مکتوب هفته

@maktoob_hafte


بایگانی و اطّلاع‌رسانی یادداشت‌های جناب آقای دکتر محمّدعلی فیّاض‌بخش در ستون «مکتوب هفته» روزنامه‌ی اطّلاعات

توضیح:
مجموعه‌ی پیش رو، بایگانی «مکتوب هفته» از سال ۱۳۹۱ تا کنون است؛ هر چند نگارش ستون «مکتوب هفته»، از سال ۱۳۸۴ آغاز شده است.

مکتوب هفته

09 Oct, 18:30


💠مکتوب هفته💠
فرار به جلو
🖋دکتر محمدعلی فیاض‌بخش


📚روزنامه اطلاعات
شماره 28781
پنج‌شنبه ۱۹ مهرماه ۱۴۰۳

اخیراً یکی از اعضای حقیقی شورای انقلاب فرهنگی که در این جمع وزین از امتیاز تریبون‌های متنوع و ویژه برخوردار‌ند، در بیاناتی از خجالت برخی مدارس مذهبی درآمده‌ و این مدرسه‌ها را «کارگاه‌های احمق‌پروری» نامیده‌اند!

انتقادات تند ایشان، از جمله به آمورش قرآن به سبک و سیاقی خاص و پرداختن به معرفی ائمه علیهم‌السلام به صورتی خاص‌تر و نیز شکوه از این است که: «بچه، کودک است(!) و نیاز به پوشیدن رنگ‌های شاد و متنوع دارد» و در این مدارس محدودیت‌هایی وجود دارد و هکذا!

از سیاق و زمینه‌ی سخنان ایشان چنین استشمام می‌شود که منظور، همان مدارس مدرنی هستند که رویکردهای سنتی مذهبی دارند و نوعاً به عنوان برند شناخته می‌شوند.

کمتر موردی را تا کنون مصداق فراربه‌جلو در این حد و‌ رسم دیده بودم و البته اعجاب نیاوردم و کماکان تأسف بردم و حسرت خوردم؛ بدان روی که :

1️⃣ مگر ما در آموزش و پرورشمان در طول این سالیان به یمن وزرایی دانشمند و صاحب‌نظر(!)، مدارس غیرمذهبی هم داریم؟! که ایشان با شاخصه‌ی «مدارس مذهبی» پاره‌ای مدرسه‌ها را با چنان پسوند توهین‌آمیزی توصیف می‌کنند. البته اگر منظور ایشان تقیّد و توجه به آموزش‌های مبنایی‌تر در مذهب در برابر رویکردهای سطحی و شعاری است، آری! مدارس مذهبی‌تر داریم؛ اکنون باید بررسی کنند و انصاف دهند در کدام گروه از این دو نوع مدرسه، فشارها و‌ محدویت‌ها به نام مذهب، بیشتر بر دانش‌آموزان تحمیل می‌گردد؟ آن‌ها که نقشه‌ راه تعلیمات مذهبی را دارند؟ یا آن‌ها که مذهب تحمیلی‌شان منحصر در صف صبحگاه و مناسبت‌های ریز و‌ درشت است و هزار سخت‌گیری بر ظاهر و باطن بچه‌ها؟!

2️⃣ بانیان وضع موجود(!) در مدارسی که به تعبیر ایشان، «احمق‌پروری» می‌کنند -و منحصر به مدارس مورد اشاره‌ی ایشان هم نیست- و از مذهب، مفهومی ناچسب و غیردلپذیر برای دانش‌آموزان ساخته‌اند، عقبه‌شان به کجا برمی‌گرد‌د؟ قطعاً سن و سال قائلِ این سخن این مقدار قد می‌دهد که جولان نهادی به نام «امور تربیتی» را در دو دهه‌ی اول انقلاب به یاد آورند که میان‌دارانی اغلب آتش‌به اختیار، حتی به قیمت ایجاد اختلال در مدیریت مدارس، مذهب پیشنهادی خود را در مدارس اِعمال می‌کردند؛ جوانانی در سنین بین بیست تا بیست‌وپنج‌سال و با دستی خالی از معلومات دینی و سلیقه‌ای خالی‌تر از روش‌های پرورشی. آن نهاد و آن جولان‌ها ایده‌هاشان را از کدام آبشخورها برگرفته‌بودند؟ از مدارس مذهبی مورد شکوه و گلایه‌ی ایشان؟ یا اتفاقاً از ایده‌های مقابل این مدارس؟

3️⃣ شاکی «مدارس مذهبی احمق‌پرور» آیا خود سال‌ها در تریبون‌های خارج از حد و شمار، در انواع و اقسام مسائل، اعم از فلسفه و عرفان و تعلیم و تربیت و اقتصاد و سیاست، در قامت نظریه‌پرداز و ایده‌ساز ظاهر نشده‌اند؟ و مهم‌تر از آن، آیا عضوی مؤثر و تصویبگر در پروتکل‌های فرهنگی در شورای عالی انقلاب فرهنگی نبوده‌ و نیستند؟ چرا فراربه‌جلو؟ اگر مدارس مذهبی محدودیت‌هایی را برخاسته از ایده‌های تربیتی دارند و با نقشه‌ی راه حرکت می‌کنند -گیرم ایشان نمی‌پسندند- مدارسِ خارج از این پارادایم که به مراتب مشکلاتشان بیشتر است! از یک‌سو توجهات زیربنایی مذهبی در دستور کارشان نیست و از دگرسو با رویکردهای مذهب‌گریز و به نام مذهب، بر دانش‌آموزانشان مضیقه‌های ریز و درشت‌تری را تحمیل می‌کنند که رنگ لباسِ مورد ذکر ایشان، کمترینِ آن‌هاست.

بهتر است کسانی که بی‌محدودیت، صاحب تریبون‌های بی‌حد و شمار هستند، پای‌بست‌های سست این خانه را نیز ببینند و سپس در اندیشه‌ی ترمیم نقش ایوانش برآیند.

🔠 #مکتوب_هفته
🔠 #مهر
🔠 #سال1403
🔠 @Maktoob_Hafte

مکتوب هفته

02 Oct, 18:30


💠مکتوب هفته💠
چمن‌های پاییززده
🖋دکتر محمدعلی فیاض‌بخش


📚روزنامه اطلاعات
شماره 28775
پنج‌شنبه ۱۲ مهرماه ۱۴۰۳

در آستانه‌ی دهه‌ی شصت و هنگامه‌ی حصر آبادان -که با یک نهیب امام (ره) و انگیزه‌ی بالای مردم و رزمندگان، به شبی شکسته شد- عزیزی از نزدیکانم در آبادان بود. در بازگشت، از جمله اخباری که به اعجاب و تحسین باز می‌گفت، این بود که جدای از رزمندگان، هرکسی بر سر وظیفه‌اش بود؛ انگار جز آن کار را نداشت و وظیفه‌ی خود را در به سرانجام رساندن همان کار به بهترین وجه می‌دانست؛ از جمله، کارگر زحمت‌کش شهرداری که در بحبوحه‌ی تبادل آتش، به آبیاری چمن‌های یکی از میادین، بر سر شغل خود بود!

