زخم حسینی

@zakhmofficial


شعر، زندگی و ادبیات
اگر مطالب کانال برای‌تان جذاب است آن را با دیگران به اشتراک بگذارید 🙏

ارتباط با شاعر
@mohoseyni

زخم حسینی

18 Oct, 21:32


طعم حیات از می وفات چشیده
چون تو کسی لپ مرگ را نکشیده

حامد احمدی

اگر در خاورمیانه تنها یک مرد وجود داشت او یحیی سنوار بود

درود خدا بر روان پاک این مجاهد کبیر و شجاع

@zakhmofficial

زخم حسینی

12 Sep, 16:57


سلام عزاداری هاتون قبول
عیدتون مبارک

برای سی و نه سالگی؛

تنها دلش خوش است که باری گذشته است
رودی که از مسیر صحاری گذشته است

پاییز نیز خاطره ای دور می‌شود
آن‌سان که روزهای بهاری گذشته است

چین و چروک صورت پیر مرا رفیق
باید به خاطرت بسپاری گذشته است

دوران عشق اگر به درازای عمر نوح
یک لحظه است تا بشماری گذشته است

رفتم ز دست تا مژه‌ی خویش را گشود
آزادگی به عمر قناری گذشته است

با گریه گفتمش که من از عشق نگذرم
لبخند زد برای من، آری گذشته است

هدیه برای روز تولد غم آورید
عمرم فقط به گریه و زاری گذشته است

#زخم_حسینی
#۳۹
#تولد

سلام بر میانسالگی
بر دشمن مرتضی علی لعنت

@zakhmofficial

زخم حسینی

02 Sep, 07:10


به خاک کرب و بلا سجده می‌کنیم ولیکن
مزار تو‌ دل زهراست تربتی متفاوت

#زخم_حسینی

@zakhmofficial

زخم حسینی

30 Aug, 21:13


هزار دریغ

در این زمانه‌ی بی های ‌و هوی لال پرست
فقدان بسیار دردناک تر است
سفر بخیر استاد
بدرود

زخم حسینی

25 Aug, 20:40


خدا گر‌ خود نمیفرمود داغش را خریدارم
جهان هرگز نمی‌شد خون‌بها پیراهن او را

#زخم_حسینی

@zakhmofficial

زخم حسینی

24 Aug, 17:20


ما را که دور از تو بختی سیاه داریم
قدری نگاهمان کن ما هم گناه داریم

حسین جان از شما که چیزی کم نمیشه
نام ما رو هم در زوار اربعینت ثبت کن ما خیلی دوست داریم کنارت باشیم

صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین
صلی الله علیک و علی روحک و بدنک و راسک
😭

@zakhmofficial

زخم حسینی

23 Aug, 16:02


واقعیت این است که شعر‌ گفتن و تفکر در‌ مرثیه حضرات معصومین شاید سخت ترین کار باشد
به عنوان مثال بنده از دیروز دارم به غارت بدن مطهر سیدالشهدا فکر میکنم اشک ندارم ولی تخیل در جایی که تخیل راه ندارد از صعب‌تربن کارهای دنیاست.
خلاصه دعا کنید 🙏


@zakhmofficial

زخم حسینی

08 Aug, 08:17


زخم حسینی pinned Deleted message

زخم حسینی

19 Jul, 06:06


مصرع فرد

۱.چند سال پیش با دوستی در ایام شهادت حضرت مسلم ابن عقیل صحبت میکردم، جان کلام این بود که از نظر نگارنده فلان مداح بسیار معروف دقیقا تعریفی از ابتذال در مداحی‌ست، توضیحش هم ساده‌ست شما بهترین ملودی را با نازل ترین کلمات پر کنید اثری مبتذل تولید کرده‌اید و‌صد البته معکوس این عبارت هم صادق است.

۲. واژه‎نامه‎های معتبر فارسی در برابر کلمه «ابتذال» آن را «بسیار به کار بردن چیزی تا اندازه‎ای که از ارزش آن بکاهد» و «بی ‏ارزشی و پستی» معنا کرده‎اند و «مبتذل» را امری «در دسترس همگان»، «فرومایه، پیش‎پا افتاده و بی‎ارزش» خوانده‎اند. مسئله به همین سادگی‌ست اینکه ما امری را در سطحی ترین حالت خود قرار دهیم حتی اگر بسیار ارزشمند باشد آن را مبتذل کردیم
مثال ساده اش می‌شود مختارنامه که حقا و انصافا اثر فاخری‌ست اما پخش هر ساله آن مایه استهزاست و کشاندن این اثر فاخر به ابتذال!!!

