حجت کلاشی

مزه تلخِ بوسه بر بازوی حماس را به «رهبر مسلمین جهان» چشاندند. جنگ آغاز نشده، در فصل پاییز خاورمیانه، فرماندهان و رهبران حزب‌ا.. چونان برگ خزان ریختند! هزینه‌های گزافی که در چند دهه از جیب ملت ایران شده بود دود شد و به هوا رفت! توهم قدرت، قدرت نمی‌آورد و قدرت شعبه‌ای و قسمی از خطابه و رجز نیست.

جمهوری اسلامی، نظامِ تولیدِ پایدار قدرت نیست اما نظامِ تولیدِ پایدار بحران ملی‌‌ست و خودش از دل بحران ملی بیرون آمده!

@kalashi_hojjat

▪️جمهوری‌خواهی در ایران یعنی نظریه آشوب

- بستری که اصلاح‌طلبان برای جریان‌های تجزیه‌طلب می‌گسترانند، شرایط اپوزیسیون پس از اجرای تاکتیکهای سیاسی و انتخاباتی خامنه‌ای، تهدیدهای ژئوپلتیک که متوجه ایران است و وضعیت کنونی باندهای تجزیه‌طلب، از دیگر موارد مطرح شده در گفتگو با حجت کلاشی هستند.

▪️فایل کامل را در لینک زیر ببینید:

https://youtu.be/CGXxQ90ak5U?si=NqGrvDi-YcOP1KXf

@kalashi_hojjat

حجت کلاشی در گفتگو با منوتو، ارزیابی خود را از حمایت روسیه، ترکیه و کشورهای عضو ناتو از احداث گذرگاه زنگزور در ارمنستان و دلایل مخالفت ایروان و تهران با این طرح، ارائه داده است.

@kalashi_hojjat

لینک پخش زنده در یوتیوب سازمان مشروطه ایران


https://www.youtube.com/live/73URjCNiAZk?si=C2dISV3nrrmYGRpQ



@mashrootehorg

پخش زنده نشست هواداران پادشاهی مشروطه در دانمارک هم‌اکنون از اینستاگرام سازمان مشروطه ایران:


لینک پخش زنده:

https://www.instagram.com/mashrootehorg/live/18127049554369040?igsh=NWtmZ2xnM2thc3lo


نشست هواداران پادشاهی مشروطه در دانمارک

سخنرانان :

#حجت_کلاشی
#شیدا_تهرانی
#حمید_صنعتی 

زمان: ۲۵ آگوست ۲۰۲۴ برابر با ۴ شهریور  ۱۴۰۳

ساعت: ۱۱:۳۰ الی ۱۴:۳۰ به وقت اروپای مرکزی

مکان: کتابخانه مرکزی شهر آرهوس

#بازگشت_به_مشروطه
#سازمان_مشروطه_ایران

 

@mashrootehorg

🔅گفتگوی جنجالی حجت کلاشی در کلاب هاوس صدای فردا
ما از دموکراسی در درون نظام‌ها میتوانیم صحبت کنیم که چگونه در درون یک نظام، دموکراسی بوجود بیاوریم.

در دوره پهلوی اتفاقا ما در مسیر دموکراسی حرکت می‌کردیم؛ به این معنا که رضاشاه ایران را از یک کشور عشایری، روستایی و با سوادِ پایین تحویل گرفت.
دموکراسی یک پدیده شهری‌ست!
شما برای اینکه بتوانید دموکراسی را بوجود بیاورید باید شهرهای مدرن داشته باشید؛ نظام اقتصادیتان هم از کشاورزی و دامپروری تبدیل بشود به صنعت!

