علوم شناختی

@cognitive_science_iran


این کانال پیرامون مباحث علوم شناختی و پیرامون علوم مربوط به مغز و ذهن می باشد. برای ارتباط با ادمین با @mmasiha1988 و تبلیغات با @adscognitive1 در ارتباط باشید.

علوم شناختی

21 Jan, 00:24


دانشکده فناوری‌های نوین پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران با افتخار برگزار می‌نماید:

◽️اولین دوره سمپوزیوم نوروساینس کاربردی:  "تکنولوژی در خدمت درمان یا درمان برای تکنولوژی؟"

◾️زمان برگزاری: ساعت ۹ الی ۱۴ | پنج‌شنبه ۱۹ مهرماه ۱۴۰۳  

🔸مکان برگزاری: مرکز همایش های بین المللی رازی

▫️رویداد بصورت حضوری و آنلاین برگزار می‌شود.

▪️با اعطای گواهی شرکت از دانشگاه علوم پزشکی ایران

🔸شرکت در این رویداد با حمایت ستاد توسعه علوم و فناوری‌های شناختی برای عموم آزاد و رایگان است.


ثبت‌نام و کسب اطلاعات بیشتر از طریق : www.iranac.org

علوم شناختی

21 Jan, 00:22


لطفا برای تکمیل فرم زیر که برای یک پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد مورد استفاده قرار خواهد گرفت، در صورت امکان ۳ دقیقه وقت اختصاص دهید و آنرا با صبر و حوصله و صادقانه تکمیل نمایید.

https://B2n.ir/x63070

علوم شناختی

21 Jan, 00:22


تبلیغات

علوم شناختی

21 Jan, 00:18


نقش عادات روزمره در ایجاد تغییر در ساختارهای مغز
(احیا خوانش مارکس از سرشت انسان در تکامل)


قبلاً به این موضوع اشاره کرده‌ام که تغییر در عادات رفتاری در درازمدت به تغییرات تکاملی می‌انجامند. هم‌چنین دیدیم که تغییرات محیطی شدید عادات رفتاری ما را به شدت تغییر داده، و تغییرات بزرگ‌تر نیز در راه‌اند. در مقابل تغییر در عادات رفتاری ما نیز نیازهای تکنولوژیکی جدیدی می‌آفرینند و هم‌تکاملی عادات رفتاری و تکنولوژی‌ها تغییراتی در سرشت انسان ایجاد می‌کنند.

از سوی دیگر، فهم عرفی و رایج آن است که ساختارهای ارتباطی مغز عادات رفتاری را شکل می‌دهند. اما دو پژوهشی که اخیراً انجام شده، نشان می‌دهند که برعکس حتی برخی تغییرات ساده در عادات رفتاری، ارتباط‌های مغزی را برای ماه‌ها تغییر می‌دهند.
 
تا کنون می‌دانستیم که ماهیچه‌های اسکلتی، بایومولکول‌هایی به نام اگزوزوم را ترشح می‌کنند که بر عملکرد سلول‌های مغز تأثیر دارند. نوآوری پژوهش نخست عرضه‌ی مکانیسم‌های ملکولی این اثرگذاری است. به عبارتی اکنون تبیین‌هایی در سطح مولکولی داریم از اینکه چگونه عادات بدنی، از جمله ورزش، بر مغز اثر دارند. به عبارتی مکانیسم مولکولیِ اثرات ورزش بر کیفیت عملکرد مغز کشف شده است.
پژوهش دوم که یک پژوهش طولی بر روی ۱۳۳ فرد است نشان می‌دهد که نه فقط عادات رفتاری مانند ورزش بر ساختار ارتباطی مغز اثراتی طولانی‌مدت دارند بلکه میزان خواب، میزان استراحت طی روز، بیماری‌ها، و نوع کارهایی که به صورت عادات رفتاری ما در می‌آیند (از جمله نوع شغل‌ها) تأثیرات زیاد و طولانی‌مدت بر مغز دارند. به عبارتی ارتباط‌های مغزی انعطاف بسیار بالایی نسبت به عادات رفتاری و محیط بیرونی دارند.

یکبار دیگر به هم‌تکاملی عادات رفتاری و تکنولوژی‌ها بازگردیم. اکنون نقش یک میانجی نیز پررنگ می‌شود. هم‌تکاملی میان عادات رفتاری (که البته ریشه‌های ژنتیکی دارند)، و تکنولوژی‌ها (که هم شامل تکنولوژی‌های نرم مانند قوانین، و هم شامل تکنولوژی‌های سخت مانند گوشی‌های همراه و وسایل حمل و نقل است) با میانجیگری ساختارهای عصبی منعطف (که بر شناخت، هیجان، انگیزش، و توجه ما اثر دارند) رخ می‌دهد. (این یگانه میانجی در این بین نیست. مثلاً تغییر در رژیم‌غذایی و میکروبیوم انسان نیز نقش مهمی در این میان دارد.)

مارکس
علوم در قرن بیست‌ویک به بررسی روابط پیچیده می‌پردازد. در قرن قبل مدل‌های علمی عموماً با نادیده گرفتن برخی عوامل، یا «مداخله‌گر» نامیدن آنها، روابط را ساده و قابل فهم می‌کردند. اکنون نیز به مقدار زیادی در بر همان پاشنه می‌چرخد. اما بررسی روابط چندگانه ما را به درک بهتری از انسان می‌رساند. هدف انسان‌شناسیِ فلسفیِ طبیعت‌گرایانه بررسی این روابط چندگانه در شناخت سرشت انسان است. اساس نظری آن نیز پیش‌فرضی فلسفی و تکاملی است: اینکه انسان دارای سرشت ثابتی نیست. البته این بدان معنا نیست که همه‌ی وجوه سرشتی گونه‌ی انسان به یک میزان در معرض تغییراند: به وضوح برخی ویژگی‌ها ثابت‌ترند. اما همه‌ی ویژگی‌ها ثابت نیستند. جالب آنکه چنین فهمی تکاملی-شناختی از سرشت انسان که امروزه در نظریه‌هایی مانند ذهن بدنمند، ذهن جایمند، و آشیان‌سازی از آن سخن گفته می‌شود به قبل از چاپ منشاء انواع داروین، و به مارکس جوان بازمی‌گردد (که البته مارکس به وامداری خود به فوئرباخ اذعان دارد). مارکس معتقد بود که هرچند سرشت انسان مقوم‌های زیستی دارد اما در کلیتِ اندرکنش‌های فرد با محیط پیرامونی شکل می‌گیرد و سیر تحولی را می‌پیماید.

