یہ رمانی ھس دخترہ روانشناسی میخوند بعد رفت برای مھدکودکاونجا کار میکرد
یہ پسر کوچیک داخل مھد بود تنھا بود مامان و باباش جداشدہ بودن
بعد دخترہ با بابای پسرہ دخترخالہ پسر خالہ بودن
میدونید اسمش چیہ؟
اسم شخصیتارو یادم نیس
فک کنم اترین بود
اسم بچہ ھم ارتین