چای وگپ ( وآن سالها)

@tea_gap


داستانها .وقصه ها
پلی به گذشته
دکتر کریم عزتی زاد ه کلهر


اKarim Ezzatizadeh kaLhoor @

@farhadezzati

https://t.me/tea_Gap

چای وگپ ( وآن سالها)

22 Oct, 22:22


ی روز میفهمی
زندگی انقدرم جدی نبود

چای وگپ ( وآن سالها)

22 Oct, 20:54


عاشق مردم مهربان خودمان هستم این مردم گاهی از روی نیاز دروغ می گویند و من با کمال میل دروغ شان را می خرم در روستای محل سکونتم پیرزنی داریم یک بقالی کوچکی را اداره می کند همیشه پشت دخل در حال انجام کاری است امروز رفتم خرید کنم مشغول دون کردن انار بود . هر جنسی می پرسم ندارد ولی بجاش جنسی را معروفی می کند که هیچ ربطی به جنس مورد نیاز من ندارد ولی معمولا می گوید جنس ما تکمیل است سراغ سوسس فرانسوی را گرفتم گفت آن را نداریم ولی ماینز داریم تقریبا همان است پرسیدم کولا زیرو دارید باز گفت نه اما کولا داریم گفتم مادر من دیابت دارم شکر برام خوب نیست در جواب گفت کولای ما شکر زیاد ندارد بخرید راستش خریدم گور بابای دیابت پیرزن بقال محل خوشحال باشه ، انسان به هر پدیده از زوایه مختلفی می تواند نگاه کند اما اگر اندکی زاویه نگاه خود را مهربان کنیم همه چیز زیبا می شود
فرهاد رمضانی

چای وگپ ( وآن سالها)

22 Oct, 20:34


ایا شاه محمود کشور گشای
ز من نترسی، بترس از خدای!

چای وگپ ( وآن سالها)

22 Oct, 11:10


ماکسیم گورکی، نویسنده روس، مدتی در یک نانوایی کار می‌کرد. ۵۰ کارگر شب‌ها در نانوایی، روی همان میزها که خمیر ورز می‌دادند، می‌‌خوابیدند و روزها بدون استراحت در سرمای مرگبار نان و شیرینی می‌پختند. صاحب نان‌پزی «سیمونوف»، مرد قلدری بود که از آزار کارگران لذت می‌برد.
گورکی در خاطرات‌اش نوشته، ما زیاد بودیم ولی هیچ‌وقت، هیچ‌کس در مقابل گردن‌کلفتی، ظلم و آزارهای این یک‌نفر نمی‌ایستاد. آن‌ها نه این نانوایی را ترک می‌کردند، نه چیزی را تغییر می‌دادند و نه به خاطر حق‌شان که دستمزد محترمانه‌ای بود، اعتراضی می‌کردند.
یک روز که گورکی در حال کار برای کارگران شعر می‌خواند، سیمونوف سرزده وارد می‌شود و کتاب را از او می‌گیرد تا در تنور بیاندازد. گورکی بلند می‌شود و دست رییس را می‌گیرد و می‌گوید:

«حق نداری این کار را بکنی.»

سیمونوف میخکوب می‌ماند. از اینکه یکی از زیردستان جلویش ایستاده، بهت‌زده است. کتاب را برمی‌گرداند و نان‌پزی را ترک می‌کند. سیمونوف از فردا متوجه می‌شود چیزی آرام در وجود بقیه جان می‌گیرد؛ آنها مزه عصیان را چشیده بودند. پیش از این، همه‌چیز ابدی به نظر می‌رسید.

چای وگپ ( وآن سالها)

22 Oct, 09:56


*سکانس پایانی فیلم سینمایی «راه‌های افتخار»* ساخته‌ی استنلی کوبریک با بازی جاودانه‌ی کرک داگلاس يک شاهکار است؛ یک شاهکار ضد جنگ از شاهکارهای تاریخ سینما.
سربازان فرانسوی خسته و فرسوده از زخم‌های جنگ جهانی اول در کافه‌ای نشسته‌اند. جنگی که یکی از بی‌معناترین و بی‌حاصل‌ترین جنگ‌های تاریخ بود. صاحب کافه، یک خواننده‌ی زن آلمانی (با بازی کریستین هارلن) را روی صحنه می‌آورد تا برای سربازان بخواند. موج تحقیر و تمسخر به سوی زن که از کشور دشمن است، روانه می‌شود. زن شروع به خواندن می‌کند. سربازان کلمات آواز را که به زبان آلمانی است نمی‌فهمند؛ ولی کم کم در اندوه آواز زن غرق می شوند و آرام آرام با صدای زن، ملودی آواز را زمزمه می‌کنند. جادوی موسیقی که زبان تمام مردم جهان است، اثر خود را می‌گذارد و انگار در آن لحظه‌ی جادویی نه‌تنها پوچی یِ جنگ و بیهوده‌گی یِ آن همه کشتار و ویرانی بر آنان آشکار می شود، بلکه با اشک‌های زن که درد مشترک همه‌ی آن‌هاست، اشک می‌ریزند!
و بدین‌گونه کوبریک یکی از زیباترین سکانس‌های ضد جنگ تاریخ سینما را بر پرده خلق می‌کند.

چای وگپ ( وآن سالها)

21 Oct, 17:54


پاییز طلایی

چای وگپ ( وآن سالها)

21 Oct, 17:17


🔴جواد خیابانی در حین گزارش بازی پرسپولیس و السد: جزایر سه‌گانه ایرانی هست و تا ابد خواهد ماند

@Khabare_Irann

چای وگپ ( وآن سالها)

21 Oct, 12:47


یادش گرامی باد.

چای وگپ ( وآن سالها)

21 Oct, 12:46


دوستانم می نویسند که‌امسال گیوژ خیلی درشت و خوشمزه است مخصوصا قلاجه همچنین ونوشک

چای وگپ ( وآن سالها)

21 Oct, 12:45


ارسالی از طرف شهرام.

چای وگپ ( وآن سالها)

21 Oct, 12:18


در زبان کوردی، دو نوع حرف (ر) داریم.
ر (نرم)
ڕ (سخت)

چای وگپ ( وآن سالها)

20 Oct, 19:43


بە نظر شما( کەلەبای) بە چە معنی است؟

چای وگپ ( وآن سالها)

20 Oct, 17:02


این حرف در زبان کوردی زیاد کاربرد دارد.
مثل گڤ: موی آشفتە و شانەنخوردە
گیڤە: صدای گلولە یا باد

چای وگپ ( وآن سالها)

20 Oct, 06:27


پرهيز از جنگ، شجاعتی است که در بالاترين رتبه عقلانيت قرار دارد

روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:
🔸️يکی از خطرناک‌ترين مطالبي که در کشور ما تبليغ مي‌شود اين است که استقبال از جنگ به معناي شجاعت است و تلاش براي جلوگيری از جنگ نوعی ترس را در خود دارد.

🔸️نبايد ذره‌ای ترديد کرد که جنگ، شر است و همه بايد تلاش کنند کشور وارد جنگ نشود. در شرايط احساسی کنونی که عده‌ای بر طبل جنگ می کوبند، صلح‌خواهی و تلاش برای جلوگيری از وقوع جنگ، عين شجاعت است و کساني که برای وارد کردن کشور به جنگ تلاش می کنند، نه‌ تنها از شجاعت بویی نبرده‌اند بلکه اين کلمه پرمحتوا و ارزشمند را با «تهور» که برخلاف معيارهای عقلی وارد مهلکه شدن است اشتباه می گيرند.