۳. چند روزی مانده به ایام محرم دوست بسیار عزیزی تماس گرفت و فرمود که بنا بر آن شده است که شعار فرهنگی امسال در ایام محرم این مصرع باشد که : آزادگان عالم در خیمه‌ی حسین‌اند‌، و فرمود بنا شده هر شاعری مصرع فردی بر این مصرع بنویسد و به نام شاعر در سطح شهر نصب شود و مردم را یاد ایام عزای اباعبدالله الحسین علیه السلام بیندازد، بسیار فکر‌ کردم که چه باید بگویم به سرو فکر کردم، به استغنا اندیشیدم، تمام کلماتی که می‌شد با آن مراعات نظیر با مصرع مذکور ساخت را مرور کردم اما در آن وقت محدود نمیشد چیزی ساخت که در شان عزای حضرت اباعبدالله و شهرآرایی در ایام محرم باشد و به همین دلیل منصرف از نوشتن شدم .

۴. روز اول محرم چشمم به بیلبوردها خورد، آنچه از اسامی بر می‌آمد باید تک به تک بیلبورد ها شاه بیت می‌شدند اما هرچه بیشتر نگاه میکردم جز ابیاتی سست و کم رمق چیزی ندیدم، خودتان که شاهدید!

۵. برگردیم به ابتذال ، دقیقا تعریف ابتذال همین است: دم دستی بودن، فکر کن اولین مصرعی که به ذهنت میرسد را باری به هرجهت ارسال کنی بعد هم کسانی که ذهنشان دم دستی‌ست بپسندند و فقط برای خرج کردن بودجه بیلبورد کنند و در سطح کشور نصب کنند . فکر کن!
ما ملت شهادت ما ملت حسینیم
آزادگان عالم در خیمه‌ی حسینند
سلمنا ما ملت شهادت و امام حسینیم ولی این چه ربطی به آزادگان عالم در خیمه حسینند دارد؟!
یا
آزاده ایم و ما را عالم ندیده در بند
آزادگان عالم در خیمه‌ی‌ حسینند
چطور ممکن است این دو مصرع به هم مرتبط باشد؟
یا
یکدم حسین ما را تنها نمیگذارد
آزادگان عالم در خیمه‌ی حسینند
((بگذریم که این شاهکار! تماما برای کسان دیگریست و به نام کس دیگری ثبت شده است. لطف حسین ما را تنها نمیگذارد از مرحوم استاد موید است))
خب این دو مصرع چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟
به جرأت میتوانم بگویم از مجموع ابیاتی که دیدم نهایتا پنج بیت قابل دفاع بود.
یکی همین که:
در جنگ حق و باطل آزاده باش ای دل
آزادگان عالم در خیمه‌ی حسینند

۶. راهکار چیست؟ حق این است که اگر نقد میکنید راهکاری هم ارائه دهید.شاید مهمترین راه این بود که مثل چند ماه قبل که ابیاتی از شعرا زینت بخش شهر شده بود اکنون نیز همین کار را با محور آزادگی انجام میدادند و مصرع معروف را پایین بیت شاعر به عنوان امضا ثبت میکردند.یا حتی میشد زمان بیشتری صرف کرد و انتخاب‌های بهتری انجام داد و در رودربایستی نام‌های بزرگ نماند و بیت اساتید را هم از تیغ حذف و نقد گذراند.

۷. باری، دلم میسوزد و کاری ز دستم بر نمی‌آید. جز همین چند سطر که عرض شد تا یادم نرفته است بگویم که مصرع اصلی بعد از کلی جستجو این بود که: آزادگان عالم دیوانه‌ی حسین‌اند
به به چه مصرعی چقدر تمیز و شاید متعجب شوید که این مصرع احتمالا از یک شهید بزرگوار ایام دفاع مقدس است شهید مهدی آقاخانی (الله اعلم) مهمان سیدالشهدا باشد ان شاالله

