مناسب ۳۵ شاعر رو گردآوردم. امیدوارم مفید واقع بشه.
۱. رودکی: سعید نفیسی.
۲. عنصری: محمد دبیرسیاقی.
۳. فردوسی: (شاه‌نامه) جلال خالقی‌ مطلق.
۴. کسایی: محمدامین ریاحی.
۵. اسدی توسی: (گرشاسب‌نامه) حبیب یغمایی.
۶. امیر معزی: محمدرضا قنبری.
۷. خیام: سیدعلی میرافضلی.
۸. سنایی: مدرس رضوی/حدیقةالحقیقه: یاحقی.
۹. قطران: محمود عابدی و مسعود جعفری.
۱۰. فرخی سیستانی: محمد دبیرسیاقی.
۱۱. منوچهری: سعید شیری-دبیرسیاقی.
۱۲. ناصر خسرو: مجتبی مینوی-مهدی محقق.
۱۳. مسعود سعد: محمد مهیار.
۱۴. انوری: سعید نفیسی-مدرس رضوی.
۱۵. وطواط: سارا سعیدی ورنوسفادرانی.
۱۶. اخسیکتی: همایون فرخ.
۱۷. خاقانی: ضیاءالدین نسجادی/تحفة العراقین: صفری-عباس‌آباد.
۱۸‌. عطار: مداینی-افشاری/الهی‌نامه: ریتر/خسرونامه: خوانساری/باقی آثار: شفیعی کدکنی.
۱۹. نظامی: خمسه: حمیدیان/کلیات: زنجانی/مخزن الاسرار: پورنامداریان-موسوی.
۲۰. سعدی: کلیات-غزلیات: فروغی/بوستان-گلستان: یوسفی.
۲۱. مولوی: دیوان شمس: فروزانفر/مثنوی معنوی: موحد-نیکلسون.
۲۲. عراقی: سعید نفیسی.
۲۳. امیرخسرو دهلوی: محمد روشن.
۲۴‌. حافظ: رشید عیوضی (بعد نیساری).
۲۵. خواجو: خوانساری-مرادی.
۲۶. شاه نعمت‌الله ولی: سعید نفیسی.
۲۷. شبستری: صمد موحد‌.
۲۸. عبید زاکانی: محمدجعفر محجوب.
۲۹. سلمان ساوجی: عباسعلی وفایی.
۳۰. جامی: محمد روشن/هفت‌ اورنگ: میراث مکتوب.
۳۱. وحشی بافقی: سعید نفیسی.
۳۲. محتشم کاشانی: اکبر بهاروند.
۳۳. بیدل دهلوی: محمدسرور مولایی.
۳۴‌. صائب تبریزی: جهانگیر منصور.
۳۵‌. هاتف اصفهانی: وحید دستگردی.
@startreatments

Star Treatments

05 Oct, 16:37


#blues #blues_rock
@startreatments

Star Treatments

01 Oct, 18:57


ایرانی‌ها جنگ‌طلب‌اند اما عدۀ زیادی از جنگیدن زیر بیرق حاکمیت موجود حذر دارند. خاطره‌بازی با نادرشاه و شاه‌ عباس و دیگر کشورگشایان را به‌خاطر بیاورید. وقتی در تحلیل تفاوت ماهوی چنین خاصیتی را در قیاس با سوئیس یا اردن لحاظ نکنیم دچار اشتباهات زیادی می‌شویم. کمی حس ملّی برای مدت قابل‌ توجهی خیلی چیزها را تغییر می‌دهد.

Star Treatments

01 Oct, 18:49


تقريباً تاریخ همیشه نشان داده اکثریت مردم از "جنگ" بدشان نمی‌آید. از جنگی که در آن احتمال شکستِ موضع موردعلاقه‌شان وجود دارد بدشان می‌آید.
آن‌هایی که دی‌روز می‌گفتند نباید با نتانیاهو دست داد چون جنگ خانه‌مان سوز است خیلی‌هاشان در خیابان‌ها در حال شادی از موشک‌باران تل‌آویوند.
در واقع آخر و عاقبت دور بودن از هر نوع مواجهه و نبرد، فرو رفتن به بزرگ‌ترین چالش‌های نظامی‌ست. کشورها با رخ‌نمایی قدرت‌شان شکست را دور می‌کنند.

