طنزیمات ادبی

@tanz20


«لبخند اصل را فقط از ما بخواهید»

✍️«طنزیمات ادبی» کانال مرجع است
به‌روز و به‌لحظه حتّی!

کپی ممنوع⛔️، فوروارد آزاد❤️

تماس با ما:
@shirdel_1358

طنزیمات ادبی

21 Oct, 10:55


#طنزیمات_ادبی

ای آب ندیده ها و آبی شده ها
بی جبهه و جنگ انقلابی شده ها

مدیون شب حمله ی جانبازانید
ای برسر سفره آفتابی شده ها

#خلیل_جوادی
@Khalil_javadi
@tanz20 👈

طنزیمات ادبی

16 Oct, 12:58


#طنزیمات_ادبی
عرق‌فروش به فرزندِ مفتی خود گفت: 
مرا به پیری رسوایِ خاص و عام مکن

پشیزی ارزش و قدری هم آبرو دارم
میانِ مردم، بی‌قدر و بی‌بهام مکن

شریکِ شادی و غم‌های عاشقان بودم
به طعن و لعنت این قوم، مبتلام مکن

آگر که آخرتی هست و راست می‌گویی
مدام خونِ دلِ خلق را به جام مکن

به پای شیخ، همه دسترنج عمرم را،
مریز و حاصلِ عمر مرا حرام مکن

تو را به دولتِ مستانِ خوش‌حساب قسم
«که دخلِ میکده را خرج این نظام مکن»


#جواد_زهتاب
@tanz20 👈
@Javad_Zehtab

پی‌نوشت:
مگو که پیر مغان با تو فاش هیچ نگفت
که دخلِ میکده را خرج این نظام مکن
«محمد رمضانی فرخانی»

طنزیمات ادبی

14 Oct, 15:20


جهان ایده آل
#طنزیمات_ادبی
قربان جهانی که در آن جنگ نباشد
مشت و لگد و سیلی و اردنگ نباشد

از وحشت بمب اتم و توپ و مسلسل
پیوسته به پا خار و به سر سنگ نباشد

هر مملکتی تا طلبد حق خودش را
محتاج به صد لشکر و صد هنگ نباشد

با هم نسِتیزند سپیدان و سیاهان
دعوا سر نام و نسب و رنگ نباشد

آنجا که پیِ رایزنی گرد هم آیند
سرهای کسان چون سر من منگ نباشد!

افسار به دست دو سه گمراه نیفتد
ایّام به کام دو سه الدنگ نباشد

در باغِ وفا مرغ بد آواز نیابی
در بزمِ صفا ساز بد آهنگ نباشد

احمد ز پی خواهر محمود نیفتد
جمشید رفیق زن هوشنگ نباشد

غمگین نشود مرد و پی دفع غم خویش
فکر هروئین و عرق و بنگ نباشد

مادون ز ستمکاری مافوق ننالد
از دست دلی سنگ دلی تنگ نباشد

آن بار که باید ببرد باریِ ده تُن
بر پشت خری مردنی و لنگ نباشد

زنده یاد #ابوالقاسم_حالت
@tanz20 👈

طنزیمات ادبی

07 Oct, 08:00


#طنزیمات_ادبی
تسلیم سران روس و چینی باشید
دور از هیجان و پیش بینی باشید

از سکه و از دلار حرفی نزنید
لطفا همگی سیب زمینی باشید

#الهام_تمدن
@tanz20

طنزیمات ادبی

04 Oct, 07:09


#طنزیمات_ادبی

تو عشق منی عمر منی جان منی
شیطان و خدا و کفر و ایمان منی

چیزی که ندارم به تو تقدیم کنم
این هفته نماز جمعه مهمان منی

#رحیم_رسولی
@khertenagh
@tanz20👈

طنزیمات ادبی

02 Oct, 20:12


دبیر کل سازمان ملل
حَیَّ عَلیَ الفَلاح ُ خَیرُالعََمَل

اجازه دارم که جسارت کنم
راحت وساده با تو صحبت کنم؟

خیال نکن که بنده دیپلماتم
خدا وکیلی بچه ی دهاتم

نوشته هامو ساده می نویسم
ساده و بی افاده می نویسم

شک ندارم آدم خوبی هستی
که روی اون صندلیه نشستی

چهره ی آشنای خاص و عامی
معتبر و مورد احترامی

حالا که اینطوره یه کاری بکن
یه کار خوب و موندگاری بکن

مشکل کل بشریِّت اینه
که جنگ روی کره ی زمینه

تو میتونی دنیارو تغییر بدی
به آدمای زور گو گیر بدی

بچه ی کوچیک که غذا نداره،
میشینه دنده هاشو می شماره.