بنابراین رضاشاه آمده با انقلابی در زیربنای اقتصادی ایران و از طرف دیگر با آوردن دانش، ایجاد شهرهای بزرگ و مرفه‌تر و ادامه‌اش دوران پهلوی دوم کشور را در مسیر دموکراسی پیش برده.
آزادی‌های مدنی که در دوره پهلوی اول و دوم داشتیم بسیار درخشان بود و هنوز که هنوزه ما حسرت آن دوره را می‌خوریم.
دموکراسی نیازمند وجود یک نظامی هست که آن نظام بتواند با ایجاد قانون و امنیت اجازه‌ی مشارکت جمعی و مشارکت مردمی را بدهد.
یعنی یک نظامی باشد که بر اساس حقوق شهروندی بچرخد اما آن نظام بتواند ایران را از شر نیروهای اغتشاشگر و نا آرامی‌ها نجات دهد.
@kalashi_hojjat

🔅گفتگوی جنجالی حجت کلاشی در کلاب هاوس صدای فردا
ما از دموکراسی در درون نظام‌ها میتوانیم صحبت کنیم که چگونه در درون یک نظام، دموکراسی بوجود بیاوریم.

در دوره پهلوی اتفاقا ما در مسیر دموکراسی حرکت می‌کردیم؛ به این معنا که رضاشاه ایران را از یک کشور عشایری، روستایی و با سوادِ پایین تحویل گرفت.
دموکراسی یک پدیده شهری‌ست!
شما برای اینکه بتوانید دموکراسی را بوجود بیاورید باید شهرهای مدرن داشته باشید؛ نظام اقتصادیتان هم از کشاورزی و دامپروری تبدیل بشود به صنعت!

بنابراین رضاشاه آمده با انقلابی در زیربنای اقتصادی ایران و از طرف دیگر با آوردن دانش، ایجاد شهرهای بزرگ و مرفه‌تر و ادامه‌اش دوران پهلوی دوم کشور را در مسیر دموکراسی پیش برده.
آزادی‌های مدنی که در دوره پهلوی اول و دوم داشتیم بسیار درخشان بود و هنوز که هنوزه ما حسرت آن دوره را می‌خوریم.
دموکراسی نیازمند وجود یک نظامی هست که آن نظام بتواند با ایجاد قانون و امنیت اجازه‌ی مشارکت جمعی و مشارکت مردمی را بدهد.
یعنی یک نظامی باشد که بر اساس حقوق شهروندی بچرخد اما آن نظام بتواند ایران را از شر نیروهای اغتشاشگر و نا آرامی‌ها نجات دهد.
@kalashi_hojjat

گفتگویی در پلتفرم کلاب هاوس درباره پادشاهی مشروطه

۲۷ امرداد ۱۴۰۳‌ ساعت ۲۰:۳۰

لینک اتاق:

https://www.clubhouse.com/room/EDJT0ly9V1Tzdnz3G:tL4HpcWcUkgUx3lf6B0a6dtHdbySUxEH2bQ0lltfvD4?utm_medium=ch_instant_invite&utm_campaign=xvwOKtjdmzi8Tnnbn_CREg-1381490

