خاب که چی؟

@khabkechi


افکار یک عدد آدم معمولی.
طبق معمول انسان هستم.
کپی چیه؟ فور بفرمایید.
«سیزده»


جهت پیشنهاد و تعریف:
@ChiMigiHaBot

گفت‌و‌گو‌ها:
https://t.me/KhabNaShenas


نواها:
https://t.me/KhaAhang

خاب که چی؟

22 Oct, 20:13


برای زنده ماندن به دل‌خوشی‌های کوچک احتیاج دارم؛ مثلاً بوی عطری که روی لباس‌هایم جا مانده باشد.

خاب که چی؟

22 Oct, 20:12


ما ز یاران زخم کاری داشتیم.

خاب که چی؟

22 Oct, 18:00


قبل از این‌ که دنبال تایپ شخصیتت باشی از وجودش مطمئن شو.

خاب که چی؟

21 Oct, 19:20


من نمی‌دونستم آدم بودن این همه دنگ و فنگ داره البته دست خودمم نبود. دستور از بالا بود وگرنه ترجیحم این بود که دیوار باشم، شبیه تو. صاف و محکم، قوی و ساکت. می‌گم دقت کردی چند وقته گاهی کز می‌کنم می‌رم تو خودم؟ می‌دونی چه خبره؟ جنگه! تو خودم جنگه! هیاهو و کشت و کشتار! تو تا حالا تو جنگ بودی؟ مسلسل دست گرفتی که دیوانه‌وار تمام قاب‌های قشنگی که روی دیوار مغزت جمع کرده بودی رو به رگبار ببندی؟ تو تا حالا دنبال ترور خودت بودی؟ تا حالا سعی کردی بین خودت و خودت صلح برقرار کنی؟ نه، نبودی.
دیوار بودنم مزیت‌های خودشو داره فقط یه عیب داره، بغل نمی‌شی که البته اشتراک بین من و خودته. عیبی نداره ها، کسی منم بغل نمی‌کنه، ببین چیزیم نشده حتی با ارفاق می‌شه گفت: «زنده موندم.»
حس می‌کنم باید یکی منو ویرایش کنه، پر از ایراد نگارشی‌ام، خط‌خوردگی دارم، هجو و بی‌معنی‌ام.
دارم زیاد غر می‌زنم نه؟ ببخشید.
می‌گم تو تا حالا دلت خواسته بری؟ بری که زنده بمونی؟ منم می‌خواستم برم ولی جای امنی پیدا نکردم که دست خودم بهم نرسه.
تو بهتر از همه می‌دونی چه ذوقی داره برام پاییز. ابره، سرده، بارونه. پاییزه ها ولی تو ذوقی دیدی تو چشمام؟ پاییزه درسته ولی یا ذوق‌هام خراب شدن یا چشمام. از کجا بفهمم؟ چشم جدید می‌خوام. یه بار گفتم این قلب مال جفتمون، قلب خودمو گفتما. کاش یکی پیدا بشه بگه این چشما مال جفتمون، چشمای خودشو بگه. نیست دیوارجان، نیست. قلبا آجری شده، مغزا سفالی. شاخه‌ی درخت بغل‌تره از دستای این جماعت. پاییز این آدمان، زمستون نگاهشون. خوبه که دیواری! زنده موندن بین این یخچال‌های قطبی سخته.

«مکالمات دیواری»

خاب که چی؟

20 Oct, 20:00


کمال‌گرایی مانع رسیدن به کماله! کمال‌گراها می‌دونن چی می‌گم.

خاب که چی؟

20 Oct, 19:29


هاپ‌هاپِ ما بود، میویِ دگران شد.

خاب که چی؟

19 Oct, 15:05


اگه جنگ شد، دلم می‌خواد آهنگ ورودم به جبهه‌های جنگ علیه اسرائیل سگ این باشه:

خاب که چی؟

19 Oct, 14:59


خدایا چه چیزی بخوریم از این دنیا هم بیرونمون می‌کنی؟ لطفاً زودتر بگو.