طفل دو ساله چه گناهی کرده؟
که پا برهنه رو زمین بگرده؟

مملکتی که فقر ازش میباره
یه دنیا بودجه ی نظامی داره

به گفته ی یه کارشناس تو هاروارد
هزارو پونصدو چهار میلیارد-

دلاره ، خرج ارتشای دنیا
فقط برای ژست وجنگ و دعوا

بشرمگه چقد میخواد سود کنه؟
که این همه بودجه رو نابود کنه؟

ارتش کشوَرا رو منحل کنین
تا مشکل گشنگی رو حل کنین

برای امنیت شهروندان
فقط پلیس باشه، اونم نه چندان

هر چی تو دنیا بمبه خنثی بشه
معبر آرامشمون وا بشه

کل اونایی که نماینده ان
مخاطب عرایض بنده ان

این همه موشک که هوا می کنن
چه دردی از دنیا دوا می کنن

هر چه سلاح ملاحه توی دنیا
کلشو باید بریزن تو دریا

درسته کلی استفاده توشه
سلاح فروش مثل قاچاق فروشه

اون که تو کار ساختن فشنگه
یکی تو مغزش بخوره قشنگه؟

این همه خونریزی بی انصافیه
تورو خدا جَمِش کنین کافیه

میخوای زمین به آسمون نپاشه
باید سلاح هسته ای نباشه

"تیغ برهنه دست زنگی مست" –
ندین که کار بیفته توی بن بست

کدوم الاغ برای آب و علف
می کنه هم نوع خودش رو تلف

شیرگرسنه اگه پیکار کنه
میتونه یک گله رو ناکار کنه

شیره ، ولی شرافتش مانعه
به یک شکار مختصر قانعه

بشر باید سر بذاره بمیره
که باید ازحیوونا یاد بگیره

صُلحِ زمین رو به سرازیریه
هر جا نگا می کنی در گیریه

یکی اگه یه جا هجوم می بره
به خاطر ارتش اون کشوره

مردم دنیا خل و چل که نیستن
که بی خودی تو روی هم بایستن؟

کل نظامیارو آزاد کنین
یه ارتش جهانی ایجاد کنین

یه ارتش مختصر جهانی
اونم برای حفظ زندگانی

#خلیل_جوادی
@khalil_javadi
@tanz20 👈

طنزیمات ادبی

28 Sep, 17:43


مهملیات
#طنزیمات_ادبی ‌

زرافه کمک فنر ندارد
میلی به کلاغ‌پر ندارد

در کافه به فیل تخمه دادند
تا هی شکلات بر‌ندارد

بازار تمام‌وقت دنیا
از عمر حراج‌تر ندارد

روزی که پنیر و شیر کم شد
گفتند کم‌اش ضرر ندارد

لبخند ژکوند توی قهوه ست
فنجان کسی شکر ندارد

رخ، رخصت دم بریده‌ای نیست
مخ ربط به مختصر ندارد

هرچند دروس جمع درس است
در خرس و خروس اثر ندارد

گلدان کرشمه روی رف نیست
داروغه چرا خبر ندارد

بوفالوی فالوئر خریده
گوشی به کمر ممر ندارد

مهریه‌ی قورباغه باغ است
پرسیده چرا چپر ندارد

با اشکنه مشکلی ندارم
خوب است که دردسر ندارد

یارانه‌ی یونجه خرج نعل است
خوشبخت کسی که خر ندارد

در حیطه‌ی گربه‌های بی پر
گنجشک شدن خطر ندارد

گل بی رخ یار هم دلاراست
دلدار به آن نظر ندارد؟

#مصطفی_مشایخی
@asalane
@tanz20 👈

طنزیمات ادبی

26 Sep, 05:32


#طنزیمات_ادبی
حالا که شده وفاق ملی
این کار خطیرِ شاق ملی

وقتش شده تا برای ما هم