این نظریه نه نقش ژنتیک را نادیده می‌گیرد و نه نقش محیط را، بلکه تلاش دارد راهی میانه را برگزیند. اتخاذ چنین موضع «مبهمی» برای انسان قرن بیستم که خواهان ابهام‌زدایی از تمامی وجوه جهان بود سخت بود. اما امروزه، هر چه جلوتر می‌رویم، با گسترش هرچه بیشتر روش‌شناسیِ علومِ سامانه‌های پیچیده، راه برای کنار آمدن با این ابهام‌ها باز شده است.

اگر بخواهیم از تمثیلی هنری بهره گیریم نقاشی‌های انتزاعی که انسان را به کنار آمدن با ابهام دعوت می‌کنند، و البته دسته‌ی کوچک‌تری از انسان‌ها طرفدار آن هستند، طی قرن بیستم به عالم هنر معرفی شدند اما با گذر زمان بر طرفداران آن افزوده شد. نگاه مارکس به سرشت انسان به نقاشی‌های انتزاعی می‌ماند. هم زیباست و هم به دلیل طرد اندیشه‌های ساده‌انگارانه تا همین اواخر طرفداران زیادی نداشته است؛ زیرا نیازمند برچشم زدن عینکی است که نه تنها دوگانه‌ی ذهن-بدن را ساده‌انگارانه می‌انگارد، بلکه دوگانه‌ی ارگانیسم- محیط را نیز نقد می‌کند. امروزه، به هنگام نقد این دوگانه‌ها از فیلسوفانی مانند دیویی، مرلوپونتی و هایدیگر زیاد می‌شنویم و البته گاه به مارکس اشاراتی می‌شود. اما نگاه مارکس در این زمینه بی‌همتاست زیرا به‌خلاف سایر فیلسوفان، قبل از طرح نظریه‌ی داروین چنین نگاهی به سرشت انسان را معرفی کرده است.

هادی صمدی
@evophilosophy

علوم شناختی

21 Jan, 00:08


رضایت از زندگی: ژنتیک یا محیط؟

آیا شادکامی و رضایت از زندگی محصول ژن‌هاست؟ یا محصول زیستن در جامعه‌ای که در آن زیست می‌کنیم؟ یا محصول تجربه‌هایمان است در مسیر زندگی؟

آگاهی از پاسخ به این پرسش‌ها، می‌تواند اثراتی، هرچند اندک، بر نگرش ما به زندگی داشته باشد. همچنین شاید بر برخی انتخاب‌های افراد (مثلاً مهاجرت، طلاق، ازدواج،...) اثر گذارد. و شاید بر نحوه‌ی مواجهه‌ی ما با برخی رویدادهایی که انتخاب نکرده‌ایم اما با آنها مواجه شده‌ایم (برخی بیماری‌ها، تصادف‌ها، جنگ،...) نیز اثراتی داشته باشد.
پاسخ اجمالی برخی پرسش‌ها در این راستا را با مراجعه به چند مقاله‌ی مروری از رنه ماتوس، که از ویراستاران نشریه‌ی اروپایی شخصیت است و پژوهش‌های زیادی در زمینه‌ی ژنتیک شخصیت انجام داده، بخوانیم.

یک. به چه میزان تیپ شخصیتی ما بر رضایت از زندگی اثر دارد؟ داده‌ها گواهی می‌دهند که در عموم مردم، و در بیشتر موارد، رضایت از زندگی به ویژگی‌های شخصیتی ربط دارد. خبر بد اینکه رویدادهای خوشایند نمی‌توانند به تنهایی، اثرات درازمدتی بر رضایت از زندگی داشته باشند، و خبر خوب اینکه رویدادهای ناگوار نیز نمی‌توانند به تنهایی مانعی بر رضایت از زندگی باشند.

به خلاف تصور رایج که مردم (عدم)رضایت از زندگی را نتیجه‌ی تغییراتی بزرگ می‌دانند، یافته‌ها نشان می‌دهند که  در عموم مردم رویدادهای بزرگ مانند ازدواج، طلاق، و مهاجرت عاملی بر ایجاد تغییرات اساسی در رضایت از زندگی نیستند. فردی که از زندگی رضایت چندانی ندارد بعید است مهاجرت اثرات عمیق مثبتی بر به‌زیستی او داشته باشد. ازدواج و طلاق نیز همچنین. [البته اینها داده‌های آماری است. به عبارتی شاید برای برخی افراد تغییرات بزرگ اثری ماندگار بر رضایت از زندگی داشته باشد اما همبستگی قوی‌ای میان این دو مشاهده نشده است. به عبارتی در کوتاه‌مدت اثراتی مشاهده می‌شود اما در درازمدت خیر.]
 
دو. اما اگر ویژگی‌های شخصیتی، تابع ژن‌های ما باشند این داده‌ها برای آنان که از زندگی رضایت چندانی ندارند ناامیدکننده به نظر می‌رسد. خبر بد برای این دسته آن است که واقعاً ژن‌ها نقش مهمی در ویژگی‌های شخصیتی ما دارند. اما خبر خوب اینکه تمامی شخصیت را ژنتیک تعیین نمی‌کند.
شواهد نشان می‌دهند همه‌ی خصیصه‌های ما تا حدی متأثر از ژنتیک‌اند، اما این بدان معنا نیست که ژن‌ها صفات ما را متعین می‌کنند. ما همانند سایر ارگانیسم‌ها برای تطابق با محیط، فعالانه تلاش می‌کنیم و در این تلاش و مواجهه‌ی مستمر است که هر کدام از ما شخصیت‌های منحصربه‌فردی پیدا می‌کنیم.
 
سه. یافته‌های تجربی نشان می‌دهند که طی زمان ویژگی‌های شخصیتی تغییر می‌کنند. بسیاری از افراد میانسال نسبت به جوانان وظیفه‌شناس‌ترند. احساسات منفی نیز در میان افراد میانسال اندکی کمتر دیده می‌شود. این یافته، پیامِ انگیزه‌بخشی‌ست برای برخی جوانان که از زندگی رضایت چندانی ندارند.