می‌گفت به او گفتم: این بحبوحه و آبیاری چمن؟! در جواب برآمد: این شغل، وظیفه‌ی من است و هرکس باید بر وظیفه‌اش باشد.

«هرکس باید بر وظیفه‌اش باشد»، از آن روز تا به امروز ذهن مرا دمی به خود وانگذاشته و از حکمت گفتار آن آبیار رهایم نساخته.

اگر در نقشه‌ی جامعِ یک زندگی عقلایی و نقش‌شناسی و مسئولیت‌دانی، هرکسی جای خود را به درستی بشناسد و پازل‌های این نقشه را با احساسات زودگذر و غیرپشتیبانی‌شده از عقل و خرد، آشفته و درهم نکند، زندگی در معنی درست خود پیش می‌رود؛ چه در جنگ و‌ چه در صلح؛ چه در میدان و چه در دیپلماسی؛ چه در مذاکره و چه در متارکه.

امروز کسانی که نه در میدان‌اند و نه دیپلمات، چه فشارهایی را که بر هردو جبهه نمی‌آورند و‌ در روند تصمیم‌گیری و اقدامِ اهلِ این دو حوزه، چه‌ جنگ روانی که وارد نمی‌سازند؛ درحالی‌که خود به همان وظیفه‌ی شِبهِ‌آبیاری‌شان هم عمل نمی‌کنند!

اگر یاد بگیریم که مصالح ملک و ملّت، دیده‌بانی همه‌جانبه می‌طلبد و اهلش را؛ دیگر هرکسی که از دور دستی بر آتش دارد و از قضا بلندگویی در دست، به این راحتی به خود اجازه‌ی هر فرمان و اشتلمی را نمی‌دهد؛ نه میان‌داران میدان را سرزنش می‌کند، نه سکان‌داران سیاست را؛ بلکه -به‌خصوص اگر خود اهل جنگ نیست- نقشه‌‌راه جنگی به کسی دیکته نمی‌کند؛ ...و البته در غیر جنگ، چمنِ وظیفه‌ی خود را آبیاری می‌کند و سر بر شغل خویش فرو می‌بَرد.

مشکل می‌دانید کجاست؟ فعلاً رخت‌ِ‌جنگ‌نپوشیدگان و عافیت‌نوشیدگان، بنای تعیین تکلیف بر سابقه‌داران دفاع و رزم این مرز و بوم را دارند؛ غافل‌اند که چمن‌های زیر پایشان هم پاییز‌زده شده‌اند!

🔠 #مکتوب_هفته
🔠 #مهر
🔠 #سال1403
🔠 @Maktoob_Hafte

مکتوب هفته

25 Sep, 18:30


💠مکتوب هفته💠
شرح این هجران و‌...
🖋دکتر محمدعلی فیاض‌بخش


📚روزنامه اطلاعات
شماره 28770
پنج‌شنبه ۵ مهرماه ۱۴۰۳

خبر غیبت هفتصد و نود هزار کودک و نوجوان واجب‌التعلیم در روز اول مهر، هرچند دیگر تعجب‌برانگیز نیست، اما همچنان تأسف‌بار و تألّم‌زاست. گویا در قراری نانوشته، خیل عظیمی از دانش‌آموزان باید مرغ عروسی و عزای آموزش‌وپرورش باشند. اندکِ بسیار قلیلی از این خیل عظیم، دل دست‌اندرکاران را با مدال‌های المپیادی آنچنان شاد و واله می‌کنند که در عمل بدین غفلت حضرات می‌انجامد که انگار این سفره بیشتر برای قهرمان‌سازی و مدال‌آوری است تا تعمیم آموزش‌وپرورش همگانی!

نگاهی به معدل دانش‌آموزان در پایان سال تحصیلی گذشته، کافی است تا سیاست‌های گلخانه‌پروری و ویترین‌سازی از نخبگان را به سمت و سوی آبیاری کشتزارهای وسیع دیگر استعدادهای متوسط و حتی ضعیف معطوف دارد و عدالت آموزشی را نه در شعار و سخنوری، که در عمل محقق سازد.

این قلم در این ستون، بیشترین سوژه را در این سالیان به آموزش‌وپرورش اختصاص داده و بیت‌الغزلش همواره یک سخن بوده است: تا زمانی که اراده‌ای بر تغییر در این حوزه‌ی حیاتی تعلق نگیرد، کاسه همان است و آش همین. تغییر، رفتن و آمدن این وزیر و آن وزیر نیست؛ تغییر در این حوزه عبارت است از:

1️⃣ تدوین و اجرای سندهای پنج‌ساله و ده‌ساله و بیست‌ساله که با تغییر کابینه‌ها و جابه‌جایی وزیران، از آنچنان استحکام و اِتقان علمی و اجرایی برخوردار باشد، که در حکم پرچم برای کشورِ آموزش‌وپرورش تلقی شود؛

2️⃣ مجریانِ نقشه‌راه‌های اسناد، فارغ از دغدغه‌های سیاست‌بازی و روزمرّگی، توان علمی و اجرایی‌شان آنچنان باشد که در مقام فیلسوفان آموزشی و پرورشی، اجرائیات را پایش کنند و آسیب‌ها را پیرایش و البته این مهم، نیازمند شخصیت‌های علمیِ کاربلد در حوزه‌ی یاددهی-یادگیری و مسلط به روان‌شناسی تربیتی و نظریه‌های تعلیم و تربیت است؛

3️⃣ تعارفات قبیلگی و رودربایستی‌های آشنایی و رفاقتی -گیرم در هر وزارتخانه‌ای توجیه(!) داشته باشد- باید در وزارت آموزش‌وپرورش مستوجب توبیخ باشد. با یک خانواده‌ی نزدیک به بیست‌میلیون عائله نمی‌توان به تعارفاتِ «بفرما» و «قابل ندارد!» برخورد کرد. این‌جا (و مثل هرجای دیگر)، حرف اول و آخر را تخصص و کاردانی و سابقه‌ورزیِ موفق می‌زند و زمین، زمین بازیکنان رزرو روی نیمکت نیست؛ چه رسد که مربّی، خود نیمکت‌نشین باشد!