Star Treatments

25 Sep, 12:33


بخش دوم:
تاچ | Touch | --> لمس
تاکتیک | Tactic | --> راهکنش
تایم | Time | --> وقت/زمان
تایم‌ لاین | Time line | --> گاه‌شمار/خط زمانی
ترند | Trand | --> فراگیر
ترنسکشوال | Transexual | --> تراجنسیتی
تست | Test | --> آزمون/آزمایش
تکنیک | Technique | --> فن/شگرد
تو فیکس | To fix | --> تنظیم کردن
تور | Tour | --> گشت/گردش/سفر
تونل | Tunnel | --> دالان
تِیک‌اوی | Take away | --> بیرون‌بر
جاج | Judge | --> قضاوت
جامپ | Jump | --> پرش
چت | Chat | --> گفت‌وگو (برخط/Online)
چک | Check | --> وارسی/بازبینی
چیت | Cheet | --> تقلب/خیانت
دانلود | Download | --> بارگیری
دراگ | Drug | --> دارو/مواد مخدر
دیت | Date | --> قرار
دیتابیس | Database | --> پایگاه داده
دیفالت | Default | --> پیش‌فرض
دیکشنری | Dictionary | --> واژه‌نامه
دیلیت | Delete | --> حذف کردن/پاک کردن
دیوایس | Device | --> دستگاه
راکت | Rocket | --> موشک
ران | Run | --> اجرا
رزرو | Reserve | --> ثبت
رزومه | Résumé | --> کارنامه/کارنامک
رول | Role | --> نقش
رویال | Royal | --> پادشاهی/سلطنتی
ریپورت | Report | --> گزارش
ریتارد | Retard | --> عقب‌مانده
ریسرچ | Research | --> پژوهش
ریکامند | Recommend | --> پیش‌نهاد
ریکاوری | Recovery | --> بازیابی
ریکورد | Record | --> ضبط
رینگتون | Ringtone | --> نوازنگ
ری‌ویو | Review | --> بررسی
زوم | Zoom | --> بزرگ‌نمایی
ژانر | Genre | --> دسته، سنخ
سابسکرایب | Subscribe | --> مشترک شدن
ساپورت | Support | --> پشتیبانی
سرچ | Serach | --> جست‌وجو
سرویس | Service | --> خدمات
سوشیال | Social | --> اجتماعی
سیستم | System | --> سامانه
سیمپ | Simp | --> هَوَل
شیر | Share | --> به‌اشتراک‌گذاری، هم‌رسانی
شیک | Chic | --> خوب‌رو/خوش‌رو
فالو | Follow | --> دنبال کردن
فایل | File | --> پرونده
فرم | Form | --> شکل
فرمت | Format | --> قالب
فریم | Frame | --> قاب
فکت | Fact | --> حقیقت/واقعیت
فوکوس | Focus | --> تمرکز
فولدر | Folder | --> پوشه
فیدبک | Feedback | --> بازخورد
فیش خرید | Receipt | --> رسید خرید
فیک | Fake | --> جعلی/تقلبی
فیکس | Fix | --> ثابت/متناسب
کات | Cut | --> قطع/بُرش
کاتالوگ | Catalogue | --> کارنما
کات‌سین | Cut scene | --> میان‌پرده
کاراکتر | Character | --> شخصیت/نویسه
کالکشن | Collection | --> مجموعه
کامپکت | Compact | --> فشرده/جمع‌وجور
کامپیوتر | Computer | --> رایانه
کریپی | Creepy | --> چندش‌آور
کرینج | Cringe | --> خجالت‌زدگی/شرم‌نیابتی
کلاینت | Client | --> مشتری
کلینیک | Clinic | --> درمانگاه
کمپ | Camp | --> اردوگاه
کنسل | Cancel | --> لغو
کوالیتی | Quality | --> کیفیت
کوت | Quote | --> نقل
کوین | Coin | --> سکه
کیبورد | Keyboard | --> صفحه کلید
کیوت | Cute | --> بامزه
کیوسک | Kiosque | --> دکه
گالری | Gallery | --> نگارخانه/نمایشگاه
گرامر | Grammar | --> دستور زبان
لابراتوار | Laboratory | --> آزمایشگاه
لاکچری | Luxury | --> اشرافی/مجلل
لایف استایل | Life style | --> سبک زندگی
لایف هک | Life hack | --> ترفندهای روزمره
لوزر | Loser | --> بازنده
لوکیشن | Location | --> موقعیت
لیترالی | Literally | --> عملاً، به معنای دقیق کلمه
لیست | List | --> فهرست
لیمیت | Limit | --> محدودیت
لینک | Link | --> پیوند
مارکتینگ | Marketing | --> بازاریابی
ماینر | Minor | --> صغیر، نابالغ
مدیا | Media | --> رسانه
مسیج | Massage | --> پیام
مود | Mood | --> حس‌وحال
میتینگ | Meeting | --> گردهمایی، جلسه
میکاپ | Makeup | --> آرایش
میوت | Mute | --> بی‌صدا
نچرال | Natural | --> طبیعی
نُرم | Norm | --> هنجار
نرمال | Normal | --> هنجارین/عادی
نرمالایز | Normalise | --> هنجارین‌سازی/عادی‌سازی
نوتیفیکیشن | Notification | --> اعلان
وایب | Vibe | --> حس و درک از یک چیز
وایرال | Viral | --> همه‌گیر
ورژن | Version | --> نسخه
ویزا | Visa | --> روادید
ویس | Voice | --> صدا
هنگ‌اوت | Hang out | --> وقت‌گذرانی/بیرون رفتن
هیستوری | History | --> تاریخ/تاریخچه/پیشینه
@startreatments

