Pouria’s Cooking Journal

دوستان ما تو پاساتا به نیروی زبر و زرنگ و با سابقه‌ کاری احتیاج داریم. اگ کسیو میشناسید با خودتون هستید بهم بگید.

🥱🛌

دوستان اگه یه تجربه‌ای تو کار کردن تو آشپزخونه دارید و دوست داریم باهامون تو پاساتا کار کنید، بهم بگید. ❤️

بزرگترین مشکلی که این چند وقت بهش برخوردم مشکل خمیرمون بوده که درست کردنش کاملا کار فیزیکی‌ایه و زمان زیادی از بچه‌هامون میگیره و من به هیچ‌وجه نمیخوام که این کار زمان‌بر و فرسایشی رو دوش پرسونل آشپزخونه باشه.
من دیروز با همزن و اسپیرال تست‌های مختلفی کردم و نتیجه‌ی مطلوبی بهمون نداد، ولی راهی رو برام باز کرد که میتونه در آینده استفاده‌ ازش برای بخش ابتدایی خمیر کمک‌کننده باشه.
اگه بتونم تو روزهای آینده خمیرو بسپرم به جای دیگه و بچه‌های آشپزخونه کاری که کاملا آشپزی باشه رو انجام بدن، فشار خیلی زیادی رو از رو دوش ما برمیداره.

خب من یه چند تا مساله‌ای که جاهای مختلف گفتم رو الان دوباره این جا میخوام بگم:

اول اینکه ما تو پاساتا همیشه niche market خودمونو درنظر داشتیم، ولی به هیچ عنوان این شامل قشر اجتماعی خاصی نبوده و به هیچ‌وجه و ابدا شخصی بخاطر بلاگر بودن، یا وضعیت ظاهری جلوتر از بقیه نبوده. دیگه عکسا هم نشون میده که همه توی صفن و به ترتیب جلو میره.

دوم اینکه میانگین قیمتون در حال حاضر ۲۳۰ هزارتومنه و اگر آیتم جدیدی اضافه بشه به صورتیه که کاملا قیمت منطقی داشته باشه و هدف ما سریع، قابل دسترس و اقتصادی بودنه که متاسفانه به علت شلوغی، با سرعت مشکل داریم. ولی به تک تک مراجعین یاداوری می‌کنیم که چقدر ممکنه که تو صف بمونن.
این هم درنظر بگیرید که امروز صد غذای اول رو تقریبا تو دو ساعت و نیم تحویل دادیم که این خودش برای یه آشپزخونه کوچیک زمان قابل توجهیه.

سوم ما سایتمون تو هفته آینده راه میافته که براساس ظرفیتمون میتونید با خیال راحت غذای خودتونو رزرو کنید و این خودش از ازدحام جلوگیری می‌کنه.

چهارم و بدیهی‌ترین مساله اینه که تا اینجای کار حتی یک ریال خرج تیم مارکتینگ و تبلیغات نشده و اگه قرار بود بودجه‌ای برای این قضیه باشه، خرج زیرساخت آشپزخونه میشد.

پنجم
ما هنوز کامل نیستیم و تو روند پیشرفتیم و همه چی داره اونطور که میخوایم و حتی بهتر پیش میره.

یه اتفاقی که افتاده اینه که تو هفته گذشته روزی دو سه تا پیغام داشتم که آیا میتونم یه جای مشابه رو تو یه جای جدید راه اندازی کنم یا نه که یه بخشیش هم تو شهرهای دیگه بوده.

واقعیت اینه که خود پاساتا خیلی خیلی فاصله داره تا اینکه بهش یه کسب و کار موفق بگیم و قبلش هم جاهای مشابه بوده.

آینده پاساتا فقط توی پاستا نیست و قطعا هم ابزارهای مورد استفاده‌ش عوض میشه تا بتونه نیازهای مارو بهتر رفع کنه. من هم براش خیلی برنامه دارم، اما اگه قرار باشه یه پروژه جدید داشته باشم قطعا حول پاستا و غذای ایتالیایی نیست.

اینکه میبینم اینطور استقبال میکنید با اینکه دیگه آخرای روز چیزی ازم نمونده بهم دلگرمی میده
به زودی مشکل ازدحام هم حل میشه تا راحت بتونید بیاید.
و اینکه ما یه ویتر میخوایم که بتونه خوب صحبت کنه و خوب بتونه تو موقعیتهای مختلف متقاعد کنه.
خوشحال میشم که اگه همچین ویژگی‌ای دارید یا کسی میشناسید که بتونه بهمون کمک کنه بهم معرفی کنید.