4️⃣ تشخیص اولویت‌های آموزشی و‌ پرورشی و کنار گذاشتن رویّه‌های دهه‌شصتی در «امور تربیتی» و بها دادن به اصل «آموزش، یاددهی، یادگیری» که این مهم، هم ملاحظات سخت‌افزاری می‌طلبد و هم نرم‌افزاری...؛

5️⃣ ...سخت‌افزاری‌اش همان اراده‌ی تغییر را می‌طلبد که فال‌فال‌شدن بودجه‌های فرهنگی کشور، سر آموزش‌وپرورش را بی‌کلاه نگذارد؛ نرم‌افزاری‌اش، یعنی تأمین و تربیت نیروی انسانی‌اش؛ این زمان بگذار تا وقت دگر!

🔠 #مکتوب_هفته
🔠 #مهر
🔠 #سال1403
🔠 @Maktoob_Hafte

مکتوب هفته

07 Sep, 06:30


💠مکتوب هفته💠
دق‌ّالباب مساجد!
🖋دکتر محمدعلی فیاض‌بخش


📚روزنامه اطلاعات
شماره 28755
شنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۳

در کمتر کشور اسلامی می‌توان یافت که درِ مساجد در طول شبانه‌روز، ساعاتی طولانی بسته باشد. معمولاً مساجد در این ممالک، یک پاتوق ذوقی و دلنواز برای کسانی است، که حتی خارج از ساعات نماز می‌خواهند با خود خلوتی داشته باشند یا با هم‌کیشان خود گپ‌وگفتی. بگذریم که در ساعات غیر نماز در این مساجد معمولاً حلقه‌های درس و بحث در گروه‌های سنی مختلف در موضوعات گوناگون، به‌خصوص مباحث دینی در جریان است.

علاوه بر آن، مساجد در این دیارها بوی زندگی عادی و‌ واقعی را می‌دهند؛ مثلاً در گوشه‌ای دکّه‌ای، مایحتاج مسجدیان را می‌فروشد؛ در کناری مکان و وسایل بازی و سرگرمی برای کودکان فراهم است؛ در زاویه‌ای کافه‌ای کوچک در پذیرایی یا فروش اطعمه و اشربه‌ی حلقه‌های انسِ دوستان ارائه‌ی خدمت می‌کند و در یک کلام، در هر ساعت از شبانه‌روز که پا به مسجد می‌گذاری، نمایی کوچک و دلپذیر از زندگی واقعی بیرون از مسجد را می‌یابی.

این فضا را مقایسه کنید با عملکرد مساجد در کشورمان. عمده‌ی رونق مساجد، یکی‌دوساعت هنگام غروب است و بعضاً زمان ظهر و عمدتاً تعطیل صبحگاهی! حتی مناسبت‌های مهم مذهبی، اعم از شادی و عزا بیشتر در حسینیه‌ها و تکایای محلات برگزار می‌شود تا مساجد.

از کنار بسیاری از مساجد که عبور می‌کنی، انباشت چندین میلیارد ساختمان و سخت‌افزارهای صوتی و تصویری را در مدرن‌ترین مدل‌ها می‌بینی و اما در پشت درهای بسته. دردناک‌تر آن‌که در کوچه‌پس‌کوچه‌های اطراف، مدارسی را می‌نگری دونوبته؛ در محرومیت از امکانات سخت‌افزاری؛ نرم‌افزاری‌اش بمانَد!

در همین مساجد -که در کمتر از نیمه‌ای از روز دری نیمه‌باز دارند- جز نمازی به جماعت و بلندگوهایی به آوای بلند برای همسایگانی چندین فرسنگ دورتر(!)، خبری از آن شوروحال انسِ گپ‌وگفت و توقف و حال و ذوقِ نشستن و کیف کردن و دل به دل دادن و… دیده نمی‌شود؛ چه رسد به آن که از کافه‌ی مسجد بوی عطر چای و قهوه‌ی مداوم برخیزد؛ یا تحرکی زندگی‌نما؛ ...و جز نماز و تعقیبات در آن دیده شود.

یک عملکرد سنتی و پرمعنی و‌ تأثیرگذار هم در سالیان اخیر از مساجد محلات واستانده شده و به تالارهای لاکچری یا فضاهای لوکسِ ضمیمه‌ی برخی مساجد سپرده شده، و آن، یادکردهای مرگ و مجالس ترحیم است.

البته تا بخواهید، رفتارهای من‌درآوردی پرسروصدا و خرافه‌گون، درون و بیرون درهای مساجد شکل گرفته‌است؛ مانند بیتوته‌ی میّت، یک شب‌ تا صبح در مسجد، به جهت ترس ورثه از جسد بی‌جان پدر یا مادر! یا دقّ‌البابِ درِ مساجد در آستانه‌ی پایان ماه صفر و… .


🔠 #مکتوب_هفته
🔠 #شهریور
🔠 #سال1403
🔠 @Maktoob_Hafte

مکتوب هفته

14 Aug, 19:08


💠مکتوب هفته💠
درها و پاشنه‌ها
🖋دکتر محمدعلی فیاض‌بخش

📚روزنامه اطلاعات
شماره 28741
پنج‌شنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۳

صاحب این قلم‌ نه سررشته‌ای از نفت و‌ گاز و پتروشیمی دارد، نه تصور و تجسمی از شهرسازی و معماری؛ به طریق اولی نه از صنعت و خودرو و موشک؛ نه از سیاسات داخله، چه رسد به خارجه‌اش.

…اما به حکم «کار نیکوکردن از پرکردن است» و نه لزوماً از سر توان و استعداد، این صاحب‌رقم حق دارد برای هزارمین بار از درون آه کشد و در همان درون، ناله‌اش را فرو ریزد که آموزش و پرورش کشورش مرغ عروسی و عزاست.

در سال‌هایی دور، که اسب اصلاح‌طلبی زین بود، وزیری بر صندلی آموزش و پرورش نشست که در بیان سوابقش به مزاح و البته به راست گفت: دوازده سال در مدرسه تحصیل کرده است! زان سپس نیز هرکه در هر دوران بر اسب‌های زین‌شده‌ی(!) این وزارتخانه نشست، یا محصول دالان‌های مذاکرات حزبی و قبیله‌ای بود، یا معرفی‌شده از درون اقوام و فامیل، یا برآمده از دقیقه‌ی نودِ صبر و انتظارِ شبِ معرفی کابینه؛ دریغ از افراد دارای نظریه در آموزش و پرورش یا خالی از ملاحظات سیاسیِ وام‌دار به این گروه و آن جناح!

اگر از من به عنوان یک شهروند عادی اما آشنا با آموزش و‌ پرورش بپرسند: «نظرت در مورد ترکیب کابینه‌ی معرفی‌شده چیست»؟، خواهم گفت: «مبارک صاحبانش! خیرش را ببینند و ببینیم! …اما با آموزش و‌ پرورش و یک عائله‌ی پانزده میلیون نفری از مجموع هشتاد میلیون نفر، شما را به خدا بیش از این شوخی و تعارف نکنید.»