Star Treatments

25 Sep, 12:33


"فهرست برابرنهادهای واژگان انگلیسی/فرانسوی"
ما این رو می‌دونیم که هرکس می‌تونه به شکلی که دل‌اش می‌خواد بنویسه و حرف بزنه. اگر این رو قبول نکنیم یک قدرت فرادست به شیوهٔ نوشتار خودمون هم زور خواهد گفت. در ادامهٔ همین نکته اما لازم نیست از رواج دادن زبان موردنظر خودمون و روش بیان‌اش دست برداریم. من زبان فارسی رو دوست دارم. نه زبان 'پارسیِ سره'، فارسی‌ای که فردوسی و سعدی و جامی و... تا ناصرالدین‌شده به اون شعر سرودند، نوشتند، حرف زدند و واژگان عربی یا ترکی نیز درش داره. حتی واژگان فرانسوی و گاه انگلیسی هم داره. اما فکر می‌کنم وقتی از یک حدی -که تشخیص‌اش هم باز فرد به فرد دگرسانه- به‌کارگیری اون‌ها بیش‌تر بشه، زبان ما دچار گسست‌های ترمیم‌ناپذیر با گذشتهٔ خودش می‌شه که برای ملّتی با تاریخی دراز و شورآفرین مناسب نیست. طبیعتاً کسانی که ایران یا فارسی رو دوست ندارن این فهرست به‌دردشون نخواهد خورد. در آینده واژگان جدیدی که این‌جا نیستن رو در فرسته‌ای دیگر اضافه می‌کنم.
از فهرست وام‌واژه‌های ویکی‌پدیا بسی کمک گرفتم. پیش‌نهاد می‌کنم شما هم ازش بهره ببرید.
بخش اول:
اپلای | Apply | --> پذیرش
اتوموبیل | Automobile | --> خودرو
ادیت | Edit | --> ویرایش
اروتیک | Erotic | --> شهوانی
اسپم | Spam | --> هرزنامه
اسپورت | Sport | --> ورزشی
اسپویل | Spoil | --> لو رفتن/افشاسازی
اسپیکر | Speaker | --> بلندگو
استادیوم | Stadium | --> ورزشگاه
استارت | Start | --> آغاز/شروع
استیج | Stage | --> صحنه/سکو
اسکواد | Squad | --> جوخه
اکانت | Account | --> حساب
اکس | Ex | --> یار سابق/ماضی‌یار
انیمیشن | Animation | --> پویانمایی
اورریتد | Overrated | --> گزافه‌نما
ایموجی | Emoji | --> شکلک
آپلود | Upload | --> بارگذاری
آدرس | Address | --> نشانی
آلردی | Already | --> همین‌جوری‌اش
آنباکسینگ | Unboxing | --> جعبه‌گشایی
آندرریتد | Underrated | --> مهجور
بادی‌بیلدینگ | Bodybuilding | --> بدن‌سازی
بادیگارد | Bodyguard | --> محافظ شخصی
بادی‌لنگویج | Bodylanguage | --> زبان بدن
باکس‌آفیس | Box office | --> گیشه
بایسکشوال | Bisexual | -- دوجنس‌گرا
بک‌آپ | Back up | --> پشتیبان
بلاک | Block | --> مسدود
بونوس | Bonus | --> پاداش/هدیه
بیسیک | Basic | --> پایه‌ای/اصولی
بیگ‌بنگ | Big bang | --> مَه‌بانگ
بیوگرافی | Biography | --> زندگی‌نامه/شرح حال
بیولوژی | Biology | --> زیست‌شناسی
پاپ کالچر | Pop culture | --> فرهنگ عامه
پاراگراف | Paragraph | --> بند
پارامتر | Parameter | --> مؤلفه
پارتنر | Partner | --> شریک/یار/ هم‌راه
پارتی | Party | --> مهمانی/جشن
پاسپورت | Passport | --> گذرنامه
پتیشن | Petition | --> دادخواست/عریضه
پرسنل | Personnel | --> کارکنان/کارمندان
پرفورمنس | Performance | --> اجرا/کارایی
پروپاگاندا | Propaganda | --> جوسازی/تبلیغات
پروژکتور | Projector | --> نورافکن
پروفشینال | Professional | --> حرفه‌ای
پروفیت | Profit | --> سوددهی/بهره
پرینت | Print | --> چاپ
پست | Post | --> فرسته
پسوورد | Password | --> گذرواژه/رمز عبور
پلاس | Plus | --> مثبت/افزوده
پلتفرم | Platform | --> سکو
پنسکشوال | Pansexual | --> همه‌جنس‌گرا
پورت | Port | --> درگاه
پوینت | Point | --> نکته/امتیاز/نقطه
@startreatments