کمتر شود اختناق ملی

ما را نزنند در خیابان
با ساچمه و چماق ملی

مرد و زن ما شریک باشند
در شادی و اشتیاق ملی

دستی بکنیم وقت پیری
در ساعد سیم ساق ملی

تا از لب و لوچه‌ی خلایق
جاری بشود بزاق ملی

آسان شود ازدواج و فوری
پائین بکشد طلاق ملی

از سفره‌ی انقلاب هر کس
باید کند ارتزاق ملی

دولت نخورد کباب و ملت
هر شب بمکد سماق ملی

یعنی نخورند عده‌ای خاص
تا گردن و خرتناق ملی

دیگ همه پرخورشت باشد
هر لحظه سر اجاق ملی

آنتن بدهد موبایل‌هامان
هر گوشه‌ای از اتاق ملی

دور از وطنش کسی نمیرد
در حسرت و در فراق ملی

احیا بشوند چشمه و رود
با جنگل و باتلاق ملی

اینگونه شود وفاق حاصل
ای بانی اتفاق ملی

#رسول_سنایی
@tanz20 👈

طنزیمات ادبی

22 Sep, 19:44


#طنزیمات_ادبی
پدرم را خدا بیامرزد ، مردِ سنگ و زغال و آهن بود
سالهای دراز عمرش را ،کارگر بود ، اهل معدن بود

از میان زغال ها در کوه، عصر ها رو سفید بر می گشت
سربلند از نبرد با صخره، او که خود قله ای فروتن بود

پا به پای زغال ها می‌سوخت !سرخ می شد، دوباره کُک می شد
کوره ای بود شعله ور در خود‌ ،کوره ای که همیشه روشن بود

بارهایی که نانش آجر شد ، از زمین و زمان گلایه نکرد
دردهایش،یکی دوتا که نبود! دردهایش هزار خرمن بود

از دل کوه های پابرجا ، از درون مخوف تونل ها
هفت خوان را گذشت و نان آورد ، پدرم که خودش تهمتن بود

پدرم مثل واگنی خسته ، از سرازیر ریل خارج شد
بی خبر رفت او که چندی بود، در هوای غریب رفتن بود

مردِ دشت و پرنده و باران، مردِ آوازهای کوهستان
پدرم را خدا بیامرزد ، کارگر بود ،اهل  معدن بود


# موسی_عصمتی

https://t.me/braillehayenagozir
@tanz20 👈

طنزیمات ادبی

18 Sep, 17:24


#طنزیمات_ادبی

ای نام خدا پیش شما برکتِ دکّان
ما را غم نان است و شما را غم لبنان

از یُمن قدمهای شماهاست که هر روز
دنبالِ غذاییم سرِ سطلِ خیابان

تدبیر شما چیست در این برهه ی حساس
جز وعده ی بی حاصل و بحران پسِ بحران

مختومه نخوانید،که در محضر تاریخ
باز است کماکان سرِ پرونده ی آبان

باتوم به دستانِ شما،امر به معروف
کردند و پرید از سر مردم،تبِ ایمان

هرچند که از جنگ و تجاوز خبری نیست
سرخ است زمینِ وطن از خون جوانان

ای کاش کمی شرم و حیا بود شما را
از همت و بابایی و صیادی و دوران

تا فرصت از این بیشتر از دست نرفته ست
ای کاش بیایید فرود از خر شیطان


#مصطفی_علوی
@moalavi
@tanz20 👈

طنزیمات ادبی

17 Sep, 05:27


در مدرسه از نشاط‌مان کم کردند
از فرصت ارتباط‌مان کم کردند

هر وقت به ‌هم عشق تعارف کردیم
از نمرۀ انضباط‌مان کم کردند!

