آکادمی هیپنوتیزم استادحسین الماسیان(پدر علم هیپنوتیزم)

─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

✨به نام یگانه هستی بخش✨

🔹« رنگین نمای هاله‌اى "uric kaleidoscop"»

🌱🌸چنانکه دیدیم هاله انسانی هرگز در حالت سکون و سکوت مطلق نمی ماند و همواره حرکت و تغییر در آن ظاهر میشود.دوره هایی از آرامش دارد ولی حتی در این حالت هم تپش ها و جنبشهای موجی در آن آشکار است.ابرهایی با رنگهای متغیر در سطح یا در عمق آن پدیدار می گردند،درست مانند آن ابرهای آسمان تابستانی که به پنبه می مانند و با پرتوهای خورشیدی که غروب می کند روشن میشوند.از آن گذشته طوفان های سخت فعالیت ذهنی یا فشار عاطفی این آرامش نسبی را مختل می کند و نظاره گر گروه پرجوش و خروش ترین صحنه ها در هاله می شود.نوسان های حاصل از برخی از این طوفانهای ذهنی آنچنان پر دامنه اند که اثرات آنها را شخص متوسط نیز به وضوح احساس می کند و این در حالی است که چنین شخصی رنگهای هاله و چرخشها و گردشهای جوهر هاله اى را که همراه آن رنگها هستند نمی تواند دریابد.🌱🌸

🌱🌸کسی که در خیالات واهی روياگونه غرق شده یا به راستی خواب باشد رنگین نمای هاله اى زیبایی را متظاهر میکند و اگر شخص به هنجار بوده و از خلاقیت متوسطی برخوردار باشد زیبایی آن صدچندان می شود.در چنین حالتی روشنی ابرمانندی وجود دارد که رنگ های گوناگون امتزاج غریب و جالب توجهی را میسازند،یک آمیزه جایگزین آمیزه دیگر میگردد و آن نیز به تدریج در ترکیب تازه ای غرق میشود.برای مشاهده کننده هاله بی درنگ اصطلاح «درخشش رنگین کمانی» Opalescent به خاطر می رسد،چه شباهت تکان دهنده ای در اینجا وجود دارد.رنگی به رنگ دیگر سایه می اندازد،ته رنگی به ته رنگ دیگر یا کمرنگی به کمرنگ دیگر و این منظره با طیف یا رنگین کمان نزدیکترین خویشاوندی را می یابد،لیکن رنگ های طیف یا رنگین کمان نیمه شفافیت رنگ های هاله را ندارند و همچنین از تغییر و تبدیل مداوم رنگهای هاله در آنجا خبری نیست.🌱🌸

🌱🌸در اینجا میخواهم توجه شما را معطوف حالتی كنم، مقصودم آن حالت از هاله است که نمودی «مرواریدسان» دارد.این نمود توسط هیچ حالت ذهنی یا عاطفی و یا توسط پرانا - هاله یا نیروی حیاتی تجلی نمی یابد.این حالت تجلی آن چیزی است که نهان آگاهان «جوهر اثیری» می نامندش و یکی از جالبترین طرح هایی است که در پدیده های هاله اى وجود دارد.این جوهر اثیری که در پیکر Body هاله آن پرتوهای معین را ظاهر میکند توسط برخی نهان آگاهان «پیکر اختری» (یا کوکبی) نامیده شده است،ولی این اصطلاح برای معنای دیگری نیز بکار میرود و به جای آن ترجیح میدهم که از «جفت اثیری» Etheric double استفاده کنم تا آن معنی را که برخی با اصطلاح «پیکر اختری» می شناسند، برسانم.🌱🌸

🌱🌸جوهر اثیری در مقایسه با پیکر جسمانی صورت برتری از جوهر را دارد و آن به راستی ماده Matter اما در نوسان خیلی بالاتر،حتی بالاتر از آن جوهر جسمانی است که ماده فوق گازی شناخته میشود.این جوهر را معمولا فقط در سطح کوکبی میتوان حس کرد،چنانکه سطح فعالیتش نیز به خصوص همان سطح اختری است.جفت اثیری که از این جوهر اثیری تشکیل شده رونوشت دقیق پیکر جسمی فرد است،اما می تواند در فضا انبساط فوق العاده یا انقباض يابد،مانند پیکر جسمانی،آن نیز هاله اى از خود می تراود که با دیگر اشکال پیکر هاله اى اختلاط یافته و به آن ظاهر مروارید گون ویژه اش را میبخشد و این زمینه ى آن درخشش رنگین کمانی است که پیشتر ذکرش رفت.🌱🌸

🌱🌸جفت اثیری بیانگر پدیده ظهور اشباح است و برای مدت زمانی پس از مرگ تن جسمی باقی خواهد ماند و در بعضی شرایط برای بینایی عادی مشهود خواهد بود.گاهى از بدن جسمانی منتزع Project میگردد و در چنین مواقعی است که همچون منظری Apparition (شبحی) از حیات نموده می شود،این حالت را انجمن هایی که در موضوعات روانی پژوهش میکنند به وفور ضبط کرده اند.در اینجا به این جفت اثیری یا پیکر کوکبی فقط از آن جهت اشاره شد که رنگ مروارید گون زمینه یا هاله آن آورده شود،هاله اى که رنگهای ظاهر شده توسط فعالیتهای ذهنی یا حالات عاطفی در آن یا از میان آن حرکت میکنند و به بازی می پردازند.شاید برایتان جالب باشد بدانید که این جنبه از هاله همواره حول و حوش و پیرامون یک شبح یا جان Soul زدوده شده از ماده و بدون جسم یا چنان که معمولا در این مورد از واژه «روح» Spirit استفاده میشود را فرا گرفته است.

ادامه دارد...🌱🌸

┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅

📚برگرفته از کتاب: هاله انسانى

🖋تاليف: سوامى پانچاداسی

🖋ترجمه: مسعود جلالى مقدم

🖋مقدمه: دكتر حسين الماسيان (پدر علم هيپنوتيزم ايران)

🌼ازاینکه با اشتراک گذاشتن لینک کانال باعث افزایش آگاهی می شوید از شما سپاسگزاریم.🙏
‌
لینک کانال👇👇👇

🆔 @HypnotismAlmasyani


🌐آدرس سايت👇👇👇

🌐http://yaranshid.ir


📲 آدرس پیج اینستاگرام👇👇👇

🌐https://www.instagram.com/hossein.almassyan/

🌸
🍂🍂
🍃🍃🍃
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

✨به نام یگانه هستی بخش✨

🔹"شفا بخشی و روان درمانى"

دستهاى معجزه دهنده

🌱🌸... ادامه مطلب

آلالوف هيچگاه كارش را ترک نگفت و عليرغم مخالفتهاى پزشكان به شفا دادن بيماران مشغول بود تا اينكه بالاخره در سال ۱۹۴۵ بار ديگر در اثر شكايت مكرر و اصرار اطبائى كه وجود او را مايه كسادى بازار خود مى دانستند دادگسترى به جلب او اقدام كرد. محاكمه پر سر و صدايى شروع شد، مقامات دادگاه وى را سخت مورد سرزنش قرار دادند كه چرا با اين اصرار كارى را كه با قانون منافات دارد دنبال مى كند و آلالوف به جاى جواب قضات را بطرف كاميونى كه جلوى درب دادگسترى ايستاده و حامل دويست و هفتاد و شش هزار نامه اى بود كه توسط شفا يافتگان فرستاده شده بود برد و گفت اين بزرگترين شاهد عمل سودبخش من است و تا كنون هزار و دويست و بيست و يک نفر از پزشكان كشور نيز مرا مورد تشويق و تقدير قرار داده اند.🌱🌸

🌱🌸علاوه بر اين در بين نامه ها تقديرنامه شخصيت هاى بزرگى چون وزير دفاع ملى، استادان دانشگاه و بعضی از بزرگان كشور ديده مى شد. بدين ترتيب قضات نتوانستند دادنامه عليه وى صادر نمايند و او را از كار باز دارند. صحنه جالبتر بعد از سال ۱۹۵۰ به وقوع پيوست، در اين سال شهرت آلالوف سراسر فرانسه را فرا گرفته و قدرت شگرفش بصورت راز لاينحل مجامع پزشكى جهان را به خود مشغول داشته بود، در همين موقع براى چندمين مرتبه مقامات انتظامى گريبان آلالوف را گرفته و او را به محاكمه كشيدند.🌱🌸

🌱🌸روز محاكمه جمعيتی انبوه براى مشاهده جريان بازپرسی و آگاهى از سرنوشت شفادهنده خود در دادگاه اجتماع كردند وقتی جلسه رسميت پيدا كرد همه نفسها را در سينه حبس كرده منتظر شروع بازپرسی شدند پس از مدتى كه سوال و جوابهاى معمولى به پايان رسيد رئيس دادگاه با صداى بلند و لحن تمسخر آميزى متهم را مخاطب ساخت و گفت: آقاى دكتر اگر حاضريد ادعاى خود را در برابر قضات ثابت كنيد، مريض خود را در اختيارتان بگذارد، آلالوف كه قلباً منتظر چنين پيشنهادى بود فوراً پذيرفت، رئيس دادگاه وقتی كار را بدين منوال ديد براى اينكه از هر گونه حقه بازى جلوگيرى كرده باشد يكى از قضات پير را كه ساليان دراز با تنگى نفس و امراض قلبی دست به گريبان بود به جايگاه متهم هدايت كرد و با شدت هر چه تمامتر رو كرد به آلالوف و گفت: آقاى آلالوف زود مشغول شويد و كوشش نمائيد، زياد وقت دادگاه را تلف نكنيد.🌱🌸

🌱🌸آلالوف بدون اينكه كلمه اى به زبان براند در ميان بيم و اميدى كه تمام حضار را فرا گرفته بود آهسته دست چپش را روى سينه بيمار قرار داد و پس از چند دقيقه كه قفسه سينه وى را مالش داد دستش را بيرون كشيد و در همين حال بيمار در حاليكه از شدت خوشحالى موقعيت خود را فراموش كرده بود فريادى كشيد و گفت: به خدا اين معجزه است، من شفاء يافتم، آقايان، قضات، آقاى رئيس دادگاه، واقعاً اين شخص معجزه ميكند، معجزه، معجزه، معجزه...🌱🌸

🌱🌸پزشكانى كه در دادگاه بودند پس از يک آزمايش ساده گفته بيمار را تصديق نمودند و بدين ترتيب يكبار ديگر آلالوف كوشش مخالفين را بى اثر گذاشت، ساليانه ده ها هزار نفر را مورد معالجه قرار مى داد كه اكثر آنها كاملاً شفا يافته و بقيه نيز دردشان بطور محسوس تسكين مى يافت. فقط تا سال ۱۹۵۴ آلالوف بيش از سه ميليون نفر را مورد معالجه قرار داده ولى از اين سال به بعد فعاليتش چند برابر شد و چون عملش تا اندازه اى رسميت يافته بود با آزادى بيشترى بكار مشغول شد، بعدها طى چندين سال محققين و پزشكان اروپائى براى پى بردن به انرژى ناشناخته اى كه از انگشتان دست اين مرد متصاعد ميشد كاوش كردند ولى فقط توانستند نظر بدهند كه وجود وى شبيه يک خازن الكتريكى است كه با انرژى الكتريكى مجهولى شارژ شده و سبب معالجه امراض صعب العلاج مى گردد.🌱🌸

┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅

📚برگرفته از کتاب: پاسخ به پرسش هاى شما درباره كاربرد هيپنوتيزم در روان درمانی

🖋نويسنده: دکتر حسین الماسیان
(پدر علم هیپنوتیزم ایران)

🌼ازاینکه با اشتراک گذاشتن لینک کانال باعث افزایش آگاهی می شوید از شما سپاسگزاریم.🙏
‌
لینک کانال👇👇👇

🆔 @HypnotismAlmasyani


🌐آدرس سايت👇👇👇

🌐http://yaranshid.ir


📲 آدرس پیج اینستاگرام👇👇👇

🌐https://www.instagram.com/hossein.almassyan/

🌸
🍂🍂
🍃🍃🍃
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

✨به نام یگانه هستی بخش✨

🔹"شفا بخشی و روان درمانى"

دستهاى معجزه دهنده

🌱🌸... ادامه مطلب

آلالوف در قسمتی از كتابى كه در سال ١٩٣٨ منتشر ساخت شرح داده است: دستهاى مادربزرگم نيز داراى قدرتى فوق تصور بود، چون روزهائيكه براى خريد به بازار ميرفت هنگاميكه به يكى از آشنايان مى رسيد بدون اينكه اصلا از او سوالى بكند در مى يافت كه بيمار است، آنگاه آهسته دستش را روى سينه او مى گذاشت و لحظه اى بعد بيرون مى آورد، اين عمل غالباً سبب بهبود بيماران مى شد. بدين ترتيب كم كم آلالوف پى برد كه با نيروى مغناطيسی مخصوصی كه از روز تولد در انگشتانش به وديعه گذاشته شده است قادر خواهد بود به كارهاى خارق العاده اى دست بزند و همه را مات و مبهوت سازد.🌱🌸

🌱🌸از همان روز در برابر سوالات گوناگون مردم كنجكاو فقط اين جواب از زبان وى بگوش مردم مى رسيد (من پزشک نيستم، غيبگو هم نمى باشم، فقط قادرم بعضی بيماران را با نيروى امواجى كه از انگشتانم خارج ميشود شفا بخشم). بيست و پنج سال گذشت ولى در تمام اين مدت در ادعاى آلالوف تغييرى پيدا نشد، فقط لجاجتها و شكايت هاى بعضی از پزشكان بود كه چند بار او را به محكمه كشانيد و در جاى متهمين قرار داد. در سال ١٩٢٠ بود كه سر جان آلالوف پس از به پايان رسانيدن رشته الكتريک در يكى از دانشكده هاى يونان به فرانسه آمد تا با تاسيس تعميرگاهى بكار مشغول شد، وى روزهاى تعطيل يكشنبه را با دوستانش به گردش و تفريح اختصاص داده و ماهيگيرى را بر همه چيز ترجيح مى داد، اتفاقاً يكى از روزهاى تعطيل با دوستش دكتر (د) كه استاد دانشكده پزشكى پاريس بود به ماهيگيرى مشغول بود، يكى از ماهيهاى نيمه مرده را مدتى در دست گرفت و سپس به آب انداخت، ماهى به محض رسيدن به سطح آب فورى به اعماق درياچه رفت و از نظر ناپديد شد.🌱🌸

🌱🌸اين موضوع به طورى دكتر (د) را به خود مشغول كرد كه فرداى آن روز آلالوف را به يكى از بيمارستانهاى دانشكده برد و دستور داد دستش را به روى جراحات بيمارى بگذارد، درست بيست و چهار ساعت بعد هنگاميكه پزشكان مشتاقانه به سراغ بيمار مجروح آمدند در حاليكه بهت و حيرت فراوان از چهره هايشان خوانده ميشد اثرى از جراحات روز پيش در وى نيافتند و از همان روز نام سر جان آلالوف بر سر زبانها افتاد و طورى مردم براى ديدن اين مرد شفابخش به دكانش هجوم بردند كه مجبور شد دست از كار بكشد و به شفاى بيماران بپردازد ولى هنوز كاملاً مشغول نشده بود كه بنا به شكايت پزشكان او را به محكمه جلب كردند.🌱🌸

🌱🌸در ظاهر حق با پزشكان بود چون هيچ كدام نمى توانستند به خود بقبولانند كه جوانى بدون اينكه اطلاعى از علم طب داشته باشد يا دارويى تجويز نمايد به معالجه بيماران پرداخته و اكثريت آنان را نيز شفا دهد. عده اى از مامورين دادگسترى چندين روز جلوى خانه آلالوف كشيک دادند و سپس طى گزارشی كه براى دادگاه تنظيم نمودند تاييد كردند كه در عرض اين چند روز شاهد كالسكه ها و اتومبيل هاى بى شمارى كه صدها بيمار را براى معالجه نزد وى آورده اند بوده و شكايت پزشكان بى اساس نيست. آلالوف به دادگاه جلب شد و با وجود سر و صداى فراوانى كه بيماران شفايافته وى به راه انداختند محكمه او را به پرداخت دويست فرانك محكوم ساخت. به عقيده مردم اين مرتبه پزشک تحصيل نكرده خيلى آسانتر از آنچه تصور ميشد از چنگ اطبا شهر خارج شده بود.