Star Treatments

25 Sep, 12:29


#classical
@startreatments

Star Treatments

11 Sep, 17:29


محافظه‌کاری ایرانی: نوزادی که در دمِ نخست می‌میرد
(قسمت دوم)
در ایران معاصر، اندیشه‌های آزادی‌خواه اکثراً در اقلیت بوده‌اند. اما تفکرات محافظه‌کارانه به‌طور جدی امکان بروز و ظهور نیافته است. دلیل این اتفاق به وضعیت سیاسی-اجتماعی مملکت ما برمی‌گردد. نظام قاجار می‌توانست با ادامهٔ سنت مشروطهٔ خویش که ترکیبی از سنت‌های دینی و ایرانی و نوعی اشرافیت بومی بود پایه‌گذار سامانه‌ای مشخص از محافظه‌کاری ایرانی باشد. اما با کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ و سپس انقراض رسمی سلسله در سال ۱۳۰۴ و روی کار آمدن رضاشاه پهلوی، که هیچ وابستگی چشم‌گیر ایلیاتی و اشرافی‌ای نداشت، امکان فوق به محاق رفت.
سلسلهٔ پهلوی نه تنها تلاشی برای بهبود شرایط محافظه‌کارانه نکرد، بل‌که با تلاش برای مدرنیتهٔ دستوری، سرکوب سران دینی، برساخت ایدئولوژی ناسیونالیستی ملّی، مصادره و غصب زمین‌ها به نفع شخصی و... شیوهٔ سلطنت دیرینهٔ کشور را به‌طور کلی متحول کرد. او حتی در ابتدا تمایل خود را به تشکیل نظام جمهوری به جای پادشاهی نشان‌ داده بود که نشان می‌داد پایه‌های مشروعیت سلطنتی تا چه میزان در میان نخبگان سست شده.
پس او، محمدرضا پهلوی، شاه انقلاب‌های پی‌در‌پی بود. از ماجرای ۲۸ امرداد تا انقلاب سپید و انقلاب یک‌سان‌سازی احزاب و در آخر انقلاب ۵۷. محمدرضاشاه تناقضات ایجاد شده با ورود پدرش را به اوج خود رساند. او کاملاً با پا گذاشتن روی یکی از اصول مشروطه که تأکید داشت "شاه باید سلطنت کند و نه حکومت"، سُکان‌داری کشتی پرهیاهوی ایران را در شرایطی به عهده گرفت که هرروز بیش از پیش طبقات نزدیک به دربار به سمت تکنوکراسی -و نه پای‌داری نظام اشرافی- نزدیک می‌شدند. نمود کامل چنین روندی را می‌توان در ۱۳ سال نخست‌وزیری امیرعباس هویدا، که کوچک‌ترین قرابتی با نحوهٔ حکومت‌داری سنت‌مدار نداشت، نشان داد.
شاه می‌خواست هم‌چون پدرش سلطنت و دین و دیگر ارکان کشور را به سوی "مدرن شدن" پیش ببرد. نه این‌که از آن‌ها در برابر مدرنیته دفاع کند. از کمدی ماجراست که دقیقاً مقاومت‌کنندگان در قبال این تقسیم قدرت، یعنی گروهی از روحانیون که پس از انقلاب ۵۷ قدرت را در دست گرفتند، بزرگ‌ترین پیش‌ران مدرنیزاسیون در ایران شدند. زیرا مجبور بودند مستقیماً در امر حکومت دخالت کرده و با استفاده از اصولی جدید آن را مدیریت کنند.