داده‌های دیگری نشان می‌دهند در یک‌سوم بزرگسالان تمامی ویژگی‌های شخصیتی طی چند سال تغییر می‌کنند. از هر ۱۰ بزرگسال، ۹ نفر در حداقل یکی از «پنج ویژگی بزرگ شخصیت» در چند سال آینده تغییر خواهند کرد. البته کسی که برخی نمره‌های شخصیتی او به نحوی افراطی زیاد یا کم است، مثلاً نمره‌ی برون‌گرایی بسیار بالایی دارد احتمال تغییر در آن خصیصه در او طی زمان کمتر است.
 
این داده برای عموم مردم امیدبخش است. ماتوس معتقد است که رضایت از زندگی را باید به عنوان یک ویژگی شخصیتی در نظر گرفت که هرچند مبتنی بر خصیصه‌های ژنتیکی‌ست اما قابل تغییر است.

چهار. توصیه‌ی دیگری از ماتوس که ممکن است‌ به کار بیاید این است که کلیشه‌ها و تصورات قالبی، مبنی بر وجود شخصیت‌های خاص در ملیت‌ها و قومیت‌ها نادرست است. باید از اینکه ما ایرانی‌ها به لحاظ شخصیتی فلان‌طور هستیم و مردم فلان کشور فلان‌طور، گذر کنیم زیرا داده‌های تجربی از آن حمایت نمی‌کنند. به عبارتی ما نیز باید این داده‌ها را جدی بگیریم.
  
جمع‌بندی
مثالی بزنیم. میزان ژنتیکی بودن خصیصه‌ی شخصیتیِ رضایتمندی، بیشتر به "وزن" بدن شباهت دارد تا به "قد". ترکیب ژنتیکی بر وزن ما اثر دارد اما با تغییر در رژیم غذایی امکان تغییر در وزن را داریم. همچنین زیستن در محیطی مملو از غذاهای ناسالم می‌تواند عاملی برای اضافه وزن باشد و برعکس، نبود آنها مانعی است بر اضافه وزن. جدا از وظیفه‌ی شخصی هر فرد برای اجتناب از مواد غذایی ناسالم، وظیفه‌ی دولت‌ها ایجاد بازاری با غذاهای سالم است.
به نحوی مشابه می‌توان گفت «یگانه» وظیفه‌ی غایی دولت‌ها ایجاد اتمسفر شکوفایی است؛ اتمسفری که امکان تقویت خصیصه‌ی شخصیتیِ رضایمتندی از زندگی را برای همه‌ی افراد فراهم کند.
هرچند رضایتمندی از زندگی متأثر از ترکیب ژنتیکی‌ست، اما با تغییر در شرایط زندگی و مهم‌تر از آن، با تغییر در شرایط اجتماعی می‌توان بر رضایت خود و عموم جامعه افزود.

هادی صمدی
@evophilosophy

علوم شناختی

21 Jan, 00:06


پژوهشکده‌ علوم شناختی پژوهشگاه دانش‌های بنیادی با همکاری انجمن فیزیولوژی و فارماکولوژی ایران، کارگاه دو روزه‌ای با عنوان «اخذ و تحلیل داده‌های چشمی» برگزار می‌نماید.

مدرسان:
دکتر رضا ابراهیم پور
دکتر معصومه گل‌محمدیان


تاریخ و زمان برگزاری:
چهارشنبه ۹ آبان - ساعت ۸:۳۰ الی ۱۸:۰۰ (حضوری)
پنجشنبه ۱۰ آبان - ساعت ۸:۳۰ الی ۱۶:۰۰ (مجازی)

محل برگزاری: پژوهشگاه دانش‌های بنیادی، پژوهشکده‌ علوم شناختی (بزرگراه ارتش)

علاقه‌مندان به ثبت نام می‌توانند با آقای امین خاتمی ([email protected])  تماس بگیرند.

علوم شناختی

20 Jan, 23:54


الگوریتم‌گریزی و ترس از هوش‌مصنوعی: تبیینی تکاملی

الگوریتم‌گریزی چیست؟ برای تعریف الگوریتم‌گریزی، یا ترس و اجتناب از الگوریتم‌ها و هوش مصنوعی، بخشی از چکیده‌ی مقاله‌ای را ببینیم که این اصطلاح را رایج کرد.
 
پژوهش‌ها گواه آنند که پیش‌بینی آینده توسط الگوریتم‌های شواهدمحور [یعنی الگوریتم‌‌هایی که بر اساس شواهد موثق پیش‌بینی می‌کنند]، دقیق‌تر از پیش‌بینی‌کنندگان انسانی‌ست. با این حال، زمانی که پیش‌بینی‌کنندگان تصمیم می‌گیرند از میان یک پیش‌بینی‌کننده‌ی انسانی، یا یک الگوریتم آماری یکی را گزینش کنند، اغلب پیش‌بینی‌کننده‌های انسانی را انتخاب می‌کنند. این پدیده را الگوریتم‌گریزی می‌نامیم. جالب آنکه حتی وقتی افراد شخصاً شاهد عملکرد بهتر الگوریتم هستند بیشتر از آنها اجتناب می‌کنند.

به عبارتی ساده‌تر عموم ما، حتی در مواردی که ‌می‌دانیم الگوریتم بهتر از انسان عمل می‌کند، باز هم تصمیمِ انسانی را با اینکه خطاهایش بیشتر است، ترجیح می‌دهیم.

یافته‌ای جدید
آیا از یک دهه پیش که مقاله منتشر شده تا کنون نتایج پزوهش معتبر است؟ پاسخ مثبت است و کماکان الگوریتم‌گریزی رایج است.

مطابق یک پژوهش مروری جدید، الگوریتم‌گریزی در همه‌ی افراد جامعه یکسان نیست. به چند عامل مؤثر در آن اشاره کنیم.

