📶درسگفتارهای جامعه شناسی

@kavosh_garan


"جامعه‌شناسی فهم جامعه با تمام واقعیت هايش است.
#علیرضاهمدست

جهت آگهی به این آیدی پیام بدهید
@alirezahamdast

👉https://www.instagram.com/alireza_hamdast

📶درسگفتارهای جامعه شناسی

21 Oct, 16:47


🔴مدل‌سازی اجتماعی!
از ذهن تا عدد و رقم
از کاغذ تا کامپیوتر


علوم اجتماعی و جامعه‌شناسی خصوصا در ایران، متهم به شفاهی بودن، غیر‌دقیق بودن، کاربردی نبودن و بی‌حساب و کتاب بودن است. بخشی از این ادعا، نزدیک به واقعیت است و بخش عمده‌ی آن صحیح نیست. از فاصله‌ی انزوای محصلین، دانش‌اموختگان، اساتید و اندیشمندان این حوزه گرفته، تا ساختار‌های نا‌متناسب و قدیمی دروس دانشگاهی گرفته تا عدم آموزش مناسب مبانی ریاضیات و آمار چه در سطوح متوسطه و دانشگاهی، همه دلایل زمینه‌ای این اتفاق هستند.

🔹این دوره، تلاشی است برای شکستن این تلقی از علوم اجتماعی در ایران، هم‌آموزی روش‌هایی که در آموزش رسمی مغفول واقع شدند تا بتوان با مقدمات ضروری‌ای آشنا شد که با آن‌ها بتوان با از دست‌دادن کمترین جزئیات، جامعه و اجتماعاتش را به مدل‌هایی در دسترس برای بررسی تبدیل کرد تا با ابزار‌های دقیقه، بتوان جزئیاتی بیشتر از ساز و کار آن را درک کرد.

📌 سرفصل‌های دوره
- کارگاه مشارکتی مفاهیم نظری و عملی مدلسازی
- کار‌گاه تجربی تبدیل مسئله‌های اجتماعی به مدل (معرفی
روش mind mapping‌)
- معرفی مبانی روش‌شناسی‌های پر کاربرد
- عملگر‌های منطقی و ریاضی‌ در مدلسازی
- معرفی مقدماتی sysml
- نرم افزار modelio
- آشنایی با SysML در ‌modelino
- آزمون گروهی طراحی سیستم پژوهشی
- مدل سازی شبکه ای

📚 اساتید دوره:
- تهمتن برومند، پژوهشگر سیستم‌های آموزشی و روش‌های آمیخته
- دکتر شروین وکیلی، مدیر گروه جامعه‌شناسی تاریخی انجمن جامعه‌شناسی ایران
- دکتر کمال اطهاری، پژوهشگر اقتصاد توسعه و استاد دانشگاه
- سهراب فرزان‌پور، پژوهشگر اجتماعی و دانشجوی دکتری جامعه‌شناسی
- محمدعلی سلطانی، تحلیلگر ارشد داده در حوزه شبکه های اجتماعی

👤 مخاطبین
⁃ دانشجویان علوم اجتماعی
⁃ دانشجویان مدیریت، رسانه و روانشناسی
⁃ فعالین بازار‌یابی
⁃ پژوهشگران بازار
⁃ علاقه‌مندان به طراحی و مدیریت روند‌ها و سیستم‌ها

به شرکت کنندگان گرامی گواهی نامه پایان دوره نیز اعطا خواهد شد.

🔸هزینه ثبت نام دوره: ۸۹۰ هزار تومان

📌 برای ثبت‌نام در این دوره به ایسمینار مراجعه کنید.

https://eseminar.tv/wb146410/?utm_source=telegram&utm_medium=social/kavoshgaran&utm_campaign=Socialmodeling

✔️@LifewebIR

📶درسگفتارهای جامعه شناسی

21 Oct, 16:37


تفکر سیستمی چیست؟

📶درسگفتارهای جامعه شناسی

21 Oct, 16:36


تفکر انتقادی چیست؟

📶درسگفتارهای جامعه شناسی

21 Oct, 16:36


آیا انسان آزادی و اختیار دارد؟

#ژان_پل_سارتر

📶درسگفتارهای جامعه شناسی

21 Oct, 16:21


[ژیژک: هیچ راه ساده‌ای برای خروج نمی‌بینم]
مترجم: علی قاسمی

#ژیژک

📶درسگفتارهای جامعه شناسی

19 Oct, 17:37


.
🔴 دو کانال اختصاصی برای داوطلبان کنکور ارشد و دکتری علوم اجتماعی

⬅️ کامل‌ترین کانال‌های مخصوص داوطلبان کنکور ارشد و دکتری علوم اجتماعی
⬅️ راه‌اندازی و مدیریت توسط دانش‌آموختگان دانشگاه تهران

معرفی منابع اصلی کنکور ارشد و دکتری سراسری و آزاد در همۀ گرایش‌های علوم اجتماعی
معرفی منابع کمک‌آموزشی مناسب برای شرکت در آزمون‌ها
ارائۀ جزوات و کتب مفید برای کنکور ارشد و دکتری همۀ گرایش‌های علوم اجتماعی
پاسخ به سؤالات و مشاورۀ رایگان
ارائۀ نکات مهم و کلیدی مطرح در کنکور
درج سؤالات گزیدۀ کنکور و پاسخ به آنها
ارائۀ تست‌های تألیفی استاندارد از منابع اصلی کنکور و پاسخ‌های مربوطه در تمامی گرایش‌های علوم اجتماعی
ارائۀ اطلاعات مفیدی چون درصدهای رتبه‌های مختلف کنکور، آشنایی با گرایش‌های مختلف، دفترچه‌های سؤالات کنکوری، اخبار مرتبط و...

◀️ جهت عضویت در هریک از این کانال‌ها، می‌توانید از طریق لینک‌های زیر اقدام نمایید:

🚹 کانال «کنکور ارشد علوم اجتماعی»:
telegram.me/elmazma_arshad

🚹 کانال «کنکور دکتری علوم اجتماعی»:
telegram.me/elmazma_dr

📶درسگفتارهای جامعه شناسی

18 Oct, 17:56


📣 تیم تخصصی پژوهشی«سپهر»
💥 به صورت تضمینی خدمات زیر را به شما ارایه میدهد: 👇


پذیرش و چاپ تضمینی مقاله
📌 فقط در رشته های: 👇👇👇


☀️حقوق ، علوم‌سیاسی، روابط بین الملل، جامعه شناسی ،
جغرافیای سیاسی، مطالعات منطقه ای، روانشناسی



📢 با نمونه کار های موفق🙏🏽

آدرس کانال تلگرام: 👇
https://t.me/accaptancenikooarticle

ارتباط مستقیم با مدیریت:
📩[email protected]

آدرس اینستا: 👇
https://www.instagram.com/drnikoo_researcher?igsh=N2JxNTMyazlsNWk0&utm_source=qr

👩‍💻 با مدیریت دکتر دربندی
🆔 https://t.me/drdarbandi_7199
☎️ ۰۹۱۹۲۳۹۲۰۶۵-۰۲۱۲۲۸۸۶۱۷۲

📶درسگفتارهای جامعه شناسی

16 Oct, 21:07


فرهنگ مقاومت: زندگی یا مرگ؟

بخشی مناظره مصطفی مهرآیین و سجاد صفار هرندی

مصطفی مهرآیین :

« به‌ بهانه دفاع از مستضعفین، مردم خودمان مستضعف شده‌اند.
زندگی و عقلانیت در جامعه ایران مرده است و تنها مقاومتی که در حال حاضر معنا دارد، مقاومت دربرابر نابودیمان است.
بخشی از جامعه به مخدری مثل مقاومت اعتیاد پیدا کرده‌اند.
مگر ما مسئول ظلم در جهان و کاستی‌های دنیا هستیم؟
انسان در این جامعه تبدیل به موجود زائد شده و نابودی ایران، دین و... برای بقای عده‌ای هزینه شده است.»