@kalashi_hojjat

‏ادامه گفتگو بر سرِ اصلِ دوم متمم:
۱- از دیدن سقوط اخلاقی و شخصیتی افرادی که سابقه ایراندوستی دارند بسیار متاسف می‌شوم. از دوستان خواهشمندم وضعیت پیش آمده را نادیده بگیرند تا راه سقوط بیشتر افراد فراهم نشود. این گفتگو را بدون مخاطب ویژه ادامه می‌دهم.
روشن است که گفتگو در حوزه عمومی درباره اجزا و ارکان نظام پادشاهی، نمی‌تواند گفتگویی خصوصی باشد.
۲- این ادعا که اصلِ دوم متمم قانون اساسی مشروطه در دوره دوم مجلس شورای ملی، به صورت کامل اجرایی شده، نادرست است و ادعای طرفداران حکومت اسلامی‌ست که رضا شاه را به نقضِ قانون اساسی متهم می‌کنند.
کسانی که مدعی هستند این اصل در مجلس دوم شورای ملی بصورت کامل اجرا شده، باید بگویند در کدام جلساتِ مجلس و مطابق با کدام صورتجلسه، این هیات پنج نفره یعنی هر پنج نفر شرکت کرده‌اند. روشن است که پاسخِ این پرسش، دشنام و بَددهنی نیست. اگر کسی چنین ادعایی کرد باید بتواند به این پرسش پاسخ بدهد. بنابراین کسی یا کسانی که ادعا دارند اصل دوم در مجلس دوم شورای ملی، بصورت کامل اجرا شده، بگویند در کدام جلسات این هیات پنج نفره شرکت کرده و درباره قانون یا قوانینی مذاکره کرده‌اند.
تا مدعیان (کسی که چنین ادعایی کند روشن است که در اینباره پیشتر چیزی نخوانده و از موضوع ناآگاه است و بخاطر بی‌دانشی چنین بی‌پروا سخن ناراست گفته) پاسخ را بیابند؛ به روشن شدن گوشه هایی از موضوع می‌پردازم.
۳-در گفتگوی پیشین، روشن کردم که مدرس منتخب مردم نبود بلکه منتخب علما بود. از میان آن بیست تن، حاجی امام جمعه منتخب حوزه یزد نیز بود که از آن استفا کرد.
در مجلس نخست انتخابات صنفی بود اما در مجلس دوم صنفی بودن برداشته شد و شرط گذاشتند که انتخاب کنندگان که تنها شامل مردها بود، باید: «لااقل دارای دویست و پنجاه تومان علاقه ملکی یا ده تومان مالیات بده باشند یا پنجاه تومان عایدی سالیانه داشته و یا تحصیل کرده باشند» با این شرط دایره انتخاب کنندگان، بسیار محدود می‌شد و برگزیده شدگان دوباره در مرکزِ حوزه انتخاب جمع می‌شدند و از میان خود کسانی را بر می‌گزیدند. به این می‌گفتند انتخاب دو درجه‌ای. با چنین شرط مالی و دارایی و ملکی و دو مرحله شدن، انتخابات طبقاتی بود و در معنای واقعی عمومی و مردمی نبود.این شرط باعث شد که بالعکس مجلس نخست تعداد تاجران و اصناف کاهش یافت و زمینداران و اشراف و روحانیت و اهل دیوان افزایش یافت.
4- از آن هیات پنج نفره تنها مدرس و امام جمعه در مذاکرات شرکت کرده‌اند (زین العابدین قمی در دو سه جلسه بوده اما در مذاکرات مشارکت نکرده و یا من ندیده‌ام) بنابراین دو (یا نهایتا سه نفر که باید بعدا بررسی کنم) در مجلس حضور یافته و در مذاکرات مشارکت کرده اند. که حضور این تعداد به معنای تحقق هیات پنج نفره نیست. جالب اینجاست که برخی از این پنج نفر در آن مدت، درگذشته یا استعفا کرده‌اند و بجای آنها کس دیگری از بین جمع معرفی شده اولیه، برگزیده شده و آنها نیز در مجلس حضور نیافته‌اند! از اینروی نمی‌توان گفت که در مجلس دوم این پنج نفر به مجلس تحمیل شده. همانگونه که روشن است اگر چه بیست نفر به مجلس معرفی شده و پنج نفر نیز از بین آنها انتخاب شده اما خود آخوندها حاضر نشده‌اند به مجلس بیایند و در مجلس دوم این هیات پنج نفره بصورت پایدارشکل نگرفت و در همان مجلس شکست خورد و به این خاطر در مجلس سوم رها کردند. بنابراین این اصل به خودی خود تعطیل شد.
۵-ما طرفدار پادشاهی مشروطه هستیم، یعنی نظام مختلط مبتنی بر شاه و مجلس و دادگستری مستقل و قانون اساسی و نیز معتقدیم که این مردم هستند که باید تصمیم بگیرند شکل حکومت چه هست. حکومتی مشروع است که مطابق خواست و اراده مردم باشد.ما طرفداران نظام پیشین، معقدیم باید نظام خودمان را تبلیغ کنیم و از کارآمد بودن آن دفاع کنیم و مردم را به هوادارای و گزینش آن فرا بخوانیم. اما این مردم هستند که حق گزینش دارند و شکل نظام را تعیین می‌کنند. اگر خواست مردم پادشاهی شد، یعنی ادامه نظام پیشین، قانون اساسی آن نظام باید توسط مجلس و آداب و اصول حقوقی روشن، مورد بازبینی قرار بگیرد. این مجلس صاحب صلاحیت و بر پایه اصول و آداب درست حقوقی است که می‌تواند تصمیم بگیرد با این سنت و متن حقوقی چه کند. همه آنرا تغییر دهد یا اصولی از آنرا. کسی که هوادار پادشاهی مشروطه است نمی‌تواند پیش از شکل گیری یک وضعیت حقوقی مشخص و مجلس، تغییری در اسناد و منابع حقوقی نظام پیشین انجام دهد. مگر آنکه جمهوریخواهی باشد که نقاب زده یا خرابکار و نفوذی ست. ما پیش از شکل گیری نهاد حقوقی صلاحیت اعمال تغییرات در قانون اساسی را نداریم. هر تغییری هم که لازم می دانیم باید پس از پیروزی از مجلس صاحب صلاحیت درخواست کنیم که اعمال کند.