ادامه دارد ...🌱🌸

┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅

📚برگرفته از کتاب: پاسخ به پرسش هاى شما درباره كاربرد هيپنوتيزم در روان درمانی

🖋نويسنده: دکتر حسین الماسیان
(پدر علم هیپنوتیزم ایران)

🌼ازاینکه با اشتراک گذاشتن لینک کانال باعث افزایش آگاهی می شوید از شما سپاسگزاریم.🙏
‌
لینک کانال👇👇👇

🆔 @HypnotismAlmasyani


🌐آدرس سايت👇👇👇

🌐http://yaranshid.ir


📲 آدرس پیج اینستاگرام👇👇👇

🌐https://www.instagram.com/hossein.almassyan/

🌸
🍂🍂
🍃🍃🍃
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

✨به نام یگانه هستی بخش✨

🔹"شفا بخشی و روان درمانى"

دستهاى معجزه دهنده

🌱🌸مردى كه به كمک دستهاى سحرآميزش از غيب خبر مى دهد و بيماران را شفا مى بخشد. معمائى كه علم پزشكى از حل آن عاجز مانده است. سر جان آلالوف يكى از معروفترين معالجين كشور فرانسه است، وى طبيب نيست و هيچ یک از رشته هاى علم پزشكى را نديده است، معهذا تا امروز (موقع انتشار اين مقاله) سه ميليون نفر از بيماران مختلف را كاملاً معالجه نموده و شفا بخشيده و بيمارى ده ها هزار نفر ديگر را بطور محسوس تسكين داده است. آلالوف براى معالجه بيماران به دستگاههاى الكتريكى و ماشينهاى مختلف كه امروز مورد استفاده پزشكان است احتیاجی ندارد، حتی براى مريض هايى كه دائماً براى شفا يافتن خود را در اختيارش مى گذارند دارو و غذاى مخصوص تجويز نمى كند، حتی خواهيد پرسيد به چه وسيله و به چه نيروئى به معالجه بيماران مى پردازد.🌱🌸

🌱🌸اين سوال را خودش چنين جواب ميدهد: (دستهاى من شفاء مى بخشند).
اين جواب براى شما باور كردنى نيست، حق با شماست ولى آلالوف عملاً ادعايش را براى سه ميليون نفر مريض ثابت كرده و علم پزشكى قرن بيستم را با معماى لاينحلى روبرو ساخته است. كلنل ا-د-ن با قيافه خسته اى سرش را از روى كاغذها بلند كرد و با لحن خشنی در حاليكه يكى از افسران زير دستش را مخاطب ساخته بود گفت: هر چه زودتر (سر جان آلالوف) را نزد من بياوريد، لحظه اى بعد جوان متوسط القامه اى با چشمان سياه و موهاى بلند مشكى اش كه او را از ديگران مشخص مى ساخت وارد اتاق شد، كلاهش را بدست گرفت و به حالت احترام ايستاد. كلنل نقشه بزرگ دريايى را كه به ديوار آويزان بود با انگشت نشان داد و گفت (آلالوف) من مى دانم كه در اين قسمت زير دريايى هاى دشمن در كمين هستند و خيلى به نيروى هاى ما نزديک شده اند، تو ميتوانى دقيقاً محل آنها را به من نشان دهى؟ تمام افسرانى كه در اطاق شاهد جريان بودند نفسها را در سينه حبس كردند.🌱🌸

🌱🌸آلالوف خيلى ساده به نقشه نگاهى انداخت، بيم و اميد از چهره حضار خوانده ميشد، بايد دانست كه اين صحنه در هيچ يك از تئاترها بازى نمى شد بلكه در يكى از اطاقهاى فرماندهى نيروى دريايى فرانسه بود كه عده اى از فرماندهان دست به دامان اين جوان غيبگو شده بودند، انتظار فرماندهان زياد بطول نيانجاميد چون انگشت سبابه آلالوف پس از چند مرتبه گردش بر روى قسمت هاى مختلف نقشه بالاخره در نقطه اى بى حركت ماند و اين جمله به گوش رسيد (سه زيردريايى دشمن در اين نقطه هستند) كلنل از خوشحالى فريادى كشيد و در حاليكه دستها را به هم ميكوفت به ديگر همرديفان خود گفت: زنده باد آلالوف، هم اكنون فرمان ميدهم آنها را منفجر كنند. اين نه اولين و نه آخرين مرتبه اى بود كه چنين صحنه اى در اطاق يكى از فرماندهان جنگ جهانى دوم بوجود مى آمد چون آلالوف جوان از مدتها قبل به خدمت سربازى آمده بود، اين نيروى شگرف ذاتى خود را بروز داده و حتی فرماندهان بزرگ را پيرو خويش كرده بود.🌱🌸

🌱🌸سر جان آلالوف در سال ١٩٠٥ در سالونيک به دنيا آمده، در هشت سالگى ضمن تحصيل به فرا گرفتن موسيقى پرداخت، ولى يک روز با كمال شگفتی دريافت كه به محض نزديک شدن انگشتانش به (دياپازن) ارتعاش آن شديدتر مى شود و در نتيجه صدايى كه از آن برميخيزد بطور محسوس تغيير ميكند، چند وقت بعد دوستانش هنگام بازى متوجه شدند كه هر وقت آلالوف پرنده نيمه مرده اى را در دست مى گيرد پس از چند دقيقه پرواز مى كند، اين تجربيات اتفاقى كم كم آلالوف و معاشرينش را متقاعد ساخت كه دستان وى داراى قدرتى است كه مى تواند بيمارى را شفا دهد يا لااقل دردش را تسكين دهد.

ادامه دارد...🌱🌸

┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅

📚برگرفته از کتاب: پاسخ به پرسش هاى شما درباره كاربرد هيپنوتيزم در روان درمانی

🖋نويسنده: دکتر حسین الماسیان
(پدر علم هیپنوتیزم ایران)

🌼ازاینکه با اشتراک گذاشتن لینک کانال باعث افزایش آگاهی می شوید از شما سپاسگزاریم.🙏
‌
لینک کانال👇👇👇

🆔 @HypnotismAlmasyani


🌐آدرس سايت👇👇👇

🌐http://yaranshid.ir


📲 آدرس پیج اینستاگرام👇👇👇

🌐https://www.instagram.com/hossein.almassyan/

🌸
🍂🍂
🍃🍃🍃
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

✨به نام یگانه هستی بخش✨

🔹"تفسير داستان سلطان و كنيزک"

🌱🌸دلا بسوز كه سوز تو كارها كند
نياز نيم شبی دفع صد بلا بكند
طبيب عشق مسيحا دم است و مشفق، لیک
چو درد در تو نبيند كه را دوا بكند
عتاب يار پريچهره عاشقانه بكش
كه یک كرشمه تلافى صد بلا بكند
ز بخت خفته ملولم بود كه بيدارى
به وقت فاتحه صبحم يكى دعا بكند
ز ملک تا ملكوتش حجاب برگيرد
هر آنكه خدمت جام جهان نما بكند
بسوخت حافظ و بويى به زلف يار نبرد
مگر دلالت اين دولتش صبا بكند🌱🌸

🌱🌸در ميان گريه خوابش در ربود
ديد در خواب او كه پيرى رو نمود

پادشاه در حين دعا و ثنا در خوابى فرو رفت، خوابى كه نشانه دريافت الهام و اشراق بود و در رويا به او بشارت دادند كه پيرى به ملاقاتش خواهد آمد. خواب را انواعى است، يكى استراحت تن و سيستم اعصاب است و فراغت از محركهاى برونى كه عنوان تن به ضمير ناخودآگاه سپرده مى شود. و روياهاى پريشان برانگيخته از نياز نفس و مشكلات روزمره در اين گونه خواب تجلى مى كند. دوم خوابى است از سر نياز روح و آسايش تن سبب آن نباشد. آن هنگام كه مشكلى عظيم روياروى مى شود و انديشه از حل آن ناتوان گردد، سستی و رخوتى عظيم تن را فرا گيرد و خودآگاهى كاذب شخص مستهلک مى‌شود و ضمير آماده دريافت گردد.🌱🌸

🌱🌸مولانا مى فرمايد:
بس عجب در خواب روشن ميشود
دل درون خواب روزن ميشود

چه عجايب، چه شگفتيها و چه مشكلها كه در اين خواب بر انسانها روشن شده است و دل انسان است كه در خواب شبيه روزنى مى شود و به سوى هستی همانند تلسكوپى مى شود كه از پشت آن هستی را مى توان رويت كرد و ارتباط با هستی برقرار نمود.🌱🌸

🌱🌸نوع سوم خواب مردان خداست كه در شعر زير از آن سخن گفته مى شود:

نوع ديگر خواب مردان خداست
كه ز خفت مردمان يكسر جداست
خواب و بيدارى اينان چون يكى است
زين چنين مردان به گيتی اندكى است
چونكه بيدارند در خواب خوشند
خفته گر باشند هوش خامشند🌱🌸

🌱🌸خواب و بيدارى مردان خدا يكى است، مولانا در داستان بايزيد بسطامى مى‌فرمايد:

آنكه بيدار است و بيند خواب خوش
عارف است او خاک او در ديده كش

يعنی مردان الهى خواب و بيداريشان يكى است. هشيارى ماورايى در وجود مردان الهى با رفتن به خواب زايل نمى شود، آن هشيارى كاذب و متعين در وجود ماست كه آنگاه كه به استراحت تن فرو مى رويم از محيط اطراف خويش و حتی از هستی خويش به كلى غافل مى شويم اما مردان خدا در بيدارى در رويا هستند و در رويا در بيدارى هستند.🌱🌸

🌱🌸گفت اى شه مژده حاجاتت رواست
گر غريبی آيدت فردا زماست
چونكه آيد او حكيم حاذق است
صادقش دان كاو امين و صادق است

به پادشاه مژده دادند كه جمله حاجاتش برآورده مى شود و آن پير و غريب كه پيش او خواهد آمد فرستاده و مرسل خداوند است. حكيمى حاذق و دانا است و هنگامى كه او آمد اعتماد كن و كنيز را به او بسپار چرا كه او امين و صادق است و در كار معالجه ماهر است.🌱🌸

🌱🌸پيرى در خواب بر سلطان ظاهر شد، پير به معنی راهنما، دليل، گشاينده مشكل و گشاينده راز است. چه بسيار رازها و مشكلها حتی مشكلهاى علمى كه در خواب و رويا بر دانشمندان، هنرمندان و عرفا كشف شده است. پس خواب در حقيقت روزنى است به عالم فراسوى. اگر خواب از گونه خواب انسانهاى خدا، انسانهاى شناسا و انسانهاى معرفت يافته باشد، آنها همه چيزشان با انسانهاى معمولى تفاوت دارد. هم بيدارى و هم خواب و هم خوراک و هم احساسشان، هم قدرت تن و هم قدرت روحشان. زمانى كه حضرت على (ع) در جنگ خيبر توانست در قلعه خيبر را بكند از او سوال كردند كه چگونه توانستيد درى با اين عظمت و سنگينی را بكنيد؟ فرمود: من در خيبر را به قوت و قدرت جسمانى نكندم.🌱🌸

┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅

📚برگرفته از کتاب: تفسير داستان سلطان و كنيزک (مثنوى معنوى)

🖋تألیف: دکتر حسین الماسیان
(پدر علم هیپنوتیزم ایران)

🖋مقدمه: پروفسور سيد حسن امين

🌼ازاینکه با اشتراک گذاشتن لینک کانال باعث افزایش آگاهی می شوید از شما سپاسگزاریم.🙏
‌
لینک کانال👇👇👇

🆔 @HypnotismAlmasyani


🌐آدرس سايت👇👇👇

🌐http://yaranshid.ir


📲 آدرس پیج اینستاگرام👇👇👇

🌐https://www.instagram.com/hossein.almassyan/

🌸
🍂🍂
🍃🍃🍃
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

✨به نام یگانه هستی بخش✨

🔹"هيپنوتيزم و روانشناسی از نظر تئورى و عملى"

🌱🌸...ادامه مطلب

موضوعى كه اينک درباره آن با شما سخن ميگويم تحت عنوان يوگا ناميده ميشود آزمايشی كه با استفاده از تعليمات يوگا در حضور شما اجرا ميگردد با هيپنوتيزم و خود هيپنوتيزم كاملاً جدا و متفاوت است، انجام اين قبيل اعمال راههاى مختلفى دارد كه يوگا يكى از معروفترين و دقيقترين آنهاست، لذا خيلى خلاصه مكتب يوگا را برايتان شرح ميدهم. كلمه "يوگا" از سانسكريت و از ريشه مشابه هند و اروپايى آن گرفته شده و معادل انگليسى آن "يوک" است كه ميتوان آنرا به معنی اتحاد يا تعيين هويت ترجمه كرد. اين تركيب و اتحاد بين روح فرد با روح كلى جهان صورت ميگيرد.🌱🌸