و آخر دعوانا ان الحمدلله رب العالمین
و صلی الله علی محمد و آل الطاهرین

احقر خدام حضرت عابس علیه السلام
#سیدمحمدحسین_حسینی
#زخم_حسینی

@zakhmofficial

زخم حسینی

18 Jul, 10:25


زهرای‌ مرضیه (سلام الله علیها) ضعف، سستی، لغزش و کم کاری این حقیر را مورد عفو و رحمت مادرانه خود قرار دهد. آنچه در توانم بود را با تمام کاستی ها انجام دادم ان شاالله که مورد رضای تمام اهل بیت عصمت و طهارت به ویژه صدیقه کبری و ولی الله اعظم امام زمان قرار گرفته باشد. اگر از نوشته های من در این محرم استفاده کردید این حقیر رو از دعای خیر محروم نفرمایید.
#واضح است که این بنده رضایت ندارم کسی که مبلغ برای جلسه سیدالشهدا تعیین میکند از مطالب این کانال و نوشته هایش استفاده کند.
دعا کنید اگر ‌عمری برای سالهای بعد داشتم خدای متعال توان و فهم و قدرت بیشتری برای نوشتن در مناقب و مصائب سرور آزادگان عالم به این کوچکترین خادم آستان عنایت بفرماید.

احقر نوکران آستان حضرت عابس علیه السلام
#سیدمحمدحسین_حسینی
#زخم_حسینی

@zakhmofficial

زخم حسینی

17 Jul, 09:20


مارا غم شهادت آزادگی شکست
این غم کجا بریم که زینب اسیر شد؟

#زخم_حسینی

😭😭😭😭

@zakhmofficial

زخم حسینی

16 Jul, 16:56


گشت ناموست اسیر دست بی ناموس‌ها

@zakhmofficial

زخم حسینی

16 Jul, 10:29


🚩  اقامه ی عزای دهه دوم محرم الحرام🚩
ویژه برادران

🥀 #فیض_منبر: حجت الاسلام و المسلمین سید رضا جعفری

🥀 #روضه و #توسل: حاج جواد حیدری

🥀 #شعرخوانی شاعران ارجمند به ترتیب حضور :

سید محمد حسینی
عباس صادقی زرین
مجتبی خرسندی
میلاد عرفان پور
محمود حبیبی کسبی
مجید تال
سید محمد جواد شرافت
احمد بابایی
مجتبی حاذق
مهدی رحیمی

📌 #زمان: چهارشنبه ۲۷ تیر الی جمعه ۵ مرداد۱۴۰۳ از ساعت ۱۷
📌 #مکان: میدان قیام، بلوار قیام، بین مهاجری و منفرد، پلاک ۳

#مجمع_شاعران_اهل_بیت_علیهم_السلام
#هیئت_شاعران_اهل_بیت_علیهم_السلام
#روضه_مبارکه_بحرالمصائب

@majmashaeran

زخم حسینی

16 Jul, 06:50


کسی که سفره‌ی افلاک را بی وقفه نان میداد
چرا لب تشنه زیر چکمه‌های شمر جان میداد

به زیر دست و‌ پا روح عبادت دست و پا میزد
همان ساعت کسی در لشکر دشمن اذان میداد

مناجاتش به مقتل رو‌به پایان بود بی تردید
سنان تنها اگر یک لحظه‌ی دیگر امان میداد

گمانم این خطا از کارهای قاتلش باشد
کجا سلطان عالم پشت سوی آسمان میداد

لگد کوب آن‌چنان شد زیر پای مرکب دشمن
نسیمی پیکر او را در آن صحرا تکان میداد

حسینی را که من فهمیده ام حاجت اگر میدید
خود انگشتر بدون زخم دست ساربان میداد

رها شد کشته زیر آفتاب داغ آن صحرا
کسی که قد و بالایش به زهرا سایه بان میداد

سر او را اگر چه برد خولی با خودش کوفه
ولی انگشت او تنها مخیم را نشان میداد

#زخم_حسینی
#گودال_قتلگاه
#محرم

@zakhmofficial

زخم حسینی

15 Jul, 14:52


از تخت گذشتند که منبر بگذارند
دیوار زیاد است بگو در بگذارند

می‌گفت شکستند قفس‌های زمان را
گفتم دمشان‌گرم اگر پر بگذارند

آنقدر صنوبر به زمین خورد.. تبر گفت
ای کاش در این باغ کبوتر بگذارند

بی‌چهره‌ترینیم مگر روبروی ما
آیینه‌ای از آه مکدر بگذارند

جز داغِ پس از داغ به روی جگر ما
یک بار نشد مرهم بهتر بگذارند!