بنابراین ما متوجه شدیم آن‌چه مدعیان محافظه‌کاری به آن چنگ می‌زنند تنها یک 'کلاژ' گفتمانی از ریسمان‌های ناپیوستهٔ تاریخ ایران و اروپاست. محافظه‌کاری مانند لیبرالیسم و سوسیالیسم ریشه‌ها و واقعیتی غربی دارد و در بطن مدرنیتهٔ اروپایی معنا پیدا می‌کند. در کشورهای دیگر، به دلیل پیچیدگی‌های تاریخی و فکری، تفکرات کلاژی خود را در ردای محافظه‌کاری و در ترکیب با شعارهای سوسیالیستی یا لیبرالیستی ظاهر می‌کنند.
انسان محافظه‌کار از خود سلب امکان آفرینش می‌کند. زیرا 'تعطیع' زمان را ناممکن می‌داند. چیزی که دقیقاً به هرنوعی از انقلاب معنا می‌بخشد. زیرا انقلاب گسستی‌ست که زمان گذشته، نظام کهن و ادبیات قدیم را به قعر می‌فرستد و خلاقیت نوع انسان در تولید را رخ‌نمایی می‌کند.
از این رو برک سخت از 'نظام‌سازی' نفرت داشت. زیرا در اندیشهٔ محافظه‌کارانه تغییرات به مرور و بدون حضور مستقیم توده‌ها رخ می‌دهند. دولت‌ها نباید تسریع‌کنندهٔ تضاد‌ها یا هم‌سویی‌های ملت باشند و اساس 'ارادهٔ خلق' به زیر سؤال می‌رود. زیرا دموکراسی نیز یکی دیگر از مسائل نامشخص نزد شعبه‌های تفکر مورد بحث ماست. زیرا لزوماً با ترکیب 'سنّت و آزادی' در یک راستا نیست.
در این‌جا مهم است به مشکل یکی گرفتن تفکرات لیبرال و محافظه‌کار بپردازیم.
لیبرالیسم بر تقدم "آزادی" نسبت بر هرچیز استوار است. این آزادی عموماً از ره‌رو عقل و لزوماً با حمایت توده‌ها در قالب‌های دموکراتیک و در اوج آن، در قالب جمهوری، میسر می‌شود. اما تفکر محافظه‌کارانه نه تنها آزادی را مقدم بر هرچیز نمی‌داند، بل‌که حتی دموکراسی را جزو شروط لازم برای تحقق ایده‌های خویش محسوب نمی‌کند.
لیبرالیسم نمی‌تواند از یک نظام مبتنی بر مناسبات استبدادی و دیکتاتوری دفاع کند، آن هم به بهانهٔ حفظ سنت‌ها یا حفظ آزادی موهوم اقتصادی صرف. به همین دلیل متفکرانی مانند فون‌هایک به دلیل حمایت از استبداد سیاسی پینوشه در شیلی همیشه در معرض نقد لیبرال‌های زیادی بودند. هایک خود با دو شقه کردن لیبرالیسم به سنت "کلاسیک" و سنت "قاره‌ای" خود را در ادامهٔ راه برک می‌بیند. بنابراین یک‌سو فرض کردن این دو نه تحمیلی بر عقاید متفکر اتریشی بل‌که تلاشی برای عمق دادن به فهم ما از واقعیت چیزی‌ست که امروزه در پوشش "لیبرالیسم کلاسیک" ترویج محافظه‌کاری را می‌کند. اندیشه‌هایی که بدون باور داشتن به حق طبیعی، حق تعيين سرنوشت، تقدم آزادی، لزوم دموکراسی و... خود را لیبرال نامیده‌اند.
@startreatments

