طوری راه بروم
که در آسمان -
لگدکوب کنم...
ابرها را
اما
وقتی هنوز
همانطور راه میروی-
که میرفتی...
زمینِ زیرِ پایت میلرزد؛
حاشا نمیکنم
گفتار درمانیتان
فقط!
برای الکنها کارایی دارد
نه ما-
که در خیابانها!
خواستنیهامان را
سلیس وُ روان
با صدایی رسا-
فریاد میزنیم؛
گرچه
هر روزه!
برای لقمهنانی
اینجا وُ آنجا
در حالِ مردنایم...
اما-
حاشا نمیکنم
امروز نشد
فردا
ما
از نردهها میپریم
و آزادی را!
در هوا-
میگیریم.
«فلزبان»
@Honare_Eterazi