🌱🌸"يوک" در اصطلاح به قيدى گفته ميشود كه دو گاو نر را بهم متصل ميكند و در زبان فارسی آنرا يوغ ناميده‌اند و "يوگى" يا مرتاض كسى است كه خود را تحت ضابطه و دسيپلين خاصی مقيد كرده باشد، يوگى (پيرو مكتب يوگا) معتقد است كه يک روح كلى جهانى وجود دارد و هر كس تحت شرايطى ميتواند با آن برخورد كرده و در لحظاتى از هشيارى مرحله عالى با آن روح كلى ارتباط حاصل كند. بوسيله اجراى تمرينات جسمانى "هاتايوگا" و كنترل فكر "راجايوگا" ميتوان به مرحله اى از هشيارى صعود كرد كه آنرا سامادهى نامند و مرحله اتحاد با هشيارى جهانى است.🌱🌸

🌱🌸از لحاظ تاريخى سابقه پيدايش مكتب يوگا به دو هزار سال قبل از ميلاد ميرسد، اولين نوشته ها درباره مكتب يوگا و تعليمات آن بوسيله پاتانجالى هندى احتمالاً در قرن سوم ميلادى نگاشته شده است. تعليمات يوگا چنين است كه هر كس ميتواند براى رسيدن به چنين تجاربى كوشش كند هرچند راههاى زيادى براى رسيدن به اين حالت وجود دارد. پيروان مكتب يوگا طى هزاران سال پيش مناطق حياتى بدن انسان را كشف كرده اند و اين كشف بواسطه كاربرد دانش درون بينی بزرگان اين مكتب حاصل شده است.🌱🌸

🌱🌸نحوه استفاده و بهره گيرى از مناطق حياتى بدن انسان از تمدنى به تمدن ديگر در تغيير بوده چنانكه در مكتب يوگا اين مراكز را كه تعداد آنها هفت و در امتداد ستون فقرات قرار دارند با تمرين و رياضت از حالت كمون خارج ساخته به فعاليت وا ميدارند و معتقدند كه از طريق رها ساختن انرژى حياتى موجود در انتهاى ستون مهره‌ها كه در پى متصل به استخوان مثلثی دنبالچه است ميتوان مراكز هفتگانه حياتى بدن را بتدريج از اولين مراكز واقع در انتهاى ستون فقرات بيدار ساخت و اين فعاليت در نتيجه حركت انرژى كندالينی است كه با ورود در هر مركز آنرا فعال ميسازد و به هر يک از مراكز هفتگانه كه وارد شود دريچه‌اى از قدرت هاى روحى و فوق حسی را بر انسان مى گشايد. مرتاضی كه در هنگام زمستان در كوههاى پر برف هيماليا بدون تكه‌ای لباس ساعتها غرق در تفكر مى ماند بى آنكه سرما را احساس كند انرژى كندالينی را تا مركز چهارم سوق داده است.🌱🌸

🌱🌸كشف اين مراكز و نحوه تمركز قواى ذهنی براى بيدار كردن انرژى كندالينی از جانب يوگى‌ها موجب شد كه ملل ديگر مانند چين و ژاپن از بعضی تكنيک‌هاى يوگا به منظور ساختن تن استفاده كنند. مبدا پيدايش ورزش هاى رزمى از قبيل جودو، كاراته، كونگ فو را كه توسط حكماى بزرگ چين و ژاپن طرح ريزى شده اند متاثر از مكتب يوگا ميدانند كما اينكه نقاط هفتگانه در يوگا و نقاط مرگ در كيوشو "جودو" يكسان هستند لذا كاربرد حركات جسمى يوگا كه شمارش آنها از هزاران بيشتر است فرد را بر تن مسلط ميسازد و روشهاى تمركز قواى ذهنی موجب تسلط انسان بر فكر ميشود و اين دو با هم انسانى ميسازد خارق العاده.🌱🌸

🌱🌸سكون فعاليت هاى مغز كه شخص را بسوى درک كامل طبيعت باطنی و شخصيت عالى خود رهبرى ميكند يوگا ناميده ميشود در بهاگواد گيتا چنين آمده است: "يوگى کسی است كه وجود خود را فتح كند، كسی كه آرامش درونى او را سرما و گرما، اندوه و شادى، احترام و توهين، نتواند بر هم زند، كسی كه هستی اش بر شخصيت عالى استوار است، كسی كه قدرتهاى باطنی‌اش با دانش و معرفت خارج از جهان مادى سيراب شده، احساس بزرگ او به خاک و طلا يكسان نظر ميكند. بنابر اين يوگا یک سيستم روحى است، یک روش، یک راه و یک طريق است. يوگا مذهب نيست اما با اين وجود یک سيستم تمركز فكر و تمرينات روحى براى مذاهب است.🌱🌸

┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅

📚برگرفته از کتاب: هيپنوتيزم و روانشناسی از نظر تئورى و عملى

🖋تأليف: دکتر حسین الماسیان
(پدر علم هیپنوتیزم ایران)

🌼ازاینکه با اشتراک گذاشتن لینک کانال باعث افزایش آگاهی می شوید از شما سپاسگزاریم.🙏
‌
لینک کانال👇👇👇

🆔 @HypnotismAlmasyani


🌐آدرس سايت👇👇👇

🌐http://yaranshid.ir


📲 آدرس پیج اینستاگرام👇👇👇

🌐https://www.instagram.com/hossein.almassyan/

🌸
🍂🍂
🍃🍃🍃
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

✨به نام یگانه هستی بخش✨

🔹"رنگ های کوکبی"

🌱🌸...ادامه مطلب

گروه آبی : این گروه از رنگهای کوکبی جالب، اشکال و درجات مختلف احساسات مذهبی Religious emotion ، جنبه روحانی Spirituality و نظایر آنها را به نمایش در می‌آورد. عالیترین صور احساسات و اندیشه مذهبی و روحانی با رنگ زیبای روشن و شفافی از بنفش نمودار میشود. در حالی که جنبه های خشن تر احساس و فکر مذهب، رنگهای تیره تر و پر رنگتری را ظاهر میسازند تا جایی که رنگش نیلی شده و گاهی آنقدر تاریک میگردد که به سختی میتوان آن را از رنگ سیاه با مایه هایی از آبی تمیز داد. همانطور که انتظارش میرود، این رنگ معرف اشکال خیلی خرافی مذهب است، که البته به سختی میتوان نام مذهب را به آن اطلاق کرد. به یاد داشته باشیم که در دین نیز صورتهای عالی و پست وجود دارد، در این باغ همانطور که کمیاب ترین گلها میرویند، بی ارزش ترین علفهای هرزه نیز سبز میشوند.🌱🌸

🌱🌸احساسات عالی و حقیقی روحانی با رنگ آبی درخشان آشکار میشود، رنگی شبیه آبی آسمان در یک عصر خنک پائیزی و درست پیش از فرو رفتن آفتاب. حتی وقتی که به چنین رنگی در طبیعت نظر می اندازیم تحت تأثیر احساسی قرار میگیریم که میخواهد ما را به بالا ببرد و این الهام Intuition آنچنان حقیقی است که گویی در حضور پدیده های عالیتری قرار داریم. خلاقیت Morality ، در درجات بالای آن، توسط یک سری رنگهای آبی زیبا که همیشه مایه‌ای الهام بخش دارند نمودار میشود. آن احساس مذهبی که از ترس ناشی شده باشد در رنگ خاکستری که به آبی میزند متجسم میگردد. رنگ ارغوانی نشان دهنده عشق به جنبه‌های صوری و تشریفاتی مذهبی به خصوص نمایشهای باشکوه و سنگین تشکیلات مذهبی است. طبیعی است که رنگ ارغوانی در روزگاران گذشته به عنوان رنگی شاهانه انتخاب شده بود.🌱🌸

🌱🌸گروه قهوه اى : گروه قهوه‌ای رنگهای اختری نماینده آرزوی به دست آوردن و اندوختن است. از رنگ قهوه یی روشن گرفته که در حالت اکتساب از راه کار و کوشش پیدا میشود تا رنگ قهوه‌ای تیره دنائت، طمع و آز. چنانکه میتوان به درستی حدس زد، در این گروه نیز رنگهای بسیاری وجود دارد.
گروه خاکستری : گروه رنگهای خاکستری نمایانگر بخش منفی تفکر و احساس هستند. خاکستری؛ معرف ترس، افسردگی، فقدان شجاعت، منفی بودن و نظایر آنها است. این گروه از رنگها، خوشایند و مسرت بخش نیستند.
سیاه : سیاه؛ در رنگهای کوکبی، قرین بغض و عداوت، بدخواهی و کینه توزی، انتقام جویی و طمع و شرور است. رنگ روشن در موارد تخفیف احساسات مذکور پدید می آید. این رنگ در مورد تنفر و نیز در حالت دلتنگی، افسردگی، بدبینی و جز آنها ظاهر میشود.🌱🌸

🌱🌸سفید : رنگ سفید؛ چنانکه دیدیم، رنگ کوکبی «روح محض» است و حضور آن در رنگهای دیگر، به روشنتر شدن آنها می انجامد. در حقیقت، بالاترین درجه ی «وجود» که بیشتر نهان آگاهان پیشرفته به آن آشنایی دارند برای بالاترین استادان و بزرگان در «نوری سپید و عظیم» متظاهر میگردد. این نور بر فراز هر نوری که با دیده ی انسان (چه در سطح جسمانی و چه در سطح اختری) قابل مشاهده باشد، جای میگیرد، چرا که به سطحی بالاتر از هر دو تعلق دارد و آن، نور سفید مطلق است، نه نسبی. حضور رنگ سفید در میان رنگهای هاله ی انسانی، حاکی ان وصول به درجات بالای روحانی است و در حالی که در تمام هاله نفوذ کند و سرایت داشته باشد، یکی از نشانه های «استاد کامل» Master (یا «مرشد» یا «پیر» یا «قطب») بودن و وصول به مرحله ی «استادی» Adeptship (یا «ولایت») است.🌱🌸

┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅

📚برگرفته از کتاب: هاله انسانى

🖋تاليف: سوامى پانچاداسی

🖋ترجمه: مسعود جلالى مقدم

🖋مقدمه: دكتر حسين الماسيان (پدر علم هيپنوتيزم ايران)

🌼ازاینکه با اشتراک گذاشتن لینک کانال باعث افزایش آگاهی می شوید از شما سپاسگزاریم.🙏
‌
لینک کانال👇👇👇

🆔 @HypnotismAlmasyani


🌐آدرس سايت👇👇👇

🌐http://yaranshid.ir


📲 آدرس پیج اینستاگرام👇👇👇

🌐https://www.instagram.com/hossein.almassyan/

🌸
🍂🍂
🍃🍃🍃
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

✨به نام یگانه هستی بخش✨

🔹"رنگ های کوکبی"

🌱🌸...ادامه مطلب

فضیلت عقلانی خالص و عشق به چنین چیزی توسط رنگ زرد روشن زیبا یا زرد طلایی، تجلی می یابد. معلمین بزرگ، اغلب این رنگ را چنان به وضوح از خود نمایانگر میکنند که شاگردانش تصور «حلقه اى نورانی» Holo را در اطراف سر آنها می نمایند. آموزگارانی که واجد روحانیت Spiritulity عظیمی هستند، حامل این «اکلیل نوری» Nimbus به رنگ زرد طلایی (با ته رنگی از آبی در مرز آن) میباشند که کاملاً مشهود است. نقاشی هایی که از معلمین روحی بزرگ بشریت ترسیم شده، معمولاً این تشعشع را که با «حلقه ی نورانی» مجسم میشود، دارا هستند و این امر دلالت بر درک آن، توسط هنرمندان بزرگ دارد.🌱🌸

🌱🌸اثر برجسته ی «هوفمن» از «مسیح در باغ گتسمانی» این اکلیل نوری را چنان دقیق و با جزئیات درست آن تصویر میکند که نهان آگاهان به ناچار پذیرفته اند که این هنرمند، خود باید عملاً شاهد صحنه ی مشابهی از انوار کوکبی باشد. تصویر بردا نیز این پرتو را به نمایش در میآورد. رنگ زرد طلایی که از فرد عالی برمیخیزد، تقریباً کمیاب است، ولی رنگ زرد لیمویی یا کم رنگتر از آن، نشان دهنده ی قوای عقلانی در اکثریت افراد میباشد. هنگامی که یک نهان آگاه، توانایی بینایی کوکبی خود را بکار میگیرد، در گروه بزرگی از آدمیان، اینجا و آنجا و به طور پراکنده، رنگ روشن طلایی را که از عقل حقیقی برمیخیزد مشاهده میکند، همانند شعله های شمع پراکنده‌ای که در میان تعداد کثیری کبریتهای مشتعل کم فروغ قرار داشته باشد.🌱🌸

🌱🌸گروه سبز : این گروه از رنگها وضع به خصوصی دارند، چون حاصل ترکیبات مختلف رنگهای زرد و آبی هستند، و با رنگهای سیاه یا سفید، کمرنگ یا پر رنگ میشوند. حتی نهان آگاهان متبحر از ارزیابی اینکه برخی رنگهای سبز از رنگ آبی روحانی و رنگ زرد عقلانی برخاسته است عاجزند. این نکته، از غامضترین مسائل در رنگهای اختری است و به جز پیشرفته ترین نهان آگاهان، هیچ کس قادر نیست «چرایی» چنین وضعی را تشریح کند. برای کسانی که مشتاق تحلیل این نمونه هستند، اشاره ی گذرایی میکنم تا ایشان را در فهم مطلب یاری رسانده باشم. کلید حل معما این است که رنگ سبز در مرکز طیف کوکبی قرار دارد و تعادلی بین دو نهایت است، و همچنین از این هر دو نهایت تأثیر میپذیرد.🌱🌸

🌱🌸رنگ سبز آرام بخصوصی هست که دلالت بر عشق به طبیعت، گردش در روستاها و خارج شهر و نظایر آنها دارد و با مختصر ته رنگ متفاوتی، نشان دهنده ی عشق به مناظر خانه ها و غیره میباشد. رنگ سبز روشنتر و زیباتر، معرف آن چیزهایی است که همدردی، نوع دوستی، دستگیری از دیگران و غیره نام دارد. رنگ سبز دیگری در این گروه، تساهل عقلی شخص در مقابل نظرات دیگران را بازگو میکند. اگر این رنگ تیره شود، نشانگر زیرکی، دیپلماسی و قدرت بکارگیری طبیعت انسانی است و اگر یک درجه نیز پایین تر رود، به سوی عدم صداقت، زرنگی و عدم حقیقت میل پیدا میکند. یک رنگ سبز زشت هم هست که به خاکستری و آبی میزند و بر دغلکاری، و نیرنگبازی دلالت دارد و با کمال تأسف باید بگویم که این رنگ، در بیشتر هاله ها متداول و عادی است. سرانجام یک رنگ سبز تیره و تاریک و خیلی زشت وجود دارد که حسادت و احساسهای منتسب به آن یا بدخواهی رشک آمیز و نظایر آنها را نمایان میکند.