بنابراین به پیروزی فکر کنیم!

@kalashi_hojjat

تخم‌ِ دو زرده اصلاح‌طلب‌ها!

چند هفته‌ای ظریف دلقک و آن وزیرِ شنود وانمود کردند که شیوه و روشی نو و‌ تازه برای چیدنِ کابینه دارند؛ ولی آخرِ کار، دوغشان مانند همیشه ماستش کم شد، آبش خیلی!
حرکت و جریان و خط سیاسی که بر روی اصول و فکر درست بنا نشده و معماری مفهومی درستی نداشته باشد؛ از آتشش آبی برای سیاست و‌ مملکت‌داری گرم نمی‌شود.

پیشتر گفته و‌ نوشته بودم اصلاح‌طلب‌ها برنده انتخابات نیستند: «آنها پیشتر نشان داده بودند که فهمی از اصلاح و اصلاحات ندارند اما در این دوره برای رسیدن به قدرت با تمام قوا، با نمایش‌های مضحک، رقت‌انگیز و گاه دلقک‌وار مانند کارهایی که ظریف انجام داد؛ پشت یک فرد ضد ملی، سخت پرمدعا و جاهل و لات ایستادند. فردی که هیچ فهمی از مفاهیم مدرن و نظام شهروندی ملی ندارد و ایران را در قالب نظامی از قبایل و طوایف می‌بیند. اصلاح طلبان نشان دادند که برای رسیدن به قدرت می‌توانند با پست‌ترین نیروهای ضد ایرانی همراهی کنند و از جامعه مدنی به جامعه بدوی بغلتند.»

@kalashi_hojjat

‍ ‏اصل دوم متمم قانون اساسی مشروطه هرگز به‌گونه کامل اجرا نشد؛ حتا پیش از برآمدن رضا شاه بزرگ!

برخی چنان به زدن قانون اساسی مشروطه برخاسته‌اند که گویی جمهوری اسلامی شکست خورده و بر افتاده. مخالفانِ پیروز، مجلسی نو آراسته و گفتگو بر سر قانون اساسی جایگزین را آغازیده‌اند.
سخن ما این است که ما پادشاهی‌خواهان، پادشاهی مشروطه می‌خواهیم یعنی یک نظام مختلط که شاه و قانون اساسی و مجلس و دادگستری مستقل داشته باشد.با بازگشت نظام پادشاهی مشروطه به خواست مردم، با ساز و کار حقوقی و در ادامه سنتِ مشروطه، قانون اساسی مشروطه را اصلاح و به‌روز کنیم. نه بیرون سنت حقوقی و عرفی مشروطه و چیزی مانند به قانون اساسی شجریان که زبانزد شد و اهل خرد آنرا به سخریه گرفتند.