سجاد صفارهرندی :

« جامعه ایران مشکلات متعددی دارد، اما مقاومت نقطه قوت آن است.
راه‌حل برخی این است که خلع‌سلاح و تسلیم شویم.
آیا فکر می‌کنیم جمهوری اسلامی نباشد، زندگی جاری می‌شود؟
همان زمان که مقاومت را انتخاب کردیم، مصر مقاومت را کنار گذاشت.
وضعیت مصر در مقایسه با ایران انقلابی که مقاومت را انتخاب کرده، مشخص است.
مسئله مقاومت دقیقا گسترش امکان زندگی است.»


نظر شما چیست؟

📶درسگفتارهای جامعه شناسی

16 Oct, 20:46


مصاحبه با جفری اورست هینتون معروف به پدرخوانده هوش مصنوعی در مورد آینده تکنولوژی ، هوش مصنوعی و دستاوردهای بشر

او بطور مشترک با جان هاپفیلد جایزه نوبل فیزیک ۲۰۲۴ را برای اکتشافات و اختراعات بنیادین که امکان یادگیری ماشینی به شبکه‌های عصبی مصنوعی میدهد را دریافت کرد

پیشرفت سریع فناوریهای جدید، نگرانی‌های زیادی را در مورد آینده بشریت و جایگاه انسان در دنیایی که هوش مصنوعی نقش اصلی را در آن ایفا خواهد کرد، به وجود آورده است

📶درسگفتارهای جامعه شناسی

15 Oct, 17:01


با این نگر به مسیل کلمات کتاب سری می زنم ،
تا حدیث انجذاب عاشقان را در آوای هارمونیک جاری و ساری عشق در جوی پلکانی سطور دریابم
و انرا امر هورمونیک نخوانم و ندانم .
عشق متجلی در داستان را عصیان به معناباختگی عصر بی معنای فهم کنم
که بر آنست خدای مرده اعصار را با عصاره عشق زنده کند و زندگی بخشد …
با این وصف ارتباط با متن ، به واسطه کشف راز درون مانده در خفای کلمات مایه آفرینش و به تبع سایه آرامش و واجد ستایش می شود
تا بتوان با شیفتگی روای داستان در امر دلدادگی به رعنا همراه شد و بدون هیچ بر ساختی بلحاظ فرم و آرایش در ادای مطلب و حتی نه به خاطر بیان بی واسطگی امر زیستی ، بل با تماشای مواجهه با حس غریب !! با جان کلام داستان همنوا شد و توضیح داد
که چگونه شوریدگی در تب و تاب دلدادگی خواصی چون بابک و بابکان در اوراقی از تاریخ متجلی ، متبلور و متعین ، منیر می شود و بسان منوری در شب های تاریک عصر بی معنایی در اندرون فراخ اندر فراخ آدمی می درخشد و تا او را بارور به باور وزش نسیم، راز گل سرخ در بیرون غارهای سنگی ، چوبی و آهنی ( ماشین ، ارابه و ..)فرا خواند تا بر لبان عبوس نامیرا گرفتار امده در عصر حجر و ماشین تبسم زندگی بنشاند …از این منظر است که می شود گفت جواب این سوال روای در خود نهفته است :
« چگونه است که چنین زنده در رگ من جاریست ؟ »
سوال از انچه عیان است عجبی دارد!!!
در ادامه باید افزود که عاشق پاک باخته با اقرار و اشعار با بانگ و فریاد « وامادوست دارم » بدون هیچ اما ی در پسوند دوست دارم همه چیز را بخشیده دیگر «منی» نیست که در وادی قضا حکم به تعزیر و تطهیر کند !!!
سخن کوتاه کنم از رموز عشق هیچ ندانم
معاشقه عشاق را بنگرم
حظ کنم و بیارامم
نسخه هزار و یک شهر ندانم که از یک اول عاشق تا یک اخر عاشق بیشمار صفرها و فاصله هاست
با تماشای عشق ورزی بابک به رعنا
باید گفت عشق ورزی عرصه فقدانی است و برای درک « عشق با پروا » از خلال بیشمار بسی « عشق بی پروا » .
باری غافل از آنیم که تنها « عشق با پروا و عقل با الا » است که ما را به مراد دل رساند …
باید کوشید در قصه شوریدگی عشاق بیمناکی بسان بابک ، به راز پنهان در ناز عیان محبوب دست یافت.
با نگر به سطور شیفتگی داستان
در خفای آشکار ‌‌ِگی زیبا شناختی در وصف اروتیک لحظات سفر داشتگی به بودگی ، در‌‌ّی وابسته به نهان را باید در صدف اروتیزم جست
و آن سیر و سلوکی که ادمی را در مراتب عشق بدان «درّ» که ان را « بیم » می نامم برساند
نمی دانم
گفتیم که رضا نعمتی هم باورهای دارد باید او را هم شنید
ازین رو، آن ایده یاحقیقتی اصالت دارد که درپِس‌ فرمِ نوشتار اروتیک زیبــای او خفته است پس با رها کردن اول و اخر کتاب بسان خوانش کهنه کتاب هستی که زیبای اش در فقدان صفحات و اول و اخرش است
همدلانه به سراغ «هم آغوشی های داغ ، در کوچه دویدن ها ، نفس به نفس کنار هم نشستن ها ….»
برویم
از کشــف و تماشای معنای پنهــان ملاقات دو دوست لذت ببریم …
به خود همواره بقولی گوش زد کنیم
«امر هــنری در هر ساحت ان همواره یک رخداد اســت، فضایی اســت برای خلق یک حقیقت.
یک اثر هنری یک افزوده است به جهان، نه ابزاری برای کشــف حقیقت پیشــین. یک قطعۀ هنری یک حقیقت نوپدید اســت که چیزی به جهان افزوده اســت و ارزش آن لزومــاًدر جای دادن یــک حقیقت پیشــین در بطن خودش نیســت، بلکه در پدیــد آوردن یک حقیقت جدیداســت.»
با پرهیز از رمزگشایی و رازگشایی های مفتشانه به صلابه ‌و تصلب کشیدن منتقدانه با پوزیشینهای متجددانه داستان نهنگها به خاک بر می گردند را به خانه بر نگردانیم !!!! انرادرخدمت یک ایدئولوژی ویا در قالب مکتب فکری در نیاوریم
از حقیقت پیش رو ، حقیقت پیشینی را مامایی نکنیم
با این عمل داستان را بلاموضوع نکرده و در بهترین حالت آن را امری َعرَضی و اعتباری نکنیم.
نقد هنری را به مثابه نقد چکی دریابیم که کسر موجودی دارد موجودی حساب را غنیمت شماریم وصول کنیم به جیب نهیم
بقولی نقد را بگیریم نسیه را وا گذاریم به فردای نیامده
کسری را به حساب بدهی نویسنده بنویسیم و مطالبه کنیم
نقد اثر هنری و زیبایی شــناختی دربهترین حالت نوعی پوسته شــکافیست.
داستان دراینجاچیزی جز یک پوسته نیســت که باید شکافته شــود.
با این نگر است خصلت خلاق نویسنده درک می شود و شیوۀ خلِق حقیقت و تصویری دیگرگون ازجهان خود را می نمایاند