نقش عوامل فردی
۱. افراد مسن بیش از جوانان الگوریتم‌گریزی دارند.
۲. زنان بر اشتباهات الگوریتم بیشتر تأکید دارند و اشتباهات آن را، هر چند از انسان کمتر باشد، توجیهی بر بی‌اعتمادی به آن می‌دانند و در مجموع الگوریتم‌گریزی در زنان بیش از مردان است.
۳. همچنین افراد با ویژگی‌های شخصیتی متفاوت الگوریتم‌گریزی متفاوتی را بروز می‌دهند. هر چه فردی به تجربه‌ها‌ی جدید گشوده‌تر باشد الگوریتم‌گریزی در او کمتر است و به پیش‌بینی‌های الگوریتم بیشتر اعتماد می‌کند.

نقش عوامل محیطی
اما اگر گمان کنیم الگوریتم‌گریزی فقط تابع شرایط فردی مانند سن، جنسیت، یا شخصیت است اشتباه کرده‌ایم. یک فرد واحد می‌تواند در زمینه‌های مختلف درجات متفاوتی از الگوریتم‌گریزی را بروز دهد. مثلاً وقتی مکانیسم تصمیم‌گیری توسط الگوریتم برای فرد شرح داده شود الگوریتم‌گریزی در او کاهش می‌یابد. یا وقتی، نه فقط بخش پیش‌بینی، بلکه کل وظیفه در قالب اتوماسیون به ماشین واگذار می‌شود مردم بیشتر به الگوریتم اعتماد می‌کنند. همچنین اگر برای اخذ پیش‌بینی از الگوریتم باید پولی پرداخت می‌شد اعتماد به آن کاهش می‌یافت.

تبیین تکاملی:
کارکرد تکاملی گشودگی به تجربه در دسته‌ای از افرادِ جامعه، یافتن راهکارهایی جدید است. این ویژگی، که خطراتی برای فرد دارد، برای یافتن راه‌حل مسائل ضروری‌ست. از علل خطرآفرین بودن گشودگی به تجربه آن است که بسیاری از تجربه‌های جدید با تخطی از برخی قواعد رایج بدست می‌آیند و جامعه این تخطی را تنبیه می‌کند. اما فایده‌هایش در سطح گروهی بیش از خطرات آن است. این دسته از افراد پیشاهنگ‌های ورود به سرزمین‌های ناشناخته‌اند.
با این حال اگر قرار باشد تمامی افراد جامعه به یک میزان به تجربه گشوده باشند قواعدی باقی نخواهد ماند که هدایت‌گر زندگی روزمره باشد. معمولاً با افزایش سن خطرپذیری در افراد کاهش می‌یابد و در عوض این ویژگی در آنها تقویت می‌شود که پاسدار قواعد موجود باشند. بنابراین بی‌دلیل نیست که مسن‌ترها محافظه‌کارتر می‌شوند. پس با این توضیح می‌توان درک کرد که چرا افراد مسن‌تر و برخی تیپ‌های شخصیتی محافظه‌کارانه با نوآوری‌های جدید با احتیاط بیشتری برخورد می‌کنند و الگوریتم‌گریزی در آنها بیشتر است.

چرا الگوریتم‌گریزی در زنان بیش از مردان است؟! این‌بار پدیده ربط دارد به سرمایه‌گذاری بالاتر زنان در تولید فرزند. از آنجا که زنان سهم بیشتری در تولید فرزند دارند و علاوه بر ۹ ماه بارداری، پس از تولد نیز انرژی بیشتری در پرورش کودک صرف می‌کنند، ساختارهای ذهنی‌شان در جهت رصد شواهدی برای ارزیابی قابل اعتماد بودن جفت سازگاری یافته است. اما گاه ساختارهای ذهنی که به یک منظور خاص تکامل یافته‌اند کارکردهای جانبی پیدا می‌کنند. کارکرد جانبی این سازگاری در زنان کمتر بودن اعتماد به الگوریتم است.

اما چرا ابهام‌زدایی از سازوکار الگوریتم اعتماد به آن را بیشتر می‌کند؟
پدیده‌های مبهم، هم می‌توانند فایده‌هایی ناشناخته دربر داشته باشند و هم هزینه‌هایی پنهان. اما مغز ما در سبک‌سنگین کردن این دو، از هزینه‌های پنهان بیشتر واهمه دارد. پدیده‌ای که به زیان‌گریزی موسوم است ریشه‌های تکاملی کهنی دارد.
سمی بودن یک میوه‌ی ناشناخته ممکن است به معنی مرگ باشد در صورتیکه کالری حاصل از آن صرفاً برای چند ساعت فایده خواهد داشت. آشکارا اجتناب از مرگ مهم‌تر از کسب مقداری کالری است. به همین دلیل ساده ما نسبت به موارد مبهم کمتر اعتماد می‌کنیم. پژوهش نیز نشان داد که با روشن ساختن سازوکار الگوریتم، درجه الگوریتم‌گریزی کاهش یافت.

هادی صمدی
@evophilosophy

علوم شناختی

20 Jan, 23:54


علوم شناختی pinned «قیمت تعرفه های جدید/ اسفندماه 1402 @cognitive_science_iran #تایمی ① . 24 ساعت 1 ساعت پست آخر | 140 تومن ② . 48 ساعت 2 ساعت پست آخر + یک بار ریشات | 170 تومن ‌③ . پست آخر شبانه 24 تا 10صبح | 150 تومن ④. پست‌ آخر شبانه 24 تا 10 صبح +24 ساعت پست آزاد |…»

علوم شناختی

20 Jan, 23:54


قیمت تعرفه های جدید/ اسفندماه 1402

@cognitive_science_iran
#تایمی

① . 24 ساعت 1 ساعت پست آخر | 140 تومن

② . 48 ساعت 2 ساعت پست آخر + یک بار ریشات | 170 تومن

‌③ . پست آخر شبانه 24 تا 10صبح | 150 تومن

④. پست‌ آخر شبانه 24 تا 10 صبح +24 ساعت پست آزاد | 180 تومن


👁‍🗨 #بازدید

⑤ • 1 کا بازدید | 140 تومن
⑥ • 2 کا بازدید | 170 تومن

#رزرو_تبلیغات 👈 @mmasiha1988

علوم شناختی

20 Jan, 23:51


نوروفیدبک راهی نوین برای افزایش تمرکز، کاهش استرس، بهبود افسردگی و عملکرد ورزشی.
ذهن خود را مثل یک قهرمان تربیت کنید!

