نکبت یا رحمت
✍ دکتر احمد انيس لاهوری
👈 ترجمه : احمد کبدانی
روزگاری زینت بخش منابر و محافل سخنورانی پا به عرصه گیتی چون شیخ ابن جوزی رحمه الله نهادند که کلام آنان انرژی بخش قلب های خسته بود سخنان نغز و پر مغز آنان چون نسیم ایمانی گرد و غبار تن های خسته را می زدود و چنان بود که زنگار غفلت را صیقل می داد و رنگ زرنگار بر درون تهی از معنویت می کوبید
چون عثمان غنی رضی الله عنه بعد از خلیفه ثانی پا بر منبر نهاد و گلویش از فراق شیخین گرفت و در خطبه جمعه جز چند جلمه حمد و ثنا نگفت
یاران از آن اندک کلام چنان متاثر شدند که گفتند سخن اهل بلاغت چنین اثری بر وجود ما ننهاد
امروز زمانی فرا رسیده که سخنوران با کبکه و دبدبه با سخنان موزون بر منابر فریاد می زنند و اثری در وجود کالبد خسته جامعه ایجاد نمی کند
آری با اینگونه سخنان چشم ها از حدقه بیرون می زند و هوش از سر می رود اما اثری بجا نمی گذارد
سلف صالح گفته اند نشان تاثیر سخن مخلصانه آن است که مسیر زندگی شنونده را تغییر دهد
خداوند بیامرزد گذشتگان را که بعد صحبت و اندرشان صدها توبه کننده از مجلس آنان بیرون می رفت
شیخ معین الدین چشتی رحمه الله بدستش دو هزار هندو مسلمان می گردد و هزاران نفر به دستش توبه می کند
در مجلس شیخ عبدالقادر گیلانی رحمه الله از تاثیر سخنش جنازه ها از مسجد بیرون می شد
و ...
امروز سخن ورانی پا بعرصه نهادند که تهی از صلاحیت علمی اند و عامه مردم چنان شیفته آنان شدند که با دید علامه و شیخ الحدیث و مفتی بزرگ به آنان می نگرند
حال آنکه سخنوری هنریست و تخصص علمی چیزی دیگر و استعداد سخنوری در مقابل صلاحیت علمی بسیار بی ارزش است
چه بسیاراند شخصیت های علمی و معنوی که از محافل ترد شدند و جایگزین آن سخنوران شهر طلب و کلیپ های فضای پُر کدورت مجازی نوین گردیده
هر کسی برای خود تیم و استودیو مجازی تشکیل داده و چند سودجوی در کنارش نهاده و در حال تعریف و انتشار کلیپ و فیلم اند
سخنواری که بعد از شهرت و گرفتار شدن در سیاه چال شهوت طمع و شهرت افتادند
آنان که ستایش دوستان تکبیر شنوندگان آنان را در حس خودباوری و بزرگ بینی افکنده
آنان که در مقابل ستایش دوستان گرفتار غرور و کبر شدند
غافل از آنکه بقول بزرگی که چه زیبا گفت انتقاد را بیشتر دوست دارم از ستایش ، زیار یکی مرا به خطاهایم متوجه می کند گرچه هم انتقادی نادرست باشد اما دیگری با ستایش خود مرا گرفتار کبر و عناد می کند
امروز دیگر از آن سادگی قبل از شهرت سخنوران خبری نیست امروز بدون ددیافت پول دیگر صحبت نمی کنند امروز افرادی را گرد خود کردند تا واسطه خالی کردن جیب مردم باشند
از انتقاد آزرده می گردند از در صدر نبودن مجلس ناراحت می شوند از برنخواستن دیگران پرکینه می گردند
آنانکه دیگر فقط با هیئت همراه پا به مجلس می نهند و تنها وارد شدن به مجلس را ننگ و عار می دانند و چاپلوسانی گرد خود دارند که در بدو ورود نعره تکبیر سر دهند تا بازار شهرت گرم گردد
خداوند بهترین ها را دهد به علمای دیوبند ، فردی چون شیخ الاسلام مدنی رحمه الله شالی کهنه بر سر می نهاد و تنها سوار قطار می شد و کیلومتر ها مسافت راه را تک و تنها به محافل می رفت و سخن می گفت
امروز سخنوران چون هنرپیشه های تلویزیون شدند که اهل مجلس برای تفاخر خود از آنان دعوت می کند و هدف نه اصلاح است و تزکیه و بلکه خودنمایی بر هم کیشان است
سخورانی که اگر مجلس بزرگ باشد می روند، اگر امید هدیه و پول باشد سخن می گویند والا نه .
خدا رحمت کند قاری محمد طیب دیوبندی رحمه الله را که بعد مجلسی دید شخصی که دیر به سخنرانی رسیده و اشک می ریزد او را به گوشه مسجد برد و تمام صحبت هایش تکرار نمود
امروز شاید از بزرگترین فتنه ها وجود این سخنوران و این شهرت طلبان فضای مجازی و حقیقی باشد
هر آنکه بیشتر در فضای مجازی با سخنان حماسی و تحریک عواطف مردم ظاهر شود محبوب ترست و ریسمان مردم ظاهر بین را در اختیار دارد
هرکس مزین تر با جبه و کلاه و عمامه و هیئت همراه ظاهر گردد مورد احترام تر عامه مردم است
ظاهرش آراسته و درونش تهی از علم و کمال است و این همان زمان است که پیامبر صلیاللهعلیهوسلم خبر داد إنكم اليوم في زمان كثير علماؤه قليل خطباؤه ، ويأتي من بعد زمان كثير خطباؤه قليل علماؤه
علمای حقیقی و عارفان جگرسوخته در گوشه ای ترد و کم رنگ شدند و سخنران مجازی رونق و زینت بخش محافل اند
https://t.me/mulanafeghhi