باید توجه کنیم
مســئله دریافت و درک و فهم یک نگاه بدیع به روایت زندگی در این اثر است
نه انطباق اثر با نظمهای شناخته شده ادبی و محک زدن با آن .
خیلی ساده
به زعم من مســئله این اســت
بقولی داستان را چگونه در خدمت «چه میتوان کــرد» و «چه میتوان شــد» بخوانیــم، نه «چه باید باشــیم و چه نباید باشــیم».

پایان‼️

@kavosh_garan

📶درسگفتارهای جامعه شناسی

15 Oct, 17:01


از طرفی به نظرمی رسد داستان می خواهد بگوید بهتر بود قهرمانان و مبارزین جویا نام !! ویلان و سرگردان در کوچه و پس کوچه ها شهر عاطل و باطل پرسه میزدند با هجو عجزی از یکدیگر الکی خوش می بودند تا به بازی رولت روسی یا هر مصافی دیگر وارد می شدند جا می زدند

گرچه حکایات قدیمی عشق ،نفرت ، خیانت و … باز خوانی می شود
و حتی چنان پر رنگ بدان پرداخته می شود گویی کسی را در این شهر نخواهی یافت به درجاتی تجربه خیانت نداشته باشد .
ولی باز عشق به شکل درماندگی اموخته شده خود نمایی می کند و مراتب عشق ورزی به محاق می رود
تا حکایت تنازع بقاء عشق افسانه های رقابت عشقی را باز آفرینی کند !!!پسری به طرفة العینی با دختری شبیه ملکه ذهنی خویش آشنا می شود تا تموج دریای تراژدی قصه های بی نام و نشانی را در پستوی خانه ها آفریده و نهان و مدفون کند …
فردای آن روزی که خیانت منجر به جنایت از پرده بیرون می افتد
دفتر مافات و مکافات گشوده می شود تا ظاهراً دوست سابق ، دشمن حاضر به سزای اعمال خویش برسد !!! تا آبروی قالب ، قاعده و قانون صیانت محافظت شود
یعنی با ذبح رواداری به پای آبروداری «بود»انسانیت ،به مدد هنر تاکسیدرمی در پیکره بی روح «نمود» پیدا کند
بدون تردید در دنیای تاکسیدرمی
دختری وجه مصالحه و معامله فقر و ثروت می شود
یا زنی که سوژه مبارزه دلالان محبت گشته نازینه بودن زنانگی را فراموش می کند سودابه دوران می شود…
در خوانش داستان نهنگها به خاک بر می گردند به یاد
“هیچکس” سرخپوست فیلم مردمرده جیم جارموش افتادم
او همه چیز را به هجو می‌کشد.
کارهایی می‌کند که هیچ سرخپوستی تا به حال جلوی هیچکس نکرده و حرفهایش نامفهوم و قلنبه سلنبه به نظر می‌رسد!
ولی حاوی و حاکی از روایت تلخ زندگی است که لحظات شیرین ان نقطه عطف و سر مشق ماجر های است در طول مسیرزندگی منتهی به مرگ بوقوع می پیوندد
رضا نعمتی در انتخاب اسامی شخصیتهای اصلی داستان لابد توجه و تأملی داشته است که بی دلیل انتخاب نشده‌اند که می تواند برای خوانده کمک کند تا به روایت ساری و جاری ذهن او نزدیک بشود
بابک شخصیت اصلی داستان تداعی کننده‌ی نام قهرمان یا اسطوره شکست خورده و مثله شده ایست که با خیانت افشین همرزمش از قرون گذشته در فرهنگ عام و خاص هنوز نفس می کشد
به نظر من هر چند انتخاب اسامی بدین صورت نیاز نبود ولی گویا رضا نعمتی مسیری را که در قصه ی خود طی می‌کند شبیه به همان مسیری است که بابک در تاریخ اساطیری ما در نوردیده است…
نمی دانم شاید او متاثر از مطالعات و ریزش آموزه های عرفانی که در ذهنش متبادر میشود این مسیر را طی می‌کند تا از انسانی زمینی و آلوده به گناه به انسانی عارف، آسمانی و پاک شده و خالص تبدیل گردد و به عروجی ملکوتی دست یابد….
و اما نام « تبریز » شهری که برای پردازش شخصیتها برگزیده است نیز تداعی گر ظهور و افول انسانیت و وحشی گری است در طول قرنهاست و آرامش، محبت، انسانیت و دوستی آنجا در هاله ابهام است !!! .
در آغاز داستان وقتی بابک و بهرام
ماجرای قتل افشین صحبت میکنند،
بهرام به بابک می گوید :
«بابک ! چشمای افشین یادته؟ »
به ذهن من چنین تداعی می شود تبریز شهریست که در آن “کلمات” اهمیتی ندارند و تنها “عمل” معیاریست برای آزمودن افراد.
آن هم عملی چنین وحشیانه!!!
که به هیچ قرارداد اجتماعی وقعی نمی نهد روسو را با قراردادهای اش به سخره می گیرد …
بله قاعده این است
“به هیچ کلمه‌ای که روی کاغذ نوشته شده اعتماد نکن”
بکش تا کشته نشوی
آری به نقل مضمون از داستان
ابگوشت گوشت ادم تا بپزد
دخترک گرسنه از دست میرود ….
داستان روایت تلخ و گزنده را در بر دارد ان حقیقتی است غیر قابل جبران از تاریخ بشر یعنی مرگ انسانیت .
بخشی از داستان در رویاهای رضا نعمتی سیر می کند که “هیچکس” نمیتواند در ان دخل و تصرفی کند
او در عالم خواب بی نام و نشان هیچکس است
به همین خاطر قابل اعتماد و مورد احترام است!!!
چرا که هیچ کسِ بی همه کس است در عین و حین حال با همه کس ،
همین عدم شباهتش به سایرین باعث به وجود آمدن اعتماد از جانب خوانده به نویسنده می شود
حرف‌هایی می زند که هیچ کس نمی‌زند
او هم باوری های دارد که تا به حال شبیه اش را نشنیده ایم.
و…


حیفم امد در مورد شوریدگی نویسنده داستان نهنگها به خاک بر می گردند
سخنی نگویم و اورا در وادی شیدایی تنها وا بگذارم رهایش بکنم
درک زیبای کلام بدون تردید منوط به تفســیر و دریافت معنای پنهان و نهفته در آن اســت.
گویی وجودی در فراخنای کلام فارغ از فرمِ زیبایی شــناختی ظاهری آن ترا به خود فرامی خواند تا با او هم اوا و هم آواز شوی ، پرده ها را به کنار نهی فرم را بشکافی به محتوا و جان کلام رسی .