ادامه دارد...🌱🌸

┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅

📚برگرفته از کتاب: هاله انسانى

🖋تاليف: سوامى پانچاداسی

🖋ترجمه: مسعود جلالى مقدم

🖋مقدمه: دكتر حسين الماسيان (پدر علم هيپنوتيزم ايران)

🌼ازاینکه با اشتراک گذاشتن لینک کانال باعث افزایش آگاهی می شوید از شما سپاسگزاریم.🙏
‌
لینک کانال👇👇👇

🆔 @HypnotismAlmasyani


🌐آدرس سايت👇👇👇

🌐http://yaranshid.ir


📲 آدرس پیج اینستاگرام👇👇👇

🌐https://www.instagram.com/hossein.almassyan/

🌸
🍂🍂
🍃🍃🍃
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

✨به نام یگانه هستی بخش✨

🔹"رنگ های کوکبی"

🌱🌸...ادامه مطلب

با به خاطر داشتن اهمیت سه رنگ اصلی، به بیان امتزاجات رنگها، ته رنگها، پر رنگها و کم رنگهای این سه گونه میپردازیم.

گروه قرمز : در این گروه از رنگهای کوکبی که در هاله‌ی انسانی مشاهده میشوند، آشکارتر از همه، رنگ قرمز روشن است، رنگی که کاملاً مشابه رنگ خون تازه و پراکسیژنی است که از قلب خارج میگردد و در سرخرگها جریان می یابد. این رنگ در هاله، معرف تندرستی، نیروی زندگی، زورمندی، مردی و ... در حالت خلوص و عدم آلایش آنهاست. هاله ی یک کودک قوی و سالم این رنگ را به طور آشکار و نیرومند در خود دارد.🌱🌸

🌱🌸انگیزه های طبیعی پاک و قوی مانند دوستی، عشق به همراهی و همگامی، عشق به فعالیت بدنی، ورزشهای تمیز و سالم و به جز آنها، با رنگ قرمز روشن و تمیز نمودار میشوند. وقتی که این احساسات با خودخواهی، انگیزه‌های نادرست و همانند این کژی ها لکه دار و آلوده شود، رنگ هاله کثیف تر و تاریکتر میگردد. عشق به ورزشهایی که تمیز محسوب نمیشوند یا عشق به بازیهای خود پسندانه و نداشتن همراهی و نزدیکی با دیگران، رنگ قرمز ناخوشایند و تیره یی پدید می آورد.🌱🌸

🌱🌸صورتی از قرمز که خیلی نزدیک به رنگ لاکی است، رنگ کوکبی «عشق» میباشد، ولی ته رنگ یا پررنگ آن برحسب ماهیت این احساس عاطفی فرق میکند. مرتبه ی بالای عشق، که خواهان خیر برای محبوب است و نه آنکه شخص در جستجوی رضایت خاطر خود باشد، در رنگ گلی تجلی می یابد و این، یکی از رنگهای بسیار دلکش در میان ته رنگهای اختری است. اگر مرتبه ی عشق پایین بیاید، رنگ لاکی تیره‌تر و تارتر میشود تا زمانی که به مرحله ی هیجان ناخالص، حسی و پست خود برسد رنگ جگری تند و نفرت آوری را نمودار میکند. درست مثل رنگ خونی که با خاک کثیف مخلوط شده باشد.🌱🌸

🌱🌸یک گروه بخصوص از رنگهای سرخ، صور گوناگون خشم را ظاهر میکنند و این صور از رنگ مخملی که مشخص کننده ی «عصبانیت برحق» است تا رنگ قرمز تند و زشتی که در مواقع خشم شدید و عنان گسیخته مشاهده میشود را شامل است. رنگ قرمز خشم، در برق ها یا زبانه های سرکش نمایش می یابد و اگر با تنفری بدخواهانه همراه باشد، در زمینه یی سیاه نمودار میشود، ولی در صورتی که از رشک و حسد ناشی شود در زمینه سبز تیره و کثیف پدیدار می‌آید. رنگ حرص و آز، تلفیق خیلی ناخوشایندی از قرمز تیره و پررنگ با سبز کثیف و زشت است.🌱🌸

🌱🌸اگر آدمیان میتوانستند آن رنگهای کوکبی خود را که همراه این حالات ذهنی است ببینند، چه بسا که این منظره، آنان را چنان منزجر میکرد که به فکر چاره برای چنین وضعیتی می افتادند. به هر تقدیر، برای نهان آگاهی که هاله‌ی انسانی اشخاص را در این حالت مشاهده میکند، رنگهای آن فوق العاده منزجر کننده و کریه است و او در حیرت میماند که چرا آن رنگها، شخصی را که مبداء شان هستند بیمار و ناخوش نمیکنند و اگر بخواهیم حقیقت را بگوئیم، این کار را میکنند.🌱🌸

🌱🌸گروه زرد : در این گروه از رنگهای اختری که در هاله ی انسانی دیده میشوند، مثل گروه قرمز، صورتهای گوناگونی وجود دارد. رنگ زرد که معرف خرد انسانی است، درجات مختلفی از ته رنگ گرفته تا پررنگ و رنگهای گوناگون روشن را دارد. یک رنگ جالب در این گروه، رنگ نارنجی است که جنبه های گوناگون «غرور به عقل خود»، جاه طلبی فکری و عشق به تسلط ذهنی را نمودار میسازد. هرچه میزان رنگ قرمز بیشتر باشد، ارتباط با طبیعت حیوانی یا جسمانی بیشتر است. عشق به سلطه بر دیگران و مغرور شدن از آن مایه‌ی قرمز زیادی دارد، ولی در حالت تسلط فکری، رنگ قرمز کمتری در ترکیب مشاهده میشود.

ادامه دارد...🌱🌸

┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅

📚برگرفته از کتاب: هاله انسانى

🖋تاليف: سوامى پانچاداسی

🖋ترجمه: مسعود جلالى مقدم

🖋مقدمه: دكتر حسين الماسيان (پدر علم هيپنوتيزم ايران)

🌼ازاینکه با اشتراک گذاشتن لینک کانال باعث افزایش آگاهی می شوید از شما سپاسگزاریم.🙏
‌
لینک کانال👇👇👇

🆔 @HypnotismAlmasyani


🌐آدرس سايت👇👇👇

🌐http://yaranshid.ir


📲 آدرس پیج اینستاگرام👇👇👇

🌐https://www.instagram.com/hossein.almassyan/

🌸
🍂🍂
🍃🍃🍃
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

✨به نام یگانه هستی بخش✨

🔹"رنگ های کوکبی"

🌱🌸...ادامه مطلب

کلید رنگهای کوکبی:

قرمز: رنگ قرمز نمایانگر جنبه ی جسمی فعالیت ذهنی میباشد. مقصود این است که این رنگ، همراه با آن فعالیتهای ذهن که به حیات جسمی شخص وابسته است، ظاهر میشود. بروز آن به واسطه ی سرزندگی و در مورد ته رنگ، کم رنگ یا تیره بودنش، به واسطه هیجانات Passions، خشم و تمناهای جسمی مى باشد.🌱🌸

🌱🌸آبی: آبی معرف جنبه ی مذهبی یا روحی Spiritual ذهن است. به این ترتیب، رنگ آبی به آن قسمت از فعالیتهای ذهنی که به آرمانهای ideals عالی، نوع پرستی altruism ، ایثار devotion ، تکریم reverence و حرمت گذاری veneration و جز آنها مربوط میشود تعلق دارد. این رنگ نیز، ته رنگ، کم رنگ یا پررنگ خود را دارد که به صور گوناگون احساس مذهبی و عاطفی یا درجه ی آنها مرتبط هستند و تشریح آن را خواهیم آورد.🌱🌸

🌱🌸زرد: رنگ زرد جنبه ی عقلانی ذهنی را به نمایش میگذارد. به عبارت دیگر، این رنگ، به آن قسمت از فعالیتهای ذهن تعلق دارد که به تعقل reasoning ، تحليل analysis ، داوری، استنتاجات منطقی Logical process ، قیاس induction ، استقراء deduction ، تأليف synthesis ، و نظایر آنها میپردازد. آن نیز ته رنگ، کم رنگ یا پررنگ خود را دارد که اشکال مختلف فعالیت عقلانی و بلندی و پستی آنها را جلوه گر می سازند.🌱🌸

🌱🌸سفید: سفید در جنب آن چیزی قرار میگیرد که نهان آگاهان «روح محض» Pure Spirit می نامندش، و آن به کلی جدا از مفهوم «جنبه ی روحانی» Spirituality است که در مذاهب مطرح میشود. این روح، ذات «همه» است، «روح محض» قطب مثبت وجود Being است.🌱🌸

🌱🌸سیاه: رنگ سیاه معرف قطب منفی هستی Being یا نفی کامل روح محض است و از هر لحاظ در مقابل آن قرار میگیرد.🌱🌸

🌱🌸اختلاط سه رنگ اصلی و همچنین مداخله ی رنگهای سفید و سیاه، ترکیبات مختلف رنگهای اختری را میسازند. این ترکیبات نتیجه ی فعالیتهای ذهنی یا عاطفی هستند که بازتاب می یابند و حکم کلیدی برای فردیت شخص را دارند. مخلوط و آمیزه های رنگهای اختری را نمیتوان به شمارش آورد، ترکیب این رنگها صور بی نهایت گوناگونی را میسازند. در این آمیزش نه تنها اختلاط رنگهای مختلف و الحاق رنگهای سیاه و سفید به آنها وجود دارد، بلکه گاهی این ترکیب، توسط رنگی دیگر، رگه دار، مخلوط یا نقطه نقطه میشود و یا ابری از رنگهای دیگر در آن پدید میآید. چه بسا دیده شده که جریان دو رنگ متعارض با یکدیگر به کشاکش برمیخیزند تا سرانجام ترکیب کردند. به غیر از آن، در مواردی مشاهده شده که رنگی، رنگ دیگر را خنثی کرده است.🌱🌸

🌱🌸در برخی حالات، ابرهای سیاه، رنگهای روشن زیرین را تیره و تار میکنند و سپس درخشش این رنگها را از بین برده و آنها را تاریک مینمایند، درست مانند آنچه که اغلب در یک حریق بزرگ مشاهده میشود. جز این مورد، گاهی هم بارقه های بزرگ زرد روشن یا قرمز روشن در سرتاسر هاله یافته میشوند و این نشان دهنده ی آشفتگی یا تعارض خرد Intellect و شور Passion است. پژوهنده ی متوسط که بینش کوکبی او توسعه نیافته، مایل است بداند که آیا رنگهای اختری در هاله ی انسانی ظاهر یک رنگین کمان تخم مرغی شکل را دارند یا به یک طیف یا همانندهای آن میمانند. ولی این اشتباهی بزرگ است. نخست اینکه رنگهای کوکبی ندرتاً در وضعیت ساکن هستند، چرا که همه ی کنشهای ذهنی و عاطفی نتیجه ی نوسان، تغییر و جنبشهای موزون هستند. پس آنگاه، هاله، نمایشی از تغییرات مداوم رنگ، شکل و دسته های رنگهاست - نمایش بزرگی از جابه جایی دگرگونی و امتزاج.🌱🌸

🌱🌸این تجلیات که همانند زبانه های آتش هستند، در مواقع هیجانات و احساسهای شدید یا در گردشها و چرخشهای نوسانی، خود را به ماورای هاله میرسانند. این مناظر جلب کننده هستند، ولی البته گهگاه ترس آفرین نیز میباشند. طبیعت در بخشش موهبت بینش کوکبی بسیار خردمند است که آن را تدریجاً و طی مراحلی که قابل درک نیستند به شخص عطا میکند. در «سطح کوکبی» بسیاری از مناظر ناخوشایند در کنار چشم اندازهای دلچسب قرار دارند.