اقای وحید بهمن (رنجبری) در راستای مخالفت با قانون اساسی مشروطه و در پاسخ به یکی از دوستان، متن کوتاهی نوشته‌اند و شگفتا که این نوشتار کوتاه پر از غلط و سخنان نادرست است.
به نقد آن می‌پردازم.
1: نوشته‌اند: «در طول زمان برپا بودن مجلس شورای ملی دوم و تا اعلام انحلال مجلس شورای ملی دوم در دی 1290خورشیدی به مدت 17 ماه اصل دوم متمم قانون اساسی مشروطه اجرایی شد». ریختِ درست داستان اینگونه‌ست:

مجلس دوم مشروطه در روز۲۴ آبان ۱۲۸۸ بدون هیأت پنج نفره آغاز به کار کرد . در جلسه ۱۰۹ یکی از نمایندگان تذکر می‌دهد که لیست ۲۰ نفره علما به مجلس رسیده ولی هنوز در دستور کار مجلس قرار نگرفته. این نشان می‌دهد که مجلس بخاطر مشکلاتی که بر سر این اصل بود؛ با اینکه لیست را دریافت کرده بود اما برای مدتی در دستور جلسه نگذاشت.
در جلسه ۱۲۷ دردستور کار مجلس قرار گرفت اما اتفاق در انتخاب، حاصل نشد. در جلسه ۱۲۸ میرزا زین العابدین قمی با اتفاق انتخاب شد و چهار نفر دیگر با قرعه. پس از انتخاب آنها را مجلس فراخواندند.
امام جمعه خویی، اولین نفر از هیات پنج نفره در نشست ۱۳۴ شهریور ۱۳۸۹ وارد مجلس شد. یعنی چیزی نزدیک به ده ماه پس از گشایش مجلس، اولین نماینده از هیات پنج نفره وارد مجلس گردید ( مجلس در آن زمان دو ساله بود) پس نزدیک به یازده ماه از 26 ماه و اندی از طول مدت مجلس دوم، اصلا از هیات پنج نفره کسی در مجلس نبوده و از ماه یازدهم حاجی امام جمعه خویی به مجلس می‌آید.بعد مدرس هم می‌آید . به واقع خلاف تصور نویسنده به جز حاجی امام جمعه خویی و مدرس کسی از آن پنج نفر اولیه و یا آن بیست نفر ( که یکی‌شان هم در گذشته بود) به مجلس نیامد تا تحمیلی هم صورت گرفته باشد. بنابراین از آن هیات تنها دو نماینده در مجلس بودند آنهم نه ( در طول زمان برپا بودن مجلس) بلکه برای کمی بیش از نصف عمر مجلس. این دو نفر نیز مداخله جدی نتوانستند بکنند و به این دلیل این اصل در همان مجلس دوم تعطیل شد و در مجلس سوم این بساط برچیده شد.
اصل دوم به گونه‌ای نوشته شده بود که نمی‌توانست اجرایی شود و از اینروی با اینکه علما بسیار قدرتمند بودند در مجلس سوم و چهارم و پیش از برآمدن رضا شاه نیز تعطیل شدن این اصل را در عمل پذیرفتند.
در اصل دوم آمده بود:
«مقرر است در هر عصري از اعصار هيئتي كه كم تر از پنج نفر نباشد از مجتهدين و فقهای متدينين كه مطلع از مقتضيات زمان هم باشند باين طريق كه علماي اعلام …..بيست نفر از علماء كه داراي صفات مذكوره باشند معرفي بمجلس شوراي ملي بنمايند پنج نفر از آن ها را يا بيش تر بمقتضاي عصر اعضاي مجلس شوراي ملي بالاتفاق يا بحكم قرعه تعيين نموده بسمت عضويت بشناسند»

جدا از اینکه این اصل نتوانست اجرایی شود ؛ بگونه ای هم نوشته شده است که اگر طبیعت عموم جامعه سکولار باشد؛ مجلس بتواند نمایندگانی را که علما معرفی می‌کنند به بهانه اینکه به مقتضای زمان آگاه نیستند انتخاب نکند. در این اصل مجلس بالای سر علماست نه علما بالای سر مجلس. چیزی که مشکل درست کرده بود مذهبی بودن خود جامعه بود بگونه‌ای که اصناف تلگراف زده و اجرایی شدن این اصل را از مجلس می‌خواستند. روشن است که در وضعیت کنونی و با دگرگونی که در باور و نگاه مردم پیش آمده این اصل بدون تردید حذف خواهد شد.

