درسالروز شهادت 🕊شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده 🕊شهید مدافع حرم محمدحسین میردوستی 🕊شهید مدافع حرم سجاد طاهرنیا 🕊شهید مدافع حرم شعبانعلی امیری 🕊شهید مدافع حرم پویا ایزدی و تمام شهیدانی که امروز(۳شنبه ۱آبان ماه) به شهادت رسیدن هدیه هامون رو پیشکش این شهیدان عزیز میکنیم به نیت سلامتی و تعجیل در امر فرج حضرت صاحب الزمان عجل الله فی فرجه و حاجت روایی و دفع بلا و شفای تمام بیماران و ...
📝وصیتنامه شهید عبدالمطلب اکبری از این شهید عالیمقام چند وصیتنامه به جای مانده که آخرین آن این است:
بسم الله الرحمن الرحیم با نام خدا، یار و یاور روح خدا، و یاری دهنده امت حزب الله، و با درود بر مهدی موعود(عج)، آخرین ستاره آسمان ولا.ی.ت و امامت، و با درود بر نائب بر حقش خمینی بت شکن و با سلام بر امت اسلامی ایران و با سلام بر شهدای گلگون کفن انقلاب اسلامی ایران، چند کلامی با زبان ناگویا و گوش ناشنوا به خدمت شما پدر و مادر و همسر و ملت شهید پرور بهعنوان وصیت تقدیم میدارم:
🔹پدر، مادر و همسر عزیزم! در خانه همیشه مزاحم شما و سایر اعضا خانواده بودهام؛ اما همیشه قلبم برای اسلام و قرآن میتپید. همه شما میدیدید که در مراسم عزا، نوحه سرایی، سینهزنی، تشییع جنازهها و همه وقت، نمازم را در مسجد میخواندم تا اینکه آمریکای جنایتکار جنگ آتشافروز صدامی را بر ما تحمیل کرد.
🔸با شروع جنگ تحمیلی همیشه در این فکر بودم که آیا میشود یکبار هم من به جب.هه اعزام شوم! تا بالاخره بار اول به جب.ه.ه اعزام شدم و در عملیات رمضان شرکت کردم و برگشتم و موفق هم شدم که بار دوم و بهدنبالش تابهحال بهطور کم وبیش و نسبی در جبهه در خدمت اسلام باشم.
🔹اما شما ای پدر و مادر و همسرم! امیدوارم که بعد از شهادتم اشک نریزید و گریه زاری نکنید چون من پهلوی علیاکبر و حضرت قاسم میروم. گریه شما باعث خوشحالی دشمنان اسلام و (دشمنان) امام خواهد بود.
🔸از خواهرانم میخواهم که با رعایت حجاب اسلامی مشت محکمی بر دهان دشمنان اسلام بکوبند. امیدوارم برادرم ابراهیم با خوب درس خواندنش بتواند یکی از یاران صدیق امام باشد. پدر ومادرم محمدعلی را با تربیت اسلامی بار آورند تا انشاءالله یار و غمخوار اسلام باشد.
🔹پدر، مادر و همسرم؛ فقط میتوانند با صبرشان یار انقلاب و امام باشند. از ملت شهید پرور ایران میخواهم که امام را تنها نگذارند و تا قدرت دارند جبههها را یاری کنند. خواهران و مادران، با حجابشان و برادران با ایثار جان و مال خود، اسلام و انقلاب را به همه جهان صادر کنند. پشتیبان روحانیت و امام و سپاه و سایر ارگانهای انقلابی دیگر باشید و توی دهن دشمنان اینها بزنید. امیدوارم که شهادتم، عبرتی باشد برای آنهایی که اهل مسجد و نماز نیستند و از مسجد و نماز میگریزند.
🔸آنهایی که بیخیالند و از جبهه و جنگ خبری ندارند، به جبهه نمیروند. اگر هم میروند جبهه را رها کرده فرار میکنند. امیدوارم که بعد از شهادت من دیگر آنها آدم شوند و حرف امام که میفرماید: "مسجد سنگر است سنگرها را حفظ کنید" خوب وارد گوش آنها شود و جبهه رفتن و چگونه جنگیدن را یاد بگیرند. در پایان از خدمت خانواده گرامی خود میخواهم که صبر را پیشه خود قرار داده و زینبوار زندگی کنند با حفظ حجاب و من را حلال کنند.