منتظریم تا در وضعیت فعلی و پس از تأیید کابینه، لااقل در آموزش و پرورش همچنان بشنویم: «یک‌شبه نمی‌توان کاری کرد! مشکلات بزرگ‌تر از این حرف‌هاست!… »؛ نیز اخبار روز معلم ۱۴۰۴ و تجلیل از مقام معلم را! که: «هان! ای شمع سوزان و ای پروانه‌ی سوزنده و چه و چه!…»

این کشور بزرگ با تعداد دانشگاه‌هایی تقریباً به اندازه‌ی چین(!)، قاعدتاً یک و فقط یک دانشمند ناب و نخبه و صاحب‌نظر در آموزش و‌ پرورش را می‌تواند در دامن شما بگذارد تا هم به لحاظ دانش و علمش سرتان را بالا بگیرید، هم با توجه به سوابق آموزشی‌ و پژوهشی‌اش، اجرای «نظریه‌ها و کاربست‌ها» را مایه‌ی دلخوشی و امید برای این عائله‌ی بزرگ کنید.

هیهات! که درها بر چرخش پاشنه‌ها بدجور عادت کرده‌‌اند!

🔠 #مکتوب_هفته
🔠 #مرداد
🔠 #سال1403
🔠 @Maktoob_Hafte

مکتوب هفته

07 Aug, 18:32


💠مکتوب هفته💠
غنیمت‌های لحظه‌آخری
🖋دکتر محمدعلی فیاض‌بخش

📚روزنامه اطلاعات
شماره 28735
پنج‌شنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۳

این واقعه از مشهورات تقریباً قطعی است که در جنگ اُحد پس از پیروزی اولیه‌ی مسلمانان، پیامبر عده‌ای را بر تنگه‌ای مأمور کرد تا ضدحمله‌ی شکست‌خوردگان را از پشت سر خنثی کنند. طمع‌ورزی مسلمانانِ پیروز، این فرمان را برنتافت و نهایتاً شکست خوردند.

انتظار غنیمت‌خواهی و غفلت از میدان جهاد، کام مسلمانان را تلخ کرد و مهم‌تر از آن، سرتافتن از تدبیر و فرمان پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌وآله به شهادت حمزه، عموی پیامبر انجامید و پیروزی بدر را در سایه نشاند.

ناگفته نماناد که این وقایع، صرفاً عبرت‌اند و نه مشابه‌سازی زمانه. امروزه پیروزی در کنش‌های سیاسی و اجتماعی، باید به‌منزله‌ی اتفاقات سیّال و طبیعی یک جامعه‌ی مدنی تلقی شود؛ وگرنه نشان آوردن از گذشته‌ها، نه وحی مُنزل است و نه دلیلی بر شرایطِ لزوماً یکسان؛ درعین‌حال درسی است از برگ‌برگ تاریخ.

شرایط جدید در دولت‌ورزی و تغییراتی که هرچند هنوز روبنایی است، به زعم این قلم، نه پیروزی مسلمانان است و‌ نه شکست مشرکان! که بخواهیم تنگه‌سازی کنیم و اوضاع را بر دو طرف تنگ گردانیم. کشور از درون، باید آن قدر محکم و هم‌بسته باشد که مرزبندی‌های خودی و غیرخودی رنگ ببازد؛ چه رسد که خط‌کشی‌ها به تعابیر اسلام و کفر بینجامد. از ادبیات گاه‌وبیگاهِ سیمایی و طرفه‌پراکنی‌های یک‌شب‌درمیان پاهای ثابتِ کارشناسان پرحضور اگر بگذریم، باید بدانیم که خانه، خانه‌ی همه‌ی ماست و غنیمتی در کار نیست؛ فعلاً باید جلوی هزیمت‌های احتمالی را گرفت و جبهه را در داخل، در تعاریف اسلام و کفر و تقابل‌های قطبی‌ساخته فرونکاست. در درون ایران بزرگ، جبهه‌ای در کار نیست؛ بلکه یک وجهه‌ی ملِیِ همگانی است که نه غنیمتِ این کسان است و نه ارث آن کسان.

دوران ادبیات‌ورزی‌های فرافکنانه -که هرکه آید با شِکوه از ویرانه‌های مانده، وعده‌ی بهشت موعود دهد و چون رود، بگوید: هزار پای‌بست و دستبند مانع بوده است- گذشته‌ است. آبادی و‌ ویرانی، دستاورد همه‌ی ماست؛ چه در حکمرانان و چه در حکم‌بران.

سعی یکدیگر را این بار در رمی‌ جمراتِ فرافکنی به گذشتگان تباه نکنیم و اگر تیری هدف‌سا در ترکشِ همت و توان داریم، برکشیم و بزنیم؛ به جای آنکه خراش بر صورت گذشتگان اندازیم و بر هر تلاشی -به صِرف آنکه در قبیله‌ی ما نبودند- پرده‌ی انکار و نسیان بکشیم.

…البته که باید راه را بر غنیمت‌خواهانِ «لحظه‌آخری(!)» نیز ببندیم؛ که اصولاً غنیمتی درخور هم در کار نیست!

🔠 #مکتوب_هفته
🔠 #مرداد
🔠 #سال1403
🔠 @Maktoob_Hafte

مکتوب هفته

24 Jul, 18:32


💠مکتوب هفته💠
سایه‌بان‌های نیمه‌افراشته
🖋دکتر محمدعلی فیاض‌بخش

📚روزنامه اطلاعات
شماره 28723
پنج‌شنبه ۴ مرداد ۱۴۰۳

اگر روزگاری نه‌چندان دور، اصطلاح دولت سایه، نامتعارف و سؤال‌برانگیز می‌نمود و منتسبان به این سایه‌نشینی تمایلی به آفتابی‌شدن نداشتند، اما در انتخابات اخیر، این هاله‌ی خمیده تبدیل به نوری تابیده شد و هرآنچه در سایه بود، بر آفتاب افتاد.