کاربردهای نوروفیدبک:
اختلالات اضطرابی، افسردگی، بیش‌فعالی (ADHD)، اختلالات خواب، میگرن، کاهش استرس، بهبود عملکرد ورزشی و هنری

در نوروفیدبک ذهن، بدون دخالت شخص دیگری خودش را ترمیم می‌کند و سرعت بهبودی شما را افزایش
و دوره درمان شما را به طرز چشم‌گیری کاهش میدهد.

آرامشِ پارند، همراه شما در مسیر آرامش و بهبود عملکرد ذهنی

آدرس
: تهران، خیابان پاسداران، بوستان نهم، ساختمان پزشکان میلاد

برای کسب اطلاعات بیشتر و رزرو نوبت، با ما تماس بگیرید👇
📞 02126471995
📞 09213801120
🌐 @Aramesh_paarand

کامل‌ترین کلینیک نوروفیدبک در ایران 👇
@neurofeedback_iran

علوم شناختی

20 Jan, 23:51


تبلیغات

علوم شناختی

20 Jan, 23:51


علوم شناختی pinned «قیمت تعرفه های جدید/ اسفندماه 1402 @cognitive_science_iran #تایمی ① . 24 ساعت 1 ساعت پست آخر | 140 تومن ② . 48 ساعت 2 ساعت پست آخر + یک بار ریشات | 170 تومن ‌③ . پست آخر شبانه 24 تا 10صبح | 150 تومن ④. پست‌ آخر شبانه 24 تا 10 صبح +24 ساعت پست آزاد |…»

علوم شناختی

20 Jan, 23:47


🥳 دوره توانمند سازی مقدماتی

💎 رویکرد درمان متمرکز بر هیجان EFT 💎

(این دوره پیش نیاز ندارد و از صفر برای آموزش با ما همراه باشید )

💯 ویژه درمانگران و متخصصین روان شناسی از کارشناسی تا مقاطع بالاتر

مدرسین :
👨‍🏫همایون ذوالفقاری نیا( اولین سوپروایزر رسمی فارسی زبان بین المللی)
👩‍🏫مینا مجتبایی ( دانشیار و عضو هیات علمی دانشگاه )

📆شروع دوره : پاییز ۱۴۰۳
🖥 به صورت آنلاین در بستر زوم
💳نحوه پرداخت اقساطی

💢 جهت ثبت حتما در واتساپ پیام دهید ،نام و نام خانوادگی تون رو بفرمائید و منتظر تماس ما باشید .
🌐 wa.me/989210774969
📱 ۰۹۲۱۰۷۷۴۹۶۹
📞 ۰۲۱۲۲۲۲۳۴۶۹
🌐 zil.ink/amoozesh.bineshnovin
🔸 کانال تلگرام
💬 t.me/workshopbineshnovin
🔸 کانال واتساپ
🌐 chat.whatsapp.com/Lnx606bG7Uy16gppkFUEgk
🔸 پیج اینستاگرام
🌐 instagram.com/workshop_bineshnovin?igshid=OGQ2MjdiOTE=
🔸کانال بله
ble.ir/bineshnovin

علوم شناختی

20 Jan, 23:46


📌 دوره آموزش درمانگر اختلال طیف #اتیسم
با تاکید بر مداخلات شناختی

🟢 انجمن اتیسم ایران با همکاری گروه علمی سیناپس و حمایت ستاد توسعه علوم و فناوری های شناختی برگزار می کند:


🔺 به صورت آنلاین و حضوری

🔻 شروع دوره: ۲۴ مهر ماه

⌛️ مدت دوره: ۵۰ ساعت

🟡با حضور اساتید و درمانگران برجسته 

با حمایت ۵۰ درصدی ستاد علوم شناختی

📃با ارائه گواهی معتبر از انجمن اتیسم ایران


🔍 جهت کسب اطلاعات بیشتر، دریافت کد تخفیف حمایت ستاد علوم شناختی با شناسه تلگرام و شماره زیر در ارتباط باشید:

✈️@autismacademy

📞09337491136

🌐 لینک ثبت نام و اطلاعات بیشتر 🌐

📷 اینستاگرام گروه علمی سیناپس

✈️ @synapsemedia

علوم شناختی

20 Jan, 23:46


تبلیغات

علوم شناختی

20 Jan, 23:43


و بالاخره: چت‌جی‌پی‌تی چیست، کجاست، و آیا دارای معرفت است؟

برای تحلیل نهایی به تمایز مرتبط دیگری نیاز داریم که باز هم آن را از پوپر وام می‌گیریم.

معرفت ذهنی و معرفت عینی
پوپر در کتاب معرفت عینی: رویکرد تکاملی می‌گوید دو معنی متفاوت از معرفت وجود دارد: ۱. معرفت ذهنی، که شامل حالات ذهنی یا آگاهی یا تمایل به رفتار یا واکنش است، و ۲. معرفت عینی که متشکل از مسائل، نظریه‌ها و استدلال‌ها است. معرفت عینی کاملاً مستقل از ادعای هر کسی برای دانستن است. همچنین مستقل از اعتقاد یا تمایل هر کسی به موافقت، یا ادعا کردن، یا عمل کردن است. معرفت به معنای عینی، معرفت بدون داننده (شناسنده) است: معرفتِ بدون فاعل شناسا است.

برداشت یک. چت‌جی‌پی‌تی یک سیستم استدلالی در حال تحول است. بار دیگر به مثال‌هایی که پوپر برای معرفت عینی آورده بود نگاهی کنیم. پوپر می‌گفت که معرفت عینی علاوه بر نظریه‌های علمی شامل «مسائل» و «استدلال‌ها» نیز هست. به عبارتی استدلال‌ها و الگوهای استدلالی نیز از جنس معرفت عینی‌اند. پس در این معنا چت‌جی‌پی‌تی خودش از جنس معرفت جهان ۳ است و نباید بپرسیم آیا واجد معرفت است یا نه! شخصاً می‌پندارم که این خوانش بازنمای خوبی از پیچیدگی‌ ماجرا نیست و نیازمند برداشت جایگزینی هستیم.