📶درسگفتارهای جامعه شناسی

15 Oct, 17:01


نقد پست مدرن داستان نهنگ ها به خاک بر میگردند…!!

✍️علی غلامی تحلیلگر مسایل اجتماعی

با اینکه چندان با مرزبندی های مکاتب ادبی میانه خوبی ندارم
ولیکن داستان نهنگها به خاک بر می گردند را ، من در فضای پست مدرن فهم می کنم
رضا نعمتی نمونه‌ی غیر قابل انکار یک رویکرد پست مدرن را در این اثر به نمایش می گذارد .
ولی پست مدرن بودن تنها مولفه‌ی آثر قصه بی پایان او نیست.
روایت او از زندگی مشخصات و ابعاد بسیار متلون و گسترده – در عین حال سبک روایی ساده و یکدستی – دارد که قطعاً عامه پسند نخواهد بود و تنها طیف خاصی از اهل ادبیات ، شیوه‌ی روایی او را در خواهند یافت او را با سطر سطر داستانش همراهی خواهند کرد .
اما قبل از هر چیز دوست دارم تلقی خود را از پست مدرن کمی شرح دهم که در مخیله من پست مدرن چیست و تابع چه قواعدی است؟
به زعم رویکرد پست مدرن به آن دسته از قرائتهای زندگی اطلاق می‌شود که خواهان واژگون کردن ساختارهای روایی پیش از خود هستند، ضد ژانر بوده و از سنتهای پیشین برای قصه پردازی پیروی نمی‌کنند، قهرمان سازی و قهرمان پروری در آنها معنا ندارد.
قهرمان می‌تواند در این طیف از آثار فردی منزوی، تنها، شکست خورده، مردم گریز و یا حتی یک مجنون یا دیوانه باشد. در یک کلام می‌توان گفت در فضای روایی پست مدرن قصه غصه می شود و غصه قصه !!!
همه چیز داستان اعم ابتدا ، میانه ، انتها ، شخصیت پردازی ، زاویه دید روایی ، طرح کلی ، ایده و … در مسیری خلاف مسیر آثار کلاسیک و یا حتی مدرن قدم بر می‌دارد و تصویر رایج را بر هم می زند.
از این رو درونمایه و هدف از نوشتن چنین داستانهای شکل اعتراض به خود می‌گیرد و در صدد انتقاد، چالش افکنی و طغیان علیه اتفاق یا مسئله‌ای شخصی و یا جهانشمول در گذشته یا حال بر می‌آید.
با این توصیفات به روشنی معلوم است که رضا نعمتی نمونه‌ی قطعی داستانیستی پست مدرن است ‌
او به نقل از همین داستان در سالهای کودکی و جوانی در داستانهای متعددی رشد و نمو کرده و در یک سفر پر ماجرای عمدتا تراژدیک با ساحت‌های مختلف زندگی همخوابگی می کند
به هر کجا می رود این اقبال را داشته دارد نوآورانه پارامترهایی چون مرگ، سفر، تنهایی، روایت پردازی مینیمالیسی، فضای سوررئال، تأکید بر ریتم، ساختار روایی شاعرانه، طنز تلخ، هجو، نگاه بدبینانه و در عین حال انسانی به زندگی، از خود بیگانگی، عدم درک متقابل و رهایی در همه‌ی احوالات داستان حضور محوری دارد.
از این رو رمان نهنگ ها به خاک بر می گردند فاقد جذابیت‌های بصری و ترفندهای داستان پردازی های تجاری است و از دروغ پردازی‌های پر تب و تاب کتب زرد مبراست. خود او این واقعیت را این طور در اخر کتاب اذعان می‌کند:
« می نویسم تا سبک بشم »
به زعم من ، او با این اعتقاد وارد هنر شده تا ‌داستانهایی را که دوست دارم بنویسد، به همین دلیل به سراغ قصه انسانهای می‌رود از تلخی زندگی اشان کسی جرات نزدیکی به انها را ندارد گرچه اواعتراف می‌کند که آدم مناسبی برای این کار نیست. ولیکن قاعده‌ای را برای خود قائل شده‌ و می‌کوشد برای نوشتن از سرمایه های ادبی دیگران بی بهره نماند ،بدون تردید پیامد این رویه و رویکرد سیالیتی به نویسنده می بخشد تا از تغییرات در جزییات و کلیات داستان هراسان نشود این کار باعث می‌شود بتواند آن طور که مایل است در سطور داستان ساری و جاری بشود بعضا فرای اسلوب شناخته شده بنویسد .
واما شخصیت اصلی داستان نهنگها بر خاک بر می گردند بابک ، جوانی خوش لباس، شسته رفته و اتو کشیده، سوار بر قطار آمال رهسپار «شهر اساطیر مرده ، تبریز مه آلود» می شود
(که در وصفش گویند: «سردسیرست مردمان اهمال تام دارند در معاد اهتمام دارند در معاش »)
تا علم علم بر دوش نهد برای رسیدن به جامعه آرمانی !!! از هر گونه تلاش و مبارزه ای دریغ نورزد
در همان بدو ورود با نهنگ اسطوره صلح، شفقت ، عشق و عرفان مذبوح قالب تهی کرده وامانده در شهر روبرو می شود که به هیچ وجه با کهن الگوهای ذهنی او همخوانی ندارد.
او در سراسر داستان به دنبال آمالی است که آرمان‌ گشته و آدمی را بدست آدمی قربانی نو آدمی می کند!!
به نقل از بوکوفسکی در جای می خواندم :
هیچ چیز بدتر از “دیر آمدن ” بقولی تاخیر کردن نیست
واما وباید گفت با هر تاخیر و از قلم افتادنی ، به یاد ماندنی ترین افسانه ها افریده ، مثنوی حکایت نوشداروی سهراب نوشته و شعر امدی جانم به قربانت شهریار سروده میشود
او با زیستن در شهر اساطیر مرده توضیح می دهد چگونه زود رسیدن به موعود فاجعه و جنایات باعث می شود قدرت رمزگشایی و مو شکافی ادمی افزون شود و با نگر طبیبانه بیشتر آدمیان را از فرط قربت مبتلا به غربت در یابد .
او با به تصویر کشیدن فقر و نکبت و فلاکت اجتماعی … به خوبی نشان میدهد چگونه می توان طبیب بود و از درد و رنج مردم ارتزاق کرد برج های بلورین پوشالی ساخت و در باتلاق خیانت گرفتار امد …

📶درسگفتارهای جامعه شناسی

15 Oct, 16:59


مراسم رونمایی از کتاب "نهنگ ها به خاک برمی گردند"

#تبریز

📶درسگفتارهای جامعه شناسی

15 Oct, 16:57


۴- سعیدی، علی اصغر (۱۳۹۰) ، همه را «هایکی» دانستن ساده انگارانه است، مهر نامه، شماره ۱۹، بهمن ۱۳۹۰، شناسه مقاله ۳۲۴۶، بر گرفته از اینترنت.

