🧮 رابطۀ محاسبه اعمال در دنیا و حسابرسی در روز قیامت
💠 آیتالله مصباح یزدی (ره):
🔸«محاسبه اعمال در دنيا، حساب روز قيامت را آسان میكند و اگر انسان خود به حساب اعمالش برسد و در صدد علاج و جبران لغزشها و انحرافات خود برآيد، حساب روز قيامت او سبك میگردد. اما اگر چنين نكند، گناهان روی هم انباشته میگردد و باعث افزون گشتن گرفتاریهايش در روز قيامت میشود.
🔹اگر ما خود به سنجش اعمالمان بپردازيم و بنگريم كه گناهانمان سنگينتر شده است، تلاش میكنيم كه بارمان را سبك كنيم. اما اگر در مقام سنجش اعمال خويش برنيامديم و گناهانمان را نسنجيديم و به تأثير آنها بر روحمان پی نبرديم، روزی پای ميزان الهی حاضر میشويم و آنجا رسوا و دچار حسرت میگرديم.»
📚 منبع: یاد او، ص ۱۳۹ و ۱۴۰
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🔺کانال معرفتي طَریقُ السُّلُوک «کانال تخصصی یادنامه اولیاء الله و احوالات بزرگان عالم اسلام» https://eitaa.com/joinchat/2817916981C22f5ba8cfc
🔹هر کس مشکلاتش بیشتر است، باید ایمانش هم قویتر باشد تا بتواند از عهدۀ مشکلات برآید. وقتیکه از چاه آب میکشید، هرچه ظرفتان بزرگتر باشد، باید طناب هم ضخیمتر، تابیدهتر و محکمتر باشد. استقامتِ طناب، بهمنزلۀ ایمان انسان است و آبگیره، مانند مشکلات. آنکس که میخواهد مشکلات بیشتری تحمل کند، باید بند ایمانش هم محکمتر باشد تا بتواند مشکلات را بکِشد. کسی که فرمانده پانزده نفر است، باید قویتر از کسی باشد که عضو این پانزده نفر است و آنکس که میخواهد فرمانده صد نفر باشد، باید ایمانش هم بیشتر از آن کسی باشد که فرمانده پانزده نفر است.
📚کتاب تمثیلات اخلاقی، ج ۱ ، ص ١۵
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🔺کانال معرفتي طَریقُ السُّلُوک «کانال تخصصی یادنامه اولیاء الله و احوالات بزرگان عالم اسلام» https://eitaa.com/joinchat/2817916981C22f5ba8cfc
• حالت دیگر از عُجب این است که انسان از خداوند احساس طلبکاری میکند و استحقاق ثواب برای خودش قائل است؛ میگوید من نماز خواندم، روزه گرفتم، عبادت انجام دادم، اطاعت کردم، خدمات ارائه دادم، چون متکی به خودش است و این اعمال را از خودش میداند، احساس میکند که از خداوند طلبکار است و اگر گرفتار مشکلی شد شاید در ظاهر چیزی نگوید اما در باطن نسبت به عدل خداوند اعتراض دارد که من که بنده خوب و مطیع تو هستم، این همه عبادت انجام دادم، این همه خدمات ارائه دادم، چرا باید مرا گرفتار چنین مشکلاتی بکنی؟! چرا باید خداوند بنده خوبش را مبتلا بکند!
• برخی از ما گمان میکنیم که کار خوب انجام میدهیم، غافل از اینکه در واقع آن اعمال، فاسد و تباه است.
حضرتآیتالله جوادیآملی در یکی از سخنان خود به موضوع ارزش روحانیت اشاره کردند و گفتند:
🔸روحانیت چه قدر ارزش دارد و با چه چیز باید خود را بسنجد؟ ممکن است کسی بگوید که ما سی چهل سال درس خواندیم و فلان کاسب هم سی چهل سال کسب کرد، الآن او همه چیز دارد ولی من چیزی ندارم، معلوم میشود چنین کسی شخصیت حقوقیاش را نشناخته است.
🔹ما به لطف الهی اگر خدای سبحان قبول کند، عمری چیزی را فراگرفتیم که إنشاءالله هم برای خودمان و هم برای جامعه نافع است و با این سرمایه سفر میکنیم ولی آن که باغ و راغی را تهیه کرده، همه را میگذارد و میرود.
🔸استاد محمدعلی مجاهدی نقل کرده اند: یک سال به اتفاق همسر و دختر چهار سالهام عازم مشهد مقدس شده بودیم. در همان روز ورود به مشهد بلافاصله پس از عتبه بوسی علی بن موسی الرضا (علیه السلام) ، توفیق زیارت آقای مجتهدی را پیدا كردیم. دخترم لباس عربی چین داری به تن داشت و درحیاط خانه سرگرم بازی بود.