برداشت دو. پوپر می‌گوید نظریه‌ی سه جهان یک پیشنهاد برای نظم دادن به گفت‌وگوهاست و می‌توان لایه‌های دیگری نیز به آن افزود. اجازه دهید متناسب با بحث کنونی دو جهان دیگر را به آن بیافزایم. جهان ۴ جهانی است که برخی موجودات واجد عاملیت مانند اشخاص حقوقی از جمله بانک جهانی در آنجا قرار دارند. و جهان ۵ محل باورها، خواست‌ها، و اهداف این عامل‌های مقوله‌سومی (که در پست قبل دیدیم نه کاملاً انتزاعی‌اند و نه انضمامی) است.
پرسش‌ها، گزاره‌ها، و حتی خود الگوهای استدلالی که مقوم چت‌جی‌پی‌تی‌اند در یک فرایند بازخوردی با کاربران دارای یادگیری هستند و در حال تحول‌اند. این ویژگی‌ها آنها را مشابه انسان‌ها می‌کند اما با بدن‌مندی سیلیکونی و جای‌مندی متفاوت. این می‌تواند معنای دومی را برای چت‌جی‌پی‌تی ایجاد کند که در آن معنا بتوان آن را واجد باور دانست. خود چت‌جی‌پی‌تی، عاملی مشابه بانک جهانی، در جهان ۴، و از جنس مقوله‌سومی‌هاست. باورهای آن، همانند تکنوآگاهی که نوستا از آن سخن می‌گوید، اگر وجود داشته‌ باشند، در جهان ۵ قرار دارند. (چرا نمی‌دانیم وجود دارند یا نه؟ چون در صورت وجود داشتن ذهنی‌اند و خارج از دسترس عمومی. دقیقاً به همان معنا که نمی‌دانیم آيا جانوران باور دارند یا نه.)

برای روشن شدن موضوع بار دیگر به مثال بانک جهانی توجه کنیم. مجموعه‌ی قوانین و مقررات این بانک موجودات انتزاعی جهان سومی‌اند. اما وقتی به مجموعه‌ی آنها، از راه قصدمندی جمعی، عاملیت نسبت می‌دهیم تا جایی‌که به راحتی آن را موجودی انسان‌وار و واجد نظر و هدف می‌دانیم و برایش شخصیت حقوقی قائل می‌شویم موجودیت جدیدی به عنوان عامل در جهان ۴ ظهور می‌کند که مقوله‌سومی است و واجد ویژگی‌هایی مشابه عوامل انسانی. اما وقتی به این اشخاص یا نهادهای حقوقی ویژگی‌های ذهنی را نسبت می‌دهیم و مثلاً می‌گوییم به نظر بانک جهانی...، بانک جهانی می‌خواهد که...، یا هدف بانک جهانی آن است که... آنگاه محل این نظرها و خواست‌ها جهان ۵ است.
شخص‌انگاری برخی موجودات جهان ۳ پدیده‌ای جدید نیست. بومیانی را که معتقدند جنگل واجد روحی است که در صورت بی‌احترامی به جنگل آنها را تنبیه خواهد کرد نمونه‌ای باستانی از این پدیده است.

خلاصه
چت‌جی‌پی‌تی چیست؟ یک مدل زبانی در حال تحول از آلگوریتم‌های پردازش، به همراه مجموعه‌ای از گزاره‌ها و پرسش‌های برگرفته از زبان معمولی‌ست که در مکالمه با کاربران مستمرآ درحال به‌روز شدن است.

انتزاعی است یا انضمامی؟ چون محدود به فضا و زمان است، توان علّی دارد، و تغییر می‌کند انتزاعی نیست با این حال چون از ماده و انرژی نیز ساخته نشده، همانند یک میز انضمامی نیست.

آیا دارای معرفت است؟ به یک معنا خود از جنس معرفت عینی پوپر است و در جهان ۳ قرار دارد. اما از آنجا که موجودات جهان سوم پوپری انتزاعی هستند و چت‌جی‌پی‌تی مقوله‌سومی‌ست، بنابراین آن را در جهان ۴ قرار دادیم که محل عامل‌هایی است که برساخته‌های انسانی‌اند اما مستقل از انسان واجد ویژگی‌های عاملیت هستند. اگر معرفت ذهنی داشته باشند برای همیشه خارج از دسترس ماست. هر نظری در این باره، صرفاً بیانگر اعتقاد گوینده است. اما مولد معرفت عینی نیز هست که جایگاه آن جهان ۳ است. این معرفت، همانند سایر معارف عینی، معرفت بدون داننده است وبنابراین معرفت متعلق به هیچ عاملی، از جمله چت‌جی‌پی‌تی نیست. کار ما نشان دادن نادرستی آن است.

معرفت عینی، به خوانش پوپر، ضرورتاً صادق نیست، که اتفاقاً این وجه آن نیز همنواست با کژاطلاعات و اطلاعات‌جعلی نشریافته توسط ال‌ال‌ام‌ها.

هادی صمدی
@evophilosophy

علوم شناختی

20 Jan, 23:41


چت‌جی‌پی‌تی کجاست؟ و چیست؟

در تحلیل سخنان نوستا در مورد اینکه آیا می‌توان «دانستن» و «معرفت» را به چت‌جی‎پی‌تی نسبت داد باید ابتدا به دو نکته‌ی مقدماتی‌تر بپردازیم که خود او به آنها نپرداخته است، هر چند به وضوح متوجه این نکته شده است که بدون معرفی هستی‌شناسی ال.ال.ام‌ها نمی‌توان مباحث معرفت‌شناسی را پیش برد.