۵- سوئد

برگ، ریچارد (۱۳۹۱)، منفعت طلبی و ساختار اجتماعی، ترجمه علی اصغر سعیدی، تهران: لوح فکر.

۶- کوز، رونالد (۱۳۸۵) ، ساختار نهادی تولید، ترجمه محمود کاظمیان ، مجله اقتصاد سیاسی تحول همه جانبه، سال اول، شماره دوم، پاییز ۱۳۸۵.

۷- لیند بلوم، چارلز(۱۳۸۸) ، نظام بازار، ترجمه محمد مالجو، تهران: نشرنی.

۸- نورث، داگلاس (۱۳۹۲)، اقتصاد نهاد گرای جدید و توسعه، ترجمه مرتضی مصطفوی، برگرفته از اینترنت.

۹- نورث، داگلاس (۱۳۸۵) ، اقتصاد نهادی نوین و توسعه، ترجمه فرشاد مومنی، مجله اقتصاد سیاسی تحول همه جانبه، سال اول شماره اول، تابستان ۱۳۸۵.

۱۰- ویلبر، چارلز و هاریسون، رابرت( ۱۳۸۵)، بنیان روش شناختی اقتصاد نهادی، ترجمه عباس رحیمی، مجله اقتصاد سیاسی تحول همه جانبه، سال اول، شماره سوم، زمستان ۱۳۸۵.

@kavosh_garan

📶درسگفتارهای جامعه شناسی

15 Oct, 16:57


ج) توصیف مقایسه¬ ای ویژگی¬ های نهادگرایی اقتصادی و جامعه شناسی اقتصادی
از منظر نهاد¬گرا

یی، آن چیزی که نهادها و سازمان ها را می¬سازد منفعت طلبی است و انسان هم چنان موجودی اقتصادی است. آنچه که جامعه را می ¬سازد، هزینه مبادله و منفعت است و اقتصاد و نفع شخصی در دل جامعه و نهادهای آن حک شده است. اما از دید جامعه شناسی اقتصادی هر پدیده اقتصادی از دل ساخت¬های اجتماعی و فرهنگی بیرون می ¬آید و اقتصاد در جامعه حک شده است، ولی این حک شدگی از شدت و ضعف برخوردار است. « کنش¬های اقتصادی هم منحصراً از منافع اقتصادی نشأت نمی¬گیرد. به محض این که کنش¬گرا¬ن با یکدیگر تعامل می¬کنند، منافع اجتماعی نیز وارد می¬ شوند» (سوئد برگ، ۱۳۹۱: ۵۷). بنابراین می¬توان نتیجه گرفت در حالی که بین نهادگرایان اقتصادی و نئوکلاسیک¬ ها فاصله ¬ی معرفتی چندانی وجود ندارد و واجد مرزهای مشترک قدرتمندی هستند، اما جامعه شناسی اقتصادی به لحاظ معرفتی در حوزه¬ ای متفاوت قرار دارد و به عنوان نزدیک¬ ترین شاخه¬ی جامعه شناسی به اقتصاد، پدیده¬ ی اقتصادی را در چارجوب نظری و معرفت شناسیِ خود مورد مطالعه قرار می دهد. با این حال جامعه شناسان اقتصادی جدید خود را کاملاً در مقابل علم اقتصاد قرار نمی¬دهند (سعیدی، ۱۳۸۸: ۲۰۴،۲۰۳، ۱۹۱).
تشابه جامعه شناسی اقتصادی و نهادگرایان در توجه و علاقه ی شان به پدیده ¬ی اقتصادی است. ولی تفاوت هایی بین آن¬ ها مشهود است. نهاد گرایان عوامل نهادی یا عوامل غیر اقتصادی را در تبیین پدیده¬های اقتصادی مورد توجه قرار می¬دهند. اما جامعه شناسان اقتصادی بر نقش روابط و نهادهای اجتماعی بر اقتصاد تمرکز خاص دارند و افراد کنشگر را در جامعه و ساختارهای اجتماعی می ¬بینند که با دیگران در تعامل و ارتباط هستند (سعیدی، ۱۳۹۰). برای جامعه شناسان اقتصادی جهت شناخت پدیده¬های اقتصادی ساختارها، شبکه¬ های اجتماعی و فرهنگی و هم چنین مشارکت و نهاد سازی ¬ها از اهمیت بسیار معنادار برخوردار هستند (سعیدی، ۱۳۸۸: ۲۰۰، ۱۹۸، ۱۹۶).
بازار نزد نهادگرایان چیزی بیش از محلی جغرافیایی یا جایی برای مبادله است و آن را به مثابه سازوکار تخصیص اقتصاد مطرح کرده ¬اند. نهادگرایان ضمن تأکید بر عقلانیت منفعت طلبانه¬ ی فردی و تداوم جریان پول و اعتبارات در بازار، فرایند های هزینه مبادله و حقوق مالکیت و هم چنین نقش نهاد دولت را در مطالعات و روند¬های بازار در نظر می¬گیرند. از دید آن¬ ها برخی نهاد های اقتصادی مانند بازار ممکن است هزینه مبادله¬ ی بالاتر یا پایین¬تر داشته باشند. «نورث» می¬گفت بازار، کیسه ¬ی درهمی از نهاد¬هاست که برخی از آن¬ها کارایی را افزایش می ¬دهند و برخی دیگر کاهش می دهند (سعیدی، ۱۳۹۰). در حالی که جامعه شناسان اقتصادی ضمن وارد کردن عقلانیت اجتماعی (غیر اقتصادی) در بررسی پدیده¬های اقتصادی، به روابط و مراودات اجتماعی درون بازار و تأثیر عوامل اجتماعی مانند اتحادیه¬ های کارگری و سازمان¬ های کارفرمایی بر بازار تأکید بیشتر و فراوانی داشته و هدف مطالعات خود قرار می ¬دهند . نهاد گرایانی مانند پولانی و جامعه شناسان اقتصادی به کنش ¬ها و پدیده¬ های اقتصادی و در پیوند با عوامل غیر اقتصادی از منظر تاریخی می¬ نگرند. به طوری که بازارها و نهاد¬ها در بستر تاریخ شکل گرفته و تحول و دگرگونی می ¬یابند (سوئد برگ، ۱۳۹۱: ۱۷۶،۶۵،۶۴).
از نظر نهاد گرایان افراد و نهادها اطلاعات را به دلیل کسب منفعت دریافت می¬کنند، اما به راحتی در اختیار دیگران قرار نمی ¬دهند. بنابراین اطلاعات را پنهان نگه می ¬دارند و در نتیجه اطلاعات به طور نامتقارن انباشته می¬ شوند (نورث، ۱۳۹۲). اما نزد جامعه شناسان اقتصادی افراد از طریق شبکه¬ های روابط اجتماعی اطلاعات را به دست می-آورند. در شبکه ¬های اجتماعی پیوند های قوی و ضعیف وجود دارد که از طریق آن¬ ها اطلاعات کسب شده و هر اطلاعاتی مورد قبول قرار نمی¬گیرد. افراد به وسیله¬ی اطلاعات شبکه¬ ای توان آن را پیدا می¬کنند منفعت اقتصادی خود را تأمین کنند(سوئد برگ ،۱۳۹۱: ۶۰- ۵۵).
از نظر نهادگرایان ،اعتماد را منفعت به وجود می¬آورد. اما از منظر جامعه شناسان اقتصادی مانند جیمز کلمن اعتماد را روابط اجتماعی به وجود می¬آورد و تقویت می¬کند (همان، ۶۷- ۶۵). در نهایت این که نهاد گرایان به مانند جامعه شناسان اقتصادی بر این نکته تأکید دارند که حل مشکلات اقتصادی تنها راه حل اقتصادی ندارد، بلکه در این خصوص باید به عوامل غیر اقتصادی نیز توجه کرد.