ادامه دارد...🌱🌸

┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅

📚برگرفته از کتاب: هاله انسانى

🖋تاليف: سوامى پانچاداسی

🖋ترجمه: مسعود جلالى مقدم

🖋مقدمه: دكتر حسين الماسيان (پدر علم هيپنوتيزم ايران)

🌼ازاینکه با اشتراک گذاشتن لینک کانال باعث افزایش آگاهی می شوید از شما سپاسگزاریم.🙏
‌
لینک کانال👇👇👇

🆔 @HypnotismAlmasyani


🌐آدرس سايت👇👇👇

🌐http://yaranshid.ir


📲 آدرس پیج اینستاگرام👇👇👇

🌐https://www.instagram.com/hossein.almassyan/

🌸
🍂🍂
🍃🍃🍃
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

✨به نام یگانه هستی بخش✨

🔹"رنگ های کوکبی"

🌱🌸اصطلاح «کوکبی» Astral را که این همه توسط نهان آگاهان بکار رفته است، نمیتوان به راحتی توصیف یا تشریح کرد و برای درک درست و کامل آن، طی یک دوره مطالعه‌ی منظم در دانش های نهانی لازم است.
در بررسی حاضر، همین قدر کافیست که بگوییم بر فراز حواس جسمی عادی،سطح لطيف تری وجود دارد که آن را «سطح کوکبی» می نامند. هر موجود انسانی این قوه‌ی درونی و فطری را دارد که اشیائی را که در سطح کوکبی یا اختری قرار دارند دریابد و این جز با بسط و گسترش نیروهای حواس عادی میسر نیست.لیکن در مرحله کنونی از پیشرفت بشریت، این حواس کوکبی در اکثریت مردمان خفته است و تنها در گوشه و کناری می توان افرادی را یافت که توانایی حس سطح اختری را دارند و البته باید دانست که تمام نژاد بشری،اگر تکامل بایسته را بیابد می‌تواند این حس را داشته باشد.🌱🌸

🌱🌸رنگهای هاله‌ی انسانی که به آنها اشاره رفت و گفته شد که از حالات ذهنی و عاطفی شخص برمی آیند،به پدیده هایی که در سطح کوکبی هستند تعلق دارند و نام «رنگهای کوکبی» به آنها اطلاق میشود.از آنجایی که این رنگها به سطح کوکبی تعلق دارند نه به سطح جسمی معمولی،تنها به حواسی که در سطح اختری عمل کنند در می آیند و برای دیده ی عادی که در سطح جسمی قرار دارد قابل رؤیت نیستند. اما برای کسانی که دیده ی اختریشان توسعه یافته و به گفته ی دیگر روشن بین هستند،این رنگها همانقدر واقعی هستند که رنگهای معمولی واقعی میباشند و پدیدارهای آن توسط دانشمندان علوم نهانی به همان دقتی ضبط شده که رنگهای جسمی توسط دانشهای فیزیکی مورد بررسی قرار گرفته است.این واقعیت که حواس جسمی معمولی آنها را درنمی یابند، از واقعی بودنشان نمی‌کاهد. در این مورد باید به خاطر داشت که رنگ های جسمانی هم برای شخص نابینا وجود ندارند و به همین ترتیب، رنگهای معمولی برای افراد «کور رنگ» واقعیت ندارند.شخص عادی که در سطح جسمانی قرار دارد نسبت به رنگهای کوکبی «کور رنگ» است.کل مطلب همین است، والسلام.🌱🌸

🌱🌸در سطح اختری، هر سایه‌اى از حالت ذهنی یا عاطفی با یک رنگ کوکبی مترادف و قرین است و چون حالتی به آدمی دست می دهد،در این رنگها تجلی می یابد. آنگاه اگر شخص نهان آگاهی،کلید رنگها و انطباقات آنها را داشته باشد،چون این رنگها را با دیده ی کوکبی خود مشاهده کند، به راحتی میتواند حالات ذهنی یا عاطفی دیگری را بخواند، همانقدر آسان که شما این حروف چاپی را مطالعه می کنید. پیش از این که به ملاحظه ی فهرست رنگهای اختری بپردازیم،بد نیست بدانیم که تفاوت مختصری در مورد حالت پرانا - هاله، که پیشتر از آن سخن رفت وجود دارد.گفته شد که پرانا - هاله بیرنگ است، درست مانند آب یا مانند الماس،اما این امر، در حالت متوسط صادق است. اگر شخص از نیروی حیاتی زیادی برخوردار باشد، پرانا - هاله ی او رنگ صورتی پیدا میکند و این در واقع بازتابی از رنگ کوکبی قرمز است. در این باره هم اکنون توضیحات بیشتری خواهیم آورد.🌱🌸

🌱🌸رنگهای کوکبی، درست مانند رنگهایی که در سطح جسمی قرار دارند، از سه رنگ اصلی تشکیل شده اند :

۱) قرمز
۲) آبی
۳) زرد

از این سه رنگ اصلی است که رنگهای دیگر مشتق میشوند، بعد از رنگهای مقدماتی نیز رنگهای ثانوی میآیند که عبارتند از :

۱) سبز، که نتیجه ی ترکیب زرد و آبی است.
۲)نارنجی که نتیجه ی ترکیب زرد و قرمز میباشد.
۳) ارغوانی که از ترکیب قرمز و آبی حاصل میشود.

ترکیبات دیگری هم پس از این ممکن است که مثلا سبز و ارغوانی، رنگ زیتونی را میسازند، نارنجی و ارغوانی رنگ حنایی را تشکیل میدهند و سبز و نارنجی رنگ قهوه ای را درست میکنند.🌱🌸

🌱🌸سیاه، فقدان رنگ است و سفید، آمیزه ی هماهنگی از همه ی رنگها است و این امر ممکن است برای کسی که در این موضوع مطالعه یی ندارد عجیب بیاید. در اختلاط رنگها، اگر میزان برخی رنگهای ابتدایی کم و زیاد شود، ته رنگ به وجود می‌آید. حال اگر به این ته رنگ، سفید علاوه گردد، بازهم کم رنگتر میشود و اگر سیاه اضافه گردد، آن ته رنگ، تیره تر خواهد گشت. بهرحال، سیاه و سفید را رنگهای «خنثی» مینامند. اکنون باید به تشریح این رنگهای کوکبی بپردازیم که معرف وضعیت ذهنی و احساس شخص هستند. درک روشن از رنگهای اختری، اغلب کمک پیشرفت یا توسعه‌ی بینش کوکبی محسوب میشود.

ادامه دارد...🌱🌸

┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅

📚برگرفته از کتاب: هاله انسانى

🖋تاليف: سوامى پانچاداسی

🖋ترجمه: مسعود جلالى مقدم

🖋مقدمه: دكتر حسين الماسيان (پدر علم هيپنوتيزم ايران)

🌼ازاینکه با اشتراک گذاشتن لینک کانال باعث افزایش آگاهی می شوید از شما سپاسگزاریم.🙏
‌
لینک کانال👇👇👇

🆔 @HypnotismAlmasyani


🌐آدرس سايت👇👇👇

🌐http://yaranshid.ir


📲 آدرس پیج اینستاگرام👇👇👇

🌐https://www.instagram.com/hossein.almassyan/

🌸
🍂🍂
🍃🍃🍃
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

✨به نام یگانه هستی بخش✨

🔹"دل در قبض و بسط"

🌱🌸مولوى مى گويد:

از محبت خارها گل مى شود
از محبت سركه ها مل مى شود
از محبت نار نورى مى شود
از محبت ديو حورى مى شود

و در پايان مى فرمايد:

اين محبت هم نتيجه دانش است
كى گزافه بر چنين تختی نشست

محبت نتيجه دانش درونى است، صدور امواج از قلب است و در عشقهاى صورى امواج محبت از قلب به دو صورت منتشر ميشود، افراد عادى كه صرفاً محبت را بر اساس جلب توجه ديگران و سود بردن از اين توجه ابراز مى كنند،اين ابراز محبت عشق نيست نوعى معامله است،اگر سودآور باشد ادامه دارد در غير اين صورت به بى تفاوتى و گاه به حسد و كينه تبديل مى شود،آنانكه تصور مى كنند عاشق اند و براى رسيدن به هم كوشش مى كنند سرانجام پس از وصل به دنبال راه چاره براى فرار يكديگرند، از اين گروه اند.🌱🌸

🌱🌸گروه دوم عاشقان صادق اند كه از مراتب آگاهى بالايى برخوردارند و در عشق خود صرفاً خواست و مصلحت معشوق را در نظر دارند و محبت را وسيله اى براى پيشرفت و سعادت معشوق ميدانند و نثار مى كنند، اينان توقع پاداش و تشكر ندارند.

اگر دل نخواهد از بند خودخواهى و انحصار طلبی آزاد گردد،چه بايد كرد؟

وقتى سخن از خودخواهى و انحصار طلبى است جاى سخن عشق نيست، اينها از دو مقوله كاملاً متفاوت اند. عشق ايثار و گذشت،خودخواهى خودمحورى است بدين معنی كه فرد همه روابط را وسيله اقناع اميال خويش قرار دهد، در اين رابطه معشوقى وجود ندارد،همه وسيله اند براى رسيدن فرد به خواسته هايش، كسانى نيز هستند كه در عشق صادق اند اما تجربه و آگاهى كافى ندارند اما اين آمادگى را دارند كه تن به مشكلات دهند و دل به آتش هجر بسوزانند تا پخته گردند.🌱🌸

🌱🌸مولوى احوال اينگونه عاشقان را بخوبى وصف مى كند.

آن يكى آمد در يارى بزد
گفت يارش كيستی اى معتمد
گفت من:گفتا برو هنگام نيست
بر چنين خوانى مقام خام نيست
چون تويى تو هنوز از تو نرفت
سوختن بايد ترا در نار تخت
رفت آن مسكين و سالى در سفر
از فراق دوست سوزيد از شرر
پخته گشت آن سوخته پس باز گشت
باز گرد خانه انباز گشت
حلقه بر در زد به صد ترس و ادب
تا نجنبد بى ادب حرفى ز لب
بانگ زد يارش كه بر در كيست آن
گفت بر در هم توئى اى دلستان
گفت اينک چون منی،ايمن در آى
نيست گنجايى دو من در يک سراى🌱🌸

🌱🌸مولوى در اين داستان اشاره مى كند كه اشتياق رسيدن به معشوق آنگاه كه با هجر و محروميت از ديدار همراه شود نظمى نو در ارتعاشات وجود عاشق بر قرار مى كند بنحوى كه عاشق سايه معشوق ميشود و بندهاى خوديت از دست و پاى جانش باز ميگردد.در اين داستان مراتب رهايى از بند خوديت مطرح ميشود، عاشقى كه هنوز رگه هاى خودبینی در اوست در طلب ديدار يار دق الباب مى كند و معشوق سوال مى كند، كيست بر در؟ عاشق خام پاسخ ميدهد:من (شخصيتی جدا از معشوق و هويتی مستقل).

چگونه ميتوان دعوى عشق كرد و در عين حال جدا از معشوق بود، جدايى به دورى تن ها نيست، به انديشه و احساس است. بعد مكان بين عاشق و معشوق حائل نيست، پيوستگى روحى است.🌱🌸

🌱🌸غرض گر آشنائيهاى جان است
چه غم گر صد بيابان در ميان است

عاشق سوخته دل اما هجران نديده از درگاه معشوق رانده ميشود و سفر آغاز مى كند تا پخته شود.در طول يكسال سفر و سوختن از دورى يار سرانجام تجربه مى اندوزد و آگاه ميشود.آنگاه كه مجدداً براى ديدار يار باز ميگردد به اين نكته واقف است كه:

جمله معشوق است عاشق پرده يى
زنده معشوق است عاشق مرده يى "مولانا"🌱🌸

🌱🌸حيات عاشق صادق وابسته به معشوق است پس هر كجا عاشق هست معشوق هست و آنجا كه معشوق هست عاشق حضور دارد. در اين قصه هدف معشوق طرد عاشق نيست زيرا معشوق هم بدون عاشق هويت ندارد و اين دو لازم و ملزوم هستند، هدف بيدار كردن عاشق است بر كاستی هاى ادراكى او و ايجاد حركت آگاهى و رهايى از شخصيت كاذب.در حقيقت راز بزرگ رهيابى به معرفت،رهايى از خويشتن است.خواسته هاى بالا خواسته هاى معنوى و طالب وصول به حسن است،و آن خواسته اى كه در قبل گفته شد و از آن به غبار تن تعبير نموديم مادى است،اين غبار مادى بايد از سالک سلب شود و آن خواسته ها و طلب هاى معنوى بايد باشند تا سالک را آن خواسته ها و طلب ها به كمال مطلوب برسانند و تا آن خواسته ها نباشند او به مقصود نميرسد.

غبار راه طلب كيمياى بهره ورى است
غلام دولت آن خاک عنبرين بويم "حافظ"🌱🌸

┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅

📚برگرفته از کتاب: دل در قبض و بسط

🖋تألیف: دکتر حسین الماسیان
(پدر علم هیپنوتیزم ایران)

🖋مقدمه: پروفسور سيد حسن امين

🌼ازاینکه با اشتراک گذاشتن لینک کانال باعث افزایش آگاهی می شوید از شما سپاسگزاریم.🙏
‌
لینک کانال👇👇👇

🆔 @HypnotismAlmasyani


🌐آدرس سايت👇👇👇

🌐http://yaranshid.ir


📲 آدرس پیج اینستاگرام👇👇👇

🌐https://www.instagram.com/hossein.almassyan/

🌸
🍂🍂
🍃🍃🍃
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

✨به نام یگانه هستی بخش✨

🔹"شفا بخشی و روان درمانى"

🌱🌸...ادامه مطلب

بيمار بعدى نيز از ناحيه شكم ناراحت است كه او نيز به همين طريق تحت عمل جراحى قرار مى گيرد، او نيز مردى ميانسال است كه سالها از درد شكم رنج مى برد، با ويرجيليو حرفهايى ميزند كه یک كلمه‌اش را هم متوجه نمى شويم، حرفها كه تمام مى شود مرد خودش راه مى‌افتد و روى تخت دراز مى كشد، ويرجيليو دقيقاً مثل يک ربع پيش عمل مى كند، دو كف دستش را به هم مى چسباند و حالت جذبه اى به خود مى گيرد و ما هم چهارچشمى مرد، ميز و ويرجيليو را مى پائيم و به يادم مى افتد كه به همكار عكاسم سفارش كرده‌ام مژه هم نزند و او همچنان در قول خود پابرجاست، اين بار هم به لطف ويرجيليو اجازه گرفته‌ايم كه عكسبردارى كنيم. فرد فيليپينی از اينكه تصويرش را لخت در دوربين ثبت كنيم زياد سخت گيرى نمى‌کند.🌱🌸

🌱🌸ويرجيليو اين بار هم دستهايش را تا روى پيشانى بلندش بالا مى كشد، صداى خواندن اورادى را مى شنويم و او با انگشتان دست راستش شكم مرد فيليپينی را پاره مى كند، خون از شكمش به راه مى افتد اما او خونسرد و بدون اينكه درد چهره اش را در هم كشد به من خيره مى شود، ويرجيليو به سرعت دستش را داخل شكم بيمارش ميگرداند اما هيچ چيز بيرون نمى ريزد، ويرجيليو با چند تكه پنبه تميز خونهاى روى شكم بيمار را تميز مى كند و بعد در ميان حيرت ما غده اى را خارج مى كند و محل زخم را با نوک انگشتانش بخيه ميزند، شكم مرد بسادگى دوخته مى‌شود و وقتی از روى تخت بلند مى شود كه جاى خود را به بيمار بعدى بدهد، ويرجيليو در نهايت آرامش بدون اينكه به هيچ چيز نگاه كند از در اتاق خارج مى شود. كار ويرجيليو كه به آنجا مى رسد، حس مى كنم به چشمهايم هم نمى توانم اعتماد داشته باشم، ويرجيليو به شدت اعصابم را در هم كوبيده است، پيشانيم از دانه هاى درشت عرق پر شده است. صداى قلبم هم به روشنی شنيده مى شود درست مثل اينكه كسی با مشت به ديوار سينه ام بكوبد.🌱🌸