"بسم الله الرحمن الرحیم یک عمر هرچی گفتم به من میخندیدند... یک عمر هرچی میخواستم به مردم محبت کنم، فکر کردند من آدم نیستم و مسخرهام کردند... یک عمر هرچی جدی گفتم شوخی گرفتند، یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم. خیلی تنها بودم. اما مردم! حالا که ما رفتیم بدونید، هر روز با آقام امام زمان عج حرف میزدم... آقا خودش بهم گفت: تو شهید میشی. جای قبرم رو هم بهم نشون داد."
تولد: ۱۳۴۳ روستای شهید اباد، شهرستان خرمبید، استان فارس.
شهادت: ۱۳۶۵/۱۲/۴، شلمچه.
مزار شهید: گلزار شهدای روستای شهیداباد.
شهید کر و لالی که قلبی سرشار از عشق و شنوایی داشت که کمتر کسی در این دوره زمونه داره صفای عجیبی داشت. خستگی برایش معنی نداشت . استعداد فوق العاده ای داشت. استادکار ماهر در بنایی بود. قدرت بدنی اش بالا بود. برای همین سخت ترین کارها را قبول می کرد. در جبهه آرپی جی زن شده بود. بسیار به نماز اول وقت مقید بود. عشق و دلدادگی عجیبی بین او و مولایش و خدایش بود.
وقتی دوستش به شهادت رسید بالای مزارش نشست و روی زمین یک قبر را ترسیم کرد! با زبان بی زبانی به همه گفت اینجا قبر من است. سرانجام عبدالمطلب بعد از نبردهای شجاعانه در سال ۶۶ و در عملیات کربلای ۸ در شلمچه به شهادت رسید و به آرزویش رسید.
درسالروز شهادت 🕊شهید مدافع حرم امین کریمی 🕊شهید مدافع حرم عبدالله باقری 🕊شهید مدافع حرم مسلم نصر 🕊شهید مجتبی آقایی و تمام شهیدانی که امروز(۲شنبه ۳۰مهرماه) به شهادت رسیدن هدیه هامون رو پیشکش این شهیدان عزیز میکنیم به نیت سلامتی و تعجیل در امر فرج حضرت صاحب الزمان عجل الله فی فرجه و حاجت روایی و دفع بلا و شفای تمام بیماران و ...
ثاقب و ثابت شهابی نشاط، دوقلوهایی بودند که سال ۱۳۴۳ داخل سبدی در کنار یک شیرخوارگاه رها میشوند.
روایت حمیدداودآبادی (رزمنده ونویسنده شناخته شده دفاع مقدس) از اولین دیداربا این دو برادر غریب :
«هفتم مهر ۱۳۶۰ بود که از پادگان امام حسن (ع) از تهران عازم منطقه غرب کشور شدیم و فردا صبح به پادگان الله اکبر در شهر اسلام آباد غرب رفتیم. در بین نیروها متوجه حضور دو برادر دوقلو شدم. وقت تقسیم نیرو خود این دونفر درخواست کردند که به عنوان امدادگر معرفی شوند، چون قبلاً دورههای امدادگری را دیده بودند.
چند روز بعد عملیات مسلم بن عقیل در سومار شروع شد. ما را به منطقه بردند و این دو برادر دوقلو هم در دسته ما بودند. یادم هست بچههای بسیار خوش مشرب و بانشاطی بودند.😇 تا اینکه یک بار بلندگوی تبلیغات اعلام کرد بچههای دسته سه بیایند نامههایشان را بگیرند. نامههای پدر و مادر هر کدام ما از شهرهایمان میرسید دست واحد تبلیغات؛ مسئول این واحد هم یکی یکی اسامی را میخواند و نامهها را میداد. همه ما دویدیم که نامههایمان را بگیریم ولی این دو برادر نیامدند..🤔 آمدیم نشستیم توی چادر و با همان ذوق نوجوانی نامهها را باز کردیم و شروع کردیم به خواندن.🤩 مثلاً من میگفتم دمش گرم! مادرم برایمان آش پشت پا پخته! آن یکی میگفت پدرم فلان چیز را نوشته و … من دیدم این دوبرادر بغض کرده اند. ثابت که ظاهراً کمی بزرگتر بود برادرش را صدا کرد و دوتایی بیرون رفتند. بلند شدم و دیدم این دوتا سرهایشان روی شانه هم دور میشوندوگریه میکنند😔 نفهمیدم ماجرا چیست» @khatme_quran313
🌅 *«اگر گذر تان به بهشت زهراء افتاد!.»* سعی کنید حتما به مزار این دو قلو ها سر بزنید!