فهرست منابع

۱- اسملسر، نیل جی، (۱۳۷۶)، جامعه شناسی اقتصادی، ترجمه محسن کلاهچی، تهران: کویر.

۲- پولانی، کارل (۱۳۹۱)، دگرگونی بزرگ، ترجمه محمد مالجو، تهران: پردیس دانش.

۳- سعیدی، علی اصغر (۱۳۸۸)، تمایز جامعه شناسی اقتصادی و علم اقتصاد (با تأکید بر نهاد گرایی جدید)، فصلنامه اقتصاد و جامعه، سال ششم ، شماره ۲۰- ۱۹، ۱۳۸۸ .

📶درسگفتارهای جامعه شناسی

14 Oct, 19:46


دکتر مقصود فراستخواه

📶درسگفتارهای جامعه شناسی

11 Oct, 15:06


جامعه شناسی اقتصادی نه تنها بر تأثیر روابط اجتماعی بر کنش اقتصادی توجه می¬کند، بلکه به منفعت هم اهمیت می ¬دهد (همان، ۱۱،۱۳،۴۹،۷۲،) در جامعه شناسی اقتصادی بر خلاف اقتصاد نئوکلاسیک، منفعت اقتصادی حرف اول را نمی¬ زند بلکه واقعیت¬ های دیگری چون روابط و نهاد¬های اجتماعی در پیوند با منفعت اقتصادی حائز اهمیت است.
نئوکلاسیک ¬ها بازار را تنها از منظر شکل گیری قیمت نگاه می¬کنند و آن را مترادف با نظریه ی قیمت تلقی می¬کنند، اما از دید جامعه شناسی اقتصادی بازارها نهاد¬هایی هستند که تحول پذیرند و این تحول در بازارها ی مختلف به سبب ساخت ¬های اجتماعی متفاوت با هم فرق می¬کنند. بازارها نهاد¬ها¬یی تاریخی ¬اند و به مثابه سازمان¬ هایی اقتصادی در آن¬ ها فرهنگ، اعتماد و دیگر روابط اجتماعی و تاریخی جاری و ساری است (سعیدی، ۱۳۹۰). نئوکلاسیک¬ ها بر این نظرند که اطلاعات از طریق بازار گردش می¬کنند و همه به آن دسترسی پیدا می¬کنند. اما به نظر جامعه شناسان اقتصادی، اطلاعات به صورت نامتقارن توزیع می¬ شود. یک عده اطلاعات بیشتری کسب می¬کنند و عده دیگر دسترسی کمتری به اطلاعات دارند. به طور مثال درباره گرفتن یک شغل، نئوکلاسیک¬ ها می¬گویند بازار کار محلی است که اطلاعات درباره به دست آوردن شغل به تمام متقاضیان می¬رسد. در صورتی که گرانووتور (Graonvaotur) به عنوان جامعه شناس اقتصادی نشان داد که در بازارکار بیشترِ اطلاعات از طریق برخی فرایند های اجتماعی منتقل می ¬شود. کسانی که ارتباطات و تماس شبکه¬ ای دارند، بهتر کار پیدا می¬کنند، حتی اگر افراد شایسته ¬ای نباشند و افرادی ممکن است شایسته باشند، اما اگر از ارتباطات و تماس برخوردار نباشند ؛ امکان دارد موفق به یافتن کار نشوند(سوئد برگ، ۱۳۹۱: ۱۶۰-۱۵۹). بنابراین نزد نئوکلاسیک ¬ها بازار¬ها از پیش، فرض می¬ شوند نه اینکه مطالعه شوند، اما در جامعه شناسی اقتصادی ، بازارها در واقعیت نامتجانس ¬اند و به اشکال مختلف بر روابط و شبکه ¬های اجتماعی بنا شده ¬اند. در بازار¬ها شبکه ¬های قوی و ضعیف حک شده وجود دارند که در یکدیگر ادغام شده اند.
در حالی که نئوکلاسیک ¬ها همه چیز را در بازار می¬ بینند، رهیافت فرهنگی در جامعه ¬شناسی اقتصادی به مطالعه¬ ی نقش فرهنگ و ارزش¬های انسانی در زندگی اقتصادی و تأثیرات آن¬ ها در بازار می¬ پردازد. از منظر آن ها ارزش¬ های فرهنگی و ساختارهای معنامحور بر سمت و سوی بازار نفوذی انکار ناپذیر دارند. از دید نئوکلاسیک ¬ها فرِد مصرف کننده آزادی انتخاب دارد ، انگار برای اولین بار با کالا روبرو شده است. اما در جامعه شناسی اقتصادی، فردِ مصرف کننده با این که ممکن است آزادی انتخاب داشته باشد، ولی آگاهی¬ اش از کالا¬ها و خدمات را از پیش (گذشته) کسب کرده است. به طوری که مثلاً نزد«بوردیو» سرشت هر فرد نه تنها به تعلق طبقاتی ¬اش بستگی دارد، بلکه این سرشت از طریق روابط طبقاتی شکل می¬گیرد(سعیدی، ۱۳۹۰). به علاوه جیزکلمن نشان می ¬دهد که نوعی اعتماد به مثابه آگاهی در مبادله بین خریدار و فروشنده موثر است در حالی که نئوکلاسیک¬ها به نقش عوامل غیراقتصادی در پدیده¬های اقتصادی اهمیت و بهایی نمی ¬دهند(همان).
نزد نئوکلاسیک¬ ها منابع کمیاب است و اقتصاد علمی است که به تخصیص منابع کمیاب می ¬پردازد، پس به نحوی اقتصادی، تنها احتمال وقوع کنش ¬های عقلانی و ابزاری وجود دارد. اما در جامعه شناسی اقتصادی احتمال وقوع انواع و اقسامی از کنش¬ها و رفتارها وجود دارد، که کنش عقلانی یکی از آن¬ ها است. نئوکلاسیک ¬ها به عقلانیت و کنش عقلانی به عنوان یک فرض می¬ نگرند، در حالی که جامعه شناسی اقتصادی به عنوان یک متغیر به آن نگاه می¬کند. (اسملسر، ۱۳۷۶: ۳۰) از دید نئوکلاسیک¬ ها نتیجه ¬ی کنش در بازار و نظام عرضه و تقاضا، همگرایی و تعادل است، اما در جامعه شناسی اقتصادی ستیز منافع و تنش تثبیت شده در جامعه و بازار برقرار است. در نئوکلاسیک ها زمان در برابر کنشی که تحلیل می شود، ساکن و انتزاعی است، در حالی که در جامعه شناسی اقتصادی زمان واقعی است. در نئوکلاسیک ها روش علمی مبتنی بر مفاهیم و پیش بینی های انتزاعی است. اما در جامعه شناسی اقتصادی، توصیف ها و تبیین¬ ها و مفاهیم متکی بر تجربه است. موقعیت تحلیلگر در نئوکلاسیک¬ ها عینی و خارجی و بیرونی است، اما در جامعه شناسی اقتصادی تحلیل گر عضو فعال جامعه است و از این طریق به تولید نتایج علمی می پردازد. (همان، ۳۰)
نئوکلاسیک ها قائل به تفاوت جنسیتی در بازار نیستند، در حالی که جامعه شناسان اقتصادی در موضوع جنسیت این سئوال را مطرح میکنند که اگر بازارها تعیین کننده¬ ی میزان دستمزد ها هستند، پس چرا در شرایط تخصصی مشابه، مردان بیش از زنان دستمزد دریافت می کنند؟ بنابراین سطح دستمزدها صرفاً به قواعد بازار بستگی ندارد، بلکه به مناسبات و روابط جنسیتی در جامعه گره خورده است (سوئد برگ، ۱۳۹۱: ۳۵۲-۳۴۶).

