در روزهای گذشته «مشتری راجعه» شد، «پلوتو مستقیم» شد و «عطارد وارد برج عقرب» شد و «ماه کامل» نیز در راه است.
بجز این‌ها آخرین روز‌هایی است که پلوتو را در برج جدی می‌بینیم. ۳۰ آبان پلوتو دوباره وارد برج دلو میشود و تا سال ۱۶۳۴ دیگر انرژی پلوتو در دلو وجود ندارد. شاید برایتان جالب باشد که از زمان کشفِ پلوتو تا امروز هنوز بشر یک دورِ کامل پلوتو را در بروج رصد نکرده. پلوتو بدون هیچ عجله‌ای به سوی «موضعِ قِران» که همان ۰ درجه دلو است نزدیک میشود. جایگاهی که حضور پلوتو در برج دلو را دو چنان مهم می‌کند.
پلوتو نمادِ قدرت‌ها و نیروهای بزرگ است. با خروج پلوتو از برج جدی بسیاری از نهادهای قدرتِ متمرکز قدرت خود را از دست می‌دهند - چنانچه اکنون نیز شاهد آن هستیم.
راجعه شدنِ مشتری بیشتر از هرچیز مسئله «حق» را به دغدغه درونی آدم‌ها تبدیل می‌کند. وقتی مشتری راجعه میشود همه «حق به جانب» می‌شوند. احساس می‌کنند به حق‌شان نرسیده‌اند. ممکن است موضوع حق و حقوق واقعی، نمک‌نشناسی، زیاده‌خواهی یا بیرون زدن طرحواره «استحقاق» و نیز عذاب وجدان و جبرانِ گذشته باشد.
پ.ن: مشتری مدت‌ها راجعه است و فرصت کافی برای پرداختن به این موضوع وجود دارد.
عطارد در عقرب مرا یاد آن جمله اشتباه ولی کاربردی با این مضمون از هالینگز جکسون می‌اندازد: «تمدن از جایی آغاز شد که به جای سنگ پرتاب کردن به یکدیگر فحش دادند.» معمولا هنگام عطارد در عقرب رفتار‌ها بی‌اعصاب، بی‌حوصله و بی‌ملاحضه و گستاخانه میشود.
ماه کامل هم در پیش است که در پست بعدی می‌نویسم
بجز این‌ها آخرین روز‌هایی است که پلوتو را در برج جدی می‌بینیم. ۳۰ آبان پلوتو دوباره وارد برج دلو میشود و تا سال ۱۶۳۴ دیگر انرژی پلوتو در دلو وجود ندارد. شاید برایتان جالب باشد که از زمان کشفِ پلوتو تا امروز هنوز بشر یک دورِ کامل پلوتو را در بروج رصد نکرده. پلوتو بدون هیچ عجله‌ای به سوی «موضعِ قِران» که همان ۰ درجه دلو است نزدیک میشود. جایگاهی که حضور پلوتو در برج دلو را دو چنان مهم می‌کند.
پلوتو نمادِ قدرت‌ها و نیروهای بزرگ است. با خروج پلوتو از برج جدی بسیاری از نهادهای قدرتِ متمرکز قدرت خود را از دست می‌دهند - چنانچه اکنون نیز شاهد آن هستیم.
راجعه شدنِ مشتری بیشتر از هرچیز مسئله «حق» را به دغدغه درونی آدم‌ها تبدیل می‌کند. وقتی مشتری راجعه میشود همه «حق به جانب» می‌شوند. احساس می‌کنند به حق‌شان نرسیده‌اند. ممکن است موضوع حق و حقوق واقعی، نمک‌نشناسی، زیاده‌خواهی یا بیرون زدن طرحواره «استحقاق» و نیز عذاب وجدان و جبرانِ گذشته باشد.
پ.ن: مشتری مدت‌ها راجعه است و فرصت کافی برای پرداختن به این موضوع وجود دارد.
عطارد در عقرب مرا یاد آن جمله اشتباه ولی کاربردی با این مضمون از هالینگز جکسون می‌اندازد: «تمدن از جایی آغاز شد که به جای سنگ پرتاب کردن به یکدیگر فحش دادند.» معمولا هنگام عطارد در عقرب رفتار‌ها بی‌اعصاب، بی‌حوصله و بی‌ملاحضه و گستاخانه میشود.
ماه کامل هم در پیش است که در پست بعدی می‌نویسم