🌱🌸چند لحظه بعد ويرجيليو با كمک منشی اش مى گويد: باز هم در خدمت هستم، و من سعى مى كنم خونسرديم را حفظ كنم. بيمار سوم مردى است كه پاى چپش ورم دارد و از شدت درد مى نالد. ويرجيليو او را به روى صندلى چوبى مى نشاند و با كمى روغن نارگيل پايش را ماساژ ميدهد و در همين حال با دور و نزديک كردن دستهايش به پاى مرد بيمار وانمود ميكند كه دارد درد را از پايش بيرون ميكشد. بيمار لحظه به لحظه آرامتر مى شود. من فقط بصورت مرد نگاه مى كنم تا آثار دور شدن درد را از صورتش به دقت دنبال كنم، در همين حال منشی ويرجيليو به كمكم مى آيد كه كار تمام شده و مرد بيمار هم آرام آرام به راه مى افتد.🌱🌸

🌱🌸به آنجا كه ميرسم به همكارم مى گويم مثل اينكه ديگر كارى نداريم، حس مى كنم دلش مى خواهد بداند كه من در چه فكرى هستم، آيا همه آنچه را كه به چشم ديده ام قبول كرده ام؟ و يا ...
سرانجام به خاطر اينكه همسفرم دهها حلقه فيلم و خردوريزهاى كارش را جمع كند در اطاق ويرجيليو معطل مى شوم، بيرون را نگاه مى كنم، قطرات باران بى امان و تند به پشت دريچه اطاق ويرجيليو مى كوبد، بوى خاک داخل اطاق پخش شده است. حرفى براى گفتن ندارم، دستهاى ويرجيليو را در دستم مى فشارم و سرم را با احترام در برابر منشی اش خم مى كنم.🌱🌸

🌱🌸حالا ديگر مثل اينكه ويرجيليو حرفى براى گفتن ندارد، آرام مى شود و به من زل مى زند، به همين علت مى پرسم چگونه اعمالى را انجام مى دهيد؟ ويرجيليو گويا در انتظار چنين سوالى است چون بلافاصله به حرف مى آيد، كه: من در كنار جراحى هاى معمولى امراض ديگرى چون صرع، ميگرن، ناراحتيهاى عصبی، بيمارى گوارشی كه ريشه عصبی دارند و بعضی از انواع سرطان ... را شفا مى دهم كه البته شفا دادن بيمارانم با خواندن اوراد بخصوص و نيز به كمک "مانيه تيزم" و لمس كردن قسمت هاى مختلف بدن آنها امكان پذير است. اين را هم بگويم كه در فيليپين به ويرجيليو و افرادى كه چون او بيماران را معالجه مى كنند "فيت هيلر" یعنی شفادهنده لقب داده اند.🌱🌸

┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅

📚برگرفته از کتاب: پاسخ به پرسش هاى شما درباره كاربرد هيپنوتيزم در روان درمانی

🖋نويسنده: دکتر حسین الماسیان
(پدر علم هیپنوتیزم ایران)

🌼ازاینکه با اشتراک گذاشتن لینک کانال باعث افزایش آگاهی می شوید از شما سپاسگزاریم.🙏
‌
لینک کانال👇👇👇

🆔 @HypnotismAlmasyani


🌐آدرس سايت👇👇👇

🌐http://yaranshid.ir


📲 آدرس پیج اینستاگرام👇👇👇

🌐https://www.instagram.com/hossein.almassyan/

🌸
🍂🍂
🍃🍃🍃
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

✨به نام یگانه هستی بخش✨

🔹"شفا بخشی و روان درمانى"

🌱🌸...ادامه مطلب

حرفهاى "ويرجيليو" كه به اينجا مى رسد بر تعجب و حيرتم اضافه ميشود، ناباورى را از چهره ام ميخواند و به همين دليل هم شروع مى كند به توضيح درباره "روح و بقاى آن". روح بعد از مرگ از جسم جدا مى شود و قادر به انجام كارهايى است كه از عهده بشر عادى خارج است، از اين كه بگذريم در "زندگى مادى" بعضی از افراد به خاطر استعداد خاصی كه دارند ميتوانند با ارواح تماس حاصل كنند و ارواح از طريق آنها اعمالى را انجام دهند. اين عمل با نيروى "مانيه تيزم" صورت مى گيرد، اين را مى دانم كه اسپرى چواليستها "معتقدين به بقاى روح" عقيده دارند روح تابع زمان و مكان نيست، دكتر ويرجيليو مى گويد: من در هر كجا باشم ارواح با من تماس حاصل ميكنند، منتهى در نقاط مختلف ارواح مختلفى را مى بينم و از طريق آنها دستور مى گيرم، اين ارواح متعلق به پزشكان و يا اشخاص روحانى هستند كه سالها پيش مرده اند.🌱🌸

عمل جراحى در چند دقيقه

🌱🌸حالا ديگر حرفها را شنيده ام، در حاليكه هيچ چيز را نبايد به سادگى قبول كنم جز اينكه همه چيز را شخصاً با چشم هايم ببينم ... ويرجيليو همه چيز را از چشم هايم مى خواند، دل به دريا ميزنم و ميپرسم، ميتوانم همه چيز را از نزديک ببينم و همكارم آنچه كه من ميبينم در دوربين ثبت كند؟ ويرجيليو با آرامش مى گويد:"از نظر من اشكالى ندارد البته اگر خود بيمار هم اجازه بدهد." اجازه را از اولين بيمار كه يك مرد چهل ساله آلمانى است مى گيرم. او زير گوش سمت راستش ورم كرده و از طريق اين گوش اصلاً نمى شنود. ويرجيليو او را روى تخت مى خواباند و كف دست خود را به هم مى چسباند و جلوى صورتش مى گيرد. كمى در خودش فرو مى رود و بعد شروع مى كند آهسته با انگشت زير لاله گوش بيمار شكافى ايجاد مى كند.🌱🌸

🌱🌸با خونسردى بسيار و با سر انگشت در داخل شكاف ايجاد شده جستجو مى كند و بعد يک غده کوچک را بيرون مى آورد. در حين عمل بيمار بيهوش هم نيست اما خون راه افتاده است ولى حس درد را در چهره بيمار نمى بينم. بعد از اينكه ويرجيليو غده را در مى آورد و به آرامى انگشتش را روى محل بريدگى مى كشد و با پنبه خونها را پاک مى كند به سرعت سرم را روى گوش مرد آلمانى خم مى كنم، هيچ اثرى حتی جاى جوش خوردن زخم هم به چشمم نمى خورد، ويرجيليو محل زخم را كمى ماساژ مى دهد و چند بار نوم انگشتانش را به محل مورد نظر كه جراحى شده نزديک و دور مى كند، به همين سادگى كار تمام شد و يك جراحى كامل بدون وسائل در عرض چند دقيقه انجام گرفته است.🌱🌸

🌱🌸بيمار از جايش بلند مى شود، وقتی با او گفتگو ميكنم مى گويد: احساس مى كنم كه ديگر درد ندارم و گوشم كاملاً مى شنود، راستی در موقع عمل نيز دردى احساس نمى كردم فقط فكر مى كردم موقع خارج كردن غده چركى بود كه كمى احساس درد كردم، خودش شرح بيماريش را هم تعريف مى كند كه من يكى دو سال پيش هنگام شيرجه رفتن در آب از ناحيه گوش صدمه ديدم و بتدريج گوش راستم چرك كرد و قدرت شنوايى ام را از دست دادم، از آن به بعد زياد معالجه كردم اما موثر واقع نشد تا اينكه تعريف "ويرجيليو" را شنيدم و به اينجا مراجعه كردم.

ادامه دارد...🌱🌸

┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅

📚برگرفته از کتاب: پاسخ به پرسش هاى شما درباره كاربرد هيپنوتيزم در روان درمانی

🖋نويسنده: دکتر حسین الماسیان
(پدر علم هیپنوتیزم ایران)

🌼ازاینکه با اشتراک گذاشتن لینک کانال باعث افزایش آگاهی می شوید از شما سپاسگزاریم.🙏
‌
لینک کانال👇👇👇

🆔 @HypnotismAlmasyani


🌐آدرس سايت👇👇👇

🌐http://yaranshid.ir


📲 آدرس پیج اینستاگرام👇👇👇

🌐https://www.instagram.com/hossein.almassyan/

🌸
🍂🍂
🍃🍃🍃
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

✨به نام یگانه هستی بخش✨

🔹"شفا بخشی و روان درمانى"

🌱🌸براى تهيه اين گزارش نويسنده و عكاس كيهان به مانيل پايتخت فيليپين رفتند.بدون استفاده از هيچگونه ابزار جراحى اين پزشک با دست خالى جراحى ميكند،مژه نزنيد،فقط چهار چشمى بدستهاى اين مرد خيره شويد،حتماً باور نمى‌كنيد ما هم مثل شما باور نكرديم اما بخاطر اينكه همه چيز را از نزديک ببينيم تا فيليپين پرواز كرديم.در مطب پزشک فيليپينی مژه نزديم،او خونسرد و آرام با دست خالى فقط به كمک انگشتانش شكم بيمار را پاره كرد،برای چند لحظه امعاء و احشاء بيمار را بهم ريخت و لحظه اى بعد در برابر چشمان حيرت زده ما با كشيدن انگشت بر روى زخم محل بريدگى را جوش داد،درست مثل اينكه هيچ اتفاقى نيفتاده و همه اين لحظات نفسگير فقط چند دقيقه طول كشيد.🌱🌸

🌱🌸وقتی در تهران خبر را شنیدیم باور نمى كرديم،با خودمان گفتيم اگر درست باشد كار غير ممكنی ممكن شده است.ميگفتند غيرممكن در مانيل اتفاق افتاده است، چاره در رفتن و ديدن از نزدیک بود، همين كار را كرديم.خستگى پرواز را هواى خوش مانيل از تنمان در مى آورد،از سوز و سرما خبرى نيست،در شهر اركيده هاى وحشی دكتر"ويرجيليو گوتيزر" آنقدر سرشناس و مشهور است كه پيدا كردنش ما را به دردسر نمى‌اندازد.از فرودگاه تا هتل و يک دوش گرم،اين تنها فرصتی است كه از دست ميدهيم،پيدا كردن و ديدن ويرجيليو آنقدر آسان است كه فكر ميكنيم هيچ چيز درباره اين مرد واقعيت ندارد چرا كه تجربه كارى به من آموخته است كه براى ديدن مردى با اين قدرت كه محافل پزشكى دنيا را به شگفتی انداخته است بايد به دردسر افتاد و كوبه خيلى درها را كوبيد،اما چنين نشد.🌱🌸

🌱🌸راستی وقتيكه در مورد "ويرجيليو" تحقيق ميكرديم متوجه شدم كه بجز او سه مرد و يک زن ديگر هم كارهايى مشابه او انجام مى دهند از جمله يک نفر بنام دكتر بلانچر كه متاسفانه در اين سفر موفق نشديم با او مصاحبه كنيم.به مطب ويرجيليو كه مى رسيم متوجه مى شويم اسم او را روى تكه پارچه‌اى نوشته اند.داخل مى شويم تمام مطب دو اطاق كوچک با دكوراسيون بسيار ساده است كه يكى از اطاقها با چند رديف نيمكت موازى به بيماران منتظر اختصاص دارد و دكتر يک منشی هم دارد كه به بيماران وقت مى دهد،ما كمى متوجه شديم كه منشی دكتر ويرجيليو نيز تا آنجا كه بتواند خودش مريض هاى سرپايى را معالجه مى كند، البته با روش خود دكتر ويرجيليو.🌱🌸

🌱🌸به انتظار ديدن ويرجيليو روی يكى از همان نيمكت‌ها می‌نشينيم، چند لحظه بعد جوان تقريباً سی ساله‌اى از اطاق بيرون مى آيد،با منشی دكتر حرفها را تمام كرده‌ايم و او حالا ميداند كه ما چكاره هستيم و چرا از تهران تا مانيل پرواز كرده ايم، بسادگى ما را به هم معرفى مى كند،پیش از ديدنش فكر مى كردم كه با پيرمردى كه ريش هاى سپيد و موى بلند بساحت مرتاضان هندى دارد روبرو خواهم شد اما با ديدن گوتيرز جوان بيشتر تعجب كردم،او مردى لاغر اندام و سياه چرده بود و پيراهن و شلوار سفيدى به تن داشت، موى مشكى و سبيل كم پشتش اجازه نمى داد بين او و ديگر فيليپينی‌هاى هم سن و سالش تفاوتى قائل شوم.خيلى گرم و مهربان مرا پذيرفت،راجع به خودش و كارش حرف زياد زديم،بهتر كه همه را از زبان خودش بخوانيد.🌱🌸

🌱🌸پدر من دهقان ساده‌اى بود و از همان كودكى با ارواح تماس پيدا كردم.همچنانكه بزرگتر مى شدم تماس ارواح نيز با من بيشتر مى شد،تا اينكه در سن هجده سالگى یعنی زمانيكه تازه به دانشگاه رفته بودم از طرف "روح مقدس" به من تكليف شد كه درس و مدرسه را رها كنم و سراغ خدمت به مردم بروم،من نيز اطاعت كردم و از آن روز به مداواى بيماران پرداختم،یعنی در هجده سالگى به مرحله ارشاد رسيدم و اجازه يافتم كه به جراحى بيمارانم بپردازم.ويرجيليو سخت صادق و صميمى به نظر مى رسيد،خونسرد و آرام و كمى بعد به دنبال سوال من درباره تحصيلاتش ميگويد: تحصيلات آكادميک در علم پزشكى ندارم و تمام مراحل جراحى را از طريق ارواح انجام ميدهم.از طريق آنها نوع بيمارى به من الهام مى شود و باز از همين طريق دستور ميگيرم كه كدام قسمت از بدن را بشكافم و جراحى كنم،من براى جراحى از چاقو و يا چيز شبيه به آن استفاده نمى كنم تنها انگشتانم را بكار ميگيرم و روح مقدس از طريق من بدن بيمار را ميشكافد و بعد از پايان كار محل بريدگى را ترميم مى كنم.