خاب که چی؟

18 Oct, 20:31


غمگین نباش! شاید روزی مجبور بودم تو را از دلم برانم اما اطمینان داشته باش موجودی قادر به تصاحب جای تو در قلبم نخواهد بود. می‌دانم بارها قلبت شکست و آرزو کردی دیگر نباشی؛ چنین آرزو نکن زیرا محقق نخواهد شد، مردی با گریه تمام شب از خدا خواسته است که تا همیشه زیر آسمان آبی، سبز باشی.
می‌دانم برای زخم‌هایت مرهمی نیافتی، می‌دانم احساس می‌کردی یک کهکشان دورتر از من نفس می‌کشی امّا نمی‌دانستی هر شب بعد از آن که چشم‌های یاقوتی‌ات پشت پلک‌هایت پنهان می‌شد روحم زخم‌هایت را در آغوش می‌کشید و تار به تار موهایت را زندگی می‌کرد.
می‌دانم گمان می‌کردی محال است کسی مهرت را در دلش نگه‌دارد امّا نمی‌دانستی مردی قلبش را به اصرار لبخندهای تو به تپش وامی‌دارد.
می‌دانستم و می‌دانم. از دور تماشایت می‌کردم و به خدا اصرار می‌کردم به اندازه‌ی جفتمان لبخند بزنی.

خاب که چی؟

18 Oct, 20:22


:))))

خاب که چی؟

17 Oct, 19:17


خدا هم حینِ آغوشیدنِ گل‌های غزه گریه می‌کرد.

خاب که چی؟

17 Oct, 19:01


اگر جانان دلش خواهد چه باشد ترک جان کردن.

خاب که چی؟

16 Oct, 21:21


می‌دونی بدیِ آدم بودن چیه؟ البته یه بدی نداره ولی خب امروز یکیشو بهت می‌گم؛ بدیش اینه که قلب داری، می‌دونی قلب چیه؟ بذار برات توضیح می‌دم.
اندازه‌ی یه مشت ماهیچه‌ سمت چپ سینه‌ی ماها هست، ظاهرش اینه ها! داخلش خیلی عجیبه. توش آدمایی که دوست داریم نگه‌می‌داریم، یه پنت‌هاوس داره برای یه آدم ویژه، وقتی اونجا پر باشه می‌گن طرف عاشق شده.
خوش به حالت که قلب نداری؛ ناراحت نشی تو واقعاً موجود بااحساسی هستی، همین که همیشه کنارم هستی یعنی موجود خوبی هستی ولی خب قلب نداری دیگه. این خوبه. آدما قلاب می‌ندازن داخلت که قلبتو دست بگیرن و بشکنن. تعجب نکن می‌دونم بین شماها دیوار‌آزاری وجود نداره، من ندیدم یه دیوار دل بشکنه، بهت که گفتم شما دیوارا از آدما بهترین، نگفتم؟!
هعی! راستی تا حالا شمردی ببینی در روز چندبار می‌گم «هعی»؟ احتمالاً زیاده حوصله‌ت سر می‌ره، ولش کن.
می‌گم خودمونیما این همه سال گذشته ولی تو تکون نخوردی، بزنم به تخته خوب موندی. من چندتا موی سفید دارم، مامان می‌گه ارثیه ولی خودم می‌دونم حرصیه، حرص خوردم برای رفتن‌ها و شکستن‌ها. می‌دونی تو تَرَک بخوری من ماله‌ می‌گیرم دستم با گچ ترک‌هاتو پر می‌کنم، منم تَرَک خوردم ولی کسی برای پر کردنشون بغلم نکرد.
ولش کن تو بگو، امروز چه کردی؟ فقط موندی نه؟ خوب کردی، موندن کار خوبیه، کار سختیه، بیشتر آدما اینو بلد نیستن.
خسته نباشی، تو بهترین دیوار دنیایی.