2- نویسنده می‌گوید بجز حسن مدرس هیچ کدام از آن ۴ آخوند دیگر منتخب مردم نبودند.
اشتباه کرده است. مدرس منتخب مردم نبود بلکه جزو لیست بیست نفره علما بود و با قرعه بعنوان یکی از افراد آن هیات پنج نفره برگزیده شد و برای آمدن به مجلس دعوت شد. البته منتخب مردم بودن خودش عبارت نادرستی است چون آن دوره انتخابات طبقاتی بود و نه عمومی.
امام جمعه خویی اما منتخب حوزه یزد بود. بنا به اسناد، امام جمعه خویی در لیست منتخبین یزد بود که برای پذیرش نمایندگی علما در هیات پنج‌ نفره باید از نمایندگی یزد استعفا می‌کرد که کرد.
بدون داشتن دانش تاریخی، حقوقی و سیاسی ورود به این میدان، ورود به گرداب است

@kalashi_hojjat

🔅پاسخ حجت کلاشی به صادق زیباکلام

‏کل این روایت تکراری دروغ است!

آباء انقلاب ۵۷، مجلس اول مشروطه را که مجلسی درخشان و‌بنیانگذار بود زمینگیر کردند.

قهرمانشان، مصدق، نخست‌وزیر قانونی کشور -شادروان رزم‌آرا- را به مرگ تهدید کرد؛ به نخست‌وزیری که رسید، مجلس شورای ملی را از کار انداخت و خلاف اصول مشروطیت و در توهین به مجلس گفت: «هر جا که مردم هستند همانجا مجلس است». به حریم استقلال قوه قضاییه هم تعرض کرد.
با امنیت و نظمی که رضا شاه آورد؛ قوانین مدنی تصویب شد و مجلس بدون ترس از خرابکاران کار کرد. در دوره رضا شاه تمامی کارهایی که قوه مجریه و دولت انجام داد توسط مجلس تصویب شد!

@kalashi_hojjat

نشست هواداران پادشاهی مشروطه در دانمارک با سخنرانی :

#حجت_کلاشی
#حمید_صنعتی
#شیدا_تهرانی 

زمان: ۲۵ آگوست ۲۰۲۴ برابر با ۴ شهریور  ۱۴۰۳

ساعت: ۱۱:۳۰ الی ۱۴:۳۰ به وقت اروپای مرکزی

مکان: کتابخانه مرکزی شهر آرهوس

#بازگشت_به_مشروطه
#سازمان_مشروطه_ایران

 

@mashrootehorg

‏سالروز صدور فرمان مشروطیت گرامی باد.
با فرمان مشروطیت، با گسست از نظام پیشین، نظام نو پدید آمد. نو بودن با مد روز دو چیز جداست و البته ج.ا نه نو است و نه مد. گونه‌ای و وجهی ارتجاعی از عناصر نظام قدیم است که سوار بر گرده ایدئولوژی‌های معاصر قدرت فرمانروایی یافته.

فکر مشروطه و مضمون آنرا نمی شود با تجزیه و تحلیل لغوی مشروطه و شرط و ابواب و صیغه‌های عربی فهمید؛ چرا که این اصطلاح در برابر لغتی درست شده که برای نشان دادن یک فکر و نحوه ای از سازماندهی دستگاه اداره کشور در دوران جدید غرب در حوره سیاسی، فلسفی و حقوقی جعل شده و‌ موضوع‌له آن در سنت سیاسی مدرن است نه خیالات اهل لغت.