دست همه خالیست به رغم دل پر، آه...
از غم چه بگویم که به تن سر بگذارند

ای ننگ بر آن اُمتِ قاتل که پس از قتل
بر خاک قتیل خودشان سر بگذارند

تا بوده لب و حنجره‌ی ناله‌زنان را
چون نی بتراشند و به خنجر بگذارند...

ای نام! که  بر دوش همه کوهِ غمت را
با نغمه‌ی لالاییِ مادر بگذارند

«حا» حکمت عشق تو به تحریر نیاید
در دستم اگر چشمه‌ی جوهر بگذارند!

«سین» سوختن از تشنگی‌ات را نفروشم
در کامم اگر زمزم و کوثر بگذارند!

«یا» یک‌سره از داغ سرت میشکنیمش
بر گردن اگر صد سر دیگر بگذارند!

«نون» نغمه‌ی نستوه تو بر نی بلد ماست
ما را چه نیازیست که رهبر بگذارند؟!

ای سر نسپرده به ستم کاش سرم را
بر پای تو در لحظه‌ی آخر بگذارند...

عشاق تو ای اسوه‌ی افتاده‌ی خاکی
باید قدم از عرش فراتر بگذارند

رخصت بده آزادگیت را بسرایم
تا ناظمکان دفتر و مفتر بگذارند

افسوس که این شعرنداران همه تیغند
تا روی تنت زخم مکرر بگذارند

یک عمر فقط مرثیه خواندند ز گودال
تا مدح تو را بی‌در و پیکر بگذارند

ای شاهِ به گودال که دستور ندادی
از جن و ملک گرد تو لشگر بگذارند!

هفتاد و دو شلاق به تاریخ زدی تا
حدی وسط مومن و کافر بگذارند

هفتاد دو شلاق زدی تا نتوانند
در دین نبی بدعت دیگر بگذارند

هفتاد و دو شلاق زدی تا نتوانند
خرمهره به جای در و گوهر بگذارند

هفتاد و دو شلاق زدی تا نتوانند
خنزیر به بستان غضنفر بگذارند

هفتاد و دو شلاق تو را میخورد ای شاه
هردم دغلی را سر منبر بگذارند

ماندی سه شب و روز به خاک و به همان خاک
از شش جهت کون و مکان سر بگذارند

رفتی و نترسیدی از این قوم که خنجر
بر حنجر اولاد پیمبر بگذارند

از داغ تو صدپاره شد آنگونه که باید
نام دل ما را علی‌ اکبر بگذارند

از لطف اگر بر سرم افسر بگذارند
در شعر ترم مطلع دیگر بگذارند

افتادی و نگذاشت زنی واقعه‌ات را
در تذکره‌ها بی سر و ابتر بگذارند

فرمود «تَقَبَّل...» تَنِ قربانی خود را
اشراف چنین در بر داور بگذارند

بشکافت سرش تا که سرافکنده نباشد
آری پدران ارث به دختر بگذارند

برداشت علم را چو ابوفاضل و نگذاشت
پا در حرم ساقی کوثر بگذارند

دشمن همه فهمید که با بودن این زن
هیهات اگر دست به معجر بگذارند!