سید #مهدی_نقبایی
@tanz20 👈

طنزیمات ادبی

11 Sep, 06:47


مهرنامه:
#طنزیمات_ادبی

ای معلّم؛ گرچه نانت آجر است
جیب تو هرچند از خالی پر است
خانمت هرچند گرم غرغر است!
مهر آمد؛ گریه و زاری مکن
در کلاس درس کم‌کاری مکن!

دولت ما، حامی اشراف اگر
کرد در حقّ شما اجحاف اگر
در فشاری در فسا و خواف اگر
از غم خود پرده‌برداری مکن!
در کلاس درس کم‌کاری مکن

روح خود را اندکی تلطیف کن
بد مگو؛ از شغل خود تعریف کن!
شغل خود را بهترین توصیف کن
شاد باش؛ اظهار بیزاری مکن!
در کلاس درس کم‌کاری مکن

گرچه کارت تلخ و تکراری شده
سخت و اجباری، خودآزاری شده
کار تو با اینکه بیگاری شده
شِکوه از اجحاف و بیگاری مکن
در کلاس درس کم‌کاری مکن

در کلاس از شادی‌ات بشکن بزن!
بوسه بر رخسار مرد و زن بزن
از شراب ناب و مردافکن بزن!
فکر دزدی و زمین‌خواری مکن!
در کلاس درس کم‌کاری مکن

گر فلانی کرده غارت بی‌خیال!
دارد او دائم طهارت، بی‌خیال
می‌کشد از ما خجالت، بی‌خیال
پیش او داد از گرفتاری مکن
در کلاس درس کم‌کاری مکن

تربیت کن بچّه‌ها را خوب و راست!
چپ اگر باشی حسابت با خداست
می‌خوری از کجروی‌ها چوب و ماست
خویش را چون دزد بازاری مکن
در کلاس درس کم‌کاری مکن

فکر شام و پوشک و شلوار باش!
ریش بگذار اندکی، هموار باش!
فکر فرزندآوری، پُرکار باش
فکر بدبختی-بدهکاری مکن
در کلاس درس کم‌کاری مکن

مهر را با خنده‌ات آغاز کن
دست‌ها و نیش خود را باز کن
سوی میز و مدرسه پرواز کن
از نثار علم خودداری مکن
در کلاس درس کم‌کاری مکن

#علیرضا_رضایی
@seghani
@tanz20 👈

طنزیمات ادبی

06 Sep, 08:56


#طنزیمات_ادبی
تبعید هم شوم، من از ایران نمی‌روم
اینسان که رنج بُرده‌ام آسان نمی‌روم

در جستجوی مِی به مَیامِی نمی‌روم
دنبال ِ نان به کشور ِ یونان نمی‌روم

آب ِ خلیج و آب ِ خزر خشک هم شود
لَه لَه اگر کُنم به لَهِستان نمی‌روم

در بند از اعتصاب ِ غذا، ترکه هم شوم
از لابه‌لای میله‌ی زندان نمی‌روم

شاید برای دیدن ِ "نانسی" رَوم ولی
هرگز برای جنگ به لبنان نمی‌روم

گیرم که جنگ شد؛ من اگر در مبارزه
خوردم به صهیونیست، به میدان نمی‌روم

هر چند در وطن، پدر ِ من درآمده
فعلا که در نیامده مامان، نمی‌روم

آن مُختَلس که رفت، زمانی وَزیر بود
یک روز گفته بود: به "قرآن" نمی‌روم

با اینکه ظاهرم غلط‌انداز و غربی است
یا نیستم شبیه مسلمان، نمی‌روم

"شیراز معدنِ لبِ لَعل است و کانِ حُسن"
من با وجود این همه ارکان نمی‌روم

#محمود_برزین
@barziiiiiin
@tanz20 👈

طنزیمات ادبی

05 Sep, 07:09


#طنزیمات_ادبی
ای چرخ ز گردش تو خرسند نی‌ام
آزادم کن که لایق بند نی‌ام

ور میل تو با بی‌خرد و نادان است
من نیز چنان اهل و خردمند نی‌ام

#اثیرالدین_اومانی
@tanz20

طنزیمات ادبی

31 Aug, 05:30


#طنزیمات_ادبی
باور کنید حال و هوایم مساعد است
این شایعات شیوه ی برخی جراید است
یک صبح
تیتر می شوم: این شخص
 
