ببخشید همیشه اذیتت میکنم :) ببخشید واقعا که وقتایی که تنهام میام پیشت.. میدونی دلم نمیخواد کسیو اذیت کنم حتی تورو.. فقط من تورو ساختم و بهت جون دادم که وقتی کسی نیست صدامو بشنوه واسه تو بنویسم
دفتر قشنگم من شبا بهشون شب بخیر میگفتم که حس نکنن تنهان که بدون شب بخیر نخوابن من به درد و دلاشونم گوش میدادم من حتی سعی میکردم جواب تک تکشوند تا جایی که میشه بدم که بدونن داداششون مغرور نیست و عاشقشونه..
چرا تهدید شدم؟ چون به یکی کمک کردم که از شر چند تا از خلافکارا راحت شه و اونا تهدیدم کردن عملا بهم گفتن فاصله ی زندگی تا مرگت دست خودت بود ولی دیگه دست ماست
دفتر خاطرات قشنگم من چند ماه نتونستم خانوادمو ببینم از ترس تهدیدی که شدم چون نخواستم واسه خانوادم خطری پیش بیاد من چند ماه پشت تلفن گریه میکردم وقتی با مادرم حرف میزدم چون دلم براش تنگ شده بود مادری که هرشب باید دستاشو قبل خواب میبوسیدم ولی دور بودم و نمیشد..