Star Treatments

11 Sep, 17:29


محافظه‌کاری ایرانی: نوزادی که در دمِ نخست می‌میرد
(قسمت اول)
زمانی جان پوباک به درستی گفت که یک تاریخ کلی از دکترین‌های محافظه‌کار نمی‌توان نوشت، زیرا بسیاری از افراد با دلایلی متعدد سعی در حفظ چیزهایی گوناگون داشته‌اند.
باتوجه به ملاحظهٔ فوق تمرکز متن بر زمینه و زمانهٔ ظهور محافظه‌کاری اروپایی خواهد بود.
ما در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که در توافقی کم‌وبیش حداکثری آن را 'جهان مدرن' می‌خوانند. مدرنیته در قیاس با جهانِ پیش از خود به راستی -آن‌طور که هابزبام نیز بر آن صحّه می‌گذارد- 'عصر انقلاب‌ها' لقب می‌گیرد. می‌توان پیدایش عصر حاضر را ذیل سه مورد از آنان روایت کرد:
الف)انقلاب صنعتی انگلستان
ب) انقلاب فلسفی آلمان
پ)انقلاب سیاسی فرانسه
از دو بخش نخست می‌گذریم تا به انقلاب فرانسه که به بحث‌مان ارتباط مستقیم دارد برسیم.
در طی این روی‌داد بزرگ (چه چندسال پیش و چه چندسال پس از آن)، سه جریان اصلی اندیشهٔ غربی به معنای واقعی کلمه پا می‌گیرند و موضع خود را در نسبت با آن بازآرایی می‌کنند.
۱. لیبرالیسم: از پیش از وقوع انقلاب وجود داشت و به‌طور کلی در پی تأیید آن برآمد.
۲. سوسیالیسم: ساختار اصلی خود را پس از انقلاب بنا کرد و در پی تأیید آن برآمد.
۳. محافظه‌کاری: در واکنش به انقلاب جلوه گرفت و در پی رد آن برآمد.
دوباره از دو جریان نخست می‌گذریم و دربارهٔ دستهٔ سوم می‌اندیشیم.
پدر محافظه‌کاری را ادموند برک ایرلندی نامیده‌اند. در قیاس با جریان‌های فکری دیگر، محافظه‌کاری یکی از بیش‌ترین وابستگی‌ها به یک شخص خاص را داراست. به‌طوری که صحبت از آن بدون ارجاع منظم به افکار برک اگر ناممکن نباشد، بسیار ناقص است. او در جزوهٔ مشهورش، یعنی 'تأملاتی بر انقلاب در فرانسه' مشخصات اولیهٔ محافظه‌کاری را مشخص می‌کند، ایده‌هایی مانند مخالفت با عقل‌گرایی روشن‌گری به نفع حفظ سنّت‌های مردمی، مخالفت با امکان تغییر در نوع انسان و فراهم آوردن جامعه‌ای فضیلت‌مند، رد لزوم و ترجیح جمهوری بر سلطنت.