@kavosh_garan

📶درسگفتارهای جامعه شناسی

11 Oct, 15:06


نهادها سه وظیفه بر عهده دارند. اول انباشت و هدایت اطلاعات در باره¬ی شرایط بازار و کالاها. دوم تعریف و تعیین حقوق مالکیت و قراردادها و سوم تأثیر¬گذاری رقابت در بازارها. نئوکلاسیک ها به نقش دولت در نظم بازار بهای چندانی نمی¬دهند و طرفدار مقررات زدایی هستند، اما نهادگرایان به دخالت دولت و حقوق مالکیت در تنظیم بازار و جهت کاهش نرخ هزینه¬ های مبادله اهمیت وافری قائلند. در واقع نهادگرایی، نگاه را از تئوری قیمت صرف به سوی نهادها سوق داد(نورث، ۱۳۸۵: ۹۶-۹۵).
اقتصادِ نئوکلاسیک، قوانین انتزاعی و جهان شمول را بر بازار حاکم می داند؛ به طوری که اقتصاد از نگاه آنها تهی از مضمون اجتماعی است. این دیدگاه به دنبال تحقق کامل جامعه ی تجاری است، جامعه ای که سیاست زدایی شده است و انتزاعات فراتاریخی برآن مسلط است. در حالی که نزد نهاد گرایانی چون پولانی جامعه ی بازاری امری تاریخی و گذرا ست که در دوره ی مشخصی از تاریخ بشر شکل گرفته است و نمی توان قوانین اقتصادیِ آن را ازلی و ابدی دانست(پولانی،۱۳۹۱: ۵۲-۵۰). ازدید نهادگرایان برخلاف نئوکلاسیک ها امروزه موسسات و مجتمع های بزرگ شرکتی بیشترین مشارکت و تاثیر را بر نظام بازار و قیمت کالاها و خدمات دارند و بر هزینه ی مبادله دخل و تصرف می کنند. شرکت های غول پیکر از قدرت سیاسی نیز برخوردارند و بر دولت در فرآیند بازار اثر می گذارند (لیندبلوم،۱۳۸۸ :۶۸-۶۵). بنابر این منفعت طلبی صرفا در بازار تجلی و تحقق پیدا نمی کند، بلکه نهاد ها محمل منفعت طلبی هستند و موجب می شوند که نفع شخصی در دل جامعه حک و درونه گیر شود. پارادایم اصلی نهاد گرایان سازمان و نهاد و قواعد رفتاری است.
اقتصادِ نئوکلاسیک به لحاظ روشی بر اثبات گراییِ منطقی در تبیین و پیش بینی پدیده¬ های اقتصادی تأکید دارد. نئوکلاسیک ¬ها از دلِ قوانین تبیین گر و پیشینی، فرضیه¬های پیش بین استخراج کرده و آن ها را به آزمون می¬گذارند. واحد تحلیل آن ¬ها فرد مصرف کننده یا بنگاه است که در پی حداکثر سود هستند. اما نهاد گرایان کل گرا بوده و دارای رویکرد سیستمی و تکاملی ¬اند و کل را بر ورای اجزاء می -دانند و این که تنها بر حسب کل می¬ توان واقعیت را فهمید. برای شناخت واقعیت به دنبال ساخت مدل و الگو هستند. نزد آنان واقعیت اجتماعی مجموعه¬ ای از ارتباطات و فرایند¬ها در دسته ¬ای از نهاد¬های اجتماعی است. فرایند تغییر اجتماعی فرایند مکانیکی محض نیست، بلکه محصول رفتار انسانی است. ساخت الگو متناسب با تغییر روابط در ذات واقعیت اجتماعی متحول شده و به صورت تکاملی بازاندیشی می¬شود. در سطح عینی¬تر اقتصادِ نهاد گرا به قدرت و تضاد در فرایند اقتصاد اهمیت ویژه¬ ای قائل است و بر نقش مالکیت و دولت در اقتصاد، شالوده¬ های قانونی سرمایه ¬داری، اهمیت سیاست جمعی، چانه زنی، مقررات و تبانی بین قدرت ¬های سیاسی، صنعتی و مالی تأکید دارد(ویلبر و هاریسون، ۱۳۸۵: ۶۸،۶۹،۷۴). اقتصادانان نهادگرا بر خلاف نئوکلاسیک ها رفتارهای غیر عقلانی انسان ها را در تصمیم گیری اقتصادی مورد توجه قرار می دهند. عطش قدرت و ماجراجویی، احساس استقلال، نوع دوستی، تنبلی، رسوم و عادات، همگی انگیزه های قوی در رفتارهای اقتصادی هستند. بدین ترتیب نهاد گرایان تا حدودی منتقد فرضِ انسان اقتصادی و منفعت طلبِ نئوکلاسیک ها هستند، اما گسستی معرفتی از آن ها ندارند.

ب) توصیف مقایسه ¬ای ویژگی¬ های اقتصاد نئوکلاسیک و جامعه شناسی اقتصادی
نئوکلاسیک ها، اقتصاد را مستقل از جامعه در نظر می گیرند و اصطکاک اجتماعی را ثابت فرض می کنند. از نظر آن ¬ها انسان اقتصادیِ مجزا و مستقل وجود دارد. در حالی که در جامعه شناسی اقتصادی، اقتصاد از جامعه و روابط و نهادهای اجتماعی جدا نیست. اقتصاد و جامعه درهم تنیده¬ اند. جامعه¬شناسی اقتصادی در بیان این درهم تنیدگی مفهوم حک¬ شدگی (Embeddedness) را از مطالعات پولانی (Polany) اخذ کرده است. جامعه شناسان اقتصادی از این مفهوم برای بیان کم و کیف تبعیت اقتصاد از روابط اجتماعی استفاده می کنند. به نظر آن¬ ها جامعه از گذشته تاکنون وجود داشته است و اقتصاد همواره در روابط اجتماعی حک شده بوده است. یعنی نظام اقتصادی تابع روابط اجتماعی بوده است، اما این حک شدگی شدت و ضعف داشته است. گاهی حک شدگی قوی و گاهی سست بوده است، ولی هرگز به فک شدگیِ اقتصاد از روابط اجتماعی نیانجامیده است(سوئد برگ، ۱۳۹۱: ۵۶و ۵۶) جامعه شناسی اقتصادی جنبه ¬های غیر اقتصادی را که بر عرصه اقتصاد تأثیر می گذارد و از عرصه اقتصاد تاثیر می¬ پذیرد، مورد بررسی قرار می ¬دهد. در جامعه شناسی اقتصادی، انسانِ اقتصادی مجزا و مستقلی وجود ندارد، بلکه در جامعه، مردمی هستند که در تلاش های خود با یکدیگر در تعامل اند و منافع خود را می شناسند.