«مکالمات دیواری»

خاب که چی؟

16 Oct, 20:26


:)

خاب که چی؟

15 Oct, 20:28


خدا دقیقه‌ی نود رو خیلی دوست داره، وقتی لهِ له شدی، وقتی به هر دری زدی و نشده، وقتی می‌گی: «این نفس رو می‌کشم و دیگه فقط مرگ.» وقتی که دیگه می‌دونی تمومه و چشماتو بستی که سقوط کردنتو نبینی ولی یه لحظه به خودت میای می‌بینی طوفان تموم شده.
می‌شینه و نگران تماشا می‌کنه که ببینه تا کجا قدرت ادامه دادن داری ولی مراقبه، خیلی زیاد.
پس تا آخرش لطفاً ناامید نشو؛
خدا از ناامیدی و ناامیدا خوشش نمیاد.
لطفاً بذار دقیقه‌ی نود با لبخند بغلت کنه.

خاب که چی؟

14 Oct, 19:57


تکه‌هایت را جمع کردی، اشک‌هایت را پاک کردی و بغض سنگینت را روی شانه‌هایت انداختی. رو به روی آینه به چشم‌های بی‌روحت خیره شدی، شک داشتی که زنده‌ای یا نه. چند بار نفس‌هایت را عمیق کردی اما هنوز هم مشکوک بودی.
باور نداشتی روحت را به چند لبخند باخته‌ای، باور نداشتی نفس‌هایی که گرمایشان دلهره‌هایت را باطل می‌کرد دیگر قرار نیست گونه‌هایت را لمس کنند، باور نداشتی قلبی که با هر تپش تو را به دنیا متصل می‌کرد دیگر به تو تعلق ندارد.
باور نداشتی.
دوباره بغضت سنگین‌تر شده و دست‌هایت سردتر؛ دوباره اشک، اشک و اشک.
تکه‌هایت را جمع کردی، اشک‌هایت را پاک کردی و بغض سنگینت را روی شانه‌هایت انداختی.

خاب که چی؟

14 Oct, 19:56


برای غم و خواب.

خاب که چی؟

13 Oct, 20:53


مشکل ما با اسرائیل اینه که وجود داره.

خاب که چی؟

13 Oct, 20:20


سرد و نمور و نمناکم؛ دل‌گیر و ابری و خسته.
خلاصه بگم پاییزم، نه پاییزی که برگ‌ریزونش قشنگ باشه، نه. پاییز اشک‌ریزونم. برنامه‌ی غصه‌هام مثل یه چرخه‌ی بی‌نهایت شده، می‌خورمشون و باز زیادتر می‌شن. وقتی ازم می‌پرسن: «خوبی؟» دلم می‌خواد بپرسم: «خوب بودن یعنی چی؟!» برای همینه نمی‌دونم، نمی‌دونم جواب چیه، جواب می‌دم: «شکر!» امیدوارم خدا دلیل شکرمو بدونه.
جریان دارم با این‌که خسته از این جریانم؛ باز آجر به آجر می‌سازم خودمو اگه یه طوفان هار نیاد خرابم کنه. خرابمم بکنه غمی نیست، آجر هست، منم هستم باز می‌سازم، ولی می‌دونی چیه؟ من دنبال هدفم، چرا باید بسازم آخه؟ بسازم که چی بشه؟ کی براش مهمه که من آوار باشم یا دیوار؟
دلم قطب شماله، برفی و یخبندونه؛ لولاهاش یخ زده، باز نمی‌شه درش که کسی بیاد توش. می‌تونی یه دل یخ‌زده تصور کنی؟ ها؟ فکر کن یه فریزر داری که قرار بوده یه دریا باشه، می‌دونم تصورش سخته، خودمم تا قبل از داشتنش باورم نمی‌شد. شاید برای همینه که کسی دلش دلمو نمی‌خواد! خلاصه سرتو درد نیارم دیوار جان! منم مثل تو موندم. موندم چون جای رفتن ندارم، چون پای رفتن ندارم. راستی، اگه خراب شدی غمت نباشه، من آجر دارم.

«مکالمات دیواری»

خاب که چی؟

13 Oct, 18:30


تازه اینا موشکای با لاستیکمون بود، ببین موشکای بدون لاستیکمون تا کجاها می‌ره.