…اما سؤال این‌جاست:
آیا فرد یا افرادی که فعالیت‌های مشروع سیاسی‌شان را جزو وظایف شهروندی و رسالتمداریِ وطن‌خواهی می‌دانند، می‌توانند خارج از چارچوب حزبی قانونی و‌ دارای شناسنامه‌ای مشخص و‌ مرام‌نامه‌ای معین عمل کنند؟

احزاب قانونی قاعدتاً همان دولت‌های در سایه هستند؛ اما مسئولیت رفتارشان را قانوناً می‌پذیرند؛ اگر جز این باشد، آیا جز یک ملوک‌الطوایفی، منتها با ادبیاتی شیک، اما اغواکننده بروز می‌کند؟

آیا در عرف دموکراسی‌ها، کس یا کسانی می‌توانند بدون شناسنامه‌ی حزبی، داعیه‌ی دولت در سایه بردارند و رهنمودهایی -که مسئولیت‌پذیری‌اش نیز در سایه است- ارائه دهند؟

آیا تا کنون سایه‌نشینان سنتی، پاسخ‌های لازم را به تیرهایی که در تاریکی رها کرده‌اند، داده‌اند؟ آیا از این پس -که بی‌محابا خود را سایه‌ی وجب‌به‌وجب دولت جدید می‌خوانند- حاضر به پذیرش پیامدهای اِعمال ایده‌ها(بخوانید فشارها)شان هستند؟

اگر دولت درسایه را معقول و مشروع بدانیم -که با تحقق لوازمش، هم معقول می‌دانیم و هم مشروع- دیگر نباید سایه‌با‌ن‌هاشان نیمه‌افراشته باشد و سایه‌نشینانشان مبهم و گمنام؛ بلکه باید سایه‌بان‌ها را آشکارا برافرازند و شعاعی از آفتاب را نیز در سایه‌ها بیفشانند!

نگاهی به عِدّه‌ی سایه‌نشینانِ امروزی، خود می‌تواند معیاری بر حق اِعمال نظرات و احیاناً فشارهاشان باشد؛ گرچه باید اعتراف کنیم که این عِدّه‌ی کم، هم عُدّه‌ی خوبی دارند و هم ادعاهایی پُر. به قول بزرگواری، این را چه می‌گویید؟!

🔠 #مکتوب_هفته
🔠 #مرداد
🔠 #سال1403
🔠 @Maktoob_Hafte

مکتوب هفته

17 Jul, 18:31


💠مکتوب هفته💠
تکلیف زمینی، تشریف آسمانی
🖋دکتر محمدعلی فیاض‌بخش

📚روزنامه اطلاعات
شماره 28717
پنج‌شنبه ۲۸ تیرماه ۱۴۰۳


از دیرباز این نزاع کلامی در میان مورخان و متکلمان در واقعه‌ی سترگ عاشورا در جریان بوده که آیا امام حسین علیه‌السلام بر اساس سرنوشتی محتوم و در سایه‌ی علم امامت به حتمیت شهادت حرکتی آسمانی را آغاز کرد یا بر مبنای محاسباتی عادی به سوی تکلیفی زمینی با احتمال به نتیجه‌ای این‌سویی یا آن‌سویی حرکت نمود؟

هردوسویِ باورمندان، در بزرگی و سترگی و حتی رازآلود بودن این واقعه‌ی سربه‌مُهر، مهر می‌ورزند؛ گرچه هریک، حجت خویش می‌آورَد و درهرحال، لااقل برای این دو گروه، واقعه، از توصیف بشری و ارج‌گذاری زمینی بس فراتر است.

بر این باورم که کنکاش و سعی در رموز سربه‌مُهر الهی -گرچه ملایم ذهن بشری است- لیک طمع در گشودن گره‌های رازآلود در این حادثه‌های ناب و تک -اگر گشودنی بود- که دیگر لطفی از رازآلودگی و سِرّنهفتگی باقی نمی‌ماند و ولَهِ شیرین و حیرتِ رهگشای اهل معرفت را به دنبال خویش نمی‌داشت. درعین‌حال در مورد حرکت بزرگ و زندگی‌ساز حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام، آن‌چه مأموریتِ ظاهر و بلکه وظیفه‌ی ماست، تحلیل زمینی و علّی-معلولی این واقعه است که از خوش حادثه، تمام عوامل و فاکتورهای تحلیلی آن در چهره‌ی تاریخ ثبت و ضبط است و‌ خلاصه آن که:

امام علیه‌السلام در فشار بیعت با یزید قرار گرفت؛ این، خط قرمز ایشان بود. درعین‌حال اولین حرکت امام خارج‌شدن از سیطره‌ی ناایمنی عمّال یزید بود. اولین منزلگه تصمیم برای آینده، مکه بود و‌ موقف حج؛ که آن‌جا نیز ناامن شد؛ راه چاره، اعتماد به کوفیانی بود که او را برای امامت و امارت خود فراخواندند و امام بدین دعوت رهسپار شد. پرده‌ی آخر، پیمان‌شکنی بود و وانهادن امام، نه در سه‌راهی شام و عراق و ایران؛ که زمین‌گیری در سرزمین کربلا… و شد آن‌چه شد. این، تکلیف زمینی امام علیه‌السلام بود؛ بی‌هیچ رازآلودگی و پبچیدگی.

…اما آنچه راز و رمز این واقعه بود، سیر تکاملی زندگی‌خواهیِ امام تا قلّه‌ی پاکباختگی او در قیامی بود که او را چاره‌ای جز آن نبود. راز و رمز عاشورا -که همان تشریف آسمانی است- از سیری که تکلیف زمینی بود گذشت و مهم‌تر آنکه عاشورا، شد قطعه‌ی بی‌نظیر در تاریخ خلقت آدم که راه تشریف به آسمان را طریق عمل به تکلیف زمین باید جُست.

🔠 #مکتوب_هفته
🔠 #تیر
🔠 #سال1403
🔠 @Maktoob_Hafte

مکتوب هفته

10 Jul, 18:31


💠مکتوب هفته💠
عزاداری‌ها و معیارهای «جاگذاری»
🖋دکتر محمدعلی فیاض‌بخش

📚روزنامه اطلاعات
شماره 28713
پنج‌شنبه ۲۱ تیرماه ۱۴۰۳

برای کسانی که در مجالس تعزیت حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام، ادبیات آیینیِ سنتی هنوز از منزلت و اعتبار و بلکه افتخار برخوردار است، در این سالیان اخیر نوعی تنگنا و مضیقه رخ می‌کند. جایگزینی ادبیاتی دیگر -که امتزاجی از عزاداری و سیاست‌زدگی است- شاید امروزه ضرورت زمانه تلقی گردد و متمایلان این سبک عزاداری هم دلایل خود را داشته باشند. نمایان‌ترین وجه این عزاداری‌ها در دو وجهِ پدیدارشناسانه خودنمایی می‌کنند:

🔹یکم: فرم عزاداری‌ها؛ از شعر و ریتم و آهنگ‌ها گرفته تا حرکات و تحرکات مجلسیِ روزآمد که هیچ ابایی هم در مورد اقتباس و امتزاج آن‌ها با جدیدترین ملودی‌های روز ندارند و به همین نشانه، خیل عظیمی از نوجوانان و جوانان را با خود همراه می‌کنند؛

🔹دوم: محتوای عزاداری‌ها؛ از غرقه‌سازی وقایع و شخصیت‌های عاشورایی؛ در دو جبهه‌ی حق و باطل، با وقایع و شخصیت‌های روز؛ تا تشخیص مجلس‌آرایان و صحنه‌گردانان، که چه کسانی را در زمره‌ی یاران امروزین امام حسین علیه‌السلام بشمارند و چه کسانی را همراه عمرسعد کنند.