ادامه دارد...🌱🌸

┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅

📚برگرفته از کتاب: پاسخ به پرسش هاى شما درباره كاربرد هيپنوتيزم در روان درمانی

🖋نويسنده: دکتر حسین الماسیان
(پدر علم هیپنوتیزم ایران)

🌼ازاینکه با اشتراک گذاشتن لینک کانال باعث افزایش آگاهی می شوید از شما سپاسگزاریم.🙏
‌
لینک کانال👇👇👇

🆔 @HypnotismAlmasyani


🌐آدرس سايت👇👇👇

🌐http://yaranshid.ir


📲 آدرس پیج اینستاگرام👇👇👇

🌐https://www.instagram.com/hossein.almassyan/

🌸
🍂🍂
🍃🍃🍃
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

✨به نام یگانه هستی بخش✨

🔹"تفسير داستان سلطان و كنيزک"

🌱🌸اى هميشه حاجت ما را پناه
بار ديگر ما غلط كرديم راه
ليک گفتی گرچه مى‌دانم سرت
زود هم پيدا كنش بر ظاهرت

اى كسيكه هر گاه دست نياز بسوى تو دراز كرديم ما را در پناه خود قرار دادى و دعاى ما را مستجاب كردى و حاجتمان را برآوردى، اين بار هم به خطا رفتيم. اين خطا را بر ما مگير و دعاى ما را مستجاب كن. گرچه تو گفته‌اى كه داننده اسرار هستی و آگاه به تمامى رموز آشكار و نهانى خلقت و هستی مى‌باشی وليكن اين را هم گفته‌اى كه ما نيز بايد نياز خود را بر چهره و زبان خود آشكار كنيم. هيچ دردى را از طبيب و هيچ رازى را بر محرم نبايد پوشيده نگاه داشت، چرا كه خداوند محرم محارم است.🌱🌸

🌱🌸آدمى هنگام بروز خواسته و اسرار خود بر درگاه باريتعالى باعث ايجاد نوعى خلوص و تواضع در خود مى‌شود و اين خلوص و تواضع سبب مى‌شود كه دعا به استجابت برسد. ولى هنگامى كه ما اسرار درونى خود را مخفى مى‌كنيم و از بروز آن طفره مى‌رويم گويى بين ما و آنكس كه سرمان را براى او مى‌خواهيم بگوييم پرده‌اى حائل است و ما براى خود شخصيت و منيت قائل مى شويم. ولى هنگامى كه منيت كنار مى‌رود و ما در تواضع و فروتنی فرو مى‌رويم مى‌توانيم اسرار و راز خود را فاش كنيم، آن تواضع و خلوص، شرطى است براى استجابت دعا.🌱🌸

🌱🌸چون خدا داناست بر اسرار تو
ظاهرت تاييد بر افعال تو
پس بسان آيينه يكروى باش
ظاهر و باطن همه يكسوى باش

خداى تعالى واقف اسرار درون خلق است. خداوند باطن و ظاهر را مى داند و داننده آشكار و نهان است اما در پيشگاه ذات باريتعالى و قاضی حاجات شرط ادب نيست آنچه را در درون داريم به بيان نياورده و بازگو نكنيم. آنچه در مخفيگاه دل است بايد در پيشگاه ذات باريتعالى عاجزانه و متضرعانه بيان شود.🌱🌸

🌱🌸تا نباشد آتشی اندر درون
آهى از دل بى سبب نايد برون
تا نسوزد زآتشی عشقى دلى
عاشقان را حل نگردد مشكلى
راز در پرده نهفتن عشق نيست
اينهمه غوغا كه در هستيست چيست؟
عاشق و سرپوشی و لاف و گزاف
بى گزاف آى اندر اين بحر مضاف
گر ز معشوقت تو سر پنهان کنی
نيستی عاشق تو سر كتمان کنی

آنگاه كه عمل و انديشه و احساس يک حقيقت را بيان كنند، آن بيان كامل است و در كمال خود موثر است چرا كه در آن بيان و اظهار، ناسازى و ناهماهنگى وجود ندارند و همچون موسيقى دلنواز و آهنگینی است كه بر دلها مى نشيند و اثر مى‌کند. اما كلامى كه در دل و زبان و يا اظهار، هماهنگ نباشد نوايى است نابهنجار كه گوش دل مى خراشد و رغبتی بر نمى‌انگيزد و خاصه آنكه در پيشگاه معشوقى كه واقف همه اسرار است نيت داشتن و امتناع از اظهار نيت چيزى از غرور و يا کاستی در شخصيت انسان است. هر چند كه معشوق را در اصل به بيان عاشق نيازى نيست.🌱🌸

🌱🌸چون بر آورد از ميان جان خروش
اندر آمد بحر بخشايش بجوش

هنگامى كه انسان مستاصل و ناتوان مى گردد و از ريشه جان و عمق روان متاثر و در خواست خود را بصورت دعا و ناله و فرياد به زبان مى اورد، اقيانوس كرم و بخشش خداوند بجوشش درآمده و پناه او مى گردد. در اين هنگام خداوند از تاثر بنده خود آگاه شده و او را در مى يابد، چرا كه انسان آيينه تمام نماى خلقت است و خداوند تصوير خود را در آيينه انسان مى بيند و هر چند كه تاثر و تاسف در وجود باريتعالى نيست ليكن ريشه تمام احساسات و عواطف در ذات خداوند است و اثر مى كند و بحر كرم پروردگار هنگام ديدن ناله و استغاثه آدمى بجوش آمده و دعاى او را به استجابت مى رساند. خروشی كه از سر صدق و نياز است و از اعماق دل بر مى خيزد چون تيرى است كه از كمان كمانگيرى پر تجربه بر نشان فرود مى‌آید.🌱🌸

┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅

📚برگرفته از کتاب: تفسير داستان سلطان و كنيزک (مثنوى معنوى)

🖋تألیف: دکتر حسین الماسیان
(پدر علم هیپنوتیزم ایران)

🖋مقدمه: پروفسور سيد حسن امين

🌼ازاینکه با اشتراک گذاشتن لینک کانال باعث افزایش آگاهی می شوید از شما سپاسگزاریم.🙏
‌
لینک کانال👇👇👇

🆔 @HypnotismAlmasyani


🌐آدرس سايت👇👇👇

🌐http://yaranshid.ir


📲 آدرس پیج اینستاگرام👇👇👇

🌐https://www.instagram.com/hossein.almassyan/

🌸
🍂🍂
🍃🍃🍃
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

✨به نام یگانه هستی بخش✨

🔹"هيپنوتيزم و روانشناسی از نظر تئورى و عملى"

🌱🌸...ادامه مطلب

آزمايش دوم: نشان دادن حالت كاتالپسی يعنی سفتی و انقباض كامل عضلات و اعصاب

در اين آزمايش ميتوان سوژه را مانند پلى روى لبه پشتی دو صندلى قرار داد و وزنه سنگينی روى شكم نهاد، عامل سوژه را بطور ايستاده بحالت هيپنوز فرو برده شخصی كه پشت سر سوژه قرار دارد بخاطر حفظ تعادل سوژه شانه هاى او را نگهداشته تا از سقوط او جلوگيرى كند. براى اينكه سوژه را بحالت كاتالپسی فرو بريم بايد پس از ايجاد حالت سوكژستيف بوسيله پاس يا تلقين و يا هر دو خواب او را سنگين تر نموده و سوژه را به مرحله سومنامبول سوق دهيم و باز بكار ادامه داده تا سوژه در مرحله كاتالپسی قرار گيرد.🌱🌸

🌱🌸سپس عامل دست راست خود را زير قلب و ناف سوژه قرار داده اين عمل به منظور سنگين كردن حالت هيپنوز است، قرار دادن دست در محدوده عصب سولارپلكزوس (شبكه عصبی خورشيدى) موجب سنگين شدن حالت هيپنوز در سوژه ميگردد، پس از چند لحظه عامل تلقين ميكند عضلات سوژه سخت و محكم ميشوند و اين حالت انقباض مورد آزمايش قرار ميگيرد چنانچه انقباض در عضلات دست بوجود آمده باشد بوسيله تلقين مجدد سختی و انقباض عضلات را در تمام بدن سوژه ايجاد ميكند، سپس سوژه را مانند پلى بر روى دو صندلى قرار داده و يكى از دانشجويان با وزنى معادل هفتاد كيلو روى شكم سوژه قرار ميگيرد و سوژه وزن اين شخص را بدون احساس ناراحتی لحظاتى تحمل ميكند.🌱🌸

🌱🌸سوژه پس از خارج شدن از حالت هيپنوز با تلقيناتى كه عامل مى نمايد و پاسهاى لمسی كمترين احساس درد و ناراحتی ندارد البته بايد توجه داشت كه حالت کاتالپسی كامل در همه افراد ايجاد نمى گردد، عامل بايد فردى را انتخاب كند كه از لحاظ جسم و اعصاب كاملاً سالم و مستعد براى پذيرش مرحله کاتالپسی باشد، در غير اينصورت چنانچه در انتخاب سوژه آگاهى و تجربه كافى ملاک نباشد ايجاد اين حالت و تحمل وزن يك نفر خطراتى در پى خواهد داشت از جمله كشيدگى ستون مهره ها و عضلات بين دنده اى سوژه را تهديد ميكند.🌱🌸

آزمايش سوم: ايجاد بیحسی موضعى از طريق هيپنوتيزم:

🌱🌸براى اجراى اين آزمايش بايد سوژه از مرحله سوكژستيف و سومنامبول بدرجات عميق کاتالپسی و يا در مرحله لتارژى كه عميق ترين حالت هيپنوز است قرار گيرد. عامل دو نفر از داوطلبان را ابتدا از پشت سر هيپنوتيزم كرده و آن دو را تا مرحله بيحسی موضعى در هيپنوز عميق قرار داده. اما اينكه عامل چرا دو نفر را آماده بیحسی ميكند بدين منظور است كه مرحله بيحسی را ابتدا براى نيمى از دانشجويان و مربيان كه نزديک سن هستند نشان دهد و از سوژه ديگرى براى همين آزمايش در اواسط سالن استفاده كند تا سايرين نيز از نزديک ناظر بر كار باشند.🌱🌸

بيحسی موضعى از طريق تمركز فكر:

🌱🌸يكى از دانشجو معلمان ضمن درس از يكى از مدرسين در زمينه تمركز توجه بهنگام اداى فريضه نماز پرسش كرده بود كه چگونه ميتوان بهنگام نماز در برابر ذات باريتعالى افكار متفرقه را بكلى از ذهن خارج كرد و تمام توجه را معطوف به نماز و گفتگو با خالق نمود، در حالى كه اكثر اوقات افكار متفرقه اداى فريضه نماز را از حالت روحانيت خاصی كه لازمه آن است خارج ميكند. پاسخگويى به اين سوال از طرف مدرس و مسائلى كه در اين زمينه از طرف دانشجويان مطرح شده بود بحث را به اين خبر پيوسته بود كه نقل است در يكى از جنگها تيرى به پاى مبارک حضرت على (ع) اصابت كرد.🌱🌸

🌱🌸خارج كردن تير از پاى حضرت با توجه به عدم امكانات پزشكى و داروئى مشكل و طاقت فرسا بنظر ميرسيد، لذا جريان را خدمت رسول خدا (ص) عرض كردند و كسب تكليف نمودند، پيامبر فرمود: هنگاميكه على (ع) به نماز مشغول شد و به سجده رفت تير را از پاى او خارج كنيد، پس بدستور پيامبر عمل كردند و حضرت على از آن همه درد چيزى احساس نكرد زيرا على در برابر پروردگار چنان حالتی داشت كه خود و دنيا را به فراموشی مى سپرد و با تمام وجود غرق در نيايش پروردگار ميشد، سخن كه بدينجا رسيده بود اين پرسش را در ذهن دانشجويان بر انگيخته كه چگونه ميتوان اين چنين در يک فكر يا هدف متمركز شد كه حتی تير از پاى زخمى بدر آورند و انسان آزرده نشود.

ادامه دارد...🌱🌸

┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅

📚برگرفته از کتاب: هيپنوتيزم و روانشناسی از نظر تئورى و عملى

🖋تأليف: دکتر حسین الماسیان
(پدر علم هیپنوتیزم ایران)

🌼ازاینکه با اشتراک گذاشتن لینک کانال باعث افزایش آگاهی می شوید از شما سپاسگزاریم.🙏
‌
لینک کانال👇👇👇

🆔 @HypnotismAlmasyani


🌐آدرس سايت👇👇👇

🌐http://yaranshid.ir


📲 آدرس پیج اینستاگرام👇👇👇

🌐https://www.instagram.com/hossein.almassyan/

🌸
🍂🍂
🍃🍃🍃
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

✨به نام یگانه هستی بخش✨

🔹"هيپنوتيزم و روانشناسی از نظر تئورى و عملى"

🌱🌸اولين برنامه

در دى ماه سال هزار و سيصد و پنجاه و نه در مركز تربيت معلم خرم آباد بوسيله دو نفر از مدرسين آن مركز كه در دوره تحصيلات متوسطه سمت معلمى بر من داشتند دعوت شدم تا برنامه اى از عمليات هيپنوتيزم براى دانشجويان اين مركز ترتيب دهم، اين دعوت را به دو دليل قبول كردم، اول اينكه دعوت كنندگان حق تعليم و تربيت بر من داشتند و رد دعوت آنان را بر خود گران احساس كردم، دوم اينكه چون شركت كنندگان در اين برنامه دانشجو معلم بودند تشكيل چنين جلسه اى از اين جهت ميتوانست مفيد باشد كه در ارتباط با تاريخچه هيپنوتيزم به نكاتى از روانشناسی و روانكاوى اشاره مى شود كه دانستن آنها براى معلمين مفيد است.🌱🌸

🌱🌸ديگر اينكه حتی در بين افراد با سواد هنوز بسيارند افراديكه هيپنوتيزم را در حد شعبده بازى و چشم بندى دانسته يا آنرا با خرافات و موهومات در هم آميخته اند و تشكيل اين قبيل كنفرانسهاى علمى و سخنرانيها به شناخت اين پديده در سطح قابل قبولى خارج از اوهام كمک خواهد كرد، لذا اين دعوت را قبول كرده و در بهمن ماه هزار و سيصد و پنجاه و نه در سالن مركز تربيت معلم با حضور دانشجويان و مدرسين اين مركز علاوه بر سخنرانى در زمينه هيپنوتيزم برنامه هاى عملى اجرا گرديد كه به ترتيب خواننده را در جريان آن قرار ميدهيم. ناگفته نماند در طى اين برنامه و ساير برنامه ها سوژه ها از بين شركت كنندگان و بنابر خواست و تمايل خود داوطلب شده اند و از عكسهائيكه طى اين برنامه ها گرفته شده در كتاب در جاى مناسب استفاده شده و رعايت تقدم و تاخر در استفاده از تصاوير نشده است.🌱🌸

آزمايش اول كشش به عقب:

🌱🌸اين آزمايش به دو منظور اجراء ميگردد:

هيپنوتيزور ميخواهد از بين افراد مختلف يك يا چند نفر را براى اجراى هيپنوتيزم انتخاب كند آزمايش جذب به عقب يا قفل كردن پنجه ها را روى داوطلبان انجام ميدهد. اين عمل گاه همراه با تلقين شفاهى و گاه بدون تلقين صرفاً بوسيله پاس اجرا ميگردد. سوژه در اين آزمايش احساس ميكند كه بتدريج به عقب يا در جهات ديگرى كه عامل بخواهد خم ميشود، اين كشش ممكن است آنقدر ادامه يابد تا سوژه به زمين بيفتد اما عامل بايد كاملاً هشيار باشد و آزمايش را در موقع مقتضی ختم كند تا منجر به سقوط سوژه نگردد.🌱🌸

🌱🌸سوژه هاى حساس در آزمايش كشش به عقب بحالت سوكژستيف كه درجه اول هيپنوز است فرو ميروند، چنانچه عامل از اين نكته غافل باشد سوژه سقوط كرده باعث شكستگى يا صدمه به اعضاء او خواهد شد.
هدف دوم از اجراى اين آزمايش وارد كردن سوژه در يك حالت رهائى جسمى و روانى و به اصطلاح از بين بردن مقاومت درونى سوژه و توليد حالت رهائى و تسليم در اوست، عامل پس از اين آزمايش فرد يا افراد مستعد و مناسب براى هيپنوتيزم را از بين داوطلبان انتخاب ميكند.