🔹آقای مجتهدی رو به من و همسرم كرده، فرمودند: چرا در حق این كودك معصوم ظلم میكنید؟! شنیدن جمله عتاب آمیز آن مرد خدا برای ما بسیار سنگین آمد! زیرا در حد توانی كه داشتیم چیزی از دخترمان فرو گذار نمیكردیم.
🔸هنگامی كه آن مرد خدا تعجب ما را دید، فرمود: این بچه دارد از بین میرود! طبیعت كودك خیلی لطیف است و تاب چشم زخم ندارد...! از شنیدن این مطلب، تعجب من و همسرم بیشتر شد زیرا به چشم خود میدیدیم كه دخترمان با شادی كودكانه خود سرگرم بازی كردن است و مشكلی ندارد!
🔹دقایقی گذشت ناگهان دخترم نقش زمین شد و رنگ چهرهاش تغییر كرد و نفسش به شماره افتاد! من و همسرم از دیدن این صحنه به اندازهای دست و پای خود را گم كرده بودیم كه نمیدانستیم چه باید بكنیم؟! حضرت آقای مجتهدی آمدند و دخترم را در آغوش گرفتند و در حالی كه ذكری را زمزمه میكردند، بر روی او میدمیدند! دخترم پس از چند دقیقهای، رفته رفته حالت طبیعی خود را پیدا كرد و باز سرگرم شیطنتهای كودكانه خود شد!
🔸حضرت آقای مجتهدی در حالی كه ما را به صرف میوه دعوت میكردند، رو به همسرم كرده فرمودند: خانم همشیره! لزومی ندارد كه این لباس زیبا را بر تن این كودك كه خود بسیار زیبا است بپوشانید و بعد او را از میان كوچه و بازار عبور دهید و نظر مردم را به طرف او جلب كنید! وآنگهی چرا به هنگام بیرون آمدن از خانه صدقه ندادید؟! می دانید كه صدقه، رفع بلا میكند!
🔹آن مرد خدا راست میگفت. هنگامی كه به دیدار او میرفتیم در بین راه بسیاری از افراد دختر خردسالم را به هم نشان میدادند و سرگرم تماشای او میشدند و ما از این مطلب غافل بودیم كه به دست خودمان داریم برای او درد سر ایجاد میكنیم...
🔸محدث قمی برای فرزند بزرگش نقل کرده است که وقتی کتاب #منازل_الآخره را تألیف و چاپ کردم و به قم رسید، به دست شیخ عبدالرزاق مسئله گو، که قبل از ظهر در صحن مطهر حضرت معصومه مسئله میگفت افتاد.
🔹️پدرم کربلایی محمدرضا از علاقه مندان شیخ عبدالرزاق بود و هر روز در مجلس او حاضر میشد. شیخ عبدالرزاق آن روزها منازل الآخره را برای مستمعین میخواند.
🔸روزی پدرم به خانه آمد و گفت: «شیخ عباس کاش مثل این مسئله گو میشدی و می توانستی منبر بروی و این کتاب را که امروز برای ما خواند بخوانی... چندبار خواستم بگویم آن کتاب از تألیفات من است اما هربار خودداری کردم و چیزی نگفتم فقط عرض کردم: دعا بفرمایید خداوند توفیقی مرحمت فرماید.
📚حاج شیخ عباس قمی مرد تقوا و فضیلت، ص ۴۸
#داستان
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🔺کانال معرفتي طَریقُ السُّلُوک «کانال تخصصی یادنامه اولیاء الله و احوالات بزرگان عالم اسلام» https://eitaa.com/joinchat/2817916981C22f5ba8cfc
🔸آیت الله سیدعلی محقق داماد- حفظه الله- هر ماه و گاهی هر ماه، دو بار به زیارت امام رضا(ع) مشرف میشوند. زیارت رفتن ایشان به این نحو است که چهارشنبه به زیارت میروند و جمعه به سمت قم میآیند تا شنبه به درس و بحث برسند. این نوع طریقِ سلوکِ زیارت امام رضا(ع) را از آقادایی خود- مرحوم آیت الله شیخ مرتضی حائری یزدی- الگو گرفته اند.
🔹ایشان بارها در قبل از درس یا بعد از آن می فرمودند: آقا دایی من هفتاد بار به زیارت امام رضا(ع) رفته بودند. سال آخر وقتی از مشهد آمدند گفتند: امسال من از دنیا خواهم رفت! امام رضا(ع) را در خواب دیدم که فرمودند: حالا دیگر نوبت من است که به دیدارت بیایم! در همان سال آقا داییام از دنیا رفتند!