نظریه‌ی سه جهان
پوپر نظریه‌ای متافیزیکی مبتنی بر تکامل را مطرح می‌کند که نظریه‌ی سه‌جهان نام دارد و در پاسخ به پرسش‌هایی از این سنخ مفید است.
در ابتدا اشیاء بی‌جان مانند آب و سنگ وجود داشت و سپس با پیدایی حیات جانداران در زمین گسترش یافتند. پوپر این دو سطح را که متشکل از موجودات برساخته از ماده و انرژی‌اند در جهان ۱ می‌گذارد. با پیچیده‌تر شدن برخی از موجودات در شاخه‌های مرتبط با جانداران، مغز برخی بزرگ‌تر و پیچیده‌تر شد تا جایی‌که در گونه‌هایی مثل نخستی‌ها ذهن شکل گرفت و در شاخه‌ی انسانی، انسان‌ها واجد باورها، خواست‌ها، احساس‌ها و غیره شدند که می‌توان گفت در سطح ذهن وجود دارند (فعلاً نظریه‌ی ذهن بدن‌مند را کنار بگذاریم) که پوپر محل آنها را جهان ۲ می‌نامد. با شکل‌گیری زبان و فرهنگ جهان ۳ بوجود آمد که جهان برساخته‌های فکر انسان است. جهان ۳ علاوه بر اینکه جایگاه واژگان است موجوداتی مانند نظریه‌های علمی و نهادهایی مانند بانک جهانی نیز در آن وجود دارند. ساختمان‌ها، دفاتر، و افرادی که در بانک کار می‌کنند در جهان یک قرار دارند. اما قوانین و مقررات بانک، به عنوان یک نهادِ حقوقی، در جهان ۳ تقرر دارند.
حالا پرسش این است که چت‌جی‌پی‌تی در کدامیک از این سه جهان می‌گنجد؟ مشخصاً کامپیوترها، گوشی‌ها، سیلیکون‌ها، و کاربرها در جهان ۱ هستند. اما چت‌جی‎پی‌تی چیزی بیش از این عناصر جهانِ یکی است. همانطور که نوستا نیز متوجه است از جنس باورهای انسانی نیز  نیست که جایی در جهان ۲ برایش قائل شویم (زیرا بین‌الاذهانی‌ست). بنابراین ظاهرا جایگاه آن در جهان ۳ است.

چت‌جی‌پی‌تی انتزاعی است یا انضمامی؟
به طور متعارف فیلسوفان اشیاء را در یکی از دو گروه انضمامی‌ها (میز، اسب، اتم،...) و انتزاعی‌ها (گزاره‌ها، اشیا ریاضیاتی،...) قرار می‌دهند. چت‌جی‌پی‌تی انضمامی است یا انتزاعی؟ برای پاسخ نیازمند به تعریفی دم‌دستی از انضمامی و انتزاعی هستیم. در متافیزیک تحلیلی بر سر تعریف هر کدام از این دو اختلاف‌نظرها زیاد است. (بحث بر سر چیستی چت‌جی‌پی‌تی می‌تواند موضوع بحث متافیزیک‌دانان نیز قرار گیرد و بر اختلاف‌ها بیافزاید.) اما در اینجا به تعریف رایج آنها بسنده می‌کنیم. انضمامی‌ها، مثلاً میز، محدود به زمان و مکان‌اند و توان علّی دارند. و انتزاعی‌ها مثلاً عدد ۷، به زمان و مکان محدود نیستند و توان علّی ندارند. معیارهای دیگری هم معرفی شده مانند اینکه انتزاعی‌ها، به‌خلاف انضمامی‌ها، تغییر نمی‌کنند. اما در این بین مواردی داریم که دقیقاً مشخص نیست در کدام دو دسته قرار می‌گیرند. معروف‌ترین مثال در متافیزیک، «سایه» و «سوراخ» و «سطح» است که گاهی در مقوله‌ای به نام موجودات مینور (که به جای «کهاد» یا «کهتر»، شاید به لحاظ مفهومی «فرعی» برابرنهاد بهتری باشد) قرار داده می‌شوند. سایه‌ی درخت محدود به زمان و مکان است، دارای توان علّی است و تغییر می‌کند. ممکن است در انتساب توان علّی به آن، یا اینکه تغییر در آن ذاتی است یا نه، اختلاف نظر وجود داشته باشد. اما آیا این اختلاف‌نظر باعث می‌شود، همانند مثلث و عدد، آن را انتزاعی بدانیم؟ به نظر تفاوت فاحشی میان این دو است. در شاخه‌های مختلف علوم نیز از موجوداتی تقریباً مشابه موجودات مینور سخن می‌رود که باید تکلیف انتزاعی و انضمامی بودن آن را مشخص کنیم. مثلاً به مفهوم تورم در اقتصاد توجه کنیم. از یکسو مانند میز از ماده و انرژی ساخته نشده که به آن معنا محدود به زمان و مکان باشد. اما در معنایی دیگر محدود به زمان و مکان است زیرا تورم در ژاپن متفاوت با ایران است و در ایران نیز طی زمان تورم، به خلاف اشیاء انتزاعی مانند مثلث، تغییر می‌کند. بنابراین تا حدی مشابه سایه، تورم نیز محدود به زمان و مکان است. مهم‌تر آنکه توان علّی دارد زیرا افزایش آن «علت» کاهش قدرت خرید است. بنابراین نیازمند به مقوله‌ی سومی هستیم که نه کاملاً انضمامی است و نه کاملاً انتزاعی. اجازه دهید فعلاً نام این مقوله را "مقوله‌سوم" بگذاریم.
          
همانطور که پوپر می‌گوید [برخی از] موجودات جهان ۳ مانند گزاره‌ها و اشیاء ریاضیاتی انتزاعی‌اند یعنی در زمان و مکان نیستند و توان علّی ندارند. اما در جهان ۳ برخی موجودات مقوله‌سومی نیز وجود دارند. [که البته این سخن از پوپر نیست. خود این مقوله را باید به مقولات جزئی‌تری تقسیم کرد که فعلاً به آن نمی‌پردازیم.] در پست بعدی خواهیم دید به یک معنا چت‌جی‌پی‌تی مقوله‌سومی است.

حالا یکی دو گام تا پاسخ فاصله داریم.
هادی صمدی
@evophilosophy

علوم شناختی

20 Jan, 23:36


چت‌جی‌پی‌تی واقعاً چه می‌داند؟!

گزارش دوم نیز از جان نوستا است که باز سخنان این دانشمند و نوآور حوزه‌ی تکنولوژی می‌تواند مورد توجه فیلسوفان باشد. پرسش فلسفی او این است که «ال.ال.ام‌ها از جمله چت‌جی‌پی‌تی واقعاً چه «می‌دانند»؟»

خلاصه‌ی سخن او این است که ال.ال.ام‌ها از طریق استنتاج، پاسخ‌هایی عرضه می‎کنند که برای فهم سنتی از معرفت دردسرساز است. چه دردسری؟ به زعم نوستا خروجی‌های این سیستم مولدِ زبان، مرز بین درک انسان و تشخیص الگوی آماری را از بین می‌برند. تکنوآگاهیِ نوظهور (emergent techno-consciousness) معرفت‌شناسی سنتی را تغییر می‌دهد.
این پاسخ نیازمند ایضاح است. نوستا توضیحات خود را عرضه می‌کند که ساده‌سازی‌شده‌ی اهم نکات او در قالبی جدید به شرح زیر است.