برک از یک 'میراث' دفاع می‌کرد. میراثی که تا آن سال در فرانسه، و به‌طور کلی در اروپا، موجود بود. او به‌شدت نگران آن بود که شورش مردمی علیه اشرافیت، کلیسا، پدرسالاری و قوانین 'نظام کهن' به دیگر نقاط قاره سرایت کند و خردِ نوین جای‌گزین آداب قدیم شود. از این نظر او در برابر متفکرانی هم‌چون توماس پین قرار می‌گرفت که انقلاب فرانسه را بختی دوباره برای تجلی آزادی، هم‌چون جنگ‌های استقلال می‌‌دیدند. هرچند بعدها دوتوکویل و آرنت و دیگران به دلایلی دیگر انقلاب فرانسه را آماج نقدهای فراوان قرار دادند، اما دریچهٔ نگاه میراث‌گرای برک خاص باقی ماند.
محافظه‌کاران حتی با انقلاب صنعتی سر ستیز داشتند. بنجامین دیزرائیلی بارها به صراحت لزوم بازگشت به فئودالیسم و نظام سلسله‌مراتبی‌اش را یادآور شد.
محافظه‌کاری ادعا دارد که 'ارتجاعی' نیست زیرا خود را در یک حالت تداوم نسبت به زمان پیش از خود می‌بیند و نه گسست. اما آیا می‌توان اکنون در ایران از محافظه‌کاری غیر ارتجاعی حرف زد؟
مدعیان میراث برک در ایران سه راه را پیش رو دارند.
۱. تعین‌یابی محافظه‌کاری در اسلام سیاسی
۲. تعین‌یابی محافظه‌کاری در نظام پهلوی
۳. تعین‌یابی محافظه‌کاری در نظام قاجاری
ما در روزگاری به سر می‌بریم که سامانه‌ای در ظاهر مخالف مظاهر تجدد و در ادامهٔ سنّت چندصدسالهٔ فقهی بر کشورمان حکم می‌راند. اعتراضات شدید به تلاش برای پای‌داری 'سنّت‌ها' هرروز بیش‌تر می‌شود و قوای بر مسند قدرت تمام راه‌های اعتراض و اصلاح را مسدود می‌کنند. در چنین شرایطی، محافظه‌کاری اسلام‌گرایانه با از دست دادن مقبولیت و اعتبار اجتماعی خود به سرعت میان مواضع درون‌گفتمانی حاکمیت رنگ می‌بازند. از سوی دیگر تأکید بر دايرهٔ واژگان "انقلابی" و مشروعیت قائل شدن بر قوهٔ 'تأسیس' و رد و نقد تلقیاتِ ملیت‌گرایانه باعث می‌شود نتوانیم تعبیر محافظه‌کاری اسلامی را به درستی به‌کار ببریم.
گفتمان پهلوی‌پرست دچار بحران هویتی‌ست. امروز تئوری‌های بازگشت پهلوی با مفهوم براندازی و انقلاب و دیگر امکان‌های 'قوای تأسیس‌گر' همراه شده که با آرمان‌های محافظه‌کارانه فاصله دارد.
محافظه‌کاری قاجارمآب نیز از طرفی زیر پروپاگاندای سنگین دو عنصر اول جایی برای عرض اندام ندارد و از سوی دیگر دچار زمان‌پریشی و ارتجاع فکری‌ست زیرا در فاصلهٔ زمانی دویست ساله از سقوط حکومت‌اش، ایران تحولات عظیمی را پشت سر گذاشته است.
@startreatments

Star Treatments

11 Sep, 17:05


#jazz #avant_garde_jazz
@startreatments