آسیب‌های این نوع عزاداری، در مجامعی که خود غرق سیاست‌اند و طبعشان مشابه‌سازی است، نه در کوتاه‌مدت، بلکه در آینده‌ای نامعلوم معلوم می‌شود؛ و ذکر مصیبات و پژواک عزا، دیگر نه منتسب به منابع اصلیِ حادثه، بلکه گره‌خورده به ذائقه‌ها و سلیقه‌های عزاپردازان می‌گردد. این‌جاست که البته جای مناسبی برای تسویه‌حساب‌های جناحی و حزبی و فرافکنی خواسته‌های شخصی و امیال گروهی فراهم می‌شود؛ بسته به آنکه بلندگو در دست چه کسی باشد!

رهروان این سبک عزاداری البته توجیهاتی دارند؛ از جمله آن که: ما باید از ذخایر سنتی و آیینی و‌ مناسک اسلامی و به‌خصوص شیعی، نقشه‌راهی برای امروز و آینده‌ی خود بسازیم و در رسوب زمان وا نمانیم.

این سخن، ظاهری گیرا و اقناع‌آور دارد، اما باطنش، به قول اهل منطق، «مقول به تشکیک» است؛ یعنی بس شناور است. جاگذاری‌ شخصیت‌ها و تیپ‌ها در جایگاه تاریخی شیعه و قالب‌سازی از حوادث و رویدادهای تاریخی، نه یک کلیشه‌ی مطلق، بلکه برخاسته و برآمده از سلایق و پردازش‌هایی است، که به خصوص زمانی که رنگ سیاست می‌پذیرد، محل نقش‌زنی و رنگ‌آمیزیِ حزبی و قبیله‌ای و طوائف‌الملوکی می‌گردد؛ اکنون، در تنوع معیارها و سلیقه‌ها و اختلافات حزبی و سیاسی، پیدا کنید «معیار قطعی» را در تشخیص حسین و یارانش از یزید و اعوان و انصارش!

شاید کار به آن آسانی و سادگی -که برخی می‌چرخانند- نباشد!

🔠 #مکتوب_هفته
🔠 #تیر
🔠 #سال1403
🔠 @Maktoob_Hafte

مکتوب هفته

03 Jul, 18:31


💠مکتوب هفته💠
یار مفروش به دنیا...
🖋دکتر محمدعلی فیاض‌بخش

📚روزنامه اطلاعات
شماره 28707
پنج‌شنبه ۱۴ تیرماه ۱۴۰۳

روز چهاردهم تیرماه در تقویم، روز قلم نام‌گذاری شده است. خداوند در قرآن به قلم و آن‌چه می‌نگارند، سوگند آورده است. خدایی که خود مرجع سوگند آدمیان است، یکی از قَسم‌هایش را به قلم و نگاشته‌هایش ارجاع داده است. اشک‌ها و لبخندها‌یی که در پس هر ریزشی از قلم فرو می‌ریزد و می‌شکفد، رهین سوگند الهی است؛ ببینیم با قلم‌هامان چه می‌کنیم؟ آیا اشک شوق روان می‌کنیم یا رشکِ ذوق؟ آیا لبخند رضا و افزایش بر لب‌ها می‌نشانیم یا تلخند شقاق و کاهش؟

شوربختانه سالیانی است که قلم‌یارانی رسانه‌دار و علَم‌‌دارانی خزانه‌دار، پایِ ادب را قلم‌ کرده‌اند و نگاشته‌هاشان را در آبِ ناآداب شسته‌اند و برف سخنان کم‌رمق اما تیز و‌ پرسوزشان را بر سر این و آن ریخته و رُفته‌اند. می‌نویسند و نمی‌پرهیرند؛ می‌ریزند و نمی‌بیزند؛ فَلّه‌ای قلم می‌زنند و از قلّه‌ی خود‌حق‌انگاری، حق را می‌شویند و بر هرکه جز آنان است، برمی‌آشوبند و به شورش قلم خویش، ذائقه‌ها را تلخ می‌کنند و آش‌ها را شور.

قلم، مقدس‌تر از آن است که تیر در تاریکی شود؛ پاک‌تر از آن است که جامه‌ی این و آن را چاک کند؛ دهانش خوش‌بوتر و مرامش نیک‌خوتر از آن است که ناسزا گوید و ره به دریدگی جوید… .

در این دو هفته شاهد بودیم که علاوه بر منابر و تریبون‌ها، پیامد هر مناظره‌ای چه میزان شقاق و درشت‌نویسی و توسن‌تازی بی‌لگام در دشت قلم‌فرسایی و جان‌گزایی به میان آمد. یکی، از بایگانی تاریخ، جمله‌ای را با کاهش و ویرایش‌ِِ پس‌وپیش، مستمسکِ تاختن به آبروی دیگری کرد و دیگری، آب‌های رفته به جوی در طول روزگاران را به مانداب پسماند(!)ها بازگرداند. یکی گفت و آن دیگری قلمی‌اش کرد؛ دیگرتری به جای دُرّ، مهره‌ی بدل سُفت و در بازار بدلی‌فروشان، به جای زر، قلب کرد و تقلّب فروخت.

فارغ از هرآنچه فردا از دل صندوق‌ها به درآید، باید اوّل، صندوق دل‌ها را از زر و سیمِ قلب پاک کرد و آنگاه جامه علیه این و آن چاک. اول از هر کاری، باید خانه را از خاک شست و سپس راه افلاک جُست.

دریغا دریغ! در پیامد فرهنگ و تمدنی چندهزارساله -که پیشانی‌اش ادب بوده و پیش‌خوانَش مهربانی- هر چهار سال یک‌بار، جُنگی از جَنگ و چنگ، عرضه‌ی بازار می‌شود؛ از سخنان ناستوده و قلم‌های آلوده و به دودِ حقد و حسد اندوده.

در این جمعه‌بازارهای هریک‌چارسال -که می‌توان متاع اصل را به مهر و رواداری و عشق و وفاداری به مشتریان عرضه کرد- چه نارواست یوسف کنعانی را به زرِ قلبِ این‌وآنی بفروشیم؛ که:

یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آن‌که یوسف به زر ناسَره بفروخته بود!

🔠 #مکتوب_هفته
🔠 #تیر
🔠 #سال1403
🔠 @Maktoob_Hafte

مکتوب هفته

26 Jun, 18:31


💠مکتوب هفته💠
خودزنی نمی‌کنم!
🖋دکتر محمدعلی فیاض‌بخش

📚روزنامه اطلاعات
شماره 28701
پنج‌شنبه ۷ تیرماه ۱۴۰۳

مناظرات پایان یافت و روسپیدی به گچ دیوار ماند!