باید که پس زلزله‌ی نطقِ فصیحش
کاخ اُمَوی را پیِ دیگر بگذارند

#علی_فرزانه_موحد

زخم حسینی

14 Jul, 18:22


از طایفه‌ی عصمت و از نسل غدیری
دریای رفیعی وسط خاک کویری

پر کرده خدا از کرمت توبره اش را
هرگاه به باب تو رسید‌ست فقیری

ای برق نگاه تو امان‌نامه‌ی عالم
هیهات امانی ز یزیدان بپذیری

آن آب که می‌ریخت ز مشک تو در آن دشت
تا پهلوی صدیقه نشان داد مسیری

صدبار بمیرم متحیر شدنت را
تا زخم به مشک تو رساندند به تیری

بی دست شوی فرق سرت را که بکوبند
خود بهتر از آن است که از شرم بمیری

هنگام نزول تو جهان غرق تماشاست
لبریز نگاه است زمین خوردن شیری

آن دم که نوشتند: علمدار نیامد
کردند به تن اهل حرم رخت اسیری

قنداقه نیاز است به آن پیکر کوچک
بیهوده نگردید به دنبال حصیری

#زخم_حسینی
#حضرت_ابوالفضل_العباس_علیه_السلام
#محرم

@zakhmofficial

زخم حسینی

13 Jul, 14:58


تبر بر دوش می آمد به جنگ لشکر بت‌ها
خلیل اللهی از نسل علی عالی اعلی

که بود او کعبه‌ی‌ نور و امید آل پیغمبر
که بود او زاده‌ی یاسین و طه، سدره و طوبا

تمامش مثل پیغمبر نگاهش حضرت حیدر
ابهت چون ابوفاضل صلابت حضرت زهرا

روان شد پشت پایش آل عمران آل ابراهیم
به استقبال او رفتند ناس و قدر و اعطینا

رسول الله دیگر بود یا پور ابیطالب
که می‌جنگید آن سان در میان لشکر اعدا

عطش ، آه از عطش آتش به جان پهلوان می‌زد
به سوی خیمه ها برگشت زیر سایه‌ی بابا

امام عمری امانت دار احمد بود و با بوسه
به کام مصطفی پس داد آن شیر نخستین را

چنان شمشیر ها در پیکر او‌ رفت ‌ و آمد کرد
که شد هر سوی صحرا تکه‌ای از پیکرش پیدا

چه ماند از پیکر او در هجوم خیل جراحه
علی اربا علی اربا علی اربا علی اربا

به روی دست و پا پیری اشارت می‌کند هر سو
علی اینجاست یا اینجاست یا اینجاست یا اینجا

تمام اولین ها با علی اکبر به چشم آمد
سرآخر دیده شد بین خلایق زینب کبری

#زخم_حسینی
#مولانا_علی_اکبر
#محرم

@zakhmofficial

زخم حسینی

11 Jul, 12:32


آن تیر غیر ناله و شیون چه می‌کند
آتش گرفته وقت دویدن چه می‌کند

خشکیده از عطش همه‌ی سروهای باغ
با تشنگی شکوفه گلشن چه می‌کند

تو واضح است جنگ نداری و خصم با
لبخندت این دلیل مبرهن چه می‌کند

افتاده زخم در گذرش بر تن نسیم
تیر سه‌شعبه وقت رسیدن چه می‌کند

چیزی به غیر بوسه ندیده‌‌ست حنجرت
با نرمی گلوی تو آهن چه می‌کند

گامی به سوی حرمله گامی سوی رباب
مرد اینچنین شکسته شود زن چه می‌کند

پنهان اگر چه خواست تو را در عبای خود
با تیر این علامت روشن چه می‌کند

گریه، گلایه، صبر ندانم که مادرت
هنگام دیدن تو به مدفن چه می‌کند

با اشک‌های مادر تو سنگ هم گریست
آه رباب با دل دشمن چه می‌کند

#زخم_حسینی
#شاهزاده_علی_اصغر
#محرم

@zakhmofficial

زخم حسینی

10 Jul, 17:28


ستاره بود که راهی آسمان شده بود
عزیز نجمه در آن بزم جان‌فشان شده بود

عروس قافله مبهوت از شتابش بود
زمان رفتن داماد کاروان شده بود

چقدر شکل نبردش شبیه استاد است
علی اکبر و عباس توامان شده بود

نقاب چهره‌اش افتاد، ضجه زد دشمن
خبر رسید به فتنه؛ حسن جوان شده بود

اشاره کرد به ازرق؛ نبرد شد خندق
شبیه حیدر کرار پهلوان شده بود

حریف او چو نبودند دوره اش کردند
دلاوریش بر آن کافران گران شده بود

مگر نه اینکه به داماد نقل می‌پاشند
ولی به قامت او سنگ‌ها روان شده بود

چقدر نیزه به پهلوش رفت و آمد کرد
شبیه فاطمه انگار امتحان شده بود

به آن نبرد اگر چه دوان دوان می‌رفت
ولی به خیمه عروجش کشان کشان
شده بود

#زخم_حسینی
#قاسم_بن_الحسن
#محرم

@zakhmofficial

زخم حسینی

09 Jul, 11:33


زخم حسینی pinned «با عرض سلام و ارادت ابتدا توضیح مختصری خدمتتون عرض کنم عزیزانی که علاقه دارن شعرهای سالهای پیش رو مطالعه بفرمایند روی #محرم ضربه بزنند و پست های قبل رو ببینند بنا بر این هست که امسال فقط شعر های تازه رو‌خدمتتون ارائه بدم از امشب هم ان شاالله با شعر برای…»