[بگذریم]
یک عصر
خوانده اید... و تکرار زاید است
من زنده ام هنوز و غزل فکر می کنم
باور نمی کنید؟
همین شعر شاهد است

#محمدعلی_بهمنی🖤
@tanz20

طنزیمات ادبی

30 Aug, 09:48


#طنزیمات_ادبی
بنده و چاکر و خوار و بله‌گویید هنوز
لاجرم ریزه‌خورِ سفره‌ی اویید هنوز

عورت ظلم عیان است و شما کوردلان
روز و شب در پی پوشاندن مویید هنوز

باغِ اندیشه پر از سیب درشت است و شما
سخت دلبسته‌ی آن بوته کدویید هنوز

با شما رخنه‌ای از روز تولّد باقی است
عمرتان طی شد و مشغول رفویید هنوز

خونِ ما هست که از خوردنِ آن مست شوید
زین‌سبب دشمن خونخوارِ سبویید هنوز

ما به دریا زده‌ایم از پی آن دُرّ و شما
پاچه بالا زده در بستر جویید هنوز

سال‌ها رفت و جهان نو شد و بیچاره شما
در صف دوست به دنبال عدویید هنوز

#محمدرضا_طاهری
@Ketab_va_hekmat
@tanz20 👈

طنزیمات ادبی

27 Aug, 07:27


.
#طنزیمات_ادبی
دولتِ بی‌بخارِ بی‌عُرضه، برق تامین نمی‌کند حتّی
توی تامین برق تقلید از کشورِ چین نمی‌کند حتًی

آنقدَر جنس‌ها گران شده‌است که به یارانۀ چهارنفر
مرد بقّال توی زنبیلم تف که نه! فین نمی‌کند حتّی!

با شعار حمایت از ضُعفا، چاق و گردن‌کلفت‌تر شده‌اند
گردنِ اکثر مدیران را منهدم مین نمی‌کند حتّی

حاکمِ شهر آنقدَر غرقِ مال دنیا و تاج و تخت شده‌ست
روی منبر که می‌رود دیگر صحبت از دین نمی‌کند حتّی

درد بسیار می‌کشم وقتی قلمم را به دست می‌گیرم
فحش اگر جای شعر بنویسم، باز تسکین نمی‌کند حتّی

کاری از دست ما که ساخته نیست؛ باید این را خدا درست کند
کار مردم فقط شده نفرین، و خدا "سین" نمی‌کند حتّی!

#مهدی_صادقی_مود
@tanz20

طنزیمات ادبی

25 Aug, 10:53


#طنزیمات_ادبی

برای پست ریاست سواد لازم نیست
بقدر پیچه ی امضا، زیاد لازم نیست

بدو که دیده شوی در صف نخست نماز
تظاهری بنما، اعتقاد لازم نیست

به پیشگاه رئیست فقط تملّق کن
تذکّر و نظر و انتقاد لازم نیست

بیا که در سفر اربعین بخوربخور است
نظر به کوروش فرّخ نژاد لازم نیست

به ملّت شکمو شام ناب باید داد
برای رأی گرفتن ستاد لازم نیست

برای جمله ی «دزدید و رفت»، می بینیم
به حکم قاضی عادل!! نهاد لازم نیست

در این ولایتِ مختصّ کشت بادمجان
سیاست و هنر و اقتصاد لازم نیست

برس به پیش و پس شال زلف خانم ها
که ریشه کن شدن اعتیاد لازم نیست

به قدری از همه سو پاره پوره شد ملّت
که چسب و وصله و پمپاژ باد لازم نیست

کمک به هلهله ی آن بلاد، عین ثواب
کمک به زلزله ی این بلاد لازم نیست

برای قتل حسین(ع) آنقدَر نفر دارند
که شمر و خولی و ابن زیاد لازم نیست

به رغم دود و دمِ شهریار و نیما و...
برای خوب سرودن مواد لازم نیست
*
#حسین_گلچین

@hosseingolchin
@tanz20 👈

طنزیمات ادبی

23 Aug, 15:41


#طنزیمات_ادبی
شمّه ای شرح دهم مشکلِ این سامان را
بلکه تجویز کنم شیوه ای از درمان را