همچنین فکر مشروطه خواهی در ایران را نمی شود با مشروطه خواهی در عثمانی فهمید؛ نه اینکه وجه شباهت یا زمینه های مشترک نداشته باشند؛ که دارند بلکه به این خاطر که این قیاس و عین هم دانستن تحولات این دو دولت باعث می شود که جدایی‌ها را نبینیم. مشروطیت در ایران در تداوم دولت ایران و برای تقویت آن بود. در فرمان مشروطیت آمده:
«مطابق فرمان معدلت بنیان همایونی مورخه ۱۴ جمادی‌الاخره ۱۳۲۴ از برای ترقی و سعادت ملک و ملت و تشیید مبانی دولت و اجرای قوانین شرع حضرت ختمی مرتبت صلی‌الله علیه و آله امر به تاسیس شورای ملی فرمودیم و نظر بدان اصل اصیل که هر یک از افراد اهالی مملکت در تصویب و نظارت امور عموم، علی قدر مراتبهم، محق و سهیمند، تشخیص و تعیین اجزای مجلس را به انتخاب ملت محول داشتیم»
در این مقدمه مظفرالدین شاه می گوید برای ترقی و سعادت کشور و ملت، فرمان تاسیس شورای ملی را داده است. در متن فرمان تاسیس همین نیت را دلیل تاسیس مجلس دانسته بود و انتخاب مجلسیان را هم بعهده مردم می گذارد و در توضیح آن به این اصل اصیل اشاره می کند «هر یک از افراد اهالی مملکت در تصویب و نظارت امور عموم سهیمند» این اصلِ اصیل نشانگر استوار شدن حکمرانی بر روی اصول و بنیادهای نو است که در حدود فلسفه سیاسی قدیم نمی‌گنجد و با آن قابل توضیح نیست بلکه آنرا تنها می توان با منطق نظام های مدرن روزگار نو توضیح داد.
مجلس نیز در بیانیه خود می گوید:

«ملت ایران بعد از اینکه کار مملکت به آخرین درجه خرابی رسید، سعادت و راه تصفیه و ترقی و تمدن را در این دید که اصول اداره دولتی تبدیل به مشروطیت شود.» این بیانیه بسیار مهم است.

بنابراین مشروطیت هم از دیدگاه مظفرالدین شاه و هم مجلس یک مساله ملی ست و کوششی ست برای سعادت و ترقی کشور از راه پی افکندن بنیاد و اصولی نو. اما در مشروطه عثمانی موضوع فشار دولت های غربی‌ست برای شناسایی حقوق اتباع غیر مسلمان خلافت عثمانی. دولتِ آل‌عثمان، دولت خلافت اسلامی ست و بسیاری از اتباع این دولت خلافت اسلامی، به دین مسیحیت بودند و کوشش غربیان در قالب فشار، گرفتن حقوق برابر برای این مسیحیان از راه مشروطه شدن یعنی نوشته شدن قانون اساسی برای عثمانی بود. اما در ایران این دگرگونی در مبنای حکمرانی و دستگاه اداره کشور، برای تقویت و قدرمنتد کردن دولت ایران و آبادی کشور و ترمیم خرابی‌ها و رفتن به سمت تجدد و نونوار شدن بود. از اینروی راه انداختن و ساختن این دستگاه جدید و لوازم توسط رضا شاه همراستایی با مشروطه ست و نه خطابه‌های آتشین که نیروی‌های قوه مخربه بنام آزادی و به کام آنارشیسم سر می‌دادند.
در تاریخ همروزگارمان در بسیاری جاها، آنارشیسم و آنارشیست‌ها پشت نقاب آزادی پنهان شده‌اند و پشتیبانان و مدافعان آزادی را مستبد نامیده‌اند!

@kalashi_hojjat

❇️ حجت کلاشی:

‏جمهوری اسلامی بار دیگر تحقیر شد!

کشتن اسماعیل هنیه -از تروریست‌های کهنه‌کار- در تهران، جدا از جنبه‌های نظامی، نشانگر اشراف امنیتی بالای اسراییل و نفوذ گسترده در لایه‌های امنیتی و نظامی ست.

ج.ا هنرش جنگیدن با پهلوی (در این مورد هم شکست خورده)، ستم به مردم و‌ بردن کشور به بیراهه و نابود کردن منابع است.

@kalashi_hojjat

❇️ پاینده ایران
با اندوه بسیار باخبر شدیم سرور «جهانگیر نبوی تویسرکانی» جهان خاکی را بدرود گفت و به نظام هستی بزرگ پیوست.