برادران دو قلوی غریبی که هیچ گاه پدر یا مادری به خود ندیده اند و کسی زائر مزار شان نبوده است!.
من سال ۶۱ و در اوج جنگ ایران و عراق ثابت و ثاقب شهابی نشاط، را برای اولین بار در منطقه سومار دیدم.
وقتی پست چی نامه ها را به خط مقدم می آورد معمولاً ثابت و ثاقب غیب شان می زد! یک بار یکی از رزمندگان متوجه شده بود که وقتی همه سر گرم نامه خواندن هستند و خبر سلامتی خانواده و عکس های شان را با خوش حالی نگاه می کنند این برادران دو قلو دست در گردن هم در کنج سنگر، های های گریه می کنند! آن ها بی سر پرست هستند و در پرورشگاه بزرگ شده اند، هر بار دلشان می شکند که کسی آن سوی جبهه چشم انتظار شان نیست. عکس های کودکی و زنبیل قرمزی که در آن سر راه گذاشته شده اند، را بغل کرده، گریه می کنند...
🔺جنگ شوخی بر دار نیست، زن و بچه و برادر و دوست و رفیق نمی شناسد، او نمی فهمد که وقتی از دار دنیا فقط و فقط یک برادر داری یعنی چه!؟ جنگ بی رحم است، این دو برادر حتی مرخصی هم نمی رفتند، چون کسی پشت جبهه چشم به راه شان نبود!
درسالروز شهادت 🕊شهید مدافع حرم مصطفی نبی لو 🕊شهید مهدی تهمتن 🕊شهید اسفندیار سلمانی 🕊شهید شکرالله اسماعیلی و تمام شهیدانی که امروز(۱شنبه ۲۹مهرماه) به شهادت رسیدن هدیه هامون رو پیشکش این شهیدان عزیز میکنیم به نیت سلامتی و تعجیل در امر فرج حضرت صاحب الزمان عجل الله فی فرجه و حاجت روایی و دفع بلا و شفای تمام بیماران و ...
اولین خصوصیتی که از همسرم در ذهنم تداعی میشود شرم و حیای خاص و ویژهای بود که در رفتار و گفتار ایشان مشهود بود و همیشه با نگاه عمیق به چشمان ایشان دقیقاً همان گنجی که شاید هر کسی نمیتوانست ببیند دیده میشد، شرمی که زمان راز و نیاز با خدا، سر نمازهای دونفرهمان در مقابل معبود داشت.
شرمی که زمان درد و دل دونفرهمان، آن هنگام که صبر یکساله وی برای رسیدن ماه محرم به پایان میرسید و تکاپوی ایشان برای نوکری امامحسین(ع) شروع میشد در صورتش موج میزد. میگفت میترسم حال که امامحسین(ع) باز هم مجال نوکری به من داده است برای چایخانه و علم حضرت ابوالفضل(ع) کم بگذارم و شرمنده امامحسین(ع) بشوم.
خوشا به سعادتش که وقتی یاحسین(ع) گفت، با خون خود ثابت کرد که با حسین(ع) است. یاد حیایی میافتم که زمان اولین ابراز علاقهاش به من در رفتار و گفتارش موج میزد، حیایی که حتی زمان برخورد با محارم زینت بخش معرفت مردانه او بود. این خصلت باعث میشد تا خصوصیات دیگری که باعث متعالی شدن انسان آزادهای میشود، در ایشان به مرحله ظهور برسد...
۞فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ۞ «هر قدر می توانید از قرآن بخوانید» مشارکت کنندگان: ۲۳ تعداد جزء های باقیمانده: ۰ ➖➖👇راهنمای علائم👇➖➖ 📜 لیست شرکت کنندگان FWD: ارجاع برای دیگران ❓راهنما
درسالروز شهادت 🕊شهید مدافع حرم هادی شجاع 🕊شهید نادر نجاری 🕊شهید بهنام محمدی 🕊شهید علی محمدمقدم و تمام شهیدانی که امروز(شنبه ۲۸مهرماه) به شهادت رسیدن هدیه هامون رو پیشکش این شهیدان عزیز میکنیم به نیت سلامتی و تعجیل در امر فرج حضرت صاحب الزمان عجل الله فی فرجه و حاجت روایی و دفع بلا و شفای تمام بیماران و ...