گفته بودم که از این پس بشوم لال، اما
«چه کند بنده که گردن ننهد فرمان را»

با خودم عهد نمودم بنویسم شعری
التیامی بشود زخم دلِ انسان را

دست در خون دلِ خود زده ام از سرِ درد
تا فراموش کنم جشن حنابندان را

مدتی بعد به خود آمدم و فهمیدم،
«غایت جهل بُوَد مشت زدن سندان را»

آن قدَر پول ندارم که به گردش ببرم
به دِه مادریِ خود زن و فرزندان را

آدم آن نیست که با ( بنز ) فقط حال کند
عاشق آن است که بر دیده نهد (پیکان) را

وان که را خودروِ جانانه نباشد پیکان
به ژیان روی کند تا که بگیرد آن را

به ژیان هم اگرش دسترسی ممکن نیست
ناز فرغون کشد و گاریِ بی فرمان را

ور میّسر نشدش گاری و فرغون ، باید
مرگ، خواهان شود و سینه قبرستان را

مرگ هم گر نشدش یار به مبنای جنون
بتکاند به سر هر دو جهان تنبان را

اگر از بخت بدش هر دو جهان داد ز کف
خنده آن قدر کند تا بدرد همیان را!

(همه دانند که همیان چه بُود شرح مخواه
خیک و مشک است که باشدلقب آن انبان را)

گرچه با خوردن ترشی بشود دندان کُند
گاه شیرینیِ ما  کُند کُنَد دندان را۱

(بیت بالا الکی گفته ام این جا شاید،
تا ببینم لب تان آخر ِ سر خندان را!)

پند «راشد» بشِنو، نان و کبابت گر نیست
مَده از کف پس از این لذّت بادمجان را


۱- اشاره شده است به طنز سعدی که:«همه را دندان به ترشی کُند شود، مگر قاضیان را که به شیرینی.»

#خالوراشد
@rashedansari
@tanz20 👈

طنزیمات ادبی

17 Aug, 13:12


#طنزیمات_ادبی
نقيضه واره اي بر شعر #عمران_صلاحی :

نوک پا تا به سر بدهکاریم
طاقباز و دمر بدهکاریم

به فریبرز و کاوه و هوشنگ
به کریم و صفر بدهکاریم

به برادر زن عموی پسرـ
-دایی مش ظفر بدهکاریم

به کرم قاسمیِ جوجه فروش
دو عدد مرغ نر بدهکاریم

مبلغی هم به صفدر رمال
جهت دفع شر بدهکاریم

بدهی‌مان به مردها به کنار
به ملوک و قمر بدهکاریم

به همین خانم بزک کرده
گوشه چشم و نظر بدهکاریم

بزکش هرچه بیشتر باشد
ما به او بیشتر بدهکاریم

610 تومن به بانک سپه
شعبه رامسر بدهکاریم

شصت تا قسطمان عقب مانده
شصت قسط دگر بدهکاریم

به دو سیاره‌ی ونوس و زحل
چندتایی قمر بدهکاریم

به کلید ریاست جمهور
چند جین قفلِ در بدهکاریم

دهه فجر هم به آمریکا
چندتا «مرگ بر» بدهکاریم

غیر گاز، این دو تنب و بوموسی
به امیر قطر بدهکاریم

چون حزین گشته خاطر حافظ
ما به او شعر تر بدهکاریم

«خوش خبر باشی ای نسیم شمال»
خبرم کن اگر بدهکاریم

«سوی من لب چه می‌گزی که مگو»
به تو هم ما مگر بدهکاریم؟

پسرم گفت پول می‌خواهم
گفتمش: «کره خر! بدهکاریم»

مادرش داد زد که: «ای مردک!
واقعاً ما اگر بدهکاریم

پس چرا هفته گذشته خودت
رفته‌ای.... لا اله الا ا...»

قافیه شد غلط و با این وضع
ما به شعر و هنر بدهکاریم

#شيخ_غيرمفيد
@tanz20 👈