ایشان از سنین نوجوانی به نهضت پان‌ایرانیسم پیوست و تا دم واپسین، دل در گرو آرمان‌های نهضت پان‌ایرانیسم داشت.
اولین جلسات حزب در منزل پدری ایشان برگزار می‌شد و به تعبیر محسن پزشکپور ، بنیان گذار و رهبر حزب پان ایرانیست ، همواره "یاور بی ادعای نهضت" بود.
جهانگیر تویسرکانی در سال‌های پس از انقلاب ۱۳۵۷ ، مورد آزار و اذیت دستگاه‌های امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی و پرونده سازی‌های مکرر آنها بود؛اما همواره و ثابت قدم در مسیر آرمان های نهضت پان ایرانیسم و حزب پان‌ایرانیست کوشا بود.

حضور پر مهر و پر صلابت ایشان در روزگار سخت سال‌های اخیر، در کنار جوانان حزب همواره در خاطره‌ها خواهد ماند.

حزب پان ایرانیست درگذشت این پیشکسوت گرانقدر را به خانواده و دوستان ایشان و همه‌ی پان ایرانیست‌ها دل آرامی می‌گوید.
روانش شاد و یادش گرامی باد.

حزب پان ایرانیست
۳۱ تیر ماه ۱۴۰۳ خورشیدی


@paniranist

‍ 🚫پاسخ حجت کلاشی به آذری جهرمی

آقای مسولِ«شنود»!
اگر همین کار شنود را درست انجام می‌دادی، از گوش دادن به حرف کسانی که چیزی می‌فهمند، چیزکی تاکنون آموخته بودی و می‌فهمیدی در «نظام شهروندی ملی» شهروندان با هم برابرند و بخاطر تعلقشان به یک ملت و یک نظام ملی، همه اکثریتند. شوربختانه بر سر اداره موضوعی برنشسته‌اید که هیچ فهمی از آن ندارید و نمی‌دانید موضوعِ مملکت‌داری چگونه چیزی‌ست و نیز نمی‌دانید شهروند و نظام‌شهروندی چه هست. تصور نکنید که تنها شما چیزی نمی‌فهمید؛ خیر! همگنان شما در آن سیستم فراوانند و نیز در برابر «رئیس‌جمهور پزشکیان» امام و پروفسور هستید!
پاسخ مساله اینگونه‌ست:
از آنجایی که جمهوری اسلامی، نظام ملی نیست یعنی با این مفاهیم معماری نشده و یک نظام «شریعت» و فرقه‌ای‌ست از اینروی اهالی جامعه را از لحاظ« مذهبی »به اقلیت و اکثریت تبدیل کرده. یعنی برخی از اهالی ایران بخاطر مذهب، از راه یافتن به برخی جایگاه‌ها و امتیازها محروم شده‌اند. بنابراین در ایران به برکت جمهوری اسلامی تبعیض مذهبی وجود دارد. این تبعیض را هم نمی‌شود با نهج‌البلاغه و «عباراتی» که نوشته‌اید حل کرد. هم‌اکنون نیز که شماها در مسند نشسته‌اید در احوال شخصی و مذهبی، یهودی به تورات و مسیحی به انجیل و زرتشتی به اوستا عمل می‌کند و نیازی به «فتوای» دوباره نیست. موضوع و مشکل در راه یافتن افراد به مراتب قدرت و‌موقعیت‌های سیاسی، نظامی و اجتماعی پیش آمده. یعنی آیا یک ایرانی مسیحی یا زرتشتی می‌تواند بر پایه شایستگی بجای یک «مسول شنود»، وزیر ارتباطات شود؟ حالا هر چقدر می‌توانید گروه و کارگروه بسازید و حرف‌های رنگارنگ و فریبا بزنید؛ آخر سر یک وزیر مسیحی یا زرتشتی می‌توانید معرفی کنید؟ خیر.
یک «لاتِ» بی سر و پا و ضد ملیِ قبیله‌گرا را راهی هیات‌ها کرده‌اید و دلقکی را مسول چیدن کابینه، یک مشت حرف و عبارت هم برداشته‌اید و نمایشی راه انداخته‌اید!

@kalashi_hojjat