واکسپتی میشره می گوید که بدن آدم از پنج اصل تتوه تشکیل شده است که به موجب اصل روپه قابل رؤیت است. و یوگی در اثر مراقبات بسیار و سنیامه قابلیت تسلط بر روپه را پیدا می کند. زمانی که بر روپه تسلط پیدا کند بدن یوگی یک شکل ظاهری و یا یک موضوع شناسایی برای هیچکس دیگری نیست و یوگی هروقت بخواهد می تواند دیده شود یا نامرئی بشود.
زمانی که یوگی یک فکر یا مفهوم را از درون تحت تسلط خود در می آورد ، همه وضعیت های آگاهی را که آن فکر یا مفهوم می تواند در دیگران ایجاد کند ، انگار که بر پرده ای نمایش داده می شود می بیند و می شناسد.
یوگی از طریق مراقبهٔ سویچاره به ذات درونی اشیا نفوذ می کند. در این مراقبه یوگی هستهٔ اصلی موجودات را تجربه می کند که به آن در متون سانکهیه و یوگا تنماتره ها خوانده می شوند. یوگی در این مراقبه بر وجه پنهان و نامحسوس (سوکشمه) و ماده (هیولی) مراقبه می کند تا به اهنکاره و پرکریتی نفوذ کند.
سمادهی انواع مختلفی دارد ، ارزشمند ترین نوع سمادهی مقام اسمورجناته سمادهی است که در این مقام یوگی به رهایی و آزادی کامل و اتحاد و پیوند با عالم وجود می رسد که هیچ یا غیری در آن راه نمی یابد. در مقام اسمورجناته آثار و بقیای سنسکاره (عملکرد های ذهنی زندگی های پیشین) از بین می رود و حتی می تواند نیروهای کارمیک اعمال گذشتهٔ یوگی را متوقف سازد.
خواب مصنوعی یا هیپنوتیزم ارتباطی با وضعیت سمادهی ندارد. خواب مصنوعی یا حالت هیپنوتیزم وضعیتی از ویکشیپته است در یوگا ، که در آن حالت جریان آگاهی به صورت موقت مسدود می شود.
ویجنانبهیکشو می گوید که تفاوت مشخصی میان دهیانه (مراقبه) و سمادهی (اشراق) وجود دارد. مراقبه ممکن است توسط ارتباط حواس پنجگاه با موضوعات فریبنده متوقف یا قطع شود ، ولی سمادهی وضعیت آسیب ناپذیری دارد و محرک های خارجی نمی توانند بر این حالت تأثیری داشته باشند.
مدت زمان لازم برای تمرکز ذهن بر یک موضوع (دهارنا) برابر است با مدت زمان لازم برای دوازده پرانایامه*. با دوازده بار طولانی تر کردن و تمدید این تمرکز بر یک موضوع یا شیئی واحد ، شخص به مراقبه یوگایی دهیانه می رسد.
یک روش درمانی در آداب رسوم نوتائویی وجود دارد که به آن روش جذب و حل تنفس می گویند.جذب و حل تنفس با حبس نفس و هدایت خیالی نفس حبس شده به سمت عضو مبتلا شده در تعداد و زمان مشخص انجام می شود.