سیستم‌هایی مانند چت‌جی‌پی‌تی، که به عنوان مولد‌های از پیش‌آموزش‌دیده، بر روی مقادیر انبوهی از متون آموزش داده شده‌اند، می‌توانند پاسخ‌های پیچیده و ظریفی را ایجاد کنند که اغلب بسیار انسانی‌اند. آیا درک و تولید بسیار انسان‌وار این سیستم‌ها دلیلی است که بگوییم این ماشین‌ها به شیوه‌ی انسان «می‌دانند» یا باید به این حد بسنده کنیم که این سیستم‌های مولد صرفاً استنتاج‌گراند؟ هر دو انتخاب مشکلاتی برای معرفت‌شناسی رایج که معرفت را باورصادق‌موجه می‌داند (نقدهای گتیه را نادیده بگیریم) ایجاد می‌کند. به باور نوستا این پرسش، اساس معرفت‌شناسی را هدف می‌گیرد و ما را به بازنگری در درک خود از معرفتِ انسانی نیز سوق می‌دهد.

نوستا با تعریف سنتی معرفت به «باورِ صادقِ موجه» آغاز می‌کند. معرفت هر باوری نیست، بلکه باوری‌ست که باید صادق باشد و بتوانیم برای صدق آن نیز توجیهی عرضه کنیم. اما باور امری روان‌شناختی است و چت‌جی‌پی‌تی ذهنی ندارد که باوری داشته باشد و قرار باشد صادق و موجه نیز باشد. پس آیا این یک توهم انسانی‌ست که به این سیستم‌های مولد «دانستن» را نسبت می‌دهیم؟
انسان و چت‌جی‌پی‌تی هر دو واجد قابلیت تشخیص الگو هستند. پس چه فرقی است که تشخیص الگوی چت‌جی‌پی‌تی را فاقد قابلیت «دانستن» می‌دانیم؟ انسان‌ها به واسطه‌ی برخورداری از آگاهی به الگوهای تشخیص داده شده، با توجه به زمینه، معنا می‌بخشند و به فهم می‌رسند. اما چرا نتوانیم نوعی از آگاهی را به ال.ال.ام‌ها نسبت دهیم؟!

مطابق فهم عرفی و به‌طور متعارف به هر سیستم پردازش‌کننده‌ای آگاهی نسبت نمی‌دهیم. ماشین حساب ساده را در نظر بگیرید. ورودی‌های آن ساده‌ترند و بدون تعامل با محیط، فقط به ازای دریافت برخی ورودی‌های مشخص (اعداد و اپراتورهای حساب) خروجی‌های ثابتی دارد، سیستم پردازش آن ساده است، (هرچند علی‌الاصول مصون از خطا نیست اما) عملاً اشتباه نمی‌کند، فاقد عنصر یادگیری است، و بر اساس اطلاعات جدید خود را به روزرسانی نمی‌کند و تکامل نمی‌یابد. و مهم‌تر از همه اینکه ماشین‌حساب معرفت جدیدی فراتر از اطلاعات ورودی تولید نمی‌کند. حالا یک ارگانیسم زنده مانند موش را به عنوان یک سیستم در نظر بگیریم. ورودی‌های آن بسیار پیچیده‌ترند و عکس تمامی آنچه را در مورد ماشین حساب گفتیم می‌توان به او نسبت داد.
حالا با توجه به این خصوصیات ال.ال.ام به موش شبیه‌تر است یا به ماشین حساب؟ پاسخ موش است.

اما اگر می‌توانیم به واسطه‌ی برخورداری از این ویژگی‌ها سطحی از آگاهی (آگاهی جانوری) را به موش نسبت دهیم چرا نوعی آگاهی را که نوستا تکنوآگاهی می‌نامد به ال.ال.ام نسبت ندهیم؟ و اگر موش واجد نوعی معرفت است چرا ال.ال.ام نباشد؟ پیشنهاد نوستا آن است که شاید معرفت‌شناسی باید خود را از چنبره‌ی تمرکز بر باور و توجیه خلاص کند و به جای آن بر دقت آماری و سودمندی تأکید کند. بخش نخست این پیشنهاد یادآور پیشنهاد پوپر است و بخش دوم یادآور پیشنهاد پراگماتیست‌ها که هر دو مبتنی بر نگاهی تکاملی به معرفت‌شناسی بوده است؛ که البته نوستا به این موارد اشاره‌ای ندارد.

پیشنهاد دوم نوستا نیز قابل تأمل است. آگاهی در انسان به صورت ویژگی نوظهوری رخ داد که از اشکال ساده‌تر آغاز شد و به این درجه رسید. به نحو مشابه می‌توان نوعی ویژگی نوظهور را در پیچیدگی پردازش‌ها و به روزرسانی‌های ال.ال.ام‌ها در نظر گرفت. چه ضرورتی دارد که آگاهی ماشین مشابه آگاهی انسان باشد؟ به وضوح آگاهی انسان بدن‌مند است. اما با تغییر در نوع بدن‌مندی، ماشین نیز می‌تواند صاحب نوعی تکنوآگاهی شود. آیا در اینصورت نمی‌توان آن را واجد نوعی «تکنو-باور» نیز دانست [البته خود نوستا این اصطلاح را به کار نبرده] که در قالب معرفت‌شناسی رایجی که معرفت را باور صادق موجه می‌دانست از صدق و توجیه آن سخن گفت و نوعی دانستن هم به آن نسبت داد؟! در اینصورت دایره‌ی معرفت‌شناسی باید از حوزه‌ی انسانی فراتر رود.
بخشی از این پیشنهاد را نیز می‌توان به پوپر نسبت داد، جایی‌که از معرفت در سگ سخن می‌گوید.

تحلیلی تکاملی پیشنهاد نوستا در پست بعدی
هادی صمدی
@evophilosophy