🔹اول: برای من -که در زمره‌ی نسل «رأی‌دهنده» در تمام دوران چهل‌‌وپنج‌ساله بوده‌ام- دیگر نه جای تعجب، بلکه تأسف و تحیّر داشت که‌ کسانی که بدون استثنا در این دوران، یا بر صندلی اجرا نشسته بودند یا در مقام تقنین غنوده بودند، سرسختانه کمر به اصلاح امور و جبران مافات بسته‌اند!

🔹دوم: همگی یکدیگر را به تقوا و خویشتن‌داری و گفتن راست و دوری از ریا سفارش می‌کردند؛ نوبت به سخن گفتن یکایکشان که می‌رسید، خویشتن خویش را مخاطب این تذکار و هشدار نمی‌دیدند!

🔹سوم: آن‌گاه که یکی آن دیگری را به ضرب قصور یا تقصیر در گذشته‌ها می‌نواخت، حوصله نمی‌کرد که همین ضربت را از حریف به حوصله و انصاف دریافت کند؛ همه، بیش و پیش از آن که برنامه‌ی آتی خود را برای بهتر شدن حال ملت بیان کنند، در توافقی نانوشته بنای گرفتن حال یکدیگر را داشتند.

🔹چهارم: وعده‌های اقتصادی، تکراری‌تر و خسته‌کننده‌تر از آن بود که محلی برای کلام و ارزیابی جدیدی گذاشته باشد؛ ناامیدکننده‌تر اما زمانی بود که پای مباحث فرهنگی به میان می‌آمد. فرهنگ‌سازانِ دیروزی -که نتیجه‌ی قول و فعلشان امروز اظهر من الشمس است- در این موضع، یا طفره می‌رفتند و از سخن به سراشیب سکوت می‌غلتیدند یا آن‌گونه شعار می‌دادند که انگار با رسالت و هدایتی جدید در باب فرهنگ مبعوث شده‌اند.

🔹پنجم: نوع غربالگری برای نامزدی در چنین امر سترگی نشان داد که صدها ظرفیت و لیاقتِ آشکار و‌ نهان برای مدیریت اجرایی کشور، چگونه در مضیقه و تنگنایی که مشاهده کردیم قرار می‌گیرند و از دایره‌ی انتخاب طبیعی و اصلحِ مردم خارج می‌شوند و محدوده‌ی انتخاب در چنین تراز متوسطی تنگ می‌شود.

🔹ششم: …و اما برای منِ دارای حق زندگی و صدها حقوق شهروندی، شرکت در این کنش مدنی، یعنی شرکت فعالانه در انتخابات، در حکم امید به رفع انسدادها و احیای گلوگاه‌هاست؛ ...و انزوا و بی‌عملی در حکم خودزنی است و من خود، خود را نمی‌زنم!

🔠 #مکتوب_هفته
🔠 #تیر
🔠 #سال1403
🔠 @Maktoob_Hafte

مکتوب هفته

12 Jun, 18:31


💠مکتوب هفته💠
قد و بالای معرفتی دین
(به مناسبت شهادت امام محمدباقر علیه‌السلام)
🖋دکتر محمدعلی فیاض‌بخش

📚روزنامه اطلاعات
شماره 28691
پنج‌شنبه ۲۴ خردادماه ۱۴۰۳

در میان امامان شیعه، جایگاه امام باقر و امام صادق علیهماالسلام از ویژگی خاص برخوردار است. می‌توان گفت که تدوین اصول و فروع دین اسلام، به‌عنوان مجموعه فرهنگ معارفی-اخلاقی-مقرراتی در زمانه‌ی امام باقر و سپس امام صادق علیهما‌السلام صورت گرفت و این معارف توسط شاگردان این دو امام همام در بلاد دسترسی‌پذیر آن روز منتشر شد.

مجموعه‌ی «موسوعه»‌ها، یعنی فرهنگ‌نامه‌های مرتبط با معارف اسلامی و سپس مختصات شیعی، یادگار ماندگار امام پنجم شیعیان است که فرصت امامت ایشان، سرنوشت علمی-فرهنگیِ دین خاتم را رقم زد و تکمله‌ی آن را در معرفت‌گستری امام ششم با قلم‌های شاگردان بی‌واسطه و باواسطه نهادینه کرد.

تا این‌جای سخن، شاید نکته‌ی نویی در مجموعه اطلاعات خواننده‌ی این سطور نیفزوده باشد؛ لیک مقدمه‌ی لازمی بود تا نکته‌ی بعدی را در جای خود بنشانَد:

مدّعای سترگ «دین آخر» از «پیامبر خاتم» باید در دنیای امروز:
🔹هم بر عقول انسان‌ها درست بنشیند؛
🔹هم توانایی هم‌آوردی با عقول مخالف و متضاد را داشته باشد؛
🔹هم در زندگیِ عملی و عملیاتی راه‌گشا (و نه سدّ سبیل و بن‌بست‌افزا) باشد.

بدین روی، گذر از رویه‌ی بیرونی دین (نه به معنی کنار انداختن، بلکه به‌منظور ارتقا به گذرگاه بالاتر) و‌ نیل به هسته‌ی درونی دین از ضروریات بقا و ماندگاری این دین خواهد بود. آیا فقه، تنها، به معنی مصطلحش، می‌تواند در این ارتقا و بن‌بست‌زدایی کافی باشد؟ ...و یا تفقّه در دین، معنی و مرام دیگری می‌طلبد؟

امروز، هم مجامع دینی و هم جوامع دینی (فرهنگ‌نامه‌های حدیثی)، نیازمند نگاهی پالایش‌گرا و ویرایش‌خواه هستند تا میراث معرفتی دو امام همام، تضمین بقا یابد و در تلاطم و تضارب آرا و اندیشه‌ها وانمانند و مظلوم ننمایند.

مجموعه‌ی گران‌سنگ و دوازده مجلّدی «الحیات» -که ثمره‌ی عمر زنده‌یاد محمدرضا حکیمی و دو برادر گرانقدر اوست- گامی بود در جهت ارائه‌ی چهره‌ی معرفت‌شناسانه‌ی تشیع که هرچند کاری سترگ بود، اما همچنان ناکافی‌است؛ چراکه غلبه‌ی احکامی و مقرراتی دین در جامعه‌ی دینی سنتی، همچنان تنگناهایی را برای عرض‌اندام قدوبالای معرفتی، فلسفی و علمی دین باقی گذاشته‌است.