📶درسگفتارهای جامعه شناسی

11 Oct, 15:06


مقایسه اقتصاد نئوکلاسیک، اقتصاد نهاد گرا و جامعه شناسی اقتصادی

🔻دکتر حمید حمید رزاقی

🔹بخش اول


مقدمه

بیش از دویست سال از زمانی که آدام اسمیت نوشت فعالیتهای بازاری را «دست نامرئی» هماهنگ میکند، می¬گذرد. ظرف دو قرن اخیر نظام بازار و جامعه کالایی به رشد و گسترش خود ادامه داده و سراسر جهان اجتماعی را درنوردیده است. در این مدت نحله¬ های متفاوتی در شناخت و تحلیل پدیده¬ های اقتصادی مطرح شده و توسعه یافته¬ اند. هر یک از این رهیافت¬ ها در چارچوب نظری و معرفت شناسی خاص خود به فهم و تبیین کنش های اقتصادی انسان ها پرداخته اند. نحله¬ ای بر منفعت طلبی اقتصادی و کنش¬های ابزاری آدمیان تأکید دارد و نحله ¬ای دیگر کنش های انسانی را علاوه بر کنش¬ های اقتصادی شامل کنش های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و دینی در نظر می¬گیرد. نحله¬ ی دیگری هم هست که منفعت طلبی اقتصادی را جزء ذات و سرشت آدمی تلقی نمی¬کند، بلکه کنش های منفعت جویانه را ساخته و پرداخته ی دوره¬ مشخصی از تاریخ اجتماعی بشر به حساب می¬آورد. گروهی نظام بازار را کعبه آمال بشریت تصور می کند، گروهی دیگر بر این باوراست سپردن همه چیز به دست بازار مسایل اجتماعی فراوانی در پی دارد، لذا لازم است در نظام بازار مداخله کرد. به نظر گروهی دیگر نظام بازار، یک نظام تاریخمند است که دوره پیدایش، توسعه و انقراضی دارد و در پی آن نظام تاریخی تازه ای امکان ظهور خواهد داشت.

این نوشتار کوشیده است مختصات و تمایزهای سه رهیافت شامل اقتصاد نئوکلاسیک، اقتصاد نهاد¬گرا و جامعه شناسی اقتصادی را در برخورد با مسایل اقتصادی توصیف کرده و مواضع آنها را در قبال پدیده های اقتصادی به مقایسه گذارد. توصیف چنین مقایسه ای از این جهت حائز اهمیت است که در شرایط کنونی اقتصاد نئولیبرال در جهان معاصر دست بالا را دارد و سه دیدگاه فوق در برابر هم در چالشی علمی و نقادانه به سر می برند، لذا به مقایسه گذاردن ویژگی-های آن ها ما را در شناسایی نقاط قوت و ضعف¬ شان در باره مسائل اقتصادی بیشتر آشنا خواهد کرد.

الف) توصیف مقایسه ای ویژگی های اقتصاد نئوکلاسیک و اقتصاد نهادگرا

لودویک فون میزس(Mieses)، فریدریش هایک (Hayek) و میلتون فریدمن (Fried Man) بانیان اصلی اقتصادنئوکلاسیک هستند. داگلاس نورث(North)جورج استگر (Stigler) و رونالد-کوز(Coace)معروف¬ ترین اقتصاد دانان نهادگرا به شمار می -روند.

به نظر نئوکلاسیک ها انسان موجودی اتمی (فردی) و اقتصادی است. در طبیعت بشر گرایشی ریشه دار به معامله و مبادله وجود دارد و آدمیان منفعت طلبانی هستند که به طور معقولانه در پی نفع شخصی هستند. پارادیم اصلی نئوکلاسیک ها بازار است. آنها به آزادی انتخاب فردی تأکید دارند. نئوکلاسیک¬ها به یک نظام بازار رقابتی که همان نظام خود تنظیم گرِ تعیین قیمت ها ست، باور دارند که به وسیله¬ دست نامرئی هماهنگ می شود. (کوز ۱۳۸۵: ۸-۷). به بیان دیگر آنها در اقتصاد، به بازار و عوامل انتزاعی مانند عرضه و تقاضا و قیمت پای می فشارند و هر آن چه خارج از این حیطه باشد حوزه بررسی آن ها نیست. در دنیای عقلانیت ابزاریِ نئوکلاسیک ها، نهادها غیر ضروری اند و ایده ها و ایدئولوژی ها اهمیتی ندارند؛ در حالی که نهادگرایان به التزامات و ترتیبات نهادی علاوه بر بازار توجه خاص نشان می دهند (نورث، ۱۳۸۵: ۹۵). به نظر نهاد -هاگرا ها همه چیز در بازار اتفاق نمی افتد و فقط بازار نیست که قیمت کالاها و خدمات را تعیین می کند، بلکه سازوکارهای نهادی هم بر فرایند مبادله حاکم است. با این که نهادگرایان مانند نئوکلاسیک ها به انسان به عنوان موجودی اقتصادی می نگرند و فرض بنیادین کمیابی و رقابت را می پذیرند و اقتصاد را یک نظریه انتخاب می بینند؛ اما به نقش سازمان، بنگاه، قرارداد و کم و کیف هزینه ی مبادله تأکید دارند. به نظر نهادگرایان، انسان ها اطلاعا تشان کامل نیست و ظرفیت ذهنی محدودی دارند ودر مبادلات با یکدیگر با مخاطره و عدم قطعیت مواجه اند. برای کاهش مخاطرات و هزینه¬ها، انسان ها قراردادها و قوانین حقوقی وضع میکنند. بنابراین قوانین، قراردادها، هنجارها، تأثیر فراوانی بر نحوه ی عملکرد بازارها دارند و هم چنین در کاهش ستیز منافع بین کارگزار و کارفرما نقش ایفا می کنند. نهادها برای کاهش بی ثباتی در مبادله های انسانی شکل گرفته اند، تا هزینه ی مبادله ی ناشی از اطلاعات نامتقارن را تقلیل دهند (نورث، ۱۳۹۲).

نئوکلاسیک ها بر این باورند که اقتصاد بازار و خصوصی سازی راه حل مشکلات اقتصادی برای همه ی کشورها و در هر شرایطی است. اما به نظر نهادگرایان بدون تأسیس و گسترش نهادها و ساز و کارهای مناسب ، نظام بازار ناکارآمد نخواهد بود . (کوز، ۱۳۸۵: ۹).

📶درسگفتارهای جامعه شناسی

10 Oct, 22:15


چرا در دنیا اینقدر جنگ هست ؟

#یووال_نواح_هراری