کل روز به رخوت و کسالت گذشت، دوستهام زنگ زدن که بیان دنبالم بریم بیرون، گفتم نمیتانم:)) باتری معاشرتم دیروز پریروز مصرف شده بود. با شمع و پتو به جنگ تاریکی و سرما رفتم و همچین بساطی به پا کردم. الان یه درونگرای خوشحالم که نشسته با صدای بارونِ پشت پنجره و موسیقی Erik Satie کتابشو میخونه و راضیه از زندگی.
بچهها من دو روزه همهی ویدیوهای قدیمی یوتیوبم رو پابلیک کردم🙊 شاید برای یه مدت کوتاه، شاید هم نمیدونم:)) اگر چیزی بوده که دنبالش بودین الان برین ببینین.
ویدیوی بچهمو هم ببینید. یه رهایی و سبکی خاصی توش هست که بعدش دلتون میخواد برید تو بیابون زندگی کنید:") https://youtu.be/LqZDg1Wtikk?si=APsADP_vN23Is9It
بچهها اینو عصر پنجشنبه گذاشتم فکر کنم خیلیها مشغول فسق و فجور بودن، کم دیده شد. میشه لطفا استوریش کنید یا توی کانالهاتون بذارید، برای دوستهاتون بفرستید و اینا؟🥲