راستش خیلی دوست دارم که وقت بذارم و کالری هر غذا و ارزش‌های غذاییشو یه جایی بنویسم. فورا نه، ولی حتما.

ما تو هماهنگی بین عرضه و تقاضا به شدت اختلاف داریم و کم هم فحش نمیخوریم بابت این قضیه و عمیقا شرمنده‌ایم.
اگه میخواین پیشمون بیاین یه کوچولو دست دست کنید که احتمالا از هفته دیگه کاملا این قضیه حل شه

ما دیروز عصر تعطیل بودیم و اونقدر جای خالی بچه‌های آشپزخونه و مشتریا حس میشد و همه چی غمگین بود که فکر نکنم دیگه هیچوقت تعطیل کنیم.

سلام بچه‌ها
ما به یه نفر احتیاج داریم که یه کم کار رستورانی کرده باشه و تجربه داشته باشه و بخواد باهامون به صورت تقریبا تمام وقت کار کنه.
اگه کسی رو میشناسید یا خودتون هستید میتونید بهم بگید؟

@pouriats

ما همه فکر و ذکرمون اینه که یه کاری کنیم که بتونیم شروع سفارش‌گیریمونو تا ساعت یک بیاریم
شاید بنظر آسون بیاد اما انقدر آماده‌سازی‌ها زیاده که خیلی سخته.
بنظر خودم یکی از چیزهایی که مارو متمایز میتونه کنه همینه که تقریبا تمام چیزهایی که داریم همون روز با مواد تازه درست میشه.

درضمن امروز یه فرد ایتالیایی اومد که از سس پنیر و ریحونمون که از پستو الهام گرفته خیلی خوشش اومد و اون تعصب رو نسبت به غذاهای اصیل ایتالیایی نداشت. ولی وقتی بهش گفتم که من ریزوتو رو با برنج آربوریو درست میکنم رید بهم و گفت فقط کارنارولی ☝🏻

بعدم بهم پیشنهاد داد که اگه میتونم مواد اولیه رو مثل پارمجانو رجانو رو بیارم ایران و فقط برای تست و مقایسه با چیزی که خودمون درست میکنم در اختیار مشتریا قرار بدم، تا ببینن که رسیپی واقعی چطور میتونه باشه.

هرروزی که ما بتونیم انقدر دقیق و با کیفیت بشیم که نوسان کیفیت رو به حداقل برسونیم، فردای اون روز میشه افتتاحیه که این شاید سخت‌ترین چالشیه که ما باهاش درگیریم.

فکر میکنم امروز به این نقطه رسیدیم که بیشترین تعداد فروش رو تونستیم داشته باشیم و به افتتاح رسمی نزدیک بشیم
همزمان با این قضیه فکر میکنم به یه achievmentی امروز رسیدیم که حتی یک نفر هیچ مشکلی نتونست از غذای ما بگیره (بجز یه مورد تندی ) و تا اونجایی که اصرار کردیم که نظر واقعیشونو بگن، همه غذاشونو دوست داشتن.
درمورد غذای جدید(خامه و خردل) هم خیلی ازش استقبال شده و خودم طعمشو واقعا دوست دارم و فکر می‌کنم جاپاشو تو منو سفت کرده تا اینکه یه غذای دوره‌ای و کوتاه مدت باشه.

یکی از گزینه‌هایی که همیشه دوست داشتم به غذاهام اضافه کنم میگو بوده.
حالا از چند روز دیگه میگوهایی قراره از جنوب به دستمون برسه که صید روزن و صد در صد تازگی خودشونو دارن و این روند هر چند روز قراره تکرار میشه.
خودم امیدوارم که استقبال از میگو خیلی زیاد باشه تا بتونم یه روند ثابت برا استفاده از میگو رو تو غذاهامون داشته باشیم، ولی عامل صرفه مالی رو باید برای خودمون و مشتری در نظر بگیرم.

امروز تست پاستای جدید داشتیم و احتمالا تو روزهای آتی لاین‌آپمون به چهار مدل پاستا افزایش پیدا میکنه.
با تست‌ها و برنامه‌هایی که داریم هم برنامه اینه که تا اخر هفته دیگه پنج تا پاستا داشته باشیم و ایرادات کارمونو از جمله کمبودا تو سرویس‌دهیمون مث قاشق و چنگال و نمک و فلفلپاش رو از بین ببریم.
درضمن امروز برای یه سری از سفارش‌ها نون هم اضافه کردیم و از فردا نون هم کنار غذا هست.