🔠 #مکتوب_هفته
🔠 #خرداد
🔠 #سال1403
🔠 @Maktoob_Hafte

مکتوب هفته

05 Jun, 18:31


💠مکتوب هفته💠
دوباره احساس تکلیف!
🖋دکتر محمدعلی فیاض‌بخش

📚روزنامه اطلاعات
شماره 28685
پنج‌شنبه ۱۷ خردادماه ۱۴۰۳

از نخبگان بگذریم؛ حتی مردم عادی کوچه و بازار آیا در این نمایش‌های صف کشیدن برای کاندیداتوری ریاست‌جمهوری جوریشان نمی‌شود؟!

نمی‌دانم آیا زیرساخت‌های قانونی نامزدی برای ریاست‌جمهوری فشل و واداده است یا افراد داوطلب، این مقدار ساده‌اندیش و هول‌زده‌اند یا هردو؟!

از طنازی‌ها و لطیفه‌سازی‌های برخی بیکاران و عیّاران -که در سال‌های پیشین در صف ثبت‌نام شاهد بودیم- بگذریم؛ آیا عیار ریاست‌جمهوری در کشور این‌قدر نازل شده است که شاهد بیش از هشتاد نفر در زمره‌ی داوطلبان باشیم که بسیاریشان از تدبیر منزل خود عاجزند و اما امروز ارسطووار پروای تدبیر مُدُن را در سر می‌پرورانند؟

بر بسیاری از اینان که بر بال توهمات خویش سوارند، شماتتی نیست؛ چرا که اگر بر ایشان حرجی بود، جلوی چشم هشتاد میلیون، بر شعور و خرد هموطنان خود تمسخر نمی‌آوردند؛ اما جامعه‌ی مدنی را چه شده است که بر چنین نمایش‌ها و رفتارهای دون شأن کشور نه اخمی می‌آورَد و نه پلکی می‌زند؟ یا صدا و دستشان به قانون ناکارآمد ثبت‌نام داوطلبان نمی‌رسد یا توان خود را در برابر هجمه‌‌های قبیلگی و پخت‌وپزهای پستوی مطبخ‌های سیاست ناهمتراز می‌بینند و زین روی عطای یک‌ کنش خردورزانه را به لقای نمایش‌های «اشک‌ها و لبخندها»ی ثبت‌نام‌ها می‌بخشند.

سریال تکراری و آزارنده‌ی صف شدن صغیر و‌ کبیر در مهلت ثبت‌نام ریاست جمهوری، می‌رود تا فرزندان ما را به قانون‌های نوشتاری انتخابات در کتاب‌های درسی‌شان مردد سازد و آنان را بدان سوی براند که خطوط نامرئی بین نوشته‌ها را بخوانند و با خود بگویند: آیا سنجش صلاحیت، پیش از آنکه مراجع رسمی قانونی بدان بپردازند، از عهده‌ی خود داوطلبان برنمی‌آید؟ تا ببینند چه میزان در زندگی شخصی و خانگی و نیز توان فردی و استعداد خداداده بهره‌مند هستند که اکنون پروای کشورداری در سر آورده‌اند؟!

راستی را، که خودشیفتگی و توهّم‌زدگی تا کجا می‌تواند رهزن ذهن عده‌ای شود؟ گیرم در به‌کارگیری واژگان، از واژه‌ی مظلوم «احساس تکلیف» مایه بگذارند!

🔠 #مکتوب_هفته
🔠 #خرداد
🔠 #سال1403
🔠 @Maktoob_Hafte

مکتوب هفته

29 May, 18:31


💠مکتوب هفته💠
انتخابات پیشین، انتخابات پیشِ رو
🖋دکتر محمدعلی فیاض‌بخش

📚روزنامه اطلاعات
شماره 28681
پنج‌شنبه ۱۰ خردادماه ۱۴۰۳

مجلس جدید، فارغ از پشتوانه‌ی تعداد آرای مأخوذه، قانوناً مجلس همه‌ی ملت است و این اصل، بیش از آن که داراییِ جیب نمایندگان به حساب آید، سرمایه‌ی مردم است که به‌هرحال بخشی عظیم از شئون و مقدراتشان به نشست و برخاست‌های این مجلس گره خورده است.

ارزیابی کارنامه‌ی مجلس قبلی قطعاً می‌تواند کارنامه‌ی مجلس جدید را به معدلی قابلِ‌قبول‌تر برسانَد؛ به‌شرطی‌که برخی درها بر پاشنه‌های دیگری بچرخند و عبرت‌ها دستمایه‌ی کارنمایی بیش ‌ازپیش در جهت منافع ملی شود و به‌خصوص متضمن همبستگی افرون‌تر مردم گردد؛ همبستگی‌ای که پیامد سوگ ملی اخیر، کرانه‌هایی از کشور را درنوردید.

پس از یازده دوره تجربه‌ی مجلس‌داری پس از انقلاب، قاعدتاً باید از راه‌یافتگان به این مجلس انتظار داشت که در تشخیص اولویت‌ها، به‌خصوص معیشت و اقتصاد و رهایی از تحریم‌های فلج‌کننده، نیز برای تداوم و تحکیم همبستگی پایدار ملی همّ و غمی افزون‌تر از گذشته‌ها به کار آورند و حتی بر پاره‌ای حاشیه‌های غیر اولویت‌دار گذشته، قلم حذف و عفو(!) بکشند و به رفوی پارگی‌ها بپردازند.

انتخابات غیرمترقبه‌ی ریاست جمهوری -که در پیش است- نیز از این دایره‌ی اولویت‌سنجی جدا نیست. قطعا سه‌سال گذشته، در نمایه‌ی آمار و ارقام و البته با احتساب زحمات و تلاش‌های خدمتگزارانی که در پایان سه‌سال رخت برکشیدند، می‌تواند چراغی برای آینده شود؛ به‌شرطی‌که سترگی سوگی که به حق سنگین بود، سایه بر واقعیت‌های موجود نیفکنَد و تدبیر و احساس، راه را بر یکدیگر تنگ نکنند.

آزموده‌ها را آزمودن خطاست. قطعاً تلاش و خدمت و شب از روز نشناختن، شرط لازم برای مدیران اجرایی است؛ لیک برنامه و استراتژی حرکت و دانش و بینش در جهت صلاح مُلک و ملت، شرط کافی آن است.

عقلایی به نظر نمی‌رسد که در انتخابات زودهنگام ریاست‌جمهوری، دوباره در بر همان پاشنه‌های معهود و مألوف -که امتحان خود را پس داده‌اند- بچرخد و نسخه‌های چندبارآزموده‌شده دوباره آزمون شود و کسانی که چهار یا هشت‌سال را به استراحت گذرانده‌اند، دوباره طمع زین کردن اسب قدرت در سر آورند و بر پشت این راهوار بجهند و بازهم چهارسالی یا بیشتر، روز از نو و روزی از نو!


🔠 #مکتوب_هفته
🔠 #خرداد
🔠 #سال1403
🔠 @Maktoob_Hafte