১𝐋𝐮𝐧𝐚𝐓𝐢𝐜

@changjinn


황창

› ՙৎCB: ❪ 𝐓𝐨 𝐛𝐞 𝐣𝐮𝐬𝐭 𝐟𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝𝐬, 𝐲𝐨𝐮'𝐫𝐞 𝐭𝐨𝐨 ১𝐛𝐞𝐚𝐮𝐭𝐢𝐟𝐮𝐥 ❫

𝐅𝐨𝐫 #𝐒𝐩𝐞𝐚𝐫𝐁 𝐚𝐧𝐝 𝐡𝐢𝐬 #𝐏𝐫𝐢𝐧𝐜𝐞(𝐬𝐬)👑⋪⋆

• Start: 21/10/5

• t.me/HidenChat_Bot?start=1494649172

১𝐋𝐮𝐧𝐚𝐓𝐢𝐜

19 Oct, 18:04


- 241019 dominATE Melbourne‌.

آب بازیشون گرفته😩

১𝐋𝐮𝐧𝐚𝐓𝐢𝐜

18 Oct, 16:56


کنار هم خوشبخت شید پسرانم.

১𝐋𝐮𝐧𝐚𝐓𝐢𝐜

18 Oct, 16:55


00:03 لبخندش.

১𝐋𝐮𝐧𝐚𝐓𝐢𝐜

18 Oct, 16:55


جانگبین: خب خدانگهدار👋🏽
خداحافظ هیونجینـا~
هیونجین: بایی!!

১𝐋𝐮𝐧𝐚𝐓𝐢𝐜

18 Oct, 16:40


هوا گرم است و چانگجین پابو هستند.

چانگبین: جینیـا~ لطفا کولر را روشن کنید.
هیونجین: عام ببخشید، جینی من هستم؟
چانگبین: اوه؟ پس زنده شدید؟
هیونجین: سلام عرض شد.
چانگبین: جینیـا~
هیونجین: بله بفرمایید..؟
چانگبین: لطفا درجه کولر را پایین بیاورید.

১𝐋𝐮𝐧𝐚𝐓𝐢𝐜

18 Oct, 16:33


هیون میگه که، گاهی وقتی خسته‌ست لباساشو پرت میکنه اینور اونور.

چانگبین: هیونجینـا..؟
باید با لباسات مهربون باشی.
هیونجین: دلم نمیخواد.
چانگبین: باید بگی "مرسی ازینکه امروز باهام بودین و بدنمو پوشوندین."
هیونجین: ㅎㅎㅎ

১𝐋𝐮𝐧𝐚𝐓𝐢𝐜

18 Oct, 16:29


بحث راجع به این بود که چانگبین نمیتونه چندتا کارو همزمان انجام بده.
این وسط کامنت استی: هیونجینـا، بیا ازدواج کنیم.

چانگبین: منظورشون چیه-؟ میگن چون به هیون نیاز دارم باهاش ازدواج کنم ازونجایی که نمیتونم همزمان چندتا کارو انجام بدم؛ یا میگن منو ترک کنی سر این قضیه بری باهاشون ازدواج کنی؟!
هیونجین: فقط دارن میگن دلشون میخواد باهام ازدواج کنن.

১𝐋𝐮𝐧𝐚𝐓𝐢𝐜

18 Oct, 16:24


چانگبین: من اول اومدم استرالیا درسته؟
هیونجین: بله.
چانگبین: من اول رسیدم اینجا. ازبس هرروز وقتمو با هیونجین میگذرونم سر اینکه باهم زندگی میکنیم، وقتایی که اولین نفر میام اینجا احساس پوچی بهم دست میده.(بدون حضور هیونجین)
هیونجین: وای باید تمومش کنی!
چانگبین: اخه اگه اون حسو نداشته باشم میای میگی چرا نداریش🌚(ناراحت میشی)

১𝐋𝐮𝐧𝐚𝐓𝐢𝐜

18 Oct, 16:20


چانگبین باز داره دعواش میکنه سر اینکه هیون میگفت "رفته بودم شنا بعدشم سونا، الان انقدر گشنمه که میخوام بمیرم."

چانگبین: بهت گفته بودم نگیش.
هیونجین: عاح ولی اگه بگم "انقدر گشنمه که میخوام زنده بمونم." منطقیه؟ وقتی زیاد گشنمه چطور زنده بمونم.
چانگبین: خودتم میدونی وقتی میگی میخوای بمیری واقعا نمیمیری.
هیونجین: پس چیکار کنم بگم "من گشنمه فکر کنم بمیرم"؟
چانگبین: بهرحال منفیه. واقعا لازمه جملات منفی بکار ببری هیونجین شی؟-

১𝐋𝐮𝐧𝐚𝐓𝐢𝐜

18 Oct, 14:15


انقدر شبیه زن و شوهران که خاک تو سرم کنن.

১𝐋𝐮𝐧𝐚𝐓𝐢𝐜

18 Oct, 14:14


هیونجین تقریبا از صندلی افتاد😭 بعد چانگبین نگرانش شد؛ اما چون دم رفتنش بود هیون فرستادش بره.

১𝐋𝐮𝐧𝐚𝐓𝐢𝐜

18 Oct, 14:10


هیونجین عینک چانگبینو گرفت رو صورت خودش امتحان کنه، یه سیس احمقانه گرفت چانگبینم گفت لطفا درش بیار ㅠㅠ

১𝐋𝐮𝐧𝐚𝐓𝐢𝐜

18 Oct, 14:03


واکنش هیون به صدای چانگبین😭

چانگبین: گوشت اذیت شد؟
هیونجین: نه~

১𝐋𝐮𝐧𝐚𝐓𝐢𝐜

18 Oct, 13:58


چانگبین: وقتی ازش پرسیدم "چیکار میکنی؟" دیدم این شکلی خوابیده(عکس اول)، رفتم برگشتم دوباره دیدم این شکلیه(عکس دوم)، آخرین بارم که چکش کردم اینجوری بود(عکس سوم)😭
هیونجین: ما اون ساعت قرار بود باهم شام بخوریم.
چانگبین: هیون خواب‌آلود خواب‌آلود اینجوری بود که "سفارش دادی..هیونگ؟"؛ منم گفتم "اره خودم خوردم.."

১𝐋𝐮𝐧𝐚𝐓𝐢𝐜

18 Oct, 13:53


هیونجین گفت اخیرا یه اسکجول داشتن که دیر تموم شده. بعد وقتی برگشتن خونه هیون بعد دوش گرفتن رو زمین خوابش برده؛ چانگبینم اومده سه بار چکش کرده.