ادامه دارد...🌱🌸

┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅

📚برگرفته از کتاب: هيپنوتيزم و روانشناسی از نظر تئورى و عملى

🖋تأليف: دکتر حسین الماسیان
(پدر علم هیپنوتیزم ایران)

🌼ازاینکه با اشتراک گذاشتن لینک کانال باعث افزایش آگاهی می شوید از شما سپاسگزاریم.🙏
‌
لینک کانال👇👇👇

🆔 @HypnotismAlmasyani


🌐آدرس سايت👇👇👇

🌐http://yaranshid.ir


📲 آدرس پیج اینستاگرام👇👇👇

🌐https://www.instagram.com/hossein.almassyan/

🌸
🍂🍂
🍃🍃🍃
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

✨به نام یگانه هستی بخش✨

🔹"دل در قبض و بسط"

🌱🌸با يكى عشق ورز از دل و جان
تا به عين اليقين عيان بینی
كه يكى هست و هيچ نيست جز او
وحده لا اله الا هو

مراتب كمالى انسان از ديدگاه عرفانى، در چهار سفر، سه منزلگاه، هفت مرحله و هفت شهر عشق پيموده ميشود كه در اين كوتاه سخن صرفاً به آنها اشاره مى كنيم.

چهار سفر عبارتتد از:
١- سفر از خود به خود (شناخت خود حقيقى از كاذب)
٢- سفر از خود به خلق (رسيدن به خود خالص و به ذات خلق)
٣- سفر از خلق به حق (شناخت حقيقت خلق و حركت باطنی براى شناخت حق)
٤- سفر از حق در حق (ورود به بحر بيكران حقيقت و سير پايان ناپذير در عظمت باريتعالى)🌱🌸

🌱🌸سه منزلگاه عبارتند از:
١- علم اليقين (رسيدن به آگاهى باطنى و تشخيص حقيقت از باطل) از طريق عالم
٢- عين اليقين (ديدار حقيقت موجود با چشم دل) از طريق معرفت
٣- حق اليقين (پيوستن به حقيقت) ادراک ذات هستی

هفت مرحله عبارتند از:
١- نفس امّاره (تسليم بدون قيد و شرط به خواسته هاى غريزى)
٢- نفس لوّامه (تسليم بخواسته هاى غريزى و پيدايش قاضی ملامتگر درونى)
٣- نفس ناطقه (رسيدن به پايگاه عقل و استدلال در انجام امور)
٤- نفس ملهمه (رسيدن به درک و دريافت الهامى و اشراقى)
٥- نفس مطمئنه (رسيدن به قرار و آرامش درونى اطمينان بخش در دريافت حقايق)
٦- نفس راضيه (خشنودى بيكران از اعمال و انديشه هاى خويش در جهت دريافت حقايق)
٧- نفس مرضيه (خشنودى پروردگار از اعمال و انديشه هاى بنده خود)🌱🌸

🌱🌸هفت شهر عشق:
١-شهر طلب (احساس نياز به حركت در مسير آگاهى)
٢- شهر عشق (آغاز پرواز بسوى معشوق با بال عشق)
٣- شهر معرفت (رسيدن به آگاهى ناب در مسير عشق)
٤- شهر توحيد (درک وحدت در كثرت و كثرت در وحدت)
٥- شهر استغناء (بى نيازى از آنچه غير معشوق است)
٦- شهر حيرت (تحير و سرگشتگى از عظمت بهارآور كائنات و نظم شگفت انگيز هستی)
٧- شهر فناء فى الله (اتحاد و استغراق هشيارى انسانگونه در هشيارى ناب هستی) يا بقولى درک تقرب باطنی به ذات متعال و اسقاط هويت جزء در كل🌱🌸

🌱🌸علم اليقين: رسيدن به مقام تشخيص حقيقت از مجاز از طريق دانش است و برقرارى رابطه اى بين دانش و معرفت كه مقام والاى علم است.

عين اليقين: مقام ديدار است، گذر از حجاب نمود و صورت است، ديدن عين حقيقت است، در اين مقام هر چه بينی حق است، به هر چه بنگرى جلوه ديدار يار است، وحدت در كثرت جارى است و كثرت در وحدت بى ابتدا و بى انتها سارى است.

به صحرا بنگرم صحرا ته وينم
به دريا بنگرم دريا ته وينم
به هر جا بنگرم كوه و در و دشت
نشون از قامت رعنا ته وينم "بابا طاهر"

حق اليقين: مقام وصل و اتصال و مرتبه هشيارى و اتحاد است. من زنگار پيشخوان دل را جاروب خواهم كرد و بوى بدبينی و حسادت را با گشودن دريچه دل بسوى روشنايى از خود دور خواهم ساخت.🌱🌸

🌱🌸دلى ديرم خريدار محبت
كز او گرم است بازار محبت
لباسی بافتم بر قامت جان
ز پود محنت و تار محبت "بابا طاهر"

دل آنگاه محبت را احساس مى كند و خريدار آن مى شود كه شمع آگاهى در درون آن افروخته شود و زواياى تاريك آنرا روشن سازد، محبت داشتن و عشق ورزيدن به هستی نتيجه بينش و معرفت است و تا اين حاصل نشود، كينه، حسد، خودخواهى و احساس مالكيت نمى گذارد زنگار از پيشخوان دل پاك شود.

چون بمردى تو ز اوصاف بشر
بحر اسرارت نهد بر فرق سر "مولانا"

گذر از تنگناى صفات بشرى انسان را به اقيانوس بيكران اسرار هستی هدايت مى كند، در مسير تبديل صفات و هدايت، دل از محبت و ايثار آكنده ميشود، خارهاى وجود به گل و سركه هاى صفات به مُل تبديل مى شود.🌱🌸

┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅

📚برگرفته از کتاب: دل در قبض و بسط

🖋تألیف: دکتر حسین الماسیان
(پدر علم هیپنوتیزم ایران)

🖋مقدمه: پروفسور سيد حسن امين

🌼ازاینکه با اشتراک گذاشتن لینک کانال باعث افزایش آگاهی می شوید از شما سپاسگزاریم.🙏
‌
لینک کانال👇👇👇

🆔 @HypnotismAlmasyani


🌐آدرس سايت👇👇👇

🌐http://yaranshid.ir


📲 آدرس پیج اینستاگرام👇👇👇

🌐https://www.instagram.com/hossein.almassyan/

🌸
🍂🍂
🍃🍃🍃
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─

✨به نام یگانه هستی بخش✨

🔹"شفا بخشی و روان درمانى"

🌱🌸...ادامه مطلب

آنتونيو آگپائو (تونى آگپائو) جراحى روحى فيليپين

خانم رزيتا كه دستيار تونى است در مورد او چنين مى گويد: وقتی تونى هفت ساله بود او براى اولين بار دريافت كه داراى قدرت شفابخشی است، جريان از اين قرار است كه در آن هنگام دوست و همبازى تونى از درخت سقوط كرد و آسيب ديد. روستائيان براى بردن او به شهر نزديک كه دكتر آنجا بود آماده شدند، تونى از خونريزى به وحشت افتاده بود و سعى كرد با قطعه پارچه‌اى از خونريزى جلوگيرى كند، وقتيكه دستهايش را روى زخم گذاشت ناگهان خونريزى قطع شد و محل زخم شفا يافت. روستائيان به خاک افتادند و دعا كردند عمل تونى براى آنها معجزه‌اى از جانب خداوند تلقى شد و از اين تاريخ تونى متوجه نيروى شفابخش دستهاى خود شد.🌱🌸

🌱🌸اينک نمونه‌اى از شفابخشی‌های تونى:

كارول انگليش معلم مدرسه داستان جالبی از شفابخشی تونى در مورد خودش تعريف ميكند و اسلايدهاى رنگى را كه از عمل جراحى تونى در مورد خودش گرفته شده براى اثبات گفته‌هاى خود نشان ميدهد. كارول مدت پانزده سال از ناراحتی شديد التهاب قولون رنج ميبرد، در سال ۱۹۶۲ وضع او وخيم شد، سيستم متابوليک و هضم مختل شد بطوريكه پروتئين بدن جذب نميشد. كارول ميگويد: به بيشتر غذاها حساسيت داشتم، هميشه خسته بودم و مدام سردرد داشتم، تصور ميكردم همه اينها اختلالات جسمى روانى است ولى دو نفر از دكترها بيماريم را جسمانى تشخيص دادند.🌱🌸

🌱🌸آزمايش ادرار و تكه بردارى آلرژى را تاييد كرد. شرايط كارول دكترها را گيج كرده بود و نزد متخصص آلرژى فرستاده شد، كارول علاوه بر اين ناراحتی دردناكى همراه با لنگى پا داشت. به همين ترتيب تونى بدون استفاده از هيچ وسيله‌ای جز دستهايش بافت آسيب ديده را از ناحيه‌اى در روده بزرگ بيرون كشيد بدون احساس درد زياد يا ايجاد خراش در محل. كارول ميگويد: او در ضمن عمل جراحى حتی نگاه نمى‌کرد كه چه كار ميكند، او تمام مدت به اطراف اطاق و صورت من نگاه ميكرد، بافت مورد نظر را كه بيرون آورده بود نگهداشت تا من آنرا ببينم و بنظرم رسيد شبيه لخته خونى از روده مرغ باشد، البته نمى‌خواهم بگويم كه آن روده مرغ بوده بلكه چون چنين چيزى را قبلاً مشاهده كرده‌ام قصدم مقايسه بود.🌱🌸

🌱🌸تونى از رزيتا خواست كه دوربين را پائين گذارد و آئينه را طورى نگه دارد كه من بتوانم بسته شدن زخم را ببينم، دستهايش در درون بدن من با خشونت حركت ميكرد، گوشت مرا مانند خميرى به هم مى‌ماليد خون با صداى مخصوصی از محل زخم بيرون زده در كنار من سرازير شد حالت تهوع به من دست داد، سپس یک تكه بزرگ پنبه آغشته به خون را از درون زخم بيرون آورد، اينكه چگونه آن مقدار پنبه را بدون اينكه من متوجه شوم در محل زخم گذاشته بود براى من رازى بود، ولى در واقع تمام ماجراى بعدى برايم راز بود. او انگشت شصت و سبابه را در انتهاى شكاف نگهداشت و يكباره فشارى آورد و دستش را بيرون كشيد و همه چيز به وضع اول بازگشت. 🌱🌸

🌱🌸محل زخم بسرعت بسته شد و هيچ اثرى باقى نماند كه نمايانگر شكافى در آنجا باشد. در زمانى كمتر از یک نفس كشيدن تونى از او خواست كه براى عمل جراحى ديگر به پشت دراز بكشند. كارول ميگويد: او دستش را درست انتهاى ستون مهره‌هاى من فرو برد و تكه غضروفى را بيرون آورد و با قيچى آنرا بالاى شانه من نگهداشت تا به من نشان دهد آن شبيه تكه‌اى چربى خون‌آلود بود. كارول بعد از جراحى كمى ضعف داشت كه معمولاً پس از جراحى وجود دارد. لكه‌هاى خون لباسش را آلوده كرده بود. غير از اينها كارول بلافاصله احساس بهبودى ميكرد.🌱🌸

🌱🌸تونى به او گفت: ميتواند هر چه ميل دارد بخورد اما توصيه كرد رژيم متعادلى را نگهدارد و اضافه كرد كه بيمارى كارول یک اختلال جسمى واقعى بوده كه بوسيله ناراحتی‌هاى فكرى ايجاد شده است. وى نزد شكسته بند رفت و عكسبردارى نشان داد پاى راست یک اينچ از پاى چپ كوتاهتر است لذا براى كفش پاى راست كف بلند در نظر گرفته شد، شرايط كارول ناراحت كننده بود و از دست دكترها كارى برنيامد و سالها مداوا و بهبودى در وضع او بوجود نياورده بود. كارول ميگويد من واقعاً داغون بودم و همه نوع علائم استرس و خستگى عصبی را داشتم، ششهايم قادر نبودند به اندازه كافى اكسيژن جذب كنند و از زندگى قطع اميد كرده بودم.🌱🌸

┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅

📚برگرفته از کتاب: پاسخ به پرسش‌های شما درباره كاربرد هيپنوتيزم در روان درمانی

🖋نويسنده: دکتر حسین الماسیان
(پدر علم هیپنوتیزم ایران)

🌼ازاینکه با اشتراک گذاشتن لینک کانال باعث افزایش آگاهی می شوید از شما سپاسگزاریم.🙏
‌
لینک کانال👇👇👇

🆔 @HypnotismAlmasyani


🌐آدرس سايت👇👇👇

🌐http://yaranshid.ir


📲 آدرس پیج اینستاگرام👇👇👇

🌐https://www.instagram.com/hossein.almassyan/

🌸
🍂🍂
🍃🍃🍃
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─